کالکان: دیگر هیچ قانونی نمی‌تواند به سیستم امرالی ادامه دهد- تکمیلی

عضو کمیته رهبری پ.ک.ک دوران کالکان اعلام کرد که دولت ترکیه هرگاه در فشار باشد علیه امرالی، گریلا، روژآوا و سیاست دموکراتیک دست به هر فشار و ستمی می‌زند و افزود: در ترسی بزرگ قرار دارند، اما نابود می‌شوند.

دوران کالکان در ویژه برنامه مدیا خبر صحبت کرده و اظهار داشت که اگر مانند روزنامه‌نگار مردان یانارداغ که به‌دلیل آنکه قانون جهانی و ملی را به‌آنان یادآور شد و درباره انزوای امرالی حرف زد و گفت "جرم نکنید" و دستگیر شد؛ چندین شخصیت چپ، سوسیالیست، روشنفکر، دموکرات و هنرمند به‌همان صورت موضع خود را بروز دهند؛ سیستم امرالی نابود می‌شود.

کالکان گفت: از ترس خودشان وی را دستگیر کردند. اگر یکی دو نفر دیگر هم اینگونه حرف بزنند؛ سیستم امرالی الغاء می‌شود. نمی‌توانند آن را ادامه دهند. چون که خیلی از این موضوع ترس داشتند؛ سعی کردند هر چه زودتر  مردان یانارداغ را ساکت کنند. این نشانه ضعف شدید آنهاست. اگر قوی بودند این‌گونه عمل نمی‌کردند. چون ضعیف‌اند بر رهبر آپو فشار می‌آورند. هر بار هم که به بن‌بست می‌رسند یا شکستی می‌خورند؛ می‌خواهند با فشار و سرکوب حاکمیتشان را تمدید کنند. اما بی‌فایده است؛ آنها شکست می‌خورند.

کالکان این را نیز عنوان کرد که برای شکستن انزوا و الغای فاشیسم و سیستم نابودگر؛ باید مبارزات با برنامه‌تر و منظم‌تر دنبال شود.

دوران کالکان گفت: طیب اردوغان و ائتلاف جمهوری در برابر قبول عضویت سوئد در ناتو؛ با کوردها معامله می‌کنند و گفت: در هنگام پیمان لوزان در ۱۰۰ سال پیش؛ مسئله؛ موصل و کرکوک بود؛ حالا نیز مسئله عضویت سوئد در ناتو است. می‌خواهد همه ناتو را به این متقاعد کند: ما لوزان را تازه می‌کنیم، همه نسل‌کشی کوردها را بپذیرند؛ ناتو از من حمایت کند و کوردها را سرکوب کنم. این را تحمیل می‌کنند! اگر این روی بدهد؛ پیمان لوزان که مبنای قانونی و نیروی سیاسی اصلی برای نسل‌کشی کوردهاست؛ نقش خودش را به ناتو واگذار می‌کند. ناتو به سیستم انکار و نابودی کوردها مبدل می‌گردد. بر این اساس ناتو در صد سال دوم از راه قتل‌عام؛ نسل‌کشی و سرکوب کوردها را به‌سرانجام می‌رساند. این یک وضعیت خطرناک است. نشست ناتو برگزار می‌شود. معتقدیم که نه در سوئد بلکه در ناتو نیز ذهنیت مشترک به نتیجه می‌رسد. تحمیل را نمی‌پذیرند.

تحلیلات عضو کمیته مرکزی پ.ک.ک؛ دوران کالکان به این صورت است:

ابتدا بااحترام به مهندس مقاومت امرالی؛ رهبر آپو درود می‌فرستم. انزوای ۲۸ ماهه ادامه دارد. خبری نداریم. سیستم امرالی در اساس سیستم تنهاساختن، حصر و نابودی است. اساسش از مسئله کورد می‌آید و دستگاه اصلی نسل‌کشی کوردهاست. این ارزیابی درست است. ۲۸ ماه است خبری در دست نیست و همه راه‌های ارتباطی مسدود شده است. مثل این که رابطه عادی وی وجود دارد؛ اما کاری نمی‌کند؛ انگار که نمی‌تواند سیاست کند. هیچ اصول و قانونی انجام نمی‌شود؛ از دیدار  خانواده و وکلا ممانعت میشود. قطع روابط بەشیوەی مطلق ادامه دارد. ۲٨ ماه گذشته و هنوز ادامه دارد. رفیق صبری اعلام نمود که اوضاع بدین شیوه ادامه نخواهد یافت. قطعاً ادامه نمی یابد. می گویند ما اینگونه ادامه میدهیم و این وضعیت را تحمیل میکنیم. اینگونه، پ.ک.ک، گریلا، خلق کورد، زنان و جوانان را ناچار میکنیم تا شرایط ما را قبول کنند. رویکرد و امیدی این گونه دارند، اما آنها خودشان را گول می زنند.

باید مبارزات را با برنامه دقیق تر و منظم تر جلو ببریم

برای فعالیت فراخوان داده شد و ما هم از آن حمایت میکنیم. برای شکستن انزوای امرالی باید سرپا بایستید و تلاش کنید. انسانها نباید عادی برخورد کنند. یک زندگی فراتر از وضعیت عادی و توام با مبارزه لازم است. البته مبارزه باید در همه ابعاد و عرصەها، در داخل و خارج، سیاسی و قانونی پیش برود. در برنامەی قبلی نیز گفتم که مبارزه دیوارها را نابود میکند، انزوا را پایان داده و سیستم نسل کشی را ازبین برده و فاشیسم را نابود میکند. یعنی ذهنیت و سیاست جنایتکار فاشیستی را ازبین می برد و آزادی و دموکراسی را تضمین میکند. شما باید این را مطمئن باشید. بر این اساس باید مبارزە مٶثر انجام دهید. مبارزات باید با برنامەتر و منظم تر جلو برود.

