دلیل دلپت عضو کوردیناسیون «حزب حیات آزاد کردستان, پژاک» در خصوص اهداف حقیقی و مقاومتگری اعتصابغذای ده هزار زندانی کرد در زندانهای ترکیه که 60 روز است همچنان ادامه دارد و بهمرحلهای بحرانی رسیده, به ابعاد گسترده و مرتبط بودن آن با پروسه دموکراتیزاسیون در ترکیه و متوقف ساختن جنگ سیساله در ترکیه و کردستان, میپردازد و ضمن تأکید بر چند بعدی بودن آن, ابعاد انسانی, سیاسی و فلسفی آن را برای زندهساختن ملتی همچو ملتکرد, حیاتی میداند. آن را نوعی فرهنگ مقاومتگرانه در مبارزات حزب کارگران کردستان معرفی میکند. وی میگوید:«خلق كورد از جنگ ويژهي دولت تركيه در تحريف اين عمليات به خوبي آگاه است. دورويي و دروغگويي حكومت آ.ك.پ بر هر كسي آشكار است و ايمان دارند كه فرزندانشان با ارادهاي آزاد و منسجم به عمليات اعتصاب غذا ملحق شدهاند. عرصهي زندان نيز بخشي مهم از تلاش و مبارزهي خلق كورد در راه كسب آزادي ميباشد كه تاكنون فرزندانشان از اين عرصه سربلند بيرون آمدهاند».
متن کامل گفتگوی «خبرگزاری فرات» با دليل دلپِت عضو کورديناسيون حزب حيات آزاد کوردستان پژاک پيرامون اعتصاب غذاي زندانيان سياسي PKK و PAJK در زندانهاي ترکيه را ارایه میدهیم:
سوال: در ابتدا ميخواهيم به طور كلي تعريفي داشته باشيد از مقاومت در زندان و تاريخچهي اين فرهنگ در جنبش آپویي، همچنين دليل و يا دلايل لاينحل ماندن مسالهي کورد که در نهايت زندانيان سياسي عضو PKK و PAJK به اين نتيجه رسيدهاند چارهاي جز اعتصاب عمومي ندارند، آنهم اعتصابي تا رسيدن به اهداف و خواستههايشان يعني بدون مدت و زمان مشخص و تا مرز شهادت؟
دليل دلپِت:«همچنان كه شما هم آگاهي داريد زندانيان سياسي عضو PKK و PAJK در اعتصاب غذاي عمومي به سر ميبرند. ابتدا بايد درخواستهايي كه باعث شده اين اعتصاب غذاي عمومي اعلام شود به درستي فهميده شوند؛ اگر اين خواستها و اهداف آنها به درستي درک نگردند و معناي واقعي آن استنباط نشود، اين اعتصاب هم همانند همه اعتصابهاي ديگر درك نخواهد شد. نخست بايد ابراز دارم كه رهبر خلق كورد «عبدالله اوجالان» 15 ماه است كه در انزوايي شديد به سر ميبرند و هرگونه ديداري با ايشان محدود شده و حتي وكلاي ايشان اجازهي ديدار با ايشان را ندارند. اين انزوا مدت چهارده سال است به درازا كشيده و روز به روز هم بر شدت آن افزوده ميشود. در طول اين چهارده سال همواره رهبر خلق كورد براي چارهيابي مسالهي كورد تلاش نمودهاند و سعي ايشان بر اين اساس بوده تا مساله را از راههاي دموكراتيك و مسالمتآميز به نتيجه برسانند. گامهايي كه در اين راستا برداشته شدهاند، نشستهايي كه صورت گرفته، تحليلاتي كه انجام پذيرفته و مواضع اتخاذي، مشخص و صريح هستند و تلاش رهبري غير قابل انكار است. اما در مقابل، دولت تركيه به جاي همكاري در اين زمينه و ايجاد زمينه جهت حل بحران كورد در اين كشور و ايجاد بستري براي فعاليت رهبر آپو همواره بر شدت انزواي ايشان افزوده و هر چه بيشتر بر دشواري شرايط زندان انفرادي افزوده است. به همين جهت زندانيان عضو PKK و PAJK در برابر اين بيتوجهيها و عدم ارائهي راهكار مناسب از طرف دولت تركيه، اقدام به اعتصاب غذاي عمومي در كليه زندانهاي اين كشور نمودند. مطالبات زندانيان در كل عبارتند از يك؛ آزادي رهبر آپو دوم؛ فشارها و حملات بر ضد خلق كورد از ميان برداشته شده و امكان به كار بردن زبان كوردي و خواندن و نوشتن آن فراهم گردد و زبان مادري كوردها آزاد اعلام شود. اگر از لحاظ حقوقي و همچنين از منظر انساني به موضوع بنگريم و در چهارچوب پيمان نامههاي بينالمللي اين درخواستها را بررسي نماييم ميبينيم درخواستهايي ايجابي بوده و در ردهي خواستهايي غيرمشروع قرار نميگيرند، كه كشور يا دولتي را با مشكل مواجه نمايد.»
