دهها هزار مهاجر از کانتونهای عفرین و شهبا، شهر حلب و روستاهای آن به دلیل حملات تبهکاران هیئت تحریر الشام (جبهه النصره) مجبور شدند از آنجا تخلیه و به مناطق شمال و شرق سوریه نقل مکان کنند. طی مسیری که از آنجا تا رسیدن به مناطق اداره خودمدیریتی طی کردند، با درد و مشکلات زیادی روبرو شدند. پس از ورود تعداد زیادی از مهاجران، اداره خودمدیریتی و تمامی مردم منطقه برای استقبال از آنان بسیج شدند. یکی از این خانوادهها که در مسیر خروج از شهبا با تبهکاران مواجه میشوند، خانواده لیلا لیلا هستند.
لیلا لیلا که فرزندانش در جریان مهاجرت به دست تبهکاران افتادند و به سختی به همراه دختر باردارش آلمازا ادریس از دست تبهکاران رهایی یافتند، با خبرگزاری فرات (ANF) صحبت کرد.
«تبهکاران به شکلی وحشیانه ما را مجبور به مهاجرت کردند»
لیلا لیلا ابتدا از نحوه آواره شدن خود برای دو بار به خاطر حملات تبهکاران دولت اشغالگر ترکیه صحبت کرد و گفت: «ما در عفرین بودیم، زندگی ما آرام بود. میتوانم بگویم که عفرین برای ما یک روح بود. در یک شب تبهکاران دولت اشغالگر ترکیه به ما حمله کردند و با اعمال شکنجه ما را از عفرین بیرون کردند. مهاجرت کردیم و به شهبا آمدیم، در شهبا سختیهای زیادی دیدیم. ما ۷ سال آنجا ماندیم، اداره خودمدیریتی برای ما اردوگاه درست کرد. تازه کمی با زندگی شهبا و اردوگاهها وفق مییافتیم که تبهکاران هیئت تحریر الشام (جبهه النصره) دوباره به ما حمله کردند.»
«تبهکاران زنان ما را دستگیر کردند»
لیلا گفت که در حمله به شهبا متحمل رنج زیادی شدند و مجبور شدند از شهبا کوچ کنند. لیلا با بیان اینکه حمله در شهبا به آنها آسیب زیادی وارد کرد، زیرا نمیدانستند به کجا باید بروند، ادامه داد: «زمانی که از اردوگاه احداس عفرین در شهبا خارج شدیم، تبهکاران دولت اشغالگر ترکیه در راه ما را گرفتند. ما نمیدانستیم چگونه خود را از دست آنها نجات دهیم. دخترانم و پسرم دستگیر شدند. خیلی زجر کشیدند و کتک خوردند. دخترم باردار بود، او را دستگیر کردند و به شکلی وحشیانه سعی کردند او را کتک بزنند. تقریباً به زور از شر آنها خلاص شدیم، اما هر کدام از فرزندانم جایی رفتند و من نمیدانستم که فرزندانم زندهاند یا نه. ما حتی وسیله نقلیه هم نداشتیم، پیاده رفتیم، نیروهای قسد به ما کمک کردند و ما را به مناطق امن اداره خودمدیریتی رساندند. وقتی رسیدیم دوباره فرزندانم را دیدم.»
«ما باید دست به دست همدیگر داده و متحد شویم»
لیلا با بیان اینکه دردهای خود را با مقاومت التیام میبخشند و امید خود را برای بازگشت به عفرین زنده نگه میدارند، گفت: «با مقاومت خود را از این درد نجات خواهیم داد. دشمن بداند که ما شکست نخواهیم خورد و روز به روز بر عشق ما به ادارهمان افزوده میشود. آرزوی ما این است که دست به دست هم دهیم و خود را آزاد کنیم.»
دختر باردار لیلا، آلمازا ادریس نیز به وحشیگری تبهکاران و چگونگی به اسارت گرفتن آنها پرداخت و گفت: «پس از حمله تبهکاران سعی کردیم از شهبا خارج شده و وارد مناطق خودمدیریتی شویم. در راه ماشین تبهکاران جلوی ما آمد و ما را سوار ماشین خود کردند. میخواستند من و خواهرانم را بدزدند، اما با وجود اینکه من باردار بودم از ماشین بیرون پریدم. خانواده من، کودکان و افراد مسن ما نیز خود را از ماشین پرت کردند. ما از دست آنها فرار کردیم اما همه همدیگر را گم کردیم. هر کدام از اعضای خانواده من به جایی رفتند. با پیادهروی به جایی رسیدیم که نیروهای قسد ما حضور داشتند و به ما کمک کردند. سپس ما را به مناطق امن خود منتقل کردند.»