شبکهی حقوق بشر کوردستان در این گزارش به آمار و مواردی از زنکشی، قتلهای ناموسی و خودکشی زنان در روژهلات کوردستان در فاصله زمانی ۸ مارس ۲۰٢١ تا ۸ مارس ۲۰۲٢ (١٨ اسفند ١٣٩٩ تا ١٧ اسفند ١۴٠٠) اشاره کرده است.
در گزارش سالانه شبکه حقوق بشر کوردستان در مورد وضعیت زنان آمده است که در طول یکسال گذشته ٣۴ زن به قتل رسیدهاند، ٧٨ زن دست به خودکشی زدهاند و دهها فعال زن کورد بازداشت و به زندان محکوم شدهاند.
خودکشی، قتل ناموسی و زن کشی
طی یک سال گذشته دستکم ٧٨ زن کورد به دنبال اقدام به خودکشی جان خود را از دست دادهاند. طبق اطلاعات تایید شده توسط شبکه حقوق بشر کوردستان سن ١۵ نفر از این افراد زیر ۱۸ سال بوده است.
همچنین در این فاصله زمانی قتل دستکم ٣۴ زن در مناطق مختلف روژهلات گزارش شده است. ٢٠ نفر از این زنان با اسلحه، ۵ نفر با ضربات چاقو، ٢ نفر با ضرب و شتم و سوزانده شدن، ٢ نفر با ضرب و شتم، ٣ نفر از طریق سوزاندن، ١ نفر با خفگی، ١ نفر بعد از پرت شدن عمدی از خودرو در حال حرکت جان خود را از دست دادهاند. ١٧ نفر توسط همسر، ٢ نفر توسط همسران سابق، ٢ نفر توسط پدر، ۵ نفر توسط داماد، ٣ نفر توسط خواستگارانی که پاسخ رد دریافت کردهاند، یک نفر توسط همسر دوست، ١ نفر توسط پسرش، یک نفر توسط پدر شوهر و یک نفر هم توسط مردی که هیچ نسبت فامیلی با وی نداشته به قتل رسیدهاند.
- اسامی زنان قربانی زنکشی و قتل ناموسی
۱. جیران یعقوبپور، اهل پیرانشار استان اورمیه در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۰ هنگامی که همراه همسرش به استان مازندران سفر کرده بود توسط او مورد ضرب و شتم قرار گرفت و جسدش پس از بیهوشی توسط همسرش سوزانده شد. دلیل قتل وی مشخص نیست.
۲ـ۳. دو خواهر اهل کرماشان در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۰ در محله گلستان شهر کرماشان توسط همسر سابق یکی از آنها کشته شدند. گفته میشود در حالی که این دو خواهر با هم در منزل مسکونی یکی از آنها به سر میبردهاند توسط همسر سابق یکی از آنها با شلیک اسلحه به قتل رسیدند. رسانههای داخلی بدون ذکر هویت این دو خواهر٬ علت این قتل را “اختلافات خانوادگی” عنوان کردند. قاتل این دو خواهر کمی بعد بازداشت شد.
۴. یک زن اهل ایلام در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۰ توسط همسرش با ضربات چاقو به قتل رسید. سایت خبری “رکنا” که این خبر را منتشر کرد به هویت این زن و دلیل این قتل اشارهایی نکرده است.
۵. حمیرا بازگیر خرمآبادی، سردفتر اسناد رسمی شماره یک شهرستان درهشهر در استان ایلام در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ توسط همسر ۳۸ سالهاش با اسلحه به قتل رسید.
۶. گلاله شیخی٬ ۲۵ ساله، اهل سقز استان سنه و دانشآموخته رشته حقوق و کارمند در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ توسط نامزدش٬ ر. ضرغامی ۳۰ ساله که تحصیل کرده و کارمند بانک بود، کشته شد. گلاله در پی یک مشاجره لفظی با نامزدش توسط او مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بیهوش میشود و نامزدش با تصور این که گلاله جانش را از دست داده وی را به آتش میکشد. قاتل چند روز بعد بازداشت شد. دلیل اختلاف آنها عدم موافقت نامزدش با اشتغال گلاله خارج از منزل عنوان شده است.
۷. شکیبا بختیار، ۱۶ ساله، مجرد، تحصیلات متوسطه و اهل کرماشان در تاریخ ۱۳ تیر ۱۴۰۰ به دلیل بازگشت دیرهنگام به خانه، با ضربات چاقو توسط پدرش کشته شد.
۸ـ۹. بیان و سحر مرادی، اهل سنه در تاریخ ۳ مرداد ۱۴۰۰ توسط همسر بیان٬ اسماعیل الف٬ با شلیک اسلحه کشته شدند. همسر بیان راننده کامیون بود و گفته میشود همیشه به اسلحه دسترسی داشته است. سحر، خواهر کوچکتر بیان که طبق گزارش پزشکی قانونی باردار بود در محل قتل حضور داشت و او هم هدف تیراندازی همسر بیان قرار گرفت و کشته شد.
گفته میشود بیان و فرزندانش بارها توسط همسرش مورد ضرب و شتم قرار گرفته و آنها را تهدید به قتل کرده بود. بیان چندین بار به مراجع قضایی و دادگاه مراجعه کرد و از وضعیت خود شکایت کرده بود اما حمایتی دریافت نکرد و تلاشی در راستای حفظ امنیتش صورت نگرفت. یکی از اعضای خانواده این دو خواهر کشته شده عنوان کرده است که دامادشان حتی یک بار در یکی از خیابانهای سنه با اسلحه کمری بیان را تهدید به مرگ کرده بود با این وجود بعد از مراجعه بیان به مراجع قضایی با درخواست شاهد و مدرک لازم برای اثبات این ادعا اقدام وی بینتیجه ماند. این در حالی است که سابقه خشونت همسر وی بر کسی پوشیده نبود. علاوه بر آتش زدن خانه والدینش وی پیشتر هم در دوران سربازی به دلیل شلیک گلوله به یکی از افسران مافوق خود و به کما رفتنش٬ بازداشت شده اما بعد از بهبودی افسر فوق و کسب رضایت وی و خانواده اش٬ آزاد شده بود. خانواده بیان و سحر عنوان کردهاند با وجود اینکه اسماعیل الف. چند پرونده دیگر هم در دادگاه دارد اما به شکایتهای خواهر ما اهمیتی داده نشد و ادامه چنین وضعیتی در نهایت منجر به کشته شدن بیان و سحر شد. قاتل این دو خواهر یک هفته بعد از انجام قتل بازداشت شد.
۱۰. منیره قادری اهل روستای “گولان” در شهرستان مریوان استان سنه در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۰ توسط همسرش بر اثر وارد کردن ضربه به سر کشته شد. یکی از نزدیکان این زن کشته شده عنوان کرده است، منیره قبلا چند بار ازدواج کرده و صاحب ۷ فرزند بوده است.
۱۱ـ۱۲. شیلان مندمی، ۲۴ ساله، متاهل، اهل سنه، تحصیلات متوسطه، بدون فرزند در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۰ توسط همسر ۴۲ سالهاش که گفته میشود استاد دانشگاه بوده است به قتل رسید. در جریان کشته شدن شیلان٬ وی به همراه دیگر اعضای خانواده خود از جمله پدر٬ مادر (عایشه اصلانی)٬ برادر و فرد دیگری که همراه آنها در یکی از باغهای اطراف سنه نزدیک روستای خلیفه ترخان به سر میبرد با اسلحه کشته شدند. گفته میشود که شیلان پیشتر در جریان مشاجره با همسرش بارها توسط او مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود. به همین دلیل شیلان تصمیم میگیرد از همسرش جدا شود. وی شش ماه قبل از کشته شدنش به خانه پدر و مادرش برگشته بود. شیلان در سن ۱۴ سالگی با رضایت خود ازدواج کرده بود. همسر شیلان که دبیر و استاد دانشگاه بود بعد از این قتل با شلیک گلوله خودکشی کرد.
