جامعهی زنان آزاد روژهلات کوردستان (کژار) به مناسبت ۲۵ نوامبر روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان بیانیهای با عنوان «ژن ژیان آزادی، فلسفهی دفاع از مبارزات و دستاوردهای زنان است» منتشر کرد. کژار ضمن پرداختن به وضعیت زنان در ایران و روژهلات کوردستان، سیاستهای دولت ایران در قبال زنان را زنستیزانه دانست و برای دستیابی زنان و جامعه به آزادی بر ضرورت تشدید همبستگی مبارزاتی زنان تاکید کرد و این ارزیابیهایش را در پایان بصورت هفت رهنمود خلاصه نموده است.
کژار با تاکید بر ادامه قیام «ژن، ژیان، آزادی» گفت: «دفاع از زنان از خود و جامعه، زمینه را برای گسترش فعالیتهای بیشتر و هموارسازی راه برای آینده فراهم میسازد، پس در برابر رژیمی که اراده و هویت زنان را به رسمیت نمیشناسد، لازم است به حمایت و دفاع از یکدیگر بپردازیم و همانطور که رفیقمان وریشه مرادی در نامهاش به آن اشاره نمود 'به جای لعنت به تاریکی، شمعی بیفروزیم'.»
مشروح بیانیه کژار به شرح زیر است:
«به زنان فعال و مبارز و جامعهی آزادیخواه ایران:
ژن ژیان آزادی، فلسفهی دفاع از مبارزات و دستاوردهای زنان است
در حالی به ۲۵ نوامبر امسال نزدیک میشویم که جنگ جهانی سوم بر اقصی نقاط جهان حکم فرماست. در سایهی جنگهای نیابتی و مستقیمی است که از سوی دولت- ملتها، روزانه خلقها و بویژه زنان با نسل کشی مواجه هستند. جنگهایی که بوی مردسالاری و زن ستیزی میدهند و شور ناسیونالیزمی بر پیکرهی جامعهی آزادیخواه وارد می سازند. آتش جنگ دامن منطقه و خاورمیانه را فراگرفته و زنان بیشترین سهم را از تخریبات ماحصل از جنگ میبینند. پس در وهلهی اول باید تاکید نمود که جنگی که در جریان است، جنگ خلقها و بویژه زنان نیست، از همین چه در جنگهای نیابتی و چه مستقیم، با توجه به تعاریف ارائه شده از سوی حاکمیت زنان قربانیان جنگ هست و سهمشان یا کوچ اجباری و یا قتل است. با توجه به وضعیت کنونی که نه سیستم سرمایهداری جهانی و نه دولت-ملتهای منطقه بر عمق مشکلات و مسائل جامعه بیش از پیش میافزایند، خاورمیانه به پارادایمی نیاز دارد که دموکراسی بر مبنای همزیستی مسالمت آمیز خلقها و آزادیخواهی زنان را مبنا قرار میدهد. بعبارتی تلاش برای برساخت حیاتی آزاد و ایجاد مدرنیتهی دموکراتیک که رهبرخلقهای آزادیخواه، رهبر عبدالله اوجالان در تمام دفاعیات خود، از آن بحث نموده است.
در یک سال گذشته، وضعیت زنان در جنگهای منفعتطلبانهی دولت-ملتهای خاورمیانه و از جمله ایران، روز به روز حادتر شده و مسائل و مشکلاتشان نیز، عمیقتر گشته است. در چنین حالتی زنان قربانیانی بیش نیستند که توان دفاع از خود را ندارند و حاکمیت تمام تلاش و توان خود را برای بوجودآوردن چنین وضعیتی بخرج میدهد. در طول یک سال گذشته، حاکمیت قربانی نمودن یکی از پس دیگری نیروهای نیابتی خود، سعی داشت که به شیوهای در میانهی جنگ خاورمیانه، موقعیتش به خطر نیفتد و از این جنگ دوری گزیند، این درحالی است که در داخل، در برابر جامعه و بالاخص زنان پیشاهنگ در زندانها، اعلان جنگ نموده است. جمهموری اسلامی هم در بن بستی سیاسی قرار گرفته است و هم در منجلاب سیاستهای جنسیتگرایانه و ملیگرایانهاش، دست و پا میزند و از آنجا که راهکارهای جمهوری اسلامی برای برون رفت از این بحران، دموکراتیک نیست، روز به روز وضعیت بدتر و حادتر از گذشته میشود. پس در یک جمله، باید گفت که آنچه که وضعیت جامعه را بهبود میبخشد، نه گسترش جنگ در فرامرزها و سرکوب داخلی و سرپوش نهادن به این وضعیت است، بلکه به رسمیتشناختن اراده،هویت و مطالبات جامعه است.
