مدل سریلانکا و کوردستان - ۵
زمانی که خواست ظالمانه استعماری پاسخ داده نشود، این مسئله برای تمامی خلقهای فرودست به یک پیروزی تبدیل میشود. مهم آنست که شعار و خواست خلق سازماندهی شده همچنان بر جای مانده و حفظ شود.
زمانی که خواست ظالمانه استعماری پاسخ داده نشود، این مسئله برای تمامی خلقهای فرودست به یک پیروزی تبدیل میشود. مهم آنست که شعار و خواست خلق سازماندهی شده همچنان بر جای مانده و حفظ شود.
در وضعیتی که گریلاهای آزادی در هر چهار بخش کوردستان در سنگر موضع گرفتهاند، نیروی سازماندهی شده خود را در تمامی مناطقی که کورد در آن حضور دارد پراکنده کردهاند، نمیتوانند در مقابل گریلاهای کورد به همان نتایجی دست یابند که در مقابل گریلاهای تامیل دست یافته بودند.
عبدالله اوجالان رهبر خلق کورد که در ماههای آغاز سال ۲۰۱۵ متوجه عقبنشینیهای دولت شده بود، به هیات حزب دمکراتیک خلقها که با وی دیدار مینمود گفت: به نظر میرسد این آخرین دیدار ما باشد. علیرغم آنکه هیئت دولت در سال ۲۰۱۵ تنها چند بار به جزیره رفته بود، اتمسفری که در نزد افکار عمومی ایجاد شده بود به گونهای بود که گویا این دیدارها به شیوهای عادی ادامه دارند. چند دیدار هیات دولت برای ارزیابی وضعیت و تهدید به شیوهای مخفیانه بود. روزی که تبهکاران داعش در چند محور به کوبانی حمله کردند و صدها غیر نظامی را به قتل رساندند، هیات دولت جهت یکی از دیدارهای خود در امرالی بود. رهبر خلق کورد زمانی که به مذاکرات و دیدارها پیوست از این رویدادها خبری نداشت. بعد از دیدار، از زندانیان دیگر در امرالی دریافته بود که قتلعام روی داده است و روی دادن قتلعام و دیدار در یک روز مشترک بوده است.
پیش از آن، روزی که داعش از مرزهای ترکیه به مقصد کوبانی گذشته و به حمله دست زده بود، همان روز در جولمرگ یک مینیبوس غیر نظامی بمباران شده و تعدادی غیرنظامی به قتل رسیدند، همان روز هم هیات دولت به امرالی عزیمت کرده بود. آیا این حملات پیام برخی از نیروها برای هیات دولت بود یا این حملات پیام نیروهای داخل هیات برای رهبر خلق کورد بود؟ چون آتشبس ادامه داشت، به منظور دستزدن به اقدامات تخریبی و تحریکآمیز از تبهکاران استفاده میکردند.
در پنجم ژوئن ۲۰۱۵ انفجار بمبی در میتینگ حزب دمکراتیک خلقها، پیش از آن نیز بمبگذاری دفتر حزب دمکراتیک خلقها در آدانا و مرسین از سوی داعش صورت گرفته بودند. نتایج انتخابات ۷ ژوئن تنها به تعظیم هر چه بیشتر آ.ک.پ منجر و این حزب نیازمند ائتلاف با گروه دیگری بود. پیش از سال ۲۰۱۵ کسانی که در پرونده ارگنکون دستگیر شده بودند آزاد شدند. کادرهای قبلی م.ه.پ برای بازگشت به مناصبشان در موقعیت جنگی آینده فراخوانده شدند.
به منظور آغاز جنگ نیازمند بهانهای بودند و در این خصوص بود که داعش را مجددا بکار گرفتند. جوانانی که در ۲۰ ژوئیهی ۲۰۱۵ از بسیاری از نقاط کوردستان و ترکیه که برای اهدای هدایا به کودکان کوبانی در شهر پرسوس همجوار کوبانی گردهم آمده بودند، هدف بمبگذاری داعش قرار گرفتند. ۳۳ جوان جان خود را از دست دادند و بیش از یکصد نفر نیز جان خود را از دست دادند. اکثریت این جوانان از سوسیالیستهای ترکیه بودند و برای حمایت از خلق کورد وارد کوردستان شده بودند. رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان این قتلعام را به عنوان دومین قتلعام سیواس معرفی کرده به نیروهای دمکرات و سوسیالیست ترکیه پیام داد که همگامی و همراهی با خلق کورد هزینههای بسیار سنگینی دارد.
