دوران کالکان, عضو شورای رهبری «کنفدرالیسم جوامع کردستان, ک.ج.ک» خاطرنشانس اخت که سال 2012 سال مقاومت و نبرد بود. وی افزود:«بدون شک سال 2012 در تاریخ مبارزات آزادیخواهانه خلقکرد یک گام اساسی و جاودانه بود. آنکه در این سال شکست خورد دولت حزب عدالت و توسعه و آنکه پیروز شد, خلقکرد و جنبش آزادیخواهی کردستان بود».
دوران کالکان, عضو شورای رهبری ک.ج.ک تحولات و رویدادهای سال 2012 در کردستان, ترکیه و خاورمیانه را در مصاحبه با خبرگزاری «فرات» مورد ارزیابی و تحلیل قرار داد. کالگان گفت سال 2012 به تمامی سال مقاومت و جنگی عظیم بود که طی آن سیاستهای نسلکشی و امحاگرانه دولت اردوغان و حزبش خنثی شد. کالکان تصریح کرد که آنچه مهر خود را بر سال 2012 زد, حاکمیت نیروهای گریلا بر منطقه و جنبش انقلابی بود. وی افزود:«نیرو و تأثیرگذاری گریلاها در سال 2013 آشکار خواهدشد».
کالکان در ادامه گفت:«سال 2012 در تاریخ کردها, سال انقلاب بود. هم سطحی که انقلاب خلق در شمال کردستان بدان رسیده و هم انقلاب آزادیخواهانهای که در 19 ژولای خلق کرد در غرب کردستان حصول نموده, اثباتگر این حقیقت است. ما همچو جنبش در قبال این پیشرفتها و تحولات متحیر نشدیم, زیرا منتظر چنین تحولی بودیم. دلیل اینکه ما این مرحله را مرحله فینال نامیده بودیم این بود که این مرحله, چارهیابی مسئله کرد را در کنه خود داشت. قصد اساسی ما این بود که مسئله کرد را تعریف و مطرح ساخته و زمینههای چارهیابی آن را بیافرینیم. در سایه مبارزات جنبش ما این آرزوی ما متحقق شد. تنها راه این است که از این پس چارهیابی عملی ـ سیاسی مسئله کرد صورت گیرد. سال 2012 هم سال مقاومت و مبارزات بود. جنبشمان و خلق کرد در این سال بصورت همهجانبه در مبارزات سهیم شدند. بر اساس استراتژی مبارزه خلقمحور جنبشمان, هربری, خلق, زندانیان آزادی در هر چهار بخش کردستان, خلقمان در خارج از میهن, از هفت تا هفتاد ساله در چارچوب یک مقاومت بینظیر سال 2012 را پشتسر گذاشتیم. بخاطر پیشبرد چنین مقاومتی, دولت اردوغان و حزبش بازهم به کنسپ جنگ ویژه تمام عیار علیه ما دست زد. پس از انتخابات ژوئن 2011 این دولت به منظور امحا و یا تضعیف پ.ک.ک به حملات نسلکشی سیاسی و همهجانبه دست زد. جنبش و خلقمان هم درصدد برآمد که به این حملات دولت پاسخ قاطع دهد, از موجودیتش دفاع کند و زمینه آزادی خود را با این مقاومت بینظیر هموار سازد. با چنین مبارزاتی تاریخی سال 2012 را پشت سر گذاشتیم. همه نقشههای پلید دولت ترکیه و حزب اردوغان افشا و خنثی شد. حقیقا هم باید خلقکرد و نیروهای دموکرات این را درک کنند که در تاریخ جمهوری ترکیه ژینوسایدی اینچنین گسترده صورت میگیرد. دولت ترکیه با توجه به آزمونهای دولتهای قبلی نقشههای پلید و عوامفریبانه خود را طرحریزی کرد و آن را دامن زد.
