کاراسو با بیان اینکه مسئلهی اصلی که باید مورد بحث قرار گیرد، نه «کنگره برگزار شود، مبارزهی مسلحانه متوقف شود»، بلکه سؤالات «دولت چه اقداماتی انجام خواهد داد؟ چگونه با به کارگیری مجلس، زمینهی سیاسی و حقوقی را ایجاد خواهد کرد؟» است، گفت: «برای رسیدن چنین روندی به مراحل معین و توسعهی آن، مداخلهی مجلس ضروری است. بدون مداخلهی مجلس و بدون اتخاذ تصمیمات مهم، چگونه این امر ممکن خواهد شد؟ سخنان کدام وزیر و کدام فرد چه معنایی خواهد داشت؟»
کاراسو با اشاره به رویکرد دولت نسبت به اپوزیسیون، خاطرنشان کرد که این امر از همان ابتدا این روند را با مشکل مواجه میکند و گفت: «اگر دولت آکپ، ائتلاف آکپ-مهپ واقعا نیت حل مسئلهی کورد را داشته باشد و بخواهد آن را بر اساس خواهری-برادری ترک و کورد حل کند، چه کاری باید انجام دهد؟ باید تشکر کند و اپوزیسیون را در این روند مشارکت دهد. اگر چنین چیزی در دنیا اتفاق میافتاد، هر دولتی همین کار را میکرد. برخلاف تمام نمونههای موجود در جهان، آنها میخواهند اپوزیسیون را از بین ببرند.»
مصطفی کاراسو کنفرانس اتحاد ملی و موضع مشترک کوردها در روژاوای کوردستان که چهار روز پیش برگزار شد را مثبت ارزیابی کرد. از سوی دیگر، او بر اهمیت نقش مردم کورد در دفاع از خود، ایجاد اتحاد و همچنین ایفای نقش در دموکراتیزاسیون سوریه تاکید کرد.
کاراسو برای روز کارگر، اول ماه می که فردا جشن گرفته میشود، از تمام کوردها خواست تا به میدانها بیایند. کاراسو با اشاره به گسترش هرچه بیشتر زمینهی اجتماعی اول ماه می، گفت: «زیرا مدرنیتهی سرمایهداری دیگر دشمن تمام جامعه شده است. یک واقعیت مدرنیتهی سرمایهداری دشمن بشریت و یک نظام سرمایهداری وجود دارد که نه تنها کارگران، بلکه تمام جامعه و فرهنگ را فاسد و نابود میکند و هیچ ارزش انسانی و اجتماعی باقی نمیگذارد. مبارزه علیه سرمایهداری، تنها مبارزهی کارگران نیست، بلکه مبارزهی تمام انسانهاست. امسال باید اول ماه می را به عنوان مبارزهی دموکراسی خلقها، زحمتکشان و زنان علیه مدرنیتهی سرمایهداری دید.» او همچنین تاکید کرد که باید اول ماه می را به عرصهای برای طنینانداز شدن فراخوان صلح و جامعهی دموکراتیک رهبر آپو تبدیل کرد.
مصطفی کاراسو، عضو شورای اجرایی کنفدرالیسم جوامع کوردستان (کجک)، در یک برنامهی ویژهی پخش شده از شبکه تلویزیونی مدیا هابر شرکت کرد و به ارزیابی مسائل روز پرداخت.
سخنان کاراسو به شرح زیر است:
«ابتدا برای دوست عزیزمان، سری ثریا اوندر، شفای عاجل آرزو میکنیم. واقعا متأسف شدیم. او وظیفهی مهمی را بر عهده داشت و به خوبی و به حق آن را انجام میداد. در میانهی سنگینی چنین وظیفهی مهمی، با چنین وضعیتی مواجه شد. پس از عمل جراحی سری ثریا اوندر، تمام جامعه در ترکیه و کوردستان از او حمایت کردند. این مهم بود.
از یک جنبه، این میزان حمایت، حمایتی از ابتکار رهبر آپو در فراخوان صلح و جامعهی دموکراتیک است. یعنی دلیل این همه حمایت، تلاش او برای صلح و جامعهی دموکراتیک است. باید اینگونه به آن نگاه کرد. درست است، سری ثریا فردی شناخته شده و محبوب است، یک هنرمند است. اما همانطور که میدانید، بسیاری از هنرمندان و سیاستمداران ارزشمند دیگر نیز با چنین وضعیتی روبرو میشوند، اما در هیچ یک از آنها این میزان حمایت وجود نداشته است. این هم به شخصیت او مربوط میشود و هم به تلاش و وظیفهی تاریخی که بر عهده گرفته است. زیرا این وظیفه، نوعی تلاش مردم ترکیه برای رسیدن به دموکراسی و تلاش مردم کورد برای رسیدن به آزادی است.
یعنی او وظیفهی بسیار مهم و بزرگی را بر عهده دارد. به همین دلیل مورد حمایت قرار گرفت. از این منظر، این نشان میدهد که تلاش برای فراخوان صلح و جامعهی دموکراتیک رهبر آپو در واقع از حمایت اجتماعی گستردهای برخوردار است.
سری ثریا هنرمند، سینماگر و کارگردان خوبی است. همچنین نویسندهی خوبی است. او در واقع نویسندهای است که از زبان به خوبی و به طور مؤثر استفاده میکند. سخنرانیهای او نیز چنین است، مؤثر است. یعنی او انقلابی، دموکرات و سیاستمداری بالغ بود که میدانست چگونه با هر قشری صحبت کند و کجا چگونه رفتار کند. او فردی چند وجهی بود. او پس از سال ۲۰۱۳ نیز در مذاکرات امرالی شرکت کرد و گفتگوهای مهمی با رهبری داشت. یک یا دو بار به رهبری گفت: «من علاقهی زیادی به سیاست ندارم.» رهبری، سری ثریا را مورد انتقاد قرار داد. بله، پرداختن به فعالیتهای هنری مهم است. سیاست در ترکیه نیز مهم است. با در نظر گرفتن واقعیت ترکیه، رهبری با بیان اینکه بدون یک ترکیه دموکراتیک و بدون یک ترکیه که در آن اندیشهی آزاد وجود داشته باشد، نمیتوان هنر درستی خلق کرد؛ و از این منظر، برای اینکه هنر به بهترین و قویترین شکل انجام شود، حل این مشکلات سنگین در ترکیه ضروری است، او را تشویق کرد که در سیاست بماند. در غیر این صورت، سری ثریا رویکردی داشت که از سیاست دوری کند و فقط به هنر خود بپردازد.
اگر سری ثریا اوندر در سیاست ماند و پس از زندانی شدن دوباره به عرصهی سیاسی بازگشت، این نتیجهی توصیههای رهبری و گفتگوهای او با رهبری بود. او برای سخنان رهبری ارزش قائل بود و واقعا به رهبری احترام میگذاشت و برای او ارزش قائل بود. او دوست ما بود که همیشه میگفت اندیشههای رهبری او را بسیار رشد داده و افق دید او را بسیار گسترده کرده است.
