ریزان جاوید, عضو کردیناسیون حزب حیات آزاد کردستان, پژاک, در خصوص جایگاه خلقکرد در ایران و مرحلهای که بدان رسیده, و همچنین در مورد تبدیل شدن سیاست کردی به وزنهای مهم در خاورمیانه در حالی که کشورهای ترکیه, ایران و سوریه با فروپاشی روبرو میشوند, در مصاحبه با هفتهنامه آلترناتیو به جوانب پیشرفت مبارزات خلقکرد اشاره کرده و در این باره میگوید:« دولت ایران تاکنون به وجود مسئله کرد اعتراف نکرده. گاهی مقامات ایران اظهاراتی مثبت در قبال وجود مسئله کرد در بخشهای دیگر کردستان ابراز میدارند, اما در داخل کشور خود چنان وانمود میکنند که مسئلهای به نام مسئله کرد وجود ندارد. تعریف دولت ایران از مسئله کرد, تنها محدود به چارچوبی امنیتی و اقتصادی است که گذشته از اینکه این تعریف بسیار اشتباه است, حتی به لحاظ اقتصادی هم هیچگامی برنداشته است.»
ریزان جاوید در خصوص اوضاع جمهوری اسلامی در مرحله سیاسی کنونی در منطقه خاورمیانه و مصاف آن با رقبای هژمونی جهانی, میگوید:«جمهوری اسلامی ایران یکی از آن دولت های غیردموکراتیک منطقه است که با نارضایتیهای بسیار داخلی روبرو شده است. همچنین بخاطر عدم سازش با جبهه غرب, خطر دخالت نظامی خارجی آن را تهدید میکند و حتی برای تضعیف این دولت, در خارج از مرزهای ایران دخالت در آن عملا آغاز شده است و ادامه دارد. جنگ و درگیری میان ایران و قدرتهای دیگر در اکثر کشورهای خاورمیانه , بویژه در سوریه روندی جدی بخود گرفته. سوریه هم برای منافع دولت ایران و هم برای دولتهای روسیه و چین از اهمیت ویژهای برخوردار است. دولت ایران که سالهاست مشغول ایجاد حلقهای ایدئولوژیکی شیعهگرایی در منطقه است, نزد نیروهای شیعی منطقه از جایگاهی ویژه و نقشی بزرگ برخوردار شده و از این طریق بدنبال استقرار هژمونی خود در منطقه است. آمریکا, اسرائیل, اروپا و ترکیه جهت مقابله با این دولت تلاش میکنند که هرجا بنیان آن نیرومند است به آن یورش برند و آن را تضعیف نمایند. سوریه در مرحله کنونی یکی از این عرصهها برای تاختو تاز است. اظهارات مقامات ایرانی که میگویند اگر آمریکا در سوریه پیروزی حاصل کند, در تمام خاورمیانه اقتدار را به دست میگیرد, برای این کشور بسیار پرمعنی است. برای همین است که دولتهای خارجی , بویژه اسرائیل در مرحله کنونی ایران را تهدید به حمله میکنند و ایران هم میل به تغییر آرایش دفاعی به آرایش هجومی دارد. لذا دولت ایران مدام ابقای رژیم اسد و یا پیروزی طرحهای روسیه و چین در سوریه را بسیار مهم میشمارد و سوریه برای ایران یک سنگر ترک ناشدنی است. بدونشک اینکه ایران تاچه اندازه میتواند بر تداوم سیاستهای خود در سوریه پافشاری کند و یا پروژههای خود را به نتیجه برساند, و یا اینکه تا چه اندازه میتواند روابط خود با دیگر دولتهای همپیمان خود در منطقه را مستحکم کند, و همچنین روسیه و چین را راضی نگهدارد برای حمایت از خود؛ و یا حتی اینکه تاچه اندازه بدنبال متدی جایگزین است, در آینده بیشتر آشکار خواهد شد.»
