پیمان ویان، رئیسمشترک حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک)، با خبرگزاری روژنیوز گفتگو کرد و جنگ ایران و اسرائیل، موضع کوردها و راههای حل بحران را به تفصیل مورد ارزیابی قرار داد.
مصاحبه با پیمان ویان به شرح زیر است:
*پژاک، جنگی که بین ایران و اسرائیل در جریان است را چگونه ارزیابی میکند؟
اکنون وضعیت جنگ ایران و اسرائیل یک مرحله جدید در خاورمیانه است، در واقع اگر بخواهیم نامی بر آن بگذاریم، مرحلهای است که جنگ غزه و اسرائیل بر سر حماس در خاورمیانه دوباره شعلهور شد و آغاز گشت. جنگ کنونی بر سر ایران و جنگ بین ایران و آمریکا که اکنون در حال رخ دادن است، مرحله جدیدی از جنگ در خاورمیانه است، یک طراحی جدید در خاورمیانه. چرا در این مرحله چنین جنگی رخ داد؟ ما این فرآیند را چگونه میخوانیم؟ دولت ایران یکی از قدرتهای اصلی در خاورمیانه است و نیاز به طراحی دارد. هژمونی قدرت در چند سال اخیر به ویژه تلاش کرده تا ایران را تسلیم کند. در همه جهات تحریمهایی را علیه ایران وضع کردند. در عین حال، در جنگی که در خاورمیانه در جریان بود، تمام شاخههای ایران در خاورمیانه شکسته شدند. هدف آنها این بود که ایران را تسلیم کنند و بر اساس سیاست خود، طراحی خاصی در خاورمیانه به وجود آورند. فرآیند مذاکرات نیز تنها یک فرآیند گذار بود. به همین دلیل، تسلیمی که بر ایران تحمیل میشد، محقق نشد. حملهای که اکنون رخ داده، ما این جنگ را اینگونه میخوانیم که این جنگ در خاورمیانه شدیدتر و کوتاهتر خواهد شد. زیرا این جنگ سرنوشت کل خاورمیانه را تعیین میکند. در این جنگ قدرتهای هژمونیک، قدرتهای دولت-ملت و جنگ بین قدرتهای هژمونیک و قدرتهای دولت-ملت وجود دارد. از سوی دیگر، مردم نیز هستند، مردمی که مقاومت میکنند، مردمی که میخواهند سیستم مدیریتی خود را داشته باشند. به همین دلیل این جنگ مانند جنگهای قبلی در خاورمیانه نخواهد بود. یعنی همه چیز مطابق با قدرتهایی که از بیرون مداخله میکنند، مطابق با قدرتهای دولت-ملت پیش نمیرود. یک نیروی جایگزین وجود دارد و آن قدرت مردم است، خط سومی است که میخواهد یک نیروی اراده مردمی و پیشگامی مردم داشته باشد. به همین دلیل میتوانیم بگوییم که این جنگ تغییرات بزرگی را در خاورمیانه به همراه خواهد داشت.
*ایران و اسرائیل تاکنون از راه نیروهای نیابتی جنگیدهاند. اکنون هر دو نیرو رودررو هستند و مستقیما میجنگند. وضعیت چگونه به این مرحله رسید؟
در خاورمیانه، به ویژه پس از سال ۲۰۱۰، جنگ از طریق نیروهای نیابتی وابسته به دولتها در جریان بود. اکنون جنگ مستقیما بین دولتها در جریان است. در حملات اولیه، نیروهای وابسته به ایران در خاورمیانه و در عین حال سایر نیروهایی که توسط قدرتهای خارجی ایجاد شده بودند، مانند داعش و دیگران، جنگی در جریان بود. اکنون آن مرحله به پایان رسیده است، مرحلهای که همه چیز تعیین میشود و تعیینکننده است، به جنگ بین دولتها رسیده است. اکنون جنگ بین خود ایران و اسرائیل در جریان است و همه چیز اکنون تعیین خواهد شد. چرا این جنگ به این سطح رسید، زیرا هدف همه قدرتهای خارجی یک ایران تسلیمشده بود. اما از آنجایی که ایران امتیاز نداد و تسلیم نشد، این جنگ به این سطح رسید. به همین دلیل اکنون این جنگ به سطح بینالمللی رسیده است، این جنگ یک جنگ یک ماهه، یک ساله یا دو ساله نخواهد بود. اکنون این جنگی است که تمام نتایج را با خود تعیین خواهد کرد. زیرا دیگر آن نیروها باقی نماندهاند، اکنون اسرائیل و به ویژه قدرتهایی که در خاورمیانه وجود داشتند، چه نیروهای نیابتی، چه نیروهای دولتی، نیاز به تغییراتی دارند که بتوانند یک بار دیگر طبق هژمونی خود طراحی جدیدی ارائه دهند. ایران یک دولت اساسی است، به ویژه در خاورمیانه دو دولت اساسی وجود دارد: ترکیه و ایران.
ترکیه در مرحله دیگری تلاش کرد خود را از این وضعیت نجات دهد. اما ایران به دلیل اصرار بر ذهنیت خود، جنگ را به این سطح رساند. میتوان گفت که این جنگ نتیجه ذهنیت رژیم ایران است که تاکنون در دیکتاتوری خود اصرار ورزیده و در درون خود تغییری ایجاد نکرده است. سالهاست که مردم علیه این رژیم ناراضی بودهاند. در همه جوانب یک حاکمیت مستبد و بدون تغییر. تا پایان، سرکوب، شکنجه و اعدام را انتخاب کرده است. در داخل خود ظلم کرده و در خاورمیانه سعی کرده است خود را با هلال شیعه محافظت کند. اکنون آن هلال شیعه شکست خورده است. تمام ترس رژیم ایران از نارضایتی مردم است. رژیم در این زمینه هیچ گامی برنداشته است. فرآیند انقلاب «ژن، ژیان، آزادی» یک انقلاب مردمی بود، میخواستند تغییر ایجاد شود. رژیم برعکس هیچ تغییری ایجاد نکرد و حتی فشار بیشتری بر مردم وارد کرد، ساکت کرد و خواست با فشار مردم را نابود کند. از آنجایی که هیچ تغییری در خود ایجاد نکرد، باعث شد که مداخله خارجی در آن صورت گیرد. به عنوان یک دولت-ملت مانند ایران که در خاورمیانه یک دولت باستانی است و بر یک مذهب، یک ملت، با ذهنیت مذهبی، ملیگرا و مردسالار اصرار ورزیده، اجازه داده است که مداخله خارجی بر آن صورت گیرد. آشکار شد که دولت-ملتهایی که بر ذهنیت دیکتاتوری اصرار میکنند، نمیتوانند بدین شکل روی پای خود بایستند.