از این منظر، فرزند خوبی از مردم ترکیه در حال حاضر از بیماری سختی رنج میبرد. البته او دوست بسیار خوبی برای کوردها نیز هست و به مبارزهی آزادی مردم کورد کمک میکرد. تمام انتظار و امید ما این است که او سلامتی خود را بازیابد و از همان جایی که رها کرده بود، به مبارزهی سیاسی خود برای دموکراتیزاسیون ترکیه و حل مسئلهی کورد ادامه دهد. البته ما معتقدیم که با حل این مسئله، او کمکهای قوی به هنر و ادبیات در ترکیه نیز خواهد کرد.
کنفرانس رم مهم بود
کنفرانس رم، نتیجهی کارزار آزادی برای رهبری است که سالهای طولانی ادامه داشته است. کنفرانسهای زیادی در مورد رهبری برگزار میشود. کنسرتها برگزار شده و پس از این نیز برگزار خواهد شد. از این منظر، کارزار آزادی برای رهبر آپو به مبارزه و تلاش تمام مردم، دموکراتها و سوسیالیستهای جهان تبدیل شده است. کارزار آزادی برای رهبری، امروزه مبارزهای است که بخشهای بسیار گستردهای از آن حمایت میکنند. اتحادیههای کارگری به ویژه در انگلستان نقش بسیار مهمی در توسعهی این مبارزه در این سطح داشتهاند. دوست ارجمندمان دوبینز (سیمون دوبینز، مدیر بینالملل اتحادیهی Unite the Union) از مسئولان آن نیز واقعا تلاش بسیار زیادی کرده است. ما همیشه از این تلاشهای آنها قدردانی و استقبال میکنیم.
کنفرانس رم مهم بود. نتایج کمپینهایی که تاکنون انجام شده بود، ارزیابی شد. از این منظر، اراده و عزمی برای توسعهی هرچه بیشتر کارزار برای (آزادی) رهبر آپو به وجود آمد. حتی بحثهایی در مورد پیشبرد همزمان مبارزه برای آزادی رهبر آپو و نامزدی او برای جایزهی صلح نوبل نیز صورت گرفت. ما از این منظر به همه کسانی که در این کمپین زحمت کشیدهاند، درود میفرستیم. آنها واقعا دوستان بسیار ارزشمند، بااصول و دارای ارزش هستند. آنها با دیدن و دانستن اینکه رهبر آپو چه جامعهگرایی است، چه سوسیالیستی است، چگونه از مبارزهی آزادی زنان و مبارزهی محیط زیست حمایت کرده و نه تنها برای آزادی و دموکراسی کوردها، بلکه برای تمام مردم خاورمیانه مبارزه کرده است، از چنین انقلابی حمایت و از او پشتیبانی میکنند.
زیرا رهبر آپو، دیگر انقلابیای است که برای آزادی تمام بشریت مبارزه میکند. حتی یک واقعیت رهبری وجود دارد که اندیشههای صحیح برای آزادی بشریت ارائه میدهد و در اندیشه و احساس پیشرو است. از این رو، رهبر آپو دیگر نه تنها رهبر آزادی و دموکراسی کوردها، بلکه رهبر آزادی و دموکراسی تمام بشریت شده است. این در آینده بیشتر درک خواهد شد. این تاثیر رهبری درک خواهد شد. در واقع، هنوز هم کمبود در پذیرش این قدرت فکری رهبری وجود دارد.
با بیان این، حمایت گسترده را نادیده نمیگیریم، اما میتوانست مؤثرتر باشد. تا حدودی به دلیل فشار مداوم دولت ترکیه و نشان دادن مداوم مبارزهی آزادی به عنوان یک جنبش تروریستی و فشار مداوم، محافل مختلف تا حدی از حمایت آشکار خودداری میکنند. در غیر این صورت، اندیشههای کنونی رهبری واقعا اندیشهای است که باید بسیار مورد ارزیابی و بحث قرار گیرد، یک پارادایم است.»
بیتفاوتی چپ در ترکیه ناشی از نگرش ناکافی و اشتباه به کوردهاست
در این زمینه، به ویژه نیروهای چپ و دموکراتهای ترکیه دچار یک نقص هستند. آنها باید پارادایم رهبر آپو را بهتر بخوانند، درک کنند و ارزیابی کنند. یک پارادایم و یک ایدئولوژی وجود دارد که توسط یک رهبر کورد مطرح شده است. از این نظر، میتوان گفت که برخی محافل به دلیل کورد بودن این رهبر، توجه لازم و کافی را نشان ندادهاند. البته میخواهم این را به عنوان یک انتقاد بیان کنم. در حالی که در سراسر جهان و خاورمیانه این همه توجه وجود دارد، این ضعف چپها و دموکراتها در ترکیه، در واقع نتیجهی نگرش ناکافی و اشتباه دولت ترکیه یا نگرش ناکافی به کوردها در ترکیه است.
اما در جهان اینگونه نیست. در جهان، در اروپا، از غرب تا آمریکا، از هند تا چین، تا استرالیا، همه جا کسانی که پارادایم رهبری را میشناسند، از آن حمایت میکنند. یعنی میخواهم بگویم؛ دورترین افراد سعی در یادگیری و پذیرش آن دارند. تمام دفاعیات رهبری به زبان ترکی است. یعنی کسانی که زبان ترکی میدانند، میتوانند پارادایم رهبری را بهتر یاد بگیرند و بر آن واقفتر شوند.
البته ما ضمن ارزیابی این کنفرانسها، آنها را به عنوان کنفرانسهایی برای گسترش پارادایم رهبری و مراحل آن میبینیم. ما گسترش تلاشهای مربوط به آن در سراسر جهان را به عنوان ابزارهای مهم میدانیم. به این مناسبت، یک بار دیگر به کسانی که این کنفرانس را آماده کردند، کسانی که از آن حمایت کردند و کسانی که آن را برگزار کردند، با احترام درود میفرستیم.
