بیانیه پایانی کنفرانس مشورت در مورد روژهلات کوردستان منتشر شد

در بیانیه پایانی کنفرانس مشورت در مورد روژهلات کوردستان، از تمامی نیروها و احزاب بانفوذ کوردستان خواسته شد تا خواسته‌های برحق مردم را برآورده کرده، به تفرقه پایان داده و برای اتحاد سازماندهی شوند.

کنفرانس مشورت در مورد روژهلات کوردستان که در روزهای ۲۶ و ۲۷ آوریل ۲۰۲۵ در هلند برگزار شد، با انتشار بیانیه‌ای نتایج آن اعلام گردید.

در ابتدای این بیانیه آمده است: «کنفرانس تحت تاثیر دو رویداد قرار گرفت: کنفرانس اتحاد و موضع مشترک کوردها در روژاوا و انفجار تراژیک در بندرعباس (ایران). این امر باعث شد تا پوشش این فعالیت‌ها کمتر باشد. شرکت‌کنندگان کنفرانس ضمن ابراز موافقت و حمایت خود از کنفرانس اتحاد و موضع مشترک کوردها در روژاوا، برای تلاش‌ها و روند صلح در باکور کوردستان نیز آرزوی موفقیت کردند. همچنین، تسلیت خود را به خانواده‌های قربانیان غیرنظامی فاجعه‌ی بندرعباس ابراز داشته و دولت ایران را مسئول چنین فاجعه‌ای می‌دانند.»

«ممکن است مسیر تغییرات به سوی روژهلات کوردستان نیز بیاید»

بیانیه پایانی کنفرانس به این شرح ادامه یافت:

«اگرچه تصمیم برگزاری این کنفرانس به زمان برگزاری کنفرانس صدمین سالگرد پیمان لوزان بازمی‌گردد، اما پس از آن تصمیم و به ویژه در شش ماه گذشته، موجی از تغییرات در سراسر منطقه‌ی خاورمیانه، از جمله کوردستان، تاثیر گذاشته است. جنگ ۷ اکتبر، اگر نقطه‌ی عطفی نباشد، بدون شک کاتالیزوری برای برخی تغییرات پی‌درپی بوده است که هنوز ادامه دارند و ممکن است تا سال‌های آینده نیز ادامه یابند. اگرچه هنوز بسیاری از مسائل مبهم هستند و احتمال هرگونه توافق بر سر رویدادها به نظر می‌رسد، اما تاثیرات این تغییرات تاکنون در دو منطقه‌ی روژاوا و باکور کوردستان خود را نشان داده است. انتظار می‌رود و ارزیابی می‌شود که بر اساس ماهیت معادلات اجتماعی، سیاسی، منطقه‌ای و جهانی، مسیر تغییرات به سوی روژهلات کوردستان نیز بیاید و در پی آن، وضعیت متفاوت و جدیدی ایجاد شود.

بدون شک، بدون این معادلات و تغییرات، جلسات، بحث‌ها و مشورت‌های فعالان و نیروهای سیاسی در کوردستان همواره یک ضرورت مهم و به موقع بوده است، اما در این وضعیت جدید، چنین ضرورتی بسیار بیشتر خود را نشان می‌دهد. این کنفرانس نتیجه‌ی نگرانی‌های شرکت‌کنندگان در مورد آینده‌ی روژهلات کوردستان است.

سیاست‌های فقیرسازی روژهلات کوردستان

تجربیات تاریخی این واقعیت را برای ما آشکار می‌سازد که هرگونه دوری و اختلافات داخلی منجر به از دست رفتن یا هدر رفتن فرصت‌های بسیاری می‌شود. در مقابل، اتحاد و همبستگی تضمینی برای بهره‌برداری مناسب‌تر از فرصت‌ها و تضمین بیشترین موفقیت‌ها خواهد بود. در عین حال، اگرچه گفتگو و مشورت مداوم شرط لازم برای نتیجه گرفتن از هر نوع تلاش و مبارزه‌ای است، اما بدون شک شرط کافی و کامل نیست. زیرا می‌تواند مانند اکثر نمونه‌های سال‌های گذشته، جلسات و بحث‌ها فقط در حد گفتار و آرایش تصویری زیبا و خیالی باقی بماند و هرگز راه هدف و مقاومت را در پیش نگیرد. تجربه‌ی قیام 'ژن، ژیان، آزادی' نزدیک‌ترین تجربه است که در اوج بزرگترین جنبش اجتماعی از دهه‌ی ۶۰ شمسی به ما نشان داد که دوری از یکدیگر و مهمتر از آن، دشمنی بین نیروهای سیاسی می‌تواند ما را تا مرز جنگ داخلی بکشاند و این نیز می‌تواند دلیلی برای از دست دادن یک فرصت بی‌نظیر و تحمیل نوعی ناامیدی بر جامعه باشد.

