سال ٢٠١٨ به دنبال اشغال عفرین توسط ترکیه و گروههای تبهکار تحت امر آن، قریب ۶٠٠ هزار تن از ساکنین عفرین مجبور به کوچ از دیار خود شدند. آنها به مدت دو ماه در کنار یگانهای مدافع خلق مقاومت بزرگی از خود نشان دادند و صدها شهید بر جا گذاشتند. اما جهان در قبال قتلعام و کشتارهای جمعی ترکیه که اتفاقا از طریق بمباران هوایی صورت میگرفت کاملا سکوت کرد و نیروهای بینالمللی آشکارا دست رژیم اردوغان را به عنوان بزرگترین حامی داعش در قتلعام مردم عفرین باز گذاشتند.
مردم عفرین پس از چهار سال همچنین به آزادسازی شهرشان امیدوراند و این تنها امید آنهاست که روزی دوباره به خانه هایشان بازگردند. علاوه بر مردم عفرین، همچنین دهها هزار شهروند سوری دیگر که از مناطق دیگر سوریه به این شهر پناه برده بودند نیز، برای بار دوم و سوم آواره شدند. آوارگان بناچار در روستاها و شهرکهای بخش شراوای عفرین و شهبا، در محلهای شیخ مقصود و اشرفیه حلب ساکن شدند.
شهبا
در شهبا ٢٠١٨ روستا و شهرک وجود دارد. تمامی ساکنان روستاها و شهرکهای این منطقه را کوردها تشکیل میدادند، اما با گذشت زمان و اسکان عربها تعداد کوردها کاهش یافت و به ۵٠ درصد رسید. اغلب روستاهای شهبا از سوی رژیم ترک و مزدورانش اشغال شدهاند. باب و تمامی روستاهای تابع آن نیز به اشغال ترکیه و مزدورانش درآمدهاند. روستاهای تل أران و تل حاصل، کفر زیریخ و تعدادی دیگر از روستاهای شهبا نیز تحت کنترل نیروهای حکومت دمشق قرار دارند.
عفرینیهای اهل روستاهای برجخواز، گوندی مزن، باشمره، قلتی، عاقیب، سوخانک، زیارت و خرابک در بخش شراوای شراوای عفرین ساکن شدند. رژیم ترک به کرات با توپ و خمپاره به این روستاها حملهور میشود. شماری دیگر از هموطنان در شهر و یا شهرکهای اطراف تل رفعت، دیرجمل، کفر نایا، احرس، احدس، فافین و ۴۶ روستای دیگر شهبا اسکان یافتهاند. بخشی دیگر نیز در کمپهای برخودان، سردم، شراوا و کوچر مستقر شدهاند. حدود ١۵٠ هزار عفرینی آواره در روستاها، شهرکها و کمپهای شهبا و شراوا اسکان یافتهاند. اغلب منازل این روستاها و بخشها به دلیل نبرد سنگین سالهای اخیر تخریب شده و متحمل خسارات بزرگی شدهاند.
عفرینیها در شهبا عفرین تازهای ساختهاند. از طریق انجمنها و کمونهایشان نیازهای عمومی را به شیوهی تعاونی تأمین میکنند. در روستاها و شهرکها اطراف زمینها را اجاره کرده و به کشاورزی و تولید محصول روی آوردهاند. تعدادی دیگر نیز با احداث مغازههای کوچک در احدس، فافین و تلرفعت و دیرجمل به فعالیتهای روزانه میپردازند. در روستاهای احرس، فافین و زیارت قبرستانهایی را ایجاد کرده و یک آرامگاه را برای شهیدان خود در روستای احدس ایجاد کردهاند.
اشرفیه و شیخ مقصود
ساکنان بخشهای شیخ مقصود و اشرفیه در شهر حلب کورد هستند. در این دو محله ٢۵٠ هزار نفر کورد زندگی میکردند. در می ٢٠١٣ نبردهای سنگینی در این دو محله روی دادند. اغلب ساکنان آن مجبور به کوچ شده و به عفرین نقل مکان کردند جنگ در شیخ مقصود و اشرفیه هرگز پایان نیافت. جنگ در بخش غربی شیخ مقصود به شدت هر چه تمام ادامه یافت. به همین دلیل تمامی این بخش تخلیه شد. با این همه پس از پایان جنگ ساکنان آن یکبار دیگر این محلهها را به مکانی برای زندگی مبدل کردند.