وضعیت جامعه و حقوق بشر در جغرافیای سیاسی ایران در طول یک سال گذشته نشان افزایش خشونت در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و غیره است. ماحصل سیاستهای مردسالار و جامعه ستیز، تنها به قهقرا بردن جامعه است و پویایی جامعه و توانش را از او سلب میکند. اعدام که یکی از غیرانسانیترین سیاستهای دولتها در طول تاریخ بوده است، امروزه در ایران و از سوی حاکمیت به اجرا در میآيد. بنا به آمارهای ارائهشده بیش از ۸۰۰ تن در سال گذشته اعدام شدهاند که بیش از ۳۰ تن از آنان زنان بودهاند. این در حالی است که هم اکنون برای زنان فعالی همچون وریشه مرادی و پخشان عزیزی حکم اعدام صادر گشته است. گسترش اعدام در طول یک سال گذشته و بویژه صدور احکام برای زنان پیشاهنگ همچون پخشان عزیزی و وریشه مرادی، به معنای انتقام گرفتن از انقلاب «ژن ژیان آزادی» و سرکوب ارادهی آزادیخواهانهی جامعه است. تا کنون حاکمیت خشونت عریان خود را از این طریق به جامعه نشان داد، تا از طریق سرکوب، ترس در دل جامعه بیفکند و آنان را از تلاش و مبارزه برای رسیدن به اهدافشان بازدارد. اما در طول یک سال گذشته، در برابر این خشونت عریان و آشکار، مبارزهی رادیکال و بی پایان زنان در زندان را شاهد بودیم. آغاز سهشنبههای نه به اعدام که از بهمن ۱۴۰۲ به منظور حمایت از صدای زندانیان و همچنین لغو حکم اعدام آغاز شد، هم اکنون در هفتهی چهل و سوم قرار دارد و فعالین بسیاری در ۲۵ زندان به این اعتصابات پیوستهاند. در کنار این اعتصابها، مقاومت زنانی همچون زینب جلالیان، وریشه مرادی، پخشان عزیزی و زنان دیگر در زندان، باعث شده است که زندان به سنگر مقاومت و مبارزه مبدل شود. زینب جلالیان در طول این بیش از هفده سال حبس در زندان نشان داد که علی رغم تمام فشار و تهدیدهای جمهوری اسلامی، او همچنان مقاومت پیشه میکند و برای رسیدن به اهدافش که همانا برابری و آزادی است، یک گام به عقب برنمیدارد. از سوی دیگر نامهها و عملکرد رادیکال رفیقمان وریشه مرادی و پخشان عزیزی، موجب گشت که اهداف انقلاب ژن ژیان آزادی، باردیگر بر زبان بیاید. پیام هر یک از این نامهها، بحث از مسائل و مشکلات جامعه و بویژه زنان، گذار از جنسیت گرایی، و ارائهی آلترناتیو بویژه برقراری همزیستی مسالمت آمیز خلقها و بویژه برساخت مدرنیتهی دموکراتیک در ایران، بحدی رادیکال بود که موجب دلگرمی فعالین و مبارزین دیگر و در عین حال ایجاد خوفی مضاعف در دل و ذهن حاکمیت گردید. نامهها و عملکرد هر کدام از این زنان مبارز، دربرگیرندهی فلسفهی ژن ژیان آزادی است که بیش از ۵۰ سال است سراسر کوردستان و جهان را فرا گرفته است و رهبر این فکر فلسفه «رهبر عبدالله اوجالان» بیش از ۲۶ سال است که در انزوای شدید در جزیرهی امرالی زندانی است. اینان ادامه دهندهی راه شیرین علم هولی هستند، همان زن مبارزی که با تکیه بر فلسفهی آپویی، در راه رسیدن به آزادی جان داد، اما سربلندانه زیست. پس مبرهن است صدور حکم اعدام نیز نشان دهندهی ترس، وحشت و کینه و انتقام حاکمیت از این فعالان حقوق زنان است که شیوهای نوین از مبارزه را به جهانیان نشان دادند. هریک از پخشان عزیزی و وریشه مرادی به صدای میلیونها زنی مبدل شدند که در عین تحمیل ستم دیدگی، آرزوی رسیدن به آزادی را در سر می پرورانند. مقاومت آنان برای آزادی جامعه است، از همینرو لازم است که تمام آزادیخواهان به صدای آنان مبدل شوند.
از هر سو به وضعیت داخلی ایران می نگریم، در حوزه و عرصههای مختلف، تنها سرکوب، خشونت، سانسور و … به چشم میخورد. بر اساس دادههای آماری در طول شش ماههی نخست سال ۲۰۲۴، نزدیک به ۹۳ قتل جنسیتی در ایران ثبت شده است. در اکثر موارد نیز، قربانیان دختران جوانی بودند که از سوی پدر، برادر و یا همسر خود به قتل رسیدهاند و این آمار نشان میدهد در نیمهی نخست سال جاری میلادی به مدت مشابه، زن کشی در ایران ۶۰ درصد افزایش یافته است. البته که خشونتهای صورت گرفته، تنها در چهارچوب خانواده و خانه محدود نمانده است، همانطور که سراسر خانه را بوی مردسالاری گرفته، در خیابانهای ایران نیز مردسالاران پوتین به پا و پتک در دست، به بدن زنان حمله میبرند. فتواهای برآمده از مساجد و لوایح به مجلس رفته، باعث گردید تا بر سطح فشارها و حملات علیه زنان افزوده شود. رژیم از این طریق نیز خواست که بجای زنان و برای زنان تصمیم بگیرد. پوشش اجباری، تحمیل خواستهای حاکمیت برای زنان، حضور زنان باب میل خویش در عرصههای سیاسی ولو اگر نادموکراتیک باشد و … ماحصل و برآمده از ذهنیتی است که زنان را در حاشیه قرار داده و حضور فعالشان، پایههای حاکمیت را به لرزه در میآورد. نمونهی اخیر عملکرد آهو دریایی و اعتراضش در برابر سیاستهای زن ستیز این حاکمیت است. هر چند که نهادهای وابسته به دولت، برای عدم سلامت او، بهانهها آوردند، اما دراصل آهو، ذهنیت پوسیده این حاکمیت را به ملا عام نشان داد.