۱۳. سارا پیرزادی، ۲۳ ساله، متاهل و اهل شهرستان هرسین استان کرماشان در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۰ با سلاح گرم توسط پسرعمویش به قتل رسید. قاتل پس از ازدواج سارا با فردی دیگر، به منزل آنها رفته و با شلیک پنج گلوله دخترعموی خود را به قتل رساند. در جریان تیراندازی همسر سارا و برادر همسرش نیز زخمی شدند. پسرعموی سارا پس از بە قتل رساندن سارا و بازگشت به محل سکونتش با حلق آویز کردن خود به زندگیاش پایان داد.
۱۴ـ۱۵. هما حاجیپور، ۴۷ ساله، متاهل، مادر دو فرزند، اهل روستای “بیتوش” شهرستان سردشت استان اورمیه و ساکن کشور فنلاند در تاریخ ۴ مرداد ۱۴۰۰ در یکی از خیابانهای شهر سردشت توسط همسرش، م. بیتوشی، با اسلحه کلاشینکف به قتل رسید. در جریان این قتل٬ دوست و همراه هما حاجیپور، سعدا اسپندار، نیز زخمی شد و بعد از چند روز جان باخت. همسر هما پس از قتل همسرش و دوست او با شلیک گلوله به زندگی خود پایان داد.
گفته میشود هما حاجیپور و هر دو فرزندش ساکن کشور فنلاند بودند اما تلاشهای مکرر همسرش جهت گرفتن ویزای ورود به فنلاند به نتیجه نرسیده بود. در نهایت بعد از بازگشت هما به سردشت درخواست طلاق میکند که با مخالفت همسرش مواجه شده است. در پاسخ به تقاضای طلاق هما، همسرش وی را با اسلحه میکشد. گفتنیست هما حاجیپور پیشتر عضو شورای روستای بیتوش و همچنین مسئول اداره بهداشت این روستا بود.
۱۶. صبری خلعتبری، ۲۹ ساله، متاهل، دارای یک فرزند خردسال و ساکن روستای “تکاب ایرانخواه” در شهرستان سقز استان سنه در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۰ در شعلههای آتش سوخت و جانش را از دست داد. پزشک معالج این زن جوان مرگ وی را مشکوک اعلام کرد و به همین دلیل همسرش تحت بازجویی قرار گرفت. برادر صبری خلعتبری در ارتباط با مرگ خواهرش میگوید: “ما به دلیل اختلافات قبلی که خواهرم با شوهرش داشت از او شکایت کردیم و جسد صبری برای معاینات به پزشکی قانونی منتقل شد. نتیجه گزارش پزشکی قانونی هنوز مشخص نشده است.” او در مورد سابقه اختلافات صبری و همسرش گفت: “خواهرم متولد سال ۷۱ بود و شوهرش که کشاورز بود از او دو سال کوچکتر بود. آنها چهار سال قبل ازدواج کرده بودند اما خواهرم هیچ امکانات رفاهی برای زندگی نداشت. برای همین همیشه با شوهرش اختلافات شدید داشت به حدی که یک پرونده قضائی در حال رسیدگی دارند. بارها ریش سفیدان روستا آنها را آشتی داده بودند و در این چهار سال خیلی کم خواهرم سر زندگیاش بود و همیشه در خانه ما بود. من چند بار به او گفته بودم که اگر با شوهرت سازش نداری، از او طلاق بگیر. اما صبری میگفت که شوهرم من را دوست دارد و حالا که یک فرزند هم دارم نمیتوانم به طلاق فکر کنم.” در حالی که شوهر صبری بعد از بازجویی، در حال حاضر آزاد است، رسیدگی به پرونده برای روشن شدن علت مرگ مشکوک صبری خلعتبری ادامه دارد.
۱۷. مرضیه حاصلی، ۳۷ ساله، متاهل، بدون فرزند و اهل شهر روانسر استان کرماشان در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۰ به قتل رسید. جسد سوخته شده وی در نزدیکی یکی از روستاهای این شهر پیدا شد. اگرچه دلیل کشته شدن وی سرقت طلاهایش عنوان شده است و قاتل وی هم دستگیر شده اما شایعات تایید نشدهای ضمن رد انگیزه سرقت عنوان میکنند که مرضیه حاصلی که قصد جدایی از همسرش را داشت با مرد قاتل در رابطه دوستی قرار گرفته است. ضرب و شتم و همچنین سوزانده شدن جسد مرضیه انگیزه قتل را به دلیل سرقت تا حدی مورد شک و تردید قرار می دهد.
۱۸. فائزه ملکی، ۲۲ ساله، مجرد، اهل روستای “کورکوره” (دولت آباد) در شهرستان سنه در تاریخ اول مهر ۱۴۰۰ توسط پدرش به آتش کشیده شد و بعد از ۱۰ روز بستری شدن در بیمارستان کوثر سنه در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۰ جانش را از دست داد. گفته میشود پدر و مادر فائزه سالها قبل از هم جدا شده بودند و فائزه به اجبار پدرش در سن ۱۵ سالگی با مردی بسیار مسنتر از خودش ازدواج میکند. این در حالی است که فایزه دلبسته یکی از مردان روستایشان بود. به دلیل همین دلبستگی فائزه تلاش میکند از همسرش جدا شود. بعد از طلاق قصد عملی کردن خواسته خود را دارد که با مخالفت پدرش روبهرو میشود. دلیلْ هر چه بوده باشد اما پدر فائزه دو روز قبل از سوزاندن فائزه وی را در توالت باغشان حبس و سپس با ریختن بنزین، فائزه را به آتش میکشد. علیرغم افشای سوزانده شدن فائزه توسط خود وی و همچنین پزشک معالجش و انعکاس گسترده این خبر در فضای مجازی اما چندی بعد این پرونده مختومه اعلام شد. سرهنگ عبدالله فاتحی، رئیس پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی در اینباره اعلام کرد: “پس از بررسیهای تخصصی توسط کارآگاهان پلیس آگاهی، ابعاد مختلف نحوه سوختن دختر ۲۲ ساله کوردستانی مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت پس از تحقیقات کامل و اعلام نظر پزشکی قانونی، علت مرگ این دختر خودسوزی اعلام شد و جریان قتل در کار نبوده است.”
۱۹. لیلا شکیبا، ۳۹ ساله، متاهل، مادر دو فرزند، دیپلمه، اهل سنه و ساکن همدان در تاریخ ۲۳ مهر ۱۴۰۰ توسط همسرش با ضربات چاقو در همدان کشته شد. انگیزه همسر وی از کشتن لیلا٬ “اختلافات خانوادگی” ذکر شده است. گویا لیلا بارها به دلیل مسائل مالی با همسر و پسران همسرش اختلاف پیدا کرده و به همین دلیل بارها از سوی آنها مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود. به همین دلیل لیلا قصد جدایی از همسرش را داشت اما همسرش مخالف این جدایی بود.
۲۰. به گزارش سایت ایرنا، زنی با هویت ز.ر و ساکن شهر ایلام در تاریخ ۱ آبان ۱۴۰۰ به دلیل “اختلافات خانوادگی” توسط همسر خود با ضربات چاقو به قتل رسید. همسر این زن بعد از آن که قصد خروج از کشور را داشت٬ بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد.
۲۱. گلاله دهار، متاهل و اهل روستای “سیوه” در شهرستان پیرانشار استان استان اورمیه به دلیل “اختلافات خانوادگی” توسط همسرش حین رانندگی از ماشین به بیرون پرتاب و دچار ضربه مغزی شد. وی دو هفته بعد در تاریخ ۳ آبان ۱۴۰۰در بیمارستان به دلیل شدت جراحات جان خود را از دست داد.
۲۲. آسیه اکبری٬ ۳۵ ساله، متاهل، مادر دو فرزند و اهل روستای “یوسفجرد” در شهرستان سنقر و کلیایی استان کرماشان در تاریخ ۱۰ آبان ۱۴۰۰ توسط همسرش کشته شد. گفته میشود همسر آسیه اکبری ضربه محکمی به سرش وارد کرده به همین دلیل آسیه در دم جانباخته است. همسر وی چند ساعت بعد بازداشت شد. علت قتل آسیه فقر مالی٬ بیماری روحی همسرش و اختلافات خانوادگی عنوان شده است.