اما باید این را هم دانست: مردان یانارداغ باعجله و خلاصه یکسری حقایق را بر زبان آورد. این مهم بود و مهم دیده می شود. در امرالی انزوا هست و این سیستم غیرقانونی است. نه قانون اروپا و نه قانون ترکیه آن را نمی پذیرد.

اگر آنجا قانون در کار هست، رهبر آپو بایستی آزاد شود. از بعد جسمانی نیز این حکمی درست است.تحلیلی درست است و بیش از دو سال است آن را تکرار میکنیم. در سیستم اروپا نیز بەهمین صورت است. ٢۵ سال خودش را سپری کرده است. این از سال پانزدهم هست. ١٠ سال است بدین شکل است. از بعد قانونی امسال آخرین سال است. آنها این را متوجەاند و آنچه اعلام میکنند این است. ما هم این نکته را بیان کردیم. از وکلاء خواستیم وظیفه خود را اجرا کنند. ما نمیتوانیم بگوییم که هرگز این را لحاظ نکردەاند، اما واکنش زیادی نداشتند. بەنتیجه نرسید. مقطعی بود. اما باید بهتر شود. مردان یانارداغ مانند یک روشنفکر این حقیقت را برجسته کرد. او چی گفت؟ در واقع در ترکیه همه این موضوع را میدانند. هواداران آ.ک.پ، م.ه.پ و ج.ه.پ نیز آن حقیقت بیان شدەی او را می دانند! همچنین سوسیالیستها و چپها و کوردها نیز همگی آن را میدانند. اما بیشتر هواداران آ.ک.پ و م.ه.پ آن را می بینند. چونکه آنها این سیستم را اداره میکنند. اما آن حقیقت را انکار میکنند. عمدا این کار میکنند و میخواهند چنان سیستمی را ادامه دهند. مردان یانارداغ در چنین اوضاعی آمد و گفت: "پادشاه برهنه است، مادر نگاه کن پادشاه لخت است"! بعد محشر برپا شد! اوضاعی ایجاد شد که روز بعد بدون بازجویی و دستور دادگاه، فورا او را بازداشت و زندانی کردند. گفتند: چطور میتوانی چنین چیزی بگویی؟ این هوادار پ.ک.ک است و فلان است. مانند یک خائن او را نشان دادند.

باید وکلا و مدافعان قانون در رابطه با سیستم امرالی تحقیق کنند

تلاش میکنند تا همه را وحشت زده کنند،این مسئله کاملاً آشکارا قابل درک است. شرایطی نیست که نتوانیم آن را درک کنیم .میخواهند آنها را بترسانند و ناچار کنند تا آن را بپذیرند. میخواهند چنین شرایطی ایجاد کرده و هرگونه اطلاع رسانی و بیانیهای در رابطه با رهبر آپو را ممنوع کنند و آن را به جرم انگاری کنند، به همین دلیل میخواهند همه را مجرم جلوه دهند و به حملات و قتل عامهای فاشیستی خود ادامه دهند. حقیقت موضوع این است و هیچ اساس قانونی ندارد.

باید وکلا و مدافعان قانون در رابطه با سیستم امرالی تحقیق کنند. هم در خارج از کشور و هم در داخل باید این امر انجام بگیرد. بر اساس قوانین اروپا، سیستم امرالی به چه معنی است؟ بر اساس قوانین جمهوری ترکیه به چه معنی است؟ بر اساس اخلاق و بر اساس اخلاق اجتماعی به چه معنی است؟  بر اساس قوانین دموکراتیک به چه معنی است؟ باید همه اینها ارزیابی شوند. باید همه به موضوعی بسیار مهم تبدیل شده و ارزیابی و گفتگو در رابطه با آنها انجام بگیرد، آنگاه حقیقت بهتر مشخص خواهد شد. حتی زمانی که گفته شود  "با قوانین نمیتوان کرد"، اما باز هم به طور مستقیم نمیتوانند آنها را زندانی کنند. وضعیت به این سطح رسیده است.

حقیقتاً میخواهم این را بگویم، هر کس در ترکیه میگوید، من چپم، سوسیالیستم، روشنفکرم، دموکراتم، هنرمندم، باید بتواند این را بگوید. باید سیاست دموکراتیک در بالاترین سطح این مسئله را آشکار کند.  چون این مسئله به ضرورت دموکراسی تبدیل شده است. معیار دموکراتیک بودن ترکیه چگونه اداره کردن سیستم امرالی است.  امرالی به اداره تبدیل شده است. از سال ۱۹۸۷ وضعیت اضطراری اعلام شده است. در کوردستان رژیمی غیرعادی تاسیس شد. ترکیه وارد چنین شرایطی شده است که  در آن رژیمی غیرعادی بوجود آمده است. ۱۰ سال است اینگونه کشور را اداره میکنند.

پس از آنکه سیستم امرالی تاسیس شد،  آنگاه از راه امرالی همه ترکیه را مانند دیکتاتوری فاشیست، کلونیالیست و قتل عام کننده، اداره کردند.  نگاه کنید، این مسئله در هر چیزی دیده میشود. وضعیت زندانها چگونه است؟ وضعیت انسانها در بیرون چگونه است؟ ارتباطات خارجه چگونه هستند؟ یعنی همه تواناییهای دولت و جامعه ترکیه  بر اساس امرالی برای قتل عام به کار گرفته میشود. وضعیت اینگونه است.

از این لحاظ میتوانم اینها را بگویم. ما اخیرا انتخابات را پشت سر گذاشتیم. به عنوان مثال اگر کمال کلیچدار اوغلو حرفهای مردان یانارداغ را تکرار میکرد، معتقدم اکنون رئیس جمهور بود. لااقل او به رهبری تبدیل میشد که مسئله ای جایگزین را بیان میکرد، سیاستی را پایه گذاری میکرد. یعنی میتوانست اساس جدیدی به ترکیه ببخشد. اما او نتوانست موفق شود. اکنون نیز دارای چنین موضعگیری نیست. این برای ائتلاف خلق نیز درست است.