سوال: يعني اين مطالبات مواردي نميباشند كه تنها در آن هدف برآورده ساختن نيازهاي شخصي و فردي بوده و در اين اعتصاب اولويت مطالبات به اهداف خلق كورد و آزادي عبدالله اوجالان داده شده؟
دليل دلپِت: «البته، اما تنها محدود به ملت كورد هم نميباشند بلكه موضوعاتي هستند كه در پيوند با دموكراتيزه نمودن تركيه قرار ميگيرند. امروزه مسالهي كورد در تركيه که لاينحل مانده و با بنبست مواجه شده ، بزرگترين مسالهي اين كشور محسوب ميشود؛ همچون مانعي بزرگ بر سر راه دولت و دولتمردان آن قرار گرفته، اين كشور و ملت ترك را از هر گونه امكان پيشرفت و توسعه بازداشته و دست و پاي آن را به كلي بسته و امكان يك زندگي راحت را از آنها هم گرفته. به عبارتي مسالهي كورد ، تركها را هم با خود به قهقرا ميکشاند. براي همين اين زندانيان سياسي ميخواهند كه اين اتمسفر از ميان برود و جوي مسالمتآميز و صلحطلبانه برقرار شود. امروزه در شمال كوردستان جنگي بزرگ در حال انجام است و نبردي همهجانبه اين بخش از كوردستان را فرا گرفته؛ هر چند سياسيون قدرتگراي ترك در گفتههاي خود آشكارا از اين موضوع بحثي به ميان نميآورند و يا تنها به گوشههايي از اين جنگ به صورت مختصر اشاره مينمايند و در رسانههايشان هم به آن نميپردازند و اين موارد را به اطلاع عموم نميرسانند، اما واقعيت چيز ديگري است كه غير قابل انكار و پنهان نمودن است. به همين جهت اين اعتصاب غذاي عمومي براي به دست آوردن حقوق فردي و نيارهاي شخصي نبوده و در جهت جلب توجه عموم مردم تركيه و ساير كشورها به وضع وخامتبار موجود در اين كشور و احقاق حقوق ملت كورد ميباشد. آنها چيزي را براي خود نميخواهند و در اين اعتصاب غذاي عمومي اين زندانيان كاري را براي منفعت خود نخواسته و كوچكترين درخواستي براي شخص خود ندارند. آنها ميخواهند كه همه متوجه اين جنگ و فشارها عليه ملت كورد شوند و در نهايت هم به دموكراتيزاسيون تركيه كمك نمايند. از خونريزي و كشتار بيشتر جلوگيري نمايند؛ زيرا نزديک به سي سال است كه اين جنگ و خونريزي بيوقفه ادامه دارد و انسانهاي زيادي جان خود را در اين راه از دست دادهاند. اين انسانها در زندان ميخواهندكه با تنها امكان خود كه همان جان آنهاست و با فدا كردن آن در برابر اين بيعدالتيها بايستند.
موردي را كه ما در اينجا در واقع ميتوانيم به زبان بياوريم اين است كه رهبر آپو مبارزهي خود را از ابتدا جهت آزادي هر دو ملت كورد و ترك شروع نمود. خواست ايشان هم همواره در اين زمينه بوده و هميشه خواستهاند كه جوامع كورد و ترك در آسايش و صلح با هم زندگي نمايند. هرگز به غير از اين هم نبوده و دولت و حكومت تركيه هم در مقابل اين امر و در جواب ايشان اقدام به انزواي ايشان نموده و با وحشت و جنگ پاسخ داده است و سيستم امرالي را به وجود آورده كه در هيچ جاي دنيا نظير ندارد و خود تركها هم زندانباني آن را به عهده دارند. رفقاي زندان خواهان برداشتن اين فشارها بوده و ميخواهند كه رهبر خلق كورد آزاد شود. ميخواهند اين مورد را ابراز دارند كه اگر رهبر آپو آزاد نشود اين مساله حل نخواهد شد و امكان چارهيابي آن وجود نخواهد داشت. زيرا تنها رهبر آپو ميتواند اين معضل را برطرف نمايد. آنها خواستار آنند كه اين موضوع را به اطلاع همه برسانند و در اين راه جان و بدن خود را به عنوان تنها امكان موجود در دستشان به كار ميگيرند و به نوعي بدنشان را سپر مينمايند تا اين جنگ متوقف شود و بيش از اين خون جوانان ريخته نشود. اين درخواستي غيرانساني و مغاير با حقوق نبوده و به نفع ملت ترك هم بوده و بايستي ملت ترك اين درخواست را به عنوان نظري دموكراتيك و آزاديخواهانه قبول نمايد و با آن همراهي داشته باشند.»
