تصویر

پیکر سری ثریا اوندر تشییع می‌شود -در حال تکمیل-

مراسم تشییع پیکر سری ثریا اوندر، عضو هیئت امرالی دم پارتی در حال برگزاری است.

سری ثریا اوندر

 

۱۵:۵۶

مادر اوندر بر روی تابوت وی اشک ریخت

هزاران نفر در حیاط مسجد و اطراف آن گردهم آمده و شمار زیادی از آنان از شدت اندوه اشک ریختند. زلیخا اوندر، مادر سری ثریا اوندر، برای دقایقی بر روی تابوت پسر خود اشک ریخت.

تعدادی از احزاب سیاسی و سازمان‌های جامعه مدنی نیز به این مراسم تاج گل فرستادند. انتظار می‌رود که ساعت۱۷:۰۰ و پس از نماز عصر پیکر اوندر در آرامستان زینجیرلی‌کویو به خاک سپرده شود.

۱۵:۳۶

طرفداران تیم فوتبال آمدسپور در دیدار این تیم با آداناسپور، یاد عضو هیئت امرالی دم پارتی سری ثریا اوندر را گرامی داشتند. طرفداران این تیم نوشته «بابا اسحاق جاودانه است» و تصویری بزرگ از اوندر را در دست گرفتند.

همچنین شعارها در ورزشگاه طنین‌انداز شد.

۱۴:۵۱

در مسجد بارباروس خیرالدین برای اوندَر مراسم برگزار می‌شود

پیکر سِری ثریا اوندر به مسجد بارباروس خیرالدین پاشای ناحیه شیشلی منتقل شد. نمایندگان شمار زیادی از احزاب سیاسی و سازمان‌های شهر و نواحی دم پارتی نیز به این مراسم تاج‌گل فرستادند. هزاران نفر در این مسجد گردهم می‌آيند. پیکر اوندر در آرامستان زینجیرلی‌کویو به خاک سپرده خواهد شد.

۱۴:۲۳

خودمدیریتی کوبانی به خانواده سری ثریا اوندر تسلیت گفت

خودمدیریتی دموکراتیک کانتون فرات با انتشار بیانیه‌ای به خانواده سری ثریا اوندر تسلیت گفت.

۱۳:۳۰

مادران صلح در بسیاری از شهرها بیانیه صادر کردند

شورای مادران صلح، برای سری ثریا اوندر، عضو هیئت امرالی و معاون رئیس مجلس از دم پارتی که درگذشته است، در بسیاری از شهرها بیانیه صادر کرد. اعضای شورای مادران صلح، پس از صدور بیانیه‌های خود، با حضور در سازمان‌های استانی و شهرستانی دم پارتی که مراسم ترحیم در آنها برپا شده بود، مراتب تسلیت خود را ابراز داشتند.

۱۲:۵۱

روسای مشترک دم پارتی: حمله به اوزگور اوزل را لعنت می‌کنیم!

تولای حاتم‌اوغوللاری و تونجر باکرهان، روسای مشترک حزب برابری و دموکراسی خلق‌ها (دم پارتی)، با انتشار بیانیه‌ای کتبی، حمله به اوزگور اوزل، رئیس حزب جمهوری‌خواه خلق (ج‌ه‌پ)، را محکوم کردند.

در این بیانیه آمده است: «ما با خشم فراوان و به شدیدترین وجه، حمله به آقای اوزگور اوزل، رئیس حزب جمهوری‌خواه خلق، در مراسم تشییع جنازه رفیق عزیزمان سری ثریا اوندر را لعنت می‌کنیم. این حمله زشت، نه تنها متوجه یک فرد، بلکه تحریک آشکاری علیه ارزش‌های زندگی مشترک، صلح و همبستگی است که سری ثریا در طول زندگی خود از آنها دفاع کرد. ما در عمیق‌ترین لحظه اندوه خود، هدف این اقدام پست‌فطرتانه و تاریکی پشت آن را که عزای مشترک خلق‌ها را هدف قرار داده است، می‌دانیم. مردم شریف این میهن تسلیم این سناریوهای کثیف نخواهند شد. ما مراتب همدردی خود را از طریق تلفن به آقای اوزگور اوزل ابلاغ کردیم. از اینجا بار دیگر در حضور افکار عمومی، برای ایشان آرزوی سلامتی می‌کنیم و خواستار افشای عاملان و ذهنیت پشت این حمله هستیم.»

