جمیل بایک: ما باید کارزار آزادی را به نتیجه برسانیم
جمیل بایک، رئیس مشترک شورای اجرایی کجک اظهار داشت که کارزار آزادی برای رهبر آپو در سال ۲۰۲۴ به نتایج قابل توجهی دست یافت و این کارزار باید در سال ۲۰۲۵ به نتیجه برسد.
جمیل بایک، رئیس مشترک شورای اجرایی کجک اظهار داشت که کارزار آزادی برای رهبر آپو در سال ۲۰۲۴ به نتایج قابل توجهی دست یافت و این کارزار باید در سال ۲۰۲۵ به نتیجه برسد.
جمیل بایک، رئیس مشترک شورای اجرایی کنفدرالیسم جوامع کوردستان (کجک) که در مصاحبهای ویژه با خبرگزاری فرات (ANF) در مورد تحولات سال ۲۰۲۴ و اهداف و انتظارات سال ۲۰۲۵ ارزیابیهایی انجام داد؛ درباره کارزار برای آزادی رهبر آپو، اقدامات انجام شده در این چارچوب و سطح اقدام در سال ۲۰۲۵ اظهاراتی را بیان کرد.
جمیل بایک که آنچه را که از این پس باید انجام شود به عنوان تقویت، توسعه و دستیابی به هدف تعیین کرد، گفت: «در سال اول آن، دیده شد که تحولات مهمی در حال انجام است و میتوان به نتایجی دست یافت. یکی از این موارد این است که کمیته وزیران شورای اروپا قانون حق امید را در نظر گرفت و در این مورد تصمیمگیری کرد. باز هم دیدار با رهبر آپو در همین چارچوب است. همه اینها نشان میدهد که کارزار جهانی آزادی به سمت اهداف خود پیش میرود.»
جمیل بایک با اشاره به اینکه نتایج این کارزار تنها با گسترش بیشتر اقدامات حاصل میشود، گفت: «نیاز به کنشها و فعالیتهای قویتر و گستردهتری است. در این زمینه مردم ما و همه دوستان باید مشارکت بیشتری در کنشها صورت دهند. کادرهای پکک و کجک، میهندوستان و هواداران ما باید مردم را بیشتر در محدوده کارزار سازماندهی کنند و برای به دست آوردن دوستان بیشتر تلاش کنند.»
بخش اول مصاحبه با جمیل بایک، رئیس مشترک شورای اجرایی کجک به شرح زیر است:
ما در یک مبارزه بیوقفه برای آزادی رهبر آپو بودهایم
*کارزار آزادی برای رهبر آپو در سال ۲۰۲۴ به سطح مهمی رسید. در طول سال تجمعات تاریخی در کلن برگزار شد. میلیونها نفر از هر قاره جهان در این رویدادها و کنشها گردهم آمدند. نویسندگان برنده جایزه نوبل بیانیهای دادند. کارزار به چه سطحی رسیده است، چه دستاوردهایی داشته است و در سال جدید در چارچوب کارزار چه باید کرد؟
کارزار آزادی جهانی با هدف «آزادی جسمانی برای رهبر آپو و حل مسئله کورد» آغاز شد و اکنون در چارچوب همین هدف ادامه دارد. این کارزار توسط نیروهای چپ، سوسیالیست، دمکرات و آزادیخواه که به عنوان دوستان کوردها توصیف میکنیم و نسبت به مسئله کورد حساس و حامی مردم کورد هستند، برنامهریزی و آغاز شد. جوانان و جنبشهای جوانان نیز به شدت در این کارزار شرکت کردند. اگر نام آنها را بشماریم، اتحادیههای کارگری، شهرداران، بومشناسان، انترناسیونالیستها، روشنفکران، نویسندگان، آکادمیسینها، هنرمندان، فیلسوفان، حقوقدانان، اقشار و شخصیتهای مذهبی و بسیاری از اقشار دیگر و نامهای بسیاری که میتوانیم برشمردیم، در این کارزار شرکت کردند. جنبش ما این کارزار را بسیار معنادار یافت و اعلام کرد که با تمام توان به این کارزار خواهد پیوست. مردم ما هم از آن صیانت کردند و هر جا که بودند قویا در کارزار شرکت کردند. ما به عنوان جنبش و مردم از ابتدای توطئه بینالمللی برای خنثی کردن توطئه، پایان دادن به انزوا و شکنجه نظام امرالی و تضمین آزادی جسمانی رهبر آپو در یک مبارزه بیوقفه بودهایم. در این زمینه، جنبش ما با عناوین مختلف دست به کارزارهایی زده است. عملیاتهای «شما نمیتوانید خورشید ما را تاریک کنید» اولین و رادیکالترین پاسخ به توطئه بینالمللی بود. این عملیاتها کاملاً به ابتکار خود مبارزان آزادی در نتیجه حساسیت و تعهد بالای آنها شکل گرفت. این یک پیشرفت بسیار دشوار و تاریخی بود که خطر را دید و پیشبینی کرد که راهحل تنها با غلبه بر این خطر حاصل میشود. این ظهور تاریخی هم شوک بزرگی ایجاد کرد و هم خط مبارزه را مشخص کرد. مبارزهای که بعدها شکل گرفت همیشه در همین راستا بود. اکنون این مبارزه به عنوان کارزار جهانی آزادی ادامه دارد. همانطور که میتوان فهمید، یک مبارزه دائمی و بدون وقفه وجود دارد. بدون شک کارزار جهانی آزادی یک اوج است. میتوانم بگویم که مبارزه با توطئه بینالمللی با کارزار آزادی جهانی به اوج خود رسیده و به هدف خود بسیار نزدیک شده است.
