تصویر

بایک: سلامت، امنیت و شرایط زندگی آزادانه رهبر آپو باید پذیرفته شود -تکمیل شد-

جمیل بایک، رئیس مشترک شورای اجرایی ک‌ج‌ک: «اگر دولت ترکیه می‌خواهد مسئله کورد را حل کند، باید با رفع انزوای تحمیل شده بر رهبر آپو، سلامت، امنیت و شرایط زندگی آزادانه وی را بپذیرد. ما از هر آنچه که رهبر آپو برای راه‌حل توسعه دهد، حمایت می‌کنیم.»

جمیل بایک

جمیل بایک، رئیس مشترک شورای اجرایی کنفدرالیسم جوامع کوردستان (ک‌ج‌ک) با شرکت در برنامه ویژه پخش شده از تلویزیون استرک، ارزیابی‌های مهمی در مورد تحولات کوردستان، خاورمیانه و جهان ارائه کرد. بایک با اشاره به دیداری که رهبر آپو پس از ۴ سال وقفه با خانواده‌اش انجام داد، یادآور شد: «دریافت سلام و اطلاع از وضعیت رهبر آپو پس از سال‌ها مهم بود اما پس از چند روز محکوم به عدم دیدار مجدد شد.»

بایک با بیان اینکه دولت ترکیه که به انزوای امرالی ادامه می‌دهد، هدفی برای حل مسئله کورد ندارد، گفت: «اگر هدفی برای حل مسئله داشتند، بلافاصله بعد از آن مجازات جدیدی به رهبر آپو نمی‌دادند. فقط مجازات ندادند، بلکه به روژاوا هم حمله کردند. آنها شهرداری‌ها را در باکور و ترکیه غصب کردند. دولت ترکیه در حال حاضر یک وضعیت بحرانی را تجربه می‌کند. هم مبارزه و هم تحولات خاورمیانه در دولت ترکیه بحران ایجاد می‌کند. آنها با بیان برخی اظهارات سعی دارند از این بحران خارج شوند، اما این امکان‌پذیر نیست. اگر دولت ترکیه در چنین مشکل بزرگی قرار نمی‌گرفت، چنین دستور کاری را ایجاد نمی‌کرد. آنچه ما باید انجام دهیم، شکستن انزوا و تضمین آزادی جسمانی رهبر آپو است. آزادی جسمانی رهبر آپو منجر به حل مسئله کورد خواهد شد. راه دیگری ممکن نیست.»

بایک غصب شهرداری‌های اسن‌یورت، مردین، الح و خلفتی توسط قیم‌ها را اشغالگری ارزیابی کرد و با تاکید بر اینکه مردم کورد با مقاومت، مبارزه و با پرداخت هزینه‌های گزاف به همه دستاوردهای خود دست یافتند، گفت که مردم باید از دستاوردهای خود، شهرداری‌ها، ارزش‌ها، کار و آینده حفاظت کنند.

بایک در مورد انتخابات باشور گفت که بارزانی‌ها با عدم تشکیل دولت آگاهانه و بطور عمد وقت به دست آوردند. جمیل بایک، رئیس مشترک شورای اجرایی ک‌ج‌ک خاطرنشان کرد که دولت جدید باید بر اساس سه نکته زیر ایجاد شود:

۱. «حکومتی که تشکیل می‌شود باید در مقابل سیاست همدستی با دشمن و خیانت موضع بگیرد.

۲. باید در مقابل اشغالگری ترکیه بایستد، آن را نپذیرد و از خاک خود بیرون کند.

۳. خاورمیانه در حال حاضر دچار هرج و مرج بزرگی است. موقعیت‌های سیاسی تغییر خواهند کرد که هم خطر بزرگ و هم فرصت بزرگی برای کوردها ایجاد خواهد کرد. برای این کار باید وحدت ملی ایجاد شود. حکومتی که قرار است تشکیل شود نیز باید مبتنی بر اتحاد کوردها باشد.

جمیل بایک، رئیس مشترک شورای اجرایی ک‌ج‌ک در مصاحبه خود که از تلویزیون استرک پخش شد، ارزیابی‌های زیر را انجام داد:

 

*انزوای تحمیلی بر رهبر آپو ۴۳ ماه بود که ادامه داشت. آخرین جلسه خانوادگی اخیرا برگزار شد. رهبر آپو در این دیدار خاطرنشان کرد که انزوا همچنان ادامه دارد. بدون شک هدف و دلیل انزوا بارها مورد ارزیابی قرار گرفته است. مقاومت بزرگی در برابر انزوا به پیشاهنگی گریلاها، مردم کورد و دوستانشان انجام شد. انزوایی که رهبر آپو به آن اشاره کردند در چه مرحله‌ای ادامه دارد؟

ابتدا احترام و پایبندی خود را به رهبر آپو اعلام می‌کنم. همانطور که شما گفتید بیش از ۴ سال است که هیچ ملاقاتی با رهبر آپو صورت نگرفته بود. هیچ کس نمی‌دانست وضعیت و سلامت او چگونه است. اخیرا جلسه‌ای برگزار شد، از وضعیت رهبر آپو مطلع شدیم. رهبر آپو درود فرستاد. این سلام تأثیر بسیار خوبی داشت. همه خیلی خوشحال شدند، دریافت سلام و خبر از وضعیت رهبر آپو پس از سالیان متمادی مسلماً در جنبش ما، مردم و دوستان ما شادی ایجاد کرد. قبل از این که دیدار خانوادگی برگزار شود، به طور پنهانی شایعاتی در مورد وضعیت سلامتی رهبر آپو منتشر کردند. آنها آگاهانه این را منتشر کردند. دولت ترکیه در حال اجرای سیاست در امرالی است. او این سیاست را در قبال مردم کورد در شخص رهبر آپو انجام می‌دهد. بنابراین، هر اتفاقی که در امرالی بیفتد و نتیجه آن هرچه باشد، دولت ترکیه مسئول آن است، زیرا در آنجا سیاستی را اجرا می‌کند. رهبر آپو همچنین بیان کرد؛ انزوا همچنان ادامه دارد.

انزوا نه تنها در سالهای اخیر تحمیل می‌شود؛ سیستم امرالی در حال حاضر سیستمی است که بر اساس انزوا و نسل‌کشی ساخته شده است. نه تنها دولت ترکیه این سیستم را توسعه داد، بلکه توطئه‌گران در واقع این سیستم را توسعه دادند و دولت ترکیه به این کار ادامه می‌دهد. به عبارت دیگر، نظام امرالی، نظام انزوای مطلق، نظام توطئه‌گران است. تا زمانی که نظام امرالی وجود دارد، انزوا ادامه خواهد داشت. با حذف نظام امرالی، انزوا پایان می‌یابد. بنابراین، چگونه می‌توان این سیستم را حذف کرد؟

وقتی مردم کورد را به عنوان یک جامعه بپذیرند و حقوق طبیعی آن جامعه را بپذیرند، هم نظام امرالی و هم انزوا از بین می‌رود. نماینده پارلمانی عمر اوجالان با رهبری دیدار کرد. اما این دیدار در چه شرایطی برگزار شد؟ برخی اظهارات منفی درباره وضعیت سلامتی رهبر آپو منتشر کردند و جلسه در چنین فضایی برگزار شد. هم مبارزات جنبش و مردم و هم مبارزاتی که در سطح بین‌المللی انجام می‌شود، دولت ترکیه را تحت فشار قرار می‌دهد. علاوه بر این، برخی تحولات در خاورمیانه در حال وقوع است.