۱۲:۳۳

پیام اداره خودمدیریتی شنگال

اداره خودمدیریتی شنگال، به دلیل درگذشت سری ثریا اوندر، عضو هیئت امرالی دم پارتی و معاون رئیس مجلس ترکیه، پیام تسلیتی منتشر کرد.

متن پیام به شرح زیر است: «خبر درگذشت سری ثریا اوندر را با اندوه فراوان دریافت کردیم. او پیکارگری بزرگ و صدایی آزاد بود. سری ثریا اوندر همچنین شخصیتی فعال و تاثیرگذار در روند صلحی بود که توسط رهبر آپو آغاز شد. ما به خانواده، دوستان حزبی و تمام مردم کورد و ترک تسلیت می‌گوییم.»

۱۲:۳۱

در بسیاری از شهرها برای سری ثریا مراسم ترحیم برپا شد

حزب برابری و دموکراسی خلق‌ها (دم پاتری) در ساختمان‌های استانی و شهرستانی خود در بسیاری از شهرها برای سری ثریا اوندر، عضو هیئت امرالی و معاون رئیس مجلس از دم پارتی، مراسم ترحیم برپا کرد. این مراسم ترحیم، به ویژه توسط اعضای شورای مادران صلح و بسیاری از اقشار دیگر مورد بازدید قرار می‌گیرد. در مراسم ترحیم، شمع‌ها روشن و گل‌های میخک بر روی میزی که عکس اوندر در آن قرار داشت، گذاشته شد. در ساختمان‌ها، از رنگ‌های سیاه به نشانه عزا استفاده شد. در ساعات اولیه، زنان و جوانان با حضور در مراسم ترحیمی که در ساختمان‌های شهرستانی برپا شده بود، مراتب تسلیت خود را ابراز داشتند. مراسم ترحیم که توسط سازمان‌های استانی و شهرستانی دم پارتی برپا شده است، به مدت ۳ روز ادامه خواهد داشت.

۱۲:۲۰

هزاران نفر همراه با سر دادن شعار راهپیمایی کردند

پیکر سری ثریا اوندر، معاون رئیس مجلس و عضو هیئت امرالی حزب برابری و دموکراسی خلق‌ها (دم پارتی)، به آخرین سفر خود بدرقه می‌شود. مردمی که در مراسم برگزار شده در مرکز فرهنگی آتاتورک (AKM) گرد هم آمده بودند، به سمت بِشیکتاش دولماباغچه راهپیمایی کردند.

در صفوف جلویی راهپیمایی، مادران صلح، کَزبان کونوکچو، نماینده دم پارتی که عکس سری ثریا اوندر را در دست داشت، و نمایندگان دم پارتی، چیچک اوتلو، سری ساکیک و هزاران نفر همراه با سر دادن شعار راهپیمایی کردند.

در این راهپیمایی که با تشویق و هلهله همراه بود، شعارهای «زنده باد خواهری-برادری خلق‌ها»، «شهیدان نمی‌میرند»، «نه به جنگ، صلح همین حالا»، «قول ما به سری، صلح خواهد بود» بارها سر داده شد.

راهپیمایی در دولماباغچه به پایان رسید و مردم برای مراسم تشییع جنازه به سمت مسجد بارباروس در منطقه لَوَنت حرکت کردند.

۱۲:۰۰

دم پارتی: حمله پست‌فطرتانه به اوزگور اوزل را محکوم می‌کنیم

حزب برابری و دموکراسی خلق‌ها (دم پارتی)، حمله به اوزگور اوزل، رئیس حزب جمهوری‌خواه خلق (ج‌ه‌پ) که در مراسم تشییع پیکر سری ثریا اوندر شرکت کرد، را «پست‌فطرتانه» خواند و آن را محکوم کرد.

