از هر سو به کوردها ظلم روا داشته می‌شود

در تاریخی که موجودیت خلق کورد نیست انگاشته می‌شود، ترکیه با حملات ضد فرهنگ و زبان خلق کورد، دشمنی خود را یکبار دیگر نشان داد. این کنسب تهاجمی، سیاست‌های علیه خلق کورد در سوریه و مقاومت خلق کورد را یادآور می‌شود.

حملات علیه فرهنگ کوردی

خلق کورد در طول تاریخ با حملات سیستماتیک علیه زبان، هویت و فرهنگ خود روبرو شدند. در هر لحظه از مبارزه موجودیت کوردها، این حملات ردی عمیق ایجاد کرده و بروی میراث آنان تاثیر گذاشته است. سیاست‌های آسمیلاسیون که صدها سال است از سوی حکومت‌های مختلف روا داشته می‌شود، حق کوردها برای اینکه با زبان و فرهنگ خود به شیوه‌ای آزادانه زندگی کنند را مصادره و ممنوع کردند. خلق کورد در سراسر تاریخ تا به امروز با ممنوعیت‌های بسیاری از جمله زبان، آسمیلاسیون فرهنگی و حملات قتل‌عام‌گرایانه روبرو شده است. در شهر مرسین ترکیه بدلیل اینکه جوانانی همراه با آهنگ کوردی، رقص کوردی انجام داده و شعارهایی سردادند با حمله مواجه شده و ۹ نفر از آنان دستگیر شدند. سپس این حملات وسعت یافت و در شهرهای بسیاری از این دست حملات صورت گرفته و جوانان بسیاری دستگیر شدند. تصاویر دستگیری، بازداشت و شکنجه یک بار دیگر یادآور اعمالی شد که برضد خلق کورد در سوریه انجام می‌شد.

از خانه و کاشانه خود بیرون رانده شده و بدون خاک رها شدند

 در قانونی که سال ۱۹۲۵ در سوریه تصویب شد، اساسنامه‌هایی درباره عرصه کشاورزی جای گرفته بود. همچنین طبق حکم شماره ۱۹۳ گفته شده بود‌: ‌«تا زمانیکه از سوی وزیر کشور تصمیم گرفته شود، حق هیچگونه خرید و فروش زمین در مناطق مرزی داده نشده و تغییر نمی‌یابد.‌» این قانون با قانون شماره ۷۵ که در سال ۱۹۶۴ تغییر داده که طبق این قانون سراسر حسکه به عنوان منطقه مرزی معین شده بود. در ۳مین کنگره حزب بعث در سال ۱۹۶۶ و در ماده ۵، مصادره زمین‌های کوردها تایید شد و در این ماده آمده است‌: ‌«باید زمین‌هایی با طول ۳۵۰ کیلومتر و با عمق ۱۰-۱۵ کیلومتر هم مرز با ترکیه به عنوان ملک دولت تعیین شود و این زمین‌ها طبق امنیت دولت استفاده شوند. در روز ۲۴ ژوئن ۱۹۶۶ اولین گام‌های اعمال کمربند عربی ایجاد شد. رژیم سوریه هزاران کشاورز کورد را به بهانه‌ی اینکه این منطقه دیگر منطقه‌ای امنیتی است را از آن منطقه بیرون راند. هدف این بود که دولت آن زمین‌ها را مصادره کرده و خودسرانه از آن زمین‌ها استفاده کند. رژیم بعث، برای اینکه از اعتراضات جنبش‌های سیاسی کورد علیه کمربند عربی جلوگیری کند، در روز ۲۰ و ۲۱ اوت ۱۹۹۶ در منطقه جزیره علیه میهن‌دوستان کورد یک موج وسیع از دستگیری‌ها را آغاز کرده بود، رژیم سوریه در آغاز سال ۱۹۶۷ زمانیکه دومین مرحله ایجاد کمربند عربی را شروع کرد، حملات علیه کوردهایی که خاک خود را ترک نکرده بودند، انجام داد. رژیم سوریه که بسیاری از کشاورزان را دستگیر کرد، ده‌ها تن از افرادی را که نمی‌خواستند روستایشان را ترک کنند را هم به قتل رساند. در روز ۲۴ ژوئن ۱۹۷۴، حزب بعث حکم شماره ۵۲۱ را تصویب کرد. با این حکم، سومین مرحله ایجاد کمربند عربی آغاز شد. اعراب رقا و تبقا که خانه‌هایشان بدلیل احداث سد فرات، به زیر آب رفته بود را به منطقه جزیره منتقل کردند. کورد‌ها را نیز از زادگاه خود بیرون رانده و تبعید کردند.