وقتی همه اینها جمع شد، ناچار شدند تا به ملاقات با رهبری اجازه دهند. با این حال، با وجود اینکه این دیدار انجام شد، انزوا از بین نرفت. رهبر آپو همچنین با بیان اینکه انزوا ادامه دارد، تصریح کرد: «آنها از من چیزی می‌خواهند، اگر می‌خواهند نقشم را ایفا کنم، باید شرایط را ایجاد کنند. اگر شرایط مهیا نشود چگونه می‌توانم نقشم را ایفا کنم.» این را به صراحت گفت. پس از ملاقات با نماینده پارلمانی عمر اوجالان، مجدداً علیه رهبر آپو مجازات انضباطی صادر کردند. این مجازات یک پوشش است. آنها این پوشش را برای ادامه نظام و انزوای امرالی درست کردند. این فقط فکر دولت ترکیه نیست. کسانی که توطئه را در عرصه بین‌المللی توسعه دادند و کسانی که در توطئه شرکت کردند این ایده را به دولت ترکیه دادند. زیرا دولت ترکیه در گذشته بهانه‌هایی آورده بود و توضیح داده بود که این گفتگوها انجام نخواهد شد. اما این امر مشکلات بزرگی را برای دولت ترکیه ایجاد کرد. عده‌ای توصیه‌هایی مبنی این که؛ «این امکان ندارد، شما می‌توانید یکسری کارها را به صورت قانونی انجام دهید، یعنی با تصمیم دادگاه می‌توانید مجازات کنید، آن وقت قانونی می‌شود. اینگونه می‌توانید سیستم انزوا مطلق را اجرا کنید.» به این ترتیب انزوای مطلق انجام می‌شود.

«آنها هدفی برای حل مسئله کورد ندارند»

در مورد مسئله کورد اظهاراتی کردند و بعد این مجازات را به رهبری دادند. این نشان داد که آنها قصدی برای حل مسئله کورد ندارند. اگر هدفی برای حل مسئله داشتند، بلافاصله بعد از جلسه مجازات جدیدی به رهبر آپو نمی‌دادند. آنها فقط مجازات ندادند، بلکه به روژاوا حمله کردند و شهرداری‌ها را در باکور و ترکیه غصب کردند. اگر هدفشان راه‌حل بود، چنین کارهایی را انجام نمی‌دادند. چرا این کار را می‌کنند؟ زیرا دولت ترکیه در حال حاضر در یک بحران است. هم مبارزه و هم تحولات خاورمیانه در دولت ترکیه بحران ایجاد می‌کند. دولت ترکیه نیز خواهان خروج از این بحران است، اما مشخص نیست چگونه از این بحران خارج خواهند شد. آنها با بیان برخی اظهارات سعی دارند از این بحران خارج شوند اما این امکان‌پذیر نیست. مردم ما و دوستان ما باید این را ببینند. اگر دولت ترکیه در چنین مشکل و سختی بزرگی قرار نمی‌گرفت، چنین دستور کاری را ایجاد نمی‌کرد. آنچه ما باید انجام دهیم شکستن انزوا و تضمین آزادی جسمانی رهبر آپو است. آزادی جسمانی رهبر آپو منجر به حل مسئله کورد خواهد شد. غیر از این ممکن نیست.

از این رو در روز ۱۶ همین ماه در شهر کلن تجمعی برگزار می‌شود. تجمع مذکور مهم است. ما یک کارزار را توسعه دادیم و این کارزار یک دستور کار ایجاد کرد. همچنین وارد مرحله دوم کارزار می‌شویم و تجمع بر همین اساس برگزار خواهد شد. به همین دلیل است که همه باید در این تجمع شرکت کنند. باید یک تجمع بسیار بزرگتر باشد، نه مانند تجمع‌های قدیمی. اکنون میلیون‌ها نفر باید در تجمع‌ها شرکت کنند و میلیون‌ها نفر باید راهپیمایی کنند. اینها آزادی جسمانی رهبر آپو را تضمین می‌کند. البته کاری که انجام شده خوب است اما کافی نیست. دولت ترکیه از کوردها، خواهری-برادری، برابری و خیلی چیزها صحبت می‌کند زیرا مجبور به این کار است. ما باید روی این موضوع فشار بیشتری وارد کنیم. به همین دلیل است که همه مردم ما همراه با فرزندانشان، زن، پیر و جوان باید در این تجمع شرکت کنند. کوردها باید نه تنها خود بلکه دوستان خود را نیز در این راهپیمایی شرکت دهند. ترک‌ها، اروپایی‌ها، سوسیالیست‌ها، دموکرات‌ها، هرکسی که می‌خواهد با کوردها دوست شود، باید همه را همراه با خود به این راهپیمایی ببرند تا این تجمع بر دولت ترکیه فشار بیاورد و آن را مجبور کند که به درستی با مسئله برخورد کند. مسئله فقط با رویکرد صحیح حل می‌شود. اکنون زمان بیرون آوردن رهبر آپو از امرالی فرا رسیده است. همه باید این را ببینند و بر اساس آن مبارزه کنند. این چیزی است که از همه انتظار می‌رود.

*اردوغان ابتدا برای شرکت در نشست سازمان ملل به آمریکا رفت و سپس با باغچلی دیدار کرد. بعدها، باغچلی در روز افتتاح مجلس با نمایندگان دم پارتی دست داد. اما تاکنون هیچ اقدامی ندیده‌ایم، اما معنای این اظهارات چیست؟ آیا این یک فرآیند جدید، یک راه‌حل یا یک پروژه است؟ عوامل یا مسائلی که دولت ترکیه را به این نقطه رساند چه بوده است؟ آیا تحولات خاورمیانه، بحران در جهان یا بحرانی که در درون خود تجربه می‌کنند منجر به آن شد؟

در حال حاضر هیچکس نمی‌تواند آخرین رویدادها را نامگذاری کند. چرا؟ چون سخن گفتن یک چیز است، عمل چیز دیگری. اگر سخن و عمل مکمل یکدیگر نباشند، هیچکس نمی‌تواند آنچه را که در حال رخ دادن است، تعریف کند. در گفتار هرکسی را می‌توان فریب داد، اما در عمل هر چقدر هم بخواهید فریب دهید، نمی‌توانید موفق شوید. شما نمی‌توانید حقیقت را کتمان کنید، قطعاً آشکار خواهد شد. همه این را می‌بینند: صحبت‌های اردوغان و باغچلی متفاوت است، رویه‌ها بسیار متفاوت است، دقیقا برعکس. این وضعیت برای همه تناقض ایجاد می‌کند. نیت واقعی آنها از رویه‌های آنها مشخص است. آنچه در عمل اتفاق می‌افتد خارج از ما شکل می‌گیرد. آنها نمی‌توانند بگویند، «شما سخنان ما را اساس بگیرید.» هیچکس این صحبت‌ها را مبنا قرار نمی‌دهد، ما در عمل می‌بینیم که چه اتفاقی می‌افتد و آن را مبنا قرار می‌دهیم. به دلیل اتفاقاتی که در عمل می‌افتد، هیچ کس حرف آنها را باور نمی‌کند. بنابراین، هیچ کس نمی‌تواند آنچه اخیرا اتفاق افتاده است را تعریف کند. در حال حاضر طرحی در حال اجراست. این صحبت‌ها و عمل‌ها در چارچوب یک طرح صورت می‌گیرد.