از همان اوان سال جاری سال مقاومت بود
دولت ترکیه سیستم شکنجه در امرالی علیه رهبر آپو را شدت بخشید. همچنین ترورهای فاشیستی پلیس ترکیه علیه خلقکرد افزایش یافت. هدف آنها به شکست کشاندن و نابودی عرصه سیاست دموکراتیک و ترویج قتلعام سیاسی کردها بود. بویژه دولت ترکیه برای از میان بردن نیروی گریلا حتی در زمستان زمهریر هم دست به حملات نابودگرانه زد. برخی ها به حزب اردوغان گفته بودند«به پ.ک.ک حمله کن تو پیروز میشوی». دولت ترک هم با آن گفتهها باور کرده و میخواست همچو تانسو چیللر نخستوزیر سابق ترکیه به قهرمان جنگ علیه پ.ک.ک مبدل شود. میخواست به آتاترک دوم مبدل شود. این دشمنیهای دولت ترک از همان اوایل اثبات میساخت که سال 2012 به سال مقاومت کردها و جنبش آزادیخواهی مبدل خواهد شد. ما هم به این مقاصد و نقشههای پلید دشمن پیبردیم و در حد توان و امکانات خود و با بکارگیری پتانسیل خلقکرد , مطابق پیشبینیهایمان در مقابل این جنگ پلید دولت مقاومت و مبارزه کنیم. فرصت و توان آن را داشتیم که چنین مقاومتی را پیشبرد دهیم. حتی شرایط منطقهای و بینالمللی هم برای آن مهیا بود. لذا بر بنیان «استراتژی جنگ انقلابی خلق» مبارزات آزادیخواهانه و دموکراتیک خود علیه دولت و ارتش ترکیه را ترویج دادیم.
در این سال هم رهبری ما در امرالی, هم خلق کرد, زندانیان راه آزادی, عرصه سیاست دموکراتیک و هم گریلا دست به مقاومتی بینظیر زدند. خلقکرد از هفت تا هفتاد ساله در مقابل توطئههای نسلکشی سیاسی و نظامی دولت ترکیه دست به مقاومت زد. البته این مقاومتها هم بهایی میطلبید و شهدایی گرانقدر را در تاریخ مبارزاتمان تقدیم کردیم. جادارد باردیگر یاد و خاطره آنها را گرامی داریم. ما سوگند یاد میکنیم که به راه شهدایمان ادامه دهیم. در سال جاری و در تاریخ مبارزاتمان قهرمانانهترین مبارزه صورت گرفت. حقیقتا هم با این مقاومت قهرمانانه شهدا دولت ترکیه و اردوغان شکستی مفتضح را متحمل شد. در سال 2012 باردیگر اثبات شد که «مقاومت زندگی است».
توطئههای دولت آ.ک.پ به شکست انجامید
دوران کالکان در ادامه سخنان خود گفت:«میتوان نتایج مبارزات سال 2012 را چنین برشمرد: نخست؛ پس از انتخابات 12 ژولای 2011 دولت اردوغان به منظور نابودی پ.ک.ک توطئههایی طرحریزی کرد که خنثی شد. دولت اردوغان و حزبش همراه با مشاورانش میگفتند پ.ک.ک را تا مارس 2012 نابود و مارژینال خواهند کرد. به همین خاطر در امرالی شکنجه و انزوا علیه رهبری ما را شدت بخشیدند. پلیس ترکیه هم هزاران نفر از خلقمان را بازداشت و روانه زندان کرد. همچنین برای نابودی عرصه سیاست دموکراتیک به همه راهکارهای ستم و ظلم علیه سیاستمداران و خلقمان متوسل شدند. این حملات, حملات نسلکشی سیاسی نام گرفت. هم ارتش و هم پلیس را برای جنگ با گریلا به خدمت گرفتند. این حملات حتی در طول زمستان هم ادامه یافت. اما این درحالی است که سال 2012 هم به پایان رسید و پ.ک.ک و گریلا همچنان نیرومندتر شده است. هماکنون همگان میگویند «پ.ک.ک یکی از نیروهای اصلی تعیین کننده سیاست دینامیک در خاورمیانه است». تأثیرگذاری آن بر عرصه سیاسی کردها افزایش یافت. تودههای عظیم طرفدار پ.ک.ک در همه بخشهای کردستان افزایش یافت. پ.ک.ک در سال جاری با فاشیسم ترک قاطعانه جنگید. پ.ک.ک هم کردها را به یک فاکتور تأثیرگذار سیاسی خاورمیانه مبدل ساخت و هم خود به یکی از دینامیکهای اساسی عرصه سیاسی کردها مبدل شد. ترکیه و همدستان آن نه تنها نتوانستند پ.ک.ک را نابود کنند, بلکه حتی توانایی منزوی ساختن آن را هم نداشتند. وقتی شکست خوردند, اینبار گفتند «ما باید باردیگر مذاکرات خود با پ.ک.ک را از سرگیریم». البته آنها درصدد ترویج سیاست مشغولساختن و فریبدادن هستند.