*پشت پرده حقایق این جنگ که آمریکا نیز در آن مشارکت دارد، چیست؟ هدف فروپاشی رژیم است یا تضعیف آن؟
در واقع، ممکن است در ابتدا مستقیما اسرائیل باشد، اما این یک طرح کلی است. اسرائیل سالهاست، به ویژه توافقات با کشورهای عربی، پیمان آبراهام، همه اینها مقدمات این جنگ بودهاند. هدف این بود که هم در میان کشورهای عربی و خاورمیانه جبههای علیه ایران ایجاد کند و هم تمام شاخههای ایران را بشکند. تمام گروههای مسلح وابسته به ایران شکست خوردند، در عین حال، چه نیروهای منطقهای و چه کشورهای عربی، حتی دولت روسیه، کشورهای آسیایی، در این چند سال اخیر آمادگیهایی داشتند تا ایران را در خاورمیانه تحت فشار قرار دهند. هدف از حمله به ایران این بود که هیچ کشوری از ایران حمایت نکند. در این طرح اسرائیل، آمریکا و کشورهای اروپایی نیز حضور دارند. درست است که اروپا در حال حاضر نمیتواند مستقیما به این جنگ پایان دهد، اما اروپا نیز در این جنگ حضور دارد. یعنی این یک طرح قدرتهای بینالمللی است که در خاورمیانه در حال اجراست. باز هم نقش انگلیس در این زمینه اساسی است. خاورمیانه به یک طراحی جدید نیاز دارد و چه تغییراتی باید در این کشورها رخ دهد تا یک طراحی جدید ایجاد شود. به همین دلیل میتوان گفت که این در سالهای اخیر یک طرح اساسی بوده است.
وقتی جنگ با حماس رخ داد، اسرائیل از قبل برای جنگ مستقیم با ایران آماده شده بود. در واقع، وقتی میتوانند در یک شب چنین ضربه بزرگی به ایران بزنند، به این معنی است که موساد سالهاست خود را در درون ایران و مقامات آن سازماندهی کرده است. آنها آمادگیهای لازم را دارند و دو گزینه را پیش روی ایران گذاشتند: تسلیم شدن یا جنگ. در چند سال اخیر، تمام برنامههای مربوط به ایران این بود که گزینه اول را انتخاب کند. یعنی یک تسلیم کامل. از آنجا که این اتفاق نیفتاد، اکنون یک طرح هماهنگ و کلی علیه ایران در حال اجراست. زیرا در این طرح نه تنها ایران، بلکه میخواهند در سراسر خاورمیانه یک طراحی جدید ایجاد کنند. به همین دلیل طرح این قدرتها به این سطح رسیده است. مداخلههای خارجی که در خاورمیانه رخ میدهد، قدرتهای خارجی نمیتوانند مستقیما به عنوان یک قدرت در خاورمیانه جای بگیرند. تجربه آنها در افغانستان، عراق و سوریه وجود دارد. برنامههای اصلی آنها در خاورمیانه این است که یک قدرت تحت نام اسلام ایجاد کنند و مداخله کنند. اسلام سیاسی یکی از برنامههای قدرتهای خارجی است که در خاورمیانه در حال اجراست. تحت نام اسلام سیاسی قتلعامها و نسلکشیها رخ میدهد. در اینجا یک حاکمیت جدید تحت نام اسلام سیاسی، اما یک اسلام سیاسی که با آن اراده ملتها را محاصره کنند. میتوان گفت این یک مداخله در فکر و باور خاورمیانه است. متأسفانه، دولت-ملتهای منطقهای نیز با آن فکر اسلامی در زیر منافع سیاسی مورد استفاده قرار گرفتهاند. دولتی مانند ایران که خود را یک دولت شیعه و اسلامی میداند اما بدترین کارها را انجام میدهد، تحت نام دین تمام راههای غیراخلاقی را در جامعه مشروع میکند و این کار را زیر نقاب اسلام انجام میدهد. جوهر اسلام در دولت-ملتهای منطقه باقی نمانده است. قدرتهای خارجی یک بار دیگر میخواهند زیر نقاب اسلام سیاسی در خاورمیانه با نیروهایی که اکنون آشکار هستند، مانند داعش، طالبان، و قدرتی که در سوریه به قدرت رسیده است، برنامههای خود را در خاورمیانه اجرا کنند. زیرا واقعیت جامعه خاورمیانه را میدانند، به همین دلیل نمیتوانند از بیرون مداخله کنند. آنها میخواهند برنامههای خود را از طریق نیروهای جدیدی که به نام اسلامی خلافتی ایجاد میکنند، اجرا کنند.
