در بیانیه مکتوب شورای هماهنگی کنفدرالیسم زنان کوردستان (کژک) آمده است: «قیام زنان و اعتصاب عمومی کارکنان صحی در هندوستان علیه تجاوز جنسی و قتل زنان در سطح زنکشی، کنشهای زنان افغانستانی و دوستانشان در ۱۵ اوت، زمانی که طالبان در افغانستان به قدرت آمد و مقاومت جهانی زنان بر ضد اعدام علیه صدور حکم اعدام به روزنامهنگار پخشان عزیزی و شریفه محمدی از سوی رژیم ایران، روند مهمی در مبارزات آزادی زنان بوده است.»
همچنین در این بیانیه به موارد زیر اشاره شده است:
«سیستم مدرنیته مردسالار و سرمایهداری در یک بحران عمیق قرار دارد. سرمایهداری و قدرت مردسالار سعی میکنند بحرانی را که تجربه میکنند با تصرف مناطق جدید انباشتی، استعمار مجدد و جنگ حل کنند و خود را سر پا نگه دارند. روندی که در آن قرار داریم، چنین فرآیند بحرانی است که آن را به عنوان جنگ جهانی سوم تعریف میکنند. جنگ جهانی سوم بر محور تبعیض جنسی و ایدئولوژی دینگرایی در جریان است. کشورها، مردم و زنان در معرض حملات اشتراکگذاری مجدد و استعمار قدرتهای سلطهگر هستند. در جنگهایی که در سرتاسر جهان رخ میدهد، نئولیبرالیسم و دینگرایی رادیکال که دو روی یک سکه هستند، زنستیزی، زنکشی و تصاحب بدن زنان را به عنوان روشهای اساسی اجرا میکند. جنگ علیه زنان که هزاران سال است اعلان شده است به شکل عمیق تری در حال انجام است. خاورميانه، آسيا و شمال آفريقا مناطق پسزمينی اين جنگ هستند كه هر روز در آن قتلعام زنان اتفاق میافتد.
میخواهند با جنگ علیه زنان بر بحران دولت-ملتها و مردانگی مسلط به ویژه در ایران، افغانستان، هندوستان، کوردستان، عراق، ترکیه، بنگلادش، لیبی و آمریکای لاتین غلبه کنند. اکنون ما با تهدیدی بزرگتر از همیشه روبرو هستیم. با توافق بغداد بین عراق-ترکیه و پدک، حزب سیاسی پاده شنگال بسته شد و نیروهای خوددفاعی یبش/یژش غیرقانونی اعلام شدند و هدفشان انحلال اینها بود. اتحاد ترکیه، عراق و پدک علیه شنگال، جایی که داعش سیاست خود را برای قتلعام زنان آغاز کرد و از آنجا به جهان گسترش یافت، یک ائتلاف مخفی داعش است. این اتحاد نشان میدهد که زنان در سراسر جهان با کانسپت جدیدی از حمله روبرو هستند.
«اگر خوددفاعی و سازماندهی را رشد ندهیم، ضررهای غمانگیزی را تجربه خواهیم کرد»
قتلعام زنان در ابعاد مختلف فیزیکی، سیاسی، اقتصادی و اخلاقی انجام میشود. اگر کنشها و سازماندهیهای خوددفاعی، فیزیکی، سیاسی، اخلاقی و اقتصادی زنان را در همه ابعاد در برابر این قتلعام، تجاوز و زنکشی توسعه ندهیم، امکان ندارد که تلفات بزرگ و غمانگیز آزادی و زندگی زنان را تجربه نکنیم. قیام زنان، سازماندهی زنان، ابزار مقاومت مسلحانه زنان، جنگهای خوددفاعی است. جبهه مقاومت انقلابی و دموکراتیک در برههی جنگ جهانی سوم که ما آن را تجربه میکنیم، مقاومت آزادیخواهانه زنان و نظام آلترناتیو خواهد بود. ما در آستانه تاریخی هستیم و مقاومت زنان چنین نقش تاریخی و رسالت انقلابی را به دست آورده است. در اینجا میبینیم که معنای فلسفه «ژن، ژیان، آزادی» به شعار مقاومت برای زنان جهان تبدیل شده است. ما به قیام علیه قتلعام زنان در هندوستان و افغانستان به عنوان یک مقاومت خوددفاعی درود میفرستیم و از همه جنبشهای زنان میخواهیم که این مقاومتها را گسترش دهند. ما با تمام وجود در کنار همه زنان هندوستانی، افغانستانی، فارس، عرب، آفریقایی؛ شرق و غرب ایستادهایم.
اکنون زمان توسعه جبهه آزادی زنان، مقاومت و خوددفاعی در همه جا با شعار «ژن، ژیان، آزادی» است تا نظام کنفدرالیسم زنان را بسازیم و آزادی را تنها گزینه در جهان قرار دهیم. روشن است که مقاومتهایی که سازماندهی نشدهاند نمیتوانند بر نظام غلبه کنند. به این معنا، زمان آن فرا رسیده است که قدرت خود را به عنوان جنبش زنان بر اساس درک و مفهوم مقاومت، سازماندهی و پیروزی متحد کنیم.»