شهریور از اعتصاب بە انقلاب

بدون شک تقویت اتحاد و همبستگی بیشتر میان احزاب و جامعه‌ی کوردستان، سراسری کردن انقلاب «ژن، ژیان، ئازادی» و تشکیل جبهه‌های دمکراتیک متشکل از احزاب و جریان‌های مترقی نیازی لاینفک برای تداوم بخشیدن به انقلاب جاری است.

در شهریور ماە سال ١٣٩٧ بعد از سلسلە رویدادهای سیستماتیک و پر هزینه‌ای کە نظام مستبد جمهوری اسلامی ایران بە جامعه‌ی کوردستان وارد آورد، اعتصاب عمومی گستردهای در بیشتر شهرها شکل گرفت. این موضع صریح یکبار دیگر سازمان‌یافتگی و تحزب‌یافتگی جامعه‌ی کوردستان را در مقطعی دیگر در سطح ایران اثبات نمود.

چنین رویکرد مدرن و تأثیرگذار در کنار اشکال دیگر مبارزه، نشأت گرفته از آگاهی سیاسی عمیق و درک و فهم از دمکراسی و آزادی در جامعه کوردستان میباشد که سبک نوین و آموزنده‌ای را در امر مبارزه و مقاومت نشان می‌دهد. در کوردستان ما با ذهنیت و دولتی روبرو هستیم که درصدد نابودی خلقی است که أراده‌مند گشته و در چارچوب دمکراتیزه نمودن و هوشیاری جوامع دیگر گامهای تاریخی بر میدارد. با مروری کوتاه بر جنایتهای رژیم در این ماه بیشتر بە ابعاد سیاست‌های سرکوبگرایانه و انکارگرایانه رژیم، همینطور همگرای احزاب کورد در اعلام اعتصاب و اتحاد و همبستگی اقشار مختلف و مبارزه‌ی خستگی‌ناپذیر پیشگامان جامعەی کوردستان خواهم پرداخت.

در راستای دفاع و حفظ زیست بوم زاگرس، در سوم شهریور ۱۳۹۷ شریف باجور فعال محیط زیست و اعضای هیئت مدیره‌ی انجمن سبز چیا همراه امید کهنه‌پوشی از اعضای همین انجمن و محمد پژوهی و رحمت حکیمی‌نیا از جنگلبانان مریوان، به طرز مشکوکی در آتش‌سوزی جنگلهای روستای پیله و سلسی که توسط توپخانه‌های سپاه پاسدارن برپا شده بود، جان باختند. هر چند رژیم در این واقعه جامعه‌ی انسانی و طبیعی کوردستان را همزمان هدف قرار داد. اما جامعه‌ی آگاه و دوستدار محیط‌زیست کوردستان در اقدامی اعتراضی به این جنایت ضد انسانی و محیط زیستی، با برپای تظاهرات در روز خاکسپاری شریف باجور و همراهانش، کیفرخواستی علیە رژیم ارائە دادند. این واقعەی دردناک از سوی مردم کورد بە تظاهراتی انقلابی و روزی تاریخی مبدل شد. علیرغم آن امروز، محیط زیست برای هر شخصی به عرصه مبارزه‌ی اجتماعی مبدل شده و برای دفاع از هویت و أراده آزاد خویش از زیست بوم خویش محافظت به عمل می‌آورد.

یکی از اقدامات اشغالگرایانه‌ی رژیم که بیش از یک دهه بطور هدفمند در حال اجراست، تخریب زیست بوم (جنگلهای زاگرس) کوردستان از طریق آتش‌سوزی‌های عمدی سریالیست. رژیم از این طریق در تلاش است ملت کورد را از حیاتی اکولوژیک در راستای حفظ منافع توسعه‌طلبانە و پروژەهای نظامی در منطقە محروم سازد. آنچه امروز ما شاهد آن در جنگلهای زاگرس در کوردستان هستیم اکوساید است، کە ریشە در ذهنیت و رویکرد امنیتی رژیم و سپاه پاسداران بە نسبت زیست‌بوم کوردستان ‌ دارد و  پروژه‌ی‌ست برای نابودی زیست‌بوم کوردستان.