جاوید ضمن پرداختن به مسئله حقوق ملتهای داخل ایران, بویژه مسایلی از قبیل هویت اتنیکی , دینی و مذهبی که مسایلی اساسی هستند, در مرحلهای که ایران با آنها دستو پنجه نرم میکند و اینکه آینده ایران چه خواهد شد و راه برونرفت از این بحران برای ایران وجود دارد, گفت:«این امر درست است که میگویند دولت ایران با مسایل بحرانی انکارناشدنی روبرو است و مدام این بحرانها این دولت را جایگاهش را تضعیف میسازد. ضعف اساسی این دولت, بحران در داخل است. اگر این دولت به هماناندازه که به مسایل برونمرزی اهمیت میدهد, به حل مسایل داخلی خود اهمیت میداد, مسلما جایگاه ایران در سطح منطقهای و جهانی چندینبرابر تحکیم مییافت. اگر این دولت معضلات هویتی, اتنیکی, فرهنگی, اقتصادی, اجتماعی و غیره را حل و چارهیابی کند و دموکراسی را به استقرار برساند و مهمتر از همه از محافظهکاری دست بردارد, براحتی میتواند تأثیراتی تاریخی بر خارج از مرزهایش هم داشته باشد. یک گفته مشهور هست که میگوید: بیچارگی در دموکراسی محلی از اعراب ندارد. اما ایران از فقر شدید دموکراسی مینالد. گذشته از معضلات هویتی که معضلی بنیادین است, هماکنون روابط دیپلماتیک نادرست و اصرار بر برخی پروژههای پیشپاافتاده و ارتجاعی در سطح منطقه, جامعه ایران را با مشکلات عدیده اجتماعی و اقتصادی روبرو گردانده. این درحالی است که خلقهای ایران بطور جد با فقر و گرسنگی و بیکاری روبرو شده و حتی دیگر انسانها بخاطر اینکه توانایی تأمین معاش خود و خانوادههایشان را ندارند, به خودکشی دست میزنند؛ ولی از طرفی میبینیم که این دولت میلیاردها تومان بودجه به بخش نظامی و حتی برای جنگ در خارج از مرزهای خود در مقابله با غرب, مصرف میکند. این درحالی است که رهبر ایران , خامنهای از مردم میخواهد که تابع «اقتصاد مقاومتی» باشند و با وضعیت خو بگیرند. اما این پرسش مطرح میشود که مردم با تکیه بر چه باور و دلیلی و یا برای تحقق چه خواستی باید این راه مقاومت را انتخاب کنند و فقر و گرسنگی را تحمیل کنند؟ باید این را بخوبی دانست که قدرتهای خارجی از استقلال و ارادهمندی و موضعگیری تاریخی ایرانیان هراس دارند؛ از تسلیحات اتمی , سپاه قدس و اینگونه تشکیلات واهمه ندارند. رژیم کنونی ایران, استقلال, ارادهم ندی و موضعگیری جامعه را از میان برده. خلقهای ایران به این امر نیازی نداشتند که کسی بیاید و آنها را به میهندوستی فراخواند, زیرا این مسئله به لحاظ تاریخی در جوهر هر فرد ایرانی مستتر است. اما هماکنون دولت ایران تا چه اندازه میتواند ادعای حفظ این سطح از نیرومندی را بکند. چرا تاکنون هیچ راهی برای فرار مغزها به خارج از کشور نیافته؟ چرا مقامات ایران, فرار بخشی از محافظهکاران به اروپا و آمریکا را نوعی پیروزی برای خود تلقی میکنند؟! از نظر این مقامات ایرانی, غیر از خود و دستنشاندگانشان, هر فردی ایرانی از یک پتانسیل خطرناک برخوردار است و به چشم دشمن به آن نگاه میکنند. باید این حقیقت را بخوبی دریافت که جامعه ایرانی امروزه در رویارویی با ایرن دولت احساس امنیت نمیکند, چه برسد به اینکه از آن دفاع کند و به دستورالمعلهای آن عمل نماید. به همین خاطر, راه رهایی از خطرات خارجی از حل مشکلات داخلی میگذرد. این امر انکارناپذیر است که میان دولت و جامعه ایران فاصله بسیار زیاد شده و دولت و مردم با هم بیگانه شدهاند. قبل از هرچیز باید ایران باور و اعتقاد جامعه را بدست آورد. این مهم هم با حل مسایل ممکن میگردد. باید سیستم داخلی ایران تغییر یابد و سیستمی به میان بیاید که همه ملتها و هویتهای مختلف به ابراز موجودیت خود در آن بپردازد. آنوقت است که دولت میتواند از جامعه انتظاراتی داشته باشد. راهکاری غیر از این, بیوجدانی بوده و جامعه هیچگاه آن را نخواهد بپذیرفت.»