ترکیه به سارترها نیاز دارد

آن زمان هم گفتیم؛ بنابراین، واقعاً یک مدیریت پنهان وجود دارد. قبلا به آن دولت عمیق یا پنهان می‌گفتند. این توسط دولت و حکومت عمیق از آن استفاده می‌شود، تا کسی چشم و گوش نجنباند و چیزی نگوید و این را بر همه تحمیل می‌کنند. این یک سلطه، دیکتاتوری و نظارت کامل است. فشار بر رسانه‌ها... برای مثال پس از یکی دو روز خبرنگارانی که حقایق را می‌گویند و خبر تهیه می‌کنند را جلوی قاضی می‌برند. تاکنون به مقاومت می‌دردازند. من به تمامی آن‌ها درود می‌فرستم، این ذهنیت فاشیستی نابودگر، سیاست مخالفتی را برنمی‌تابد. اداره و دولت اردوغان در حال حاضر به چنین دولتی تبدیل شده است. به همین دلیل باید در مقابل آن بایستند. همه کسانی که مخالف این نوع حکومت هستند باید به صورت واقعای مخالف آن باشند. اگر واقعا شما مخالف آن‌ها نیستید، پس شما مخالف چه چیزی هستید؟ با مسائلی مانند در فلان جا مشکلات اقتصادی وجود دارد، در فلان قسمت فاجعه بسیار سختی وجود دارد، با این‌ها هیچ چیزی حاصل نمی‌شود. به سوی حقیقت و جدیت بیایید. ترکیه در فاجعه عمیقی فرو رفته است و رفته رفته فاجعه در حال بدتر شدن است. در واقع این‌گونه ادامه نمی‌یابد. آن همه ظلم آن را منفجر می‌نماید. نباید کسی فکر کند که این‌ها متوقف می‌شود. در عوض باید فریاد برمی‌آوردند. برای مثال باید حمایت زیادی را از مردان یانارداغ انجام می‌دادیم. از هیچ‌ کس صدایی برنیامد. تا حدودی، کانال خودش نیز سعی کرد آن را به شکلی نشان دهد که ‘این، آن‌‌گونه هم نبود’. شرم‌آور است! یک بار او آن‌چه را که ما انتظار داشتیم بر زبان آورد. فردی شجاع است، به آرمان خود وفادار می‌ماند و بدون تردید به زندان رفت.

ترکیه به چنین قهرمانانی نیاز دارد. به ژان پل سارترها نیاز دارد. سارتر با مواضع خود جنگ اشغال‌گری فرانسه را در الجزایر متوقف کرد. ترکیه به چنین صدای دلیر، متفکر، روشن‌فکر و یک دموکرات واقعی نیاز دارد. در شرایط امروز، ترکیه برای نجات از این جنگ بی‌پایان و خطرناک نیازمند دموکراتیزه شدن است، برای خود احترام قایل باشد و جامعه برای آن‌که جایگاه روشن‌تری به دست آورد، به صدای شجاعی نیاز دارد. باید چنین شود.

چنین انتظاری داشتیم. این را مهم و معنادار می‌دیدیم، اما به خاطر این تا کی این امر ادامه خواهد داشت؟ آیا می‌تواند به سارتر تبدیل شود؟ آیا چنین حامی خواهد بود؟ اگر دقت کنید، آشکار است که در فاشیسم

آ.ک.پ-م.ه.پ یا فاشیسم ائتلاف جمهور طیب اردوغان از طریق منع ظلم و تروریسم ارعاب زیادی وجود دارد. من را نبرند، اهرچه می‌شود مشکلی نیست فقط ز من دور گردند... باید این (افکار و مواضع) از بین بروند و از آن عبور کرد.

حقیقت رهبر آپو مانند یک کاغذ تورنسل است

به ویژه احزاب چپ، سوسیالیست و نیروهای دموکراتیک انقلابی باید رهبری این امر را بر عهده بگیرند. چگونه ممکن است بی آن‌که ما و امرالی را ببینند، در ترکیه سیاست کنند و دنبال ترکیه‌ای دموکراتیک باشند؟ بدون دیدن حقیقت آشکار، نسل‌کشی کننده، فاشیست و کولونیالیستی که در برابر امرالی وجود دارد، بدون این‌که در برابرش بیاستند، بدون آن که آن را برکنند، دموکراسی از کجا به ترکیه می‌آید، چگونه به آزادی دست خواهند یافت؟ این دشوار است. سوسیالیسم چگونه به ایجاد می‌شود؟ هرگز بوجود نمی‌آید. همگان باید این را بدانند. همیشه گفته‌ایم، جامعه نیز گفت. کلید راه حل در امرالی است. برخورد با رهبر آپو و حقیقت رهبر آ‌پو مانند یک برگه تورنسل است. به وضوح نشان واقعیت هر کسی را نشان می‌دهد. اکنون نیز آشکار می‌شود. چگونه طیب اردوغان بار دیگر ریاست جمهوری را بدست آورد؟ به خاطر آن سکوت و بی‌موضعی بود که توانست آن را به چنگ بیاورد. تا زمانی که این وضعیت باقی بماند آن را تساحب خواهد کرد.هرکسی باید این را بدانند و خود را مورد بازخواست قرار دهد. بنابراین، موضع درست را دنبال کنید و خود را سازماندهی کنید. سپس مبارزه صورت می‌گیرد و حاکمیت سقوط خواهد کرد. این بسیار ناعادلانه و غیرقانونی است. می‌ترسد. چون ترسیده است

