تبهکاران اسلامی مقابل چشمان ما عزیزانمان را کشتند
تبهکاران اسلامی مقابل چشمان ما عزیزانمان را کشتند
تبهکاران اسلامی مقابل چشمان ما عزیزانمان را کشتند
زنانی که بخاطر وحشیگریهای گروههای تبهکار وابسته به «دولت اسلامی عراق و شام» بویژه «جبههالنصر» از شهرستانهای تلعران و تلحاصل استان حلب فرار کرده و به استان عفرین غرب کردستان رفتهاند, گفتند که آن گروهها مقابل چشمان آنها عزیزان وفرزندانشان را کشتهاند. آن زنان افزودند که خواهر و مادران بستگان آنهایی که کشتهاند را ربودهاند. آنها یادآور شدند که شبانگاه از دست تبهکاران القاعده فرار کرده و همراه با کودکان خود به مدت سه روز در دشتهای اطراف آن شهرها بسر بردهاند.
شهروندانی که از شهرستانهای تلعران و تلحاصل استان حلب از دست گروههای افراطی جبههالنصر و القاعده فرار کردهاند, وقایع آن قتلعام را را بازگو کردند. 3 خانواده که از ترس شکنجه, قتلعام و چپاولگری گروههای تبهکار حلب فرار کردهاند خود را به شهر عفرین رساندند.
از 40 خانواده 13 تن نجات یافتند
سه خانواده که همگی زن و کودک هستند روز گذشته در ساعت 14 به شهر عفرین رسیدند. یکی از آن خانوادهها از شهرستان تلعران و 2 خانواده دیگر از تلحاصل آمده اند. این سه خانواده برای نجات جان خود به دشتهای اطراف فرار کرده و به مدت 3 روز در آنجاها ماندهاند. بنا به گفته آنها, شمار اعضای آن 3 خانواده 40 تن بودهاند, اما تنها 13 تن از آنها که اکثرا کودک و زن هستند نجات یافتهاند. آن زنان گفتند که هماکنون از عزیزان و بستگان خود خبر ندارند و با خطر مرگ روبرو هستند.
او را کشته و 4 خواهر و مادرش را ربودند
زنی به نام «کوثر کالو» 25 ساله از شهرستان تلحاصل همراه با 6 کودک, خواهر, و مادر خود از دست گروههای تبهکار القاعده فرار کرده و جان خود را نجات دادهاند. آنها درمورد وحشیگریهای اسلامیان گفتند:«گروههای تبهکار اسلامی موقع غروب وارد روستای ما شدند. آنها هنگام افطار اجازه ندادند ملا به مسجد برود. بجای او خودشان به مسجد رفته و از طریق بلندگو فراخوانی بر ضد کردها دادند. میگفتند «زمان نابودی کردها فرارسیده, مال و ناموس کردها حلال است». همچنین از ما کردها خواستند که خانه و کاشانه خود را رها کرده و روستا را ترک کنیم. پسر عموی 18 ساله من به نام «جوما دیبان کالو» رامقابل چشمانم کشتند. حتی اجازه ندادند پیکر او را ببینیم. سپس مادر او «عاریفه تاربو» و 4 خواهر او به نامهای «روقیه کالو, شمس کالو, میدده کالو, رابعه کالو و دختر یک ساله او را ربودند. ما نمیدانیم آنها را کجا بردهاند.
کوثر کالو درحالی که مدام اشک میریخت, افزود که برای نجات جان خود از دست گروه جبههالنصر و القاعده منتظر ماندند تا شب فرارسید , بعد فرار کردند. وی گفت:«وقتی که هوا تاریک شد, همراه با فرزندان خود از خانه خارج شدیم. به مدت 2 ساعت بسوی غرب روستا پیادهروی کردیم. جایی که میخواستیم برویم, خارج از روستا و یک بیابان بود. وقتی به آنجا رسیدیم دیگر شب شده بود. فرزندان ما همه گرسنه و تشنه بودند. چیزی برای خوردن نداشتیم. صداهایی از دور به گوش میرسید و میترسیدیم که تبهکاران اسلامی باشند, لذا ترسیدیم. پس از کمی متوجه شدیم که آنها هم خانوادههای کردی هستند که بخاطر ظلم اسلامیان فرار کردهاند. ما 3 روز در آن صحرا ماندیم. پس از مدتی خود را به شهر حلب رسانده و از آنجا به عفرین آمدیم».
یکی دیگر از زنان به نام «حوا» گفت که گروههای اسلامگرای افراطی بویی از انسانیت نبردهاند. وی افزود:«کردها را قتل عام کردند. میخواستند خانههایمان را روی سرمان خراب کنند. تنها گناه ما این بود که کرد هستیم».