موزائیک خلق‌های ایران/ من درد مشترکم من را فریاد کن

موزائیک خلق‌های ایران/ من درد مشترکم من را فریاد کن

من یک کوردم. من یک تورکم. من بلوچم. من عربم. من ترکمنم. من گیلکی ام، من یک فارسم و در یک کلام من یک انسانم. انسانی که از همه حقوق انسانی خودش محروم شده است. یا بهتر بگوئیم از حقوقمان محروم شده ایم، با تفاوتهای جداگانه.

ایران کشوری متفاوت است که بدون شک اولین تعریف که با واقعیت آن سازگار است، تعریفی است که آن را 'موزائیک خلقها' وصف می کند. یک چشم بینا و بی‌غرض نمی تواند رنگارنگی ملل و خلقهای جداگانه ایران را نبیند. در طول تاریخ هر وقت که حکومتهای مرکزگرای مطلقه در ایران اقتدار را در دست نداشته اند و خلقهای ایران فرصت ابراز وجود پیدا کرده اند، تابلویی از اوج همزیستی مسالمت آمیز را به نمایش گذاشته اند. ولی متاسفانه حکومتهای مرکزگرا و مطلقه در ایران، همیشه بنیاد نامشروع خودشان را بر انکار و از میان برداشتن خلقهای ایران بنا نهاده اند. برای اجرای کردن این سیاست خودشان هم از حربه های گوناگون و بویژه، کاشتن تخم نفاق در میان خلقهای ایران استفاده کرده اند. چون با این حربه می خواهند خلقهای ایران نتوانند مبارزه دموکراتیک خودشان را سازماندهی کنند. بخصوص در طول زمامداری شاهنشاهی پهلوی و دوران جمهوری اسلامی از این حربه به طور ماهرانه ای بهره گرفته شده است. یقینا ملتهای ایران به دور از تعصب کورکورانه ملی گرایی، می توانند، آینده دموکراتیک ایران را بسازند.

دولت – ملت ایران که بعد از پیدایش شاهنشاهی پهلوی در ایران شکل گرفت، همیشه با خلق ترس مجعول "تجزیه ایران" همه خواسته های بر حق خلقهای ایران را انکار کرده و جنبشهای آزادیخواهانه آنها را سرکوب کرده است. در این میان تلاش کرده با گسترش چنین ایده ای پایگاه مردمی در میان خلق فارس برای خود پیدا کرده و طول‌عمر زمامداری خود را افزایش دهد. در همان هنگام همه سیاستهای ضد خلقی خود را زیر پوشش چنین ادعاهایی پنهان کرده و چه ظلمهایی که خلق فارس در نتیجه چنین سیاستی که ندیده اند. دولت مرکزی در قبال کوچکترین خواسته دموکراتیک خلقهای ایران با ایجاد "ترس تجزیه ایران" که نیتجه قرائت تنگ نظرانه ناسیونالیسم وارداتی به ایران است، افکار عمومی خلق فارس را در قبال این خواسته های برحق بسیج کرده و همیشه تلاش کرده است، خلق فارس درک صحیحی از خلقهای ایران و ظلمهایی که در حق آنها اعمال شده، نداشته باشند. از طرف دیگر هم تلاش کرده در هنگام مبارزه دموکراتیک خلق فارس، خلقهای دیگر در ایران از این مبارزه پشتیبانی نکرده و آن را مبارزه خود ندانسته و آسانتر آنرا سرکوب کند. در کل دولت مرکزی ایران در طول ٨٠ سال گذشته همه تلاش خود را کرده که "درد مشترک" خلقهای ایران درست نشود.

من یک روزنامه نگار کورد مقیم شهر استکهلم سوئد هستم. در طول ٣ سال فعالیت روزنامه نگاری تلاش کرده ام، با سیاست دولت مرکزی و مشکلات خلقهای ایران آشنا بشوم. این اولین نوشته من به زبان فارسی است. منشا این مقاله هم دیدار تصادفی‌ام با یک هموطن فارس زبان بود. دیشب ٧ ماه ژوئن، وقتی که از شمال استکهلم به جنوب آن می رفتم، از قضا یک شوفر تاکسی فارس زبان من را به مقصد رساند.

همین که سوار تاکسی شدم. هموطن فارس صحبت را شروع کرد و گفت فکر می کنم یک دفعه دیگر شما را به سر کارتان رسانده ام. من هم گفتم درسته. از من درباره شغلم سوال کرد و من هم در جواب گفتم روزنامه نگارم و در یک کانال تلویزیونی کوردی کار می کنم. هموطن فارس در مورد اوضاع سیاسی کردستان و بخصوص شمال کردستان (کردستان ترکیه) سوال کرد، من هم در جواب گفتم خوشبختانه پروسه صلح در جریان است. در ادامه پرسید آیا دولت ترکیه همه حقوق کوردها را قبول خواهد کرد؟ من هم در جواب گفتم؛ اگر قبول نکند این پروسه به شکست خواهد انجامید، ولی خوشبختانه چندین ماه است که آتش بس برقرار است و خون جوانان کورد و ترک چند ماه است که ریخته نشده است.