هدف دولت ترکیه از بین بردن جنبش پ‌ک‌ک، تکمیل نسل‌کشی کوردها، اجرای سیاست نئوعثمانی و تقویت هژمونی آن در خاورمیانه بود. به عبارت دیگر مبتنی بر سیاست امپریالی جدید بود. به همین دلیل نیروهای خود را به لیبی فرستادند، می‌خواستند در دریای مدیترانه، قفقاز، سوریه و عراق نتیجه بگیرند. گام‌های زیادی در این زمینه برداشته‌اند. آن‌ها برای رسیدن به این اهداف نیز تا حد ممکن امکانات و فرصت‌های ترکیه را خرج کردند. اما هر چقدر هم تلاش کردند نتوانستند به نتیجه دلخواهشان برسند. این یک بحران بزرگ در ترکیه ایجاد کرد. این سیاست دلیل توسعه بحران سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در ترکیه است. چون حساب می‌کردند که با این سیاست به اهداف امپریالی خود می‌رسند. به همین دلیل تمام امکانات خود را خرج کردند. زمانی که نتوانستند به اهداف خود برسند، این بحران‌ها پدید آمد و ترکیه را در تنگنای بزرگی قرار داد. علاوه بر این، پروژه‌ای به نام پروژه خاورمیانه بزرگ (BOP) در خاورمیانه در حال انجام است. روشن است که چه کسی این را اداره می کند. توسط آمریکا، انگلیس و اسرائیل انجام می‌شود. جنگ در خاورمیانه روز به روز در حال افزایش است. تغییرات در خاورمیانه در حال رخ دادن است و خاورمیانه دیگر مثل قبل نخواهد بود.

این تحولات ترکیه را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد. زیرا کسانی که پروژه خاورمیانه بزرگ را اجرا می‌کنند به وضوح گفتند که نقشه‌ها تغییر خواهند کرد. دولت-ملت‌ها ضربه می‌خورند و بنابراین مرزهای جدیدی تعیین خواهند شد. ترکیه نیز از این بسیار می‌ترسد. او می‌خواست هر اتفاقی که در خاورمیانه رخ می‌دهد به دلخواهش اتفاق بیفتد. از آنجایی که این دولت عضو ناتو است و با اتحادیه اروپا روابط دارد، از این پس تا کنون قدرت بیشتری پیدا کرده است. او با این قدرتی که دریافت کرد، علیه کوردها و دیگر مردمان نسل‌کشی می‌کرد. در حال حاضر آن را از دست می‌دهد، زیرا اکنون با وجود عضویت در ناتو، تحولاتی خارج از دولت ترکیه در حال وقوع است و در حال حاضر از همه چیز مستثنی شده است. این چیزی است که دولت ترکیه را با مشکل مواجه می‌کند. چون خیلی چیزها را از دست خواهد داد. با قدرتی که از ناتو و اتحادیه اروپا دریافت کرد، علیه همه مردم نسل‌کشی کرد و هژمونی خود را در خاورمیانه توسعه داد. اکنون همه اینها از دست آنها خارج می‌شود. این موضوع ترکیه را به شدت می‌ترساند. هم دولت، هم حکومت و هم سرمایه‌داران ترکیه را می‌ترساند. سرمایه‌داران ترکیه، ارتش ترکیه، دولت و آک‌پ دست به دست هم دادند تا به یک قدرت امپریالیستی در خاورمیانه تبدیل شوند و معتقد بودند که چنین خواهد شد. اما هر کاری کردند نتوانستند به هدف اصلی خود برسند.

«یک بار دیگر دولت ترکیه می‌خواهد همه را فریب دهد»

ضربه‌های بزرگی خوردند، بحران‌های بزرگی پیش آمد. به همین دلیل ترس زیادی را تجربه می‌کنند. اردوغان برای سرپوش گذاشتن بر این بحران‌ها گفت: «اسرائیل برای ما خطر بزرگی است، به مرز ما می‌آید، کشور ما را تجزیه می‌کند و ما را از بین می‌برد.» با این حال، چنین چیزی وجود ندارد. همه می‌دانند که اسرائیل به ترکیه حمله نخواهد کرد. اردوغان برای فریب افکار عمومی و جذب آنها به سیاست خود چنین حرفی زد. او می‌خواست از این طریق بر روی همه مشکلات ترکیه سرپوش بگذارد. زیرا مشکلات بسیار جدی وجود دارد. مردم در نقطه انفجار هستند. به همین دلیل می‌خواهند همه توجهات را به جای دیگری معطوف کنند و بگویند ترکیه در خطر است. آنها برای مدتی امپراتوری عثمانی را تأسیس کرده بودند، اما ترکیه بسیار نزدیک بود که نابود شود. با توجه به شرایط آن دوره به سختی توانستند جمهوری ترکیه را تأسیس کنند. آنها اکنون این ادعا را دارند: ببینید ما یک امپراتوری بزرگ بودیم، متلاشی شدیم، نزدیک بود که نابود شویم و اکنون خطر اسرائیل وجود دارد، بنابراین ما سرزمین‌های موجود خود را از دست خواهیم داد. آنها فکر می‌کنند که مردم مشکلات خود را فراموش می‌کنند و می‌گویند: «اگر دولت ترکیه در خطر است، بیایید از دولت‌مان محافظت کنیم». این را مبنا قرار می‌دهند.

هدف آنها خروج از بحران از این طریق است. چنین سیاستی در حال انجام است. بنابراین، آیا این سیاست به نتیجه خواهد رسید؟ نه، نمی‌تواند نتیجه‌ای داشته باشد. اینکه از خواهری-برادری، اسلام، وحدت حرف می‌زنند و می‌گویند ما در طول تاریخ با هم بودیم، با هم در مقابل خطرات بایستیم؛ به خاطر همین سیاستی است که در پیش می‌گیرند. چرا در گذشته چنین چیزهایی نمی‌گفتند؟ چند ماه پیش می‌گفتند «پ‌ک‌ک را از بین می‌بریم، نسل‌کشی را کامل می‌کنیم» و برای رسیدن به این هدف دست به هر کاری زدند. بنابراین، چه اتفاقی افتاد که چنین تغییری ناگهانی رخ داد؟ مبارزات جاری و تحولات خاورمیانه، دولت ترکیه را در یک بحران بزرگ قرار داده است. به همین دلیل در خطر هستند. آنها می‌ترسند که اگر از کوردها کمک نگیرند، ضربه‌ای به آنها وارد می‌شود. به همین دلیل چنین صحبت‌هایی می‌کنند. بنابراین یک بار دیگر می‌خواهند همه را فریب دهند. آنها در حال انجام یک بازی هستند و بازی‌هایی که انجام می‌دهند در عمل آنها آشکار می‌شود.