*سازمان همکاری اسلامی اخیرا برای بحث در مورد وضعیت کنونی در استانبول تشکیل جلسه داد. اگر اسلام سیاسی را نیز در نظر بگیریم، در مورد وضعیت کشورهای مسلمان چه میتوان گفت؟
در خاورمیانه، مشکلات مردم با جنگ حل نمیشود، خاورمیانه به یک سیستم دموکراتیک نیاز دارد. خاورمیانه مهد بشریت، مهد فلسفه و مهد دموکراسی است. اما، به ویژه پس از سال ۲۰۱۰، خاورمیانه به صحنه جنگ، درگیری، آوارگی و قتلعامها تبدیل شده است. همه اینها نتیجه قتلعامهایی است که دولت-ملتها به خاورمیانه آوردهاند. در خاورمیانه، دولت-ملتها با جنگ و قتلعامها ایجاد شدند. اکنون نیز با جنگ در حال فروپاشی هستند. به همین دلیل ما میگوییم اکنون زمان همزیستی ملتها و فرهنگها است. به عنوان یک جایگزین اساسی، کنفدرالیسم دموکراتیک راهحل اساسی است. برای اینکه خاورمیانه از جنگ و آشوب رها شود، نیاز به سیستم مردمی، خط سوم دارد. بیشترین چیزی که میتواند در این خط سوم پیشگام باشد، به عنوان آزادی اساسی که میتواند تمام آزادیها را در خود جای دهد، آزادی زنان است. این میتواند آزادی ملتها را نیز در خاورمیانه تضمین کند.
به همین دلیل، مردم خاورمیانه باید سیستم خود را دوباره بسازند، دولت-ملتهای خاورمیانه سالهاست که حکومتهای خود را بر خون مردم و دستاوردهای مردم بنا کردهاند؛ اکنون زمان آن است که اتحاد مردم شکل بگیرد، نقاط مشترک ایجاد شود. با کنفرانسها، با پلتفرمها، مردم با هم جمع شوند و راهحل خود را تعیین کنند. قدرتهای خارجی، قدرتهای مبتنی بر دولت-ملت هیچ راهحلی برای مردم خاورمیانه ندارند. تمام هدف آنها ثروتهای روی زمین و زیرزمین خاورمیانه است.
به همین دلیل اگر مردم از همین حالا پروژههای خود را تقویت کنند، خواهند توانست خودشان مالک آن ثروتهای روی زمین و زیرزمین شوند و فرهنگ متنوع خود را حفظ خواهند کرد. به همین دلیل ما میگوییم اکنون زمان آن است که پیشگامی مردم آشکار شود.
*در وضعیت کنونی خاورمیانه، در مورد نقش زنان چه میتوان گفت؟
در خاورمیانه در تمام حملات، زنان و کودکان قربانی میشوند، به ویژه زنان قربانی میشوند. وقتی کشورها اشغال میشوند، زنان دو بار اشغال میشوند. هم به عنوان کشور اشغال میشود، هم به عنوان زن اشغال میشود، حملات تجاوز، فرهنگ تجاوز از طریق نیروهایی که در خاورمیانه ایجاد میکنند، پیشرفت میکند. به ویژه پس از سال ۲۰۱۰ دیده شد که زنان در خاورمیانه با چه قتلعامهایی روبرو هستند. به همین دلیل کسانی که اکنون میتوانند در خاورمیانه پیشگامی کنند، زنان هستند. زن میتواند مبارزه خود را تقویت کند و جامعه را پشت سر خود قرار دهد. این قدرت زن وجود دارد، چیزی برای از دست دادن برای زن وجود ندارد. باید تمام مبارزه خود را برای آزادی به میدان بگذارد و تاثیر بزرگی بر جامعه بگذارد. این امر در فرآیند «ژن، ژیان، آزادی» آشکار شد. فرآیند «ژن، ژیان، آزادی» در واقع در سطح یک رنسانس جدید در خاورمیانه بود. به همین دلیل در یک روز یک شعار جادویی در روژهلات کوردستان و تمام ایران، سپس خاورمیانه و سپس جهان را دربر گرفت و به یک شعار جهانی تبدیل شد.
زیرا خاورمیانه به مانیفستی مانند «ژن، ژیان، آزادی» نیاز دارد. این سه کلمه اساسی هستند که همه چیز را در خود جای میدهند. در کشوری مانند ایران که بیشترین فشار را بر زنان وارد میکند، در شخصیت زنان میخواهد جامعه را ساکت کند، اما به رهبری زنان در خاورمیانه و ایران قیام آغاز شد. این انقلاب باید دوباره زنده شود. انقلاب ادامه دارد، زیرا یک انقلاب فلسفی، یک انقلاب سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. این انقلاب در آگاهی مردم ادامه دارد. زیرا تغییر بزرگی در آگاهی مردم ایجاد کرده است. صدای شعاری مانند «ژن، ژیان، آزادی» در کشوری با حاکمیت مردسالار مانند ایران بلند شد و جهانی شد. شعار «ژن، ژیان، آزادی» تمام تابوهای ملیگرایی، مذهبیگرایی و جنسیتگرایی را درهم شکست. اساسا آن فلسفه میتواند خاورمیانه را نجات دهد. روژهلات کوردستان همیشه منبع انقلاب و منبع قدرت در کل کوردستان بوده است. نقش روژهلات کوردستان در انقلابهای کوردستان تعیینکننده است. به ویژه پس از سالهای ۱۹۵۷، این پتانسیل دائما در روژهلات کوردستان وجود داشته است. با قیام «ژن، ژیان، آزادی» آشکار شد که روژهلات کوردستان همیشه برای انقلاب آماده است. به همین دلیل زنان در کوردستان هرگز سر خود را در برابر ظلم ایران خم نمیکنند، که میجنگند. اکنون در زندانهای ایران، زنان پیشگامی میکنند. زنان کورد مانند وریشه مرادی، زینب جلالیان و پخشان عزیزی هستند که حکم اعدام دارند، اما مبارزه خود را در بالاترین سطح ادامه میدهند. بزرگترین ترس رژیم ایران از زن است.
