باتوجه به بالا بودن نرخ آمار ۵ آسیب اولویتدار که متأسفانه از آمار بالایی در ایران و کرماشان برخوردار هستند، لازم است تا هرچه سریعتر چارهای اندیشیده شود. اعتیاد، طلاق، حاشیهنشینی، خودکشی و ایدز را میتوان در صدر این آسیبها مورد بررسی قرار داد
در استان کرماشان بین ۵۰ تا ۷۰ هزار معتاد بعنوان مصرف کننده مستقیم مواد مخدر وجود دارد. اگرچه این آمار دقیق نیست و خیلی فراتر از این اعداد و ارقام است، اما این آمار خود حاکی از آمار بالا و نگران کنندهای است .
نرخ طلاق در استان ۳.۸ است. طی سال گذشته از هر ۳.۸ ازدواج، یک مورد طلاق به ثبت رسیده که این به معنای هر ۲ ساعت یک طلاق در این استان است؛ امری که میتوان آن را بهعنوان زنگخطری برای بحران اجتماعی در جامعه ایران و بخصوص استان کرماشان قلمداد نمود.
از آمار بالای نرخ خودکشی در کرماشان بگوییم: متأسفانه در این مورد بعد از ایلام رتبه دوم کشوری را با ۷.۵ به خود اختصاص داده است .حاشیە نشینی و فقر کە بیداد میکند: ۳۵۰ هزار حاشیه نشین در استان کرماشان داریم. استان کرماشان رتبه بالایی در افراد مبتلا به ایدز دارد که باید برای این آسیب به فکر راه علاج واقعی باشیم .
وجود ۵۰ تا ۷۰ هزار معتاد مصرفکننده مستقیم در استان کرماشان!
هر ۲ ساعت یک طلاق در استان کرماشان ثبت میشود! کرماشان رتبه بالایی در ابتلا به ایدز دارد! ۳۵۰ هزار حاشیه نشین در استان کرماشان داریم! در موضوع خودکشی کرماشان پس از ایلام رتبه دوم کشوری را با ۷.۵ به خود اختصاص داده است.
این آمار را مدیر کل بهزیستی کرماشان اعلام میکند و اینکه حتما خیلی دست پایین و مدارا کردن با عدد وارقام!! این را گرفتەاند.
واقعیت اینست که استانهای کردنشین در ایران، همە با اندکی تفاوت بە همین حال و روز گرفتارند. اگر بە استانهای جنوب شرقی و خصوصا تهران هم سری بزنیم از این بهتر نمی شود و این در حالیست که همە اینها بە راحتی قابل مدیریت هستند.
اما در مبحث مواد مخدر خصوصاً در کرماشان اوضاع واقعاً فاجعهبار است. مواد مخدر در تمام محلات و خیابانهای این شهر به سادگی قابل تهیه است و به فروش میرسد. حتی چند خیابانِ بخصوص نیز، جولانگاە این سوداگران مرگ است و این در حالیست که نیروهای انتظامی رژیم هم مدام در این خیابانها گشتزدە و جاده را برای فروشندگان مواد مخدر صنعتی و سنتی صاف می کنند!!
در مبحث طلاق هم که در تحقیقات مهمترین منشأ این معضل، همین اعتیاد و فقر است که نشان از بیکفایتی و یا نهایتاً بیتفاوتی رژیم به این منطقه دارد. حاشیهنشینی در کردستان بیداد میکند؛ عدم توسعه عمدی مناطق روستایی و کوهستانها را میتوان علت اصلی مهاجرتهای بیرویه از روستاها به حواشی شهرها، و همزمان تولید ارتش بیکاران دانست.
از تازەترین شاهکار دولت و نیروهای امنیتی ایران هم اینست کە احشام مردم مرزنشین را بە زور گرفتە و در اقدامی تأمل برانگیز در موارد متعدد مشاده شده است که در ازای آزادی احشام!، خواستار پرداخت مبلغی بهعنوان جریمه میشوند.
درچنین شرایطیست که مسئولان کشوری و استانی مداماً خبر از آرامش مردم میدهند و مردم را تشویق به حضور و "حمایت از میانمار و سوریه و لبنان و عراق و یمن و..." میکنند. کشتار کولبرها را مبارزه با قاچاق نام میگذارند و به موازات آن، "آقازادهها" خود دست به قاچاقهای میلیون دلاری میزنند.
جان کلام اینکه، در برابر این همه سیاست غلط و خصمانه در برابر خلقهای غیرفارس و حاشیهای!، معضلات اجتماعی را به سیاست داخلی و کارا نبودن برخی سیاستها مرتبط میسازند. اما مشخص است که در پشت پرده، کوهی از دروغ و تبعیض و سیاستهای تبعیضآمیز موج میزند.
اما نکتهای که مسئولان سیاسی و مقامات امنیتی نباید از آن غافل شوند اینست کە، جهنم فقر، بیکاری، اعتیاد و دیگر معضلات اجتماعیای که عمداً در بسیاری استانها و در رأس آنها در استان کرماشان درست نمودهاند، دیر یا زود له نقطهای بیبازگشت خواهد رسید و چه بسا تمامی این شهرها با پیشاهنگی کرماشان قیامی را شروع کنند که به مانند سوریه، سرنوشت این کشور را برای همیشه دگرگون سازد.
پس روشن است که اگر جدّی برای گذار از این مشکلات وجود دارد، جمهوری اسلامی حداقل برای بقای خود، باید به حل فوری این بحران خود ساخته دست یازد.