رهبر آپو سخنان خود را گفته است
روند آغاز شده بسیار مهم است. به آیندهی ترکیه و آیندهی خاورمیانه مربوط میشود. اهمیت آن را خودشان نشان دادند. گفتند: 'بیاید به مجلس و صحبت کند. بعد از آن حق امید به جریان میافتد. '
وقتی میگویند صحبت کند؛ یعنی اگر بگوید سازمان را منحل میکند و مبارزهی مسلحانه را رها میکند، حق امید به جریان میافتد. یعنی از این نظر تعهد کردند و قول دادند. این فقط سخن دولت باغچلی نیست، بلکه سخن دولت نیز هست. زیرا دولت نیز از موضع دولت باغچلی حمایت و آن را پذیرفت. در واقع آن فراخوان، فراخوانی بود که دولت باغچلی و اردوغان با هم برنامهریزی و آماده کرده بودند. رهبر آپو نیز در مدت کوتاهی پاسخ لازم را داد و گفت: 'اگر فرصت بدهید، میتوانم روند را به زمینهی حقوقی و سیاسی منتقل کنم. '
البته در اینجا کلیدواژه، انتقال به زمینهی حقوقی و سیاسی است. رهبر آپو این روند را اینگونه درک میکند. یعنی فراخوان برای ترک مبارزهی مسلحانه را به عنوان انتقال و آوردن آن به روند حقوقی و سیاسی درک میکند و رهبری با تاکید این را گفت. بعد از آن مذاکراتی صورت گرفت. رهبر آپو در ۲۷ فوریه فراخوان صلح و جامعهی دموکراتیک را اعلام کرد. اکنون رهبر آپو سخنان خود را گفته است. هر آنچه از رهبر آپو انتظار میرفت، او به صراحت و با فراخوان جامعهی دموکراتیک بیان کرد.
آیا یک دیدار باید ۴۰ روز بعد انجام شود؟
بلافاصله پس از آن، سازمان ما پکک نیز به صراحت اعلام کرد که الزامات این فراخوان رهبر آپو را برآورده خواهد کرد. بدون هیچ تردید و تفسیری، گفت و پذیرفت که الزامات آن فراخوان را برآورده خواهد کرد. پس از آن نیز هپگ اعلام کرد که فراخوان آتشبس را عملی خواهد کرد. اکنون در مقابل این وضعیت، چه کاری باید انجام میشد؟ باید فورا انزوای تحمیلی بر رهبر آپو برداشته میشد. چه اتفاقی افتاد؟ بیش از یک ماه، چهل روز بعد یک دیدار صورت گرفت. دیدار هیئت امرالی با رهبری در ۲۰ آوریل انجام شد. چنین روند و بحث مهمی، افکار عمومی نیز مدام منتظر آن هستند، مردم کورد نیز منتظر هستند. آیا یک دیدار باید ۴۰ روز بعد انجام شود؟ این خود نشاندهندهی رویکرد ناکافی و تردید دولت در این زمینه است. واقعا تا چه سطحی طبق گفتهی رهبر آپو وارد روند سیاسی و حقوقی خواهند شد؟ آیا زمینهی حل این مسئله بر اساس روند سیاسی و حقوقی را فراهم خواهند کرد؟ این طبیعتا شک و تردید ایجاد میکند. همانطور که افکار عمومی، مردم ما، نیروهای دموکراسی و همه این تردیدها را ابراز میکنند.
همه در مورد برداشتن یا برنداشتن گامها تردید دارند
از سوی دیگر، شهردار استانبول و بسیاری از افراد دستگیر شدند. با وجود این همه دستگیری و این همه فشار، چگونه روندی توسعه خواهد یافت؟ در چنین شرایطی، مردم طبیعتا و به طور برحق نگرانیها و تردیدهای خود را ابراز میکنند.
اما از طرف دیگر، با وجود گذشت زمان طولانی، یک دیدار انجام شد. قبلا با رئیس جمهور دیدار شده بود. آخرین دیدار با وزارت دادگستری بود. این نشان میدهد که میخواهند کارهایی انجام دهند. البته هنوز هیچ اقدام عملی وجود ندارد. ما این را فقط بر اساس وجود آن دیدارها میگوییم. اما هنوز هیچ اقدام عملی صورت نگرفته است. همین الان با وزارت دادگستری دیدار شده است. نتیجهی آن مشخص نیست.
فقط وزیر دادگستری گفته است: 'بررسی خواهیم کرد. ' در واقع اخیرا گلستان کوچییگیت نیز با بیان اینکه نباید به این دیدار زیاد اهمیت داد، آن را 'یک شروع' ارزیابی کرد. به نظر میرسد که آنها نیز در مورد اینکه آیا دولت و وزیر دادگستری گامی برخواهند داشت یا نه، تردید دارند. اما از طرف دیگر، طبیعتا اگر دیداری صورت گرفته است، خواستار انجام الزامات آن هستند. زیرا آنها مطالبات زیادی را مطرح کردهاند. در رسانهها منتشر شد و آنها اعلام کردند. بله، مناسب است. اما پیشنهادی مبنی بر تغییر و ایجاد شکل جدیدی برای این هیئتهای نظارتی وجود داشت. ما آن را صحیح نمیدانیم. نه در زمان ۱۲ مارس، نه در زمان ۱۲ سپتامبر و نه در هیچ زمان دیگری، در دورهای که فاشیستترین دیکتاتوریهای نظامی در ترکیه وجود داشت، چنین اقدامی صورت نگرفته است. دادگاهها حکم صادر میکردند؛ ۱۵ سال یا هر چقدر که بود؛ وقتی دوره تمام میشد، آنها را آزاد میکردند. در واقع وقتی دادگاه بود، در صورت نیاز به حسن رفتار، آن را اعمال میکردند یا اعمال نمیکردند. در واقع این را دادگاهها در روند دادرسی بر اساس نظر خود ارزیابی میکردند.
مهم این است که گامها بدون تعویق در روند برداشته شوند
اکنون این دیدارها انجام شده است. ما منتظر نتیجهی این دیدارها هستیم. منتظریم ببینیم چه نتیجهای خواهد داشت. از این نظر، تمام افکار عمومی منتظر و کنجکاو هستند. از این منظر، به راحتی میتوان گفت که دیدار انجام شده و در حال انجام است. برای ما و مردم ما مهم این است که گام برداشته شود. این کار باید بدون تعویق در روند انجام شود. زیرا رهبری سخنان خود را گفته است. سازمان نیز سخنان خود را گفته است. افکار عمومی نیز از این روند حمایت میکند.
بزرگترین حزب مخالف ترکیه، حزب جمهوریخواه خلق (جهپ)، که حتی در انتخابات اخیر بزرگترین حزب نیز بود، آشکارا از این روند حمایت میکند و میگوید باید از آن حمایت شود و به مجلس آورده شود. باید به مجلس بیاید. از این نظر، اگر مسئلهی کورد یا هر مسئلهی دیگری قرار است حل شود، باید به مجلس آورده شود. اگر حزب اصلی مخالف و دیگر احزاب آن را میپذیرند و میگویند: 'بیایید به مجلس بیاوریم و صحبت کنیم'، آنگاه دولت باید این کار را انجام دهد. اما تاکنون چنین چیزی ندیدهایم.