در تداوم سلسله جنایتکارانه‌ی رژیم در این ماه، در تاریخ ١٦ شهریور سپاه پاسداران با کمک مزدوران محلی (جاش) به تیمی از گریلاهای شرق کوردستان حمله کردند، در نتیجه این توطئه چهار تن از مبارزین کودار به نامهای آرگش کارزان، تولهلدان سنە، دلووان فدایی و روژهات در منطقه‌ی سنه (سنندج) بە شهادت رسیدند. یک روز بعد در سحرگاە ١٧ شهریور، این رژیم تئوکرات سە تن از فعالین سیاسی کورد رامین حسین پناهی، زانیار مرادی، لقمان مرادی را اعدام و در بعد از ظهر همان روز طی حملات راکتی به کمپ حزب دمکرات کوردستان در کویە واقع در اقلیم کوردستان، ۱۶ تن از پیشمرگ‌های این حزب را به شهادت رساند.

حمله‌ی حذفگرایانه به گریلاهای کودار در حالی اتفاق افتاد که در تیر ماه سال ۱۳۹۷ پژاک و کودار به منظور حل مسائل حقوقی و سیاسی ایران سند چشم‌انداز و نقشه راه منسجمی معطوف بە خلق‌های ستمدیدە مبتنی بر راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز و صلح‌جویانه مسئله‌ی کورد و ملتهای دیگر در ایران ارائه دادند. در پی سیاستهای مداخله‌گرایانه‌ی رژیم در عراق و تشدید بحران‌های اقتصادی، امنیتی و اجتماعی در این کشور، مردم به ستوه آمده در اعتراض بە این سیاستها در تاریخ ۱۶ شهریور در مقابل کنسولگری ایران تظاهرات کردند و آن را به آتش کشیدند. بدون شک پس از سرمایه‌گذاری‌های کلان اقتصادی رژیم در عراق چنین اقدامی در حیاط خلوت او برایش خوشایند نیامد. بە همین دلیل برای جبران شکست‌های داخلی و خارجی خود بە مواضع کوردها حمله‌ور شد. لازم به ذکر است، حمله به کویه بدون چراغ سبز دولت ترکیه و چشم‌پوشی آمریکا از حریم هوایی تحت کنترل خود و قوانین بین‌المللی، غیر ممکن بود.

این حملات رژیم فاشیستی ایران هماهنگ شده با حملات هوایی دولت فاشیستی ترکیه به مواضع کوردها در کمپ مخمور، مناطقی از شنگال و تلاش برای اشغال مناطق حفاظتی مدیا بود. این دو دولت اشغالگر ترکیه و ایران از طریق این حملات همزمان پروژه‌ی قتل‌عام کوردها را تداوم بخشیدن و یکبار دیگر به ملت کورد یادآور شدن با توجه به اختلافات شدید دولتی میان آنها، بر سر انکار و امحای ملت کورد متفق یکدیگر هستند. حملات متعدد نظام علیه گریلاهای کوردستان و پیشاگامان خلقمان ترس و توحش این نظام را نشان می‌دهد. برای همین نظام با چنین حملاتی درصدد نمایش قدرت در کوردستان و منطقه میباشد. غافل از آنکه ملت کورد امروز برخودار از فرهنگ مبارزه و مقاومت است. برخلاف تصور رژیم دستاوردهای مبارزاتی و میل به مبارزه در جامعه‌ی کوردستان برای رسیدن به آزادی و تحقق خواسته‌های جامعه با چنین سیاست‌های سرکوبگرایانه‌ای کاهش نیافته، بلکه افزایش یافته است.

