شعار دانشجویان دانشگاه علامه تهران: هم ظالمید هم شیاد، ننگ بر این استبداد!

در بیانیه دانشجویان دانشگاه علامه آمده است:"... رواست که در این بزنگاه تاریخی، برای عدالتی که نیست و مشروعیتی که مغفول مانده بگرییم و برای یافتن دوباره آن، یارای ایستادن یکدیگر باشیم..."

صدها دانشجوی دانشگاه علامه در تهران گردهم آمدند و با بلند کردن پلاکارد و فریاد زدن شعار جمهوری اسلامی ایران را یک رژیم ظالم و شیاد نامیدند.

دانشجویان با در دست داشتن پلاکاردهایی خواستار آزادی بی‌قید و شرق زندانیان سیاسی چون بهاره هدایت، فرهاد میثمی، ندا ناجی، محمد حبیبی، نرگس محمدی و نسرین ستوده شدند.

تجمع‌کنندگان شعارهای «مردم درگیر فقرند، اینها به فکر رأی‌اند»، «هم ظالمید هم شیاد، ننگ بر این استبداد»، «خار چشم استبداد، اتحاد، اتحاد» و «آزادی، عدالت، این است شعار ملت» را فریاد زدند. یک دانشجو خطاب به جمهوری اسلامی گفت:"در ایران رفراندوم برگزار کنید تا ببینید مردم شما را قبول دارند یا نه؟".

دانشجویان سپس بیانیه‌ای قرائت کردند که متن آن به شرح زیر است:"

جایگاهی که امروزه بر آن ایستاده‌ایم و بزنگاهی که در این زمان، درست در متن و بطن آن قرار داریم، جایگاه و بزنگاهی نوپا و چند روزه نیست. بلکه نقل چهل و یک سال کج رفتاری و سوء مدیریت است که با ضربه بر پیکره جامعه ایجاد شده است. امروز، وقتی از درد و رنج صحبت می‌کنیم، کمتر کسی را می‌یابیم که آن را از نزدیک ندیده و این حس عمیق رنجش را درک نکرده باشد؛ مگر قلیلی از مقربان درگاه و بارگاهی ‌که همه می‌دانیم!

ما زاده درد و رنجیم! از رنج و غم حصر عزیزانمان تا جا خوش کردن گلوله بر گلوی حق‌طلبان و فقدان هم سنگرانی که جز تکه‌تکه‌هایی از پیکرهایشان در میان انبوه آهن و سنگ چیزی باقی نمانده است.

امروز، در چهلمین روز از درگذشت غریبانه عزیزانی قرار داریم که قربانی کج‌رفتاری و نالایقی‌های حکومت شده‌اند. کسانی که به امید ساختن آینده‌ای روشن که دیرباز زمانیست همه، به دنبال آن می‌گردیم؛ مسیرشان را پیش گرفتند و عده‌ای در نالایقی صرف، افق آینده‌شان را با خون و تکه‌پاره‌های بدنشان پیوند زدند.

فاجعه سقوط هواپیمای مسافربری اوکراینی، اولین فاجعه تاسف‌بار برای ملت نیست و در این تنگنای خفقان‌آور، آخرین هم نخواهد بود. اما باید بیان داشت که دل‌های بیدار و جان‌های شنوا، همچنان در پی احقاق حق خون‌های ریخته شده هستند. آنچه که بیش از همه در جریان فاجعه سقوط هواپیمای مسافربری اکراینی قلب ملت را دچار صدمه کرد، دروغگویی آشکار حاکمیت و تاخیر سه روزه در بیان علت حادثه بود. مساله‌ای که نه تنها افکار عمومی را فریب داد، بلکه انعکاسش در دنیا، بیش از پیش تهوعی را از این لجنزار پست به وجود آورد. فاجعه‌ای که تنها به جمله "خطای انسانی" تقلیل یافت و نماینده سپاه پاسداران در رسانه میلی، در کمال وقاحت این مطلب را بیان کرد.