ریزان جاوید در پاسخ به این پرسش که کردها در منطقه از چه جایگاهی برخوردارند و برخورد ایران با مسئله کرد باید چگونه باشد, گفت:«خلقکرد در سطح منطقه و جهانی هماکنون از جایگاهی بسیار حیاتی سیاسی برخوردار است. در نتیجه مبارزات دهها ساله خلقکرد در همه بخشهای کردستان, امروزه کردها به وزنهای سیاسی ویژه مبدل شده و در توازنات سیاسی منطقهای از نقش حایز اهمیتی برخوردار است و حتی قدرت آن را دارد که توازنات را به نفع خود تغییر دهد. در هر چهار دولت استراتژیم منطقه, خلقکرد دارای مبارزاتی فعال و پیشاهنگی آزادیخواه و دموکراسیطلب است. خلقکرد با پیبردن به اشتباهات خود در گذشته, هماکنون به شیوهای مستقل در راستای کسب حقوق و آزادیهای خود مبارزه میکند و بنا به وضعیت عینی و موضوعی به سیاستگذاری دست میزند و نتایجی هم حاصل میکند. هرچند تاکنون قدرتهای مداخلهگر غربی و قدرتهای حاکم و محافظهکار منطقهای به موجودیت حقوق و آزادیهای خلقکرد اعتراف نکرده و آن را نپذیرفتهاندع اما خلقکرد و پیشاهنگان آن توانستهاند که جای پایی در معادلات منطقه برای خود باز کنند حتی اگر این دو قدرت با آن مخالفت کرده باشند. در سطح ایران هم خلقکرد بزرگترین نیروی پیشاهنگ و صاحب نقش در مبارزات آزادیخواهی است.»
دولت ایران تاکنون به وجود مسئله کرد اعتراف نکرده. گاهی مقامات ایران اظهاراتی مثبت در قبال وجود مسئله کرد در بخشهای دیگر کردستان ابراز میدارند, اما در داخل کشور خود چنان وانمود میکنند که مسئلهای به نام مسئله کرد وجود ندارد. تعریف دولت ایران از مسئله کرد, تنها محدود به چارچوبی امنیتی و اقتصادی است که گذشته از اینکه این تعریف بسیار اشتباه است, حتی به لحاظ اقتصادی هم هیچگامی برنداشته است. برخی مقامات دولتی ایران در مورد کردهای غرب کردستان اظهاراتی بیان داشتهاند, اما بازهم مشخص نیست که این مواضع تا چه اندازه منطبق با نظرات تمامی دولت است یا شخصی. اما از این امر بحث میکنند که خلقکرد در چارچوب مرزهای سوریه حق تعیین سرنوشت دارد. بدونشک مبارزات خلقکرد توسط خلقمان در غرب کردستان به شیوهای عملی جریان دارد. اما واقعا این پرسش مطرح که ایران تاچه اندازه به وجود مسئله کرد در شرق کردستان اعتراف میکند؟ این مهم بسیار غیرواضح است. ما همچو پژاک بارها در بیانیهها و دکلراسیونهای خود, همان فرمولاسیون را برای حل مسئله کرد در شرق کردستان پیشنهاد کردهایم, اما تاکنون دولت ایران هیچ گامی برنداشته است. باید این را بخوبی دید که خلقکرد در غرب کردستان فقط خواستار اعاده طبیعیترین حقوق خود است و سر دشمنی با هیچ قدرتی هم ندارد. این عقلیت در دیگر بخشهای کردستان , بویژه شرق کردستان پیروی میشود. این امر انکارناپذیر است که قدرتهای خارجی درصدد سوءاستفاده از مسئله کرد برای رویارویی با دولتهای منطقه هستند. اما این راهکار, منطبق با راهکار خلقکرد و پژاک هم نیست. در تاریخ بارها دیدهایم که هم قدرتهای خارجی و هم منطقهای از موجودیت خلقکرد و احزاب کردی برای رسیدن به منافع خود استفاده کردهاند و به کردها و احزاب آن خیانت کردهاند و حتی آنها را به شکست کشاندهاند. اما برای نخستین بار در تاریخ مبارزات, خلقکرد به شیوهای کاملا مستقل و صرفا با پشت بستن به قدرت ذاتی خود و ایدئولوژیای نوین مبارزاتش را پیشبرد میدهد. بدون شد خلقکرد و کردستان یک وزنه سیاسی بسیار مهم هستند و کردستان کاملا سرزمینی استراتژیک است. ایران با حل مسئله کرد در شرق کردستان نه تنها هیچ چیزی را از دست نمی دهد, بلکه در سطح منطقه هم میتواند از جایگاهی مهم برخوردار گردد. امروزه وضعیت رژیم ترکیه کاملا واضع است. قدرتهای خارجی خواستند مدل ترکیه را که بسیار ارتجاعی است بر منطقه تحمیل نمایند. اما برخوردهای این دولت در قبال مسئله کرد و قتلعامها و حملاتی که علیه خلق کرد انجام داد, این نقشهها را کاملا نقشبرآب ساخت. تمامی دسایس و پروژههای داخلی و خارجی ترکیه با شکست مواجه شد. امیدواریم که ایران هم از آزمون غرب کردستان و هم از آزمون ترکیه درس عبرت بگیرد و بزودی برای حل مسئله کرد گامهای لازم را بردارد. تنها راه هم آغاز مذاکره و گفتگو است. ما همچو پژاک بارها اعلام کردهایم که برای پیشبرد هر گامی صلحجویانه برای حل مسئله کرد, آمادهایم.»