البته که در یک سال گذشته، علی رغم تمام هجمههای صورت گرفته در برابر زنان، شاهد مبارزهای بی پایان از سوی زنان گشتیم. مقاومت مدوام و پیوستهی زنان در زندان نشان داد که انقلاب ژن ژیان آزادی همچنان ادامه دارد وزنان در زندان پیشاهنگ هستند. دیگر زنان خوفی در دل نمیپرورانند و به حمایت از یکدیگر میپردازند. اعلام حمایت از زندانیان سیاسی زن و تلاش برای آزادی آنان همواره در اولویت فعالیتهای مان قرار داشته است. در طول این مدت نیز به شیوههای گوناگون، اعتصاب غذاهای دورهای، اعلان موضع از طریق نوشتن بیانیه، راهاندازی کارزارهای گوناگون از جمله کارزار «نه به اعدام، آری به حیات آزاد»، راهپیماییها و… هم حمایت خود را اعلان داشته و هم بر انجام این رسالت تاریخی تاکید نمودیم، زیرا معتقدیم هر یک از ما لازم است که به صدای زنان محبوس در زندان مبدل گردد، تا بتوانیم از این طریق بر تداوم انقلاب ژن ژیان آزادی اصرار ورزیم و در راه استمرار و گسترش آن، گامی رادیکال برداریم.
در پایان بعنوان جامعهی زنان آزاد شرق کوردستان – کژار ضمن محکومیت همهی سیاستهای زنستیزانهی حاکمیت خطاب به همهی آزادیخواهان، فعالین سیاسی- اجتماعی و مدنی، تشکلها و گروههای مختلف و تمام آزادیخواهان بیان میداریم که:
- انقلاب ژن ژیان آزادی ادامه دارد و زنان پیشاهنگ این بار زندان را به سنگر مبارزه مبدل کردهاند. صدای رادیکال زنان مبارز و رادیکال زندان که پیام انقلاب ژن ژیان آزادی را به گوش جهانیان رساندند، باشیم.
- صدور حکم اعدام، یکی از غیر انسانیترین سیاستهای حاکمیت ایران است، گسترش اعدامهای جمعی و فردی پس از انقلاب ژن ژیان آزادی، به معنای انتقام از پیشاهنگان این انقلاب بوده است. برای پایان بخشیدن به این سیاست غیرانسانی، باید همصدا عمل نماییم.
- حاکمیت سعی دارد با سیاست سازش در خارج از مرزها و سرکوب در داخل، به بقای خود بیفزاید، نگذاریم که با تداوم چنین سیاستی معضلات و مشکلات واقعی جامعه، به حاشیه رانده شوند.
- سیاستهای جنسیتگرایانهی جمهوری اسلامی، بسیار هدفمند و سیستماتیک صورت گرفته است، در برابر این ستمهای تحمیلی سیستماتیک به فعالیتهای سیستماتیک و سازمانیافته نیاز است.
- حملات رژیم به جامعه و مورد هدف قرار دادن آن، تمام تفاوتمندیهای ملی-مذهبی را به گونهای در برگرفتهاست، پس ایجاد و اتحاد پلتفرمها و گروههای دموکراتیک و انقلابی خلقها و بويژه زنان در این وهله امری ضروری است.
- روز مبارزه با خشونت علیه زنان تنها به ۲۵ نوامبر ختم و خلاصه نمیشود، تا زمانی که این حاکمیت به سیاستهای خویش ادامه دهد، هر روز ۲۵ نوامبر است و زنان برای رسیدن به اهدافشان لازم است از دستاوردهای شان صیانت به عمل آورند.
- دفاع از زنان از خود و جامعه، زمینه را برای گسترش فعالیتهای بیشتر و هموارسازی راه برای آینده فراهم میسازد، پس در برابر رژیمی که اراده و هویت زنان را به رسمیت نمیشناسد، لازم است به حمایت و دفاع از یکدیگر بپردازیم و همانطور که رفیقمان وریشه مرادی در نامهاش به آن اشاره نمود 'به جای لعنت به تاریکی، شمعی بیفروزیم'.»