دلیل دلپت عضو کوردیناسیون «حزب حیات آزاد کردستان, پژاک» در خصوص اهداف حقیقی و مقاومتگری اعتصابغذای ده هزار زندانی کرد در زندانهای ترکیه که 60 روز است همچنان ادامه دارد و بهمرحلهای بحرانی رسیده, به ابعاد گسترده و مرتبط بودن آن با پروسه دموکراتیزاسیون در ترکیه و متوقف ساختن جنگ سیساله در ترکیه و کردستان, میپردازد و ضمن تأکید بر چند بعدی بودن آن, ابعاد انسانی, سیاسی و فلسفی آن را برای زندهساختن ملتی همچو ملتکرد, حیاتی میداند. آن را نوعی فرهنگ مقاومتگرانه در مبارزات حزب کارگران کردستان معرفی میکند. وی میگوید:«خلق كورد از جنگ ويژهي دولت تركيه در تحريف اين عمليات به خوبي آگاه است. دورويي و دروغگويي حكومت آ.ك.پ بر هر كسي آشكار است و ايمان دارند كه فرزندانشان با ارادهاي آزاد و منسجم به عمليات اعتصاب غذا ملحق شدهاند. عرصهي زندان نيز بخشي مهم از تلاش و مبارزهي خلق كورد در راه كسب آزادي ميباشد كه تاكنون فرزندانشان از اين عرصه سربلند بيرون آمدهاند».
متن کامل گفتگوی «خبرگزاری فرات» با دليل دلپِت عضو کورديناسيون حزب حيات آزاد کوردستان پژاک پيرامون اعتصاب غذاي زندانيان سياسي PKK و PAJK در زندانهاي ترکيه را در دو بخش(1 و 2) ارایه میدهیم:
سوال: در ابتدا ميخواهيم به طور كلي تعريفي داشته باشيد از مقاومت در زندان و تاريخچهي اين فرهنگ در جنبش آپویي، همچنين دليل و يا دلايل لاينحل ماندن مسالهي کورد که در نهايت زندانيان سياسي عضو PKK و PAJK به اين نتيجه رسيدهاند چارهاي جز اعتصاب عمومي ندارند، آنهم اعتصابي تا رسيدن به اهداف و خواستههايشان يعني بدون مدت و زمان مشخص و تا مرز شهادت؟
دليل دلپِت:«همچنان كه شما هم آگاهي داريد زندانيان سياسي عضو PKK و PAJK در اعتصاب غذاي عمومي به سر ميبرند. ابتدا بايد درخواستهايي كه باعث شده اين اعتصاب غذاي عمومي اعلام شود به درستي فهميده شوند؛ اگر اين خواستها و اهداف آنها به درستي درک نگردند و معناي واقعي آن استنباط نشود، اين اعتصاب هم همانند همه اعتصابهاي ديگر درك نخواهد شد. نخست بايد ابراز دارم كه رهبر خلق كورد «عبدالله اوجالان» 15 ماه است كه در انزوايي شديد به سر ميبرند و هرگونه ديداري با ايشان محدود شده و حتي وكلاي ايشان اجازهي ديدار با ايشان را ندارند. اين انزوا مدت چهارده سال است به درازا كشيده و روز به روز هم بر شدت آن افزوده ميشود. در طول اين چهارده سال همواره رهبر خلق كورد براي چارهيابي مسالهي كورد تلاش نمودهاند و سعي ايشان بر اين اساس بوده تا مساله را از راههاي دموكراتيك و مسالمتآميز به نتيجه برسانند. گامهايي كه در اين راستا برداشته شدهاند، نشستهايي كه صورت گرفته، تحليلاتي كه انجام پذيرفته و مواضع اتخاذي، مشخص و صريح هستند و تلاش رهبري غير قابل انكار است. اما در مقابل، دولت تركيه به جاي همكاري در اين زمينه و ايجاد زمينه جهت حل بحران كورد در اين كشور و ايجاد بستري براي فعاليت رهبر آپو همواره بر شدت انزواي ايشان افزوده و هر چه بيشتر بر دشواري شرايط زندان انفرادي افزوده است. به همين جهت زندانيان عضو PKK و PAJK در برابر اين بيتوجهيها و عدم ارائهي راهكار مناسب از طرف دولت تركيه، اقدام به اعتصاب غذاي عمومي در كليه زندانهاي اين كشور نمودند. مطالبات زندانيان در كل عبارتند از يك؛ آزادي رهبر آپو دوم؛ فشارها و حملات بر ضد خلق كورد از ميان برداشته شده و امكان به كار بردن زبان كوردي و خواندن و نوشتن آن فراهم گردد و زبان مادري كوردها آزاد اعلام شود. اگر از لحاظ حقوقي و همچنين از منظر انساني به موضوع بنگريم و در چهارچوب پيمان نامههاي بينالمللي اين درخواستها را بررسي نماييم ميبينيم درخواستهايي ايجابي بوده و در ردهي خواستهايي غيرمشروع قرار نميگيرند، كه كشور يا دولتي را با مشكل مواجه نمايد.»