بروی خاک خود مانند بیگانه با آنها رفتار شد

منطقه جزیره که ۴۰درصد گندم و ۸۰ درصد پنبه، ذرت سوریه را تولید می‌کرد با پیدا شدن نفت بسیار ارزشمندتر هم شد، برای ادامه سیاست‌ اسکان دادن اعراب، در روز ۵ اکتبر ۱۹۶۲ در حسکه یک سرشماری انجام شد. به گفته منابع محلی پس از این سرشماری، بیش از ۲۰۰ هزار کورد به عنوان افراد بیگانه ثبت شده و حدود ۷۵ هزار کورد را نیز اصلا ثبت نکردند. برای اینکه کوردها به عنوان شهروندان سوریه دیده نشوند، تصمیماتی مثل اینکه نمی‌توانند در نهادهای رژیم جای بگیرند، ساختمان و زمین خریداری کنند و در دانشگاه‌ها تحصیل کنند، گرفته شد. این امر سبب شد که در منطقه بیکاری افزایش پیدا کند و اقتصاد ضعیف شود. همچنین فشارها علیه فرهنگ و هویت کوردها برای ادامه دادن به کار و کنش‌های فرهنگی و زبانی، دشواری‌هایی را ایجاد کرد. صحبت کردن به زبان کوردی و به صورت پنهانی انجام می‌شد. محیطی که امنیت حیات خلق کورد را تهدید کند به وجود آمد.

اسامی کوردی ممنوع شد

کار به جایی رسید که اسم و یا نامگذاری کوردی به روی فرزندان و کودکان خلق کورد که زبان، هویت و موجودیت‌شان نیست انگاشته می‌شد، ممنوع شد. کودکانی که در خانه خانوادگی خود آنان را کوردستان صدا می‌زدند، در شناسنامه‌های رسمی مانند گلستان ثبت شد. کودکان کوردی که با دو نام متولد شده بودند، به عنوان یک کورد زاده شده بودند اما کوردی زندگی نمی‌کردند. کودکان و خلق کورد ناچار شوند تا فرهنگ و آداب و رسوم خود را به شیوه‌ای پنهانی زنده‌‌نگه دارند، برای زندگی با زبان، فرهنگ و هویت خود، هر فرصتی را به عرصه قیام تبدیل کردند.