مدیریت دوگانه در کردستان
مسئله دوم؛ مسئله دوم این بود که چارهیابی مسئله کرد بر بنیان «خودمدیریتی دموکراتیک» در سایه مقاومت و جنگ انقلابی خلق در شمال کردستان به سطحی قابل قبول دست یافت. در طول سال جاری هم با مقاومت گریلاها و هم قیام خلقمان این مقاومتها گسترش و ادامه یافت. حتی خلقمان به ترقی بیشتری دست یافتند. بر اثر این مقاومت ارتش ترکیه به وضعیتی دچار شد که نتوانست حرکت کند و پلیس هم نتوانست همانند سابق به فشارهای مضاعفش ادامه دهد. هرچند در نهایت آنچه مورد هدف بود بطور کامل حاصل نشد, اما در سایه جنگ انقلابی خلق در بخشی مهم از کردستان نوعی مدیریت دوگانه به میان آمد. در مناطق بوتان, زاگرس و حتی از آمد گرفته تا درسیم دولت و خلق بصورت همزمان مدیریتشهرها را در دست داشتند. در برخی مناطق سهم دولت و مردم از مدیریت به یک اندازه بود, در برخی جاها هم سهم مردم در مدیریت بیشتر از دولت بود و در برخی جاها هم حتی دولت تنها حضوری فرمایشی داشت. این وضعیت هرچند به نتایج قابل قبولی هم نرسیدهباشد, اما امیدی برای عملیساختن مدل خودمدیریتی دموکراتیک آفرید و یک گام مهم بود. هماکنون در برخی عرصههای مدیریتی در کردستان مدیریتها بصورت مشترک توسط مردم و دولت شکل گرفته و ادامه دارد. این یک وضعیت نوین است. نمایانگر یک تحول مهم میباشد. حتی اثبات نموده که اگر چنانچه بر بنیان جنگ انقلابی خلق همگان به وظایف خود عمل کنند, به احتمال بسیار زیاد مسئله کرد با توسل به خودمدیریتی دموکراتیک چارهیابی شود.
سوم؛ مسئله سوم هم مقاومت زندانیان سیاسی و اعتصاب غذا بود. بخوبی میدانید که هماکنون و در مرحله فینال کردستان, «آزادی برای رهبر آپو و جایگاه سیاسی برای کردستان» شعار اساسی است. بر این بینان خلق و گریلا مقاومت کردند. در 12 سپتامبر زندانیان راه آزادیخواهی در این راستا دست به اعتصابغذای نامحدود زدند. آنها با این مقاومت خود از مبارزات گریلاها و خلقکرد حمایت کردند و مکملکننده آن بودند. مبارزات را به ذروه رساندند. حقیقتا هم اعتصابغذای 68 روزه یک پیروزی نوین و ایدئولوژیک تاریخی بود. حقیقتی انکار ناپذیر است. باردیگر خطمشی مقاومت گری پ.ک.ک در زندانها در رویارویی با رژیم فاشیستی و اشغالگر پیروز شد. اعتصاب غذا حقیقت «آزادی برای اوجالان, جایگاه سیاسی برای کردستان» را بعنوان یک پیام به افکار عمومی ترکیه و جهانیان رساند. همگان از مقاومت زندانیان حمایت کردند. این بدان معنا بود که هم به لحاظ فکری و هم ایدئولوژیک به اهداف خود رسیده است. آنچه باقی مانده, حفظ اهداف و تداوم مبارزات زندانیان است. همانطور که در 12 سپتامبر سال 1982 پ.ک.ک توانست در زندانها به پیروزی عظیمی علیه فاشیسم دست یابد, امسال هم به پیروزیهایی نوین رسید. در عمل اثبات شد که هدف اساسی پ.ک.ک یعنی «آزادی برای رهبر آپو و جایگاه سیاسی برای کردستان» عملا ممکن است.