در بیانیه دم پارتی آمده است: «این حمله اساسا تحریک‌آمیز علیه تلاش برای صلح و جامعه دموکراتیک در شخص سری ثریا اوندر است؛ علیه مراسم تشییع پیکر و سیاست‌های صلح و خواهری-برادری حزب ما است.

ما از مسئولان می‌خواهیم که فورا این تحریک را افشا کنند. ما برای آقای اوزگور اوزل که به طور مداوم از تلاش برای صلح و جامعه دموکراتیک حمایت می‌کند، آرزوی سلامتی داریم.»

۱۱:۵۷

حمله به اوزگور اوزل هنگام خروج از مراسم

هنگام خروج از مراسمی که برای سری ثریا اوندر، عضو هیئت امرالی، در مرکز فرهنگی آتاتورک (AKM) برگزار شد، به اوزگور اوزل، رئیس حزب جمهوری‌خواه خلق (ج‌ه‌پ) حمله شد. گفته می‌شود که مهاجم از عبارت «من نواده عثمانی هستم» استفاده کرده است. گزارش شده است که مهاجم با آمبولانس فرار کرده است.

سزگین تانری‌کولو، نماینده پارلمانی ج‌ه‌پ در آمد، گفت: «یک بی‌شرم، یک پست، یک تحریک‌کننده. یک تحریک‌کننده که خود را فرزند عثمانی می‌خواند.»

۱۱:۵۴

مردم به سمت دولماباغچه راهپیمایی می‌کنند

مردمی که برای تشییع پیکر سری ثریا اوندر در مقابل مرکز فرهنگی آتاتورک گرد هم آمده‌اند، به سمت دولماباغچه، جایی که نماز میت اقامه خواهد شد، راهپیمایی می‌کنند.

۱۱:۲۹

پیام تسلیت KOMAV

موسسه خانواده‌های شهدا (KOMAV) پیام تسلیتی برای سری ثریا اوندر، عضو هیئت امرالی و نماینده پارلمانی دم پارتی در استانبول، منتشر کرد. متن پیام موسسه خانواده‌های شهدا به شرح زیر است: «ما عمیقا از فقدان آقای سری ثریا اوندر، یکی از نمادهای مبارزه برای صلح و وجدان مشترک مردم، متاسفیم.

آقای اوندر که در طول زندگی خود با فداکاری فراوان برای ایجاد صلح، گفتگو و خواهری-برادری بین مردم ترک و کورد تلاش کرد، نه تنها یک سیاستمدار، بلکه شخصیتی بی‌نظیر بود که با ادبیات، هنر و انسانیت خود در قلب جامعه جای گرفت. او هرگز از ارزش‌هایی که به آنها باور داشت، کوتاه نیامد و در هر شرایطی برای صلح سخن گفت و مسئولیت‌پذیر بود. او صدای کسانی بود که از عدالت و برابری حمایت می‌کردند و مبارزه‌اش برای صلح پایدار و آرامش اجتماعی، اثری عمیق در حافظه همه ما باقی خواهد گذاشت. ما با عشق، احترام و قدردانی از او یاد می‌کنیم و به خانواده، نزدیکان و همه مردم‌مان تسلیت می‌گوییم. مبارزه او، مبارزه ماست. زنده نگه داشتن یاد عمری که وقف صلح شد، وظیفه همه ماست.»

۱۱:۲۵

پیکر اوندر به سمت مسجد بارباروس منتقل شد

مادر صلح، روشان دونَر، نیز در سخنرانی خود گفت: «تسلیت به تمام مردم ما و خانواده‌اش. درد آقای اوندر بزرگ بود. ما به عنوان مادران صلح، رنج‌های بسیار سنگینی کشیده‌ایم. ما صلح و عدالت می‌خواستیم. می‌خواستیم کسی فرزندانش را به خاک نسپارد. تلاشت را هدر نخواهیم داد. به تو قول می‌دهیم ای سفیر صلح، ای شهید ماه می، دموکراسی را به این میهن خواهیم آورد. پرچم صلح را ما مادران حمل خواهیم کرد.»