کارزار آزادی جهانی نشاندهنده یک اوج است
قبل از بحث در مورد آنچه که در دوره یک ساله انجام شده است، به چه سطحی رسیده است و در آینده چه کارهایی باید انجام شود، لازم است ابتدا بر معنا و ماهیت کارزار جهانی آزادی تمرکز کنیم. بله، کارزار آزادی جهانی نشاندهنده یک اوج است. این مبارزهای است که حول محور رسیدن رهبر آپو به سطح جهانی شکل گرفته است. از این نظر، سطحی را نشان میدهد که مبارزه ۲۵ ساله به آن رسیده است. با این حال، کارزار آزادی جهانی عمدتاً در نتیجه تأثیر افکار رهبر آپو بر جهان توسعه یافت. همه کسانی که در این کارزار شرکت کردهاند، به وضوح این واقعیت را بیان میکنند. رهبر آپو پارادایم قدیمی را مورد بررسی علمی قرار داد. او جنبههای ناقص و اشتباه را تشخیص داد. او اینها را با ایجاد یک پارادایم جدید حل کرد. رهبر آپو مانند بسیاری دیگر تنها به انتقاد از گذشته بسنده نکرد. در حین انجام این کار، او (پارادایم) نوین را نیز توسعه داد. بنابراین، او مدرنیتهای را ایجاد کرد که جایگزینی برای مدرنیته سرمایهداری و علیه آن باشد. رهبر آپو این را نظریه مدرنیته دموکراتیک نامید و مدل ذهنیتی و سازمانی آن را توسعه داد. اکنون بهتر میبینیم که نظریه مدرنیته دموکراتیک به عنوان مدعیترین مدل راهحلی که راهحلهایی برای مشکلات عصر ما ارائه میدهد و به بحران و رکود ناشی از مدرنیته سرمایهداری پایان میدهد، در صحنه تاریخ قرار دارد. قبل از رهبر آپو چنین جایگزینی وجود نداشت. انتقاداتی نسبت به مدل قبلی وجود داشت، اما یک مدل جامع، منسجم و تحلیلی ایجاد نشد و یا قابل توسعه نبود. رهبر آپو کسی بود که این کار را کرد. این دقیقاً تفاوت رهبر آپو است. رهبر آپو با این کار نشان داد که به حقیقت جهانی رسیده است. اکنون جهان با نام کارزار آزادی جهانی به رهبر آپو پاسخ میدهد. این نشان میدهد که او افکارش را پذیرفته و از آن صیانت میکند. اگر رهبر آپو به حقیقت جهانی نمیرسید، این سطح از صیانت توسعه نمییافت. بنابراین، ظهور چنین سطحی نتیجه نفوذ فکری رهبر آپو است. این فقط واکنشی به انزوای مطلق نیست. بیشک انزوای مطلقی که بر رهبر آپو تحمیل شده وجدان بشریت را به شدت آزار میدهد. این باعث میشود که همه با وجدان واکنش نشان دهند و دست به اقدام بزنند. مردم ما همیشه به خاطر پایبندی عمیق خود به رهبر آپو ایستادهاند. با این حال، سطح آشکار شده توسط کارزار آزادی جهانی فراتر از این است. علاوه بر وجدان و احساس عدالت، مشارکت ایدئولوژیک نیز وجود دارد. میبینیم که این مشارکت ایدئولوژیک به سرعت در حال گسترش و رشد است. همه کسانی که رهبر آپو را میشناسند و دفاعیات او را میخوانند تحت تأثیر قرار میگیرند. او شروع به سؤال میکند و میبیند که پاسخ جستجوی او اینجاست. این امر در بین زنان و جوانان بیشتر دیده میشود. این رویکرد زنان و جوانان بسیار مهم است. زیرا زنان و جوانان دو قشر اجتماعی هستند که مشکل آزادی را بیشتر تجربه میکنند و جستجوی آزادی آنها عمیقتر است.