در ایران دو نقطه ضعف وجود دارد، یکی کوردها و دیگری زنان. این دو نقطه میتوانند رژیم را سرنگون کنند. موضوع زنان میتواند رژیم ایران را به فروپاشی بکشاند. موضوع زنان یک مسئله حساس است. ببینید اکنون اسرائیل به ایران حمله میکند، اما هنوز هم حکومت پیامهایی برای حجاب زنان منتشر میکند، به زنان میگوید چه بپوشند، چگونه بنشینند و بلند شوند. یعنی دخالت زیادی در امور زنان وجود دارد. همه ترس حکومت این است که بار دیگر با رهبری زنان یک قیام شکل بگیرد. در عین حال، از کوردستان نیز میترسد. اکنون رژیم، کوردستان را نظامی کرده است. مرزهای کوردستان را نظامی کرده است. همه ترسش این است که این پتانسیل اصلی انقلاب منفجر نشود. میتوانیم بگوییم یک روند جدید میتواند به بخشی از روند «ژن، ژیان، آزادی» تبدیل شود که در آن همه مردم ایران خود را سازماندهی کرده و پیشاهنگی خاورمیانه را بر عهده بگیرند.
*آیا پژاک با کشورهای خارجی ارتباط دارد؟ یا اینکه هیچ کشوری با پژاک گفتگو کرده و از آن خواسته است که در این روند شرکت کند؟
در واقع، اکنون همه واقعیت کوردها را در نظر میگیرند. در خاورمیانه، کسانی که میتوانند تغییر ایجاد کنند، کوردها هستند. در تمام بخشهای کوردستان، به ویژه در روژهلات کوردستان نیز همینطور است. زیرا تنها نیرویی که در روژهلات کوردستان دارای آلترناتیو، قدرت سازماندهی، دفاعی و سیاسی است، پژاک است. آنها میبینند که پژاک آماده است تا پیشاهنگی مردم خود را بر عهده بگیرد. تمام نیروهای خارجی نیز این واقعیت را به خوبی میدانند که دیگر نمیتوانند مانند سالهای گذشته هر طور که بخواهند تغییرات ایجاد کنند. در کشورها و رژیمهایی که به سمت فروپاشی میروند. آنها میخواهند در آینده اگر اتفاقی افتاد، تنها با نیرویی که میتواند پیشاهنگی کند، وارد مذاکره شوند. ما نیز برای این آمادهایم، همیشه گفتهایم، هر نیرویی که به نفع مردم و مبارزه آنها برای قدرت مردم باشد، هر نیرویی بیاید میتوانیم با آنها مذاکره کنیم. اما تاکنون مستقیما چنین درخواستی مطرح نشده است.
*تاکنون آمریکا و اسرائیل مستقیما خواستهاند با شما وارد گفتگو شوند؟
خیر، تاکنون چنین درخواست ملاقاتی ارائه نشده است.
*فرض کنیم رژیم در روژهلات کوردستان سقوط کرد. آیا ممکن است برخی نیروهای تحریکآمیز، مانند روژاوا، وارد عمل شوند؟
بله، همان سناریو وجود دارد، زیرا نیروهای هژمون میخواهند نیروهای جایگزین ایجاد کنند. پژاک یک نیروی مستقل است، نیرویی است که به مردم خود تکیه دارد، نیرویی است که فکر و فلسفه آن جدید است. به همین دلیل است که همانطور که در روژاوای کوردستان بارها خواستند از نیروهای مخالف جنبش آزادی استفاده کنند و از اتحاد مردم کورد جلوگیری کنند و تفرقه ایجاد کنند، در روژهلات کوردستان نیز همینطور است. در روژهلات کوردستان مخالفت زیادی وجود دارد، دخالت زیادی وجود دارد. به ویژه برخی افراد هستند که نمیخواهند وحدت احزاب کوردی در روژهلات شکل بگیرد. آنها میخواهند مدل موجود در باشور کوردستان در روژهلات نیز تکرار شود. آنها میخواهند همان مدلی را که در باشور سالها در زمینه احزاب چه دستاوردهایی را به همراه داشته، در روژهلات نیز ایجاد کنند. زیرا در برخی از شهرهای روژهلات کوردستان ملیتهای زیادی وجود دارد، ترکهای آذری، ملیتهای مختلف، آشوریها و ارمنیها وجود دارند. آنها میخواهند در میان مردم تفرقه ایجاد کنند. به ویژه میخواهند در مناطقی که مردم کورد و آذری با هم زندگی میکنند، تفرقه ایجاد کنند.
ترکیه مستقیما در این امر دست دارد. ترکیه از این میترسد که مردم کورد در روژهلات صاحب موقعیت سیاسی شوند. آنها در میان کوردها و آذریها تفرقه ایجاد میکنند. پانترکیسم را در ایران توسعه میدهند. پانترکهایی که وابسته به ترکیه هستند، میخواهند درگیریهای قومی ادامه داشته باشد. به ویژه در اورمیه و اطراف آن این کار را پیش میبرند. آنها میخواهند همبستگی مردم را از بین ببرند. علاوه بر این، مخالفتهایی با ذهنیت کلاسیک در ایران وجود دارد. به همین دلیل خطر وجود دارد، اما ما آمادگی لازم را داریم؛ اکنون سطح آگاهی مردم ما بالاست. مردم میدانند که کدام نیرو میتواند پیشاهنگی کند. از یک سو، خطراتی وجود دارد که در آینده نیروهایی باشند که بخواهند در روژهلات مداخله کنند. از سوی دیگر، یک نیروی دارای پتانسیل نیز وجود دارد.
*چرا بیشتر از هر کس دیگری، چشم همه به پژاک است؟
در روژهلات کوردستان، بیشتر چشمها به پژاک است، زیرا فلسفه و ایدئولوژی پژاک را میدانند که برای چه چیزی خدمت میکند. در عین حال، میدانند که جنبش آپویی در بخشهای دیگر کوردستان چه دستاوردهایی داشته است. به عنوان مثال، روژاوای کوردستان الهامبخش روژهلات کوردستان است، نمونهای برای روژهلات کوردستان است. به همین دلیل تمام مردم ایران چشم به فعالیت پژاک و جنبش آپویی دارند. ما نیز طبق این امر آمادهسازی خود را انجام میدهیم تا مردم ما در سطح آگاهی بدانند که کدام نیرو پیشاهنگی میکند، کدام نیرو دارای فلسفهای آزاد است که بر آزادی زنان، آزادی اکولوژی و ملت دموکراتیک بنا شده است؛ اینها خط سوم را نمایندگی میکنند و پژاک این خط را نمایندگی میکند.
