Nicole Gohlke: من درحمایت از کوبانی پرچم پ.ک.ک را برافراشتم
Nicole Gohlke: من درحمایت از کوبانی پرچم پ.ک.ک را برافراشتم
Nicole Gohlke: من درحمایت از کوبانی پرچم پ.ک.ک را برافراشتم
Nicole Gohlke, پارلمانتار آلمانی در جریان تظاهرات حمایت از کوبانی بخاطر حمل پرچم پ.ک.ک , سلب مصونیت شد. وی گفت:«ممنوعیت فعالیتهای پ.ک.ک در آلمان و قراردادن آن در فهرست سازمانهای تروریستی اتحادیه اروپا, موجب دشوار شدن روند مقاومت در کوبانی شده است». بنا به گفته Nicole Gohlke در مصاحبه با خبرگزاری فرات, علیرغم مبارزه پ.ک.ک بر ضد داعش, اصرار بر تداوم ممنوعیتهای علیه پ.ک.ک یک فاجعه سیاسی است.
Nicole Gohlke, عضو مجلس فدرال آلمان در جریان راهپیمایی حمایت از کوبانی در 18 اکتبر در شهر مونچن, پرچم پ.ک.ک را حمل و مواضع خصمانه آلمان بر ضد پ.ک.ک را محکوم کرده بود. وی گفت:«زیر این پرچم مبارزه آزادیخواهی, دموکراسی و حقوق بشر ادامه دارد. از دولت فدرال آلمان میخواهم دیگر از اعمال ممنوعیتها دست بردارد». پلیس آلمان هم پرچم را از Nicole Gohlke ضبط کردند.
پس از گذشت یک هفته, این موضوع از سوی مجلس فدرال مورد گفتگو قرار گرفت. در هفته گذشته کمیسیون مصونیت پارلمانی مجلس اعلام کرد که از Nicole Gohlke سلب مصونیت میشود.
Nicole Gohlke در مورد موضوعاتی از قبیل ممنوعیت فعالیتهای پ.ک.ک در آلمان, وقایع مونچن, سلب مصونیت, سیاستهای آلمان در قبال کردها و مقاومت کوبانی با خبرگزاری فرات مصاحبهای انجام داد.
باید نافرمانی مدنی علیه قانون اعمال شده صورت میگرفت
ـ شما چرا در روز 18 اکتبر در مونچن پرچم پ.ک.ک را حمل کردید؟
در روز هجده اکتبر در میدان رندرمارکت شهر مونچن به منظور حمایت از کردهای کوبانی, یک راهپیمایی برگزار شد. یکی از سخنرانان آن راهپیمایی من بودم. من در پایان سخنان خود از دولت فدرال آلمان خواستم که به ضدیت با پ.ک.ک و سازمانهای آن پایان دهد. به نظر من باید قانون ممنوعیت فعالیتهای پ.ک.ک لغو گردد, لذا من پرچم پ.ک.ک را حمل کردم. راهپیمایان هم نسبت به این اقدام من واکنشی مثبت داشتند و شعار «قانون ضد پ.ک.ک لغو شود» سردادند. پلیس و نیروهای امنیتی هم به دخالت دست زده و مدارک شناسایی من را کنترل کردند. پلیس مدتی کوتاه من متوقف ساخته و پرچم پ.ک.ک را ضبط کردند.
ـ پیشتر در مورد چنین اقدامی فکر کرده بودید؟
دو روز قبل از راهپیمایی من در مورد سخنرانی خود فکر کردم. تخمین کردم که درخواست برای لغو قانون ضد پ.ک.ک مهم باشد. چهبسا میدانیم که رفتار پلیس بایرن و مونچن در مورد مسئله پ.ک.ک خشن بود. تخمین میکردم که واکنشی شدید علیه این اقدام من صورت گیرد. برای مخالفت با این قانون آلمان, باید یک راهپیمایی برگزاری و واکنشهایی مردمی نشان داده میشد. راهپیمایان هم واکنشی خوب نشان دادند, اما پلیس سریعا دخالت کرد.
ـ سلب مصونیت پارلمانی
ـ واکنش شما نسبت به سلب مصونیت پارلمانیتان چگونه بود؟ آیا متحیر شدید؟
من به آن فکر کرده بودم. سلب مصونیت پارلمانی از سوی کمیسیون مصونیت پارلمان فدرالی تصویب شد. لذا دادگاه مونچن میتواند در این مورد علیه من اقدام کند. من تخمین میزدم. در مورد رفقای من در حزب چپگرا هم چنین تصمیماتی گرفته شده بود.من منتظر بودم که همان بلا بر سر من هم بیاید. این تصمیم کمیسیون به معنای تداوم قانون ضد پ.ک.ک است. قراری است که ایجاد مشکل میکند. ما هفتهها در میادین, نزدافکار عمومی و در مجلس در مورد وضعیت دراماتیک کردها در غرب کردستان و کوبانی گفتگو میکنیم. حملهای ظالمانه علیه کردها صورت میگیرد. درصدد توطئه علیه غرب کردستان هستند. در چنین وضعیتی , مجازات انسانها بخاطر سرپیچی از قانون ضد پ.ک.ک و نیز تصمیمگیری در مورد آن, یک فاجعه سیاسی است.