*رهبر آپو در این دیدار گفت: «در صورت فراهم شدن شرایط، من قدرت تئوریک و عملی را دارم که این روند را از زمینه درگیری و خشونت به زمینه حقوقی و سیاسی متحول کنم». شما به عنوان رئیس مشترک گفتید که ما از رهبر آپو حمایت می‌کنیم؛ مخاطب حل مسئله کورد، رهبر آپو است و کسی که مذاکرات را رهبری می‌کند، رهبر آپو است. کل جنبش کورد چنین موضعی اتخاذ کرد. اما دولت ترکیه باز هم گفت: «مخاطب این نیست، آن است، نه اینجا، آنجاست» و به تحمیل انزوا ادامه داد و همانطور که شما گفتید یک بار دیگر مجازات ممنوعیت دیدار به مدت ۳ ماه علیه رهبر آپو صادر کردند. هدف دولت ترکیه از این کار چیست؟

آنچه رهبر آپو گفتند و ما گفتیم چیز جدیدی نیست. سال‌هاست که اینها را بارها و بارها گفته‌ایم. زمانی که رهبر آپو هنوز در اردوگاه معصوم کورکماز بود، محمد علی بیراند آمد و مصاحبه کرد. رهبری در آن زمان گفتند: «دنبال مخاطب هستم.» از آن تاریخ تا به امروز، رهبر آپو به وضوح می‌خواهد مسئله کورد را بر مبنای سیاسی و دموکراتیک حل کند. جنبش ما بارها این را توضیح داده است. بارها مردم و جنبش ما گفتند نماینده ما رهبر آپو است، این رهبر آپو است که مسئله کورد را حل می‌کند و مذاکره می‌کند. این کار هزاران بار تکرار شده است. دولت ترکیه این را به خوبی می‌داند، نه اینکه آن را نمی‌داند. چه کسی نماینده مردم کورد است، چه کسی می‌تواند مسئله کورد را حل کند، نه تنها مسئله کورد، بلکه مشکلات ترکیه و خاورمیانه را نیز حل کند،البته رهبر آپو. آنها این را می‌دانند. اما آنها آگاهانه صحبت می‌کنند. به عبارت دیگر، آنها  تظاهر می‌کنند که می‌خواهند مسئله را حل کنند، اما سعی می‌کنند آن را طوری به تصویر بکشند که گویی نمی‌دانند با چه کسی آن را حل کنند. آنها سعی می‌کنند بگویند در بین کوردها مخاطبی وجود ندارد. این را علنی‌تر بیان می‌کنند.

آنها یک ترفند عالی انجام می‌دهند. یعنی می‌گویند کوردها ملت نیستند، سازمان یافته نیستند، منضبط نیستند، استراتژی ندارند، فقط چند قبیله هستند، چیزی نمی‌فهمند، و سعی می‌کنند چنین تصویری را ایجاد کنند که انگار ما نمی‌دانیم چطور مسئله را حل کنیم. آنها آگاهانه این استدلال‌ها را توسعه می‌دهند تا حقایق را پنهان کنند. با این حال، همه چیز قابل مشاهده است. همه می‌دانند که رهبر آپو نماینده این مردم است. او سال‌ها برای این مبارزه می‌کند و به همین دلیل در زندان امرالی است. به همین دلیل انزوای مطلق را بر رهبر آپو تحمیل می‌کنند. اینگونه می‌خواهند همه را سردرگم کنند. در پشت‌پرده نیز آنها می‌خواهند به اهداف خود برسند. وقتی صدمین سالگرد جمهوری ترکیه را جشن گرفتند، آک‌پ، م‌ه‌پ، هودا-پار و چند تن دیگر از رؤسای احزاب در اَخلات دستان خود را بالا بردند و چنین تصویری را به اشتراک گذاشتند. بعدها هودا-پار آمد و با بارزانی دیدار کرد. اردوغان به سازمان ملل رفت، بعد باغچلی چند سخنرانی کرد، همه اینها مکمل یکدیگر هستند. این نشان می‌دهد که آنها چه نوع طرحی را اجرا می‌کنند.

«می گویند ما خودمان مسئله را حل می‌کنیم»

جنبش‌های سوسیالیستی نیز در ترکیه در دوره شوروی قوی بودند. در آن زمان دولت این جمله را مطرح کرد که «اگر ترکیه به کمونیسم نیاز دارد، آن را خواهیم آورد». این واقعیت دولت ترکیه را نشان می‌دهد. دولت ترکیه هرگز خود را بر پایه جامعه و مردم قرار نمی‌دهد. خودش را مبنا قرار می‌دهد. به عبارت دیگر، دولت هر کاری که لازم باشد انجام خواهد داد. برای آنها دولت وجود دارد؛ جامعه یا انسان مطرح نیست. این نشان می‌دهد که دولت چه منطقی دارد. دوباره بعد از بیان برخی اظهارات باغچلی و اردوغان، شخصی گفت: «مسئله کورد دیگر مثل قبل نیست و راه‌حل هم مثل سابق نخواهد بود». آنها این اظهارات را آگاهانه بیان می‌کنند. یعنی می‌گویند ما به روش خودمان مشکل را حل می‌کنیم. معنی آن همین است. به گفته آنها، نه پ‌ک‌ک، نه رهبر آپو، نه دم پارتی و نه کوردها وجود ندارند.

همه اینها چه چیزی را نشان می‌دهد؟ آنها می‌خواهند کوردهای خود را (به زعم خود) بسازند و نشان دهند که مسئله کورد را حل کرده‌اند. آنها می‌خواهند همه را، چه در ترکیه و چه در جامعه بین‌المللی، از این طریق فریب دهند. به همین دلیل چنین اظهاراتی را مطرح می‌کنند. با این اظهارات می‌خواهند هرکسی را که مخالف هستند متلاشی و خنثی کنند تا همه در خدمتشان باشند. آنها در واقع این را به وضوح می‌گویند. فراخوان‌هایی که آنها می‌دهند بر اساس «تسلیم شدن» است. «از این به بعد هر چه به تو بدهیم راضی خواهی بود، اگر که دادیم، دادیم، اگر ندادیم دیگر کاری از دست تو برنمی‌آید». این منطق دولت ترکیه و آک‌پ-م‌ه‌پ است. آنها می‌گویند هرکس با این کار مخالفت کند «تروریست، خائن است و هرکسی که می‌خواهد ما را از بین ببرد باید از بین برود.» این گونه صحبت می‌کنند و بر این اساس عمل می‌کنند.

*در واقع اردوغان در آخرین جلسه حزب خود در مورد عکسی که در اَخلات گرفته بودند صحبت کرد و چیز جالبی گفت. وی گفت: به زودی خبرهای خوبی داریم. او این سخنرانی را پس از حملات به روژاوا و شنگال انجام داد. در همین حال، نخست وزیر عراق به ترکیه سفر کرد و درخواست‌هایی از روسیه برای ایفای نقش میانجی برای دیدار با دمشق وجود دارد. تبهکاران وابسته به ترکیه با حزب دمکرات کوردستان در شهر هولیر دیدار کردند. هاکان فیدان هم به لندن رفت و جلساتی برگزار کرد. وقتی همه این قطعات را با هم ترکیب می‌کنیم، به نظر می‌رسد که تدارکاتی وجود دارد. دولت ترکیه برای چه چیزی آماده می‌شود؟

اگر دولت ترکیه می‌خواهد بار دیگر در سیاست خاورمیانه شرکت کند، باید مسئله کورد را از راه‌های سیاسی و دموکراتیک حل کند. تنها در این صورت است که می‌تواند در خاورمیانه نقش ایفا کند. اما وقتی به آن نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که آنها هیچ قصدی برای حل مسئله کورد از راه‌های سیاسی و دموکراتیک ندارند. هدف آن تحقق اهدافی است که در گذشته تعیین کرده‌اند. به عبارت دیگر می‌خواهد پ‌ک‌ک را از بین ببرد، نسل‌کشی کوردها را کامل کند، سیاست‌های دموکراتیک را حذف کند، فرصت‌ها را برای مردم و دموکرات‌ها از بین ببرد و به قدرت اصلی در کل ترکیه تبدیل شود. به عبارت دیگر او می‌خواهد هژمونی خود را تثبیت کند. به این ترتیب نمی‌تواند یک بار دیگر در خاورمیانه شرکت کند. او جز این چه می‌بیند؟ روژاوا را می‌بیند. همانطور که گفتم او یک بحران بزرگ را تجربه می‌کند و می‌خواهد آن را از این طریق حل کند. بر این مسیر استوار است. به همین دلیل اردوغان گفت: «به زودی خبرهای خوبی برای شما دارم.» او مژده خود را در اسن‌یورت، مردین، الح و خلفتی داد. او می‌گوید که به این موضوع ادامه خواهد داد. بدیهی است که این سیاست را ادامه خواهند داد. آنها هیچ هدف و قصدی برای حل مسئله کورد ندارند.