دستگیرش کردند. اگر یکی دو نفر دیگر هم به سخن درآیند مجبور می‌شود سیستم امرالی را نابود کند. نمی‌توانند ادامه دهند. به سبب این‌که خیلی از او می‌ترسیدند، خیلی سریع سعی کردند او را سرکوب کنند، سعی کردند صدای مردان یانارداغ را ساکت کنند. بنابراین بسیار ضعیف هستند. اگر قوی بودند دست به چنین عملی نمی‌زدند. به سبب ضعیف بودن، به رهبر آپو فشار می‌آورند. رفقا را شکنجه می‌کنند. در گذشته در امرالی چه چیزی صورت گرفت؟ همه نوع ظلم فشاری را انجام دادند. این‌ها را می‌دانیم. این به خاطر حقیقت است. هر وقت بر آنان فشار وارد شود، شکست می‌خورند، م‌خواهند از این طریق عمرشان را طولانی کنند، اما فایده‌ای ندارد، شکست می‌خورند!

صد سال است که کوردها در برابر نسل‌کشی که از لوزان آغاز شد مقاومت می‌کنند

همگان با معاهده‌ی لوزان آشنا هستند، مدام مورد بحث است، در ۲۴ جولای ۱۹۲۳ امضا شد. راه را برای تأسیس جمهوری ترکیه هموار کرد، این معاهده به مشروعیتی‌ برای نسل‌کش کردن کوردها و انکار از موجود کوردها تبدیل شد، این معاهده نسل‌کشی کوردها را به عملی کرد. البته

 نتیجه جنگ جهانی اول بود، انگلیس و فرانسه از خود ابتکار عمل داده و با دولت کمالیست آن زمان متحد شدند. در واقع قبل از لوزان، معاهده سیور و آتش بس موندروس وجود داشتند، جنبش کمالیستی بر آن تاثیر گذاشت، انگلیس و فرانسه را مجبور به امضای معاهده لوزان کرد، کدام بند آن زمان امضا شد، با حمایت چکسی انجام شد؟

تحت فرماندهی کاظم قرابکر بخشی از ارتش عثمانی باقی مانده بودند، در دریای ایجه برخی چیزهای دموکراتیک وجود داشت... مانند ادهم‌ جرکسی…اما نیروی پویای اصلی در آن زمان، نیروی خلق کورد در مقابل اشغال‌گر بود، در حقیقت هم خلق کورد بود، با حمایت کورد تشکیل شد، چنین برخورد کردند که همه را در خود جای می‌دهند و باهم متحدشان می‌کنند تا امضای معاهده لوزان، اما پس از امضای معاهده، مرحله دولت-ملت فردی یعنی دولت فردی آغاز شد، دولت بر این اساس و سیاست تاسیس شد.

سپس شروع به انحلال نیروهای آنادول که از دست اشغال‌گر آزادشان کرده بودند و موفق شده بودند، یکی پس از دیگرا را کشتند، انحلال کاظم قرابکر نیز به همین صورت بود، اجازه ندادند مصطفی صوبحی‌لر به کشور برگردد، حملات بیشتری را علیه کوردها انجام دادند، بار دیگر معاهده‌ی ملی را برعکس کردند، آماسیا به طور کامل ویران شد. قانون اصلی ۱۹۲۱ در مورد حق اتونومی کوردها نیز نادیده گرفته شد. همچنین اظهارات مصطفی کمال نیز در این رابطه نادیده گرفته شد. سپس با حمایت بین‌المللی مرحله جدیدی از نسل‌کشی در باکور، روژآوا، باکور و روژهلات کوردستان این اتفاق افتاد. خلق کورد صد سال است که زیر این حمله قرار دارند و ۱۰۰ سال است که در برابر حملات فاشیستی، نژادپرستانه و نسل‌کشی اشغال‌گران مقاومت می‌کنند، مقاومتی دلیرانه و قهرمانه‌ انجام می‌دهند، صدها هزار بلکه میلیون‌ها شهید بخشیدند. نیمی از این مقاومت در بخش‌های مختلف تحت رهبری‌های مختلف انجام شده است، نیمی دیگر توسط رهبر آپو و پ‌.ک‌.ک رهبری بوده است. پ.‌ک‌.ک و رهبر آپو رد خود را در ۵۰ سال گذشته به جا گذاشته‌اند، مقاومت به رهبری رهبر آپو رد خود را بر جای گذاشته است.

معاهده لوزان چگونه شکل گرفت؟ کورد را به یک موضوع تجاری تبدیل کردند، یعنی در مورد مسائل کرکوک و موصل بحث شد، در راستای منفعت خود و براساس خلق کورد و نسل‌کش کردنش معاهده را امضا کردند، در پایان بر انحلال خلق کورد در سیستم انکار و نسل‌کش توافق کردند، سپس کوردستان را تقسیم کردند، این معاهده واضح است.