رهبری باید فعالانه در کنگره شرکت کند
در این معنا، مرحلهی کنونی روند چیست؟ یا آیا میتوان گفت که به مرحلهای رسیدهایم؟ وقتی از مرحله صحبت میشود؛ از طرف دولت فراخوانهایی وجود داشت. ما به این فراخوانها پاسخ دادیم. مهمترین فراخوانی که بر آن تاکید کردند چیست؟ فراخوان 'پکک کنگرهی خود را تشکیل دهد و خود را منحل کند' بود. به این پاسخ داده شد. رهبری در این زمینه فراخوان داد. ما نیز گفتیم که الزامات آن را برآورده خواهیم کرد. اما باید شرایطی فراهم شود که این کنگره به طور سالم برگزار شود. قبلا نیز گفتیم. بنیانگذار این حزب رهبر آپو است. در واقع خودشان نیز گفتند: 'رهبر بنیانگذار'. از این نظر، پکک قبل از تشکیل کنگره نمیتواند چنین تصمیماتی بگیرد. اگر کنگرهی پکک تشکیل شود و رهبری در آن شرکت نکند، باز هم نمیتواند چنین تصمیماتی بگیرد.
از این نظر، رهبری باید فعالانه در آن شرکت کند. این کنگره نیز کنگرهای نخواهد بود که یک یا دو روز طول بکشد. مشارکت رهبر آپو باید به اشکال مختلف صورت گیرد. ممکن است مستقیما در آن شرکت نکند، اما در حال حاضر امکانات زیادی برای مشارکت وجود دارد. فناوری آنقدر پیشرفت کرده است که رهبری میتواند چندین بار در چنین کنگرهای شرکت کند.
از این نظر، پکک یا جنبش اراده و رویکردی برای عدم برگزاری کنگره ندارد. اگر مشکلی پیش آمده، تاخیر رخ داده یا در حال رخ دادن است، دلیل آن این است که دولت الزامات چنین کنگرهای را به موقع برآورده نکرده است. باید اینگونه درک شود. تمام افکار عمومی نیز باید این را بداند. بله، همه باید بدانند. اگر رهبر آپو به طور فعال و مؤثر شرکت نکند، چنین کنگرهای برگزار نخواهد شد. تصمیماتی که رهبری در فراخوان خود ذکر کرده است، یعنی آن تصمیمات قابل اتخاذ نیستند. آن (اخذ این تصمیمات) فقط با مشارکت رهبری امکانپذیر است.
مسئول عدم انتقال به زمینهی سیاسی و حقوقی، دولت است
اکنون، طبیعتا ما هنوز خواهان توسعه و تعمیق این روند هستیم. رویکردهای رهبر آپو نیز چنین است. از این نظر، در رویکردهای ما، رویکردهای رهبر آپو و رویکردهای افکار عمومی و جامعهی کورد، هیچ چیزی که روند را با شکست مواجه کند وجود ندارد. برعکس، حمایت بسیار قوی از انتقال و تثبیت این روند در زمینهی حقوقی و سیاسی وجود دارد. حمایت افکار عمومی، حمایت جامعه، حمایت احزاب سیاسی و نیروهای دموکراتیک وجود دارد. حتی از سوی نیروهای بینالمللی نیز، از آلمان گرفته تا آمریکا، بسیاری از محافل از چنین روندی حمایت کردهاند. شرایط داخلی و خارجی مناسب هستند. پس اگر مسئلهی کورد، مسئلهی دموکراتیزاسیون ترکیه به زمینهی سیاسی و حقوقی منتقل نمیشود، اگر تصمیماتی که آن را به زمینهی سیاسی و حقوقی منتقل کند اتخاذ نمیشود، اگر مجلس برای انتقال به زمینهی سیاسی و حقوقی وارد عمل نمیشود، مسئول آن طبیعتا دولت است.
برای رسیدن چنین روندی به مراحل معین و توسعهی آن، مداخلهی مجلس ضروری است. بدون مداخلهی مجلس و بدون اتخاذ تصمیمات مهم، چگونه این امر ممکن خواهد شد؟ سخنان هر وزیری و هر فردی چه معنایی خواهد داشت؟ از این نظر، باید مجلس وارد عمل شود و تصمیمات در آنجا اتخاذ شوند. راه حلی که مجلس در آن نباشد، راه حل نیست. از این نظر، بله، ما نیز نیت و رویکردی داریم. گفتیم اگر شرایط فراهم شود، گامهای لازم را برخواهیم داشت. در این زمینه مشکلی وجود ندارد. مشکل این است که این دولت چه گامهایی برخواهد داشت؟ چگونه با به کارگیری مجلس، زمینهی سیاسی و حقوقی را ایجاد خواهد کرد؟ مسئلهی اصلی که باید مورد بحث قرار گیرد، این است. وگرنه میگویند: «کنگره برگزار شود، مبارزهی مسلحانه متوقف شود.» اینگونه امکانپذیر نیست. چه کار باید کرد؟ وقتی اینگونه شود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
اگر رهبر آپو چنین فراخوانی داده است، آنگاه آنها نیز باید الزامات آن را انجام دهند. در واقع پس از خواندن فراخوان صلح و جامعهی دموکراتیک رهبر آپو، دوست ارجمندمان سری ثریا اوندر تاکید کرد که همهی اینها به ویژه در صورت فراهم شدن زمینهی حقوقی و سیاسی امکانپذیر خواهد بود. او این را به صراحت بیان کرد.
هیئت دولتی در امرالی نیز اینگونه بیان شدن را تایید کرد. سری ثریا اوندر گفت: 'با اطلاع و تایید هیئت دولتی'، 'رهبر آپو گفت، اما آنها نیز تایید کردند. 'از این نظر، طبیعتا برای توسعهی این روند، دولت باید الزامات خود را انجام دهد.
چرا حملات به گریلا متوقف نمیشود؟
پس از فراخوان آتشبس ما، حملات به گریلا باید متوقف میشد. در واقع در سال ۲۰۱۳ بر آن تاکید شد. وقتی روند در سال ۲۰۱۳ آغاز شد، درگیریها و حملات متوقف شدند. اکنون میخواهند روند را به مرحلهای جدید و پیشرفتهتر منتقل کنند. پس چرا متوقف نمیشود؟ این در واقع رویکرد برخی محافل است که به دنبال پیروزی ارزان هستند. شما سالهاست که جنگیدهاید. در سال ۲۰۱۷ میگفتید: 'اثری از آنها باقی نخواهد ماند'، در سال ۲۰۱۸ میگفتید: 'باقی نخواهد ماند'، در سال ۲۰۱۹ میگفتید: 'باقی نخواهد ماند. 'نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که به اهداف خود نرسیدید و موفق نشدید.