۲۴ ژوئیهی ۲۰۱۵...
دو روز بعد از واقعه پرسوس به افکار عمومی اطلاع داده شد که در مسیر سریکانی، پ.ک.ک دو نیروی پلیس را در خانههایشان به قتل رسانده است. بعد از دو روز در ۲۴ ژوئیهی، مصادف با انعقاد قرارداد لوزان که به معنای نادیده گرفتن کورد بود، دهها هواپیمای جنگی مناطق حفاظتی مدیا را بمباران نمود. همان روز رویداد دیگری به وقوع پیوست: آمریکا و ترکیه به توافق رسیده بودند که پایگاه نظامی اینجرلیک را برای عملیات هوایی علیه داعش در اختیار نیروهای ائتلاف قرار داده شود.
علیرغم انکه تمامی جهان اطلاع داشت که در قندیل، در زاپ، در هفتانین حتی یک نیروی داعشی نیز حضور ندارد، ترکیه در تمامی سطح جهان اعلام کرد که بعد از این تاریخ علیه داعش و پ.ک.ک به عملیات نظامی گسترده دست زده است. در دهم اکتبر در منطقه گار آنکارا، تبهکاران بار دیگر در میدانها حضور یافته بودند. با فراخوان سازمانهای کارگری و KEKS, DÎSK, TMMOB و TTBدر آنکارا میتینگی با شعار «نه به جنگ، صلح هم اکنون» برگزار شد. دو تبهکار داعشی انتحاری به میتینگ حمله کرده و در نتیجه آن ۱۰۲ نفر شهید و صدها نفر نیز مجروح شدند. بیشتر شرکت کنندگان این میتینگ روشنفکران، هنرمندان و دمکراتهای ترکیه بودند. دولت اصرار داشت که از کورد دوری جویند.
نامهای از امرالی که حکومت آنرا نادیده گرفت
در همان زمان نامهی تهدیدامیزی منتشر شد که از خارج از ترکیه به رهبر خلق کورد ارسال شده و مسئولان زندان ادعا کرده بودند که آنرا ندیدهاند. شخصی به عنوان نفر سوم یا واسطه نوشته بود: "اردوغان یک شانس بود، تو نتوانستی از این شانس استفاده کنی. در سال ۲۰۱۶ تو به شیوهای عادی خواهی مرد. مسئولیت آن بر عهده دولت نیست، پیش بینیهای من همه تحقق یافتهاند". دولت این نامه را در اختیار عبدالله اوجالان گذاشته بود.
در آن روزها اطلاعاتی منتشر شده بود که طرحی با نام برهم زدن و تخریب در حال اجراست. سازمان امنیت عمومی این طرح را آماده کرده بود. شایعاتی منتشر شده بود که این طرح از سپتامبر ۲۰۱۴ به بعد آماده و به شورای عالی امنیت ملی سپرده شده است. رهبر خلق کورد میخواست از زمان اجرای این طرح مطلع شود. محمد درویش اوغلو مشاور همان سازمان بود که با وی مشغول گفتگو بود. آیا پیش از آغاز گفتگوها این طرح آماده شده است یا درویش اوغلو این طرح را تنظیم کرده بود؟ زمانیکه اعلام شد که درویش اوغلو به مقام مشاورت این سازمان رسیده است مشخص بود که زمان اجرای این طرح فرا رسیده است.