سال جاری سال شکست ترکیه
چهارم؛ تحولات انقلابی در غرب کردستان است. ما این انقلاب را «انقلاب 19 ژولای» مینامیم. براستی هم هیچ کس انتظار چنین تحول عظیمی را نداشت. حتی موجب تحیر خلقمان در غرب کردستان شد. این انقلاب در آن شرایط بصورتی پرهیبت تحقق یافت. غرب کردستان در پنج ماه اخیر نه تنها در کردستان بلکه در سراسر جهان آزادترین منطقه است. خلقمان بر این بنیان حیات آزادانه و دموکراتیک خود را سازماندهی میکند. تعیین سرنوشتشان بدست خودشان است. از طرفی این انقلاب به پشتوانه و نیرویی عظیم برای انقلاب دیگر بخشهای کردستان مبدل شده. قلعه و پشاهنگ اساسی انقلاب دموکراتیک در سوریه است. چارهیابی مسئله کرد در غرب با توسل به مدل خودمدیریتی دموکراتیک گام به گام سیستم کنفدرالیسم دموکراتیک را تحقق میبخشد. این هم پایدارترین پیشرفت و تحول بنیادین سال 2012 است.
بعنوان نتیجه باید گفت که سال 2012 به سالی مبدل شده که بیش از هرزمان دیگر چارهیابی مسئله کرد بر اساس سیستم خودمدیریتی دموکراتیک به اثبات رسیده و بنیانهای آن پیریزی شده.
بحران در ارتش ترکیه
دوران کالکان عضو شورای رهبری ک.ج.ک در ادامه گفت:«دولت اردوغان و حزبش در مقابله با پ.ک.ک تنها دو راه برای خود گذاشته: نخست: به خدمت گرفتن سربازان مزدبگیر و حرفهای است. به عبارتی ارتش خود را که اعتماد خود را نسبت به آن از دست داده, به عقب مینشاند و سربازان مزدبگیر را بجای آنها به جنگ میفرستد. مقدار زیادی پول خرج میکند. به انسانها قول پول میدهد و به جنگشان میفرستد. هدف از ترویج جنگ ه م این است که پول بیشتری بدست آورد. زیرا هدف و راه دیگری برایش باقی نمانده. مدل دولت ـ ملت هم دیگر ارزشش را از کف داده. حتی ادعاهای این دولت در خصوص مبارزه با ترور هم دیگر پشیزی ارزش ندارد. تبلیغاتشان در خصوص «تروریستبودن کردها» هم با رذیلت بیش از پیش روبرو شده. جامعه ترک دیگر به وعده وعیدهای دولت ترکیه باور ندارد. به همین خاطر دیگر هیچکس نمیخواهد به دوره سربازی برود. لذا ناچار است که با قدرت پول سرباز جذب کند. به آنها میگوید, هراندازه بکشی, همان اندازه پول میگیری. جان انسانها را با استفاده از پول میستاند. این است اخلاق اردوغان و حزبش. بیوجدان هستند.
یکی دیگر از راهکارهای آن دولت هم توسل به قدرت تکنولوژی است. درصدد است ترویج جنگ با استفاده از تکنولوژی است که با توسل به سربازان نمیتواند. لذا ترکیه تمام امکانات خود را در این راه بخدمت گرفته. 75 درصد بودجه کشور را به جنگ اختصاص دادهاند. به خرید تجهیزات جنگی دست میزنند. باید بخوبی این مسایل را درک کرد. نخستوزیر و وزیر خارجه در سراسر جهان میگردند و در هرجا وسیلهای جنگی مخرب موجود باشد, برای دشمنی با خلقکرد آن را میخرند. اما باید بخوبی بدانند که تنها با توسل به تکنولوژی پیروزی حاصل نمیشود. فرماندهان و سربازان جنگنده بیش از تکنولوژی اهمیت دارند. همهچیز با پول و تکنولوژی بدست نمیآید.