اکنون برای اینکه خود را قهرمان ارزانقیمت جلوه دهند و بگویند: 'ما کار آنها را تمام کردیم، ما اینگونه و آنگونه کردیم'، این حملات را ادامه میدهند. رهبری فراخوان داد. هنوز از هلیکوپترها و هواپیماها به مناطق گریلا فراخوان 'تسلیم شوید' میدهند. به این بیشرمی نگاه کنید! صداقت کجاست؟ آیا این گریلا تسلیم شما میشود؟ این گریلا فدایی است. (آنها) فکر میکنند که رهبری روند را آغاز کرده و فراخوان داده است؛ اگر در این شرایط اینگونه عمل کنیم، گریلاها ممکن است تسلیم شوند. در واقع به دلیل همین طرز فکر، این جنگ نزدیک به پنجاه سال است که ادامه دارد. در واقع به دلیل همین طرز فکر، مسئلهی کورد به هیچ وجه حل نمیشود. باز هم فراخوان میدهند و میگویند: 'تسلیم شوید. ' به چه کسی؟ به فداییان... این قهرمانی ارزان است!
این همزمان خرابکاری در چنین روندی است. خرابکاری است. در چنین شرایطی ما نیز میتوانیم بگوییم: 'چه کار میکنید؟' فرمانده گریلا در مرکز هپگ میتواند بگوید: 'چه کار میکنند؟' میتواند موضع بگیرد. میتواند موضع متفاوتی اتخاذ کند.
از این نظر، طبیعتا گریلا به آنها میگوید: 'اگر اینگونه عمل کنید، فداییان در مقابل آن خواهند جنگید. تا آخر خواهند جنگید. هیچ جامعه و مبارزهای وجود ندارد که با حمله به آن نتیجه بگیرید. 'از این نظر، طبیعتا گریلا پاسخ خود را به آنها میدهد. اگر اینگونه ادامه دهند -صریحا میگویم- پاسخهای سختتری دریافت خواهند کرد.
اینگونه قابل قبول نیست! ما آتشبس اعلام میکنیم و عملیات برنامهریزی شده انجام نمیدهیم. شما در این شرایط بیایید و به تمام مناطق گریلا هر نوع حملهای انجام دهید. آیا این قابل قبول است؟ ما آتشبس کردهایم، اما شما میخواهید نابود کنید. اگر اینگونه شود، گریلا پاسخ سختتری خواهد داد. زیرا حمله در شرایط آتشبس، در واقع برنامهی نابودی است. طبیعتا گریلا در مقابل برنامهی نابودی تسلیم نخواهد شد و پاسخ لازم را خواهد داد.
ائتلاف آکپ-مهپ باید اپوزیسیون را در روند مشارکت دهد
به نظر ما، موضع اکثریت اپوزیسیون مثبت است. بله، جهپ در گذشته اشتباهات بسیار بزرگی مرتکب شده است. مرتکب جرم شده است. آنها راه را برای این قیمهای منصوب شده باز کردند. اکنون خودشان درگیر آن هستند. از این نظر، انتقادات بسیار زیادی در گذشته داشتیم. اما از این روند به بعد، موضع مدیریت جهپ مثبت است. میگوید: 'ما از این روند حمایت خواهیم کرد. 'میگوید: 'اگر مسئلهای برای کوردها وجود دارد، باید در چارچوب دموکراسی حل شود. 'همچنین میگوید که مسئله در چارچوب دموکراسی حل خواهد شد. میگوید: 'آنها به مجلس بیاورند، ما حمایت خواهیم کرد. '
اکنون اگر دولت آکپ، ائتلاف آکپ-مهپ واقعا نیت حل مسئلهی کورد را داشته باشد و بخواهد آن را بر اساس خواهری-برادری ترک و کورد حل کند، چه کاری باید انجام دهد؟ باید تشکر کند و اپوزیسیون را در این روند مشارکت دهد. اگر چنین چیزی در دنیا اتفاق میافتاد، هر دولتی همین کار را میکرد.
در هر جای دنیا که میگویند 'حل مناقشه'، اگر چنین وضعیتی پیش بیاید و دولت فعلی روندی را در این زمینه آغاز کند و اپوزیسیون نیز از آن حمایت کند، آیا چیزی ارزشمندتر و معنادارتر از این وجود دارد؟ اکنون برخلاف تمام نمونههای موجود در جهان، میخواهند اپوزیسیون را از بین ببرند. تقریبا به اپوزیسیون میگویند: 'شما در این کار دخالت نکنید. 'از این نظر، رویکرد نسبت به اپوزیسیون، از همان ابتدا این روند را با مشکل مواجه میکند.
اگر این روند واقعا به نتیجهی مطلوب نرسد، تا حدی نتیجهی همین طرز فکر خواهد بود. زیرا در چنین مسائلی، کسب حمایت افکار عمومی و حمایت کل جامعه مهم است. این روند با کسب حمایت اجتماعی پیش میرود. میگویند: 'در سال ۲۰۱۳ حمایت اجتماعی و حمایت سیاسی وجود نداشت، جهپ نیز مخالف بود، حزب حرکت ملیگرا (مهپ) نیز مخالف بود و نتیجهای حاصل نشد. 'اکنون اگر بزرگترین نیروی مخالف حمایت میکند، پس باید به آن ارزش لازم را داد. از این نظر، واقعا باید از این موضع دولت آکپ انتقاد کرد.
چگونه ممکن است؟ آیا اساسیترین مسئلهی ترکیه این نیست؟ آیا مسئلهی بزرگتری از این وجود دارد؟ اگر شما اپوزیسیون را اینقدر کنار میزنید و نمیخواهید مشارکت دهید، مسئلهی بزرگتر بقای دولت من خواهد بود؛ نه بقای ترکیه. تاکنون اردوغان و باغچلی میگفتند: 'بقای ترکیه، بقای دولت. 'اگر مسئلهی بقا است، آنگاه این با توافق اجتماعی حل میشود. اجماع اجتماعی در این زمینه بسیار مهم است.
اگر این کار انجام نمیشود، طبیعتا باید به طور جدی مورد انتقاد قرار گیرد. از این نظر، طبیعتا درخواست اپوزیسیون برای انتخابات زودهنگام موجه و مشروع است. ما در واقع پس از انتخابات محلی ۳۱ مارس ۲۰۱۹ خواستار برگزاری فوری انتخابات شدیم. دلیل آن این بود که ترجیح پایگاه اجتماعی تغییر کرده بود. دولتها با تکیه بر ترجیح اجتماعی پا برجا میمانند و در دولت حضور دارند. اما در ۳۱ مارس، پایگاه اجتماعی دولت کوچک شده و پایگاه اجتماعی اپوزیسیون بسیار افزایش یافته بود. بر این اساس، طبیعتا اقتضای دموکراسی و انتخابات چنین نتیجهای را نشان میداد. اگر جای دیگری در دنیا بود، واقعا بلافاصله انتخابات زودهنگام برگزار میشد. ما نیز در آن زمان فراخوان دادیم، اما جهپ توجه نکرد. چه گفت؟ 'عادیسازی' و غیره گفت. اما دولت تمایلی به عادیسازی ندارد. چنین رویکردی نداشته و برعکس حمله کرده است.