سپس پیام بافل طالبانی، رئیس اتحادیه میهنی کوردستان (ی‌ن‌ک)، قرائت شد.

جَرَن اوندر آک‌دمیر، دختر اوندر، آهنگ «مرغابی سرخ من» از نشئت اَرتاش را که پدرش بسیار دوست داشت و در ۱۸ روز بستری در بیمارستان به آن گوش می‌داد، در سالن پخش کرد.

مراسم در مرکز فرهنگی آتاتورک (AKM) به پایان رسید و پیکر سری ثریا اوندر برای تشییع به سمت مسجد بارباروس در لَوَنت منتقل شد.

۱۱:۲۳

پیام تسلیت کمیته آزادی عبدالله اوجالان

کمیته آزادی عبدالله اوجالان در باشور کوردستان، در بیانیه‌ای در رابطه با درگذشت سری ثریا اوندر، اعلام کرد: «درگذشت این پیشگام صلح، باید انگیزه‌ای برای همه مدافعان روند صلح باشد تا رویاهایشان را محقق کنند و فراخوان صلح و جامعه دموکراتیک را بلندتر کنند. ما به عنوان 'کمیته آزادی اوجالان' در باشور کوردستان، به خانواده سری ثریا اوندر و رفقایش در دم پارتی تسلیت می‌گوییم.»

۱۱:۲۲

جنبش گوران نیز پیام تسلیت منتشر کرد

در پیامی که جنبش گوران (تغییر) برای سری ثریا اوندر، عضو هیئت امرالی دم پارتی، منتشر کرد، آمده است:

«حمایت اوندر از آرمان برحق مردم کورد و مبارزه او برای دموکراسی و آزادی، او را به نامی تبدیل کرد که باید به یاد آورده شود و رویکرد صلح‌آمیز او باید الگو قرار گیرد. نسل او و نسل‌های پس از او، او را با عشق به یاد خواهند آورد. اوندر تمام زندگی خود را صرف صلح و آرامش واقعی در ترکیه کرد. نام او همیشه در صفحات مبارزه خلق‌ها و تلاش برای همزیستی مشترک مردم ترکیه زنده خواهد ماند.»

۱۱:۱۹

در قامشلو برای سری ثریا اوندر چادر ترحیم برپا شد

در شهر قامشلو در شمال و شرق سوریه، برای سری ثریا اوندر، عضو هیئت امرالی دم پارتی که درگذشته است، چادر ترحیم برپا شد. چادر ترحیم که به ابتکار شورای خانواده‌های شهدا در مقابل استادیوم ۱۲ مارس برپا شده است، مورد بازدید اداره خودمدیریتی دموکراتیک، جنبش جامعه دموکراتیک (TEV-DEM)، کنگره استار، علمای دینی، فعالان فرهنگی، هنری و سینمایی و بسیاری از مردم قرار گرفت. در مقابل چادر ترحیم، عکس سری ثریا اوندر و رهبر آپو آویخته شد و در داخل چادر، پلاکاردی با عکس‌های اوندر و نوشته «شهید صلح و دموکراسی است» نصب شد.

اعضای شورای خانواده‌های شهدا با شعارهای «شهیدان نمی‌میرند» و «ای شهید، با جان و دل با تو هستیم» به محل برپایی چادر راهپیمایی کردند. در مراسم ترحیم، پیام رهبر آپو که دیروز برای سری ثریا اوندر فرستاده بود، به زبان‌های کوردی و عربی قرائت شد. بازدیدها از مراسم ترحیم به طور فشرده ادامه دارد.

