سالهاست کارشناسان در رابطه با بحران آب در ایران و لزوم مدیریت درست آن هشدار می دهند اما حکومت هرگز به فکر راه حلی مناسب نبوده و اکنون مشکلات آبی در ایران به حداکثر رسیده است به گونه ای که دست کم ۱۰ هزار روستا به آب آشامیدنی دسترسی ندارند.
علی اکبر محرابیان وزیر نیروی دولت ایران روز جمعه ۹م تیر در سفری به کرمان اعلام کرد، ۱۰ هزار روستا به آب شرب دسترسی ندارند و ۶۶۹ روستای استان کرمان در چالش کم آبی شدید به سر می برند.
در هفته های اخیر هر روزه اخباری مبنی بر قطعی آب و همچنین کم آبی در بسیاری از شهرها و روستاها منتشر شده است.
قطعی چند روزه آب در برخی مناطق تهران و در محلههایی از کرمان که تاکنون بی سابقه بوده است، خبرساز شده است.
در کرمان قطعی آب طولانی شده و با تانکرهای سیار به برخی محلات آبرسانی شده است.
تنش های آبی و خشکسالی روز به روز افزایش می یابد. بنا بر گفته ی کارشناسان اگر وضع همین گونه ادامه پیدا کند، طی دو دهه ی آینده ایران با بحران شدید آب مواجه خواهد شد.
مدیریت نادرست و اقدامات غیرکارشناسی بویژه در زمینه کشاورزی و صنعت و پمپاژ بی رویهی آبهای زیرزمینی همچنین سدسازیهای غیر کارشناسی سبب شده است تا چالشهای آبی در ایران تشدید شود.
در اکثر نقاط ایران، طی سال های گذشته شاهد ایجاد شکافهای عمیق در دشتها و همچنین پدیده فرونشست زمین بوده ایم که به دلیل خشکسالی و کاهش سطح آبهای زیرزمینی می باشد.
سیاست های نادرست دولت در برداشت بی رویه آبهای زیرزمینی بویژه برای مصارف کشاورزی و صنعتی سبب شده است تا سطح آبهای زیرزمینی به شدت کاهش یابد. این معضل در برخی استان ها مانند خراسان رضوی، اصفهان، فارس و کرمان شدت بیشتری داشته و این استان ها رکورد دار برداشت آبهای زیرزمینی در ۴۰ سال اخیر می باشند.
ایران در منطقه ی خشک و نیمه خشک قرار دارد و متوسط بارندگی در کشور یک سوم متوسط بارندگی در جهان است.
علی رغم بارندگی نسبتا کم، مدیریت منابع آبی نیز بسیار نامطلوب می باشد به طوریکه راندمان مصرف آب در بخش کشاورزی فقط ۴۵ درصد است یعنی حداقل بین ۵۰ تا ۶۰ درصد آب مصرفی در بخش کشاورزی هدر می رود.
در مجموع مصرف آبهای زیر زمینی بیشتر از منابع موجود است. همین امر سبب شده است تا در دشت ها سطح آبهای زیرزمینی کاهش یافته و شاهد کاهش آب دهی چاههای آبی و حتی خشک شدن آن هستیم. کاهش آبهای زیرزمینی همچنین سبب شکاف در دشتها و فرو نشست زمین می شود. این پدیده در سالهای اخیر به کررات در مناطق مختلف مشاهده شده است.
در ایران بیشترین مصرف آب در بخش کشاورزی است.
در حال حاضر بیش از ۹۲ درصد آب مصرفی در ایران؛ در بخش کشاورزی مصرف میشود. منابع آبی پاسخگوی این حجم بالا از مصرف نیست و به همین دلیل روز به روز منابع زیرزمینی کاهش بیشتری می یابد.
بر اساس شاخص های جهانی اگر مقدار آب در دسترس برای هر فرد کمتر از ۱۰۰۰ متر مکعب باشد، شرایط بحرانی است و اگر این مقدار کمتر از ۱۷۰۰ متر مکعب در سال باشد، در مرحله ی تنش آبی قرار داریم. با توجه به این شاخص ها اکنون ایران در مرحله ی تنش آبی قرار دارد اما پیش بینی میشود تا دو دهه ی دیگر وارد مرحله ی بحران آبی شود.
در حال حاضر مقدار آب در دسترس برای هر فرد در کشور حدود ۱۲۰۰ متر مکعب است اما اگر رویه ی مصرف تغییر نکند، طی دو دهه ی آینده این مقدار به زیر ۱۰۰۰ متر مکعب خواهد رسید.
در حال حاضر حدود ۵۵ درصد از آب مصرفی در ایران توسط منابع زیرزمینی تامین میشود. وجود چاههای غیرمجاز و همچنین چاههایی که پروانه بهره برداری آنها متعلق به ۳۰ تا ۴۰ سال پیش است و هیچ تناسبی با شرایط کنونی و خشکسالیهای موجود ندارد، سبب شده است تا به صورت بی رویه از آب های زیر زمینی استفاده شود. برای حل این معضل باید بر روی چاهها کنتور نصب شود تا به برداشت بی رویه ی آب پایان داده شود و متناسب با شرایط کنونی از چاه ها آب برداشت کرد. تاکنون در این رابطه هیچ اقدامی از طرف دولت انجام نگرفته است و همچنان به این بحران دامن زده میشود.
یک روش دیگر برای صرفه جویی و کاهش هدر رفت آب، تصفیه ی دوباره آب فاضلابها و استفاده در بخش کشاورزی است. هرچند دولت در برخی مناطق در این راستا اقداماتی انجام داده اما در مناطق کوردستان و سایر استان های مرزی هیچ اقدامی صورت نگرفته و تلاش های دولت فقط در استان های مرکزی بوده است.
به گفته ی کارشناسان، تنش آبی در ایران از سال ۸۵ آغاز شده که وضعیت در برخی مناطق و استانها دشوارتر است.
چالشهای آبی در حوزه اجتماعی سبب مهاجرتهای داخلی زیادی شده است. فقط در زابل در چند سال اخیر ۱۰ هزار خانوار به دلیل کم آبی و مشکلات ناشی از آن مهاجرت کرده اند.
بالابودن میزان مصرف سرانه آب در ایران
مسئله ی حائز اهمیت دیگر در این شرایط، مصرف سرانه آب در ایران است. مصرف سرانه آب در جهان ۱۵۰ لیتر نفر در روز است اما مصرف سرانه آب در ایران ۲۵۰ لیتر نفر در روز یعنی ۱۰۰ لیتر نفر در روز بیشتر از مقدار جهانی آن است. یعنی علی رغم آنکه ایران در منطقه ی خشک قرار دارد و با خشکسالی و کمبود بارندگی مواجه است، اما سرانه مصرفی بسیار بیشتر از حد جهانی آن دارد.
همه بررسیها نشان می دهد که ایران در شرایط بحرانی قرار دارد و اگر وضعیت به همین صورت ادامه پیدا کند، طی حداقل یک دهه آینده ایران با مشکلات جدی در زمینه آب مواجه خواهد شد.
نگاهی به وضعیت کنونی نشان میدهد که باید دولت و مسئولین امر هر چه سریعتر راهکارهای مناسب و عملی برای حل این بحران در پیش بگیرند، اما برعکس دولت برای اشتغالزایی و تولید پول در کشور به سراغ راهکارها و زمینههایی رفته است که نیاز شدیدی به آب دارد در حالی که این مسئله باید برعکس میبود و دولت به هیچ وجه به سراغ اقتصاد آب محور نمیرفت.