خسارات و ویرانیهایی ناشی از جنگ داخلی سوریه را در هر نقطهای از این کشور میتوان مشاهده کرد.
راهها و جادهها، خانههای تخریب شده، محلههای ویران، کوچهها همه از جنگ داخلی سهمگین سوریه خبر میدهند.
محله سکین شباب یکی از محلههای ویران شده میباشد که در میان دو محله بنزیت و شیخ مقصود واقع شده است.
محلههای دیگر و اماکن تجاری بیشترین خسارت را متحمل شدهاند. هزاران کارگاه در محلههای بوستانباشی و شیخ نجار بودند اما امروز تنها دیوارهای فروریخته آنان باقی مانده است. تمامی ماشینها و ادوات به ترکیه منتقل شده و در آنجا فروخته شدهاند.
محله تخلیه شدهای به نام حی فلسطین
محله حی فلسطین حلب یا به گفتهی دیگر هندرات، شاهد بیشترین تخریبات جنگ داخلی سوریه بوده است. این محله محل اسکان فلسطینیهایی بوده است که از ظلم و زور دولت اسرائیل فرار کردهاند. نا گسترش جنگ در حلب تبهکاران خود را به این محله رساندند و در آن مستقر شدند. گفته میشود که اغلب فلسطینیهای ساکن این محله دارای افکار و عقیده اخوان المسلمین بودهاند. به همین دلیل تبهکاران توانستند در این منطقه جای پای خود را محکم کنند. محلههای بوستانباشی و شیخ نجار از سوی این تبهکاران تاراج شدند. از آنجا براه افتادند و مسلمیه و چند بخش دیگر شهبا را نیز به اشغال خود درآوردند.
حی فلسطین اکنون خالی از سکنه است، تصاویر جنگ حاکی از وقوع نبردهای سنگین در این منطقه است.
سرزمین منارههای شکسته
جنگ در سوریه زیانهای بسیار بزرگی را به همراه داشته است. آنچه بیش از همه توجه را به سوی خود جلب میکند منارههای شکسته در سوریه است. در این جنگ حتی منارهها نیز باقی نماندهاند، تمامی منارهها هدف قرار گرفته و تخریب شدهاند.
روستای پنو در غرب شیخ مقصود واقع شده است، این روستا اکنون دیگر به بخشی از شیخ مقصود مبدل شده است.
ساکنان شیخ مقصود در جریان نبردهای سنگین با تبهکاران گورستانی را در روستای پنو ایجاد کردند. وصیت عفرینیهایی که در این قبرستان بخاک سپرده شدند این بود که در کنار مزار آنان نهال زیتون کاشته شود.
وصیت دوم خلق عفرین این بود که اجسادشان را با تابوت بخاک بسپارند تا پس از آزادی و رهایی عفرین از یوغ اشغالگران پیکرهایشان به زادگاهشان بازگردانده شود.
آرزو و امید عفرینیها
سالمندان اهل عفرین به شدت از اشغال سرزمینشان خشمگین بوده و از صمیم قلب خواستار بازگشت به زادگاهشان هستند. آنان با امید به آینده میگویند:"یک روز ما برمیگردیم". آنان برای یک لحظه هم عفرین را از ذهنشان فراموش نمیکنند.
یکی از این افراد زنی سالمند به نام دایه قرنفیل است که ٨۶ سال سن دارد.
دو پسر و دو نوه دایه قرنفیل در راه آزادی کورد به شهادت رسیدهاند. او یک کورد علوی اهل بخش مباتا در عفرین است. این دعای دایه قرنفیل ورد زبان اوست:"من تنها از تو چیزی میخواهم، مرگ من را به تأخیر بیانداز تا به عفرین برگردم، آنجا میتوانم راحت بمیرم."
سرگذشت دایه خدیجه
دایه خدیجه ٩٠ سال سن دارد و از روزی که از عفرین آواره شده لب به زیتون، انار، انگور و انجیر نزده است. زیرا این محصولات در حیاط خانهاش در عفرین وجود داشتند. دایه خدیجه میگوید:"روزی برمیگردم، میوهها و زیتون باغچه خانهام را میخورم."
یک مادر ٧٠ ساله دیگر اهل عفرین نیز از مارس ٢٠١٨ لب به زیتون، دوغ و توتون نزده است. او میگوید:"تا به عفرین برنگردم به اینها لب نمیزنم. قطعا روزی به عفرین بازمیگردم و آنها را دوباره طعم خواهم کرد."