تصویر

داستان‌هایی از مقاومت عفرین

مردم عفرین داستان عشق و مقاومت خود را ادامه می‌دهند. به همین دلیل در میان مردم به نماد خواهری-برادری، صلح و برابری تبدیل شده‌اند.

مردم عفرین به دلیل اشغالگری دولت جنایتکار ترکیه از سرزمین‌های خود آواره شده‌اند. با وجود آوارگی طولانی و شرایط سخت زندگی، آنها از امید و باور قوی برای بازگشت دوباره به خاک و سرزمین خود دست برنداشته‌اند. مقاومت عفرین هزاران داستان مقاومت آفریده است. این امر باعث شده است که داستان‌های راهپیمایی مبارزه‌ای بی‌وقفه نوشته شود.

خبرگزاری فرات (ANF) تعدادی از این داستان‌ها را گردآوری کرده و برای ماندگار کردن ارزش‌های مقاومت با شما به اشتراک می‌گذارد.

شازیه ابراهیم که مادر شهید علی و شهید بیرهات است، در مصاحبه‌ای که با خبرگزاری ما انجام داد، خاطرنشان کرد که در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۸، ارتش اشغالگر ترکیه و تبهکارانش حمله شدیدی را به عفرین انجام دادند. شازیه ابراهیم در سخنان خود به داستان‌های زیادی از مقاومت اشاره کرد و اظهار داشت که در زمان جنگ او نیز در شهرستان راجو همراه با مبارزان بوده است. شازیه ابراهیم اینگونه صحبت کرد:

«من می‌خواستم آنجا با مبارزان بمانم. می‌گفتم، اگر از من آب بخواهند، برایشان می‌آورم، اگر غذا بخواهند برایشان می‌برم. در کل می‌خواستم روحیه آنها را بالا ببرم. عفرین دژ مقاومت است. در مقاومت عفرین داستان‌های زیادی وجود دارد و با بازگو کردن تمام نمی‌شوند. اما آنچه جوهر این داستان‌ها را نشان می‌داد، شعار: 'عفرین آزاد است و هیچکس نمی‌تواند به خاک ما تجاوز کند' بود.»

شازیه ابراهیم اظهار داشت که بسیاری از مبارزان عفرین متاهل و دارای فرزند بودند و اینگونه ادامه داد: «بسیاری نیز به دلیل مقاومت نمی‌توانستند فرزندان خود را ببینند. وقتی با همسرانشان ارتباط برقرار می‌کردند، فقط می‌خواستند حتی اگر صدای گریه هم باشد، صدای فرزندان خود را بشنوند. زیرا می‌دانستند که دیگر آنها را نخواهند دید.»

شازیه در مورد خروج از عفرین نیز این موارد را بیان کرد: «تصمیم خروج با اداره خودمدیریتی به اشتراک گذاشته شد. سپس تصمیم گرفتیم که به مناطق شهبا و تل‌رفعت برویم. زیرساخت آن منطقه ویران شده بود و حتی پرنده‌ای هم در آنجا پرواز نمی‌کرد. با وجود سختی‌ها، مردم با اراده خود شهبا را به مکانی برای زندگی آزاد تبدیل کردند. با وجود حملات مداوم دولت ترکیه به شهبا، همه مقاومت کردند و دست از تلاش برای ساختن زندگی برنداشتند. تصمیم خروج از شهبا دشوارتر از عفرین بود. زمانی که از عفرین خارج شدیم، با رفقا و نیروهای خود خارج شدیم، اما در شهبا وضعیت بسیار متفاوت بود. نمی‌دانستیم چه اتفاقی افتاده، تبهکاران در میان مردم قتل‌عام می‌کردند و از قبل به صورت مخفیانه به میان مردم نفوذ کرده بودند. مردان را در مقابل چشمان زنان و کودکان به قتل می‌رساندند.»

شازیه ابراهیم در پایان سخنان خود از همه کوردها خواست و گفت: «متحد شوید و دست همدیگر را بگیرید. تا اینکه از عفرین گرفته تا سرِکانی و گرِسپی، سرزمین خود را از چنگ اشغالگران آزاد کنیم.»