کاراییلان: هدف استراتژیک آنکارا ممانعت از دستیابی کوردها به موقعیت سیاسی است (٢)
مراد کاراییلان عضو رهبری حزب کارگران کوردستان اعلام نمود که هدف استراتژیک آنکارا ممانعت از دستیابی کوردها به موقعیت سیاسی است و در این رابطه گفت:رژیم آنکارا در سوریه وارد جنگ نشده است، بلکه وارد باتلاق شده است.

مراد کاراییلان عضو کمیته رهبری حزب کارگران کوردستان در برنامه ویژه «سترک تیوی»، اشغالگری دولت ترک و استراتژی این کشور علیه کوردها را ارزیابی کرد.
کاراییلان در این برنامه اظهار داشت که اردوغان در رابطه با این امر تصمیم گرفت که حاکمیت و حکومت خود را بر مبنای دشمنی با کوردها قرار دهد. به همین دلیل میتوان گفت که وی در میان نخست وزیران دولتهای استعمارگر بیش از همه، با کوردها دشمنی ورزیده است. در طول تاریخ قاتلانی مانند صدام حسین ظهور کردهاند، صدام حسین یکی از دشمنان بزرگ خلق کورد بود، به قتلعام، انفال و حمله هوایی حلبجه دست زد. اما اکنون اردوغان جنایات صدام حسین را نیز پشت سر گذاشته است. صدام تنها در عراق به کوردها حمله میکرد. اما اردوغان اکنون بیش از پیش به شیوهای استراتژیک با این مسئله برخورد کرده و همانند صدام حسین مستقیما به قتلعام دست نمیزند. اما با آگاهی، با طرح و نقشه دست به قتلعام میزند. همچنین تلاش دارد تا موجودیت خلق کورد را از میان بردارد. تلاش دارد تا حکومت ارعاب را حاکم نماید.
کاراییلان قتلعام کوردها در زیرزمینهای جزیره را خاطرنشان ساخته و اعلام نمود که اردوغان بزرگترین دشمن کوردهاست.
هدف استراتژیک وی ممانعت از دستیابی کورد به یک موقعیت سیاسی است
کاراییلان با اشاره به جنگ در منطقه اظهار داشت: ما این جنگ را مانند جنگ جهانی سوم نام میبریم. زیرا جنگی جهانی در جریان است اما به شیوهای متمایز. همه براین باورند که بعد از این جنگ، منطقه دوباره طراحی میشود. احتمال اینکه کورد در داخل این طراحی مجدد جایگاهی بیابد، بسیار بالاست. دولت ترک به منظور استفاده از این موقعیت، دو هدف استراتژیک را برای خود در پیش گرفته است. نخست؛ کورد در طراحی مجدد جایگاهی نیابد. این مهمترین هدف استراتژیک ترکیه است. بدین منظور نیز رویهای را برای خود مشخص کرده است، بر این اساس تلاش میکند میثاق ملی را عملی کند، جنگ را خارج از مرزهای ترکیه ادامه داده و اجازه ندهد که کوردها به موقعیت سیاسی دست یابند. این مسئله استراتژی دولت ترک است. هدف دوم؛ در خاورمیانه حاکمیت اخوانالمسلمین را ایجاد کرده و از آن نیز حمایت شود. چنین مسئلهای در اساس هدف حاکمیت ترکیه آ.ک.پ/ م.ه.پ است. این مسئله را به دولت ترک باوراندهاند، زیرا با دولت ترک ائتلاف دارند. در سوریه، لیبی، مصر نیز با حمایت از اخوانالمسلمین تلاش میشود تا در این کشورها به قدرت دست پیدا کنند. استراتژی اساسی آنها بر اساس این مسئله به پیش میرود.
آنکارا درصدد تجزیه سوریه و کنترل این کشور است
کاراییلان خاطرنشان ساخت که جنگ کنونی در ادلب، بر این اساس است، ترکیه به سوریه تجاوز کرده است. اردوغان ۹ سال پیش از این میگفت که ما در مسجد اموی دمشق نماز برگزار میکنیم. باخچلی نیز مدتی پیش میگفت: خلقمان آماده باشد که به سوریه عزیمت کند. همان گفتههای ۹ سال پیش را تکرار میکنند. هدف آنان خنثی کردن رژیم سوریه و کنترل سوریه است. از آنجا که اردوغان خود را رهبر اخوانالمسلمین میبیند، تلاش میکند تا این گروه در کشورهای دیگر عربی نیز به حاکمیت دست یافته و بدین شیوه به حاکم بدل شود. به همین دلیل همراه با قطر پول و سلاح را برای این گروه تامین میکند. قطر نیز با پیشبینی این امر که در آینده این گروه به حاکمیت دست یابد، به آنان کمک مالی میکند.