اردوغان درصدد است تمام ناتو را برای نسل‌کش کردن خلق کورد متقاعد کند

ما در صدمین سالگرد این معاهده قرار داریم، دولت اردوغان و ائتلاف جمهور اعلام کرده‌اند که قرن دوم "قرن ترکیه" خواهد بود، می‌خواهند همان ذهنیت و سیاست را دنبال کنند، یعنی این‌که می‌خواهند همان سیستم را ادامه داده و لوزان را تازه کنند. این واقعیت پشت پیوستن سوئد به ناتو قرار دارد، می‌خواهد ناتو این وضعیت را بپذیرد، در جریان روند لوزان ۱۰۰ سال پیش، نقطه مذاکره شامل موصل و کرکوک بود، اکنون عضویت سوئد در ناتو همان نقطه است… اردوغان این مسئله را به ‌کارت پیروزی بخش تبدیل کرده اسا، می‌خواهد همه‌ی اعضای ناتو را در مورد این متقاعد کند: تجدید لوزان، موافقت برای نسل‌کش کردن کوردها، به نام مبارزه با تروریسم حمله‌ی نسل‌کش کردن کوردها اجرا شود، ناتو از نظر سیاسی و نظامی از ترکیه حمایت کند، هیچ کس با آن مخالفت کند، همگان با این موافق باشند، همگان بر اساس لوزان عمل کنند، این نیز حمایتی است برای نسل‌کشی کورد، با این کار در جنایات دولت ترکیه علیه خلق کورد سهیم خواهند بود، این خواسته‌اش است! مذاکرات به شرح است. مگر قانون ضد دموکراتیک وجود دارد، برخی از کوردها هستند که گفته می‌شود بازگردانده می‌شوند یا نه، چنین بحثی در میان است، واقعا این‌ها خالی هستند! این حقیقت است.  بر این اساس مذاکرات و سازش‌هایی وجود دارد، دولت اردوغان می‌خواهد سوئد و ناتو را مجبور به انجام این کار کند، مسئله این‌گونه است.

می‌خواهد از طریق مذاکره امور لوزان را به ناتو منتقل کند

اگر این امر اتفاق بیفتد، ناتو جایگزین لوزان می‌شود، امور معاهده لوزان به ناتو منتقل می‌گردد. ناتو در حال حاضر همین کار را انجام می‌دهد، وضعیت به سطح انکار و نسل‌کشی کوردها برمبنای ناتو در قرن دوم خواهد رسید، نسل‌کشی کوردها را اجرا کرده و به مرحله‌ی نهایی خواهند رساند، این هدف دولت ترکیه است، مذاکرات بر این اساس است، مذاکرات در رابطه با کورد حول و حوش این چارچوب است، باید همگان این را بدانند.

آیا ناتو آن را می‌پذیرد؟ ناتو تعداد زیادی اعضا دارد، آیا آن‌ها با پذیرش ذهنیت و سیاست‌های فاشیستی دولت ترکیه در آن شرکت خواهند کرد؟ ناتو به نیرویی ویرانگر تبدیل خواهد شد؟ آیا اتحادیه اروپا با ذهنیت و سیاست فاشیستی تشکیل خواهد شد؟ آیا سوئد این را می‌پذیرد؟ ابتدا گفتیم نباید این کار انجام شود، اما خیلی مذاکره کردند، فشارها و تهدیدهای زیادی وجود دارد.

برای مثال، وقتی این چیزها زیاد بود، در سوئد قرآن سوزانده شد، آ.ک.پ و ترکیه پشت این قضیه هستند. مشابه قتل اولوف پالم در ۲۸ فوریه ۱۹۸۶ در ساعت ۱۰ شب؛ با این حال روزنامه‌های ترکیه ساعت ۶ صبح نوشتند “آیا قاتل آپوست؟” ما هم می‌دانیم که اعضای ترکیه پشت این کار بودند، تماما کار آن‌ها نبود، ولی آن‌ها مشارکت داشتند. هاکان فیدان همچنان این کارها را انجام می‌دهد. به هر حال می‌خواهند ابتدا از سوئد شروع کنند. تا سوئد و ناتو را برای پذیرش خواسته هایشان تحت فشار قرار دهند. از آن‌جایی که ما تشخیص داده‌ایم که سیستم امرالی قابل اجرا نیست، رهبر آپو باید به آزادی جسمانی خود دست یابد. هیچ قانون اروپایی یا آمریکایی نمی‌تواند این را ادامه دهد. هیچ جا قابل قبول نیست. هر کس دیگری به جز رهبر آپو بود، آن‌گاه سیستم جهانی با آن مقابله می‌کرد، اما وقتی موضوع در رابطه با کوردهاست، همگی سکوت می‌کنند، این تا کی ادامه دارد؟ کوردها این را افشا می‌کنند و با آن مبارزه می‌کنند، صداهای مخالف زیادی با دولت اردوغان در کوردستان و ترکیه وجود دارد. یعنی ۷۵٪ درصد خلق کورد دولت اردوغان و ائتلاف جمهور را رد می‌کنند، دولت اردوغان دولت کورد و کوردستان نیست، چرا اروپا سکوت کرده است؟ هر جای دیگری این اتفاق افتاده بود، هر کاری انجام می‌دادند، اکنون این حکومت مردود است، به کوردها ظلم می‌کند، قطعا در امرالی نیز نسل‌کشی است اگر همه سکوت کنند، آن‌گاه ذهنیت و سیاست خود را بر ناتو نیز تحمیل خواهد کرد، این بسیار واضح است.

کمیته‌ای در بلژیک بیانیه‌ای را قرائت کرد، تصمیمات قبلی دادگاه اعلام کردند: “ما هیچ خطری نمی‌بینیم”. سال ۲۰۰۲ اتحادیه‌ی اروپا پ.ک.ک را در لیست تروریستی قرار داد، چه کسی آن را درخواست کرد؟ دولت ترکیه! آتش بس وجود داشت، دنبال راه حل می‌گشتند، در زمان دولت اجاوید، در این مورد از اروپا خواستند که پ.ک.ک را در لیست ترور قرار دهد و این مورد تایید شد، دیگر حقوق بشر اروپا چیست؟

انواع کشتارها و نسل‌کشی‌ها را وقتی کوردها مبارزه نمی‌کردند انجام دادند، اکنون قادر به انجام کارهای زیادی نیستند، دوستانی وجود دارد، در همه جای دنیا افراد شریفی وجود دارد. رهبر آپو با تلاش و ارزیابی و نظرات خود سیستم امرالی را در هم شکست، با این عمل به تمام دنیا رسید، به روشن‌فکران، هنرمندان، کارگران، دهقانان و زنان رسید، حقیقت را نشان داد، حقیقت خود را به آنان نشان داد، از این رو همگی کمی روشن‌تر شدند، اندکی بر آنان فشار وارد می‌کنند.