سوال: اين موضوع يعني اعتصاب در زندان موردي است كه در PKK داراي پيشينهي تاريخي است و به نوعي فرهنگ مقاومت مبدل شده است؛ سنگري است كه از مدتها قبل آن را فتح نموده و حال هم اين سنگر را محافظت مينمايد. در سالهاي گذشته و در زمان مقاومتگران: مظلوم دوغان، كمال پير و سايرين كه آنها هم در عملياتي بزرگ شركت جستند موضوع و عمليات باعث شد كه مطلعي نو در تاريخ ملت كورد و خلقمان در شمال كوردستان به وجود آيد. آيا به غير از خواستهايي كه از آنها بحث به ميان آمد يعني آزادي اوجالان و آزادي زبان كوردي و ساير مواردي كه به زبان آورده شد، امكان آن وجود دارد كه اين اعتصاب غذا كه با مشاركت شمار كثيري از كادرهاي PKK و PAJK در حال انجام است بتواند راهگشاي مرحلهي نويني در تاريخ خلقمان باشد و موانع پيشرو بر سر راه اجراي سياستي دموكراتيك را از ميان بردارد؟
دليل دلپِت:«قبل از اينكه جواب سوال شما را بدهم ميخواهم در مورد مطالبات زندانيان اندكي ديگر هم بحث بنمايم. براي نمونه مورد زبان مادري و صحبت كردن و خواندن و نوشتن با آن. رهبر آپو در دفاعيات خود اذعان ميدارند كه حتي حيوانات هم به زبان خود حرف ميزنند اما اين امر براي كوردها ممنوع است. درخواستهاي آنها بر اين مبنا استوارند و در حدود 59 روز است كه اين اعتصاب طول كشيده و رفقا به مرز شهادت رسيدهاند. وزارت دادگستري تركيه چند روز پيش اعلام كرده بود كه در 66 زندان اين كشور 680 انسان در اعتصاب به سر ميبرند. اما از ديروز اين تعداد به دههزار انسان رسيده و عدهي بيشتري به اين عمليات بزرگ پيوستهاند. در تاريخ مورد ديگري به اين صورت را سراغ نداريم. در خواستها، همانگونه كه ما هم بر زبان آورديم مواردي مشروع و قابل برآورده كردن هستند و به راحتي مي توان آنها را برآورده کرد. ديروز معاون نخستوزير « بلنت آرنچ» در اين زمينه ايراداتي داشتهاند و گفتهاند كه ما نميخواهيم خوني ريخته شود و بايد براي اين امر از اين اعتصاب غذا دست بكشند. اين مورد را با بيشرمي ابراز ميدارند و به جاي حل مشكلات و چارهيابي نهايي اينگونه سخن ميرانند. ميگويند كه ما فرياد شما را شنيديم و خواستهاي شما را هم فهميديم ديگر لازم نيست كه ادامه دهيد و به همين اكتفا مينمايند. يعني صداي شما به ما رسيده اگر رسيده چرا اقدام نمينماييد وقتي كه اقدامي نميشود، لابد صداي زندانيان هم نرسيده و به آن گوش هم داده نشده.»
سوال: يعني رسانههاي ترك اقدام به منحرف نمودن اهداف اعتصاب ميكنند؟
دليل دلپِت:«بله؛ اين رسانهها طوطي وار همان سخنان حكام ترك را به زبان ميآورند و با همان خطابت به ايراد سخن ميپردازند. مشكلات و معضلات جامعه تركيه را مورد تحليل قرار نميدهند و سعي بر بيان واقعبينانهي اين موارد و رساندن آنها به گوش مردم نمي کنند. در حال حاضر هم به صورت جسته و گريخته به مواردي اشاره ميكنند. در مورد پرسش شما بايد بگويم كه در فرهنگ PKK اعتصاب غذا حتي تا مرز شهادت داراي جايگاه ويژهاي است. در سال 1982در تاريخ 14جولاي، رفقا محمد خير دورموش، كمال پير، عاكيف يلماز و علي چيچك در عملياتي تاريخي به اقدامي اينگونه مبادرت ورزيدند و تا شهادت بر اين امر اصرار ورزيدند. آنها تنها خواستار موردي بودند و آنهم اين بود كه در دادگاهي كه مورد محاكمه قرار ميگيرند بتوانند به نام حزبشان از خود دفاع نمايند، اگر اين امر صورت نگيرد ديگر زندگي براي آنها معنايي نخواهد داشت. يكي از اين رفقا در 12 سپتامبر به شهادت رسيد اين امر در ابتداي حركت و سرآغاز جنبش آزادي خواهانه کورد به انجام رسيد و راهگشاي عملياتهاي بعدي و بازگشت به وطن و نيرومند شدن جنبش گرديد و راه را براي سايرين باز نمود. امسال هم در همان تاريخ و در سالگرد اين رويداد و به ياد اين عمليات عظيم رفقاي