۱۱:۱۶

پروین بولدان: اکنون نوبت صلح بزرگ است

پروین بولدان، عضو هیئت امرالی دم پارتی، گفت: «سری، خداحافظی با تو بسیار سخت است. گفتن خداحافظ به تو آنقدر سخت است، سری. نمی‌توانم به تو خداحافظی بگویم، سری. تو رفیق من، همسفر من، رازدار من، برادر من، همه چیز من بودی، سری. در راهی که با هم قدم گذاشتیم، تو مرا تنها گذاشتی، ما را تنها گذاشتی، ای دوست دیرین کوردها، سری. خداحافظی با تو بسیار سخت است. تو فقط سری ثریا اوندر نبودی، تو ترک بودی، کورد بودی، علوی بودی، درختی در پارک گَزی کنار ما بودی، خندیدی، گل بودی. تو جان و رفیق تمام حشرات، گل‌ها و هر کسی که قلبش می‌تپید و نفس می‌کشید، بودی. ۱۸ روز با قلب زخمی در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان خوابیدی. اما می‌دانی چه شد، سری؟ تو صلح اجتماعی را برقرار کردی، صلح اجتماعی برقرار شد. اکنون نوبت صلح بزرگ است.»

۱۰:۵۷

باکرهان: سری نماد صلح است

تونجر باکرهان، رئیس مشترک دم پارتی، در این مراسم متن نوشته شده برای اوندر را قرائت کرد.

باکرهان با بیان اینکه «سری نماد صلح است» و با توصیف او به عنوان «استاد سخن»، برای اوندر گفت: «در حالی که جهان ظرافت خود را از دست می‌دهد، تو از سر تا پا فداکاری بودی. داستان تو به قدمت سرزمینی بود که در آن رشد کردی و داستان‌هایی که تعریف کردی. هر که مصیبتش بیشتر باشد، داستانش هم بیشتر است. تو مثل یک دنگبِژ، یک قصه‌گو بودی. در هر کلمه‌ای که به کار می‌بردی، ردپای تمام جغرافیایی که در آن زندگی کرده بودی، وجود داشت. همانطور که مرادخان مونگان می‌گوید، 'هم درخت را می‌شناختی، هم جنگل را، و هم معادل آنها را در زبان.' ۱۰ سال پیش بود. تو باز هم برای صلح به راه افتاده بودی. در دولماباغچه، قدیمی‌ترین سخن را با امید بر زبان آوردی. گفتی: 'دیگر کوه‌ها و انسان‌ها خسته شده‌اند، صلح پیروز خواهد شد.' دقیقا همان روز یاشار کمال را از دست دادیم. می‌خواهم تو را با جملات او بدرقه کنم: 'هر چقدر یک انسان رنج بکشد، تمام انسان‌ها همانقدر رنج می‌کشند. آیا با مرگ یک انسان، تمام بشریت نمی‌میرد؟ جنگیدن با جنگ، جنگیدن با کشتن بدون کشتن، زیباترین اندیشه‌ای بوده است که این سرزمین‌ها آفریده‌اند.' تو خودت را وقف صلح کردی تا حتی یک انسان هم رنج نکشد. قول می‌دهم آب فرات به دریای مرمره خواهد ریخت. قول می‌دهم صلح پیروز خواهد شد. دلتنگ دل زیبایت خواهیم شد.»

۱۰:۵۴

تولای حاتم‌اوغوللاری: هرگز تو را فراموش نخواهیم کرد

تولای حاتم‌اوغوللاری، رئیس مشترک دم پارتی، در سخنرانی خود گفت: «دعای همه این بود که اوندر این بیماری را پشت سر بگذارد و در کنار ما باشد، اما متاسفانه نشد. از طرف حزب‌مان از همه کسانی که دعای‌شان را دریغ نکردند، تشکر می‌کنیم. از کارکنان بهداشت و درمان و کارکنان مطبوعات که شب و روز تلاش کردند و بسیج شدند، نیز بسیار سپاسگزاریم. بیماری اوندر عزیز و همدلی همه اقشار در آنجا، همزیستی جامعه دموکراتیک و پیام صلح بود که اوندر سعی در تحقق آن داشت. همان احساس وحدت‌بخش؛ نماد آرزو برای صلح و دموکراسی در این سرزمین‌ها بود. تو فقط یک نویسنده، هنرمند و سیاستمدار نبودی. میلیون‌ها نفر تو را داستان خودشان دیدند.