معتقدیم که ناتو این تحمیل را نخواهد پذیرفت

در واقع، این مایه شرمساری ائتلاف ناتوست، چه اتفاقی می‌افتد، بعضی از افراد سوئد مخالف این هستند، پ.ک.ک به این کار تشویقش می‌کند، چه ارتباطی به این موضوع دارد؟ پ‌.ک‌.ک با عضویت سوئد در ناتو مشکلی ندارد، بگذار هر کاری می‌خواهد انجام دهد، اما نباید بروی کوردها باشد، نباید نسل‌کشی کوردها را به کارت مذاکرات تبدیل کند، تنها درخواست ما این است. گفته می‌شود اروپا و سوئد و ناتو نباید در کار دولت اردوغان در کوردستان مشارکت کنند، این حقیقت است، چرا می‌خواهند حقایق را پنهان کنند؟ این فریب است، ربطی به حقیقت ندارد، آن‌ها مذاکره می‌کنند، جنگ بر سر منافع است، از ترکیه چه چیزی به دست می‌آورند؟ ترکیه در ازای آن چه خواهد داد؟ همان‌طور که می‌دانید، قبلا نماینده‌ی آمریکا در روژآوا بود، روزنامه‌ها از منافع و هماهنگی با ترکیه می‌نوشتند، زمانی که روزنامه‌ها در این رابطه مطلبی می‌نویسند، یعنی چنین وضعیت خطرناکی وجود دارد. نشست ناتو برگزار می‌شود، ما معتقدیم که نه تنها در سوئد بلکه در ناتو نیز احساسات جریحه‌دار  می‌شوند، این تحمیل را نمی‌پذیرند، همچنین چیزی به سوئد تحمیل نمی‌شود! این برای کل ناتو صدق می‌کند، اگر چنین کاری را انجام دهند، در دنیا موقعیت‌هایی را به دست می‌آورند، اما اگر چنین نکنند، آن زمان به خاطر سیاست و ذهنیت ترکیه باید نگران این موضوع بود. همچنین در رابطه با آمریکا و اروپا، کی و کدام دیکتاتوری فاشیستی باقی مانده است، وضعیت ۷۰-۸۰ سال قبل چگونه بود.

مقاومت بزرگ زندان‌ها در سال ۱۹۸۲ در دوره‌ی دوم پ.ک.ک آغاز شد

کوردها صد سال است که در مقابل معاهده لوزان مقاومت می‌کنند. در آمد، العزیز، بینگول و بدلیس به رهبری شیخ سعید مقاومت کردند، سپس در سرحد مقاومت کردند، سپس در روژهلات و باشور کوردستان مقاومت کردند؛ در پنجاه سال گذشته، پ‌.ک‌.ک این مقاومت را به دست گرفت، رهبر آپو مقاومت جدیدی برای آزادی تدارک دید، از مقاومت‌های قبلی درس گرفت، سعی کرد بر نقاط ضعف غلبه کند. بر این اساس، ۵۰ سال مقاومت بی‌امان آن را به مقاومتی شکست ناپذیر تبدیل کرد. این بسیار مهم است. ۵۰ سال گذشت، ۵۰ سال است که چنین مقاومتی را انجام می‌دهیم‌. اولین بار است که چنین اتفاقی در تاریخ کوردستان رخ می‌دهد.

در تاریخ مقاومت پ.ک.ک دوره‌های مهمی وجود دارد. اولین آن ظهور رهبر و تحکیم حزبی است، این مبنای ذهنیت مقاومت بود، مقاومت علیه ذهنیت و سیاست نسل‌کشی کولونیالیستی ضد کورد سر برآورد. چرا مبارزات قبلی موفقیت آمیز نبودند، آن را ارزیابی کرد و مقاومت جدیدی را تدارک دید.

دوره‌ی دوم در سال ۱۹۸۲ با مقاومت بزرگ زندان‌ها آغاز شد، مقاومت مظلوم و خیری راه را برای آن هموار کرد. این مقاومت، توانست مقاومت روزه‌ی مرگ را در ۱۴ جولای به پیروزی ایدئولوژیک ختم کند. این همانند یک فراخوان برای از اعضای حزب و نیروهای گریلا برای بازگشت به سرزمین بود. فراخوانی هرچه بود، باید مقاومت انجام می‌شد، این مبنای خودانتقادی بود. رفیق خیری گفت: “بگذار روی قبر من بنویسند من مدیون شما هستم”. این تولد مقاومت بود، فراخوانی برای موجودیتی آزاد، دانش، اراده، مقاومت، قهرمانی و فداکاری بود. از این رو پ.ک.ک اصرار ۱۴ جولای را اصرار بر شکوه ملی اعلام کرد و ۱۴ جولای را روز شکوه ملی معرفی نمود. با این تصمیم، تاریخ گم شدن کوردها زیر عنوان کولونیالیزم به پایان رسید و تاریخ موجودیت آزاد آغاز شد. این یک تصمیم بزرگ بود. این یک ارزیابی و تشخیص چند منظوره بود، یک روش ابتکاری بود. همان‌طور که رهبر آپو می‌گفت برای نشان دادن خط‌مشی حزب یک اقدام کافی بود و بر این اساس، یک مقاومت بزرگ صورت گرفت و به موفقیت رسید که یکی از بزرگترین مقاومت‌های تاریخ است.

مقاومت ۱۴ جولای ۴۱ سال است که حکم کننده است

لنین گفته است، اندازه و معیارهای اصلی هر فعالیتی را تاثیر آن را بر دشمن تعیین می‌کند. اگر این درست باشد، پس دشمنان خود را باور کنید، این اقدام بسیار بزرگ است. مقاومت روزه‌ی مرگ بزرگ در ۱۴ جولای از هر نظر یک اقدام بزرگ است، زیرا چنین تاثیری داشت. کنعان اورین به جنایات خود اعتراف کرد و گفت: "من نمی‌توانم موفق شوم، آن‌جا، شما نمی‌توانید آن افراد را از دانش و هدفشان دور کنید، حتی اگر سرشان را ببرید".