سوال: يعني اين مطالبات مواردي نميباشند كه تنها در آن هدف برآورده ساختن نيازهاي شخصي و فردي بوده و در اين اعتصاب اولويت مطالبات به اهداف خلق كورد و آزادي عبدالله اوجالان داده شده؟
دليل دلپِت: «البته، اما تنها محدود به ملت كورد هم نميباشند بلكه موضوعاتي هستند كه در پيوند با دموكراتيزه نمودن تركيه قرار ميگيرند. امروزه مسالهي كورد در تركيه که لاينحل مانده و با بنبست مواجه شده ، بزرگترين مسالهي اين كشور محسوب ميشود؛ همچون مانعي بزرگ بر سر راه دولت و دولتمردان آن قرار گرفته، اين كشور و ملت ترك را از هر گونه امكان پيشرفت و توسعه بازداشته و دست و پاي آن را به كلي بسته و امكان يك زندگي راحت را از آنها هم گرفته. به عبارتي مسالهي كورد ، تركها را هم با خود به قهقرا ميکشاند. براي همين اين زندانيان سياسي ميخواهند كه اين اتمسفر از ميان برود و جوي مسالمتآميز و صلحطلبانه برقرار شود. امروزه در شمال كوردستان جنگي بزرگ در حال انجام است و نبردي همهجانبه اين بخش از كوردستان را فرا گرفته؛ هر چند سياسيون قدرتگراي ترك در گفتههاي خود آشكارا از اين موضوع بحثي به ميان نميآورند و يا تنها به گوشههايي از اين جنگ به صورت مختصر اشاره مينمايند و در رسانههايشان هم به آن نميپردازند و اين موارد را به اطلاع عموم نميرسانند، اما واقعيت چيز ديگري است كه غير قابل انكار و پنهان نمودن است. به همين جهت اين اعتصاب غذاي عمومي براي به دست آوردن حقوق فردي و نيارهاي شخصي نبوده و در جهت جلب توجه عموم مردم تركيه و ساير كشورها به وضع وخامتبار موجود در اين كشور و احقاق حقوق ملت كورد ميباشد. آنها چيزي را براي خود نميخواهند و در اين اعتصاب غذاي عمومي اين زندانيان كاري را براي منفعت خود نخواسته و كوچكترين درخواستي براي شخص خود ندارند. آنها ميخواهند كه همه متوجه اين جنگ و فشارها عليه ملت كورد شوند و در نهايت هم به دموكراتيزاسيون تركيه كمك نمايند. از خونريزي و كشتار بيشتر جلوگيري نمايند؛ زيرا نزديک به سي سال است كه اين جنگ و خونريزي بيوقفه ادامه دارد و انسانهاي زيادي جان خود را در اين راه از دست دادهاند. اين انسانها در زندان ميخواهندكه با تنها امكان خود كه همان جان آنهاست و با فدا كردن آن در برابر اين بيعدالتيها بايستند.
موردي را كه ما در اينجا در واقع ميتوانيم به زبان بياوريم اين است كه رهبر آپو مبارزهي خود را از ابتدا جهت آزادي هر دو ملت كورد و ترك شروع نمود. خواست ايشان هم همواره در اين زمينه بوده و هميشه خواستهاند كه جوامع كورد و ترك در آسايش و صلح با هم زندگي نمايند. هرگز به غير از اين هم نبوده و دولت و حكومت تركيه هم در مقابل اين امر و در جواب ايشان اقدام به انزواي ايشان نموده و با وحشت و جنگ پاسخ داده است و سيستم امرالي را به وجود آورده كه در هيچ جاي دنيا نظير ندارد و خود تركها هم زندانباني آن را به عهده دارند. رفقاي زندان خواهان برداشتن اين فشارها بوده و ميخواهند كه رهبر خلق كورد آزاد شود. ميخواهند اين مورد را ابراز دارند كه اگر رهبر آپو آزاد نشود اين مساله حل نخواهد شد و امكان چارهيابي آن وجود نخواهد داشت. زيرا تنها رهبر آپو ميتواند اين معضل را برطرف نمايد. آنها خواستار آنند كه اين موضوع را به اطلاع همه برسانند و در اين راه جان و بدن خود را به عنوان تنها امكان موجود در دستشان به كار ميگيرند و به نوعي بدنشان را سپر مينمايند تا اين جنگ متوقف شود و بيش از اين خون جوانان ريخته نشود. اين درخواستي غيرانساني و مغاير با حقوق نبوده و به نفع ملت ترك هم بوده و بايستي ملت ترك اين درخواست را به عنوان نظري دموكراتيك و آزاديخواهانه قبول نمايد و با آن همراهي داشته باشند.»
