پلاتفرم دمکراتیک فراملیتی زنان در بیانیهای ضمن قدردانی از حضور پرشکوه طیفهای جامعه در اعتراضات ضدحکومتی رژیم زنستیز ایران خواستار تداوم اعتراضات، پیوستن کارگران کارخانجات به اعتصاب سراسری و فلج کردن شریانهای اقتصادی رژیم میباشد.
متن بیانیه پلاتفرم دمکراتیک فراملیتی زنان در پشتیبانی از جنبش برحق و مردمی در ایران به شرح زیر است:
"شاید بە جرات توان گفت، کە سختترین و دردآورترین عذاب برای یک انسان دیدن چشم اشک آلود یک زن است. چه بسا این زن یک مادر باشد و برای دختر شهیدش شیون کند، مادر ژینا را همگان در قبر دختر دلبندش دیدند، نمادی از واقعیت عینی زندگی زن در جوامع تحت سلطە سرمایە و استبداد دینی، مردگان زندە. این تصاویر کافی است کە وجدان هر انسانی را بیدار نماید و چگونە زیستن رامعنای دگر بخشد.
قتل عمد حکومتی ژینا امینی محرکە اصلی اعتراضات در کوردستان و کلانشهرهای ایران در چهار روز گذشە گشت، هرچند خبر زنکشی براستی موضوع جدیدی در جامعۀ ایران تحت حاکمیت سیستم شکنجە و کشتار نیست، ظلم مضاعف بر زنان، دستگیری، حتک حرمت در محیط کار و خانە، عدم پشتیبانی نهادهای دولتی و در کل قوانین ضد زن در این مملکت، بە گونەای سیستماتیک در ترویج خشونت و بکارگیری آن بر علیە زنان دائما مشغول بازتولید است. دلیل آشکار آن هم البتە تحت سلطە نگەداشتن این نیمە نادیدە انگاشتە شدە و بردە است، اما در فاصلۀ ده روز دو قتل دولتی کلید واژۀ خیزشی سراسری شد کە عوامل ایجاد آن حائز اهمیت است.
قتلهایی کە شواهد نشان میدهد بیپاسخ نماند. نفس این قتلهای دولتی نمونە و موارد فراوانی در بازداشتگاهها، شهرها و میان تمامی ملیتهای ساکن این جغرافیا را داشتە، اما این بار با توجە بە واکنش سریع مردم و انعکاس بینالمللی بە حادثەیی بدل شد، که بە جرقەای برای انفجار خشم مردمی احتیاج داشت. مردمی کە معترضند، معترضند بە کلیت نظام اما نقطۀ مشترکی برای اتحاد در اعتراضات خود را نداشتند. ژینا همانگونە کە بر سنگ موقت آرامگاهش حک شدە بود، "تو نمیمیری و نامت بە اسم رمز تبدیل خواهد شد"، نام ژینا، کلید رمزی شد برای اتحاد همە از کوردستان تا تهران و از ساحل خلیج تا ساحل ارس. برای اتحاد و تغییر.
آنچە در این رابطۀ مشخص یعنی اتحاد میان تمام معترضان و گذر و تغییر درخواستهای صنفی، حقوقی و مادی بە آزادی در خون را نمایان نمود، شعار "زن، زندگی، آزادی" بود. شعاری کە مکررا در تمامی شهرها تکرار شد و پایۀ بنیادین فلسفۀ ملت دمکراتیک و سیستم کنفدرالیسم دمکراتیک میباشد. سیستمی کە میتواند بهترین آلترناتیو برای جامعۀ پرآئین و مللی چون ایران باشد کە در صد سال گذشتە و تحت حاکمیت سیستم دولت ملت متحمل خسرانهای کلانی گشتە است.