داستان زندگی تو، داستان زنان و فقیران این جغرافیا بود. به همین دلیل این همه درد جانکاه است. تو موفق شدی از هر دردی عبور کنی. فکر می‌کردیم از این هم عبور می‌کنی، اما نشد. خیلی مقاومت کردی، اما نشد. بیماری تو نقش وحدت‌بخشی در جامعه ایفا کرد. تو به هر قیمتی صلح را به اجبار خواستی. برای ترک، برای کورد، برای عرب، برای رفیق تبعیدی‌ات. تلاش کردی تا اشک مادران ترک و کورد پایان یابد. برای فراخوان صلح و جامعه دموکراتیک بسیار تلاش کردی. ایمان تو به صلح زنده و پابرجا باقی مانده است. بهایی که تو در این مبارزه پرداختی بسیار زیاد است. من با احترام در مقابل یاد تمام رفقای‌مان که در این مبارزه بها پرداختند، سر تعظیم فرود می‌آورم، تو در راس آنها هستی.

راه صلح، عدالت و دموکراسی باریک، سنگلاخی و پر از خار است. تو درد را به عسل تبدیل کردی. گفتی: 'پیروز خواهیم شد، صلح خواهیم کرد. 'تو از کسانی بودی که با دمیدن در آتش، از زمینه‌ای که می‌خواستند خاورمیانه را به آن بکشانند، آگاه بودی. می‌دانستی که همه اقشار به صلح نیاز دارند. به همین دلیل قلبت خسته شد. گفتی: 'این بار می‌شود، پیروز می‌شویم. 'ما هم به آن باور داریم. به خدا قسم پیروز خواهیم شد. سخنت هرگز بر زمین نخواهد ماند. این بار حتما پیروز خواهیم شد، استاد سری. به تمام کسانی که در این سرزمین‌ها بها پرداختند، قول می‌دهیم. خداحافظ رفیق ارزشمندمان. هرگز تو را فراموش نخواهیم کرد.»

۱۰:۵۳

پیام صلاح‌الدین دمیرتاش

صلاح‌الدین دمیرتاش که در زندان اَدیرنه گروگان گرفته شده است، پیامی برای سری ثریا اوندر، عضو هیئت امرالی حزب برابری و دموکراسی خلق‌ها (دم پارتی) که درگذشته است، به اشتراک گذاشت. در پیامی که از طریق حساب کاربری دمیرتاش در شبکه‌های مجازی منتشر شد، آمده است: «تو یک قبر نداری، در قلب ده میلیون نفر دفن خواهی شد. کدام یک را زیارت کنم، صورتم را به کدام یک بمالم برادر. برو، راهت روشن باشد ای جان، تو همیشه ارزشمند ما هستی. اما نه خنده، نه سبیل که به تو می‌آمد؛ مرگ به تو نیامد، نشد برادر.»

۱۰:۵۰

جَرَن اوندر کان‌دَمیر: از دوستی‌ات سیر نشدم

جرن اوندر کان‌دَمیر، دختر سری ثریا اوندر، سخنرانی کوتاهی در یادبود پدرش ایراد کرد. جرن اوندر کان‌دَمیر در حالی که اشک می‌ریخت، گفت: «هر وقت چیزی می‌نوشتم، به پدرم زنگ می‌زدم و آن را با صدای بلند برایش می‌خواندم. ما با او مثل یک نفر بودیم. انگار داشتم خودم را می‌خواندم. اشتباهاتم را می‌دیدم.»