اردوغان فاشیست به درگاه این مقاومت رفت و در ضعیف‌ترین دوره‌اش، گریه کرد و گویی که شِکوه می‌کرد، ما این را می‌دانیم. می‌خواست از آن‌جا نیرو دریافت کند. مقاومت بزرگ ۱۴ جولای، چنین مقاومتی است.

۴۱ سال است که امضایش بر تمام تحولات بوده است، بنابراین روزه‌ی مرگ بزرگ در ۱۴ جولای بزرگترین ضربه را به معاهده لوزان در ۲۴ جولای ۱۹۲۳ وارد کرده است. هر دو در جولای اتفاق افتاد. در روزه‌ی مرگ بزرگ تصمیم بر ساخت کورد آزاد صادر شد، در برابر کسانی که در یکی از روز جولای تصمیم به نسل‌کشی کوردها گرفته بودند، این بزرگترین تصمیم در تاریخ بود، ۴۱ سال حکم کنده است. هنوز هم همگان تحت این فشار هستند. جامعه به سبب آن زنده است، باید این را ببینیم و درک کنیم.

بر این اساس وارد ۴۲مین سالگرد می‌شویم، من به این تصمیم درود می‌فرستم، که روز شکوه ملی خلق کورد است. همچنین در ۴۱مین سالگرد آن، به این مقاومت درود می‌فرستم. یاد و خاطره‌ی شهدای مقاومت بزرگ، محمد خیری دورموش و کمال پیر و عاکیف یلماز و علی چیچک را با سپاس و احترام گرامی می‌دارم. آنها حقیقتی هستند که زندگی می‌کنند. ۴۱ سال است که ما را رهبری می‌کنند. راه را به ما نشان می‌دهند. روش و تاکتیک مبارزه پ.ک.ک را نشان دادند. این را نشان دادند، انسان می‌تواند در سخت‌ترین شرایط مبارزه کند و موفق شود. روش فداکاری را ایجاد نمودند. این اقدام سرشار از علم، ایمان و مسئولیت بود. خلق کورد، زنان و جوانان را بر این مفاهیم آموزش دادند. رهبر آپو این مقاومت را ارزیابی و بررسی کرد. در نتیجه، مقاومت بزرگی در برابر لوزان شکل گرفت. وضعیتی مهم و یک پیشرفت بزرگ بود. باید این‌گونه آن را ارزیابی کنیم. روحیه فداکاری ۱۴ جولای را مبنای ۴۲مین سالگرد آن، به عنوان جنبش و خلق قرار می‌دهیم، بیشتر به سوی مقاومت و پیروزی ۱۴ جولای می‌رویم‌. ما خود مورد بازخواست قرار دادە و خود را تازە کردە و آموزش می‌دهیم.

روحیه فداکاری ۱۴ جولای با گریلا به اوج خواهد رسید

تصمیم ۱۴ جولای با اقدام روزه‌ی مرگ حکم خود را اجرا کرد. نیازی به ارزیابی از سوی هیچ کس دیگری نیست: آغاز چیزی شد و به یک فراخوان تبدیل شد. رهبر آپو و فرماندهی حزب و گریلا به این فراخوان پاسخ دادند. شالوده عملی قوی آن منشأ یورش ۱۵  اوت ۱۹۸۴ شد. سپس در دهه‌ی ۱۹۹۰، خلق با رهبری زنان قیام کردند، این نیز گام ملت دموکراتیک بود. این را انقلاب احیای ملی نام نهادیم. همچنین آغاز انقلاب آزادی زن، یک گام بزرگ بود. این مقاومت در ۱۲ سپتامبر رژیم نظامی فاشیست را شکست داد ذهنیت و سیاست معاهده لوزان در اواخر دهه‌ی ۱۹۹۰ با توطئه‌ی‌ بین‌المللی مورد حمله قرار گرفت. همچنین مبارزه بزرگی برای آزادی در برابر توطئه‌ی بین‌المللی وجود دارد، ۲۵ سال است رهبری مقاومت امرالی ادامه دارد. رهبر آپو از طریق تغییر پارادایم خط‌مشی سیاسی-ایدئولوژیک به بهترین وجه به بیان مبارزه‌ی آزادی پرداخت. روش و تاکتیک را توسعه داد و مقاومت در امرالی را عملی کرد. گریلا قهرمانانه به این مقاومت ادامه می‌دهد. همچنین زنان و جوانان نیز جنبش ما را رهبری می‌کنند. همچنین رهبری خلق ما را در هر چهار بخش کوردستان و خارج از آن را برعهده دارد. این دوره تا انقلاب آزادی روژآوا  ادامه داشت.

بعد از آن گریلا که روحیه‌ی ۱۴ جولای و خط‌مشی فداکاری را پایه و اساس خود قرار داده بود، به بزرگترین یگان اقدام سیاسی و نظامی علیه معاهده لوزان تبدیل شده است. روحیه‌ و خط‌مشی مقاومت ۱۴ جولای در زاپ و آواشین و متینا و چهار بخش کوردستان از طریق گریلا به حیات خود ادامه می‌دهد. این روحیه اکنون در اوج قرار دارد. ما آن را روح فداکاری آپویی می‌نامیم. بر این اساس، توسعه و دانش گریلایی و حفاظت جوهری وجود دارد. اکنون چنین مبارزه‌ای در جریان است.

دوره‌ی قبل، بدون اقدام اساسی گذشت. دشمن این‌گونه عمل نکرد. اما پس از این دوره مقاومت بزرگ گریلا ادامه یافت. به عبارت دیگر، گریلا نمایندگی خط‌مشی و روحیه ۱۴ جولای را عهده‌دار است و مبارزه بزرگی را برای آزادی از بند لوزان پیش می‌برد. این یک واقعیت قابل توجه است.