این آگاهی در میان مردم وجود دارد، اما برخی نیروها هستند که میخواهند نیروهایی مانند نیروهای گریلا در روژهلات ایجاد کنند. اکنون در باشور نیز برخی نیروها هستند که سالهاست میخواهند این نیروها را ایجاد کنند. از این به بعد لازم است که همه خط خود را بدانند. قبلا در روژهلات کوردستان برخی نیروها نمیخواستند وحدت شکل بگیرد. اما اکنون لازم است که همه خط خود را بدانند. در روژهلات کوردستان اجازه به خط کلاسیک، خط ملیگرا، خطی که هدفش تجزیه مردم است، نمیدهد. تمام مردم روژهلات میخواهند بدانند که کدام نیرو پیشاهنگی میکند. به همین دلیل ما از هماکنون میخواهیم که در میان احزاب و جریانهای سیاسی وحدت ایجاد شود تا از این خطرات جلوگیری کنیم.
*شما بارها به نیروهای موجود در روژهلات کوردستان اشاره کردید، آیا پژاک با سایر نیروهای کوردی در روژهلات کوردستان ارتباطی دارد؟ آیا پژاک برای پیشبرد وحدت هیچ ابتکاری را بر عهده گرفته است؟
پژاک همیشه پیشگام این امر بوده است. در سالهای ۲۰۱۷-۲۰۱۸ ما اعلامیه دادیم. به عنوان پژاک، ما وضعیت فعلی را پیشبینی میکردیم، یعنی اینکه وضعیت ایران به کجا میرود و مردم ایران چگونه خود را سازماندهی میکنند. در سال ۲۰۱۸، اعلامیهای که ما برای وحدت احزاب کوردی صادر کردیم، منجر به دیدارها و نشستهایی شد. ما همیشه در این زمینه پیشگام بودهایم. اما برخی نیروهای دیگر هرگز برای چنین چیزهایی آماده نبودند. زیرا ارادهای برای تصمیمگیری خود نداشتند. بارها خواستند همبستگی ایجاد شود، اما نیروهای دیگر در امور این نیروهای روژهلات دخالت میکردند. هدف آنها همیشه ایجاد تفرقه بود. اکنون همه این واقعیت را میبینند که نیاز به همبستگی وجود دارد، چه در زمینه استراتژی سیاسی مشترک و چه در زمینه دفاعی؛ ما باید یک سیستم دفاعی مشترک داشته باشیم که در خدمت مردم باشد، نه در خدمت احزاب. اکنون این مرحله به این نیاز دارد و ما نیز اکنون در این زمینه پیشگام هستیم، زیرا ما به آن نیاز داریم، نیاز به همبستگی احزاب کوردی وجود دارد. اگر همبستگی در میان احزاب کوردی روژهلات وجود داشته باشد، میتواند از افراد و طرفهایی که میخواهند از خارج در امور کوردها دخالت کنند، جلوگیری کند. مردم کورد نیز این را میخواهند، سالهاست که مردم کورد میخواهند احزاب کوردی در روژهلات با هم متحد شوند. اکنون نیز دیدارهایی وجود دارد و میخواهند همبستگی ایجاد شود.
ما اکنون نیاز داریم که جلسات و کنفرانسهای ملی در سطح روژهلات کوردستان داشته باشیم. آمادهسازی ما برای این امر وجود دارد. اما تلاشها کم و ناکافی است. ما میخواهیم مذاکرات ما قویتر شوند، دیدارهای ما در سطح استراتژیک انجام شوند، نه در سطح تاکتیکی. زیرا این استراتژی ماست که برای مردم کورد تعیین میکنیم.
*ادعاهایی وجود دارد که پژاک همیشه میخواهد به یک نیروی مرکزی تبدیل شود. به همین دلیل گفته میشود که آنها تمایل به قدرت دارند، نه وحدت. شما در این مورد چه میخواهید بگویید؟
پژاک هرگز خود را برتر ندانسته است، زیرا ما هدفی داریم و بر آن پارادایم (خود برتر بینی) نیستیم. پارادایم پژاک بر اساس خط سوم است، خط سوم نیز خط مردم است. خط مردم نیز بر اساس آزادی زنان است. بنابراین، پارادایم ما مشخص است، پارادایم ما ملت دموکراتیک است. پارادایم پژاک آزادی زنان، اکولوژی و پیشاهنگی مردم است. پژاک همیشه آماده گفتگوهایی است که در خدمت مردم روژهلات کوردستان باشد. متأسفانه بسیاری از نیروها بارها گفتهاند که چون پژاک میخواهد برتر باشد، ما نمیتوانیم ملاقات کنیم. چنین چیزی وجود ندارد، بگذارید بیایند و ببینند ما چنین چیزی نداریم. بگذارید مردم خودشان در مورد اینکه چه کسی وجود دارد و چه کسی میتواند پیشاهنگی کند، تصمیم بگیرند. مردم در آن سطح هستند که بدانند در روژهلات کوردستان چه کسی چه کاری انجام میدهد. ما به طور مداوم بر همبستگی و پیشاهنگی مردم اصرار کردهایم، بسیاری از نیروها به بهانههایی نیامدهاند. اینها دور از واقعیت هستند. چه زمانی این نیروها آمدهاند که ما خود را برتر دیدهایم؟ چنین چیزی وجود ندارد. اما، وقتی میبینند پژاک در میان مردم دارای یک نیروی اساسی است، دارای یک فکر اساسی است، بسیاری از نیروها از این ناراضی هستند. میگویند ما ۵۰ سال قبل از پژاک بودیم. خب ۵۰ سال در همان ۵۰ سال ماندند، الان چه هستی؟ نتیجه ۵۰ سال مشخص است، به همین دلیل میتوانیم بگوییم که چنین چیزی دور از واقعیت است، پژاک خود را نیروی مردم میداند، به مردم خود تکیه دارد. بر اساس منافع مردم حرکت میکند. کسانی که نمیآیند، پژاک آنها را مانعی برای خود نمیبیند و در روژهلات به فعالیت خود ادامه میدهد.