۲۳. آرزو الفتی، ۳۵ ساله، مجرد و اهل کرماشان در تاریخ ۱۳ آبان ۱۴۰۰ توسط خواستگار خود به قتل رسید. گفته میشود آرزو به دلیل آنکه حاضر نشده بود با این شخص ازدواج کند توسط وی کشته شده است. طبق گفتههای سرهنگ دلیری٬ فرمانده انتظامی شهرستان کرماشان٬ “قاتل دختر جوان را به خیابان می کشاند و ابتدا با یک تصادف ساختگی از خودرو پیاده میشود و سپس دختر جوان را با ضرب گلوله به قتل میرساند.” شخص قاتل با هویت س. ک همچنان فراری است.
۲۴. نگار احمدی، ۲۷ ساله، مجرد، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد، اهل کرماشان و ساکن ساری در تاریخ ۱۴ آبان به قتل رسید. به نقل از سایت “کوردپا”٬ وی توسط یکی از همکلاسیهای سابق دانشگاهش با هویت سامان. ی که چند بار از وی خواستگاری کرده بود، کشته شده است. سامان نگار را ربوده و با شلیک چند گلوله او را در جاده اسدآباد همدان به قتل رساند. وی بعد از انجام قتل خود را به مراجع قضایی معرفی کرد.
۲۵. در تاریخ اول آذر ۱۴۰۰ یک مرد ۵۵ ساله در منطقه شهرک معلم شهر کرماشان همسر ۴۸ ساله خود به نام ثریا یاری را به قتل رساند. این مرد بعد از آن که همسر خود را با اسلحه شکاری به قتل رساند اقدام به خودکشی کرد. فرمانده انتظامی شهرستان کرماشان٬ “اختلافات خانوادگی” را انگیزه این قتل عنوان کرده است. از هویت این زن اطلاعی در دست نیست.
۲۶. به نقل از خبرگزاری مهر در تاریخ ۶ آذر ۱۴۰۰ مردی که همسر ۳۴ ساله خود را در یکی از روستاهای اطراف شهرستان تکاب استان استان اورمیه به قتل رسانده بود در محل حادثه دستگیر و به قتل همسر خود اعتراف کرد. این مرد روستایی پس از آن که شبانه همسر و سه فرزند خود را به شدت با چوب، کابل و قمه کتک زده بود، روز بعد با جسد بی جان زنش مواجه شد. زن جوان روستایی که توسط همسر خود در خانه به مدت طولانی تحت ضربههای شدید قرار گرفته بود، بر اثر شدت جراحتهای وارده ناشی از اشیای سخت و خطرناک شب هنگام جان خود را از دست داد. از هویت این زن کشته شده اطلاعی در دست نیست. دادستان عمومی و انقلاب تکاب با اشاره به دستگیری فرد قاتل در منزل مسکونی اش گفت: مرد قاتل همچنین سه فرزند خود را به شدت کتک زده بود که یکی از آنان بهدلیل شدت جراحت وارده در بیمارستان بستری شد. این مرد روستایی که ابتدا از قتل همسر و کتک زدن فرزندان خود اظهار بی اطلاعی میکرد، سرانجام به اقدام خود اعتراف و اختلافهای خانوادگی را دلیل این کار اعلام کرد.
۲۷. در تاریخ ۱۲ آذر ۱۴۰۰ سحر مرادی، ۳۳ ساله، مادر دو فرزند و اهل روستای “باباریز” شهرستان سنه توسط برادرانش به قتل رسید. گفته می شود همسر سحر دو سال قبل تر فوت کرده بود و وی به دلیل ارتباط سحر با فرد دیگری وی با ضربات چاقو توسط برادرهایش به قتل رسیده است.
۲۸. در تاریخ ۱۵ دی ۱۴۰۰ یک زن ۴۳ ساله در روستای “سورکال” شهرستان کرماشان به دست همسرش به قتل رسید. از هویت این زن اطلاعی در دست نیست. پایگاه خبری و اطلاع رسانی رکنا با اعلام این خبر از قول رئیس پلیس کرماشان نوشته است: “قاتل که مردی ۴۸ ساله است و پس از قتل متواری شده بود. او پس از دستگیری توسط پلیس به قتل همسرش به دلیل «اختلاف خانوادگی» اعتراف کرده و برای سیر مراحل قانونی به دستگاه قضایی معرفی شده است.”
۲۹-۳۰-۳۱. در تاریخ ۷ بهمن ۱۴۰۰ داماد سابق یک خانواده در کرماشان، مادر، همسر سابق و خواهر همسرش را در با شلیک گلوله به قتل رساند. در تحقیقات ابتدایی پلیس مشخص شد قاتل، داماد سابق خانواده و خواهرزاده یکی از مقتولین بوده که حدود پنج سال قبل از همسرش که دختر این خانواده بوده جدا شده است. گفته میشود در حالی که پنج سال از جدایی این مرد ار همسر سابقش می گذشته اما وی به دلیل کینه ای که از این خانواده داشته اقدام به قتل آنها کرده است.
۳۲. در تاریخ ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ یک زن جوان به نام فاطمه صادقی توسط همسرش با چاقو به قتل رسید. انگیزه این قتل، اختلافات خانوادگی به دلیل “مسائل مالی” مطرح شده است.
۳۳. در تاریخ ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ یک زن جوان ۲۲ ساله به نام طاهره شفیعی اهل روستای “زردلان” از توابع بخش هلیلان استان ایلام توسط پدر همسرش به قتل رسید. این زن جوان با شلیک اسلحه شکاری به قتل رسیده است. از انگیزه این قتل اطلاعی در دست نیست. عامل قتل بعد از انجام قتل با شلیک گلوله به زندگی خود پایان داد.
۳۴. در تاریخ ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ یک زن ۵۰ ساله توسط پسر ۲۰ ساله خود که شدیدا به مواد مخدر اعتیاد داشته به قتل رسیده است. از هویت این زن اطلاعی در دست نیست. معاون اجتماعی پلیس کرماشان در ارتباط با این قتل عنوان کرد: “پسر زن کشته شده به مواد مخدر اعتیاد شدید داشته و سر همین موضوع بارها با مادرش مشاجره داشته که آخرین بار با او درگیر و او را با فشار دادن گلویش خفه و به قتل میرساند.”
در یکسال گذشته ٢٣ شهروند و فعال زن کورد از سوی نیروهای امنیتی رژیم زنستیز جمهوری اسلامی بازداشت شدهاند.
ـ بازداشت، حکم و زندان:
۱. گلاله مرادی، شهروند اهل پیرانشار استان استان اورمیه در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۴۰۰ به همراه دو فرزندش به نامهای طاهر بزازی و متین بزاری، ۱۶ ساله توسط نیروهای سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در پیرانشار بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد نظامی-امنیتی در ارومیه منتقل شدند. طاهر بزازی پس از ۱۰ روز و متین بزازی پس از یک ماه نگهداری در این بازداشتگاه امنیتی آزاد شدند. اما این شهروند کورد به مدت ۴۵ روز به اتهام “همکاری با یکی از احزاب اپوزیسیون کورد” و “قتل” یکی از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به نام عثمان حاجیحسینی تحت بازجویی قرار داشت. بازجویان امنیتی برای گرفتن اعترافات اجباری وی را تهدید کرده بودند که فرزندانش را مورد شکنجه قرار میدهند و وی نیز تحت فشار مجبور به انجام اعترافات اجباری شد.