طرح برهم زدن و تخریبی که در سپتامبر ۲۰۱۴ تنظیم شده بود
این مسئلهای ویژه و خاص که در آخرین مرحله در امرالی صورت میگرفت مذاکره نبود، معلوم بود که عملیاتی است که زیر پرده مذاکرات در حال اجام است. آنگونه که از مانیفست نوشته شده در سال ۲۰۱۰ معلوم میشود، رهبر خلق کورد نیز دریافته بود که مسیر نهایی مذاکره به کجا میانجامد. طرح تخریب شامل چه مواردی بود و در چه چارچوبی پیش میرفت؟
طرح با مهر محرمانه در سپتامبر ۲۰۱۴ از سوی مستشاری امنیت عمومی تنظیم شده و به ریاست فرماندهی کل ارتش تقدیم شده بود که مدیریت شاخه استراتژی اداره طرحهای استراتژیک فرماندهی کل آن را به عنوان طرح برهم زدن به حکومت ارائه کرده بود. تمامی بندهای این طرح مو به مو با مدل سریلانکایی جهت از میان برداشتن گریلاهای تامیل مطابقت داشت. هدف اصلی این طرح این بود: همان اقداماتی که سریلانکا علیه جنبش تامیل انجام داد را میتوان علیه پ.ک.ک به کار برد. هدف از اجرای این عملیات به شیوه زیر طراحی و تعریف شده بود:
با نیروهای ویژه پلیس و کماندوهای نظامی ویژه، نیروهای ارتش تمامی شهرها به محاصره درآمده و در محلات عملیات آغاز میشود، مرکز فرماندهی این عملیات در فرماندهی ژاندارمری هر شهر قرار داشته و در صورت لزوم هلیکوپترهای نظامی و هواپیماهای جنگی نیز مورد استفاده قرار گیرند.
در محلاتی که به محاصره درآمدهاند، زیرساختهای زندگی نابود شده و شرابط دشواری نیز برای بازگشت به این مناطق اعمال شوند، با تخریب جمعی، دستگیری و اخراج از محلات ثبات و آرامی ایجاد میشود. در عملیات سرکوب احتمال دارد که بین ۱۰ تا ۱۵ هزار نفر کشته شده و ۸ هزار نفر نیز مجروح شوند، ۵ تا ۷ هزار نفر نیز دستگیر شده و در مناطق کوچک و بزرگ تخریب شده، بین ۱۵۰ تا ۳۰۰ هزار نفر از منطقه اخراج و آواره میشوند، از این طریق سازمان بدون هیچگونه امتیازی خنثی میشود.
از افسران عالیرتبه قبلی که در منطقه خدمت نمودهاند استفاده شود، استقرار آنها در این مناطق صورت گیرد، زیرا این افراد هم منطقه را شناخته و هم با ویژگیهای اجتماعی آن اشنایی دارند، این مسئله مهم است. مهم است که از اعضای پیشین سازمان مانند جاش و کارمندان عمومی استفاده شود.
لازم است که کارمندان عمومی و غیرنظامی از منطقه خارج شوند، تمامی بیمارستانها بر اساس کار ۲۴ ساعته خود را سازماندهی کنند، براساس الزامات نیروهای امنیتی سریعا خود را برای چنین شرایطی اماده کنند، برخی از ساختمانهای عمومی خالی شوند و نیروهای امنیتی-عملیاتی در آن مستقر شوند. این اقدامات باید پیش از آغاز عملیات انجام گرفته باشد.
پ.ک.ک مانند سازمانهای دیگر یک نیروی محلی نیست. این سازمان افرادی را از کشورهای اروپایی و بیشتر کشورهای همسایه در خود سازماندهی کرده است. زمانی که حمله آغاز میشود باید این مسئله را نیز در نظر گرفت. همراه با حملات هوایی در داخل کشور و در کشورهای همسایه لازم است که تمامی راههای لجستیکی و اقتصادی بسته شوند، خصوصا کسانی که در داخل مرزهای ما به انها کمک کنند باید مجازات شوند.
عملیات هوایی به قندیل بدون وقفه ادامه داشته باشند و حملات علیه سازمانهای وابسته به آن در داخل کشور نیز افزایش پیدا کند. حتی اگر سازمان به شیوهای یکطرفه نیز اعلام آتشبس کند عملیات باید ادامه داشته باشد. در رابطه با نهادهای قانونی وابسته به سازمان که در شهرها هستند، باید سریعا اقدامات لازم در پیش گرفته شود.
با حملات هوایی خارج از مرز به کمپها و مراکز مورد نظر در قندیل، سازمان توانایی فرماندهی را از طرق تلفن، بیسیمهای ویژه و دیگر وسایل ارتباطی از دست میدهد. همراه با این اقدامات، هواپیماهای بدون سرنشین در صورتیکه بتوانند چند نفر از کادرهای درجه اول را به قتل برسانند، در بعد روانی از تاثیر بسزایی برخوردار خواهد بود.