از این نظر، اگر انتخابات برگزار شود، هر مدیریتی که حمایت اجتماعی بیشتری کسب کند، میتواند چنین مسائلی را راحتتر حل کند. اما این چیزی نیست که با گفتن ما محقق شود. چند روز پیش اَرَن کَسکین میگفت: 'آیا کوردها منتظر تغییر دولت خواهند ماند؟' سوال برحقی است، درست میگوید.
اکنون دولتی فعلی وجود دارد. چنین روندی در حال توسعه است. اگر قرار است توسعه یابد یا میگویند گام خواهم برداشت و میخواهم کارهایی انجام دهم، طبیعتا نمیتوانیم بگوییم: 'نه، انجام نمیدهیم. 'ما رویکرد درستی نشان میدهیم. اگر دولت موضع درستی نشان ندهد، واقعیت آن آشکار و رسوا میشود. رویکرد ما این است.
به این مناسبت، بگذارید این را نیز بگویم. برخی محافل اپوزیسیون نیز رویکرد درستی ندارند. یا برخی افراد در تلویزیونهای اپوزیسیون صحبت میکنند و میگویند: 'حزب برابری و دموکراسی خلقها (دم پارتی) چه کار میکند؟ آیا دم پارتی با آکپ ائتلاف کرده است؟' رویکردهایی وجود دارد که نوعی پارانویا را بیان میکند، نمیتوانیم بگوییم شک و تردید. در این شرایط، کاری که باید انجام شود این است. آیا آنچه دولت میگوید یک مسئلهی دموکراسی مهم است؟ آیا مسئلهی دموکراتیزاسیون است؟ پس شما بیشتر از آن حمایت کنید. اولویت را بگیرید، برنامه ارائه دهید و ابتکار عمل به دست بگیرید. در این زمینه، دولت گامی برنمیدارد؛ بیشتر انتقاد کنید. تمام رسانههای مخالف و احزاب سیاسی باید به دولت فشار بیاورند و بگویند: 'چرا این گامها را برنمیدارید؟ چرا وقت تلف میکنید؟ چرا مسئله را حل نمیکنید؟' چون این مسئله، مسئلهی دموکراتیزاسیون است. مسئلهی مبارزه برای دموکراتیزاسیون است. ما اینگونه میبینیم. مردم کورد نیز اینگونه میبینند.
اگر دموکراتیزاسیون نباشد، مسئله حل نخواهد شد. ما با این موضع خود، برای برداشتن گامهایی در جهت دموکراتیزاسیون تلاش میکنیم. پس اپوزیسیون نیز باید تلاش کند. آنها نیز باید در این موضع باشند.
ترکیه بر اساس منافع اسرائیل به توافق خواهد رسید
ترکیه ظاهرا با اسرائیل مخالفت میکند. اسرائیل نیز مرتبا اظهاراتی علیه ترکیه میکند. اما من اظهارات ترکیه علیه اسرائیل را خیلی جدی نمیگیرم. زیرا واقعیت این نیست. این کار را برای جلب رضایت افکار عمومی خود انجام میدهد. زیرا افکار عمومی در ترکیه نسبت به مسئلهی فلسطین و غزه حساس است. نسبت به قتلعامهایی که در فلسطین رخ میدهد، واکنش نشان میدهد. به همین دلیل با اسرائیل مخالفت میکند. ظاهرا گاهی اوقات اظهاراتی میکند. اما واقعیت این نیست. به زودی این را خواهیم دید. همه خواهند دید. ترکیه و اسرائیل به توافق خواهند رسید. در واقع در دیدار نتانیاهو و ترامپ این آشکار شد. ترامپ گفت: 'انجام خواهم داد. 'به نتانیاهو گفت: 'شما نیز کمی سختگیر نباشید. '
با روی کار آمدن ترامپ، بین ترکیه و اسرائیل توافقی صورت خواهد گرفت. اما این تا حدی با فشار آمریکا خواهد بود. اما پس از این نیز مشکلاتی بین اسرائیل و ترکیه در سطحی معین ادامه خواهد داشت. زیرا اسرائیل به ترکیه اعتماد نمیکند. ترکیه نیز حتی اگر با اسرائیل توافق کند، به دلیل سیاست و فشار معین آمریکا توافق میکند. از این نظر، اسرائیل به ترکیه اعتماد نمیکند. در واقع مناطقی را که ترکیه در آن مستقر میشد، بمباران کرد و مهندسان ترک را کشت. اسرائیل در این سطح موضع سختی علیه ترکیه اتخاذ کرد.
از این نظر، این روشن است. آمریکا در خاورمیانه بر اساس خواستههای اسرائیل عمل خواهد کرد. ترکیه را در مقابل خود قرار نخواهد داد و آنها را آشتی خواهد داد. اما این توافق اساسا تا حدی به نفع اسرائیل خواهد بود، یعنی توافقی خواهد بود که منافع اسرائیل را در نظر بگیرد. ترامپ چنین توافقی را انجام خواهد داد.
ترکیه نیز در حال حاضر در وضعیت بسیار دشوار و تحت فشار زیادی قرار دارد. راحت نیست. از نظر سیاسی راحت نیست. از نظر اقتصادی راحت نیست. از این نظر، ترکیه در چنین فضایی که بیکاری زیاد است، مشکلات رو به وخامت است و راحتی وجود ندارد، در حالی که با کوردها روبرو شده و درگیر درگیری است، به چنین مصالحهای تن خواهد داد. چارهی دیگری ندارد.
با ذهنیت هیئت تحریر الشام (HTS) در سوریه ثبات برقرار نمیشود
بله، هیئت تحریر الشام آمد و در دمشق مستقر شد. اما با درک و ذهنیت هیئت تحریر الشام، نه ثبات و نه راهحلی در سوریه وجود نخواهد داشت. از این نظر، رویکردی که در حال حاضر هیئت تحریر الشام نشان میدهد، به هیچ وجه رویکردی برای حل مسئله نیست. یعنی رویکردی که نشان میدهد، چه برسد به اینکه رویکرد حل مسئله باشد، رویکردی است که زمینههای درگیری را فراهم میکند و بیثباتی ایجاد خواهد کرد. از این منظر، رویکرد و برنامهای که اداره خودمدیریتی در شمال و شرق سوریه ارائه میدهد، تنها راه حل برای سوریه است.
از این نظر، اگر قرار باشد راهحلی در سوریه وجود داشته باشد و سوریه به معنای واقعی دموکراتیزه شود، طبیعتا شمال و شرق سوریه تاثیرگذار خواهد بود. انقلاب روژاوا تاثیرگذار خواهد بود. میتوان اینگونه گفت.