*آیا پژاک در این مدت سعی کرده است در روژهلات کوردستان مداخله کند؟ آیا در این زمینه آمادگی دارید؟
ما به عنوان پژاک در این دوره، خود را در همه جهات، چه از لحاظ سازمانی و چه از لحاظ سیاسی، به ویژه در مورد چگونگی حفاظت از مردم خود، آماده میکنیم. مداخله زمانی صورت میگیرد که خطری برای مردم ما ایجاد شود. اکنون مردم روژهلات کوردستان در دست رژیم ایران (مواجه با برخورد) نظامی شدهاند، این یک واقعیت است. رژیم ایران همیشه مردم روژهلات را با اعدام، قتلعام، گرسنگی و بیکاری نگه داشته است. پژاک همیشه فعالیت خود را بر این اساس پیش برده است؛ هم در سطح آگاهی مردم و هم در هر کجا که لازم باشد از مردم خود دفاع کند. هر خطری که چه از سوی رژیم و چه از سوی دخالت در ایران بر مردم ما ایجاد شود، ما برای دفاع از مردم خود آمادهایم. به ویژه ما میگوییم که مردم روژهلات و عموم مردم خاورمیانه، خوددفاعی چیزی است که بدون آن نمیتوان زندگی کرد. اکنون همه نیروها باید خوددفاعی خود را داشته باشند و بتوانند از خود دفاع کنند. ما نیز اکنون نیرویی هستیم که خود را برای این امر آماده میکنیم. درست است که میگوییم جنگ مشکلات را حل نمیکند. سالها بود که پژاک با اعلامیههایی که ارائه میدادیم، میخواستیم راههای گفتگو باز شود و مشکلات مردم از طریق راههای سیاسی حل شود. اما تاکنون رژیم هیچ تغییری ایجاد نکرده است. به همین دلیل ما میگوییم که در هر شرایطی آمادهایم در روژهلات کوردستان از مردم خود دفاع کنیم. دیگر وضعیتی نیست که مردم قیام کنند و ما در کنار آنها نباشیم، چنین چیزی وجود ندارد. مردم ما نیز باید این را به خوبی بدانند و ما در همه جهات در کنار مردم خود هستیم و در همه جهات برای این امر آمادگی داریم.
*در بیانیهای که پس از ۱۳ ژوئن منتشر کردید، از دموکراتیزه شدن ایران صحبت کردید. ممکن است برخی بپرسند: «ما چه ربطی به دموکراتیک شدن ایران و خواهری-برادری ملتها داریم؟» شما ارتباط بین دموکراتیزه شدن مناطق و آزادی کورد و کوردستان را چگونه توضیح میدهید؟
ما همیشه به یک ایران دموکراتیک اعتقاد داریم. زیرا در ایران فقط مردم کورد وجود ندارند، مردم بلوچ، مردم عرب، مازندرانی، ترکهای آذری، فارس وجود دارند. یعنی یک فرهنگ بسیار غنی وجود دارد. این فرهنگ نمیتواند تحت حاکمیت شیعه و تحت سلطه شیعه حرکت کند. یک ملت، یک دولت، یک پرچم در ایران فقط میتواند به یک فاشیسم تبدیل شود که بر مردم تحمیل میشود. به همین دلیل ما همیشه بر یک ایران دموکراتیک اصرار داشتهایم. حتی گفتیم که یک ایران دموکراتیک میتواند یک راهحل اساسی باشد. به همین دلیل مشکلات مردم باید از نظر حقوقی و سیاسی حل شود. اما تاکنون رژیم هیچ گامی برنداشته است، تا آخر بر دیکتاتوری خود اصرار کرده است. این اصرار حکومت باعث شد که این دخالتها در ایران صورت گیرد. ما اکنون نیز باور داریم و بر اساس آن فلسفه مبارزه میکنیم که ایران میتواند دموکراتیک شود، تنها دموکراسی میتواند تمام حقوق مردم را تامین کند. اکنون نیز چه رژیم سقوط کند و چه سقوط نکند، نیاز به یک ایران دموکراتیک وجود دارد. نیاز به یک ایران دموکراتیک زندگی مشترک همه مردم است. ما کورد بودن خود را انکار نمیکنیم، همه میدانند که واقعیت ما کورد بودن ماست. دیگر هیچ کس نمیتواند کورد بودن ما را انکار کند، اکنون همه مجبورند وجود کوردها را به رسمیت بشناسند. کوردها دیگر برای هیچ کس دیگری نمیجنگند، سرباز دیگری نمیشوند، در درجه دوم قرار نمیگیرند. کوردها اکنون کورد بودن خود را حفظ میکنند. ما معتقدیم که آزادی کوردها در روژهلات کوردستان میتواند آزادی بلوچ، عرب و سایر مردم را نیز به همراه داشته باشد. سایر مردم نیز به این امر باور دارند. به همین دلیل شعار ژن، ژیان، آزادی را در آغوش گرفتند. ژن، ژیان، آزادی فقط برای مردم کورد نبود. هویت همه مردم، وجود همه مردم را بیان میکرد. شعاری بود که حقوق همه مردم، زنان و حقوق همه فرهنگها را در بر میگرفت. به همین دلیل اکنون چشم همه مردم به روژهلات کوردستان است. ما نیز معتقدیم که روژهلات کوردستان میتواند در ایران پیشاهنگی یک سیاست و سیستم دموکراتیک را بر عهده بگیرد.
