مظلوم پالاس: من هرگز آن روز را فراموش نمیکنم
مظلوم پالاس، که پدر و برادرش در کشتار کوبانی شهید شدهاند، اظهار داشت که او هرگز آن روز را فراموش نمیکند و آن روز هرگز از ذهنش بیرون نمیرود.
مظلوم پالاس، که پدر و برادرش در کشتار کوبانی شهید شدهاند، اظهار داشت که او هرگز آن روز را فراموش نمیکند و آن روز هرگز از ذهنش بیرون نمیرود.
مظلوم پالاس که پدر و برادرش در کشتار کوبانی به شهادت رسیدند، با خبرگزاری فرات (ANF) گفتگو کرد.
مظلوم پالاس در آغاز سخنان خود به شروع حمله تبهکاران داعش اشاره کرد و گفت: «روزی وحشتناک و سنگین بود. تبهکاران در سپیدهدم به ما حمله کردند و خواستند ما را به این شکل نابود کنند. اما ما پیروز شدیم. پدرم به خاطر صدای گلولهها به جلوی در آمده بود و میپرسید چه اتفاقی افتاده است. چون صدای گلولهها زیاد بود، ما نمیدانستیم چه خبر است. وقتی پدرم جلوی در خانه میپرسید چه اتفاقی افتاده، تبهکاران به او شلیک کردند و پدرم جلوی در خانه ما افتاد و در جا شهید شد. ما هنوز نمیدانستیم که تبهکاران داعش وارد کوبانی شدهاند.»
مظلوم در ادامه سخنان خود بیان کرد که برادرش نیز پس از پدرش مورد هدف تبهکاران قرار گرفته است و گفت: «وقتی پدرم افتاد، ما از طبقه بالای خانه به سمت پایین دویدیم. ما سه برادر بودیم، وقتی دیدیم پدرمان روی زمین است، به سمت پدر دویدیم تا جنازه پدرمان را از روی زمین بلند کنیم. کمی جلوتر از جلوی در خانه، یک تبهکار میآمد و به سمت ما شلیک میکرد. من و یکی از برادرانم به داخل رفتیم اما برادرم جیگَر بیرون ماند. تبهکار داعشی برادرم را صدا زد و به زبان کوردی گفت بیا. برادرم همین که به سمت آن طرف حرکت کرد، تبهکار به برادرم شلیک کرد و برادرم جیگر خود را روی زمین کشید و به سمت در خانه آمد و جلوی در، کنار جنازه پدرم، او نیز شهید شد.»
مظلوم پالاس در پایان سخنان خود اظهار داشت که او هرگز آن روز تاریک را فراموش نمیکند و گفت: «آن روز از ذهن من بیرون نمیرود. تبهکاران سوار بر موتورسیکلت بودند و دو نفر بودند. تبهکاران به هر کسی شلیک میکردند. بسیاری شهید شدند. تبهکاران بسیار وحشی بودند، انسانها را سر میبریدند. به اصطلاح میگویند ما مسلمان هستیم ولی هیچ اعتقادی ندارند. برادرم جیگر پالاس و پدرم محمود پالاس هر دو در آن روز با ما خداحافظی کردند.»