نمونه یک عصیان‌: قیام قامشلو

روز ۲ جولای ۱۹۷۹ با آمدن رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان به شهر کوبانی روژاوای کوردستان برای خلق کورد به یک میلاد مبدل شد. خلقی که در آستانه نابودی قرار داشت، برای دیدن عبدالله اوجالان، به سوی دمشق، حلب و لبنان رفته و از اندیشه‌های او بهره‌مند شدند. در مقابل سیستمی که سال‌ها به آنان فشار وارد می‌کرد، قیام کردند و اهمیت روح قیام را شناختند. یکی از سیاست‌های نسل‌کشی که در سال ۲۰۰۴ علیه خلق کورد تحت نام بازی فوتبال انجام می‌شد، خلق کورد آن را به قیام قامشلو تبدیل کرد. در روز ۱۱ مارس ۲۰۰۴، در میان تیم فوتبال کورد به نام جیهاد و تیم عرب‌ها به نام فیتوِه که از دیرالزور آمده بودند،‌ قرار بود یک بازی فوتبال انجام شود. عده‌ای در این بازی فوتبال از سوی حکومت سوریه موظف شده بودند که علیه کوردها شعارهای اخلالگرانه و تحریک کننده مثل ‌«زنده‌باد صدام حسین»، ‌«بگذارید پیشمرگه‌های کورد بمیرند» و ‌«هلبجه دوم برسر شما خواهد آمد» را سردادند. اهالی قامشلو نیز به این شعارها اعتراض کردند. برهمین اساس گروه مهاجم نیز که از قبل آماده شده بودند، با سلاح سرد، سنگ و سلا‌ح گرم به اهالی قامشلو حمله کردند. پلیس و سربازان رژیم بعث بجای اینکه مداخلاتی علیه مهاجمان انجام دهد، به اهالی قامشلو حمله کردند. با شنیدن این واقعه، دیگر اهالی قامشلو به سوی استادیوم به راه افتادند اما اینبارهم با فرمان مسئول حسکه، سلیم کَبول، پلیس‌ توده خلق را تیرباران کرد. علیه این حمله، کوردها در دمشق و دیگر شهرهای سوریه و به ویژه کوردهایی که در روژاوا زندگی می‌کردند، قیام کردند. در قیام‌هایی که روزها ادامه داشت، تعدادی جان خود را از دست دادند، مجروح شدند و دستگیری و بازداشت روی داد. پس از یک روز، در روز ۱۳ مارس قیام بزرگی در قامشلو آغاز شد. هزاران نفر در مقابل مسجد قامشلو گردهم آمدند و برای خاکسپاری شهدای خود راهپیمایی کردند. اهالی عامود و تربه‌سپی نیز برای مشارکت در این قیام به سوی شهر قامشلو به راه افتادند. بدلیل اینکه پلیس رژیم سوریه در ترافیک از تردد خودروها جلوگیری کرد، بسیاری از شهروندان با پای پیاده خود را به قامشلو رساندند. بدلیل خشم خلق، بعث نهادهای خود را خالی کرد و ناچار شد که از منطقه فرار کنند. توده خلق که قریب به ۶۰۰ هزار نفر بود علیرغم مانع‌تراشی‌ها و حملات نیز، پیکر شهدا را به آرامگاه برده و به خاک سپردند. از زمانیکه رژیم بعث، دولت سوریه را تحت کنترل خود گرفته بود تا آنزمان، قیام کوردها در روز ۱۳ مارس تا دمشق وسعت یافت. نیروهای دولتی با سلاح و قتل‌عام به تظاهرات صلح‌طلبانه و دمکراتیک پاسخ دادند. علیه حملات نیروهای دولتی، خلق کورد در دربه‌سپی و عامود، مجسمه‌های حافظ اسد را به زیر کشیده و ساختمان‌های حکومت در کوبانی را محاصره کردند.

روح مقاومت در روز ۱۹ جولای با انقلاب روژاوا خود را اثبات کرد

در سال ۲۰۱۱ زمانیکه ناآرامی‌های سوریه آغاز شد، خلق کورد آتش انقلاب ۱۲ سال قبل را در روز ۱۹ جولای ۲۰۱۲ در کوبانی برافروخت. پس از آن، خلق در شهرهایی مثل عفرین، سریکانی، دربه‌سی، عامود، دیرک، گرکلکه، تربه‌سپی، قامشلو، تل‌تمر و حسکه، خودمدیرتی خود را اعلام کرد. این برهه که با پیشاهنگی کوردها آغاز شد، در طول زمان با مشارکت خلق و باورداشت‌های دیگر با خودمدیریتی دمکراتیک و خودیژه تکامل یافت. در سال ۲۰۱۴ در روزهای ۲۱ ژانویه در جزیره، ۲۷ ژانویه در کوبانی و ۲۹ ژانویه در عفرین، خودمدیریتی دمکراتیک اعلام شد. در مناطق خودمدیریتی دمکراتیک در شمال و شرق سوریه که خلق‌‌، باورداشت و مذاهب حیاتی مشترک را ایجاد می‌کنند، در ماه دسامبر ۲۰۲۳ یک قرارداد اجتماعی تصویب کردند و این امر یکبار دیگر نشان داد که خلق‌ها می‌توانند با اتحاد و همبستگی زندگی کنند. نو سازی جامعه در شمال و شرق سوریه در محیط جنگ توسعه داده شد و هر روز پیشرفتی جدید به خود می‌بیند، تحت نام خودمدیریتی دمکراتیک شمال و شرق سوریه با ۷ کانتون خود را سازماندهی کرده است. در مقطعی که رژیم بعث در همه جای سوریه علیه کوردها ظلم بزرگی را روا می‌داشت، اکنون آن نظام در شمال و شرق سوریه متلاشی می‌شود. حکومت سوریه بجای گفتگو‌، مذاکره و روابط با ترکیه در مورد قتل‌عام کوردها،‌ باید به سوی خلق‌های ساکن سوریه برود، با خودمدیریتی دمکراتیک شمال و شرق سوریه دیالوگ و گفتگو را توسعه دهد و برای به رسمیت شناختن موجودیت خلق کورد، گام‌هایی را بردارد.‌»