همه‌ی این‌ها در حالی است که اکثریت مردم روژهلات کوردستان در وضعیت اقتصادی بسیار دشوار و زیر خط فقر زندگی می‌کنند. کوردستان منبع بسیاری از مواد معدنی مهم است، اما تقریبا همه‌ی آن‌ها غارت می‌شوند و حتی هیچ کارخانه‌ای در کوردستان ساخته نشده است تا آن‌ها را به کالاهای جدید تبدیل کند. به همین دلیل، هیچ بخشی از درآمد آن‌ها به کوردها بازنمی‌گردد. پدیده‌هایی مانند قاچاق و کولبری به پدیده‌های مهمی تبدیل شده‌اند که علاوه بر تمام خطرات خود برای زندگی انسان‌ها، پیامدهای فرهنگی و اجتماعی بسیاری را به همراه دارند و جامعه را به یک فرهنگ سودجویانه ضد فرهنگی پیوند می‌دهند. در عین حال، پدیده‌ی کولبری در سال‌های اخیر بسیار افزایش یافته است و افراد بیشتری مجبور شده‌اند به این شغل غیرحرفه‌ای روی آورند که هر ساله منجر به کشته شدن ده‌ها نفر می‌شود. بخش کشاورزی نیز به دلیل عدم برنامه‌ریزی سیستماتیک و کمبود آب سالانه عقب مانده است و دیگر نمی‌تواند منبع درآمد قابل قبولی برای کشاورزان و باغداران باشد. همه‌ی این‌ها با فساد سیستماتیک، تمرکزگرایی، انباشت سرمایه در طول تاریخ ستمگرانه‌ی آن‌ها (دولت) و دور کردن آن از دست افراد منزوی مانند کوردها، وضعیت را صد برابر بدتر و دشوارتر کرده است.

فشارهای وارده بر جامعه و غارت طبیعت

در عین حال، سطح سرکوب‌های دولتی علیه فعالان و معترضان در کوردستان نسبت به سایر مناطق جغرافیایی ایران به طور مداوم به سطوح بالا می‌رسد و سرکوب‌های سیستماتیک با زور بر این جامعه تحمیل می‌شود. زنان کورد که در پیشاهنگی جنبش اجتماعی-سیاسی کوردستان قرار دارند، به ویژه از زمان انقلاب 'ژن، ژیان، آزادی' با فشارها و خشونت‌های بیشتری روبرو شده‌اند. همچنین، اقلیت‌های جنسی نیز در هر دو عرصه‌ی اجتماعی-دولتی با فشار سنگینی روبرو هستند.

محیط زیست کوردستان به دلایل مختلف، از توسعه‌ی بخش گردشگری گرفته تا پروژه‌های انتقال آب و در نهایت به دلایل امنیتی، با ویرانی بی‌سابقه‌ای روبرو شده است. دریاچه‌ی اورمیه بارزترین نمونه‌ی این وضعیت است. به دلیل سیاست‌های نادرست دولت، آن دریاچه خشک شد، اما اکنون به تهدیدی برای سلامتی و زندگی مردم مناطق اطراف تبدیل شده است. علاوه بر آن، فعالان و سازمان‌های محیط زیست در میان اهداف اصلی سرکوب جمهوری اسلامی ایران قرار دارند و علیرغم تمام قربانی‌هایشان، صدها نفر از آن‌ها دستگیر، زندانی یا از مشاغل خود اخراج شده‌اند. بدون شک، فقر شدید و اشغال و استثمار طبیعت کوردستان توسط مافیای حاکم، دلایل دیگری برای این ویرانی‌ها هستند. اکنون محیط زیست به بخشی از رانت و فساد تبدیل شده است که دولت برای حفظ قدرت خود به بخش‌های وابسته به خود ارائه می‌دهد تا بقای خود را تضمین کنند.

همه‌ی بحران‌های مذکور جامعه را به آستانه‌ی فروپاشی رسانده است، به همین دلیل، نسبت به سال‌های گذشته، میزان جرایم بسیار افزایش یافته و ارزش سرمایه‌ی اجتماعی بیش از پیش کاهش یافته است.

مهاجرت، به ویژه در میان جوانان، آنقدر افزایش یافته است که صدها کورد روژهلات کوردستان در تمام مرزها با خطر قاچاق انسان روبرو شده‌اند. در سال‌های اخیر، صدها نفر در حوادث غرق شدن قایق‌های مهاجران جان خود را از دست داده‌اند. بر اساس یک نظرسنجی غیررسمی، در برخی از روستاهای کورد، ۸۰ درصد جوانان راه مهاجرت را در پیش گرفته‌اند و ممکن است در آینده‌ی نزدیک برخی از روستاها به طور کامل تخلیه شوند.