محاسبات عمیق دولت ترک در سرزمینهای عربی
کاراییلان در بخش دیگری از سخنان خود افزود: در لیبی از حکومت سراج چیزی باقی نمانده است، اردوغان با ارسال نیروهای خود و حمایت از وی تلاش میکند تا سراج را همچنان سر پا نگاه دارد. اگر حکومت سراج بر بخشی از خاک لیبی حاکمیت داشته باشد، آنجا هم مثل شمال قبرس تجزیه شده و به بخشی از ترکیه تبدیل میشود. اردوغان به منابع نفتی این منطقه چشم دوخته است. برنامه دولت ترک اینگونه است و از طریق مداخله، اراده خلق عرب را تحت الشعاع قرار میدهد. اعزام نیرو به لیبی، جنگ در ادلب، حمله علیه نیروهای سوریه، جنگ جمهوری ترکیه علیه اعراب در چارچوب رویاهای عثمانی بوده و ترکیه از این طرق تلاش دارد تا اخوانالمسلمین را در این مناطق به قدرت برساند و کشورهای عربی را اشغال نماید. در واقع نبرد طولانی علیه اعراب است، زیرا دولت ترک نقشههای عمیقی را در سرزمینها عربی دنبال میکند.
بنبست در سیاستهای اردوغان، قرار گرفتن در مقابل روسیه
کاراییلان در بخش دیگری از سخنان خود افزود: در اینجا نقش اصلی بر عهده روسیه قرار میگیرد. در ادلب جنگی که در جریان است، در اصل علیه روسیه است، علیه سیاستهای روسیه است. اردوغان تلاش میکند از برخی از نقشههای پوتین بهره ببرد و در کشورهای عربی اهداف خود را به پیش ببرد. در واقع پوتین به اردوغان این اجازه را داد. روسیه در ابتدا در جرابلس و سپس در عفرین، سریکانی و ادلب راه را برای ترکیه گشود. بعد از آن چیزی به نام پلتفرم آستانه را معرفی کردند. آیا این پلتفرم میتواند عملی را انجام دهد؟ اکنون اردوغان خود میگوید که پلتفرم سوچی و آستانه از میان رفتهاند، چیزی ار آنها باقی نمانده است. هدف اساسی این بود که روسیه را فریب داده و از این کشور استفاده کند. اما سیاست اردوغان اکنون با بن بست مواجه شده است. با روسیه رویارو شده است. این امر بدین معنی نیست که ترکیه و روسیه مستقیما علیه یکدیگر وارد جنگ شوند. در واقع ترکیه نیرویی ندارد که وارد چنین جنگی شود. یکی از ویژگیهای جنگ جهانی سوم اینست که نیروها به شیوه مستقیم وارد درگیری نمیشوند. بلکه به شیوه غیر مستقیم وارد میشوند.
رویارویی مستقیم ترکیه-سوریه؟
مراد کاراییلان عضو رهبری حزب کارگران کوردستان در بخش دیگری از سخنان خود افزود: بین ترکیه و سوریه دیر زمانی است که جنگ و درگیری در جریان است. اما از رویدادهای ۳ فوریه به بعد و رویدادهایی که دو روز قبل به وقوع پیوستند، دولت ترک اعلام کرده است که نیروهای نظامی ترکیه کشته شدهاند. به این جنگ دقت کنید: ترکیه دو روز است که از ناتو و سازمان ملل متحد خواهان توقف حملات دولت سوریه است. آنها نیز میگویند که رژیم روسیه و ایران باید این حملات را متوقف کنند. در این رابطه، شمار کسانی که در ادلب در معرض حمله قرار دارند را گاهی دو میلیون نفر و گاهی ۴ میلیون نفر اعلام میکنند. اما این واقعیت ندارد، هیچ کس در ادلب حضور ندارد. تنها یکصد هزار نفر در این شهر حضور دارند.
اما در این تعداد اغراق کرده و میگوید که مثلا این شمار آواره در ترکیه هستند. کسانی که از ادلب خارج شدهاند، خودشان رفتهاند و باقیمانده نیز چندان زیاد نیستند. بدینگونه آمار را افزایش داده و میخواهد که از این طریق اروپا را تهدید نماید.