عملیات در داخل و خارج از مرزها باید بدون وقفه ادامه پیدا کند. سریعا لازم است که تمامی ارگانهای رسانهای و سازماندهی آنها در داخل و خارج از کشور از میان برداشته شوند. به منظور موفقیت این طرح لازم است منابع مالی کافی، تکنولوژی پیشرفته و لازم به این عملیات اختصاص داده شود و سریعا امکانات لازم نیز تهیه شود.
فرمانداران، قیمها، افسران عالیرتبه نباید اکیدا با حزب مذکور و نمایندگان آن یا سازمانهای مدنی به هیچ عنوان نه ارتباطی برقرار کرده و نه مذاکرهای را صورت دهند یا هر گونه درخواستی را در این باره رد کنند. لازم است که رسانههای وابسته به سازمان نتوانند وارد منطقه شوند. هرگونه ورود و خروجی باید به طور کلی ممنوع شود. امور مرتبط به برق، گاز و آب باید از طریق دستورات مسئولان عملیات اداره شده و مسئولان آن خارج از آن حق هیچگونه فعالیتی را ندارند.
طرح تخریب و از میان برداشتن که به چند نکته اصلی آن اشاره شد، بسیار گسترده تر بود. در ماههای انتهایی سال ۲۰۱۵ این طرح از سوی رسانهها منتشر شد. یعنی تهیه و تنظیم و ارائه آن به فرماندهی کل مدت یک سال به طول انجامیده بود. یعنی زمانیکه دولت مجددا به حمله دست زد، ۲۴ ژوئیهی ۲۰۱۵ و یک سال از تهیه و تنظیم این طرح گذشته بود.
به بهانه قتل مشکوک دو پلیس در سریکانی، افرادی دستگیر شده و بعد از مدتی آزاد شدند. حزب دمکراتیک خلقها به منظور تحقیق در رابطه با این موضوع طرحی را به مجلس ترکیه ارائه نمود، اما از سوی آ.ک.پ/م.ه.پ رد شد. در مقابله با فشارهای شدت گرفته علیه خلق و اصرار بر عدم حل مسئله از سوی آنکارا، در انتهای سال ۲۰۱۵ خودمدیریتی اعلام شد. یعنی یک سال بعد از تهیه و تنظیم طرح تخریب.
سخنان داود اوغلو در ۱۲ ژانویه ۲۰۱۵
احمد داود اوغلو نخست وزیر وقت ترکیه در ۱۲ فوریه ۲۰۱۵ در زمان بازگشت از هلند به پرسشهای خبرنگاران پاسخ داده و گفت: در نشستهای امنیتی که بعد از تلاشهای ۶-۷-۸ اکتبر برگزار شدند، به این فکر افتادم که انها میتوانند فرایند راه حل را خاتمه بدهند، به نیروهای نظامی و پلس دستور دادم. من گفتم که برای احتمال خاتمه یافتن فرایند حل و فصل آماده باشند. من یک روز به شما اعلام میکنم که آن روز فرا رسیده است. تا آن روز باید زمینهسازی برای آنها انجام شده باشد. نواقص و کمبودهای خودتان را رفع کنید.
منظور داود اوغلو از رویدادهای ۷-۸ اکتبر ۲۰۱۴ رویدادهای مرتبط به کوبانی بود. در حالیکه طرح تخریب و بر هم زدن از سپتامیر ۲۰۱۴ تهیه و تنظیم شده و به فرماندهی کل ارائه شده بود. اگر ۲۴ سپتامبر این طرح ارائه شده باشد، پس مشاهده میشود که این تصمیم ماهها پیش گرفته شده بود. یعنی زمانیکه این طرح آماده و به فرماندهی کل ارائه شده است، خبری از رویدادهای کوبانی نبوده است.