زندان در آن دوران، زندانيان سياسي عضو PKK و PAJK جهت اصرار بر اين خطمشي و زنده نگه داشتن اين فرهنگ اقدام به اعتصاب غذا نمودند. بدون شك اين تاريخ به خودي خود به اين عمليات معنا ميبخشد. شروع در 14 جولاي و شهادت در 12 سپتامبر سال 1982 در طلوع جنبش آزاديخواهانهي خلق كورد در شمال كوردستان امروز بعد از سي سال بر همان اصول و خطمشي دوباره با همان جديت و تلاش و اصرار به انجام ميرسد. اين براي جنبش آزاديخواهي بسيار مهم و ارزشمند است و حاكي از معنايي ارزنده است و آن اينكه مبارزه هرگز از جريان باز نميايستد و به روند خود ادامه ميدهد. هرگز از هم بريده نشده، منقطع نميشود و به هم وابسته بوده و با مبارزه با تاريخ خود يكي شده و اين پيوستگي در همهي تاريخ آن ادامه دارد. ا گر اين خواستهها در آن موقع به دست نيامده، امروز بايد نسبت به نيل به آنها اقدام كرد و تا رسيدن به مقصود تلاش كرد. رفقاي نام برده شده كه به شهادت نايل آمدند هدفشان آغاز مبارزه بود و اثبات اينكه مبارزه در هر شرايطي امكانپذير است و بايد به مبارزه پرداخت و امروز هم كه به اعتصاب غذاي دوباره در زندانها اقدام ميشود، هدف رسيدن به آزادي است و مهيا كردن آن براي جامعه و برخوردار شدن همه از موهبت آن است. براي همين لازم است كه خلق كورد در هر جا و مكاني از اين عمليات آزاديخواهانه و آشتيجويانه حمايت به عمل آورده و با آن به ابراز همدردي بپردازد و با آن همراهي نمايد. گريلا هاي PKK در كوهستانها، خواستههاي رفقاي زندان را در آن زمان جامهي عمل پوشاندند و مبارزه را توسعه دادند و خلق را زنده كرده و آن را صاحب سياست و موقعيت نمودند و به خلق كورد هويت بخشيدند. عمليات امروز را هم كه اين زندانيان از اين شهداي بزرگ به امانت گرفتهاند، ميخواهند با آزادي و آشتي به پايان برسانند و به اهداف و آرمانهاي آنها واقعيت بخشند. بايد خلق كورد در همهي بخشهاي كوردستان با اين عمليات همراهي و همآوايي نمايد. البته كه در سطح جهاني نسبت به آن بيتوجهي وجود دارد و به صورتي بيتفاوت به آن مينگرند، حكومت و احزاب و روشنفكران ترك هم به صورت كلي با بيمسئوليتي و بيتفاوتي به آن مينگرند و بسيار كم به آن توجه نشان ميدهند. نه تنها در كوردستان، بايستي كه در تمام خاورميانه و بلكه در هر جايي و هر شخصي كه نام انسان را بر خود گذاشته از اين عمليات حمايت به عمل آورد و به اين نكته توجه نمايد كه دههزار انسان به خاطر آزادي رهبر ملتي و احقاق حقوق آن ملت و آموزش به زبان مادري در اعتصاب غذا به سر ميبرند و مرزي براي اين عمليات خود تعيين ننمودهاند، در روز 59 خود به سر ميبرند و هر لحظه امكان شهادت وجود دارد و وضع زندانيان وخيمتر ميشود.»
سوال: رفيق دليل دلپِت عضو كورديناسيون حزب حيات آزاد كوردستان، شما به مسئلهي ژاندارم بودن دولت تركيه در منطقه و سپردن اين وظيفه به آن از سوي برخي دول غرب اشاره داشتيد. شاهد آنيم از سوي دولتهاي اروپايي هيچ گفته يا اقدامي در راستاي محكوم نمودن اقدامات اخير تركيه و در حمايت از خواست زندانيان كورد ديده نميشود. برخي موضعگيريها از سوي نمايندگان كورد پارلمان برخي از كشورها مانند سوئد وجود داشته، اما به شكل رسمي از سوي دولتها شاهد رويكردي درخور اين قضيه نبودهايم. آيا اين سكوت و تحريم رسانهاي به معناي حمايت از ژاندارمبودن ترکیه در خاورميانه است؟ آيا عدم بازتاب اين عمليات در رسانهها به دليل اين تحريم بوده يا ما کردها نتوانستهایم آن را به گوش همهي جهانيان برسانيم؟
