جدال حزب عدالت و توسعه و فرقه فتحالله گولن و موقعیت کردها
جدال حزب عدالت و توسعه و فرقه فتحالله گولن و موقعیت کردها
جدال حزب عدالت و توسعه و فرقه فتحالله گولن و موقعیت کردها
طی روزهای اخیر تقابل میان حزب عدالت و توسعه و فرقه فتح الله گولن وارد دور تازه ای شده و بحث روز محافل ترکیه این موضوع است . دو نیرویی که حالا حکومت را تحت کنترل خود درآورده اند به سختی بدنبال حذف یکدیگر هستند و این عاملی بوده که نگاههای خارجی را نیز به حوادث ترکیه جلب کرده است . هر جناحی که موفق به حذف دیگری شود حاکمیت را قاطعانه در دست خواهد داشت .
علل زیادی برای آغاز این تقابل مطرح می شود اما آنچه که بصورت علنی به عنوان دلایل اختلافات اعلام می شوند حاکی از واقعیت پنهان موضوع نیستند . این اتفاقات جوانب مختلفی دارند که می توان به آنها اشاره کرد :
حزب عدالت و توسعه از طریق همکاری با جماعت گولن و کمک قدرتهای بزرگ جهانی به زمامداری رسید و نه تنها برای ترکیه بلکه به عنوان مدلی برای خاورمیانه معرفی شد . این حزب بر علیه جنبش آزادیخواه کردستان نیز به مثابه خطرناکترین جناح عهده دار وظایفی شد. آ.ک.پ سیاست های پیشین رژیم ترکیه را با " زبانی دیگر " دنبال کرد و تلاش کرد از این طریق کردها را وادار به تسلیم کند ، امری که موفق به انجام آن نشد .
حزب عدالت و توسعه همچنین به الگویی در خاورمیانه تبدیل نشد و به همین دلیل مأموریتش برای فرقه گولن و قدرتهای بین المللی پایان یافته به حساب آمد . اینها از جمله دلایلی است که حالا تلاش می شود آ.ک.پ را از صحنه قدرت کاملا حذف یا ضعیف کنند.
جماعت گولن از طریق دولت حزب عدالت و توسعه نفوذ بیشتری در حکومت پیدا کرد. ایده دچار کردن کردها به سرنوشت تامیل ها نیز از ایده های گولن بود . جماعت گولن بسیاری از سازه های حکومتی را تحت اختیار خود درآوردند اما کلیت حکومت را تحت کنترل خود درنیاورد . بیشتر تلاش داشت با توسل به سرمایه جهانی در ترکیه و منطقه قدرت کسب کند. اما حزب عدالت و توسعه به مانعی در این مسیر مبدل شد و هدفش انحصار قدرت و توان تصمیم گیری در مسائل اصلی بود . این دلایل موجب شد که راه حزب عدالت و توسعه و فرقه گولن از یکدیگر جدا شود .
در چنین شرایطی بسیاری به این فکر می کنند که این جنگ چه عواقبی برای کردها خواهد داشت ؟
جماعت گولن خواهان تداوم همیشگی جنگ با کردهاست و از دشمنان خلق کرد بشمار می رود . آنها نمی خواهند مسئله کرد از طرق سیاسی و دمکراتیک چاره یابی شود . این جماعت تلاش می کند کردها را از طریق دین و مذهب به ترک تبدیل کند. حزب عدالت و توسعه نیز برای تداوم بخشیدن به زمامداری خود از این سیاست پیروی کرد اما در عمل شکست خورد. جنگ با کردها راه را بر قدرت یابی حزب عدالت و توسعه در منطقه می بندد و به همین دلیل است که خواهان رویارویی با کردها نیست هرچند که خواهان صلح هم نیست . برای آنها بهترین گزینه حد وسط است نه جنگ و نه آشتی . می خواهند از قدرت عمل کردها بکاهند و بدین ترتیب با فریب کردها آنها را در کنار خود نگه دارند.
این تصویری کلی از موقعیت دو جناح یاد شده است .کردها می توانند از فرصت ایجاد شده به نفع خود استفاده کنند.
حذف شدن جماعت گولن و کاهش قدرت دولت اردوغان به نفع کردهاست . هرچقدر دولت ضعیف تر شود بیش از گذشته مجبور خواهد بود که صدای کردها را بشنود اگر نه خود نیز در مسیر حذف شدن گام بر می دارد .
البته هنوز مشخص نیست کدام جریان پیروز میدان خواهد بود . اگر جماعت و قدرت های بین المللی حامی آن پیروز شوند آنگاه روند حل سیاسی مسئله کرد به مخاطره می افتد . پیروزی قاطع حزب عدالت و توسعه نیز منجر به شرایطی مشابه می شود.
بهترین گزینه اینست که سیاستمداران کرد و نیروهای دمکرات این موضوع را روشن کنند که جامعه کردستان و ترکیه محکوم به پذیرفتن یکی از دو جناح یاد شده نیست و می توان جایگزینی برای آنها بوجود آورد.