سپس جرن اوندر کان‌دَمیر نامه‌ای را که به پدرش نوشته بود، خواند: «پدر، تمام رنگ زندگی رفت. زندگی‌ای که می‌شناختم تمام شد. اکنون زندگی جدیدی آغاز می‌شود. ترسناک، پر از ناشناخته‌ها. غاری که در آن احتمال شنیدن چیزی را که قبلا نشنیده بودم، از تو از دست دادم. از وقتی خودم را شناختم، از دست دادن تو می‌ترسیدم. این تنها کابوس، ضعف، سوزش بینی، بغض گلو و دل‌درد من بود. می‌گفتم تو آنقدر خوب و بی‌نظیری که فقط با مرگ می‌توانی به من رنج بدهی. صدای کمان، جومبوش و عود شبانه‌ات، اشعاری که یک‌باره از حفظ می‌خواندی، قهوه‌هایی که روزی ۵ بار و هر بار با هیجان انگار تازه همدیگر را ملاقات کرده‌ایم، با هم می‌نوشیدیم، ناتوانی‌ات در گنجیدن در خانه‌ها، ناتوانی‌ات در رنجاندن کسی، تنبلی نکردن در خوبی کردن، ناراحت نشدن از کسی، ترسیدن از شکستن دل کسی حتی بیشتر از شکستن قلب... زنگ می‌زدم و می‌گفتم: 'پدر، قلبم شکسته است. ' 'پدر، سرما خورده‌ام، سرفه‌ام خوب نمی‌شود، گربه‌ام مرد، عاشق شدم، خوابم نمی‌برد... ' من از پدری کردن تو خیلی سیر شدم، آنچه تا به حال دادی، نه فقط برای من، برای پسرم و حتی فرزند او هم کافی است. آنقدر سیرم کردی که دیگر به پدری نیاز نداشته باشم. اما از دوستی‌ات سیر نشدم. مگر می‌شود از آن دوستی سیر شد؟

حالا می‌خواهم عصبانی شوم. می‌خواهم از اینکه گفتی: 'دو هفته دیگر پروتکل صلح امضا می‌شود، بعدش راحت می‌شویم، عمل هم می‌کنم. ' 'دو هفته دیگر چه می‌شود؟' عصبانی شوم. می‌خواهم از اعتصاب غذاها، شکنجه‌ها در زندان‌ها... از اینکه فقط به خودت اهمیت نمی‌دادی عصبانی شوم، اما نمی‌توانم. نمی‌توانم به خاطر نامه‌ای که از زندان کاندیرا برایم فرستادی عصبانی شوم. گفتی پدری که راهی برای رفتن ندارد، هدفی ندارد، اما همیشه کنارم نیست را نمی‌خواهی. آیا نمی‌خواستم مجبور نباشی بروی؟ می‌گفتی: 'برای کسانی که از تو عصبانی هستند، برای فقر و محرومیتت، خشم آرامی جمع نکن. ' تو که تمام عمرت با فقر، محرومیت و یتیمی گذشته، خشمت را کجا پنهان کردی؟ من هرگز ندیدم. احتمالا در قلبت. بدون داشتن حتی یک ملک، بدون خریدن ژاکت دوم، بدون خواستن چیزی از کسی، بدون بدهی و قرض، با تغذیه کردن عزت نفست نه گلویت، از این دنیا می‌روی پدر.

هنگام رفتن، کمی از شادی‌ام را برای جان و یاسین می‌گذاری، اما تمام رنگم را با خودت می‌بری. من آنقدر که باید به تو عشق ورزیدم. هر روز گفتم که دوستت دارم. آنقدر بوسیدمت و بوییدمت که سیر شدم. حالا تمام رنگ‌هایم هم برای تو. البته تو آنجا هم دوستانت را پیدا می‌کنی. (آبجی گلتن، آبجی پروین کجا هستند؟) حالا استراحت کن، مرغابی من. ما خوب خواهیم شد. همیشه از تو برای بچه‌ها خواهیم گفت. حتی اگر شوخی‌هایت به دهان‌مان نیاید، سعی می‌کنیم تقلید کنیم. اکنون آرامشی درونم هست که نمی‌توانم به طور کامل توصیف کنم. آرامش دانستن اینکه دیگر مجبور نیستی بجنگی. روزی که آخرین بار تو را ایستاده دیدیم، یک کیسه پرتقال و یک جعبه تخم مرغ به ما دادی. عشق تو به نارنگی و کره بادام زمینی در جیبت برای جان و عشق تو به عسل‌های قوطی حلبی و استراحتگاه‌ها را فراموش نخواهم کرد.