زمانی که رهبر آپو منزوی میشود، در واقع ما منزوی میشویم
ذکر چند نکته مهم در خصوص انزوای مطلق ضروری است. رهبر آپو در ملاقات ۲۳ اکتبر ۲۰۲۴ اعلام کرد که انزوای مطلق ادامه دارد. واضح است که انزوای مطلق به دلیل ترس از اندیشههای رهبر آپو اجرا میشود. اما در اینجا اساساً این ما هستیم که منزوی میشویم. کسانی که انزوای مطلق را تحمیل میکنند، هدفشان این نیست که رهبر آپو را از ما محروم کنند، بلکه هدفشان این است که ما را از رهبر آپو محروم کنند. زیرا ما به خوبی میدانیم که آگاهی رهبر آپو از آزادی بسیار عمیق است. نه زندان و نه هیچ چیز دیگری نمیتواند مانع زندگی آزادانه رهبر آپو شود. نظام انزوا و شکنجه امرالی که در آستانه ورود به بیست و هفتمین سال خود است گواه این واقعیت است. بنابراین، زمانی که رهبر آپو منزوی میشود، در واقع ما منزوی میشویم. قطعا باید اینطور درک کنیم. ثانیاً، اگر جهان اکنون از رهبر آپو حمایت میکند و ایدهها و پارادایم رهبر آپو را مبنا قرار میدهد، پس اکنون جهان است که منزوی شده است. کارزار آزادی جهانی را نیز باید از این منظر در نظر گرفت و درک کرد. به عبارت دیگر، توسعه حمایت قوی از رهبر آپو در سراسر جهان با این امر ارتباط تنگاتنگی دارد.
با کنشها و رویدادهایی که در مدت بیش از یک سال رخ داد، نتایج قابل توجهی حاصل شد. اول از همه، کارزار آزادی جهانی موفق شد انزوای مطلق را در دستور کار افکار عمومی جهان قرار دهد. این هدف بسیار مهمی بود و محقق شد. موضع ۶۹ نفر از روشنفکران برنده جایزه نوبل نشان میدهد که به سطح مهمی در ایجاد افکار عمومی رسیده است. این را باید جدی گرفت. زیرا همانطور که از نامش پیداست، یک توطئه بینالمللی علیه رهبر آپو شکل گرفت. هدف از این کار خنثی کردن رهبر آپو بود. میخواستند با خنثی کردن رهبر آپو جنبش و مبارزه ما را خنثی کنند. سیستم انزوا و شکنجه امرالی برای این منظور ایجاد شد. بنابراین توطئه بینالمللی به یک عملیات یکباره ختم نشد. با سیستم امرالی ادامه یافت. ایجاد افکار عمومی و آگاهی در سراسر جهان علیه این پروژه که مبتنی بر منافع سیاسی بینالمللی است و توسط قدرتهای بینالمللی برنامهریزی و حفظ میشود، بسیار مهم است. این قطعا باید به عنوان یک موفقیت قابل توجه تلقی شود. این موفقیت یک موفقیت در برابر نیروهای مدرنیته سرمایهداری است. اگر دقت کنید، دولتها کاملاً خود را به این موضوع متکی کردهاند. آنها نه تنها هیچ حمایتی نداشتند، بلکه برعکس با آن مبارزه کردند. آنها به شدت از توسعه کارزار آزادی جهانی آشفته هستند و سعی میکنند از آن جلوگیری کنند، آن را محدود و خنثی کنند. اما با وجود این، افکار عمومی مهمی در جهان ایجاد شد. قبلاً به آن اشاره کرده بودم. آزادی جسمانی رهبر آپو سختتر از آزادی ماندلا خواهد بود. کار برای رهبر آپو بیشتر از کار برای ماندلا با موانع روبرو خواهد شد. در این زمینه کار بسیار بیشتری نسبت به مطالعات انجام شده برای ماندلا مورد نیاز است. بنابراین مبارزه قویتری لازم است.