سوال: اين موضوع يعني اعتصاب در زندان موردي است كه در PKK داراي پيشينهي تاريخي است و به نوعي فرهنگ مقاومت مبدل شده است؛ سنگري است كه از مدتها قبل آن را فتح نموده و حال هم اين سنگر را محافظت مينمايد. در سالهاي گذشته و در زمان مقاومتگران: مظلوم دوغان، كمال پير و سايرين كه آنها هم در عملياتي بزرگ شركت جستند موضوع و عمليات باعث شد كه مطلعي نو در تاريخ ملت كورد و خلقمان در شمال كوردستان به وجود آيد. آيا به غير از خواستهايي كه از آنها بحث به ميان آمد يعني آزادي اوجالان و آزادي زبان كوردي و ساير مواردي كه به زبان آورده شد، امكان آن وجود دارد كه اين اعتصاب غذا كه با مشاركت شمار كثيري از كادرهاي PKK و PAJK در حال انجام است بتواند راهگشاي مرحلهي نويني در تاريخ خلقمان باشد و موانع پيشرو بر سر راه اجراي سياستي دموكراتيك را از ميان بردارد؟
دليل دلپِت:«قبل از اينكه جواب سوال شما را بدهم ميخواهم در مورد مطالبات زندانيان اندكي ديگر هم بحث بنمايم. براي نمونه مورد زبان مادري و صحبت كردن و خواندن و نوشتن با آن. رهبر آپو در دفاعيات خود اذعان ميدارند كه حتي حيوانات هم به زبان خود حرف ميزنند اما اين امر براي كوردها ممنوع است. درخواستهاي آنها بر اين مبنا استوارند و در حدود 59 روز است كه اين اعتصاب طول كشيده و رفقا به مرز شهادت رسيدهاند. وزارت دادگستري تركيه چند روز پيش اعلام كرده بود كه در 66 زندان اين كشور 680 انسان در اعتصاب به سر ميبرند. اما از ديروز اين تعداد به دههزار انسان رسيده و عدهي بيشتري به اين عمليات بزرگ پيوستهاند. در تاريخ مورد ديگري به اين صورت را سراغ نداريم. در خواستها، همانگونه كه ما هم بر زبان آورديم مواردي مشروع و قابل برآورده كردن هستند و به راحتي مي توان آنها را برآورده کرد. ديروز معاون نخستوزير « بلنت آرنچ» در اين زمينه ايراداتي داشتهاند و گفتهاند كه ما نميخواهيم خوني ريخته شود و بايد براي اين امر از اين اعتصاب غذا دست بكشند. اين مورد را با بيشرمي ابراز ميدارند و به جاي حل مشكلات و چارهيابي نهايي اينگونه سخن ميرانند. ميگويند كه ما فرياد شما را شنيديم و خواستهاي شما را هم فهميديم ديگر لازم نيست كه ادامه دهيد و به همين اكتفا مينمايند. يعني صداي شما به ما رسيده اگر رسيده چرا اقدام نمينماييد وقتي كه اقدامي نميشود، لابد صداي زندانيان هم نرسيده و به آن گوش هم داده نشده.»