آنها می‌خواهند مکان‌های جدیدی را در روژاوا و سوریه اشغال کنند. هدف آنها خروج از بحران از این طریق است. این امکان وجود ندارد که دولت ترکیه از بحران خارج شود، در واقع بحرانی که آنها تجربه می‌کنند بزرگتر خواهد شد. همه چیز درست جلوی چشمان اتفاق می‌افتد. نچیروان بارزانی را به ترکیه دعوت کردند و او رفت. حزب دمکرات کوردستان، میت، کنسول ترکیه و تبهکاران وابسته به ترکیه با نام جشن سالگرد تاسیس جمهوری ترکیه در شهر هولیر نشستی برگزار کردند. چرا این جلسه برگزار شد، هدف آن چه بود؟ سودانی به ترکیه رفت و سپس ترکیه به روژاوا و شنگال حمله کرد. هاکان فیدان وزیر امور خارجه به لندن رفت. وقتی همه اینها را کنار هم ردیف می‌کنیم، می‌بینیم که برنامه‌ریزی کرده‌اند. همه می‌دانند که انگلیس در خاورمیانه و سیاست کوردها اساس است. انگلیس سیاست اصلی را انجام می‌دهد. دوغان گورَش در گذشته به انگلیس رفت و زمانی که بازگشت گفت: «به ما چراغ سبز نشان دادند» و سپس روستاها را ویران کردند، قتل‌های فاعل مجهول، شکنجه، قتل‌عام و دستگیری انجام دادند. امروز پروژه‌ای در خاورمیانه در حال انجام است. انگلیس، آمریکا و اسرائیل در این پروژه حضور دارند.

به همین دلیل فیدان به انگلستان رفت. آنها می‌خواهند دوباره عرصه بین‌المللی را به سمت خود جذب کنند. چگونه این کار را انجام خواهند داد؟ در واقع اگر مسئله کورد را حل کنند؛ اما چنین هدفی ندارند. مابقی روژاوا می‌ماند. به عبارت دیگر، آنها برای مداخله در روژاوا و سوریه مجوز می‌خواهند. زیرا سوریه در هدف اسرائیل و ترکیه قرار دارد. ایران، روسیه و آمریکا هم هستند، اما آمریکا در حال حاضر با اسرائیل وارد عمل می‌شود و ایران نیز ضربه‌های زیادی خورده است. در ادامه چه کسی مانده است؟ اسرائیل و ترکیه باقی می‌مانند. در گذشته، اردوغان نقشه‌ای را در سازمان ملل نشان داد. در آخرین نشست سازمان ملل، نتانیاهو نقشه‌ای را نشان داد. هم اسرائیل و هم دولت ترکیه در حال اجرای سیاست امپریالیستی هستند. همه هم این را می‌بینند. مردم شنگال و روژاوا باید این را ببینند. خطر قابل مشاهده است. آنها باید برای تقویت و بهبود اتحاد و خوددفاعی‌شان تلاش کنند تا بتوانند از خود در برابر حملات اشغالگری محافظت کنند. این چیزی است که از روژاوا و شنگال انتظار می‌رود. اگر خیلی قوی آماده نشوند ضربه خواهند خورد. چون این دیدارها و بازدیدها نشان می‌دهد که نقشه‌ای در کار است. طرح شنگال و روژاوا است. بنابراین آنها نباید به هیچ وجه سست باشند. آنها باید خوددفاعی و اتحاد خود را به تمام معنا تقویت کنند. اگر این کار را انجام دهند، دولت ترکیه به چاله می‌افتد؛ پایان خود را رقم خواهند زد.

*به سیاست قیم اشاره کردید، بعد از اسن‌یورت، شهرداری کلانشهر مردین، الح و شهرداری خلفتی را با تعیین قیم غصب کردند. از یک طرف صحبت از خواهری-برادری و برابری می‌شود و از طرف دیگر چنین سیاستی در حال انجام است. این به چه معناست و چگونه باید ارزیابی شود؟

کاری که الان می‌کنند تعیین قیم نیست، بلکه اشغال است. دولت ترکیه به هر کجا که وارد می‌شود، ابتدا پرچم خود را آویزان می‌کند. اگر دولتی به جایی برود و پرچم خود را در آنجا نصب کند، این به معنای اشغال است. او آن را رهاسازی مکان از دست دشمن می‌داند. دولت ترکیه کوردها را دشمن می‌بیند. همانطور که در صحبت‌هایشان می‌گویند «ما خواهر-برادریم، ما مسلمانیم، سال‌هاست با هم زندگی می‌کنیم»، اینها فقط حرف است. آنها سعی می‌کنند با این صحبت‌ها آنچه را که انجام می‌دهند پنهان کنند. اما مهم نیست که چقدر سعی می‌کنند آن را پنهان کنند، همه چیز در معرض دید عموم است. وقتی دولت ترکیه به عفرین، سری‌کانی و گری‌سپی رفت، چرا پرچم خود را در آنجا نصب کرد؟ چون سرزمین آنها نیست، آنجا را اشغال کردند و پرچم خود را در آنجا نصب کردند. الان شهرداری‌ها را غصب می‌کنند و بعد پرچم‌هایشان را می‌آویزند. جاهایی را می‌گیرند که متعلق به آنها نیست، یعنی آنها را اشغال می‌کنند. مردم ما باید این را بدانند و به آنها قیم نگویند. ربطی به قیم ندارد، می‌خواهند همه چیز به نام کورد و کوردستان را از بین ببرند. این حقیقت است. مردم ما می‌گوید، چند بار شهرداری‌ها را اشغال کردند، دوباره در انتخابات آنها را پس گرفتیم و شهرداری‌هایمان را بردیم. به عبارت دیگر او می‌گوید ما دوباره شهرداری‌های خود را از طریق انتخابات به دست خواهیم آورد. این یک رویکرد بسیار اشتباه است. انتظار برای انتخابات درست نیست. شما آن را با زحمت و خون خود به دست آورده‌اید، پس باید از شهرداری‌های خود محافظت کنید. شما نباید اجازه دهید آن را از شما بگیرند، این کار درست است.

هدف دولت ترکیه این است که کوردها همه چیز را از این طریق بپذیرند، کوردستان را از دست کوردها خارج کنند و آن را به مالکیت خود درآورند. به همین دلیل هر جا که می‌روند پرچم‌هایشان را آویزان می‌کنند. در واقع این سیاست را اجرا می‌کنند. به همین دلیل است که حقوق مردم کورد را قبول ندارند. هر کاری که با کوردها بکنند از نظر آنها درست است. دولت و حکومت ترکیه این را در مورد کوردها مبنا قرار می‌دهند. اگر این را مبنا قرار نمی‌دادند، بنابراین طبق گفتارشان گام برمی‌داشتند. با این حال گام‌هایی که برمی‌دارند ربطی به صحبت‌هایشان ندارد. آنها از اسن‌یورت گرفته تا الح، مردین و خلفتی، شهرداری‌ها را غصب کردند. اراده مردم را زیر پا می‌گذارند، می‌گویند من اراده شما را، هویت شما را به رسمیت نمی‌شناسم، هیچ یک از شما را به رسمیت نمی‌شناسم، شما هیچ حقی ندارید و هر چه دادم باید قبول کنید. مردم ما نباید این را بپذیرند. آنها می‌خواستند این را به رفقا در زندان آمد تحمیل کنند، رفقا کمال، خیری، مظلوم و عاکیف در مقابل آن موضع گرفتند و به قیمت جانشان در مقابل آن ایستادند. آنها به این ترتیب دولت ترکیه را ناامید کردند.