گفتی قبل از دیدن عروسی جان نخواهم رفت. قولی ندادی که نشود. آیا رفتی؟ می‌خواستی صلح را ببینی. یتیم شدن بچه‌ها قلبت را پاره می‌کرد. دهانت هرگز از شیر نسوخت. نمی‌دانم صلح بود یا نه؛ در راهروهای بیمارستان، در میان جمعیتی بی‌طبقه، بی‌پرچم، غمگین و امیدوار، چیزی شبیه صلح دیدم. خیالت راحت باشد، فکرت پیش ما نمانَد. با ابیاتی که با صدای زیبایت برایم خواندی: 'می‌دانم، باران دوباره به بالا نمی‌بارد. جای زخم چاقو محو می‌شود، اما هیچ بادی جای خالی مرغابی‌های آسمان را که از یک زندگی به زندگی دیگر با هم پرواز می‌کنند، پر نمی‌کند. ' به تو افتخار می‌کنم.»

۱۰:۴۱

شعار «زنده باد رهبر آپو» سر داده شد

پس از قرائت پیام رهبر آپو، شعار «زنده باد رهبر آپو» در سالن طنین‌انداز شد.

۱۰:۲۶

پیام رهبر آپو

در این مراسم، پیام رهبر آپو قرائت شد. متن پیام به شرح زیر است:

«درگذشت سیاستمدار گرامی ما سری ثریا اوندَر، قلب‌های ما را اندوهگین کرد. وی فرد بسیار گرامی و فرزند راستین خلق بود. فرهنگ آناتولی و ترکمن‌ها فرزند بزرگی را از دست داد، تمام جوامع و خلق‌های جغرافیای ما رفیق بزرگی را از دست دادند. من احترامات فائقه خود را نثار یاد و خاطره وی می‌نمایم. در آخرین دیدارمان در ۲۷ فوریه، وی جمله آخری را که به فراخوان اضافه کردیم، نوشته و قصد داشت که خودش آن را قرائت کند. او توانایی استادانه‌ای داشت که تمام ابعاد منفی را به جنبه‌های مثبت تبدیل می‌کرد. وی هویت راستین صلح و فرهنگ صلح بود.

وی بسیار خوب دریافته بود که صلح و روند صلح برای همه ما مفید خواهد بود و این امر آرزوی بزرگ وی بود. این امید هیچگاه ناتمام نخواهد ماند. آنچه برای همه ما مهم است، این است که این روحیه را به صلح رسانده و آن را با نام سری ثریا اوندر به پیروزی رسانیم.

باری دیگر ارادت بی‌‌پایان خود رابه یاد و خاطره وی اعلام می‌کنم؛ به خانواده، رفقا، دوستان و تمامی خلق‌های گرامی تسلیت می‌گویم.

جان همه ما سلامت باشد.

عبدالله اوجالان»

۱۰:۲۰

برنامه‌ای با نمایش اسلایدی از برش‌هایی از زندگی سری ثریا اوندر آغاز شد.

۱۰:۱۹

شعار‌های «شهیدان نمی‌میرند»، «سفیر صلح در امرالی است»، «زنده باد خواهری-برادری خلق‌ها» و «قول ما به سری، صلح خواهد بود» بارها در سالن طنین‌انداز شد. صدای مویه‌ای کوردی که مادری می‌خواند، دقایقی طولانی در تمام سالن پیچید.

۱۰:۱۸

در حالی که سالن برگزاری مراسم کاملا پر شده بود، بسیاری از افراد بیرون ماندند. پیکر اوندر توسط خانواده و دوستدارانش به روی صحنه برده شد. هزاران نفر دقایقی طولانی ایستاده او را تشویق کردند. پیکر اوندر با گل‌های میخک پوشیده شد و روسری سفید نیز در کنار سرش قرار داده شد.

۱۰:۱۸

پیکر سری ثریا اوندر، معاون رئیس مجلس و عضو هیئت امرالی دم پارتی، تشییع می‌شود.