سلفی‌های عرب در کمین جوانان کرد در هلند/ شکار جوانان کرد برای انتقال به غرب کردستان و سوریه

سلفی‌های عرب در کمین جوانان کرد در هلند/ شکار جوانان کرد برای انتقال به غرب کردستان و سوریه

در کشور هلند جوانان کرد هم به کمین سازمان‌ها و مساجد اعراب سلفی می‌افتند که تحت نام «راه جهاد» مشغول فعالیت و تبلیغ هستند. بنا به گزارش روزنامه «ینی اوزگور پلتیکا» از سرنوشت فرزندان برخی از خانواده‌های مذهبی کرد که در مساجد خادم بودند, خبری در دست نیست.

با استفاده از ترفند «راه جهاد» این جوانان را از طریق استانبول ـ آدانا ـ هاتای به سوریه روانه می‌کنند. این جوانان پس از رفتن به سوریه علیه کردها می‌جنگند و این امر موجب تحیر خانواده‌های کرد شده.

سازمان‌های وهابی ـ سلفی که از حمایت کشورهای قطر, عربستان سعودی و ترکیه برخوردارند, تلاش می‌کنند از میان مسلمانان مقیم کشورهای غرب اروپا مبارزانی جمع‌آوری و جذب نموده و به سوریه بفرستند تا به زعم خود علیه رژیم آن کشور بجنگند. این سازمان‌ها از اعتقادات جوانان سوء استفاده می‌کنند و به قول خود آنها «کلید بهشت» را به آنها می‌دهند. از جمله جوانانی که به کمین این سازمان‌ها می‌افتند, جوانان کُرد هستند.

برخی از خانواده‌های کرد مقیم هلند بخاطر رسیدن پیام‌هایی از فرزندانشان, متحیر شدند. این خانواده‌ها از این می‌ترسند که از وجود فرزندانشان برای جنگ با خلق‌کرد در غرب کردستان سوء استفاده شود. این درحالی است که کاری از دستشان برنمی‌آید. برخی از خانواده‌ها به مراکز امنیتی کشور هلند مراجعه کرده و از این امر شکایت کرده‌اند, اما همچنان کاری از دستشان برنمی‌آید.

برخی از خانواده‌ها بخاطر مسایل امنیتی و ترس از شرایطی که در هلند در آن بسرمی‌برند, نخواستند نام خود را فاش کنند, اما در مورد خطرات آن سازمان‌های عرب مسایلی برزبان راندند. بنا به گفته آنها بیشتر مساجد هلند متعلق به عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی است. این سازمان‌ها در هلند با استفاده از این مساجد دهها نفر را سازماندهی کرده و از طریق ترکیه به ترکیه و غرب کردستان فرستادند. چهار جوان کرد از جمله این افراد هستند.

مسجد «قبله» در منطقه «سوتمر» هلند از جمله مساجد مهم است. اما فعالیت‌هایی مشابه هم در شهرهای دنهاگ و روتردام به انجام می‌رسانند. در مسجد قبله فردی به نام «تابلی» تحت نام سخنرانی دینی برای افراد مراجعه کننده به آن مسجد دست به تبلیغات می‌زند. او این کار خود را «راه جهاد» می‌نامد. اسامی جوانان کردی که قربانی این سازمان‌ها شده‌اند: تورگای یاشار و احمد پولاد اهل شهرستان کرک‌پنار استان قونیه, ریبین رمضان اهل هولیر و سریاس اهل شهر سلیمانی.

این جوانان به خانواده‌های خود گفته‌اند به مدت دو روز به مرخصی می روند؛ یا اینکه گفته‌اند برای تحصیل مدتی به عربستان سعودی می‌روند, آنها اینگونه, از خانواده‌هایشان جدا می‌شوند. وقتی که می‌روند, چنین پیام‌هایی برای خانواده‌هایشان می‌فرستند:«من به نام خدا به جنگ می‌روم, من را ببخشید» و یا «دنبال من نگردید, وقتی تحصیلاتم تمام شد, به هلند بازمی‌گردم».

این جوانان از طریق شهرهای فرانکفورت, بروکسل, آمستردام و دوسیادولف سفر می‌کنند. مقصد آنها هم استانبول است. از استانبول هم به سوریه و غرب کردستان می‌روند. بعنوان مثال, «احمد پولاد» و «سریاس» از طریق فرودگاه «دوسیادولف» به ترکیه رفته‌اند. کسانی هم که در استانبول به آنها پول می‌دهند دو فرد به نام‌های «عصامه» و «ابراهیم» است. این افراد از شماره‌تلفن‌های سوریه استفاده می‌کنند. شماره تلفن عصامه: 00 96 39 417 XX XXX ؛ شماره تلفن ابراهیم: 00 96 395 48 XX XXX.

جوانی که در آخرین لحظات از این راه منصرف شد, گفت:«از اعتقادات ما به خدا و دین اسلام سوء استفاده می‌کنند. من در آخرین لحظات به خود فکر کردم و با خود گفتم که این کار در راه خدا و اسلام نیست و از آن منصرف شدم. چنین سخنانی به ما می‌گفتند: سرنوشت شما در قرآن کریم نوشته شده. شماها سربازان اسلام هستید. جهاد چیزی خلاف انتظار است. اگر چنانچه خداوند به رفتن شما امر کند, آنچه برعهده شماست این است که: بدون هیچ شک و تردیدی آن را بجای آورید. آنها با این سخنان جوانان را جذب جبهه خود کرده و مخارج مسافرت آن جوانان را هم می‌پردازند».

راهنمای راه در دست آنهاست

بر روی راهنمای مسافرت آنها نوشته شده:«وقتی که به استانبول رسیدید, ویزا بخرید. اگر گذرنامه‌ جمهوری ترکیه دارید, نیازی به ویزا ندارید. پس ای آن می‌توانید دو کار انجام دهید: در همان فرودگاه استانبول بلیت بخرید و به آدانا بروید. این راه 8 ساعت بطول می‌انجامد. شما با استفاده از تاکسی به ترمینال اسنلر می‌روید. سپس به سوی آدانا حرکت می‌کنید و از آنجا هم در یک هتل اقامت می‌کنید. روی دیگر هم با استفاده از اتوبوس به آنتالیا می‌روید که به مدت 2 ساعت به طول می‌انجامد. شما در آن شهر به برادران خود(یعنی کسانی که باید جوانان آنها را ببینند) ابراهیم و عصامه تلفن کنید.» پس از آن, این جوانان به عصامه و ابراهیم می‌رسند و با کمک آنها به سوریه و غرب کردستان می‌روند.

کاری از دست خانواده‌های کرد برنمی‌آید

خانواده‌های کرد گفتند از چنین مسایلی خبر نداشتند. فرزندانشان ناگهان ناپدید می‌شدند و به سرنوشتی سیاه دچار می‌شوند. این خانواده‌ها پس از متوجه شدن به این امر نزد پلیس هلند شکایت کرده‌اند. این خانواده‌ها گفتند به آن مساجدی که فرزندانشان به آنجا رفت و آمد داشتند خواهند رفت و از آنها کمک خواهند خواست. آنچه موجب ناراحتی و نگرانی خانواده‌های کرد می‌شود, این است که آن جوانان به جنگ کردها در غرب کردستان می‌روند.