نشست مدیران امنیتی
احمد تاکان نویسنده روزنامه ینیچاغ در ستون خود در این روزنامه در ۲۵ ژانویه ۲۰۱۵ به گفته یکی از مدیران امنیتی که به صورت ناشناس نامهای را برای وی ارسال داشته بود اشاره کرده است. این نامه در زمانی نوشته شده است که فرایند راه حل در جریان بود و بیانیه دلما باغچه در ۲۸ فوریه ۲۰۱۵ هنوز اعلام نشده بود. طبق اطلاعاتی که در این نامه منتشر شدده بود:
در ۲۴ اکتبر ۲۰۱۴ در ساختمان مدیریت کل امنیت عمومی نشست مهمی برگزار شده است. در این نشست که در سالن اجتماعات بلوک Y افسران عالیرتبه امنیتی برگزار شده است، از ۵۴ مدیر سطح ۴ و ۵ امنیتی دعوت شده است که در این جلسه حضور داشته باشند. جلالالدین لکهسیز مدیر کل امنیت، مصطفی گولوج مشاور مدیر کل امنیت، معاونان مدیران امنیتی، روسای سازمانهای مبارزه با ترور، اطلاعات، حرکت ویژه، پرسنل، مبارزه با قاچاق، حمل و نقل و امور اداری در ان شرکت کرده بودند. مدیر امنیتی ناشناسی که به احمد تاکان نامه نوشته است با اشاره به این جلسه گفته است: ابعاد نشستی را که ما در آن حضور داشتیم نخست به خوبی درک نکردیم اما بعد از آن همه ما شگفتزده شدیم. در جلسه اول رئیس کل، لکهسیز، و زکی چاتالکایا مشاور مدیر کل و روسای ادارات پرسنلی، مبارزه با ترور و روسای سازمان اطلاعات سخنرانی کردند.
طبق نظر مدیر امنیتی ناشناسی که این نامه را ارسال کرده بود، در این جلسه به طور خلاصه اعلام شد که فرایند راهحل را به طور کلی اشتباه درک کردهاند، اقتدار و حاکمیت دولت تضعیف شده است، برای خاتمه دادن به این ضعف میهنپرستان را به این جلسه دعوت کردهاند و افراد دعوت شده انتخاب شدهاند، و با فداکاری آنها به وضعیت جنوب شرق خاتمه داده میشود و باید برای برگزاری انتخابات همکاری کنند. همچنین معاون مدیر کل و ریاست ادارات امنیتی به برخی از شهرهای شرق اعزام شدند. ۵۴ نقطه حساس در این مناطق مشخص شده و از افراد دعوت شده خواسته شد که به منظور نجات کشور به این مناطق عزیمت کنند. مدیر کل در خاتمه سخنان خود اعلام نموده بود که این ماموریت یک تا دو سال ادامه مییابد. طبق نظر مدیر امنیت ناشناسی که به این جلسه اشاره کرده بود، به طور خلاصه روش این خواهد بود: فرایند دستیابی به راهحل پایان یافت. ا.ک.پ که تا آن زمان چنان عمل کرده است که گویا این فرایند به نفع آنان بوده و از این طریق به کسب آرا پرداخته است. اما با فرا رسیدن انتخابات و کسب آرای میهنپرستان تصمیم به خونریزی گرفته است و کورد را نیز به عنوان قربانی این روند انتخاب کرده است.
استعفای بشیر آتالای
همانگونه که در سریلانکای قبل از آغاز قتلعام، راجاپاکس با فاشیستهای ملیگرای حزب JVP و فاشیستهای دینی از حزب JHU دست به ائتلاف زده بود، اردوغان نیز به همان شیوه با سازمان ارگنکون و حزب فاشیست حرکت ملی به ائتلاف دست زد. بعد از آن بشیر آتالای که وزیر مسئول هماهنگی و مدیر فرایند راه حل بود استعفا کرد. آتالای در روزهای پایانی تابستان ۲۰۱۴ در آخرین دیدار خود از کوردستان گفته بود: من انتظارات شما را درک میکنم، روند نباید متوقف شود. در ابتدای اکتبر تقویم کاری کاملا مشخصی در این رابطه منتشر میشود. یعنی به گونهای که مشخص شود که کدام یک از طرفین در چه زمانی باید چه قدمهایی را بردارند. چون این تقویم برای اطلاع افکار عمومی منتشر میشود تمامی طرفها ناگزیر هستند بر اساس ان عمل کنند.