دليل دلپِت:«در اين كشورها نهادهاي بسياري تحت عنوان دفاع از حقوق بشر وجود دارند اما حتي اين نهادها بيانيهاي در اين راستا ندادند. اين نهادها حتي بر طبق موازين و قراردادهاي خويش كه چنين اقداماتي را از سوي هر دولتي را محكوم ميكند نيز بيانيه اي ارائه ندادهاند. اين يك كوتاهي و نقصان نيست بلكه در پروسهاي قرار دارند كه دولتشان سنگ بناي آن را گذاشتهاند. دست آنان در موارد از قطعهقطعه نمودن كوردستان گرفته تا توطئهي عليه رهبر آپو وجود دارد. دولت تركيه در پروسهي به انزوا كشيدن و توطئهي بينالمللي عليه رهبر آپو تنها نقش زندانبان را بازي ميكند. رهبر آپو نيز در دفاعيات خويش ضمن اشاره به گسترهي شمولشدگي مبارزهي خويش، خاطرنشان ميسازد كه اين مسئله آنان را ميآزرد و او را مثل تهديدي عليه خويش ميشمردند. چون در پي حل مساله كورد در خاورميانه بود و پروژههايش حامل آشتي و صلحي پايدار و شرافتمندانه بودند، آمريكا و متحدانش كمافيسابق نميتوانستند دول حاكم بر كوردستان به ويژه تركيه را به كار گيرند. رهبر آپو سياست «خرگوش بدو، تازي دنبال كن»ي را كه غرب در مورد خلقهاي منطقه فارس و كورد گرفته تا ترك و كورد، به اجرا ميگذاشت را برملا كرد، از اين رو ديگر مجالي براي دستاندازي آمريكا و متحدانش در منطقه نميماند. از دههي هشتاد تاكنون PKK در ميان جوامع كورد ساكن در اروپا فعاليت مينمايد شايد اين را بتوان يكي از دلايل توطئه عليه رهبر آپو به شمار آورد اما در پشت اين قضيه مسئلهاي كه در بالا به آن اشاره كرديم نهفته است تا مسئلهي كورد چارهيابي نشود. اتحاديهي اروپا نيز محاكمهي مجدد رهبر آپو را رد كرد كه تصميمي برخلاف منشور حقوق بشر اروپا بود. دادگاه حقوق بشر و نهادهاي حقوق بشر اروپا نيز هيچ موضعگيرياي در اين قبال اتخاذ ننمودند. به صورت مقطعي و نه مستمر حمايتهايي صورت دادند اما هدف آنها بيش از پايبندي به اصول حقوق بشر، ترفندي بود براي فرونشاندن عملياتهاي خلق كورد و گريلاهايش. زمانيكه عملياتهاي انقلابي گريلا و جنگ انقلابي خلق به اوج ميرسد، چنين بيانيههايي مثل ريختن آب بر آتش مبارزهي خلق كورد ميباشد. از طريق چنين وعدهووعيدهاي پوشالياي، به خيال واهي خويش ميپندارند ميتوانند كاري كنند كه خلق كورد دست از مبارزه بردارد يا سطح آن را كاهش دهد. بايستي خلق كورد در برابر چنين رويكردهايي به شكلي هوشيارانه برخورد نموده و سطح مبارزاتش را بيش از پيش ارتقا بخشد.»
سوال: اكنون اين سؤال به ذهن خطور ميكند كه اعضاي PKK، PAJK و ديگر زندانيان در زندانهاي تركيه بر مسئلهي آزادي عبدالله اوجالان پافشاري ميكنند و ميگويند تا آزادي رهبر کردها از زندان، اعتصاب غذاي خويش را ادامه ميدهند اما دولتمردان تركيه ميگويند كه آنها از فرماندهان PKK دستور ميگيرند و با ارادهي خويش اين اعتصاب را آغاز ننمودهاند. شما چه نظري داريد؟ آيا به نظر شما از فرماندهي PKK دستور گرفتهاند يا بر اساس وظايف ملي خويش و وظيفهشناسي ملي اقدام به اين كار كردهاند؟
دليل دلپِت:«فرماندهي و مديريت PKK ميتواند چنين تصميمي بگيرد اما اين مديريت به يك اصل بنيادين اعتقاد دارد؛ فعاليت و عمليات با خواست خود انسانها شدني است و اين مسئله ارتباط مستقيمي با اخلاق و وجدان فرد دارد. بهخصوص در مورد كساني كه در زندانها به سر ميبرند هيچگاه مديريت PKK اقدام به تصميمگيري براي آنها ننموده است. دستور هيچكدام از عملياتهاي رفقا در زندانهاي تركيه از محمد خيري دورموش گرفته تا مظلوم دوغان و رفقاي پس از آنها كه منجر به شهادت آنها شد، از سوي PKK صادر نشده بود و آنان با ارادهي خويش اقدام به آن نمودند. امروز نيز به همان شكل است و رفقا در زندانهاي تركيه اين امر را چون ضرورتي ديده و اهميت مرحلهي حساسي را كه در آن قرار داريم درك نموده اند. آنها ميخواهند خون بيشتري ريخته نشود و مشكلات از اين عميقتر نشود و سياستهاي تركيه در دامن زدن به جنگ را محكوم كرده و نقش بر آب كنند. با اراده و خواست خويش تصميم گرفته و بر آن اصرار ميكنند.»