از این نظر، در واقع همه این را میبینند. نه تنها دورزیها و علویها، بلکه بخش بزرگی از عربهای سنی نیز میبینند که هیئت تحریر الشام راهحل نخواهد بود. نباید هیئت تحریر الشام را سازمانی دید که مورد حمایت عربهای سنی است. حداکثر ۳۰ درصد از حمایت عربهای سنی را دریافت میکند. در واقع حمایت دیگران را دریافت نمیکند. ۷۰ درصد از عربهای سنی نیز هیئت تحریر الشام را نمیپذیرند. مردم عرب رویکرد یکجانبه، سرکوبگرانه و تلاش برای تنظیم همه چیز بر اساس میل و نظر خود را از سوی هیئت تحریر الشام نمیپذیرند. در واقع شرق سوریه همیشه خواهان زندگی کمی خودمختارتر از دمشق بوده است. این در گذشته نیز چنین بوده و اکنون نیز چنین است.
جبهه ملی کوردهای سوریه (ENKS) که مخالفت میکرد، چارهی دیگری ندارد
از این نظر، طبیعتا شمال و شرق سوریه و انقلاب روژاوا در شکلگیری آیندهی سوریه نقش خواهند داشت. درک آزادی زنان، رویکرد به دیگر مردم و درک دموکراتیک... همهی اینها در شکلگیری سوریهی جدید تاثیرگذار خواهند بود. از این نظر، کنفرانس برگزار شده نیز طبیعتا مهم است.
اتحاد کوردها، آن را کنفرانس موضع ملی کوردها مینامند، بسیار خب. اما از این نظر مهم است. قبلا جبهه ملی کوردهای سوریه (ENKS) با تبهکاران و حملات اشغالگرانهی دولت ترکیه یکی بود. یعنی به نوعی با انقلاب روژاوا و شمال و شرق سوریه مخالفت میکردند. اما وقتی ائتلاف به دمشق رفت، اتحادی که جبهه ملی کوردهای سوریه در آن بود، از هم پاشید. آنها چارهی دیگری نداشتند. آمدند و سعی کردند با اداره خودمدیریتی در شمال و شرق سوریه، حزب اتحاد دموکراتیک (پید) و دیگر احزاب به توافق برسند. باید اینگونه درک کرد. از این نظر، حزب اتحاد دموکراتیک و مردم شمال و شرق سوریه واقعا رویکردی بالغانه نشان دادند. (زیرا ENKS) تا دیروز مخالفت میکردند و از اشغالگران حمایت میکردند. از اشغال عفرین و سرِکانی نیز حمایت کردند. طرف دولت ترکیه و گروههای مسلح بودند. در واقع با تبهکارانی که در آن اشغال شرکت داشتند، در یک ائتلاف بودند.
اما وقتی آن روند به پایان رسید، دیدند که نمیشود؛ مجبور شدند با روژاوا، حزب اتحاد دموکراتیک و دیگر احزاب در شمال و شرق سوریه به توافق برسند. مردم شمال و شرق سوریه و کوردها نیز به آنها 'نه' نگفتند.
گفتند: 'حال که از ائتلاف خارج شدهاند و از مواضع قبلی خود دست برخواهند داشت و مانند گذشته در کنار اشغالگریهای دولت ترکیه و آن تبهکاران قرار نخواهند گرفت و به سوی کوردها خواهند آمد، این چیز خوبی است. ' کوردها نیز آغوش باز کردند. بله، باید این کنفرانس را کمی اینگونه دید.
خوب است. یعنی اینکه آنها متحد شوند و بخشی از کوردها از قرار گرفتن در کنار نیروهایی که علیه مبارزه در اینجا و دستاوردهای روژاوا میجنگند دست بردارند و در کنار کوردها قرار بگیرند، چیز خوبی است. از این نظر، ما نیز این کنفرانس را مهم دیدیم. در واقع ریاست مشترک (کجک) نیز پیامی فرستاد و گفت که از آن حمایت میکند.
کوردها باید در مورد دموکراتیزاسیون سوریه نیز نقش ایفا کنند
البته این کنفرانس همچنین مربوط به روندی است که رهبر آپو آغاز کرده است. رهبر آپو نیز خواستار بهبود چنین روابطی بین کوردها و حتی تلاش برای برگزاری کنفرانس ملی بوده است. او چنین رویکردی دارد. اگر به خاطر داشته باشید، در سال ۲۰۱۴ نیز وقتی رهبری چنین روندی را آغاز کرد، فراخوان کنفرانس کوردها را داده بود. در این روند نیز چنین است.
البته این نیز مهم است. بزرگترین دشمن کنفرانس کوردها و اتحاد کوردها، دولت ترکیه است. از این نظر، این فراخوان رهبر آپو، نرم شدن روابط با ترکیه و تسهیل برگزاری چنین کنفرانس اتحاد و کنفرانس مشترک بین کوردها را فراهم کرد.
از این نظر، ما نیز کنفرانس برگزار شده را مثبت ارزیابی کردیم. هیئت مشترکی نیز تشکیل دادهاند که مثبت است. ضمن انجام این کار، باید به دموکراتیزاسیون کل سوریه فکر کنند. بله، باید از مردم کورد دفاع کرد، اما کوردها باید در مورد دموکراتیزاسیون سوریه نیز نقش ایفا کنند.
وگرنه اگر فقط بگوید: 'این کوردها هستند، این مردم من هستند' یا اگر سوریه دموکراتیزه نشود، این چندان معنایی نخواهد داشت. فردا این رژیم غیردموکراتیک با این و آن متحد میشود و باز هم به کوردها حمله میکند. از این نظر، این کنفرانس هم باید اتحاد کوردها را ایجاد کند و هم به مسئلهی دموکراتیزاسیون سوریه اهمیت دهد و در این زمینه نقش ایفا کند.
مبارزه علیه سرمایهداری فقط مبارزهی کارگران نیست، بلکه مبارزهی تمام انسانهاست
پیش از ارزیابی اول ماه می؛ با یادآوری معنا و اساس اول ماه می، یعنی اعدام ۴ انقلابی کارگر در آمریکا تا به امروز، با قدردانی و احترام یاد و خاطرهی تمام شهدایی را گرامی میدارم که در جشنهای اول ماه می و مبارزات کارگری به شهادت رسیدهاند. در اول ماه می ۱۹۷۷ در ترکیه، ۳۴ انقلابی و میهندوست به قتل رسیدند. یاد و خاطرهی آنها را نیز با احترام و قدردانی گرامی میدارم.
من نیز در آن درگیری بودم. در رویداد اول ماه می بودم، درست در قلب آن. حتی بسیاری از مجروحان و شهدا را در تاکسیها و وانتها گذاشتیم و سعی کردیم به بیمارستانها بفرستیم. من شاهد زندهی آن هستم. پس از آن نیز در روزهای اول ماه می شهادتهایی رخ داد.