اینگونه از مواضع به دست آمده دفاع می‌شود. دولت ترکیه می‌خواهد کوردستان را از ما بگیرد و آن را به ملک خود تبدیل کند و ما باید از کوردستان، تلاش‌ها و ارزش‌های خود محافظت کنیم.

اگر از آن محافظت نکنیم، این برای ما مرگ است. هر چه تا الان کسب کرده‌ایم با مقاومت و مبارزه به دست آوردیم، هیچکس به ما چیزی نداد. ما بهای بزرگی پرداختیم، دردهای بزرگی را تجربه کردیم و اینگونه ارزش‌ها و موقعیت‌های خود را ایجاد کردیم. دولت ترکیه اکنون می‌خواهد همه آنها را غصب کند. مردم کورد، کسی که خود را میهن‌دوست، دموکرات و مخالف اشغال و نسل‌کشی می‌خواند، چگونه می‌توانند این اشغالگری را بپذیرند؟ این را نباید پذیرفت. شاید بعضی‌ها بگویند «به ما حقوق می‌دهند» اما هیچکس به کوردها حق نمی‌دهد. کوردها ارزش‌های خود را ایجاد کرده‌اند و با مبارزه و تلاش خود به دستاوردهایی دست یافته‌اند. دولت می‌خواهد حتی این دستاوردها را نیز غصب کند. چه کسی آن را توجیه خواهد کرد؟ مردم ما باید این را به خوبی درک کنند. بنابراین ما باید از ارزش‌ها، دستاوردها و آینده خود محافظت کنیم. اگر لازم باشد شهدایی نیز در این راه تقدیم می‌شوند. مردم کورد فقط می‌توانند این گونه زندگی کنند، غیر از این ممکن نیست.

*با توجه به تجربیات گذشته، چه نوع نقشه راه برای حل مسئله کورد در ترکیه مورد نیاز است؟

راه‌حل مسئله روشن است؛ رهبر آپو هم آن را بیان کرد، مردم کورد هم گفتند. اگر می‌خواهند مسئله را حل کنند باید با رفع انزوای مطلق تحمیلی بر رهبر آپو شروع کنند. آنها باید به نظام امرالی پایان دهند. آنها باید سلامت، امنیت و شرایط زندگی آزاد رهبر آپو را بپذیرند. وقتی آنها اینها را بپذیرند، رهبر آپو می‌تواند نقش خود را ایفا کند. اگر این شرایط فراهم شود، اگر اقداماتی انجام شود تا رهبر آپو بتواند نقش خود را ایفا کند، رهبر آپو مسئله را حل می‌کند و هم ما و هم مردممان آن را می‌پذیریم. به عبارت دیگر، ما از هر آنچه که رهبر آپو برای راه‌حل توسعه می‌دهد حمایت می‌کنیم. این را به صراحت گفتیم. از طرف کوردها مشکلی وجود ندارد، مشکل از طرف دولت است. اگر واقعاً می‌خواهند ما با هم خواهر-برادر باشیم، مساوی زندگی کنیم و به قول خودشان صاحب این کشور باشیم، ابتدا باید دست از تبلیغات کثیف خود بردارند. آنها می‌گویند رهبر آپو «یک تروریست، یک رهبر تروریست» است، آنها چیزهای زیادی برای تحقیر پ‌ک‌ک می‌گویند، هیچ کدام از اینها درست نیست. اینها را آگاهانه می‌گویند و همه را سردرگم می‌کنند.

آنها می‌خواهند همه از رهبر آپو، پ‌ک‌ک و مردم کورد متنفر باشند تا مشکل حل نشود. زیرا اگر مشکل حل نشود، آنها در واقع خود را با جنگ زنده نگه می‌دارند. آنها نمی‌خواهند مشکل حل شود. اگر می‌خواهند، نباید این گونه صحبت‌هایی را انجام دهند و باید گفتمانشان را عوض کنند. همه می‌دانند که؛ دولت ترکیه نه تنها از طریق مبارزه ترک‌ها بلکه از طریق مبارزه کوردها تأسیس شد. به عبارت دیگر کوردها نیروی اصلی در تأسیس جمهوری ترکیه هستند و نقش اساسی داشتند. دولت ترکیه به کوردها نیاز دارد و به آنها بدهکار است. این کوردها بودند که آن سرزمین‌ها را به روی ترک‌ها باز کردند. این حقیقت است که کوردها از زمان سلطان سَنجَر تا زمان تأسیس جمهوری خدمت می‌کردند. وقتی از خطر و مشکلات خلاص شدند، کوردها را انکار کردند. آنها گفتند کوردها می‌خواهند ما را تجزیه کنند، کوردها خائن، تروریست، عاصی هستند و باید از بین بروند. بر این اساس سیاستی را در پیش می‌گیرند. مردم ترکیه باید بدانند که؛ این کوردها نیستند که خیانت می‌کنند، بلکه دولت است. این کوردها نیستند که تجزیه را توسعه می‌دهند، بلکه دولت ترکیه، سیاست دولت آک‌پ-م‌ه‌پ است.

وقتی تحقیق کردیم که کوردها و ترک‌ها چگونه اتحاد کردند، چگونه با هم جنگیدند، چگونه کوردها درهای خود را باز کردند، همه اینها را از تاریخ پاک کردند. به عبارت دیگر وانمود کردند که در تاریخ هیچ کوردی وجود ندارد، همراه با ترک‌ها نجنگیده‌اند، با هم دولت تشکیل نداده‌اند. آنها همیشه کوردها را مردمی معرفی کرده‌اند که می‌خواهند به ترک‌ها ضربه بزنند. به همین دلیل است که (سیاستی مبنی بر اینکه) کشتار کوردها حلال است، هر کاری با کوردها بکنید صحیح است. آنها چنین سیاستی را در پیش گرفتند. به همین دلیل است که همه باید تاریخ واقعی را مبنا قرار دهند، نه تاریخی که توسط دولت ترکیه نوشته شده است. آن وقت خواهری-برادری ایجاد می‌شود، مشکل درست فهمیده می‌شود و درست حل می‌شود. کسانی که می‌خواهند مسئله کورد را درست حل کنند باید هم با تاریخ و هم با رهبر آپو درست برخورد کنند. وقتی آنها رویکرد درستی نسبت به رهبر آپو نشان نمی‌دهند، مشخص می‌شود که قصدشان حل مشکل نیست، بلکه تعمیق آن است. این یک نکته اساسی است.