گلاله مرادی پس از انتقال به زندان ارومیه با نوشتن نامهای به دادگاه انقلاب اسلامی پیرانشار اعترافات درج شده در پرونده خود را تحت شکنجه و فشار اعلام کرد و کلیه اتهامات مطرح شده از سوی سازمان اطلاعات سپاه پاسداران را رد کرد بعدها این زندانی سیاسی در اعتراض به ادامه بازداشت موقت ۱۰ ماهه و بلاتکلیفی وضعیتش در زندان ارومیه در تاریخ ۲۵ بهمن ماه دست به اعتصاب غذا زد اما پس از قول مساعد مسئولان زندان مبنی بر پیگیری خواستههایش به اعتصاب خود پایان داد. همزمان با پایان اعتصاب غذای این شهروند کورد قرار بازداشت او از سوی دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد مجددا تمدید شد.
۲. صفیه مامشپور، شهروند اهل پیرانشار استان استان اورمیه در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ پس از احضار به ستاد خبری سازمان اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شد. وی پس از بازداشت ابتدا به بازداشتگاه این نهاد امنیتی در ارومیه و سپس به زندان مرکزی این شهر منتقل و در تاریخ ۳۱ خرداد با قرار وثیقه به صورت موقت آزاد شد.
۳. مرضیه غلامویسی، فعال مدنی اهل سنه توسط نیروهای امنیتی در تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ بازداشت شد. وی از زندانیان سابق سیاسی در دهه شصت است و طی سالهای اخیر در حوزه زنان و محیط زیست فعالیت میکند. او هر چند پس اتمام دوران بازجویی با قرار وثیقه به صورت موقت آزاد شد اما در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۰ به اتهام “اقدام علیه امنیت ملی” مورد محاکمه قرار گرفت.
۴. ویان محمدی، فعال مدنی و دانشجوی رشته مدیریت در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ توسط ماموران سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در منزل خانوادگی خود در تهران بازداشت و به بازداشتگاه سازمان اطلاعات سپاه در پادگان المهدی ارومیه انتقال یافت. این فعال مدنی در تاریخ ۱۰ خرداد به مدت یک هفته در اعتراض به تمدید قرار بازداشت خود دست به اعتصاب غذا زد و پس از صدور قرار وثیقه، به اعتصابش پایان داد. ویان محمدی در تاریخ ۱۲ خرداد پس از یک ماه بازجویی در بازداشتگاه سازمان اطلاعات سپاه به بند زندان زنان مرکزی ارومیه انتقال یافت. ویان محمدی پس از ۴۰ روز بازداشت در تاریخ ۱۹ خرداد با قرار وثیقه یک میلیارد و پانصد میلیون تومانی از زندان مرکزی ارومیه به صورت موقت آزاد شد.
۵. سکینه پروانه، زندانی سیاسی کورد در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۰ در اعتراض به ادامه نگهداری خود در زندان مشهد و محرومیت از دسترسی به خدمات پزشکی دست به اعتصاب غذا زد و پس از ۴ روز به اعتصاب غذای خود پایان داد. گفته میشود مسئولین حفاظت زندان مشهد این زندانی را تهدید کرده که در صورت عدم توقف اعتصاب غذا با پروندهسازی مجدد و انتقال به بیمارستان روانپزشکی مواجه خواهد شد. سکینه پروانه متولد سال ۱۳۶۷، در اوایل پاییز ۹۸ توسط ماموران امنیتی به بهانه ملاقات با خانواده اش در شهر سلیمانیه کوردستان عراق بازداشت شد. وی پس از انتقال به مرز ایران و عراق، به مدت ۱۰ روز در بازداشتگاههای مریوان و سنه محبوس و سپس به زندان اوین منتقل شد. وی در بند دو الف، بند ۲۰۹ و بند زنان زندان اوین تحت سختترین شرایط بازجویی همراه با شکنجه های جسمی و روحی قرار گرفت. وی در تمام این مدت از حق ملاقات با خانواده اش محروم بود.
در فروردین ماه ۱۳۹۹ سکینه پروانه در پی شعارنویسی روی دیوارهای زندان اوین به زندان قرچک منتقل شد. او را به مدت چهار روز با دستبند و پابند در سلول انفرادی نگه داشتند و سپس به بیمارستان روانی درمانی امین آباد در شهرری منتقل کردند. وی ۲۵ روز در شرایط سخت این تیمارستان نگهداری شد و سپس به بند قرنطینه زندان قرچک ورامین بازگردانده شد. سکینه پروانه در تاریخ ۵ خرداد ۱۳۹۹ در اعتراض به صدور ۵ سال حبس تعزیری و ۲ سال محرومیت از عضویت در گروههای سیاسی و همچنین حبس در شرایط عدم تفکیک جرائم، در زندان قرچک دست به اعتصاب غذا زد. وی در تاریخ ۱۴ تیر ۱۳۹۹ در حالی که آثار کبودی و ضرب و شتم روی بدنش وجود داشت مجدداً به زندان اوین منتقل گردید و در مردادماه به اتهام “اغتشاش در زندان” به دو سال حبس محکوم شد. وی سپس به زندان قوچان منتقل شد. سکینه پروانه بعد از اطلاع از احتمال تبعید وی به زندان اصفهان، به مدت ۲۰ روز دست به اعتصاب غذا زد و لبهای خود را دوخت. وی از تاریخ ۲۴ آذر ۱۳۹۹ تاکنون در زندان مرکزی مشهد نگهداری میشود.
۶. فرانک جمشیدی، زندانی سیاسی کورد که در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۴۰۰ برای اجرای حکم یک سال حبس تعزیری به کانون اصلاح و تربیت سنه منتقل شده بود در اواخر مهر ماه به صورت مشروط از زندان آزاد شد. فرانک جمشیدی، عضو جمعیت کوردستان سبز در تاریخ ۸ تیر ۱۳۹۹ توسط نیروهای امنیتی در منزل خانوادگیاش در شهر سنه بازداشت شد. وی پس از ۴ ماه و نیم ماه بازداشت در تاریخ ۲۰ آبان با قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد. این فعال محیط زیست در بهمن ۱۳۹۹ از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی سنه به ریاست قاضی “سعیدی” به اتهام “عضویت در یکی از احزاب اپوزیسیون کورد” به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم پس از اعتراض در شعبه ۴ دادگاه تجدیدنظر استان سنه به یک سال حبس تبدیل شد.
۷. ثریا حقدوست، فعال مدنی در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۰ توسط نیروهای امنیتی در شهر مریوان بازداشت شد. ماموران امنیتی پس از بازداشت این فعال مدنی در مریوان به دلیل نبود بازداشتگاه زنان در این شهر وی را به سنه منتقل کردند. این انتقال به دلیل تشدید درد دیسک کمر و وضعیت نامناسب جسمی خانم ثریا حقدوست با آمبولانس انجام شد. وی در تاریخ دوشنبه ۷ تیر پس از ۱۱ روز بازداشت با قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت تا برگزاری دادگاه آزاد شد.
۸. ژینا حسنیمقدم، ۱۶ ساله و اهل سقز استان سنه در تاریخ ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ توسط نیروهای امنیتی در این شهر بازداشت شد. ژینا حسنیمقدم که پیش از این به یکی احزاب اپوزیسیون کورد در اقلیم کوردستان پیوسته بود و چند ماه در یکی از مراکز این حزب اقامت داشت، خرداد ماه سال جاری پس از هماهنگی خانوادهاش با نهادهای امنیتی به سقز بازگشت. علیرغم این هماهنگیها و دریافت “اماننامه”٬ چند روز پس از بازگشت در منزل خانوادگیاش بازداشت شد. وی پس از بازداشت به بازداشتگاه اداره اطلاعات سنه منتقل و چند روز بعد با قرار بازداشت موقت به قرنطینه کانون اصلاح و تربیت سنه منتقل شد.
۹. سنور طامارا٬ شهروند کورد تابعه ترکیه در تاریخ ۳ تیر ۱۴۰۰ از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی ارومیه به اتهام “عضویت در حزب کارگران کوردستان” به تحمل ۱۰ سال و یک روز حبس محکوم شد. جلسه رسیدگی به اتهامات این زندانی سیاسی در تاریخ ۲ تیر به صورت آنلاین بدون حضور وکیل تعیینی برگزار و روز بعد صدور این حکم رسما به وی در بند زنان زندان مرکزی ارومیه ابلاغ شد.