کنشها در چارچوب کارزار باید با روشهای غنی ادامه یابد
کارهای مهمی تاکنون در محدوده کارزار آزادی جهانی انجام شده است. کنشها و رویدادهای زیادی در بسیاری از نقاط جهان انجام شد. تقریباً هیچ کشوری وجود ندارد که در آن کنشها و رویدادها برگزار نشود. مردم، زنان، جوانان، روشنفکران، دانشمندان، نیروهای دموکراتیک، آزادیخواه و سوسیالیست پیشگام این کنشها و فعالیتها بودهاند. تظاهرات و تجمعات دستهجمعی نیز مانند تجمع در کلن برگزار شد. مردم ما در کوردستان نیز به پا خاستند و با کنشهای گوناگون در کارزار آزادی جهانی شرکت کردند. مردم ما، به ویژه در روژاوا، تقریباً هر روز در عمل بودهاند. در باکور، مردم ما با وجود همه موانع و حملات فاشیستی، با کنشهایی مانند راهپیماییهای آزادی، مشارکت قوی داشتهاند. همچنین مشارکت چشمگیری از مردم ما در باشور و روژهلات وجود داشت. به مناسبت فرارسیدن سال نو، بار دیگر از دوستان، زنان، جوانان، نیروهای انقلابی دمکراتیک و مردم میهندوست کوردستان تشکر میکنیم. ضمن قدردانی از ۶۹ نفر از روشنفکران، هنرمندان و دانشمندانی که جایزه نوبل را دریافت کردند، یاد میکنم. تنها در یک سال، این کارزار پیشرفت چشمگیری داشته است. وضعیت رهبر آپو و انزوای مطلق تحمیلی بر وی در امرالی مورد توجه جهانیان قرار گرفت. مبارزه مردم کورد مورد شناخت و حمایت بیشتری قرار گرفت. با شرکت در کارزار آزادی جهانی، نیروهای دموکراتیک انقلابی ضد نظام در بسیاری از نقاط جهان گرد هم آمدهاند. این شامل روشنفکران نیز میشود. میتوان گفت که همبستگی دموکراتیک در این زمینه برای اولین بار پس از سی یا چهل سال اخیر محقق شد. این باید به عنوان یک تحول بسیار مهم در نظر گرفته شود. تحول مهم دیگر گسترش پارادایم رهبر آپو است. کارزار آزادی جهانی نیز به گسترش این پارادایم کمک کرد. این دقیقاً توسعه مطلوب بود. در نتیجه، نظریه مدرنیته دموکراتیک که توسط رهبر آپو ایجاد شد، بحث برانگیز شده است. همچنین لازم است بر قرائت دفاعیات تحت عنوان «خوانشهای آزاد» تأکید شود. این یک مطالعه مهم بوده است. من فکر میکنم این باید با روشهای غنی ادامه یابد.
نقش زندانها
بدون شک یکی از عرصههایی که این کارزار را تقویت کرد، زندانها بود. عرصه زندان همیشه پیشگام پایبندی به رهبر آپو و مبارزهای است که بر این اساس شکل گرفته است. برخورد و مقاومت زندانیان سیاسی مردم ما را تحت تأثیر قرار داده و بسیج میکند. در این روند، زندانیان سیاسی به نیرویی تبدیل شدند که با مقاومت خود بیش از همه جامعه را تحت تأثیر قرار داد و بسیج کرد. باز هم گریلاهای آزادی کوردستان یکی از نیروهایی بود که این کارزار را بیشتر توسعه داد. جنبش ما هم اکنون مبارزه خود را بر اساس آزادی جسمانی رهبر آپو و آزادی کوردستان توسعه میدهد.
آنچه از این پس باید انجام شود تقویت، توسعه و رسیدن به هدف کارزار است. در سال اول مشاهده شد که پیشرفتهای قابل توجهی انجام شد و نتایج حاصل شد. یکی از این موارد این است که کمیته وزیران شورای اروپا قانون حق امید را در نظر گرفت و در این مورد تصمیمگیری کرد. باز هم ملاقات با رهبر آپو در همین چارچوب است. همه اینها نشان میدهد که کارزار آزادی جهانی به سمت اهداف خود پیش میرود. پس کاری که باید انجام شود رسیدن به انتهای این مسیر یعنی تکمیل کارزار است. بدون شک با گسترش بیشتر کارزار میتوان به این مهم دست یافت. بنابراین کنشها و فعالیتهای قویتر و گستردهتر مورد نیاز است. در این زمینه مردم ما و همه دوستان نیاز به مشارکت بیشتر در کنشها دارند. کادرهای پکک و کجک، میهندوستان و هواداران ما باید مردم را بیشتر در محدوده کارزار سازماندهی کنند و برای به دست آوردن دوستان بیشتر تلاش کنند.