بنابراین، هر جلسه، دیدار و بحثی باید به سوی یک نقشه‌ی راه عملی برای حل مشکلات و حرکات چندجانبه‌ی جامعه و جنبش سیاسی کوردستان هدایت شود و نظریه‌ها و ایده‌ها را به یک نقشه‌ی راه جامع و مناسب با واقعیت‌ها و نیازهای عصر تبدیل کند. اما اکثر جلسات و کنفرانس‌هایی که در خارج از کوردستان برگزار می‌شوند، فقط در عرصه‌ی نظری باقی می‌مانند و توجه بسیار کمی به واقعیت محیط زیست و زندگی واقعی مردم کورد در کوردستان دارند.

پارادوکس‌های کورد بودن، ایرانی بودن، حزبی بودن!

با این توضیحات، باید بگوییم که هم در سطح دانش و هم در سطح فعالیت‌های سیاسی در یک بحران عمیق زندگی می‌کنیم. این پدیده بر تمام نیروهای سیاسی، روشنفکران و فعالان جامعه تاثیر می‌گذارد. به عبارت دیگر، ما وارد چندین پارادوکسی شده‌ایم: کورد بودن، ایرانی بودن یا حزبی بودن! این چندگانگی در میان جامعه‌ی مدنی و روشنفکران کورد عمیق‌تر شده و به یک پارادوکس تبدیل شده است. نه احزاب و نه روشنفکران نمی‌توانند راه‌حلی برای مسئله‌ی زیست‌سیاسی پیدا کنند، یعنی نمی‌توانند زنجیره‌ی مشکلاتی را که مردم کورد روزانه در زندگی فردی و جمعی خود به عنوان انسان با آن روبرو هستند و به آن مرتبط هستند، بررسی کنند. آن‌ها نتوانسته‌اند جایگزین یا ابتکاراتی برای این مشکلات پیدا کنند و اغلب مشکلات را به برخی جنبه‌های روانی تبدیل می‌کنند که با واقعیت عینی در تضادی عمیق قرار دارند.

به عنوان مثال: آن‌ها ایده‌ای مانند 'دولت کوردی' را خیانت می‌نامند، اما برای قدرت آفریننده و امکانات تحقق این ایده در عمل سیاسی هیچ حد و مرزی تعیین نمی‌کنند. این بی‌عملی و اصرار مداوم، پرسش مهمی را به همراه دارد که انتخابگر به معنای عام آن چیست؟ تا چه حد مطابق با خواسته‌های مردم است؟

این بحران و شکست هم در بین خود کوردها و هم بین کوردها و ایرانیان وجود دارد. این امر منجر به درهم آمیختن خطوط بین خیانت، مبارزه، جاش بودن، میهن‌دوست بودن و همه‌ی این نام‌ها و مفاهیم بازی‌گونه شده و در عمل سیاسی، به ویژه در رسانه‌های جمعی، یک نقطه‌ی بحران بزرگ در گفتمان سیاسی کوردی ایجاد کرده است. این پارادوکس‌ها، به ویژه پس از انقلاب 'ژن، ژیان، آزادی'، آشکارتر شدند. درست است که کوردها در مدت کوتاهی توانستند به یک بازیگر سیاسی در ایران تبدیل شوند، اما این پارادوکس و بحران، که مدت‌هاست در سنت سیاسی کوردها ریشه دوانده است، یکی از دلایل شکست یا عدم موفقیت بوده است. در عین حال، جنبه‌ی دیگر ملی‌گرایی نیز وجود دارد.

از یک سو، نخبگان ایرانی تلاش کردند از فرصت سیاسی ایجاد شده توسط کوردها برای سرنگونی جمهوری اسلامی استفاده کنند و از سوی دیگر، مسئله‌ی کورد و دیگر ملیت‌ها را منزوی و بی‌اثر کنند. به عبارت دیگر، اجازه‌ی وجود مستقل را از جنبش و جامعه سلب کرده و آن را به یک ارتجاع برای جامعه و ملی‌گرایی ایرانی تبدیل می‌کنند.