سنور تامارا، پاییز ۱۳۹۹ در یکی از روستاهای مرزی ارومیه توسط نیروهای سازمان اطلاعات سپاه بازداشت شد. وی به مدت چندین ماه در بازداشتگاه سازمان اطلاعات سپاه در پادگان المهدی سپاه پاسداران ارومیه مورد بازجویی قرار گرفت و در اواخر اسفند به زندان مرکزی ارومیه منتقل شد. این زندانی سیاسی از زمان بازداشت تاکنون از حق داشتن وکیل تعیینی، ملاقات و تماس با خانواده محروم است.
۱۰. در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۰ پرونده آنیسا جعفری مهر، فعال ادبی کرد که در دادگاه بدوی تبرئه شده بود با اعتراض دادستانی دادسرای عمومی و انقلاب اسلام آباد غرب در استان کرماشان برای بررسی مجدد به دادگاه تجدیدنظر ارسال شد. دادگاه این فعال ادبی در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۳۹۹ برگزار و از باب “تبلیغ علیه نظام” مورد تفهیم اتهام قرار گرفته بود. این در حالی است که پیشتر اتهام “اقدام علیه امنیت ملی” از طریق همکاری با احزاب اپوزیسیون کورد علیه وی مطرح شده بود. آنیسا جعفریمهر، فارغالتحصیل کارشناسی ارشد رشته زبانشناسی و عضو شورای نویسندگان فصلنامه ادبی و هنری «ژ» در تاریخ ۳ آذر ۱۳۹۹ توسط ماموران امنیتی در منزل شخصی خود در شهر اسلامآباد غرب بازداشت و پس از ۱۷ روز نگهداری در بازداشتگاه اداره اطلاعات و بند زنان کانون اصلاح و تربیت کرماشان در تاریخ ۱۹ آذر با قرار وثیقه ۳۵۰ میلیونی آزاد شد. یک سال قبل از آن نیز در آذر ماه ۱۳۹۸ آنیسا جعفریمهر به همراه ۶ فعال کورد دیگر در جریان بازداشت جمعی فعالان ادبی و فرهنگی در اسلامآباد غرب و کرماشان توسط ماموران امنیتی بازداشت شده بودند.
۱۱. ناهید کمانگر، دانشجوی رشته زبان و ادبیات کوردی دانشگاه کوردستان در تاریخ ۱۵ تیر پس از احضار به ستاد خبری اداره اطلاعات کامیاران بازداشت و به بند زنان کانون اصلاح و تربیت سنه منتقل شد. وی در مدت بازداشت خود از طرف بازجویان امنیتی برای انجام اعترافات اجباری علیه حسین کمانگر، پدرش که به اتهام “بغی” از طریق عضویت در حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک) در زندان به سر میبرد تحت فشار قرار گرفت. در تاریخ ۶ شهریور، این فعال مدنی با قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت تا زمان برگزاری دادگاه از زندان سنه آزاد شد.
۱۲. عظیمه ناصری، فعال مدنی در تاریخ ۵ مرداد ۱۴۰۰ توسط نیروهای سازمان اطلاعات سپاه در منزل خانوادگی خود بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد نظامی-امنیتی در ارومیه منتقل شد. عظیمه ناصری در مدت یک ماه بازجویی در بازداشتگاه سازمان اطلاعات سپاه پاسداران برای انجام اعترافات اجباری مورد تهدید و شکنجه روحی قرار گرفت. وی در تاریخ ۹ شهریور با قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت آزاد شد. این فعال مدنی پیشتر نیز در تاریخ ۲۰ دی ۱۳۹۹ همزمان با موج گسترده بازداشت فعالان کورد توسط نیروهای سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در مهاباد بازداشت و در تاریخ ۱۷ اسفند همان سال با قرار وثیقه به صورت موقت تا زمان برگزاری دادگاه آزاد شده بود.
۱۳. سمیه کارگر، فعال مدنی اهل ایلام و فارغالتحصیل رشته فلسفه دانشگاه تبریز در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ به اتهام “مشارکت در اداره گروه غیرقانونی” به ۶ سال حبس تعزیری و از بابت “فعالیت تبلیغی علیه نظام” به ۸ ماه حبس تعزیری محکوم شد. سمیه کارگر در تاریخ ۲۵ مهر ۱۳۹۹ در منزل شخصی خود در تهران توسط سازمان اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد امنیتی در زندان اوین منتقل شد. وی اواسط بهمن ماه پس از ۴ ماه بازجویی در بند ۲ الف بازداشتگاه اوین تهران به زندان قرچک ورامین انتقال یافت. این فعال مدنی به دلیل شرایط سخت بیش از ۶ ماه بازداشت دچار کاهش وزن شدید و بیماری معده شده است. وی همچنین به دلیل ابتلا به یک بیماری نادر چشمی داری ضعف شدید بینایی است. این در حالی است که به علت بازداشت، پروسه درمانی وی که قرار بود در کشور فرانسه ادامه پیدا کند، متوقف شده بود. وی پیشتر در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۰ با قرار وثیقه به صورت موقت آزاد شد.
۱۴. چرو احمدی، فعال مدنی اهل دیواندره استان سنه در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. او یک روز بعد با قرار وثیقه به صورت موقت آزاد شد. چرو احمدی، فارغالتحصیل مقطع کارشناسی رشته مهندسی شیمی و مقطع کارشناسی رشته روزنامهنگاری از دانشگاه پیامنور سنه و مدرس زبان کوردی و عضو هیأت مدیره مؤسسه فرهنگی – اجتماعی زاگرس است.
۱۵. تارا احمدی ۱۶ ساله، سونیا کریمی ١۴ ساله و پریا فتحی ١۴ ساله در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۰ توسط ماموران سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در شهر جوانرود استان کرماشان بازداشت شدند. هر سه این افراد پس از یک روز آزاد شدند.
۱۶. سعدا خدیرزاده، اهل پیرانشار استان استان اورمیه در تاریخ ۲۲ مهر ۱۴۰۰ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بازداشتگاه مرکزی اداره اطلاعات شهر ارومیه منتقل شد. وی در حالی که باردار بود از دسترسی به خدمات درمانی و ملاقات با خانواده محروم شد. او در تاریخ ۱۷ آبان پس از اتمام مراحل بازجویی به زندان ارومیه منتقل شد.
۱۷. سنور خلیفانی، زندانی مذهبی ۳۰ ساله اهل مهاباد در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۴۰۰ پس از ۹ ماه نگهداری در سلول انفرادی اداره اطلاعات ارومیه به بند زنان زندان مرکزی این شهر بازگردانده شد. او طی دوران انفرادی از ملاقات با خانوادهاش محروم بوده و تنها چند بار و آن هم از طریق تلفن با خانوادهاش تماس داشته است. سنور خلیفانی زمستان سال ۱۳۹۳ همراه با همسرش و یک زوج دیگر با رفتن به سوریه به صفوف “جبهه النصره” پیوستند اما پس از دو سال سنور خلیفانی همراه با زن دیگری به نام حلیمه توره اهل مهاباد از این گروه جدا و به صورت مخفیانه به ایران بازگشته بودند. بعد از سه ماه زندگی مخفیانه در ایران سرانجام سنور خلفانی در شهرستان جوانرود و حلیمه توره در شهر سنه توسط نیروهای اداره اطلاعات بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات ارومیه منتقل و پس از سه ماه بازجویی به زندان مرکزی ارومیه منتقل شدند.
این دو زن بازداشت شده چند ماه بعد با تودیع وثیقه از زندان آزاد شدند. سپس در سال ۱۳۹۶ از سوی شعبه دوم دادگاه انقلاب اسلامی ایران ارومیه سنور خلیفانی به اتهام «عضویت در داعش» محاکمه و به ۱۵ سال و حلیم توره به ۵ سال حبس محکوم شدند. این دو جهت تحمیل دوران بازداشت خود در سال ۱۳۹۷ بازداشت و به زندان ارومیه منتقل شدند. این حکم در حالی صادر شده که سنور خلیفانی عضو داعش نبوده است. حلیم توره سال گذشته مشمول عفو مشروط شد و از زندان آزاد شد اما سنور خلیفانی بیش از سه سال است که بدون حق داشتن مرخصی در زندان ارومیه نگهداری می شود. این دو نفر در هیچ یک از مراحل دادرسی از دسترسی به وکیل و مشاوره حقوقی برخوردار نبودهاند.
