کسانی که سردشت عثمان را به شهادت رساندند چه کسانی بودند؟
ذهنیت عشایری و خانوادهگرایی که سردشت را شهید کرد، همان ذهنیتی است که پنجاه و یک درصد از خاک باشور کوردستان را بر اثر ظلم و جهل از دست داد.
ذهنیت عشایری و خانوادهگرایی که سردشت را شهید کرد، همان ذهنیتی است که پنجاه و یک درصد از خاک باشور کوردستان را بر اثر ظلم و جهل از دست داد.
۱۴ سال گذشت اما خون سردشت هنوز روی زمین خشک نشده است. برای ما و برای آزادیخواهان، هنوز هم مثل روز اولی است که سردشت در مقابل دانشکده ادبیات دانشگاه صلاحالدین ربوده شد. ۱۴ سال پیش دستی سیاه و آشکار سردشت را در روز روشن ربود و سپس پیکر مقدسش را به شهر موصل انداخت. خفاشها میگفتند: اگر پیکر سردشت به خارج از کوردستان منتقل شود، سردشت تمام میشود. اما سردشت بذر آزادی شد و پس از آن گلهای بیشتری روییده است. نهال آزادی به درگاه هر آزادیخواه، چراغی شده است در تمام کوچههای هولیر، به گل آزادی همه باغها تبدیل شده است.
کسانی که روزنامه نگار سردشت عثمان را به شهادت رساندند، هنوز از سایه سردشت میترسند، از آزادی هراس دارند. شیروان و دوستانش را به زندان انداختند، یاران و رهروان سردشت را از دیار و میهن خود بیرون کردند. ذهنیتی که سردشت را به شهادت رساند، همان ذهنیت است و شخصیتهایی هستند که امروز شیروان شیروانی، سلیمان احمد و قهرمان شوکری را زندانی کردند.
ذهنیت عشایری و خانوادهگرایی که سردشت را شهید کرد، همان ذهنیتی است که پنجاه و یک درصد از خاک باشور کوردستان را بر اثر ظلم و جهل از دست داد، اما به همین جا ختم نمیشود. پس از افشای چهارصد هزار رای دهنده قلابی و آشکار شدن ذهنیت و ذکاوت کم آنها، میخواهند در مقابل دموکراسی و آزادی بایستند و از انتخابات جلوگیری کنند تا این چهل و نه درصد نیز از دست ما خارج شود. پس وظیفه همه ماست که از دست آنها خلاص شویم و مرز و حدودی برای آنهامشخص کنیم تا دیگر آزادی ما را نکشند.
در سالروز شهادت سردشت از او با احترام یاد میکنیم و برای ما چهاردهمین سالگرد تولدش است. سردشت امروز چهار دهه از عمرش میگذرد و تازه به سمت جوانی و بلوغ میرود و روز به روز بزرگتر میشود اما قاتلان او کوچکتر و کوچکتر میشوند.