اگر اول ماه می تا به امروز رسیده است، اگر اول ماه می همیشه وجود داشته و همیشه جشن گرفته شده و هر سال قدرتمندتر جشن گرفته شده است، در این امر طبیعتا حمایت، مشارکت، و تلاش بزرگ کارگران مبارز و شهدایی که در این مبارزه جان باختهاند، وجود دارد. باید این را بدانیم. در حالی که در این اول ماه می از شهدا یاد میکنیم، در دوم ماه می سالگرد شهادت ابراهیم بیلگین و محمد کاراسونگور است؛ یاد و خاطرهی آنها را نیز با احترام و قدردانی گرامی میدارم.
اول ماه می برای ما مهم است. ما دیگر اول ماه می را فقط به عنوان یک روز کارگر و زحمتکش نمیبینیم. بله، روز همبستگی زحمتکشان است. اما در عین حال روز جامعهگرایی و روز سوسیالیسم است. باید اینگونه آن را دید. اول ماه می عید سوسیالیسم است. در واقع وقتی میگوییم روز همبستگی کارگران، تمام مبارزاتی که زحمتکشان و آن اول ماه میها را به وجود آوردند، سوسیالیستی بودند. آنها به دلیل تفکر سوسیالیستی در این مبارزهی کارگری پیشگام بودند و به شهادت رسیدند.
امروزه نیز به عنوان روز همبستگی، زمینهی اجتماعی اول ماه می گستردهتر شده است. زیرا مدرنیتهی سرمایهداری دیگر دشمن تمام جامعه شده است. یک واقعیت مدرنیتهی سرمایهداری وجود دارد که نه تنها کارگران، بلکه تمام جامعه را نابود کرده و از بین میبرد. یک واقعیت مدرنیتهی سرمایهداری وجود دارد که جامعه را فاسد و نابود میکند، فرهنگ را فاسد میکند و هیچ ارزش انسانی و اجتماعی باقی نمیگذارد، یک نظام سرمایهداری دشمن بشریت وجود دارد. از این نظر، زمینهی اجتماعی آن گستردهتر شده است.
در واقع، مبارزه علیه سرمایهداری، به نوعی، فقط مبارزهی کارگران نیست، بلکه مبارزهی تمام انسانهاست. به ویژه مبارزهی تمام انسانها، به ویژه زنان، به صحنه آمده است. همچنین مبارزهی کسانی که خواهان جامعهی اکولوژیک هستند، به صحنه آمده است.
از این نظر، هنگام ارزیابی اول ماه می، باید آن را در مقیاسی جامعتر و گستردهتر ارزیابی کرد. باید آن را به عنوان مبارزهی آزادی و دموکراسی کل جامعه و مبارزهی دموکراتیک اجتماعی علیه مدرنیتهی سرمایهداری در نظر گرفت. محدود کردن آن فقط به یک روز همبستگی کافی نیست.
این اول ماه می باید هدفی نیز داشته باشد
باید هدفی نیز داشته باشد. بله، روز همبستگی زحمتکشان است، درست است. اما اکنون این روز باید هدفی داشته باشد. زیرا کسانی که امروزه نیز به شهادت میرسند و کسانی که این روزها و اول ماه میها را تا به امروز رساندهاند، همواره برای از بین بردن این شرارت سرمایهداری و ایجاد جهانی جامعهگراتر، یعنی جهانی دموکراتیک سوسیالیستی، مبارزه کردهاند. قبل از هر چیز باید این را واقعا بیان کرد.
در ترکیه نیز اول ماه میها واقعا روزهای مبارزهی بزرگی بودهاند. شاید ترکیه در صدر کشورهایی قرار داشته باشد که بیشترین حمایت را از اول ماه می در جهان داشتهاند. وقتی میگویم ترکیه، منظورم کوردها و تمام مردم دیگر است. کوردها نیز همواره از اول ماه میها حمایت کردهاند و همیشه در مبارزهی اول ماه می حضور داشتهاند.
از این نظر، باید اول ماه می امسال را نیز معنادارتر برگزار کرد. چگونه؟ باید اول ماه می امروز را واقعا به عنوان مبارزهی یک اتحاد بزرگ از مردم، زحمتکشان و زنان علیه مدرنیتهی سرمایهداری و به عنوان مبارزهی دموکراسی دید. از این نظر، مبارزهی دموکراسی همزمان مبارزهای علیه دولت فعلی نیز هست. مبارزهی ائتلافی علیه دولت است. زیرا دولت فعلی هنوز در برابر دموکراسی مقاومت میکند. رویکردهای غیردموکراتیک دارد. دستگیریهای جدید وجود دارد. اقدامات ضد دموکراتیک وجود دارد. از این نظر، اول ماه می همزمان مبارزهای علیه این اقدامات ضد دموکراتیک نیز هست.
فراخوان رهبر آپو در اول ماه می باید تقویت شود
از سوی دیگر، باید این اول ماه می را به عرصهای برای طنینانداز شدن فراخوان صلح و جامعهی دموکراتیک رهبری نیز تبدیل کرد. زیرا صلح و جامعهی دموکراتیک وضعیتی نیست که تنها با تلاش کوردها محقق شود. ما میتوانیم با مبارزهی تمام مردم، زحمتکشان و زنان ترکیه جامعهی دموکراتیک ایجاد کنیم. جامعهی دموکراتیک به معنای ترکیهی دموکراتیک است. به معنای ایجاد یک ترکیهی دموکراتیک مبتنی بر جامعهی سازمانیافته است.
جامعهی دموکراتیک چنین است. جامعهی سازمانیافته به معنای جامعهی مبارز است. در واقع، ایجاد یک جامعهی دموکراتیک جایگزین در برابر مدرنیتهی سرمایهداری است.
یکی از اساسیترین اهداف ایجاد جامعهی دموکراتیک، مبارزه علیه مدرنیتهی سرمایهداری است. باید اینگونه دیده شود. از این نظر، مردم کورد باید در همه جا به طور قدرتمند در جشنهای اول ماه می شرکت کنند.
برای ایجاد جامعهی دموکراتیک، باید موضع مشترکی با زحمتکشان و زنان در ترکیه نشان داد. باید رویکردی مشترک اتخاذ کرد. بدین ترتیب، باید فراخوان صلح و جامعهی دموکراتیک رهبر آپو را تقویت کرد.
فراخوان صلح و جامعهی دموکراتیک تنها با تلاش و حمایت نیروهای دموکراتیک میتواند تقویت شده و به نتیجه برسد. اشتباه است که فقط از دولت انتظار داشته باشیم. بیش از همه با حمایت نیروهای دموکراتیک، سوسیالیستها و زحمتکشان و با آنها باید مبارزهی جامعهی دموکراتیک را گسترش داد و این روند را به موفقیت رساند.
از این نظر، من تمام مردم کورد را به میدانهای اول ماه می فرا میخوانم. از همین حالا اول ماه می همه را تبریک میگویم و در مبارزاتشان آرزوی موفقیت دارم.