چند روز بعد از اکتبر و ایراد این سخنان بشیر آتالای به طور کاملا غیر منتظرهای از سمت خود استعفا کرد. دلیل این استعفا را نیز مسائل شخصی عنوان کرد، اما تاکنون نیز دلایل استعفای وی معلوم نشده است. با نگاهی به ان دوره اکنون میتوان گفت این سوالات همچنان بدون پاسخ ماندهاند: آیا بشیر آتالای از این طرح تخریب و برهم زدن اطلاع داشته است؟ آیا بعد از اطلاع از این طرح و درک این مسئله که فریب داده شده است استعفا نموده است؟ یا دریافته است که در این بازی نقش خود را ایفا کرده و مسئولیت خود را انجام داده است؟
اجرای دقیق طرح
افرادی که در تهیه و تنظیم این طرح دست داشتند، برای مشروعیت دادن به آن تلاش نمودند تا خود را به عنوان افرادی نشان دهند که از صمیم قلب خواهان دستیابی به صلح بوده و هر نوع خطری را در این باره به جان میخرند و طرف مقابل خود را نیز به عنوان گروهی در نظر گرفته بودند که خواهان دستیابی به راه حل نیستند و صرفا در تلاش برای بازی و تدارک دیدن جنگ هستند. در این طرح آمده بود که هر کس در مقابل آن مقاومت کند سرکوب، مجازات شده و مورد تهدید و ارعاب قرار میگرفت.
در خاتمه سال ۲۰۱۵ یعنی یک سال بعد از تهیه و تنظیم طرح برهم زدن و تخریب، مبارزات خودمدیریتی آغاز شد. اما این مبارزات به شیوهای وحشیانه سرکوب شدند. بر اساس مواد مورد اشاره در طرح، کوردستان در معرض سرکوبی جدید قرار گرفته بود. بیش از ده منطقه در کوردستان نابود شدند، صدها انسان زندن زنده در آتش سوزانده شدند و هزاران نفر به قتل رسیده و هزاران نفر نیز دستگیر شدند. بیش از یک میلیون نفر از شهرها و روستاهای خود آواره شدند. ممنوعیت رفت و آمد اعلام شد و مدت یکسال نیز ادامه پیدا کرد. ۱۱۲۸ دانشگاهی در جریان اجرای این طرح از کار اخراج شدند، محاکمه شدند. هنرمندان و روشنفکران حامی کورد محاکمه شدند، برخی از آنها دستگیر شدند و صدها نفر از آنان نیز از کارها و مناصب خود اخراج شدند.
طرح برهم زدن که علیه کوردها آغاز شده بود، بر تمامی ترکیه تاثیر گذار بود. اقدامات قیمها و گماشتگان در کوردستان به وضعیتی عادی تبدیل شد. انزوا در جزیره امرالی تشدید شد و سپس در تمامی زندانهای کوردستان و ترکیه گسترش پیدا کرد. معیارها و اصول دمکراسی، آزادی و رسانه و استقلال دادگاهها به تمامی از میان رفت. اردوغان با گفتههای به ظاهر صلحطلبانه، راه حل، اراده خلق، عدالت، آزادی، تسامح و پایان دادن به شکتجه قدرت را به دست گرفته بود، اظهار داشت که هیچگونه راه حلی وجود ندارد. ما آنها را جاروب میکنیم، ما آنها را ریشهکن میکنیم، ما اجازه نمیدهیم که در هیچ جایی حضور داشته باشند و اعضای حزب دمکراتیک خلقها را در صحنه رسمی و قانونی سیاسی حزبی تروریستی اعلام کرد.
"با برادران کوردمان هیچ مشکلی نداریم، بلکه با سازمانهای تروریستی مشکل داریم"؛ گفتهای بود که همیشه بر زبان اردوغان بود. در عفرینی که بعدا به اشغال درامد نیز کورد را پاکسازی کردند. همان نیروها طرح حمله به عفرین را نیز آماده کرده بودند. نیروهایی که طرح اشغال عفرین را تنظیم کرده بودند، تاکید داشتند که در جریان یک سال، دو سال، به نتایج ان دست پیدا میکنند. ایجاد پایگاهها، مدرن کردن ابزارهای جنگی، ÎHA/SÎHA، رد و بدل کردن اطلاعات با آمریکا و حمایت بدون محدودیت نیروهای جهانی را به این منظور کسب کرده بودند. در کوردستان نیز مانند سرزمین تامیلها، روستاها و مناطق کوردی نابود شدند، صدها انسان در مقابل انظار جهانیان زنده زنده در آتش سوختند. نه امریکا، نه اروپا و روسیه، هیچیک از این کشورها با جدیت در مقابل این اقدامات موضع نگرفتند. تمامی این اقدامات به معنای تداوم حمایتهای لجستیکی، سیاسی، روانی و دیپلماتیک از ترکیه در مقابل خلق کورد بود.