آلمان نمیخواهد پ.ک.ک را بازیگر اصلی بداند
ـ در حال حاضر سیاستهای دولت فدرال آلمان در قبال کردها را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من دولت فدرالی از همان اوایل برخوردی جدی با این موضوع داشته است. وقتی به مواضع آن مینگریم, میبینیم که که آلمان نمیخواهد پ.ک.ک و سازمانهای نزدیک به آن بازیگر اصلی میدان باشند. بویژه تلاش میکند که از نقش پ.ک.ک در شنگال و کوبانی را انکارکند. از سوی دیگر, میخواهد بیشتر پیشمرگهها را مخاطب قرار دهد. زیرا از نظر آلمان, کمک به پیشمرگه آسانترین کار برای او است. همچنین بازی کرد خوب و کرد بد به راه انداخته است, اما در سراسر جهان مسئله بصورت عکس جریان دارد و این امر موجب ایجاد مشکلات جدی میشود. آنکه در شنگال از ایزدیها دفاع کرد و آنها را نجات داد, پ.ک.ک و نیروهای وابسته به آن بود. آنکه هماکنون در کوبانی برضد داعش میجنگند هم ی.پ.گ و ی.پ.ژ هستند . قبل از هرچیز, من خواستم به این امر متناقض اشاره کنم.
مشکلات قانون آلمان
ـ به نظر شما قانون ضدپ.ک.ک در حال حاضر چه آسیبی به کردها و دموکراسی آلمان میرساند؟
اعمال قانون ضد پ.ک.ک قبل از هرچیز تأثیری منفی بر روند مقاومت کوبانی دارد. قراردادن نام پ.ک.ک در فهرست سازمانهای تروریستی اتحادیه اروپا هم مناقشهبرانگیز است و مقاومت کوبانی را دشوارتر میسازد. ممنوعیت فعالیتهای پ.ک.ک بصورت غیرمستقیم بر مبارزات در آلمان تأثیر میگذارد, زیرا از کمککردن برای مبارزه علیه داعش جلوگیری میکند. ممنوعیت فعالیتهای پ.ک.ک یعنی ممنوع کردن مبارزه. میخواهند جلوی آزادی بیان و اندیشه و حقوق سیاسی انسانها را سد کنند. کردها با اعمال این قانون, از هدف دورگردانده شدند. حتی فاکتوری شد که از پیشبرد مبارزات کردها در آلمان جلوگیری میکند. با توجه به گذشته, میبینیم که در اواخر دهه نود و حمایتهای سالهای دو هزار, کردها از نظر افکار عمومی و رسانهها تروریست تلقی می شدند. بویژه روزنامه بلد همانند رسانههای ترکیه این مسئله را برجسته میساخت. گذشته از فعالیتهای سیاسی, قانون آلمان سدی در مقابل آزادی انسانها هم هست.
ما همچو چپگرایان آلمان تحت تأثیر مخرف این قانون قرار گرفتیم. لذا ما هم متهم شناخته می شویم. بعنوان مثال بخاطر درخواستهایمان در مورد کوبانی, هم اکنون به چشم مجرم به ما نگاه میکنند. این امر قابل قبول نیست.
مدل غرب کردستان به آلمانیها شناسانده شود
ـ برای کمک به کوبانی باید چکار کرد؟
به نظر من آنچه باید برای کوبانی انجام شود, افزایش فشارها بر ترکیه است. ما هم برای اینکه آلمان فشارها را مضاعف سازد, تلاش میکنیم. بنا به اطلاعاتی که بدست آوردهام, اگر تاکنون ترکیه مرزهای خود را میگشود و کمکهای نظامی و انسانی به کوبانی میرسید, کردها زودتر به پیروزی میرسیدند. از سوی دیگر برای کمک به مبارزان پ.ک.ک و ارایه کمکهای مردمی باید گذرگاهی انسانی باز شود, اما از سوی دیگر بایستی ترکیه مرزهایش را بروی داعش مسدود کند. به نظر من در آن منطقه سلاح کافی وجود دارد. همچنین باید بدانیم که این سلاحها به طرف مورد نظر میرسد یا خیر. به نظر من اگر ترکیه اجازه می داد گذرگاهی ایجاد شود, تاکنون قضیه به لحاظ نظامی خاتمه یافته بود.
همچنین برای اینکه این مسئله در عرصه سیاسی فراموش نشود باید تلاش کنیم. باید مدام آن را مطرح سازیم. باید مدام در مورد مبارزات و سرنوشت کوبانیها مدام خبررسانی کرد. تاجایی که میدانیم, اکثر رسانهها و محافل سیاسی آلمان نسبت به این امر سکوت کردهاند. اگر واقعا دموکراسی خاورمیانه بر سیاستهای آلمان تأثیر میگذارد, پس باید به انقلاب غرب کردستان توجه کند. زیر آنچه خواسته میشود در غرب کردستان تحقق یابد, ایجاد مدل دموکراسی منطقهای متشکل از همه جوامع , ملتها و ادیان است. این مدل میتواند الگویی برای تمامی خاورمیانه شود. باید اندیشههای خود در این مورد را با همه درمیان بگذاریم و افکار عمومی آلمان را از آن مطلع سازیم.