۱۸. در اعتراض به کاهش زمان هواخوری و تماسهای تلفنی زندانیان بند زنان زندان مرکزی ارومیه، زندانیان این بند برای اعتراض به این وضعیت به مدت دو روز در تاریخ ۲۴ و ۲۵ مهر از تحویل غذای زندان خودداری کردند. گفته میشود که در بند زنان زندان مرکزی ارومیه ۴ اتاق مجزا با ۳۶ تخت وجود دارد که هماکنون در هر اتاق دستکم ۴۰ زندانی نگهداری میشوند. با توجه به اعمال محدودیتهای جدید، زندانیان زن در این اتاقها که دارای مساحت کوچک با تراکم بالای جمعیت و فاقد دستگاه تهویه هوا هستند حدود ۲۲ ساعت در روز نگهداری میشوند. پیشتر قبل از اعمال محدودیتهای جدید همه زندانیان هر ۴ اتاق روزانه اجازه رفت و آمد به راهروی بند، اتاقهای دیگر و هوا خوری را داشتند اما حالا فقط ۲ ساعت در روز درب هر اتاق باز میشود و زندانیان از تردد به اتاقهای دیگر نیز منع شدهاند. همچنین تماسهای تلفنی زندانیان نیز از هر روز به ۴ روز یک بار کاهش پیدا کرده است.
۱۹. مریم صادقی از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری در تاریخ ۱ آبان ۱۴۰۰ توسط نیروهای امنیتی در منزل خانوادگیاش در سنه بازداشت شد. وی پس از ۲ هفته بازداشت در تاریخ چهارشنبه ۱۲ آبان با قرار وثیقه به صورت موقت از بند زنان کانون اصلاح و تربیت سنه آزاد شد. گفته میشود بازداشت مریم صادقی به دنبال شرکت در مراسم خاکسپاری دایه آسیه عظمی، مادر دو جانباخته کومله در تاریخ ۲۴ مهر صورت گرفته است. در اواسط دی ماه ۱۴۰۰ مریم صادقی از سوی دادگاه انقلاب اسلامی سنه به اتهام “تبلیغ علیه نظام” به یک سال حبس تعلیقی محکوم شد.
۲۰. حکم دو سال حبس تعلیقی رویا جلالی، فعال محیط زیست اهل سنه در اوایل آبان ماه ۱۴۰۰ توسط شعبه ۴ دادگاه تجدیدنظر استان سنه به ریاست قاضی مصطفی طیاری عینا تایید شد. او پیشتر از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی سنه به ریاست قاضی سعیدی به اتهام “عضویت در حزب حیات آزاد کوردستان” به ۲ سال حبس تعلیقی محکوم شده بود. این عضو جمعیت کوردستان سبز در تاریخ ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ توسط نیروهای امنیتی در منزل خانوادگیاش در شهر سنه بازداشت شد. نیروهای امنیتی هنگام بازداشت با توسل به خشونت رویا جلالی و خانوادهاش را مورد توهین قرار دادند. وی در تاریخ ۱۳ اسفند با قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت از کانون اصلاح و تربیت سنه آزاد شد.
۲۱. کژال نصری، فعال مدنی در تاریخ ۲۱ آذر توسط نیروهای اداره اطلاعات سنه در منزل خانوادگیاش در روستای “تنگیسر” سنه بازداشت و به بازداشتگاه اداره اطلاعات این شهر منتقل شد. وی در این مدت از حق ملاقات و تماس با خانواده محروم بود. در تاریخ ۲۰ دی ۱۴۰۰ کژال نصری پس از یک ماه بازداشت با قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت آزاد شد. آزادی این فعال مدنی با دستبند الکترونیکی صورت گرفت و وی تا زمان نامشخصی از حق رفت و آمد به روستای محل سکونتش منع شد. گفته میشود پس از اعتصاب غذای دو روزه مادر این فعال مدنی در مقابل ستاد خبری اداره اطلاعات سنه، بازجویان امنیتی با آزادی موقت وی موافقت کردند.
۲۲. مژگان کاوسی، نویسنده و پژوهشگر کورد در تاریخ ۱۵ دی ۱۴۰۰ پس از تحمل ۲۱ ماه حبس از زندان “کچوئی” کرج آزاد شد. او در تاریخ ۲۷ آبان ۱۳۹۸ توسط نیروهای سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در منزل خانوادگی خود در نوشهر بازداشت و پس از حدود یک ماه با قرار وثیقه از زندان آزاد شد. وی ابتدا از سوی دادگاه انقلاب اسلامی نوشهر به ۶۹ ماه حبس محکوم شد اما دادگاه تجدیدنظر استان مازندران این حکم را به ۷۶ ماه و نیم افزایش داد.
۲۳. زهرا (زارا) محمدی، فعال ادبی و فرهنگی کورد در تاریخ ۱۸ دی ۱۴۰۰ برای اجرای حکم ۵ سال حبس تعزیری خود را به دفتر اجرای احکام دادگاه سنه معرفی کرد و به زندان زنان در کانون اصلاح و تربیت سنه منتقل شد. زارا محمدی در تاریخ ۲ خرداد ۱۳۹۸ توسط نیروهای امنیتی در سنه بازداشت شد. وی حدود ۶ ماه به دلیل فعالیتهای خود تحت بازجویی قرار گرفت و برای انجام اعترافات اجباری تحت فشار قرار داشت. او در تاریخ ۱۱ آذر ۱۳۹۸ با سپردن وثیقه ۷۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. زارا محمدی در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۹۸ در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی سنه به اتهام “تشکیل دسته و جمعیت به هدف بر هم زدن امنیت ملی” محاکمه و به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم در شعبه ۴ دادگاه تجدیدنظر استان سنه به ۵ سال حبس تبدیل شد.
وکلای خانم محمدی در اعتراض به این حکم درخواست اعاده دادرسی از طریق اعمال ماده ۴۷۷ قانون کیفری را داده بودند که بر اساس خبر منتشر شده از سوی انجمن نوژین این درخواست از سوی مدیرکل داگستری سنه رد شده است. زهرا محمدی مدیر انجمن نوژین است و طی سالهای اخیر فعالیتهای او در حوزه آموزش و تدریس زبان کوردی متمرکز بوده است. انجمن نوژین با مجوز رسمی از وزارت کشور طی سالهای اخیر اقدام به برگزاری کلاسهاى آموزش زبان کوردى در شهرهای مختلف کوردستان كرده است. این نهاد مدنی همچنین در حوزههای دیگر فرهنگی و همچنین تشکیل کمپینهای کمکرسانی به سیلزدگان، کمکرسانی به مردم در دوران همهگیری کرونا و… نیز فعال بوده است.
جمعی از شهروندان و فعالان کورد با حضور همزمان در مقابل دادگاه سنه ضمن ابراز اعتراض به اجرای این حکم ناعادلانه، همبستگی و همراهی خود با این فعال ادبی و فرهنگی را نشان دادند. زهرا محمدی طی سخنانی در جمع حاضران در مقابل دادگاه با اشاره به شعر “قوڕ بەسەر ئەو دوژمنەی؛ هیوای بە بەندیخانەیە!” (زبون و ذلیل است آن دشمنی که امیدش به زندان باشد!) گفت: طی این دو سال و نیمی که از بازداشت و پروسه دادگاهم میگذرد بارها گفتهام، آن کسی که به دلیل افکار و فعالیتهایش به زندان میرود مطمئنا در آنجا نسبت به اعتقادات و فعالیتهایش باورمندتر خواهد شد.
