چهارشنبه ۱۸ مرداد و ۲ دروغ بزرگ دولتی | پژار آبدانان

دولتمردان امروز دو بار به تمامی جهانیان دروغ گفتند و همزمان سعی داشتند تا این عمل خود را با رسانه‌هایشان مشروع جلوه دهند. متأسفانه این‌ها فقط دو دروغ ساده نبودند؛ امروز برای هزارمین بار به شعور انسان‌‌ها توهین شد

دولتمردان امروز دو بار به تمامی جهانیان دروغ گفتند و همزمان سعی داشتند تا این عمل خود را با رسانه‌هایشان مشروع جلوه دهند. متأسفانه این‌ها فقط دو دروغ ساده نبودند؛ امروز برای هزارمین بار به شعور انسان‌‌ها توهین شد

 

غول‌های رسانه‌ای جهان، امروز همه همزمان فریاد زدند که "یک خودروی ناشناس، نظامیان فرانسوی را زیر گرفته و فرار کرده است". شهردار پاریس این حمله را "یک اقدام غیرقابل تحمل و شرم‌آور" خوانده است. درست می‌گوید؛ این یک اقدام غیرقابل تحمل و شرم‌آور است ولی شهردار محترم می‌تواند بگوید که اصولاً چنین حمله‌ تروریستی‌ای و عملیات‌های خونبار مشابه آن اصولاً چرا باید صورت بگیرند؟ جناب شهردار آیا می‌داند که "فاشیسم، مازاد سرمایه‌داری‌ست"؟ اگر غرب تنها به خاطر منافع خودش خاورمیانه را این‌چنین به آشوب نمی‌کشید، آیا باز هم هیچ تروریست مسلمانی می‌رفت و خود را به سربازان فرانسوی بکوبد؟

 

فریاد انسان‌ خلع سلاح شده توسط دولت‌ها هرگز به بلندای فریاد بی‌بی‌سی و رویترز نخواهد بود ولی با این حال فریاد برآورده خواهد شد و این سوال از شهردار پاریس پرسیده خواهد: چرا فرانسه اولین کشوری بود که عجولانه به لیبی حمله کرد و چرا فرانسه اولین کشوری بود که به ائتلاف بین‌المللی ضدداعش به رهبری امریکا پیوست؟ آیا رقابت کشورهای غربی بر سر انرژی خاورمیانه و دوئل بر سر نعش نیمه‌جان انسان خاورمیانه‌ای "غیرقابل تحمل و شرم‌آور" نیست؟

 

دروغ بزرگ دوم را هم روحانی زد. رسانه‌های داخلی و خارجی، از شرق و تسنیم گرفته تا بی‌بی‌سی و صدای امریکا هم به کمکش شتافتند. همه نوشتند که "روحانی سه زن را به‌عنوان دستیار خود انتصاب کرد" ولی کسی حقیقت را ننوشت؛ کسی دوست نداشت بنویسد: "روحانی امروز به ۴۰ میلیون زن ایرانی توهین و به اراده‌شان تعرض کرد".

 

آری؛ همه دروغ می‌گویند. منطق دولتی ایجاب می‌کند تا همه دروغ بگویند، یکی در کت و شلوار غربی و یکی در عمامه شرقی. علتش هم معلوم است؛ منطق دولت‌‌گرایی هرجا که باشد مجبور به اهانت و دروغ‌گویی‌ست. برای آنانی که گوشش شنوایی دارند و وجدانی بیدار، مشخص می‌شود که چرا "دولت کردستان" نمی‌تواند پاسخگوی انسان کرد در عصر ۲۱ باشد. جهان بیش از هر زمانی به برادری خلق‌ها، ملت دمکراتیک، کنفدرالیسم دمکراتیک و دیگر مفاهیم "ذهن تحلیل‌گر عبدالله اوجالان" نیاز دارد.

 

از یادمان نرود که دولت برای کردها، تنها رُویه‌ای زرین بود برای رسیدن به آرمان آزادی. آری؛ آرمان کردها آزادی‌ست؛ نه دولت کردی‌ای که این‌بار بجای روحانی و صدام و اسد و اردوغان؛ مسعود بارزانی و هم‌فکرانش را با پرونده‌های سیاه اقتصادی و سیاسی‌‌شان به مسند قدرت بنشانند. آزادی انسان قرن ۲۱، تنها از منظر گذار از ذهنیت دولت‌گرایی و برادری خلق‌ها می‌گذرد. تنها در این صورت است که کردها می‌توانند بگویند مبارزاتمان در راه سوسیالیسم و انسانیت و آزادی‌ست. دولت کذایی‌ای که از آن دم می‌زنند، تنها مراسم تاجگذاری مسعود بارزانی‌ خواهد بود؛ مراسمی که بجای دشمنان!، این‌بار خود مردمان باشور کردستان هستند که باید نقش قربانی آن را بازی کنند.