اعتراضات امروز در پهنۀ جغرافیای ایران از چند جهت حائز اهمیت ویژەای میباشد، چرا کە در سنخ خود پس از اعتراضات سرکوب شدۀ آبان ٩٨ بینظیر است. حضور فعالانۀ زنان در صفوف اول با روسریهای بە آتش کشیدە شدە نمادی برای مهر اختتام بر اولین قانون تصویب شدۀ ضد زن در رژیم اسلامی بود، کە شاید در آن زمان با هدف کنترل زن و بدنش بە تصویب رسید، اما اکنون سالهاست کە بە وسیلۀ قتل و شکنجە و کشتار بدل گشتە است. زنانی کە همیشە در سایۀ تمام اعتراضات قرار گرفتە بودند، این بار با شعاری کە در بطن خود پیام رهائی از ذهنیت پدر/مردسالار و دین مأب را داشت، خیابانها را تسخیر و تلنگری شد برای دعوت دیگرانی کە معمولا در کنار پیادەروها تماشاچی بودند. ویژگی برجستە در این اتحاد همانا شکستە شدن فتوای جهاد برعلیۀ ملت کورد بود کە در اوایل بە قدرت رسیدن این حاکمیت توسط بالاترین مرجع دینی، خمینی صادر شد. همبستگی با ملت کورد در دیگر شهرها و سردادن شعاری کە پایە و بنیاد پارادایم کنفدرالیسم دمکراتیک یعنی «زن زندگی آزادی» است. در واقع حکم اختتام بە آن فتوا بود کە معمولا اینچنین فرمانهای دینی تا رسیدن بە هدف کارائی و مشروعیت خود را دارا میباشد و عبور از آن خط قرمز مراجع دینی است. اما پس از اعلام قتل بیرحمانه و شکنجۀ عریان ژینا، زنان ایران بدون در نظر گرفتن ملیت وی او را زنی قربانی شکنجۀ سیستماتیک و کشتە شدەائی و غیر قابل انکار دیدە و با اعلام آمادگی و پشتیبانی از وی بزرگترین قدم را در محتوم ساختن یکی دیگر از ارکان ارتجاعی رژیم کە موجب تفرقە و عدم اتحاد بود را برداشتند. اقدامی کە میتواند بە یکی از نقاط قوت محکمی جهت ایجاد اتحاد و یکپارچگی دیگر ملل تحت ستم از جملە عربستان "خوزستان" و بلوچستان نیز بدل گردد. ورود مجدد دانشگاه بە عرصۀ اعتراضات خیابانی آنهم در آن سطح وسیع نشان از اتحاد غیرقابل انکار روشنفکر، بازاری و دیگر اقشار جان بە لب رسیدە میباشد. اعتراضات مردمی صفیری برای بیداری احزاب گشت کە برای پشتیبانی سیاسی دیگر نمیتوانند تک تک و منفرد عمل نمایند، در نتیجه در کمترین وقت ممکن کوردستان شاهد فراخوان اعتصاب از جانب احزاب سیاسی شد کە میتوان آنرا بە عنوان دستاورد بزرگی به حساب آورد و همۀ این دستاوردهای پر ارزش سیاسی فقط در عرض چهار روز پس از ۴۴ سال حاکمیت ننگین و پر از کشتار، نفاق، شکنجە و تهدید بدست آمد.
پر واضح است کە بدون بە چالش کشاندن موانع تغییرات ساختاری اعم از مردسالاری، سرمایهداری و قدرتگرایی هیچ مبارزەای در تقابل با این سیستم ضد زن بە نتیجە مطلوب نخواهد رسید و اگر سرلوح شعارها و خواستها آزادی زن نباشد جامعە دیگر بار در حاکمیت مردسالارانەی دیگری گرفتار خواهد شد.
قرن بیستویک با بیداری زنان در تمام جهان آغاز گشت، صدای پرخروش زنان خستە از تبعیض را در تمامی کشورها چون پیش قراولان مبارزات خیابانی و صنفی دیدەایم. و همزمان مبارزات مسلحانۀ آنان در قلب خاورمیانە کە با سرکوبی وحشتناک هر لحظە دست بە گریبان میباشد اما خوشبختانە و بە میمنت مبارزات برابری طلبانە و آزادیخواهانۀ زنان و مردان آگاە نە تنها این مبارزات برحق از بین نرفتە بلکە آوازۀ آن هر روز بیش از پیش بە گوش رسیدە و رعشە بر پیکر سیستم ضد طبیعت و ضد زن انداختە است، مبارزاتی بر پایە جامعە آزاد و مشارکت همە جانبە تمامی اقشار مردم با شعار زن زندگی آزادی، شعاری کە پایە و بنیاد پارادایم کنفدرالیسم دمکراتیک بودە و سر دادن آن در ایران بە معنای حکم اختتام بە حاکمیت ضد بشری حاکم است که میتواند الهامبخش مردم ساکن ایران برای ساخت آیندەای بهتر باشد.
قتل عمدی و دولتی ژینا باعث شد کە مردم جان بە لب رسیدە از بحرانهای متعدد، در کوتاهترین زمان ممکن، هماهنگ و همصدا حکم مرگ حکومت را فریاد زنند و اعتلای سیاسی خود را پس از ۴۴ سال ظلم و ستم یک شبە نشان دهند.
استمرار در ادامۀ اعتراضات سراسری، اعتصاب کارخانەها و مسدود کردن شریانهای اقتصاد قطعا یگانە راە پیروزی است، که طبقۀ کارگر آگاه و انقلابی در راس آن قرار داشته باشد. در صورت اختلال در این اعتراضات باید منتظر حسابرسی و جوابگویی به حاکمیت ددمنشی بود که چندی پیش خبر از سیطرۀ خدای دهۀ شصت در قرن ١۴٠٠ را داده بود."