۲۴. شنه احمدی، شهروند ٢١ ساله اهل پاوه استان کرماشان در تاریخ ۱۸ دی ۱۴۰۰ پس از احضار به دادگاه این شهر بازداشت و جهت اجرای حکم سه ماه زندان به زندان زنان کرماشان منتقل شد. او در سال ۱۳۹۹ به اقلیم کوردستان عراق رفته و به عضویت حزب دمکرات کوردستان ایران درآمده بود، اما پس از مدتی از این حزب جدا شده و به ایران بازگشته بود. وی در دادگاه انقلاب اسلامی پاوه به اتهام “عضویت در حزب دمکرات کوردستان” ابتدا به ۶ ماه حبس محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدیدنظر استان کرماشان به ۹۱ روز حبس تبدیل شد.
۲۵. شهناز صادقیفر، زندانی سیاسی کورد در تاریخ ۷ بهمن ۱۴۰۰ پس از موافقت شعبه دوم دادگاه انقلاب اسلامی ارومیه با درخواست آزادی مشروط وی از زندان مرکزی ارومیه آزاد شد. این زندانی سیاسی در اسفند ماه ۱۳۹۹ از سوی شعبه دوم دادگاه انقلاب اسلامی ارومیه به ریاست قاضی علی شیخلو به اتهام “عضویت در حزب آزادی کوردستان (پاک)” به ۵ سال و یک روز حبس محکوم شده بود. وی در فروردین ماه سال جاری پس از حدود ۲۰ ماه بازداشت با قرار وثیقه ۱۵۰ میلیون تومان به صورت موقت از زندان ارومیه آزاد شده بود اما در تاریخ ۲۳ آبان پس از احضار به ستاد خبری اداره اطلاعات ارومیه مجددا بازداشت و به زندان منتقل شد. یک منبع مطلع به پرونده این زندانی سیاسی پیشتر به شبکه حقوق بشر کوردستان گفته بود: “شهناز صادقیفر به همراه فرزندش آیناز زارع چند سال پیش به اقلیم کوردستان رفته و به مدت چند سال به عضویت حزب آزادی کوردستان (پاک) درآمده بودند، اما شهریور ماه ۱۳۹۸ پس از اصرار خانواده و هماهنگی با سازمان اطلاعات سپاه پاسداران ارومیه به ایران بازگشتند.” به گفته این منبع، نیروهای مرزبانی “سیرانبند” بانه پس از ورود این دو نفر به ایران اقدام به بازداشت آنها کردند، اما پس از استعلام از سازمان اطلاعات سپاه پاسداران آنها را آزاد کردند تا خودشان را به این نهاد نظامی-امنیتی در ارومیه معرفی کنند: “شهناز و دخترش طی دو روز متوالی به سازمان اطلاعات سپاه پاسداران ارومیه رفتند و روز دوم بازداشت و به مدت دو ماه تحت بازجویی قرار گرفتند.”
جلسه دادگاه شهناز صادقی در ۳۱ تیر ۱۳۹۹ در شعبه دوم دادگاه انقلاب اسلامی ارومیه به ریاست قاضی «علی شیخلو» برگزار و دو روز بعد صدور ۱۵ سال حبس به اتهام “اقدام علیه امنیت ملی” از طریق عضویت در حزب آزادی کوردستان (پاک) به این شهروند کورد در زندان مرکزی ارومیه ابلاغ شد. دیوان عالی کشور این حکم را به دلیل نقص در پرونده نقض کرد و بار دیگر به شعبه ۲ دادگاه انقلاب ارومیه ارجاع داد. در اسفند ماه ۱۳۹۹ این زندانی سیاسی اینبار به ۵ سال و یک روز حبس محکوم شد و او با موافقت قاضی تا قطعی شدن این حکم با قرار وثیقه ۱۵۰ میلیون تومان از زندان آزاد شد. آیناز زارع نیز پیش از آن در تاریخ ۲۶ آبان ۱۳۹۹ پس از سپری کردن ۱۵ ماه حبس از زندان آزاد شده بود.
۲۶. زمانه زیویه، فعال مدنی اهل سقز استان سنه در تاریخ ۹ بهمن ۱۴۰۰ توسط ماموران امنیتی در منزلش در سقز بازداشت و به سنه منتقل شد. وی تا تاریخ ۸ اسفند ماه روزانه برای بازجویی به بازداشتگاه اداره اطلاعات منتقل و شبها به سلول انفرادی قرنطینه کانون اصلاح و تربیت سنه بازگردانده میشد. این فعال مدنی پس از اتمام دوران بازجویی ابتدا به بند عمومی زنان کانون اصلاح و تربیت سنه و پس از آن به بند زنان زندان سقز منتقل شد.
زمانه زیویه پس از ۳۳ روز بازداشت در تاریخ ۱۲ اسفند ماه با قرار وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت از زندان این شهر آزاد شد. این فعال مدنی پیشتر در تاریخ ۱۵ آبان ۱۳۹۶ در جریان حمایت از همهپرسی استقلال اقلیم کوردستان توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از ۳ روز با قرار وثیقه آزاد شده بود. وی در آن پرونده از سوی دادگاه انقلاب اسلامی سقز به اتهام “اخلال در نظم عمومی” به ۵۰ ضربه شلاق و پرداخت یک میلیون و ششصد هزار تومان جزای نقدی محکوم شد.
۲۷. رویا محیالدینی، ۱۸ ساله و اهل پاوه استان کرماشان در اواسط بهمن ماه ۱۴۰۰ به دلیل عضویت چند ماهه در حزب دموکرات کوردستان به یک سال حبس و سه سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد. او تابستان سال گذشته پس از پنج ماه عضویت در حزب دموکرات کوردستان از این حزب جدا شده و هنگام بازگشت به ایران توسط نیروهای امنیتی در مرز بازداشت شد. فرایند رسیدگی قضایی به پرونده رویا محیالدینی بدون رعایت حداقلهای حقوق یک متهم و بدون حق دسترسی به وکیل بوده است.
۲۸. خدیجه مهدیپور، زندانی سیاسی کورد در تاریخ ۲۱ بهمن ۱۴۰۰ با تحریک مسئولین زندان ایلام از سوی ۳ زندانی جرائم عمومی به بهانه “توهین به علی خامنهایی و قاسم سلیمانی” مورد ضرب و شتم قرار گرفت. در جریان این حمله چشم این زندانی سیاسی دچار کبودی شد. در چند ماه گذشته به دلیل عدم رعایت اصل تفکیک جرائم بارها این زندانی سیاسی به بهانههای مختلف از سوی زندانیان جرائم عمومی مورد توهین، تهدید و آزار قرار گرفت.
خدیجه مهدیپور که از نارحتیهای گوارشی و مشکل چشم رنج میبرد از حق دسترسی مناسب به خدمات درمانی محروم شده است. وی در تاریخ ۱۴ دی ماه پس از چند هفته به بیمارستان خارج از زندان منتقل و پس از تجویز دارو و عینک برای مشکل چشم به زندان بازگردانده شد. این زندانی سیاسی در تاریخ ۱۸ مهر ماه سال جاری توسط ماموران سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایلام بازداشت و پس از ۲ روز بازجویی توسط این نهاد نظامی-امنیتی به زندان مرکزی این شهر منتقل شد. وی بعد از چند هفته از سوی شعبه ۲ دادگاه انقلاب اسلامی ایلام به ریاست قاضی پروانه به اتهامات “تبلیغ علیه نظام”، “توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران” و “توهین به رهبری” با اعمال ماده ۱۳۴ ( قانون تجمیع احکام) به ۲۰ ماه حبس تعزیری محکوم شد. او پیشتر در تاریخ ۱۹ مهر ماه ۱۳۹۹ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از مدتی به پرداخت جزای نقدی بدل از حبس محکوم شده بود.