*آیا پژاک با بخشهای دیگر کوردستان ارتباط دارد؟ اگر بله، در چه سطحی است؟
پژاک همواره بر روحیه وحدت ملی با سایر بخشهای کوردستان، چه در باکور، چه در روژاوا و چه در باشور کوردستان، همواره در روابط خوبی بوده است. ما بر این باوریم که مدلی که در بخشهای دیگر کوردستان ایجاد شده است، میتواند الهامبخش روژهلات کوردستان نیز باشد. به همین دلیل ما اکنون میگوییم که روژهلات کوردستان در زمان خود همواره برای دفاع از روژاوای کوردستان آماده بوده است. چه در زمان حملات به کوبانی، چه در زمان حمله به عفرین و سرِکانی، همواره آماده بوده است، زیرا وجود روژاوا را مانند وجود خود میدیدند. آن آگاهی ملی در روژهلات کوردستان ایجاد شده است. میتوانم بگویم که اکنون روابط ما در سطح خوبی قرار دارد. تجربهای که در بخشهای دیگر کوردستان ایجاد شده است، میتواند برای روژهلات نیز تجربه خوبی باشد. ما میگوییم که زمان آن فرا رسیده است که بخشهای دیگر کوردستان نیز از روژهلات حمایت کنند. آن تجربهای که در روژهلات ایجاد شده است، میتواند با یک مدل جدید، با یک سیاست جدید، با یک فلسفه جدید، پیشاهنگی کل ایران را نیز بر عهده بگیرد. در هر صورت، لازم است که بخشهای دیگر کوردستان نیز برای روژهلات آماده باشند و بتوانند از روژهلات حمایت کنند. مردم روژهلات نیز منتظر این هستند، مردم روژهلات در زمان قیامها برای روژاوا و بخشهای دیگر کوردستان، هزینههای زیادی دادهاند. همواره این موضع خود را حفظ کردهاند، به ویژه به عنوان جنبش آپویی، زیرا روژهلات کوردستان خود را به جنبش آپویی متکی میداند. با جنبش آپویی، روژهلات کوردستان زنده شد، ذهنیت ملیگرایی را پشت سر گذاشت و صاحب یک آلترناتیو دموکراتیک شد. به همین دلیل همواره چشم روژهلات کوردستان به بخشهای دیگر کوردستان است. ما معتقدیم که در هر صورت، بخشهای دیگر کوردستان از مردم روژهلات حمایت خواهند کرد.
*در صورت مداخله در روژهلات کوردستان، پژاک از چه کسی درخواست حمایت خواهد کرد؟
پژاک از نیروهای دموکراتیک، آزادیخواه و نیروهایی که همواره برای مردم مبارزه کردهاند، درخواست حمایت میکند. چه در سطح ملی و چه در سطح بینالمللی. ما بر این باوریم که در تمام مراحل انقلاب و قیام مردم، لازم است که همه نیروهای دموکراتیک از مردم حمایت کنند. به عنوان مثال، در زمان قیام «ژن، ژیان، آزادی» تا حدی پیش رفت، اما ضعیف ماند. اکنون در هر شرایطی، ما برای این آمادهایم که از نیروهای دموکراتیک بخواهیم که بیشتر از مردم حمایت کنند. لازم است که نیروهای بینالمللی نیز موضع خود را مشخص کنند که آیا در کنار مردم هستند یا در کنار نیروهای حاکم. زیرا سالهاست که در خاورمیانه، به ویژه در ایران، تنها به صورت کلامی از مردم حمایت کردهاند، اما در عمل همواره در کنار رژیم بودهاند. همواره خواستهاند رژیمی مطابق با میل خود ایجاد کنند. دغدغه آنها نه حقوق مردم بود، نه آزادی مردم. اما اکنون به عنوان پژاک، در هر صورت، هم خودمان آمادهایم و هم درهای گفتگوی ما به روی همه باز است تا منافع مردم را از همه نیروهای دموکراتیک و آزادیخواه بخواهیم. در این دوره، بسیاری از نیروها و افراد با ما ملاقات میکنند، به ویژه نیروهای دموکراتیک و شخصیتهای آزادیخواه، هم ملی و هم بینالمللی. درهای ما همواره برای گفتگو باز است و برای هر شرایطی آمادهایم. لازم است که از هماکنون همه خط خود را مشخص کنند. همه باید بدانند که در خاورمیانه و به ویژه در روژهلات کوردستان، با پیشاهنگی مردم میتواند یک پیشاهنگی قدرتمند شکل بگیرد.
*در فضای کنونی ایران چه کسی میتواند رهاییبخش مردم باشد؟ یا چه چیزی مردم را نجات خواهد داد؟
فقط مردم ایران خودشان میتوانند راهحل را برای خود پیدا کنند؛ اگر مردم ایران خودشان را سازماندهی نکنند، جایگزینهای خود را تقویت نکنند، همبستگی خود را تقویت نکنند و به امید دیگران باشند، راهحلی نخواهد بود. مردم ایران در روند قیام «ژن، ژیان، آزادی» دیدند که اگر خودشان قیام کنند، همه با آنها هستند. اگر قیام نکنند، هیچ کس به کمک آنها نخواهد آمد. به همین دلیل تنها راهحل این است که همه مردم ایران در کنار هم بایستند، متحد باشند و از یکدیگر حمایت کنند. اینطور نباشد که مردم در کوردستان قیام کنند و در بلوچستان سکوت باشد، اینطور نباشد که مردم در بلوچستان قیام کنند و در تهران سکوت باشد. دیگر زمان آن نیست که یک نیرو قیام کند و نیروی دیگری سکوت کند. به همین دلیل فقط مردم ایران میتوانند راهحل را برای خود پیدا کنند. مردم آزادیخواه ایران باید به این باور داشته باشند که وقتی قیام کنند و از اراده خود دفاع کنند، تمام مردم جهان نیز از آنها حمایت خواهند کرد. اما اگر قیام نکنند، هیچ کس از آنها حمایت نخواهد کرد. اکنون یک مداخله مستقیم در ایران صورت میگیرد، اما مردم ترس دارند، چرا مردم ترس دارند؟ زیرا میدانند که نیرویی که حمله میکند نیز جایگزینی برای مردم ندارد، در رژیم مداخله میکند، در عین حال رژیم ضعیف میشود، مردم باید این واقعیت را ببینند. رژیم خود را بر سپاه پاسداران، که مانند ارتشی است که مردم را قتلعام کرده است، متکی میداند. سپاه پاسداران اکنون مورد حمله قرار میگیرد و روزانه مسئولان بلندپایه آن کشته میشوند. سایتهای هستهای که رژیم میگوید با آن از خود دفاع خواهم کرد، همه آنها تولید مردم هستند که از بین میروند. هیچ کاری برای مردم نکرده است. درست است که در این دوره کنونی مردم در کنار حملات خارجی نیستند، اما در عین حال مردم، رژیم فعلی را نیز قبول ندارند. رژیم نیز این را به خوبی میداند. به همین دلیل در زمان ضعف رژیم، لازم است که مردم ایران خود را به خوبی سازماندهی کنند.