سوال: آنان تا رسیدن به شهادت بر مسائل اخلاقي تأكيد دارند و حاضرند براي تقويت معيارهاي اخلاقي و انساني جان خويش را فدا نمايند، اما گويا دولت ترك ميخواهد اين امر را باژگون نشان دهد. نظر شما در اين مورد چيست؟
دليل دلپِت:«بدونشك بدين گونه است. شيوه شهادتي را که آنان برگزيدهاند، بسيار مشكل است و هر روز بخشي از اعضا و اندامهاي فيزيکيشان را از دست ميدهند. آنان بدن و جسم خويش را روزانه در اعتراض به سياستهاي دولت تركيه فدا ميكنند تا مانع از عميقتر شدن مسائلي شوند كه به فاجعه خواهد انجاميد. اين امر نشانگر آن است كه با تصميم و دستوري از ارگاني نميتوان چنين عملياتي را سازمان داد و ارادهاي منسجم و مستقل ميطلبد. كسي يا سازماني نميتواند تصميمي دربارهي جان فرد ديگري بگيرد و او را به اعتصاب غذايي پنجاه، شصت يا هفتاد روزه فراخواند. رهبر آپو ميگويد: هيچ كاري با الزام و اجبار به نتيجه نميرسد. با اراده و خواست برخواسته از وجدان آگاه و اخلاقي استوار ميتوان چنين عملياتي را شروع نمود. رفقايي كه اكنون نيز اقدام به اعتصاب غذا نمودهاند خودشان را در قبال موقعيت كنوني مسئول ديده و اداي دين ميكنند. اين پيام را به خلق كورد ميدهند كه بايستي هر فرد در اين هنگامه نقش خويش را ادا نمايد؛ ميگويند اگر نقش خويش را ايفا نكنيم به گذشته و اكنون و آيندهمان خيانت نمودهايم؛ بيان ميدارند كه بايستي از اين اقدام ما حمايت نماييد و فرياد ما را به همهي جهانيان برسانيد؛ عملياتهايتان را منسجمتر از قبل ادامه دهيد تا به اهدافمان برسيم. بايستي ما و خلق نيز به خواست آنان جامهي عمل پوشانيم. خلق كورد از جنگ ويژهي دولت تركيه در تحريف اين عمليات به خوبي آگاه است. دورويي و دروغگويي حكومت آ.ك.پ بر هر كسي آشكار است و ايمان دارند كه فرزندانشان با ارادهاي آزاد و منسجم به عمليات اعتصاب غذا ملحق شدهاند. عرصهي زندان نيز بخشي مهم از تلاش و مبارزهي خلق كورد در راه كسب آزادي ميباشد كه تاكنون فرزندانشان از اين عرصه سربلند بيرون آمدهاند. هر فرد كورد بايستي وظيفهي خويش را در هر جايي كه باشد تفاوتي ندارد، به نحو احسن ادا نمايد تا اين مرحلهي تاريخي به نفع خلق كورد رقم بخورد. در مرحلهاي قرار داريم كه ميتوانيم سياست پاكسازي و نابودي خلق كورد را بشكنيم اما اگر نتوانيم مسئلهي كورد را چارهيابي نماييم بحران به فاجعه خواهد انجاميد و خون و خون ريزي منطقه و كوردستان را در بر خواهد گرفت. در صورت تداوم اسارت رهبر آپو، جنگ نه تنها متوقف نخواهد گشت بلكه افروختهتر خواهد گشت. به همين دليل اولين درخواست آنان آزادي رهبر آپو از زندان ميباشد. در خواستشان صحبت كردن به زبان مادريشان ميباشد كه از ابتداييترين حقوق هر فردي ميباشد. اگر در مقطع كنوني خلق كورد از اتحاد و همگرايي مابين خويش و نيروي ناشي از آن بهره گيرد، ميتواند حرفش را به كرسي بنشاند، مانع از ژرفتر شدن و خسران بيشتر آن براي خلقهاي خاورميانه گردد. ما بهمثابهي پژاك اين امر را بدينگونه ارزيابي مينماييم.»
سوال: در اينجا يك پرسش ديگر پيش ميآيد و آن اينكه غير از مقامات حكومت اقليم كوردستان، هر كس موضعگيري خويش را در قبال اسارت رهبر خلقکرد, عبدالله اوجالان نشان داده و از اعتصاب زندانيان حمايت به عمل آورده است. از سوي خلقکرد در تمامي مناطق كوردستان عملياتهايي در محكوميت سياست به انزوا كشاندن اوجالان و در حمايت از عمليات زندانيان صورت گرفته است كه هر روزه شاهد خبرهايي در اين چارچوب ميباشيم و در شرق كوردستان نيز شاهد عملياتهايي در اين راستا بودهايم. اين پشتيباني چه تأثيري بر اين عمليات داشته و سطح آنرا چگونه ارزيابي مينماييد؟
دليل دلپِت:«در سؤال شما حقيقتي نهفته است. برخي از احزاب سياسي كورد در مقابل اين امر، به شكلي مثبت برخورد كرده كه گامي بود در راستاي همگرايي و اتحاد بيش از پيش ميان كوردها تا مسئلهي كورد را با تمام توان حل نمايند. مساله كورد، محدود به يك بخش از كوردستان مثلا شمال يا جنوب و يا شرق يا غرب كوردستان نميباشد بلكه تمامي جامعهي كورد را مورد تهديد قرار ميدهد. همانگونه كه گفتيم برخي از احزاب بيانيههايي در اين مورد اعلان نموده و آمادگي خويش را براي انجام وظيفهي خويش در اين مقطع حساس نشان دادند. بايستي دولتمردان حكومت اقليم كوردستان نيز به صورت رسمي موضع خويش را در اين قبال نشان دهند و آنرا چون مشكلي صرفا مربوط به شمال كوردستان در نظر نگيرند. چنين رويكردي كه اين مشكل تنها مشكل PKK و PAJK ميباشد فرار از قبول وظيفهي ملي خويش در قبال اين قضيه ميباشد. همانگونه كه گفتيم اگر در اين مقطع، مسئلهي كورد چارهيابي نگردد تمامي ملل خاورميانه از آن متضرر خواهند گشت چه رسد به خلق كورد در ديگر مناطق كوردستان. اگر امروز حمايت صورت نگيرد نخواهند توانست خويش را نمايندهي خلق كورد معرفي نمايند. دستاندركاران حكومت اقليم كوردستان بايستي موضع خويش را مشخص نموده و به جاي شركت در كنگرهي آ.ك.پ، در اين حركت ملي از سوي خلق كورد جاي بگيرند. خلق كورد نيز چنين رويكردهاي نادرستي را محكوم خواهد كرد و با عملياتهايي كه انجام ميدهد اين سكوت را مورد انتقاد قرار ميدهد.»
