طی سالهای اخیر، آمار آتشسوزی در جنگلهای بلوط زاگرس سیر صعودیای را داشته است. آتشسوزیهای همزمان چند جنگل در استانهای مختلف روژهلات کردستان و سریالی شدن این آتشسوزیها، این گمان را برمیانگیزد که حتماً باید پای یک توطئه در میان باشد
بنابر گزارشات انجمنهای زیست محیطی و مردمی، اخیراً تعداد این آتشسوزیها در حد بیسابقهای رو به فزونی گذاشته است. این روند صعودی به حدیست که گاهی در یک زمان مشخص، چندین محل به طور همزمان طعمه حریق میشود. با این شرایط، سوالی که در وهله اول به ذهن خطور میکند اینست که "واقعاً علل این آتشسوزیها چیست و چرا اخیراً تعداد آنها افزایش یافته است؟" اگرچه نهادهای حکومتی در پاسخ به این پرسش گرما و خطاهای انسانی را عامل این آتشسوزیها معرفی میکنند، اما این ادعا با مشاهدات شاهدان عینی، مردم منطقه و انجمنهای زیستمحیطیِ مردم نهاد کاملاً در تضاد میباشد.
بنابه گفته شاهدان و مردم منطقه و همچنین اعضای فعال انجمنهای مردمی محیط زیستی در روژهلات کردستان، دلیل اصلی آتشسوزیها، سیاستهای خود رژیم، بهمنظور بیابانی نمودن طبیعت روژهلات کردستان میباشد؛ سیاستی که در ارتباط مستقیم با جنبش آزادیخواهی خلق کرد و جلوگیری از نفوذ بیشتر گریلاهای کردستان در مناطق کوهستانی روژهلات میباشد. برخی از منابع مصراً عنوان میدارند که "این آتشسوزیهای سریالی، عمدتاً بهصورت عمدی و توسط مزدوران سپاه ایجاد میشوند. در عوض، حوادث طبیعی و خطاهای انسانی سهم بسیار کمتری از آنچه ادعا میشود را دارند. افزایش بیسابقه آتشسوزیها و سیر صعودی آن در مناطق کردنشین، تنها میتواند نتیجه یک سیاست و یا یک جنگ بیولوژیک باشد". تنها با یک گردش ساده در میان اهالی منطقه و پرسوجوی ساده از عشایر و روستاییان منطقه، میتوان کسان بسیاری را یافت که به عینه آتشزدن مراتع و جنگلهای زاگرس را توسط مزدوران و عاملان سپاه پاسداران مشاهده کردهاند.
نکته غمانگیز ماجرا اینجاست که، به دفعات افرادی که برای مهار آتش به مناطق مذکور رفتهاند، موفق به دستگیری این مزدوران شدهاند. حتی بارها درگیریهایی نیز میان آنها صورت گرفته است. اما متأسفانه از آنجا که هیچ مرجع دولتی و قانونیای حاضر به مجازات این مزدوران سپاه نمیباشد، تمامی این قاتلان محیطزیست آزاد شده و آزادانه به فعالیتهای خود ادامه میدهند. عمق تراژدی مذکور زمانی آشکار میشود که گاهاً اعضای انجمنهای محیطزیستی، تنها به دلیل برخورد شخصی با این مزدوران، "دستگیر و راهی زندان شده و یا تهدید به منحل شدن انجمنشان" شدهاند. همین امر نیز کوچکترین شبههای را باقی نمیگذارد که این افراد دارای وابسته به نهادهای امنیتی و مرکز جنگ ویژه سپاه پاسداران میباشند. یک از کسانی که در منطقه مریوان ید طولانیای در آتشزدن جنگلهای بلوط این شهرستان دارد، اعتراف کرده است که بسیاری مواقع تنها در ازای "یک کیسه برنج و یا یک کارتون روغن" از سپاه منطقه، اقدام به آتشزدن مناطق جنگلی کرده است. گفته میشود سپاه منطقه مریوان افرادی را در این زمینه استخدام و در ازای آتش زدن جنگلها، بهصورت ماهیانه به آنها حقوق پرداخت میکند. این مزدوران محلی، همچنین دارای "حق جمعآوری و فروش زغال ناشی از آتشسوزی جنگلها" را دارند.
علاوه بر آتش زدن عمدی جنگلها و مراتع توسط مزدوران سپاه، یکی از علل دیگر ایجاد آتشسوزیها، انواع مانورهای نظامی و استفاده از راکت و بمبهای آتشزاست که تعمداً با بهرهگیری از اینچنین جنگافزارهایی، اقدام به پیشبرد سیاستهای خود مبنی بر از بین بردن جنگلهای روژهلات کردستان و بیابان نمودن آن میکنند.
سیاست از بین بردن تدریجی جنگلهای زاگرس توسط نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی، تنها مختص به آتشزدن این جنگلها نمیباشد و در بسیاری مواقع روشهای دیگری نیز بکار گرفته میشوند. چرای دام و آزاد گذاشتن دامداران برای استفاده بیرویه از مراتع و جنگلها توسط ادارات منابع طبیعی در استانهای کردنشین، تاکنون ضربات جدیای را متوجه جنگلهای زاگرس نموده است. بیشترین این تخریبات در استانهای ایلام و کرماشان گزارش شده است و میتوان گفت که رشد نهالهای درختان بلوط در این استانها کاملاً متوقف شده است. اگرچه میوه بلوط برای رشد کردن نیاز به یک یا دو سال زمان دارد، اما متوقف نکردن سیاست چرای دامها در میان جنگلها، باعث شده است تا رشد بلوط در این استانها متوقف شد. با احتساب بیماری لورانتوس (کرم درختان بلوط) در این استانها، میتوان گفت که رشد جنگل در روژهلات کردستان، هماکنون رشد منفیای را تجربه میکند.
اگرچه جمهوری اسلامی از دهههای گذشته همچنان مدعی اجرای برنامههایی باعنوان بیابانزدایی میباشد، اما آنچه در روژهلات کردستان در دست اجراست، عملاً سیاست پیشبرد بیابانزایی میباشد. ایجاد سدهای متعدد در مسیر رودخانهها و انتقال بیرویه آب رودخانههای روژهلات به استانهای مرکزی ایران، نهایتاً باعث شده است تا بحران آب، خشکسالی و از بین رفتن تدریجی جنگلهای زاگرس تشدید شود.