هرچند نظام جمهوری اسلامی سعی داشت با سرکوب خونین جامعه‌ی کوردستان فضای رعب و وحشت را القا و غالب کند، اما بالعکس فضای  اعتراضی جامعه را درنوردیده بود. بعد از فراخوان احزاب کورد در راس آن پژاک و کودار درخواست آنها از جامعه‌ی مدنی و کسب و بازاریان، نهایتأ اعتصاب عمومی در شکل گسترده‌ای در بیشتر شهرهای کوردستان در ۲۱ شهریور انجام شد. جنبش آزادی‌خواهی ملت کورد با این اقدام نمونه‌ی ارزنده‌ی دیگری را از اعتصابات در کارنامه‌ی خود به ثبت رساند. جامعه‌ی کوردستان چندین اعتصاب عمومی موفق را تجربه کرده است که می‌توان به ۱۵ خرداد ۱۳۶۱، ۱۶ مرداد ۱۳۸۴، ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۹، ۲۲ شهریور ۱۳۹۶ و دهها اعتصاب دیگر در روند اعتراض به قتل حکومتی ژینا امینی  در طی انقلاب جاری اشاره کرد. این اعتصابات عمومی آزمونهای درخشانی در جنبش انقلابی کوردستان به شمار می‌آیند، که نشان از درهم آمیختگی احزاب کورد و جامعه‌ی مدنی سیاسیتر بودن جامعه‌ی کوردستان به نسبت جوامع دیگر ایران دارد. البته رژیم هربار سعی کردە با متوصل شدن بە تهدید جامعەی مدنی اعتصاب شکل گرفته را شکسته و آنرا خفه کند. اما زمینه‌های که موجب شکل‌گیری اینگونه کنش‌های جمعی هدفمند می‌شود، نشأت گرفته از دیدگاه و ماهیت ضد کوردی و خسمانه رژیم همینطور بحران‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نهادینه‌شده از سوی رژیم در جامعه است.

امروز در حالی یادآور جنایتهای رژیم در شهریور سال ۱۳۹۷ می‌شویم و این مبارزات و مقاومت تاریخی ملت کورد را ارج می‌نهیم کە یک سال از قتل عمد ژینا امینی توسط نهادهای سرکوبگر رژیم سپری شدە است. اعتراضاتی کە در دل آن انقلاب «ژن، ژیان، ئازادی» متولد شد، جوامع ایران را در مقابل رژیم بنیادگرای ایران متحد، و وحدت عمل میان ملتهای تحت ستم و اقشار مختلف جامعە را در خیابانهای بطور واقعی به ارمغان آورد. با وجود شدت سرکوب‌های سیستماتیک، دستگیری‌ها و اعدام‌ها از سوی رژیم به ویژه در کوردستان، همینطور تلاش و مانع طراشی اپوزیسیون مرکزگرای پان‌ایرانیست خارج‌نشین برای تقلیل و منحرف کردن انقلاب جاری، این انقلاب کماکان در بطن جامعه زنده است و توانایی از سرگیری اعتراضات خیابانی، گذار از رژیم تئوکرات ایران و فاشیزم سلطنت طلب‌ها که خود را در لباس دمکراسی‌خواهی و حقوق بشری پنهان کرده‌اند، را دارد.

طی سالی که گذشت انقلاب «ژن، ژیان، ئازادی» فراز و نشیب‌های را تجربه کرد و کوردستان هزینه‌ای هنگفت در قبال آن پرداخت نمود، اما در عوض جامعه‌ی کوردستان به آینه‌ای از اتحاد اجتماعی، همکاری و همگرای احزاب کورد، پیشاهنگی زنان و جوانان در امر مبارزه، پیگیری مستمر مطالبات خود به شیوه‌های مختلف و نمودی از جامعه‌ی پویا مبدل شد. اما بدون شک تقویت اتحاد و همبستگی بیشتر میان احزاب و جامعه‌ی کوردستان، سراسری کردن انقلاب «ژن، ژیان، ئازادی» و تشکیل جبهه‌های دمکراتیک متشکل از احزاب و جریان‌های مترقی نیازی لاینفک برای تداوم بخشیدن به انقلاب جاری است.