«در کجای دنیا چنین خواهری-برادری دیده شده است؟»

آنها تا کنون حتی یک خودانتقادی به کوردها نداده‌اند. آنها باید بگویند؛ «ما با هم عمل کردیم، این مبارزه را تجربه کردیم، اما به شما توهین و خیانت بزرگی کرده‌ایم که از این بابت عذرخواهی می‌کنیم. از این به بعد همان طور عمل می‌کنیم که در تاریخ با هم تجربه کرده‌ایم و با هم با دشمن جنگیده‌ایم.» آنها باید بیان کنند که چگونه مسئله را حل خواهند کرد و تعیین کنند که نقشه راه آنها چیست. اما می‌بینیم که نه نقشه‌ای برای حل مسئله تعیین می‌کنند و نه چیزهایی را که در تاریخ انکار می‌کردند فاش می‌کنند و نه عذرخواهی می‌کنند. علاوه بر این، آنها همچنان در حال تبلیغات هستند: «کوردها به ما خیانت کرده‌اند، آنها ما را از هم جدا می‌کنند، آنها عاصی، تروریست هستند و باید از بین بروند.» به عبارت دیگر، زهرآلود کردن، دشمنی و کشتار در زبان آنها هست؛ هیچ چیز دیگری وجود ندارد. کسانی که در این مورد بحث می‌کنند باید این را بپرسند: اگر می‌خواهید مسئله را حل کنید، باید رویکردی صحیح با رهبر آپو داشته باشید. چرا رویکرد صحیح را در پیش نمی‌گیرید؟ چرا رویکردی صحیح نسبت به پ‌ک‌ک وتاریخ نشان نمی‌دهید؟ چرا تاریخ کوردها را انکار می‌کنید؟ چرا به کوردها توهین می‌کنید؟ آنها باید این سوالات را بپرسند. کسانی که می‌گویند روشنفکر، سوسیالیست، دمکرات و مخالف ظلم هستند، باید این‌ها را مبنای خود قرار دهند.

در کجای دنیا دیده شده است که یکی از خواهران-برادران همه چیز داشته باشد اما دیگری چیزی نداشته باشد و علاوه بر این، وقتی می‌خواهد ادعای وجود خود کند، دستخوش قتل‌عام شود؟ در دنیا چنین نمونه‌ای وجود ندارد، این چه نوع خواهری-برادری است؟ اسمش را می‌گذارند مسلمانی، چیزهایی که انجام می‌دهند در کجای مسلمانی وجود دارد؟ ربطی به اسلام ندارد؛ مسلمانان باید این را بپرسند، باید بگویند اقدامات دولت در قبال کوردها چه ربطی به اسلام و مسلمانی دارد. در واقع این توهین به اسلام است، آن را نپذیرند و با آن مخالفت کنند. آنها می‌گویند که دولت ترکیه دولت مشترک ترک‌ها و کوردها است، پس اگر دولت، دولت هر دو خلق است، چرا مردم ترکیه همه چیز دارند، اما مردم کورد همیشه قتل‌عام می‌شوند، کشته می‌شوند، به زندان انداخته می‌شوند و مورد همگون‌سازی قرار داده می‌شوند؟ این دولت، دولت ترک‌ها و کوردها نیست، بلکه فقط دولت ترک‌هاست. ترکیه دولت حتی مردمش نیز نیست، فقط دولت برخی ترک‌هاست. این حقیقت است هیچ کس نباید کسی را فریب دهد.

اگر می‌خواهند مسئله کورد را حل کنند، کار درست این است که نظام ملت دموکراتیک را مبنا قرار دهند. رهبر آپو در حال توسعه این است، راه‌حل اینجاست. بنابراین باید به رهبر آپو مراجعه کنند تا بتوانند مسئله را حل کنند. راه‌حل دیگری جز این وجود ندارد. مردم ما نیز باید این را مبنا قرار دهند. دولت-ملت راه‌حل نیست؛ ملت دموکراتیک، راه‌حل است. همه باید برای این کار تلاش کنند. کوردها، ترکها، همه کسانی که می‌گویند «من روشنفکر، دمکرات، سوسیالیست هستم، می‌خواهم مسئله حل شود و ترکیه دمکراتیک شود» باید این را مبنا قرار دهند. حملاتی که در حال حاضر علیه رهبر آپو انجام می‌شود، حمله به مردم و ملت دموکراتیک است. به همین دلیل است که آنها هم علیه رهبر آپو و هم با پ‌ک‌ک مخالف هستند، به همین دلیل می‌خواهند آنها را در چشم مردم تحقیر کنند. هدف آنها از این طریق ادامه سیاست نسل‌کشی است.

*شما هم بیان کردید؛ مردم کورد و نیروهای دموکراتیک هر آنچه را که تاکنون به دست آورده‌اند با مبارزه و مقاومت خود به دست آورده‌اند. ما در حال حاضر در چنین روندی هستیم، اگر قرار است مسئله کورد و مشکلات ترکیه حل شود و به یک مبنای سیاسی و قانونی برسد، چه مسئولیتی بر دوش مردم کورد، دوستان آنها و افکار عمومی سوسیالیست و دموکرات ترکیه است؟ در دوره‌ای که جنگ ویژه به این شدت در حال انجام است، چه نوع نگرشی باید از خود نشان دهند؟

مردم کورد قبل از هر چیز باید خود را با آخرین سخنرانی‌ها فریب ندهند و همیشه وحدت خود را تقویت کنند. آنها باید از ارزش‌ها، آینده خود محافظت کنند و حول رهبر آپو متحد شوند. آنها باید همیشه به حرف رهبر آپو گوش دهند. آنها باید مسئولیت رهبر آپو را به تمام معنا سبک کنند تا رهبر آپو بتواند نقش خود را ایفا کند. این چیزی است که از مردم کورد خواسته می‌شود. سیاستی که دولت ترکیه علیه رهبر آپو ، پ‌ک‌ک و مردم کورد توسعه داده است، اکنون ورشکسته شده است. این اقدامات به این دلیل انجام می‌شود که در حال حاضر ورشکست شده است. اگر او ورشکست نمی‌شد، چنین دستور کاری ایجاد نمی‌شد. مردم ما باید این را ببینند و مبارزه خود را بیش از پیش افزایش دهند. اگر مبارزه تشدید شود، نتایج حاصل خواهد شد. در حال حاضر مردم ترکیه؛ سوسیالیست‌ها، دمکرات‌ها، کسانی که می‌خواهند مسئله حل شود، روشنفکران، هنرمندان، آکادمیسین‌ها، سیاستمداران و همه کسانی که می‌خواهند مسئله کورد حل شود و ترکیه از این بحران خارج شود باید در مقابل انزوا بایستند و برای پایان دادن به انزوا در اسرع وقت تلاش کنند.

آنها باید برای ایجاد یک بستر آزاد برای رهبر آپو و حمایت از رهبر آپو و مسئله کورد تلاش کنند. آنها باید در مقابل جنگ ویژه بایستند. زیرا دولت جنگ ویژه‌ای به راه انداخته تا همه را سردرگم کند. همه باید در مقابل این جنگ ویژه بایستند و آن را افشا کنند. همه باید تلاش کنند تا حکومت و دولت ترکیه رویکردی صحیح در قبال رهبر آپو و مسئله در پیش بگیرد تا مسئله حل شود. تا خطر موجود برطرف شود. این چیزی است که از آنها خواسته می‌شود. آنها نباید فقط بگویند مسئله باید حل شود، باید برای آن تلاش کنند. وضعیت دولت ترکیه کاملاً قابل مشاهده است. هیچکس نباید مثل قبل بترسد، همه باید برای دموکراتیک شدن ترکیه تلاش کنند. برای توسعه دموکراسی در ترکیه، مسئله کورد باید حل شود. این تنها وظیفه رهبر آپو ، پ‌ک‌ک و کوردها نیست. این وظیفه همه است، این به همه ساکنان ترکیه مربوط می‌شود.