امسال ارتش پولی ترکیه را بخوبی دیدیم. امسال فقط این ارتش جنگید, اما در مناطق چولک, زاگرس و بوتان دهها تن از آنها کشته شدند. در رویارویی با گریلا شکست خوردند. در مناطق شمزینان, اورامار, چلی , الکی, درسیم, سرحد و ماردین دچار هزیمتی جبرانناپذیر شدند. اما باید این را هم بخوبی دانست که هراندازه میزان مزدها و پولخرجکردنها افزایش یابد, جنگ هم شدیدتر میگردد.
سیستم امرالی فروپاشید؛ آنچه مانده ستم دولت است
کالکان در خصوص سیستم امرالی و مقاومتهای رهبر ملتکرد, عبدالله اوجالان گفت:«فوریه امسال مقاومت امرالی وارد پانزدهمین سال خود میشود, اما هماکنون 14 سال است که رهبر آپو تحت سختترین شکنجهها قرار دارد. رهبری و خلق توأمان شکنجه میشوند. این یک ظلم وحشیانه است. مسلما آتش این ظلم روزی خود آنها را خواهد سوزاند. رهبر آپو رهبر یک ملت است, اراده آنهاست. هم اکنون 515 روز است که نمیتواند با وکلایش دیدار هفتگی انجام دهد. چنین ظلم در زمان فرعونها هم وجود نداشت. به لحاظ اخلاقی و وجدانی قابل قبول نیست. از طرف دیگر مقاومتهای امرالی در 14 سال اخیر اثبات نموده که سیستم امرالی که از جانب دولت ترکیه ترویج داده میشود, ازهم فروپاشیده. هدف آنها این بود که رابطه میان رهبری و خلقکرد را قطع و پ.ک.ک را نابود سازند. این توطئهها در این سالها دهها بار به شکست انجامید.»
با شکنجه و انزوا نمیتوانند جلوی رهبر آپو را سد کنند
کالکان در ادامه افزود:«در 14 سال اخیر مواضع و ایستار رهبر آپو بسیار تعیین کننده بود. بخوبی اثبات میکند که سیستم امرالی شکست خورده. دیگر با توسل به انزوا و شکنجه نمیتوانند مانع از مبارزات پ.ک.ک, خلقکرد و رهبر آپو شوند. رهبر آپو دیگر نمیخواهد سیستم امرالی را تحمل کند. امرالی برای ترکیه یک لکه ننگ است. بدون زدودن آن چارهیابی دموکراتیک هم غیرممکن است. نه ترکیه و نه خاورمیانه دموکراتیزه نخواهند شد.
درصورت تداوم سیستم امرالی, جنگ شدت خواهد یافت
کالکان در خاتمه گفت که همچو خلقکرد و جنبش نمیخواهند حتی یک ثانیه هم وجود سیستم امرالی را تحمل کنند و افزود:«ما غیر از آزادی رهبر آپو هیچ چیز دیگری را نخواهیم پذیرفت. علیرغم آنهمه هشدارها و تلاشها اگر این سیستم از میان برداشته نشود, مسلما خلقکرد در سال 2013 از 7 تا 70 ساله به قیام برخواهند خواست و به مقاومت تمام عیار دست خواهند زد. غیر از این, نباید هیچ کسی انتظاری دیگر از خلقکرد داشته باشد. نباید کاسه صبر خلق کرد را لبریز کنند. ما بارها هشدار دادهایم. همچنان در مرزهای دموکراتیک ماندهایم, اما اگر به این نظام ستمگری ادامه دهند, و بر آن اصرار ورزند, کردها هم نیروی مقاومت و پتانسیل عظیم خود را بکار خواهند گرفت. مسلما نیروهای مقاومتگر افزایش خواهند یافت و راهکارها و ابزار جنگ هم تغییر خواهد کرد. دیگر خلقکرد در مقابله با اینهمه حقارتها و ستمها سکوت نخواهد کرد. هر چیزی حدی دارد. خلقکرد هم درصدد است که به سیستم شکنجه و انزوا پایان دهد. اگر این سیستم از میان برداشته نشود, مسلما خلقکرد پاسخی قاطع خواهد داد.