سوال: يعني رسانههاي ترك اقدام به منحرف نمودن اهداف اعتصاب ميكنند؟
دليل دلپِت:«بله؛ اين رسانهها طوطي وار همان سخنان حكام ترك را به زبان ميآورند و با همان خطابت به ايراد سخن ميپردازند. مشكلات و معضلات جامعه تركيه را مورد تحليل قرار نميدهند و سعي بر بيان واقعبينانهي اين موارد و رساندن آنها به گوش مردم نمي کنند. در حال حاضر هم به صورت جسته و گريخته به مواردي اشاره ميكنند. در مورد پرسش شما بايد بگويم كه در فرهنگ PKK اعتصاب غذا حتي تا مرز شهادت داراي جايگاه ويژهاي است. در سال 1982در تاريخ 14جولاي، رفقا محمد خير دورموش، كمال پير، عاكيف يلماز و علي چيچك در عملياتي تاريخي به اقدامي اينگونه مبادرت ورزيدند و تا شهادت بر اين امر اصرار ورزيدند. آنها تنها خواستار موردي بودند و آنهم اين بود كه در دادگاهي كه مورد محاكمه قرار ميگيرند بتوانند به نام حزبشان از خود دفاع نمايند، اگر اين امر صورت نگيرد ديگر زندگي براي آنها معنايي نخواهد داشت. يكي از اين رفقا در 12 سپتامبر به شهادت رسيد اين امر در ابتداي حركت و سرآغاز جنبش آزادي خواهانه کورد به انجام رسيد و راهگشاي عملياتهاي بعدي و بازگشت به وطن و نيرومند شدن جنبش گرديد و راه را براي سايرين باز نمود. امسال هم در همان تاريخ و در سالگرد اين رويداد و به ياد اين عمليات عظيم رفقاي زندان در آن دوران، زندانيان سياسي عضو PKK و PAJK جهت اصرار بر اين خطمشي و زنده نگه داشتن اين فرهنگ اقدام به اعتصاب غذا نمودند. بدون شك اين تاريخ به خودي خود به اين عمليات معنا ميبخشد. شروع در 14 جولاي و شهادت در 12 سپتامبر سال 1982 در طلوع جنبش آزاديخواهانهي خلق كورد در شمال كوردستان امروز بعد از سي سال بر همان اصول و خطمشي دوباره با همان جديت و تلاش و اصرار به انجام ميرسد. اين براي جنبش آزاديخواهي بسيار مهم و ارزشمند است و حاكي از معنايي ارزنده است و آن اينكه مبارزه هرگز از جريان باز نميايستد و به روند خود ادامه ميدهد. هرگز از هم بريده نشده، منقطع نميشود و به هم وابسته بوده و با مبارزه با تاريخ خود يكي شده و اين پيوستگي در همهي تاريخ آن ادامه دارد. ا گر اين خواستهها در آن موقع به دست نيامده، امروز بايد نسبت به نيل به آنها اقدام كرد و تا رسيدن به مقصود تلاش كرد. رفقاي نام برده شده كه به شهادت نايل آمدند هدفشان آغاز مبارزه بود و اثبات اينكه مبارزه در هر شرايطي امكانپذير است و بايد به مبارزه پرداخت و امروز هم كه به اعتصاب غذاي دوباره در زندانها اقدام ميشود، هدف رسيدن به آزادي است و مهيا كردن آن براي جامعه و برخوردار شدن همه از موهبت آن است. براي همين لازم است كه خلق كورد در هر جا و مكاني از اين عمليات آزاديخواهانه و آشتيجويانه حمايت به عمل آورده و با آن به ابراز همدردي بپردازد و با آن همراهي نمايد. گريلا هاي PKK در كوهستانها، خواستههاي رفقاي زندان را در آن زمان جامهي عمل پوشاندند و مبارزه را توسعه دادند و خلق را زنده كرده و آن را صاحب سياست و موقعيت نمودند و به خلق كورد هويت بخشيدند. عمليات امروز را هم كه اين زندانيان از اين شهداي بزرگ به امانت گرفتهاند، ميخواهند با آزادي و آشتي به پايان برسانند و به اهداف و آرمانهاي آنها واقعيت بخشند. بايد خلق كورد در همهي بخشهاي كوردستان با اين عمليات همراهي و همآوايي نمايد. البته كه در سطح جهاني نسبت به آن بيتوجهي وجود دارد و به صورتي بيتفاوت به آن مينگرند، حكومت و احزاب و روشنفكران ترك هم به صورت كلي با بيمسئوليتي و بيتفاوتي به آن مينگرند و بسيار كم به آن توجه نشان ميدهند. نه تنها در كوردستان، بايستي كه در تمام خاورميانه و بلكه در هر جايي و هر شخصي كه نام انسان را بر خود گذاشته از اين عمليات حمايت به عمل آورد و به اين نكته توجه نمايد كه دههزار انسان به خاطر آزادي رهبر ملتي و احقاق حقوق آن ملت و آموزش به زبان مادري در اعتصاب غذا به سر ميبرند و مرزي براي اين عمليات خود تعيين ننمودهاند، در روز 59 خود به سر ميبرند و هر لحظه امكان شهادت وجود دارد و وضع زندانيان وخيمتر ميشود.»