اگر می‌خواهند مشکلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مشکلات زنان را از میان بردارند، باید مسئله کورد را حل کنند. بنابراین، آنها باید کار کنند، نه فقط به ارائه بیانیه و اظهارات محدود شوند. آنها نباید بگویند که فقط یک بازی وجود دارد، زیرا یک بازی وجود دارد، آنها باید دریابند که چگونه آن بازی را شکست دهند. پیشنهاد من؛ نیروهای دموکراتیک در ترکیه باید کمیته‌ای تشکیل دهند. این کمیته باید بیانیه‌های خود را برای راه‌حل توسعه دهد، یعنی مشخص کند که آنها چگونه می‌خواهند مسئله کورد را حل کنند. کار باید بر این اساس انجام شود. بیشتر از همه باید در جامعه ترکیه کار کنند. جامعه کورد در واقع آماده است، آنها باید جامعه ترکیه را آماده کنند. نیروهای دموکراتیک نیز می‌توانند این کار را انجام دهند. اگر نیروهای دموکراتیک سازماندهی نکنند، نقشه‌های راه‌حل را تعیین نکنند، تبلیغات خود را بر این اساس توسعه ندهند و در بین مردم کار نکنند، مسئله حل نمی‌شود. این چیزی است که هم از کوردها و هم از ترک‌ها خواسته می‌شود.

قدرت‌های خارجی دیگر نباید از دولت ترکیه حمایت کنند. آنها تا کنون به دولت ترکیه کمک کرده‌اند و ترکیه از این حمایت شجاعت گرفت و به مردم کورد حمله کرده است. او هنوز در مورد این خواب می‌بیند، او فکر می‌کند، «هر کاری که من انجام دهم، آن را در جنگ جهانی سوم انجام خواهم داد، همه به من نیاز دارند، من عضو ناتو هستم، من با اتحادیه اروپا رابطه دارم، من با روسیه روابط دارم، می‌توانم رویاهایم را محقق سازم.» قدرت‌های خارجی نباید کمک کنند تا دولت ترکیه این شجاعت را پیدا نکند. ما کارزاری را توسعه داده‌ایم و ملت‌های اروپایی، مردم‌های بین‌المللی، نیروهای سوسیالیست و دمکراتیک، آن‌هایی که می‌خواهند با کوردها دوست شوند، آن‌هایی که مخالف ظلم و فاشیسم هستند، و کسانی که برای دموکراسی و آزادی مبارزه می‌کنند، در آن مشارکت می‌کنند. در این کارزار، باید کار خود را بیشتر توسعه دهند. آنها باید هم به دولت خود و هم به دولت ترکیه فشار بیاورند تا دولت ترکیه گام‌هایی بردارد. اگر نیروهای داخلی و خارجی بر این اساس مطالعاتی انجام دهند و این مطالعات مکمل یکدیگر باشند، مسئله حل می‌شود. اگه یک دسیسه‌ای مطرح باشد، در اینصورت دسیسه مذکور خراب می‌شود. آنوقت همه آرامش پیدا خواهند کرد.

*این انتخابات در حالی در باشور برگزار شد که جنگ و درگیری‌ها در خاورمیانه در حال تعمیق و گسترش بود. انتخابات باشور را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ در زمانه‌ای که عراق و باشور با خطرات بسیار زیادی مواجه هستند‌، سیاست باشور و مردم باشور باید چگونه عمل کنند؟

بارزانی‌ها در باشور فرصت‌های زیادی به دست آوردند. آنها هرگز نمی‌خواستند این فرصت‌ها را از دست بدهند. همه چیز را در خدمت خود می‌گذارند. به همین دلیل است که آنها نمی‌خواهند دموکراسی در باشور توسعه یابد و اراده مردم کورد ظاهر شود. از این رو به باشور فشار می‌آورند. از این کار نیز نمی‌خواهند دست بردارند. آنها هم می‌بینند که قدرت خودشان کافی نیست. آنها تنها با پشتیبانی نیروهای ترکیه می‌توانند قدرت خود را حفظ کنند. به همین دلیل آنها کاملاً در خدمت دولت ترکیه هستند. دولت ترکیه هم سیاست کورد، هم سیاست عراق و هم سیاست سوریه‌شان را از طریق آنها انجام می‌دهد. یعنی بارزانی‌ها را به خدمت گرفته و از آنها استفاده می‌کند. بارزانی‌ها هم حساب می‌کنند که از ترکیه استفاده می‌کنند. اما دولت ترکیه از آنها استفاده می‌کند و گام به گام آنها را در خدمت خود قرار می‌دهد و اهداف خود را در خاورمیانه توسعه می‌دهد. اگرچه بارزانی‌ها و دولت ترکیه تلاش کردند تا بارزانی را به تنهایی مانند گذشته به قدرت برسانند، اما این اتفاق نیفتاد. مردم از سیاست بارزانی‌ها خسته شده‌اند. این موضوع در انتخابات نیز آشکار شد. اگر نمی‌توانند مانند گذشته به تنهایی دولت تشکیل دهند، نتیجه سیاست‌های آنهاست.

بسیاری از مردم به سیاست بارزانی‌ها واکنش نشان دادند. زیرا سیاستی که آنها دنبال می‌کنند نه به باشور و نه به کوردها خدمت می‌کند، بلکه به طور کامل به دولت ترکیه خدمت می‌کند. آنها دستاوردها و جایگاه مردم باشور را به خطر می‌اندازند. به همین دلیل برخی از گروه‌ها در جریان انتخابات این موضوع را آشکارا بیان کردند. آنها در مقابل سیاست‌های بارزانی‌ها، همدستی با دولت ترکیه و خیانت به کوردها و سیاست اشغالگری دولت ترکیه ایستادند. کسانی که با این سیاست مخالف بودند، امکان وقوع برخی تحولات را فراهم کردند. شاید تغییر چندانی ایجاد نکردند، اما معلوم شد که اکثریت مردم باشور مخالف سیاست بارزانی‌ها و سیاست اشغالگری دولت ترکیه هستند. اکنون باید در باشور حکومتی ایجاد شود، اما بارزانی‌ها نمی‌خواهند فوراً تشکیل شود. همانطور که در ترکیه، آک‌پ چه کرد که در انتخابات ۷ ژوئن شکست خورد و نتوانست به تنهایی دولت تشکیل دهد، جامعه را فریب داد، زمان به دست آورد و سپس به قدرت خود ادامه داد.

ظاهراً بارزانی‌ها هم این را مبنا قرار می‌دهند. زیرا در صورت عدم تشکیل دولت، بارزانی‌ها به قدرت خود ادامه می‌دهند و از آن سود می‌برند. کسانی که می‌خواهند حکومت تشکیل دهند باید شرایط زیر را داشته باشند:

- حکومتی که تشکیل می‌شود باید در مقابل سیاست همدستی با دشمن و خیانت موضع بگیرد.

- باید در مقابل اشغالگری ترکیه بایستد، آن را نپذیرد و از خاک خود بیرون کند.

- خاورمیانه در حال حاضر دچار هرج و مرج بزرگی است. موقعیت‌های سیاسی تغییر خواهند کرد که هم خطر بزرگ و هم فرصت بزرگی برای کوردها ایجاد خواهد کرد. برای این کار باید وحدت ملی ایجاد شود. حکومتی که قرار است تشکیل شود نیز باید مبتنی بر اتحاد کوردها باشد.

بر اساس این ۳ ماده باید حکومت تشکیل شود. اگر حکومت بر اساس این مواد ایجاد شود، هم به باشور و هم به کل مردم کورد خدمت خوبی خواهد کرد. اگر حکومت بر این اساس تشکیل نشود و مانند سابق بماند، همان کاری را می‌کند که دولت قبل برای باشور و کوردها کرد. غیر از این هیچ کاری نمی‌کند. در این شرایط در کوردستان و خاورمیانه، حکومت باشور باید بر روی این ۳ موردی که ذکر کردم تشکیل شود. اگر حکومت بر این اساس تشکیل شود، می‌تواند در خدمت کوردها باشد. این سیاستی است که باشور را از این وضعیت خارج می‌کند.