به هر جا نیرو اعزام نماید، آنجا اشغال میشود
کاراییلان اعلام نمود که دولت ترک در ادلب به بلایی تبدیل شده است و علنا اظهار میدارد که از آنجا خارج نمیشود. چرا نقاط دیدهبانی را پیش از این دولت ترک در این منطقه ایجاد کرده بود؟ در اینجا بین دولت سوریه و تبهکاران زد و خورد جریان داشت. اما اکنون تبهکاران از آنجا خارج شدهاند. دولت ترک هم اکنون چرا در آنجا حضور دارد؟ آنجا که بخشی از دولت سوریه است. این رویه، رویه دولت ترک است، نیروهایش را به هر جا که اعزام نماید، از آنجا خارج نشده و آنجا را به اشغال در میآورد. اکنون وارد ادلب شده است، اما تحت عنوان مناطق امنیتی و دیدهبانی، از منطقه خارج نمیشود. اما اکنون دولت سوریه وارد این مناطق شده و برتری یافته است. اما سوال این است که چرا دولت ترک در اینجاست؟ معلوم است که این مسئله عمق پیدا کرده و جنگ در منطقه گسترش پیدا میکند. دولت ترک به بلایی برای منطقه تبدیل شده است.
اقداماتی که ترکها در عفرین، گری سپی و سریکانی انجام دادند نباید از سوی کوردها فراموش شود
مراد کاراییلان در بخش دیگری از سخنانش گفت: اخیرا اردوغان تحت عنوان ارتش ملی سوریه، به تبهکاران خود که طرفدار اخوانالمسلمین هستند اسلحه داده است. ارتش ملی سوریه! اینها همگی تبهکار هستند، در مقابل پول آدمکشی میکنند. به تجاوز و تعدی دست میزنند، اموال مردم را به تاراج میبرند. وحشیگری آنان در عفرین را همه دیدند، اقداماتی را که در سریکانی انجام دادند، در هیچ جای دیگر جهان انجام نشده ست. اموال مردم را تصاحب کرند، به افراد تجاوز کردند. به نوامیس مردم تعدی میکنند. این اقدامات چهره راستین دولت ترک را دوباره آشکار کرده است. ما هیچگاه اقداماتی را که در عفرین و سریکانی انجام دادند، از یاد نمیبریم، کوردها نباید هیچگاه آن را فراموش کنند. هر کس آنرا فراموش کند خائن است. دولت ترک تلاش میکند تا این تبهکاران در منطقه برتری پیدا کنند و درچنین صورتی جایی برای ادامه زندگی کوردها باقی نمیماند. و اردوغان این هدف را دنبال میکند، اما این کار نیز خطرات خود را به دنبال دارد. با این وجود تداوم و بقای موجودیت خود را در این امر میبیند.
دولت ترک در باتلاق سوریه گرفتار آمده است
شمار فراوانی از نظامیان ترک کشته شدهاند، اما به منظور آنکه اعتراضی در میان افکار عمومی به وجود نیاید، از اعلام آن صرفنظر میکنند. یعنی مردم میپرسند که چرا ما را وارد جنگ سوریه کرده و فقط ۵ نظامی کشته شدهاند؟ در واقع در این منطقه دهها و صدها نظامی ترک کشته شدهاند. دولت ترک تصور میکند که وارد جنگ با سوریه شده است، اما در حقیقت در سوریه وارد باتلاق شده است. معلوم نیست که چگونه بتواند از این باتلاق خارج شود. طبق عقل و درک اردوغان، نباید از آنجا خارج شود، اما نتایج آن را خواهد دید. امکان ندارد که دولت ترک در آنجا نتیجهای به دست بیاورد.
نبرد سنگین خواهد شد
کاراییلان اظهار داشت که جنگ در منطقه سنگین خواهد شد و گسترش پیدا میکند. و این جنگ در تمامی منطقه تسری پیدا میکند. اطلاع دارید که بعد از کشته شدن قاسم سلیمانی و ابو مهندس از سوی آمریکا، روابط بین ایران و آمریکا وارد مرحله دیگری شده است. بدیهی است که این اختلافات در اینجا عمیقتر میشوند. خلاصه کنم؛ منطقه مانند دیگ جوشان است، در این مرحله بار دیگر درگ شده است که دلیل این بحرانها در منطقه عمدتا دولت ترک است.
در سطح منطقه، انقلاب شمال-شرق سوریه و روژاوا است، به بهترین نحو موقعیت خود را حفظ کرده است. اگر روژاوا سنگرهای خود را بیش از پیش تحکیم کند و سیاست درست و اصولی را در پیش گیرد، از این جنگ آسیب نخواهد دید و بیش از پیش دستاورد خواهد داشت.