کتاب «Her Demsal Gulan» منتشر شد
رمان بیوگرافیکی درباره زندگی یکی از پیشگامان جنبش زنان کورد، فیلیز یِرلیکایا (گولان) که توسط روزنامه نَوای زن (Newaya Jin) آماده شده بود، با نام «Her Demsal Gulan» در انتشارات مَیمان منتشر شد.
رمان بیوگرافیکی درباره زندگی یکی از پیشگامان جنبش زنان کورد، فیلیز یِرلیکایا (گولان) که توسط روزنامه نَوای زن (Newaya Jin) آماده شده بود، با نام «Her Demsal Gulan» در انتشارات مَیمان منتشر شد.
این کتاب در تاریخ ۲۹ مارس در فعالیت نوروز در فرانکفورت در غرفه کتابخانه مَیمان به دست خوانندگان خواهد رسید.
کتاب «Her Demsal Gulan» که درباره یکی از پیشگامان جنبش زنان کورد، فیلیز یِرلیکایا (گولان) صحبت میکند و توسط نوای زن برای چاپ آماده شده است، توسط انتشارات مَیمان منتشر شد.
«گولان سبزه بود، مانند مردمش. آیا ممکن است کسی اینقدر شبیه سرزمینش باشد؟ آیا سرزمینی اینقدر شبیه فرزندش میشود؟ با عشق، احساس، فکر، عقل و غنای قلبش مانند سرزمینش بود. مقاومت، موفقیت و خواستهاش برای مبارزه را از این جغرافیا گرفته بود. کوردستان از تاریخ جاری شده و خود را به او رسانده بود!»
برای داستان زندگی گولان با نشان کوردستان که در پشت جلد کتاب روایت شده است، نویسنده لادین ایرماک گفت: «برای کسانی که او را نمیشناسند، ممکن است به عنوان یک پرتره ایدهآل دیده شود»، اما با ورق زدن صفحات کتاب، از کودکی تا آخرین نفس او، داستان زندگی او را روایت میکند. لادین ایرماک گفت، همانطور که در پایان کتاب گفته شده است، «شما با زن قوی و خاصی روبرو میشوید که میتوانید به او بگویید، ای کاش اکنون با ما بود.»
همانطور که جمله «آزادی از کودکی آغاز میشود» را تایید میکند، وقتی در ۸ سالگی مدرسه را آغاز کرد، تلاش برای تحمیل شباهت به همه را با گفتن «به گیسهای من دست نزنید» رد کرد، وقتی برادر کوچکش در مدرسه به دلیل صحبت کردن به زبان کوردی کتک خورد، روسریای که به او میگفت «اکنون نماد کوردی بودن من است» را به گردن خود انداخت و هرگز آن را در نیاورد، وقتی خبر قتلعام هلبجه را شنید، چهار روز به اتاقش رفت، از خوردن و آشامیدن دست کشید؛ با اینکه اصلا شنا بلد نبود، برای نجات رفیقش که در حال غرق شدن بود، خود را به آب انداخت؛ در سختترین سالهای جنگ در برابر گرسنگی، نبود و سختیهای جسمانی در کوههای کوردستان، یکی از فرماندهان ارتش زنان شد.
برای پاسخ به توطئه بینالمللی، پیشگام «نیروهای ویژه» شد؛
زنی با وجدان و احساس بود که در برابر واپسگرایی و خیانت مانند کوه سیپان سربلند بود، به آزادی زنان اعتقاد داشت و با اراده بود.
به گفته رفقایش، خود را با تلاش آفرید، انقلابی بود، توجهها را جلب میکرد.
به گفته مادرش، دختر کوه بود، به او میگفت: «فیلیز من، گل بلندای کوه است، سوسن دشت است».
عکس روی جلد کتاب توسط گریلا غیاسالدین گَوَر با نام سازمانی باوَر خَبات آماده شده است که گریلا باور خبات در سال ۲۰۱۷ در مناطق حفاظتی مدیا به شهادت رسید.
پیشگفتار کتاب توسط سوزدار آوستا نوشته شده است. همانطور که سوزدار آوستا گفت: «این کتاب به زنان علاقهمند به آزادی نشان میدهد که چگونه میتوانند در برابر سختیها و مشکلات پیروز شوند، چگونه میتوانند روی پای خود بایستند، خود را سازماندهی کنند».
این کتاب که با همکاری نوای زن آماده شده است، در تاریخ ۲۹ مارس در فعالیت نوروز در فرانکفورت در غرفه کتابخانه مَیمان خواهد بود. این کتاب همچنین از آدرس pirtukxane.net قابل تهیه است.