چرا نتایج کوردستان و تامیلها مشابه هم نبودند؟
در سریلانکا که در روزهای ابتدایی سال ۲۰۰۸ با خاتمه فرایند صلح مواجه شده بود، بعد از یک سال و نیم از اجرای طرح دفن کردن و سرکوب، مبارزه آزادیخواهی تامیلها با پیشاهنگی سازمان رهاییبخش ببرهای تامیل در خاتمه می سال ۲۰۰۹ نابود شد. اکنون از طرح نابودی کامل جنبش آزادیخواهی خلق کورد از سوی دولت ترک پنج سال گذشته است. جنبش حزب کارگران کوردستان با هزینههای سنگینی که در هر چهار بخش کوردستان داده است همچنان سنگرهای خود را حفظ کرده است. از یاد بردن نام پ.ک.ک بکنار، وضعیت بگونهای تغییر کرده است که اشاره به نام پ.ک.ک در تمامی بولتنها همچنان ادامه دارد و حضور کورد و پ.ک.ک بیش از پیش در تمامی جهان به امری روزانه تبدیل شده است.
اما در مقابل حمایتهای بینالمللی برای از میان برداشتن حزب کارگران کوردستان همچنان ادامه دارد. دادگاه حقوق بشر اروپا، کمیته منع حقوق بشر اروپا، شورای اتحادیه اروپا و سازمانهایی مانند آن همچنان اقدامات ظالمانه علیه رهبر خلق کورد و انزوای تشدید شده بر امرالی را نادیده گرفته و این اقدام بخش مهمی از حمایتهای بینالمللی از دولت ترک را تشکیل میدهد.
علیرغم حملات و اقدامات گسترده نیز تا کنون نتوانستهاند مقاومت در کوردستان را مانند مبارزه تامیلها از میان برداشته و سرکوب کنند. سریلانکا سرزمینی کوچک و جزیرهای است، سرزمین تامیلها نیز بخشی کوچکی از این سرزمین را تشکیل میدهد. در شرایطی که گریلاهای کوردستان در هر چهار بخش کوردستان در سنگرها موضع گرفتهاند، نیروی سازماندهی شده خود را در تمامی کوردستان پراکنده کردهاند، نمیتوان نتایج بدست آمده در مقابله با تامیلها را در نبرد با گریلاهای آزادیبخش کوردستان گرفت.
لازم است که این گفته را یادآوری نمود: پیروزی با سرنیزه کسب میشود، اما نمیتوان بر سرنیزه نشست. دولت سریلانکا بخش مهمی از سازمان نظامی و پلیس مملکتی خود را در سرزمین تامیلها حفظ میکند و از این طریق تلاش میکند بر سرنیزه بنشیند. به همان نحو، بعد از مقاومت خودمدیریتیها بر شمار پلیسها و نیروهای نظامی اشغالگر کوردستان افزوده شد. بر باقیمانده اجساد قربانیان پایگاههای نظامی احداث کرده و آرامستانها را تخریب میكنند. تمامی این اقدامات مانند همان اقدامات رژیم سریلانکا در سرزمین تامیلهاست.
زمانیکه اهداف و خواستههای دشمنان و اشغالگران با شکست روبرو شود، این شکست برای تمامی خلقهای فرودست به عنوان پیروزی ملاحظه میشود. در این رابطه مهم این نکته است که شعار «خلق سازماندهی شده از میان نمیرود» را عملی کرد. در این باره نیز مقایسهای تاریخی لازم به نظر میرود. در رابطه با مقایسه فکری اقداماتی صورت گرفته است. در مقابله با کسانی که تلاش میکنند امید و اراده و مسیر مبارزه را در هم بشکنند، اعتلای امید، در پیش گرفتن خط فکری و اراده برای تحقق راه حل، پیروزیهای بزرگی را به دنبال خواهد داشت.
مدل سریلانکا و کوردستان - ۱ (anfpersian.com)
مدل سریلانکا و کوردستان - ۲ (anfpersian.com)
مدل سریلانکا و کوردستان - ٣ (anfpersian.com)
مدل سریلانکا و کوردستان - ۴ (anfpersian.com)
متن کامل این یادداشت بصورت PDF: