الیف برک، یکی از اعضای آکادمی ژنئولوژی، خوددفاعی زنان در برابر تبعیض جنسی، دینگرایی، نظامیگری و سیاستهای دولت-ملت علیه زنان را برای خبرگزاری فرات (ANF) ارزیابی کرد.
الیف برک در ابتدای سخنان خود با بیان اینکه نسلکشی زنان در دوران مدرنیته سرمایهداری به بالاترین حد رسیده است، گفت: «یک ذهنیت استثمارگر وجود دارد که زنان را در سطوح و روشهای مختلف تقسیم میکند و خشونت علیه آنها روا میدارد. با آغاز دولت-ملت و از قرن هجدهم به بعد، با رشد این دولتها، استثمار و غارت زنان به شکلی ملموس تبدیل شد. گام آغازین دولت-ملت این بود که از همه زنان «مادر خوب» بسازند و آنها را به شخصیتی خوب برای خدمت به دولت-ملت تبدیل کند. به این ترتیب ایده دولت-ملت پرستی بر وجود زنان و مادری بنا شد. بنابراین، بیش از یک رابطه طبیعی، چنان روشی ایجاد شد که زنان را مجبور به تبدیل شدن به ابزار ناسیونالیسم کرد.»
الیف برک با بیان اینکه از زمان جنگ جهانی اول، زنان بیش از همه در همه جنگها فریب خورده و کشته شدهاند، مورد تجاوز جنسی قرار گرفتهاند، از نظر جسمی و روحی به ابزار تبدیل شدهاند، اینگونه ادامه میدهد: «همچنین در زمان جنگ، دولتها در مورد زنان تبلیغات میکنند. آنها از زنان میخواهند که فرزندان خود را به جنگ بفرستند. برای حفاظت از دولت-ملت، زنان و مادران را فرا میخوانند و در نتیجه ناسیونالیسم را افزایش میدهند. بار دیگر میبینیم که دولت با استفاده از بدن و رحم زن گامی را برای افزایش جمعیت آغاز میکند. این اقدامات در هر جنگی دیده میشود. بر این اساس، جمعیت برای دولت-ملتها افزایش مییابد و به این ترتیب زنان به ابزار تبدیل میشوند.»
الیف برک، یکی از اعضای آکادمی ژنئولوژی، گفت که در بسیاری از کشورها، در سال ۲۰۲۳، هنوز زنان حق زندگی، حق تحصیل ندارند و زنان مجبور به مبارزه برای این حقوق اولیه هستند و گفت: «در شرایط عادی این مسائل باید خیلی وقت پیش حل میشد، اما در بسیاری از کشورها مبارزه برای دستیابی به این حقوق هنوز در حال انجام است. دولت-ملتها این حقوق را تحت احساسات ناسیونالیستی و نژادپرستانه پنهان میکنند یا سعی میکنند نشان دهند که عدم اعطای این حقوق مشروع است. البته، این کافی نیست که مردم این را فقط به دولت-ملتها محدود کنند. هر دولت-ملتی بر اساس یک ایدئولوژی ساخته شده است. دولت-ملت را نمیتوان جدا از نظامیگری، دینگرایی و سرمایهداری در نظر گرفت.»
الیف برک با اعلام اینکه نظامیگری به معنای تفکر، عمل و سازماندهی زندگی با ذهنیت جنگ در زندگی روزمره است، گفت: «به این ترتیب کشتار، خشونت، قدرت و ظلم به یک وضعیت عادی تبدیل میشود، این وضعیت حول محور جنگ و حملات دشمن ایجاد میشود و در مرکز آن مرد وجود دارد. زیرا مرد میجنگد و از دولت-ملت محافظت میکند. بنابراین، مردانگی و ذهنیت مردانه، فلسفه نظامیگری را ایجاد میکند. بنابراین، نظامیگری همواره علیه زنان به کار میرود و اعمال میشود. هر روز صدها زن در سراسر جهان در حملات و خشونت کشته میشوند. میبینید که مردانگی دلیلی برای کشتن، تجاوز یا بدرفتاری با زن نزدیک خود پیدا کرده است. مردی که مرکز دولت-ملت است، همه چیز را حق خود میبیند. به این ترتیب، نظامیگری اعمال خشونت علیه زنان و کودکان از نظر روحی، جسمی، اقتصادی و بهداشتی در زندگی روزمره است. تفکر تحت سلطه مردان که نظامیگری را ایجاد کرد، خشونت را یک حق میداند.
در مناطقی مانند رواندا، سومالی و کوردستان، وقتی مردم به جنگ جاری توجه میکنند، مشاهده میشود که تجاوز جنسی به عنوان اولین گام در حملات اشغالگرانه دولتها انجام میشود. تجاوز در جنگ به عنوان یک ابزار ایدئولوژیک برای از بین بردن حیثیت و کرامت یک خلق و از بین بردن هویت مبارزه، علیه زنان استفاده میشود. وقتی مردم بر قوانین بینالمللی تمرکز میکنند، مشاهده میشود که تجاوز جنسی در طول جنگ یک جنایت جنگی است. با این حال، هیچ مجازاتی برای این جنایت تعیین نشده و کسی پاسخگو نیست. مصونیت از مجازات ناشی از بیتوجهی به زنان است. از طرفی زنان را نادیده میگیرند، از طرف دیگر برای از بین بردن قدرت جامعه فکر میکنند که باید قدرت زن شکسته شود. چرا اسرائیل، بوکوحرام و داعش زنان را ربوده، شکنجه میکنند، به بردگی میگیرند یا به آنها تجاوز میکنند؟ زیرا در حافظه دولت-ملت این واقعیت وجود دارد که زنان جامعه را میسازند. وجود جامعه در گرو وجود زن است. بنابراین حمله به زنان تصادفی نیست، یک حمله عمدی است.»
الیف برک اظهار داشت در زمانی که زنان با حمله و جنگ بزرگی روبرو هستند، دولت-ملت در حال جنگ هویت و هستی علیه جوامعی هستند که با سرمایهداری یکی نشدهاند. وی گفت: « در برابر این امر در تاریخ موضعگیری شده است. اما امروز در قرن بیست و یکم قیام 'ژن ژیان، آزادی' در روژهلات کوردستان و ایران آغاز شد. این قیام، قیام علیه تحقیر زنان، بیهویتی زنان و نابودی زنان، یعنی علیه ایدئولوژیهای مذهبی، جنسیتی و ناسیونالیستی بود. مردم میتوانند فلسفه 'ژن ژیان آزادی' را شم کشنده دینگرایی، ملیگرایی، نظامیگری و جنسیتگرایی بدانند.
در مبارزات جنبش زنان کورد از دهه ۱۹۸۰، فلسفه 'ژن ژیان آزادی' به تدریج گسترش یافت، در روژهلات کوردستان به قیام تبدیل شد، جهانی شد و صدای هر زن شد. به عنوان مثال؛ در هند صدای زنانی که مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند، شد. در افغانستان ماهال بلوچ شد که با نام زیلان کورد برای آزادی زنان و مردم عملیات انجام داد. فلسفه' ژن ژیان آزادی' زبانهایی را که میدانیم و زبانهایی را که نمیدانیم گرد هم میآورد. زنان با تجربه و تمرین خود راهی برای پاسخ به این روند ایجاد کردند.»
الیف برک به تجربه در کوردستان اشاره کرد و گفت: «با قویتر شدن مبارزه و سازماندهی برای آزادی زنان کوردستان، در جاهایی که قویتر هستند، تغییر و تحول در جامعه به سطح سازماندهی در قالبهای مختلف رسید. شوراها و کمونها اکنون به آن سطح رسیدهاند تا بتوانند مشکلات خود را حل کنند. اما در جایی که سازماندهی زنان ضعیف است، قتل و تجاوز بیشتر میشود. زیرا نظامیگری، دینگرایی و ناسیونالیسم که ما آنها را به عنوان ایدئولوژیهای مسلط تعریف میکنیم، همیشه در جریان هستند. این ایدئولوژی از کوچکترین شکاف بهره میبرد و میخواهد خود را زنده نگه دارد. بنابراین در جایی که موجودیت زن وجود دارد، تشکیلات زن وجود دارد، زنان میدانند چگونه زندگی کنند و از زندگی آگاهند، ایدئولوژیهای مسلط کنار میروند.
برای از بین بردن این ایدئولوژیها از پایه، لازم است در سطح بینالمللی تشکلهای زنان و ذهنیت زنان حول فلسفه 'ژن ژیان آزادی' شکل بگیرد و حفظ شود. وقتی ماندگار شد، جبهه صلح، آزادی و برابری را در برابر مدرنیته سرمایهداری و ناسیونالیسم ایجاد خواهد کرد. این جبهه میتواند نظام حاکم را شکست دهد.
بنابراین، فلسفه 'ژن ژیان آزادی' فلسفهای نیست که تنها به مبارزه زنان و خلق کورد محدود شود. رهبر آپو وقتی میگفت' تا زن آزاد نشود، جامعه آزاد نیست' ، تجربیات جهان را ارزیابی کرد، اینگونه ارزیابی کرد و همچنین دید که چگونه جامعه پیرامون زنان به فریب کشیده میشود. به این ترتیب پایههای انقلاب کوردستان گذاشته شد. زنانی که به فلسفه رهبر آپو پایبند هستند، میتوانند تغییر و تحول ایجاد کنند.
اما در جایی که زنان وجود ندارند و خود را پنهان میکنند، دین و ناسیونالیسم در بالاترین سطح قرار دارند و برای خود جایگاهی ایجاد میکنند. فلسفه' ژن ژیان آزادی' تنها فریاد زنان روژهلات کوردستان نیست، بلکه نشان دهنده فریاد همه زنان است. باید دانست که سرزمین این فریاد، کوردستان است. بنابراین زبان کوردی به یک زبان جهانی تبدیل شده است. باید دانست که مقاومت و مبارزات زنان کوردستان به زبانی جهانی تبدیل شده است. ما معتقدیم که هر زن در جهان خود را حول این فلسفه سازمان میدهد و با این فلسفه، با این مقاومت و مبارزه، تشکیلات خود را تقویت میکند و ایدئولوژیهای مسلط را تضعیف میکند.»