امروز می‌توان کج‌ رفتاری‌ها و ضربه‌های حکومت را کاری‌تر و وقیحانه‌تر از پیش دید و نمونه آشکار آن‌ در بازتاب‌های خبری و رسانه‌ای سازمان ناکارآمد صدا و سیما نمایان است. بودجه کلانی که صرف انعکاس چهل و یک سال دروغ، فریب و صحنه‌سازی‌های استادانه در صدا و سیما و فریب افکار عمومی می‌شود و همچنان با قدرت ادامه دارد. تا جاییکه وقتی پای این نهاد سفارشی به دانشگاه باز می‌شود، دانشجویان بیدار، مانع از حضور و به تصویر کشیدن دوباره نمایش‌هایشان می‌شوند.

چهل روز، شاید برای بسیاری از مردم دنیا تنها یک عدد باشد، اما برای ما، یادآور چهل شب و روز تلخ، پر از ترس و دلتنگی است. چهل روزی که با دروغ و ناکارآمدی، خودکامگی و تهدید و ارعاب گذشته است، اما همچنان در این حضیض ذلت و کثافت هیچ مدیر خطاکاری برکنار نشده و هنوز با قدرت بر تخت‌های پادشاهی‌شان تکیه زده‌اند.

حال و روز این چهل روز را باید از خانواده‌هایی جویا شد که پاره‌‌های تنشان را با چند تکه گوشت و استخوان در خفقان دفن کردند و حتی از بلند گریستن و اجرای مراسمی درخور منع شدند؛ که البته این دست رفتارهای مقابله‌ای، برّنده و دیکتاتورمآبانه، رفتارهای تازه متولد شده‌ای نیستند و ما آن‌ها را در چهل و یک سال حکومت نیرنگ بر این مردم رنج‌کشیده دیده‌ایم. فضای خفقان امروزه کشور تا حدی است که ورود نهادهای امنیتی به ساحت مقدس دانشگاه، به راحتی انجام می‌شود و دانشجویی را در روشنایی روز و در میان دانشگاه با خود می‌برند، وقیحانه کتک می‌زنند و حال وخیمش را مخابره می‌کنند. اگر امروز، امتداد راه بهاره هدایت و پژواک صدای خفه شده در گلویش نباشیم، این وقاحت ادامه خواهد یافت و تکرار این دست اقدامات آسان خواهد شد.

این تنها گوشه‌ای از کارنامه چهل و یک ساله حکومتی است که ادعای جمهوریت، استقلال و آزادی دارد.

آنچه امروز، قشر دانشجو می‌خواهد در برخورد با جامعه، ملت و حاکمیت در پیش گیرد، همان بازگشت به حکومت مشروع مردمی است. حکومتی که با ادعای جمهوریت، اسلامیت و استقلال و آزادی، همچنان انتخابات‌های فرمایشی را پی در پی برگزار می‌کند. البته بهتر است نام انتخاب را برداریم و واژه انتصاب را جایگزین کنیم. انتصاباتی که حلقه‌ای از به اصطلاح بزرگان آن را هدایت می‌کنند. شکستن پایه‌های پوسیده قدرتی که در انتهای راه قرار دارد، تنها با اتحاد مردم و دانشجویان و بازگشت به حکومت مشروع مردمی میسر است. درست همان چیزی که امروزه و در آستانه چهل و یک سالگی انقلاب اسلامی، از آن دوریم. رواست که در این بزنگاه تاریخی، برای عدالتی که نیست و مشروعیتی که مغفول مانده بگرییم و برای یافتن دوباره آن، یارای ایستادن یکدیگر باشیم.

ما دیر زمانیست که برای به خاک سپردن آرزوی «پریسا»ها و چشم‌های «ری‌را»هایمان روزها را تکرار می‌کنیم. اکنون زمان برخاستن و اتحادی شکست ناپذیر است که جز با پیوند بدنه دانشجویی با جامعه مردمی و قدم برداشتن در مسیر یافتن جمهوریت، میسر نخواهد بود."

روز یكشنبه ٢٧ بهمن دانشجویان دانشگاه امیرکبیر تهران در اعتراض به استبداد جمهوری اسلامی تجمعی اعتراضی را برپا کردند که با حمله عناصر بسیجی روبرو شده بود. دانشجویان سکوت اساتید دانشگاه‌‌ها در قبال استبداد را مورد نکوهش قرار داده و آنرا محکوم کرده بودند.