سوال: با نگاهي به افراد شركتکننده در عمليات اعتصاب غذا در زندانهاي تركيه متوجه ميشويم كه افراد بسياري، از نمايندگان مجلس گرفته تا شهردار شهرها در آن جاي دارند كه از سوي خلق برگزيده شدهاند. ميتوان چنين نتيجه گرفت كه با زنداني نمودن نمايندهي مجلس و شهردارها، نه تنها اين افراد بلكه تمامي كساني كه رأي خويش را به سود آنان به صندوق رأيگيري انداختهاند نيز به گونهاي زنداني گشتهاند. يعني اين امر را نميتوان زندانيشدن صرفا يك شخص در نظر گرفت. اقدام به دستگيري و بازداشت نمايندگان خلق از سوي دولت تركيه و حكومت اردوغان چهمعنایی دارد؟ آيا اين اقدام دولت تركيه به معناي ناصواب دانستن رأي و ارادهي خلق، نميباشد؟
دليل دلپِت:«اگر حكومت آ.ك.پ در پي آن بود كه مسئلهي كورد را حل كند چنين عملكردي در پيش نميگرفت. بعد از 14 آوريل سال 2009، اقدام به دستگيري نمايندگان خلق تحت عنوان عملياتهاي ك.ج.ك نمود. در اين مرحله كه ميتوان آن را قتلعام سياسي خلق كورد ناميد، هزاران فرد كورد روانهي زندانها شدند. نمايندگان پارلمان و شهردارها نيز در ميان اين افراد هستند. در اين زمان دههزار كس را به زندانها انداختند. همين ده هزار نفري كه امروز عمليات اعتصاب غذا نموده و به ديگر اعتصابيون پيوستهاند. عمليات تحت عنوان ك.ج.ك كه از سوي تركيه اينك با شدت بيشتري ادامه دارد، نشان از اصرار تركيه بر قتلعام، انكار و امحاي جامعهي كورد دارد. در گفتههاشان دم از چارهيابي مسئلهي كورد ميزنند اما در عمل حتي زبان مادريمان را قبول نميكنند. ده هزار نفري كه اكنون در زندان به سر ميبرند ميخواهند در دادگاه با زبان مادريشان دفاعيهي خويش را ارائه دهند اما از سويي ذهنيت فاشيستي دولتمردان تركيه حتي اين حق ابتدايي را به رسميت نمي شناسد. از طرف ديگر ميگويد مسئلهي كورد را حل نمودهام. آنان تنها مسئلهي كورد را ژرفتر نمودهاند و به همين خاطر جنبش انقلابي گريلا شروع شد. به همين دلايل بود كه در 12 جولاي 2011 رهبر آپو خود را كنار كشيد و از حل مسئلهي كورد از سوي دولت تركيه ابراز نااميدي نمود. رهبر آپو با تمام توان خويش خواست حتي يك قطره خون بر زمين نريزد و تمام هم و غم خود را در ايجاد صلح و آشتياي شرافتمندانه به كار گرفت. نقشهي راه و قراردادهايي را آماده و به همگان تقديم كرد، تا در نشستها مشكلات حل شود. اما حكومت آ.ك.پ تنها در صدد آن بود كه با عوامفريبي در انتخابات پيروز از ميدان درآيد و پس از اتمام انتخابات، اقدام به عمليات پاكسازي فعالان و مبارزان كورد تحت عنوان عمليات ك.ج.ك نمود. رهبر آپو با مشاهدهي اين قتلعام سياسي خلق كورد، با كنار كشيدن خويش موضع خويش را در قبال گويا گشايش مسئلهي كورد از سوي حكومت آ.ك.پ نشان داد. بايستي تمامي خلق كورد در تمامي مناطق كوردستان به دروغ و فريب بزرگ تحت عنوان «گشايش مسئلهي كورد» از سوي حكومت آ.ك.پ پي ببرد. اين حكومت تاكنون حتي يك گام در راستاي حل مسئلهي كورد برنداشته بلكه درها را به روي حل مسئله بسته است. مثلا در اين اواخر نخستوزير دولت تركيه اردوغان در سفر اخير خويش به اروپا در گفتههاي خويش اعلان داشته كه تنها يك فرد در زندان دست به اعتصاب غذا زده است. در همان روز نيز وزير دادگستري اعلان ميدارد كه تعداد افرادي كه اعتصاب غذا نمودهاند 683 نفر ميباشند.»