از یک سو، کوردها در داخل ایران با بحران شناخت موقعیت خود به عنوان یک اقلیت ملی یا گروه اتنیکی روبرو هستند و از سوی دیگر، با واکنش گسترده‌ی شناختی و گفتمانی دولت-ملت ایران مواجه‌اند. در اینجاست که نقش طبقه سیاسی یا روشنفکری کورد در تعیین منافع عمومی و پیشگیری از شکل‌گیری یوگسلاوی جدید در روژهلات کوردستان کمرنگ می‌شود. زیرا ژئوپلیتیک روژهلات، به ویژه از ماکو تا موکریان پایین، منطقه‌ای بسیار حساس و پرخطر است و به دلیل درگیری‌های پیش‌بینی‌شده می‌تواند برای کوردها به عرصه‌ی نسل‌کشی تبدیل شود. بنابراین، بدون در نظر گرفتن این واقعیت‌های بسیار خطرناک و آشکار، هیچ برنامه یا ایده‌ی سیاسی نمی‌تواند سنگ بنای نقشه‌ی راهی باشد که با معادلات و نیازهای زندگی روزمره‌ی مردم همخوانی داشته باشد.

ارزیابی‌ها، پیشنهادات و تصمیمات اتخاذ شده در کنفرانس

بر اساس این واقعیت‌ها و بر اساس تحلیل‌ها، سخنرانی‌ها و دیدگاه‌های مطرح شده در پنل‌های این کنفرانس، بیانیه پایانی این کنفرانس نکات زیر را خواستار است:

 

۱. جامعه مدنی در دست‌کم سه دهه‌ی اخیر موضوع اصلی جنبش‌ها در روژهلات کوردستان بوده است. انقلاب 'ژن، ژیان، آزادی' ثابت کرد که مردم کورد برای مبارزه و حتی برای فداکاری‌های بزرگ آماده هستند. تمامی احزاب، به ویژه احزاب سیاسی، ضمن احترام به موجودیت مستقل جامعه مدنی و دوری از تلاش برای سرکوب و حزبی کردن نهادهای مدنی و اجتماعی، تا آنجا که می‌توانند برای سازماندهی مردم کورد تلاش کنند.

۲. با بازگشت و نگاهی به تمامی تجربیات تاریخی، اتحاد نقطه‌ی اصلی هر مبارزه و بازی در عرصه‌ی سیاسی و حقوقی است. ما از تمامی نیروها و احزاب بانفوذ در کوردستان می‌خواهیم که خواسته‌های برحق مردم را برآورده کرده و به تفرقه پایان دهند و گام‌های عملی برای اتحاد به شیوه‌ای سازمان‌یافته بردارند.

۳. ما از تمامی نیروهای کوردستان می‌خواهیم که پس از ایجاد جبهه یا پلتفرمی منطقه‌ای، تلاش کنند تا برای دیگر نیروهای مخالف ایران، از جامعه و گروه‌های اتنیکی گرفته تا احزاب ملی، شکلی از این دست ایجاد کنند. این امر با تعیین مجموعه‌ای از معیارها مانند دموکراتیزاسیون، لیبرتارینیسم و دوری از هرگونه دیکتاتوری فاشیستی یا اقتدارگرا محقق می‌شود.

در ادامه‌ی این تلاش کنونی و این کنفرانس، در آینده کنفرانس ملی دیگری برای تمامی احزاب سیاسی روژهلات کوردستان برگزار شود تا متحد شده و خود را برای مقابله با تمامی تغییراتی که احتمالا در آینده‌ی نزدیک رخ خواهند داد، آماده کنند. این بدان معناست که کوردستان خود رویدادساز است و نه همیشه واکنشی در برابر رویدادها. بنابراین، ما از تمامی احزاب می‌خواهیم که جلسات مشترک برگزار کنند. برای آینده بیایید و در این وضعیت حساس و خطیر، مسئولیت تاریخی خود را به جای آورید.

ما برای ایجاد پایه‌های قوی و اساسی یک سیاست راهبردی و جامع برای امنیت ملی و منافع عالی کوردستان، خواستار برگزاری کنفرانسی برای تمامی احزاب و نیروها در تمامی بخش‌های کوردستان هستیم.

تلاش برای ایجاد مرکز یا اتاق فکر، تحقیق و مشاوره علمی و آکادمیک متشکل از متخصصان منطقه‌ای و خارجی در زمینه‌های مختلف، تا تحقیقات مستمری در مورد نیازها و امکاناتی که جنبش اجتماعی-سیاسی کوردستان در امروز و آینده با آن روبرو است، انجام شود.

با در نظر گرفتن انقلاب 'ژن، ژیان، آزادی' و توانایی‌های محدود این شعار و ایده‌ی زنان، زنان باید در روند تصمیم‌گیری و در تمامی سازمان‌های جامعه سیاسی و مدنی دارای مواضع و نقش‌های شخصی و قانونی خود باشند. بنابراین، ما از تمامی احزاب و سازمان‌های سیاسی می‌خواهیم که برای این هدف گام‌های جدی و عملی بردارند.