۲۹. هاجر سعیدی، فعال کارگری و حقوق زنان در تاریخ ۲۱ بهمن۱۴۰۰ به ستاد خبری اداره اطلاعات شهر سنه احضار شد. وی پیشتر در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۳۹۹ توسط نیروهای امنیتی در سنه بازداشت و پس از ۱۸ روز با قرار کفالت آزاد شد. هاجر سعیدی در مرداد ماه ۱۳۹۹ به اتهام “اقدام علیه امنیت ملی” از طریق عضویت در حزب کمونیست ایران (کومله) و همچنین شرکت در تجمعات غیرقانونی و ارتباط با فعالان کارگری به ۵ سال حبس که برای مدت ۴ سال به حالت تعلیق درآمده، محکوم شده است. در طول مدت تعیین شده این فعال زن باید هر چهار ماه یک بار خود را به اداره اطلاعات سنه معرفی کند.
۳۰. حکم یک سال حبس تعزیری اژین رحمانی، شهروند اهل سنه در بهمن ماه ۱۴۰۰ توسط دادگاه تجدیدنظر استان سنه به یک سال حبس تعلیقی به مدت یک سال تبدیل شد. این شهروند کورد پیشتر از سوی دادگاه کیفری دو بانه به اتهام “اقدام علیه امنیت ملی” از طریق عضویت در حزب دمکرات کوردستان ایران و “خروج غیرقانونی از مرز” به تحمل یک سال حبس تعزیری محکوم شده بود. پس از اعتراض او به حکم صادره، پرونده به شعبه ۹ دادگاه تجدیدنظر استان سنه ارجاع و این حکم به یک سال تعلیقی به مدت یک سال تبدیل شد. اژین رحمانی، ۲۲ ساله در مهر ماه ۱۴۰۰ پس از ۸ ماه عضویت در حزب دمکرات کوردستان ایران و حزب دمکرات کوردستان از طریق مرز بانه به ایران بازگشت. وی پس از بازگشت در مرز بانه از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و پس از بازجویی با قرار وثیقه آزاد شد.
۳۱. آرزو لطیفی، خواهر کیومرث لطیفی، فعال مدنی بازداشت شده اهل سنه در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ به دلیل پیگیری وضعیت برادرش توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از چند ساعت بازجویی آزاد شد. نیروهای امنیتی وی را تهدید کردند که از رسانهای کردن بازداشت برادرش خودداری و سکوت اختیار کند. آرزو لطیفی پس از بازداشت کوتاه مدت به دلیل وضعیت نامناسب جسمانی و ضرب و شتم توسط نیروهای امنیتی به بیمارستان توحید سنه منتقل شد.
۳۲. به دنبال شیوع دوباره ویروس کرونا در بند زنان زندان ارومیه دهها تن از زندانیان این بند به کرونا مبتلا شدند. این در حالی است که به دلیل نبود خدمات درمانی و پزشکی مناسب، بسیاری از مبتلایان از جمله ۴ زندانی سیاسی به نامهای گلاله مرادی، سنور خلیفانی، سنور تامارا و سمیه قریشی در وضعیت جسمی بدی به سر میبرند. حدود ۱۵۰ زندانی در این بند نگهداری میشوند.
۳۳. واران (اسرا) محمدنژاد، فعال مدنی و عضو انجمن فرهنگی-اجتماعی نوژین سنه در تاریخ ۲ اسفند ۱۴۰۰ همزمان با روز جهانی زبان مادری، در حالی که همراه همسر خود، پیام میری مشغول پخش تراکت و پوسترهای ویژه این روز در خیابانهای سنه بودند توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از چند ساعت بازجویی آزاد شدند.
۳۴. به دنبال انتشار ویدیویی از گوزل حاجیزاده، مادر زینب جلالیان در شبکههای اجتماعی که در آن از نهادهای حقوق بشری خواسته بود برای آزادی فرزند٬ تلاش کنند، نیروهای امنیتی در تاریخ ۲ اسفند با مراجعه به منزل وی اقدام به بازداشت گوزل (گورچه) حاجیزاده کردند. او پس از انتقال به اداره اطلاعات ماکو و چندین ساعت بازجویی آزاد شد. مادر زینب برای چندین ساعت از سوی بازجویان امنیتی در خصوص این ویدیو و افرادی که اقدام به ضبط آن کردهاند مورد بازجویی قرار گرفت. بازجویان امنیتی وی را تهدید کردند که به هیچ شیوه حق مصاحبه با رسانه و انتشار اخبار وضعیت زینب را ندارد. علیرغم اینکه وی پس از چند ساعت بازداشت آزاد شد اما منزل خانواده زینب کماکان برای چند روز از سوی نیروهای امنیتی تحت کنترل قرار داشت. نیروهای امنیتی پیش از این نیز علی جلالیان، پدر زینب جلالیان را به دلیل اطلاع رسانی در مورد وضعیت دخترش به مدت ۲۴ ساعت بازداشت و مورد بازجویی و تهدید قرار داده و تلفن شخصی او نیز به مدت چند ماه مسدود شده بود.
زینب جلالیان طی سال گذشته ۴ بار به زندانهای مختلف ایران تبعید شده است و از تاریخ ۱۹ آبان ۱۳۹۹ پس از انتقال غیرقانونی به زندان یزد به صورت مدام تحت فشار بازجویان امنیتی بوده و هر گونه حقوق عادی وی به عنوان یک زندانی از وی سلب شده است. او تنها هر از چند گاهی به صورت تلفنی آنهم به زبان فارسی و بسیار کوتاه حق تماس با پدر و مادرش را دارد و از ملاقات نیز محروم است. این در حالی است که وی طی ۱۵ سال حبس در شرایط سخت زندانهای مختلف کشور به بیماریهای مختلفی مبتلا شده است و به دلیل محرومیت از خدمات پزشکی و درمانی در وضعیت نامناسب جسمی قرار دارد.
زینب جلالیان، متولد سال ۱۳۶۱ در روستای “دیم قشلاق” شهرستان ماکو در استان استان اورمیه است. او اسفند ماه ۱۳۸۶ در کرماشان بازداشت شد و پس از ماهها نگهداری در سلول انفرادی اداره اطلاعات این شهر و تحمل شکنجههای شدید جسمی و روحی، توسط دادگاه انقلاب اسلامی به اتهام “اقدام علیه امنیت ملی” و “محاربه” از طریق عضویت در حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک) به اعدام محکوم شد. این حکم پس از تایید در دادگاه تجدیدنظر استان کرماشان در سال ۱۳۹۰ با یک درجه تخفیف به حبس ابد تبدیل شد و پس از آن زینب به زندان خوی در استان استان اورمیه انتقال یافت. وی طی این سالها در زندان به بیماریهای متعددی از جمله اختلال در بینایی، ناخنک چشم، برفک دهان، آسم و کرونا مبتلا شده است.
۳۵. سهیلا حجاب، زندانی سیاسی در تاریخ ۵ اسفند ۱۴۰۰ به دلیل وخامت حالش از بند زنان کانون اصلاح و تربیت کرماشان به بیمارستان منتقل شد. انتقال این فعال مدنی زندانی به بیمارستان در پی آن صورت گرفته که او روز پنجشنبه از حال رفته و به کمک سایر زندانیان ابتدا به بهداری زندان و سپس به بیمارستانی در خارج از زندان منتقل شده است. منابع خبری پیشتر در ۲۱ بهمن گزارش داده بودند که خانم حجاب در زندان کرماشان به کرونا مبتلا شده و همزمان با ابتلای او خدمات پزشکی به زندانیان این زندان به دلیل “نبود پزشک متخصص” و “تعطیلی بهداری” متوقف شده است.
سهیلا حجاب خرداد ۱۳۹۸ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و اواخر اسفند همان سال با تودیع قرار وثیقه سه میلیارد تومانی تا پایان مراحل دادرسی از زندان اوین آزاد شد. او بعدتر بابت اتهاماتی چون “تبلیغ علیه نظام”، “اجتماع و تبانی”، “تشویش اذهان عمومی به قصد آشوب” و “تشکیل گروه غیرقانونی” از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ۱۸ سال حبس محکوم شد که ۵ سال از آن به عنوان اشد مجازات قابل اجرا است.