سوال: اكنون به مسئله از سويهاي ديگر بنگريم. آيا از لحاظ دستهبندي نام بردن از زندانياني كه اعتصاب غذا نمودهاند تحت عنوان اعضاي زنداني PKK و PAJK صحيح ميباشد؟ آيا اين صحه گذاشتن به گفتهي دولتمردان تركيه كه اينان از سوي مديريت PKK دستور گرفتهاند نميباشد حال آنكه در ميان اين زندانيان كودك، نمايندهي مجلس، شهردار، سياستمدار و اعضاي احزاب مختلف، روزنامهنگار و افرادي از همهي اقشار، اصناف و طبقات وجود دارد. اين درست است كه در ميان اين زندانيان گريلا نيز وجود دارد اما آيا ميتوان همه را گريلا و اعضاي حزب ناميد؟
دليل دلپِت:«من آگاهياي در مورد اين ندارم كه چه تعداد از زندانيان «PKK»اي و چه تعداد اعضاي PAJK يا ديگر سازمانها و نهادها هستند. در اين مورد نيز اظهار نظر نميكنم، اما خلق كورد و PKK يكپارچه هستند. ممكن است اعضاي رسمي PKK يعني گريلا نباشند اما به جنبش PKK اعتقاد دارند. تنها اميدشان PKK است از اين رو از آن هواداري ميكنند. نميتوان خلق كورد و PKK را از هم منفك نمود. از فردي هفتساله گرفته تا شخصي هفتادساله، از زن گرفته تا مرد، از جوان گرفته تا كهنسال، يعني از تمامي اقشار جامعه به گونهاي با PKK مرتبطند. در زندان نيز از تمامي اقشار جامعه افرادي وجود دارند كه جرمشان عضويت در PKK ميباشد. PKK و PAJK ميتوانند در مورد عضويت آنان در حزب بيانيه بدهند. دنيز كايا از زندانيان، گفته كه تعداد زندانياني كه اعتصاب نمودهاند به ده هزار نفر رسيده است. دولت تركيه و حكومت آ.ك.پ با تمام نيروي خويش ميخواهند PKK و خلق كورد، رهبر آپو و جامعهي كورد و رهبر آپو رهبر خلق كورد و جنبش آپويي را از هم منفصل سازد. سياست اخيرشان در رسانهها، ديپلماسي و تمامي عرصههاي ديگر در خدمت به اين هدف ميباشد. اما شعار اساسي خلق كورد اين است: «PKK خلق است و خلق اينجاست». يعني اعلان ميدارند كه ما «PKK»اي هستيم. اين به معناي نقش بر آب كردن سياستهاي دولتمردان تركيه در راستاي انفصال جنبش آپويي، رهبر آپو و جامعهي كورد ميباشد. ميتوان گوشت و استخوان را از هم جدا كرد اما نميتوان خلق را از رهبر آپو و جنبش آزاديخواهي خلق كورد منفك كرد. تمامي هجومهاي تركيه عليه گريلا و جامعهي كورد، در اين راستا ميباشد كه پندارهاي واهي بيش نيست.»
سوال: شما نيز بهمثابهي پژاك از سابقهي مقاومت بسياري در زندانهاي ايران برخورداريد. شهداي 19 ارديبهشت نمود بارز اين مقاومت ميباشند. شما در اين اواخر بيانيهاي با مضمون پشتيباني از زندانيان PKK و PAJK در شمال كوردستان برای افکار عمومی صادر کردید. در اين بخش ميخواهم در مورد اين بيانيه توضيح بيشتري بدهيد؟
دليل دلپِت:«خاورميانه در بحراني عميق به سر ميبرد. هندسهي جديد آن در حال شكل گرفتن است. خلق كورد كه در اين صد سال اخير بر اساس پروژهي دولتـ ملت مدرنيتهي كاپيتاليستي هيچ جايگاهي نداشته، امروزه در تمامي بخشهاي كوردستان به ويژه جنوبغربي كوردستان از جايگاه خاصي برخوردار است كه هيچ نيرويي نميتواند آنرا ناديده بيانگارد. ما به مثابهي پژاك از تمامي فعاليتهاي جامعهي كورد در هر بخش از كوردستان با ارادهي آزاد و مستقل حمايت مينماييم. با تمام توان خويش از عمليات خلقمان در شمال كوردستان و تمامي زندانيان واقع در زندانهاي تركيه پشتيباني كرده و اعلان ميداريم در كنارشانيم. در روزهاي آينده نيز در تمامي عرصههاي ديگر نيز به صورت عملي پشتيباني خويش را نشان خواهيم داد. بر اين اساس از تمامي خلقمان در شرق كوردستان تقاضا داريم از عمليات زندانيان كورد در شمال كوردستان حمايت نموده و سياست به انزوا كشيدن رهبر آپو از سوي دولت تركيه را محكوم نمايند. بايستي با اعتراض خويش نشان دهيم كه فرياد اين زندانيان ديگر در زندانها خفه نخواهد شد و اتحاد و همگرايي خويش را به رخ دشمنان جامعهي كورد بكشانيم. با اين حمايت و همگرايي خواهيم توانست دولت تركيه و حكومت آ.ك.پ را به زانو درآوريم و هر گام و عمليات ما در اين راستا ضربهاي خواهد بود به پيكرهي دولت فاشيست تركيه و گامي خواهد بود به سوي آزادي. عمليات زندانيان، عمليات رسيدن به آزادي است و حمايت از آن نيز گام برداشتن در راه آزادي ميباشد. بايستي هر فرد و سازماني موضعگيري خويش را در اين مورد نشان دهند و سكوت را درهم شكنند.»