جنگ در کوهها و شهرهاست؛ مبارزات شدیدتر خواهد شد

مرکز فرماندهی مان نتایج ماه گذشته را اعلام کرده است. شورای رهبری ک.ج.ک اعلام کرد که تصمیم توقیف عملیات نظامی را از ۱۳هم ژوئن به‌پایان رسانده است. حملات دشمن تا آنزمان ادامه داشت؛ اما گریلا پاسخ حملات دشمن را بعد از آن داد. همچنین نتایج حملات اخیر دشمن مشخص است. استفاده از سلاح اتمی تاکتیکی و سلاح شیمیایی را افزایش داده است. در ماه ژوئن حدود ۳ تا ۴ هزار بار بمباران انجام شده است. دشمن حملات بسیار انجام می‌دهد و گریلا قهرمانانه مقاومت می‌کند؛ ضرباتی متعددی به دشمن زده‌ایم و شهید نیز داشته‌ایم.

بدین منظور با احترام و قدردانی؛ یاد همه رفقایی که در مقاومت علیه حملات فاشیسم آ.ک.پ-م.ه.پ شهید شده‌اند را گرامی می‌دارم. این شهیدان نماینده مقاومت قهرمانانه‌اند. از این پس حقیقت را ترویج می‌کنند و این باور ماست.

وضعیت جنگی خطرناکی در جریان است. دشمن یورش می‌آورد اما نیروی مبارزاتی ما برای انتقام نیز هست. گریلاهای آزادی کوردستان این نقش را برعهده دارند. این جنگ در مناطق حفاظتی مدیا و در همه مناطق استراتژیک باکور کوردستان در جریان است. حالا این درگیری‌ها به شهرها و شهرک‌ها رسیده است. تحرکات مهمی در شهرها جریان دارد. مبارزه فعالین ه.ب.د.ه و ی.پ.س با حمایت جوانان در جریان است. این مسئله با دستور پایان‌دادن به توقیف عملیات نظامی؛ بیشتر به‌چشم میاید. عملیات موفقی انجام گرفت. از خواکورک تا بوتان، از متینا تا مناطق مشخص باکور ما این عملیات‌های موفقیت‌آمیز را تبریک گفتیم. به مبارزین شهرها و شهرک‌ها تبریک می‌گوییم.

فاشیسم حتی به کسانی که با زبان کوردی آواز می‌خوانند؛ حمله می‌کند. به کسانی که می‌خواهند با آزادی زندگی کنند؛ به کسانی که حقشان را می‌خواهند؛ حمله می‌کند. نسل‌کشی در همه جا هست؛ فشار و ستم در همه جا هست، زندان‌ها پرند. ما به سالیاد ۱۴ جولای نزدیک می‌شویم. با روحیه‌ی ۱۴ جولای ایستاده و رزمیده و زندگی می‌کنیم. آنها پیشروان الهام‌بخش این موقعیت هستند. اما فاشیسم آ.ک.پ-م.ه.پ مانند دیکتاتوری فاشیستی ۱۲ سپتامبر؛ حمله می‌کند و درصدد خفه‌کردن بشریت و انقلاب زندان‌هاست. مبارزه گریلا و حفاظت مشروع از خود علیه این رویکرد جنایتکارانه گسترش می‌یابد. مبارزات خلق شدت پیدا می‌کند. ما به این باور داریم. لذا بازهم با احترام تمام یاد شهیدان را گرامی می‌دارم و به مقاومت گریلا و حفاظت مشروع درود می‌فرستم.

لوزان و ذهنیت نابودگرا نابود می‌شود

در یازدهمین سالیادش؛ به انقلاب آزادی روژآوا درود می‌فرستم. برای شمال و شرق سوریه که این انقلاب را توسعه دادند آرزوی موفقیت دارم و با احترام و قدردانی یاد همه شهدای این انقلاب بزرگ را گرامی می‌دارم.

این انقلاب علیه داعش جنگید و بشریت را از شر داعش محفوظ کرد. حدود ۱۰ سال گذشته است. حالا می‌گوییم که تبهکاران را دادگاهی می‌کنیم. در واقع هر روز محاکمه می‌شوند. فعالیت و مبارزات آنان یک دادگاه بود؛ اما می‌توان اقدامات بسیاری برای آشکارکردن مجرمین و همدستان آنان انجام داد. این مهم و باارزش است. انقلاب روژآوا یک ضربه‌ی کشنده بر پیمان‌نامه لوزان بود. از این منظر با باشور کوردستان متفاوت است.

باشور کوردستان با اداره‌ی فعلی‌اش؛ گزارشی است از بخش پنجم سیاست و ذهنیت نابودگرای کوردها در خود کوردستان؛ به‌عنوان ادامه‌دهنده‌ی پیمان لوزان که قرار است به بخشی از ناتو تبدیل شود. این مشخص است. اداره پ.د.ک در باشور کوردستان نیروی پنجم است.

این شک و بحث لازم ندارد. اما آیا روژآوا نیز چنین است؟ شمال و شرق سوریه چنین است؟ نه‌خیر چنین نیست. روژآوا انقلابی است بر اساس الغای قرارداد لوزان. چند روز پیش در آنجا درباره چگونگی حذف آثار لوزان گفتگو کردند. این مهم و ارزشمند بود. به‌هرحال در روزهای آینده گفتگوی دیگری انجام خواهد شد. در خارج از کوردستان نیز برگزار شده و بیانیه صادر می‌کنند. کوردها خواهان آزادی و استقلال خویشند؛ برپایه اساس اتحاد دموکراتیک با سایر خلق‌ها. در سالیاد لوزان می‌گوییم: دیگر بس است!