همین که موضوع به مسائل ایران کشیده شد، در اوج ناباوری شاهد عکس العمل عجیب و غریبی از هموطن فارس بودم که گفت؛ من با همه حقوق خلقهای ایران موافقم، ولی مخالف تجزیه یک وجب خاک ایرانم. وقتی که هموطن فارس که اسمش "مرتضی" بود این حرفها را میزد، به "رگ غیرت" خودش می زد و میگفت: "من غیرتیم و نمیگذارم که یک وجب خاک ایران تجزیه بشود". من هم از آقا مرتضی پرسیدم کی میخواهد "ایران را تجزیه کند؟" در جواب گفت شما کوردها، آذریها و بلوچها و عربهای اهواز. پرسیدم شما در هیچ یک از بیانه های احزاب کرستان، از دوران مرحوم "پیشوا قاصی محمد" گرفته تا به امروز شنیده ای که کوردها و احزاب کردستان خواهان تجزیه ایران شده باشند؟ ولی دوبار به رگ گردنش زد و گفت "نمی دانم ولی من مخالف تجزیه یک وجب خاک ایران هستم".

در طول سفر ٤٥ دقیقه ای از شمال استکهلم تا جنوب شهر، تلاش کردم که این هموطن فارس خواسته های خلقهای ایران را از زبان خودشان و نه تبلیغات دولت جمهوری اسلامی و اپوزسیون ناسیونالیست خارج نشین درک کند، ولی هر چی من گفتم در جوابم گفت دولت جمهوری اسلامی فقط به کوردها و خلقهای ایران ظلم نکرده، خلق فارس هم از دست این رژیم ظلم دیده‌اند. تلاش کردم که به هموطن فارس بفهمانم که درست است، به خلق فارس هم ظلم رفته، ولی ظلمی که به خلقهای ایران شده مضاعف و شدیدتر بوده، چون آنها هم از سیاستهای دیکتاتور مئابانه این رژیم ظلم دیده اند، هم با انکار هویت ملی آنها مورد ظلم و ستم واقع شده اند. ولی هموطن فارس تاکید میکرد شما (خلقهای ایران) مخالف تجزیه ایران باشید، بعدا ما خواسته های شما را قبول داریم. ما (خلق فارس) بدون خلقهای دیگر ایران هیچی نیستم. ما برادر همدیگر هستم و در طول تاریخ چنین بوده. از هموطن فارس پرسیدم این چه برادری است که همه حق و حقوق ما (خلقهای ایران) پایمال می شود و انتظار دارید خودمان را ایرانی و برادر شما بدانیم؟! گفتم شما از حکم "جهاد خمینی" در اوایل انقلاب بر ضد خلق کورد چه میدانی؟ شما چه میدانی چه توهینهایی که به خلق آذری در ایران نمی شود! خلقهای بلوچ و عرب بمانند، که اصلا رژیم ایران به عنوان یک انسان با آنها معامله نمیکند و هر روز به ناموس و شرف خلقهای ایران و بخصوص بلوچها و عربها تجاوز می کند. برای اینکه ما خودمان را برادر یکدیگر بدانیم، باید شما بعنوان یک فارس درک صحیحی از مطالبات بر حق خلقهای ایران داشته باشید. با تکرار طوطی وار "دفاع از تجزیه نشدن ایران" نمی توانید ادعای همدردی با خلقهای ایران کنید و بگویید طرفدار رسیدن خلقهای ایران به حق و حقوق خودشان هستم. دولت جمهوری اسلامی و اپوزسیون خارج نشین ناسیونالیست با دامن زدن به چنین ادعاهای پوچ و واهی، میخواهند از اتحاد خلقهای ایران جلوگیری کنند و در اصل این جمهوری اسلامی ایران است که با اتخاذ چنین رفتاری در قبال خلقهای ایران زمینه را برای تجزیه ایران فراهم می کند. تا وقتی که سیاست انکار و امحا در قبال من کورد، من تورک، من عرب اهوازی، من بلوچ و من ترکمن اتخاذ شود، نمی توانیم خودمان را ایرانی بدانیم. وقتی خودمان را ایرانی می دانیم که از حقوق مساوی با خلق فارس برخوردار بوده و اگر حقوق ملتهای ایران برسمیت شناخته شود، تجزیه به نفع هیچ کسی نخواهد بود و هیچ کسی نمیخواهد ایران را تجزیه کند. خلق فارس برای رهایی از همه این ظلمهای که به آنها روا داشته می شود، باید درک درستی از خلقهای ایران داشته باشد و تلاش کنیم ما همه خلقهای جداگانه‌ ایران درک درست و احساس مشترکی از درد مشترک داشته‌ باشیم و با سازمان دهی دموکراتیک در یک مبارزه هدفمند برای ایرانی دموکراتیک و خلقهای آزاد، هم خلق فارس و هم همه‌ی خلقهای ایران از چنگ دولتهای مرکزگرای ظالم رهایی یابند.

از صحبت کردن با این هموطن فارس فهیمدم که متاسفانه، ما خلقهای ایران درک درستی از همدیگر نداریم و تا زمانی که من کورد، درد من تورک، من عرب اهوازی، من بلوچ ، من ترکمن و من فارس را درک نکنم و آنها همچنین درد من کورد را درک نکند نمی توانیم مبارزه‌ی دموکراتیک در قبال دولت مرکزی انجام بدهیم و دولت جمهوری اسلامی با خیال راحت و با دامن زدن هرچه بیشتر به نفاق در میان خلقهای ایران، در صدد ادامه حیات نامشروع خویش است. یا همان گونه که شاملوی بزرگ گفته اند" من درد مشترکم، من را فریاد کن".

برای اولین گام نیاز تفاهم و درک صحیح از همدیگر داریم و باید درد مشترک همدیگر را احساس کنیم.