سوال: رفيق دليل دلپِت عضو كورديناسيون حزب حيات آزاد كوردستان، شما به مسئلهي ژاندارم بودن دولت تركيه در منطقه و سپردن اين وظيفه به آن از سوي برخي دول غرب اشاره داشتيد. شاهد آنيم از سوي دولتهاي اروپايي هيچ گفته يا اقدامي در راستاي محكوم نمودن اقدامات اخير تركيه و در حمايت از خواست زندانيان كورد ديده نميشود. برخي موضعگيريها از سوي نمايندگان كورد پارلمان برخي از كشورها مانند سوئد وجود داشته، اما به شكل رسمي از سوي دولتها شاهد رويكردي درخور اين قضيه نبودهايم. آيا اين سكوت و تحريم رسانهاي به معناي حمايت از ژاندارمبودن ترکیه در خاورميانه است؟ آيا عدم بازتاب اين عمليات در رسانهها به دليل اين تحريم بوده يا ما کردها نتوانستهایم آن را به گوش همهي جهانيان برسانيم؟
دليل دلپِت:«در اين كشورها نهادهاي بسياري تحت عنوان دفاع از حقوق بشر وجود دارند اما حتي اين نهادها بيانيهاي در اين راستا ندادند. اين نهادها حتي بر طبق موازين و قراردادهاي خويش كه چنين اقداماتي را از سوي هر دولتي را محكوم ميكند نيز بيانيه اي ارائه ندادهاند. اين يك كوتاهي و نقصان نيست بلكه در پروسهاي قرار دارند كه دولتشان سنگ بناي آن را گذاشتهاند. دست آنان در موارد از قطعهقطعه نمودن كوردستان گرفته تا توطئهي عليه رهبر آپو وجود دارد. دولت تركيه در پروسهي به انزوا كشيدن و توطئهي بينالمللي عليه رهبر آپو تنها نقش زندانبان را بازي ميكند. رهبر آپو نيز در دفاعيات خويش ضمن اشاره به گسترهي شمولشدگي مبارزهي خويش، خاطرنشان ميسازد كه اين مسئله آنان را ميآزرد و او را مثل تهديدي عليه خويش ميشمردند. چون در پي حل مساله كورد در خاورميانه بود و پروژههايش حامل آشتي و صلحي پايدار و شرافتمندانه بودند، آمريكا و متحدانش كمافيسابق نميتوانستند دول حاكم بر كوردستان به ويژه تركيه را به كار گيرند. رهبر آپو سياست «خرگوش بدو، تازي دنبال كن»ي را كه غرب در مورد خلقهاي منطقه فارس و كورد گرفته تا ترك و كورد، به اجرا ميگذاشت را برملا كرد، از اين رو ديگر مجالي براي دستاندازي آمريكا و متحدانش در منطقه نميماند. از دههي هشتاد تاكنون PKK در ميان جوامع كورد ساكن در اروپا فعاليت مينمايد شايد اين را بتوان يكي از دلايل توطئه عليه رهبر آپو به شمار آورد اما در پشت اين قضيه مسئلهاي كه در بالا به آن اشاره كرديم نهفته است تا مسئلهي كورد چارهيابي نشود. اتحاديهي اروپا نيز محاكمهي مجدد رهبر آپو را رد كرد كه تصميمي برخلاف منشور حقوق بشر اروپا بود. دادگاه حقوق بشر و نهادهاي حقوق بشر اروپا نيز هيچ موضعگيرياي در اين قبال اتخاذ ننمودند. به صورت مقطعي و نه مستمر حمايتهايي صورت دادند اما هدف آنها بيش از پايبندي به اصول حقوق بشر، ترفندي بود براي فرونشاندن عملياتهاي خلق كورد و گريلاهايش. زمانيكه عملياتهاي انقلابي گريلا و جنگ انقلابي خلق به اوج ميرسد، چنين بيانيههايي مثل ريختن آب بر آتش مبارزهي خلق كورد ميباشد. از طريق چنين وعدهووعيدهاي پوشالياي، به خيال واهي خويش ميپندارند ميتوانند كاري كنند كه خلق كورد دست از مبارزه بردارد يا سطح آن را كاهش دهد. بايستي خلق كورد در برابر چنين رويكردهايي به شكلي هوشيارانه برخورد نموده و سطح مبارزاتش را بيش از پيش ارتقا بخشد.»