*گفته میشود که پژاک با ایران آتشبسی دارد، اگر مردم ایران از پژاک درخواست مداخله کنند، آیا پژاک این آتشبس را نقض خواهد کرد؟
ایران بارها هم با اعدام رفقای ما و هم با حملات به رفقای ما، آتشبس موجود را شکسته است. ما همواره اصرار داشتهایم که مشکلات مردم کورد و همچنین مشکلات مردم ایران از راههای دیگر حل شوند. به همین دلیل اکنون چشم همه مردم ایران به پژاک است. در این مرحله همه کنجکاو هستند که پژاک چه موضعی خواهد داشت، چه جایگزینی خواهد داشت. مداخله پژاک زمانی اتفاق میافتد که بداند مردم میتوانند جایگزین خود را خودشان ایجاد کنند، میتواند نیروی راهحل باشد. آمادهسازی همه مردم وجود دارد. به همین دلیل پژاک بر این اساس که هر زمان مردم آماده باشند و درخواست کنند، پژاک برای این امر آماده است. این یک مداخله خارجی نخواهد بود، پژاک مردم را پیشگام میبیند. اگر مردم قیام کردند و حقوق خود را خواستند، پژاک در کنار تمام مردم ایران خواهد بود. درخواست ما از مردم ایران این است که مردم ایران حقوق خود را بخواهند، خط سوم برای ما مهم است، بگذارید خط سوم را انتخاب کنند و بر اساس فلسفه ژن، ژیان، آزادی ادامه یابد، پژاک در کنار تمام مردم ایران خواهد بود.
*آخرین فراخوان پژاک به افکار عمومی و نیروهای کورد چیست؟
ما از همین الان میگوییم، اختلافات ما هرچه که باشند، حتی ممکن است در ایدئولوژی و پارادایم نیز تفاوتهایی داشته باشیم. فراخوان ما به مردم روژهلات کوردستان این است که هر فردی، چه در خانه، چه در خیابانها و چه در تمام عرصههای زندگی، خود را سازماندهی کند. خودسازماندهی نیز با همبستگی ایجاد میشود و همبستگی نیز بر اساس یک فکر مشترک و یک نقطه استراتژیک شکل میگیرد. بر اساس نقطهای که میتواند به مردم خدمت کند، در آن زمان میتواند سازمانیافته و همبسته باشد. به همین دلیل ما میگوییم که اکنون یک مرحله بسیار حساس، یک مرحله تاریخی است، مرحلهای که میتواند سرنوشت مردم ما را تعیین کند. اگر مردم کورد و سایر مردم خود را سازماندهی نکنند، این مرحله را از دست خواهند داد. بار دیگر نیروهای هژمون و رژیم قدرتمند خواهند شد و مردم را سرکوب خواهند کرد. به همین دلیل خواسته ما این است که مردم همبستگی خود را در تمام عرصههای زندگی ایجاد کنند. لازم است بدانند چگونه از خود محافظت کنند، باید بدانند که چگونه کمیتههای دفاعی و بهداشتی خود را تشکیل دهند. باید سیاست خود را مشخص کنند، بدانند با چه کسی هستند، چه جایگزینی دارند. لازم است مردم ۲۴ ساعته در حال مبارزه و آمادهسازی خود باشند. این مرحله (جنگ خارجی) طولانی نخواهد بود. جنگ (اصلی) طولانی خواهد بود، جنگ اصلی زمانی است که مردم سیستم خود را برقرار میکنند، مردم سیستم خود را میسازند. لازم است مردم در روژهلات کوردستان خودشان را اداره کنند، سیستم دموکراتیک خود را ایجاد کنند. به همین دلیل لازم است تمام کمیتهها و کمونهای خود را تشکیل دهند و زمینه را برای آن فراهم کنند. خواسته ما این است که مردم خود را آماده کنند و بدانند که ما نیز در حال آمادهسازی هستیم و در همه جهات در کنار مردم خود هستیم. ما میتوانیم با هم این مرحله را به سمت پیروزی پیش ببریم و برای این نیز نیاز به مردمی سازمانیافته داریم.
فراخوان ما برای وحدت مردم کورد این است که تمام نیروها و احزاب سیاسی با هم جمع شوند و با یک فکر مشترک بتوانند تصمیم بگیرند. لازم است سریع عمل کنیم زیرا زمان کم است، همانطور که میگویند «فردا دیر است.» به همین دلیل در اسرع وقت نیاز به همبستگی قوی احزاب سیاسی، سازمانهای سیاسی و اجتماعی وجود دارد. این میتواند تاثیر زیادی بر روژهلات کوردستان بگذارد. ما معتقدیم که این همبستگی میتواند پیشاهنگی مرحله جدید را بر عهده بگیرد، برای تمام مردم ایران؛ و مردم ایران نیز میتوانند پیشگام یک خاورمیانه دموکراتیک باشند.