مبارزه ضد شونیستی اهمیت خود را حفظ میکند
*وقتی گفتههای باغچلی، ممنوعیتهای بعدی و سردرگمیهای صورت گرفته در رسانهها و عرصههای سیاسی در کنار هم گذاشته میشود؛ دولت فاشیست چه برنامهای برای رهبری دارد؟ چگونه باید مقاومت و موضعی را که رهبر آپو در شرایط تحت انزوا ایجاد کرد و پیام رهبری در ملاقات با عمر اوجالان نماینده پارلمانی دم پارتی را درک کرد؟
با نظام امرالی، از ما انتظار میرود که از موضع خود کوتاه بیاییم و از اصول خود دست برداریم. در غیر این صورت، هیچ توقعی از دولت و حکومت مبنی بر اینکه رهبر آپو موضع خود را تغییر دهد وجود ندارد. البته فشار و انزوای تحمیلی بسیار سنگینی بر رهبر آپو وجود دارد که در تاریخ سابقه نداشته است. این بدترین شکنجه است. به این ترتیب ذهنیت استعمارگر و نسلکش از یک سو مانع از رسیدن اندیشههای رهبر آپو به دنیای خارج و قدرت بخشیدن به ما میشود و از سوی دیگر سعی میکند از رهبر آپو انتقام بگیرد. فراتر از احساس انتقامجویی، دولت نمیتواند با چنین روشهایی به هیچ نتیجهای برسد. آنها این را به خوبی میدانند. موضع و پایبندی رهبر آپو به آزادی و اصول آشکار است. اگر این اتفاق نمیافتاد، نه نظام امرالی در کار میبود و نه انزوای تحمیلی. بنابراین باید واقعیت رهبر آپو و امرالی را به خوبی درک کرد. برخی افراد اشتباه قضاوت میکنند و به نتایج اشتباه میرسند. آنها فکر میکنند که رهبر آپو میتواند گامهایی بردارد که به نفع آزادی و مردم نیست. اما این نتیجه عدم درک و عدم شناخت حقیقت رهبر آپو است. رهبر آپو هرگز گامی بر نمیدارد که به نفع مردم کورد، سایر مردم ترکیه و مردم خاورمیانه نباشد. راهپیمایی نیم قرن رهبر آپو به اندازه کافی این واقعیت را ثابت کرده است. هیچ گامی از راهپیمایی طی این نیم قرن نیست که به نفع آزادی و مردم نباشد. روند ۲۶ ساله امرالی نیز اینگونه است. بنابراین، برای روشنفکران، سوسیالیستها، دموکراتها و میهندوستان ترکیه به ویژه مهم است، کسانی که مردد هستند و این واقعیت را به اندازه کافی نمیدانند را آگاه کنند. بدون شک کسانی هستند که بصورت آگاهانه در حال منحرفسازی هستند. اینها محافل شوونیستی هستند و سلطنتطلبتر از سلطنتطلب هستند. آنها با آکپ-مهپ بر سر ناسیونالیسم، نژادپرستی و فاشیسم در رقابت هستند. حرفی برای گفتن به این محافل وجود ندارد. فقط میتوان با آنها مبارزه کرد. شوونیسم هنوز در ترکیه بسیار قوی است. بنابراین مبارزه ضد شوونیستی اهمیت خود را حفظ میکند.
هیچ قصدی برای راهحل وجود ندارد، یک عملیات سیاسی وجود دارد
رهبر آپو در دیدار با عمر اوجالان، نماینده پارلمانی دم پارتی، به وضوح وضعیت فعلی و رویکرد خود را آشکار کرد. باید به خوبی درک کرد که رهبر آپو در زمانی که ملاقات برگزار میشد گفت؛ انزوای تحمیلی ادامه دارد. اگر رهبر آپو با وجود این دیدار و با وجود همه پیامهای بسیاری از مقامات کشوری از جمله دولت باغچلی اینها را میگوید، به این معنی است که قصد راهحلی وجود ندارد، بلکه اینها عملیات سیاسی دولت است. در واقع، اظهارات و رویکردهای دولت باغچلی و سایر مقامات دولتی به شدت گمراهکننده است. این تصور ایجاد میشود که گویی کار مثبتی انجام خواهد شد، اما واقعیت دقیقا برعکس است. میگویند مسئله کورد وجود ندارد، پکک دشمن است. این رویکرد نشان میدهد که سیاست صد ساله انکار و نابودی ادامه دارد. بنابراین، روندی با محوریت جنگ ویژه در حال انجام است. این معنای سخنان رهبر آپو است که انزوای تحمیلی ادامه دارد. با این کار رهبر آپو بر جنگ ویژه تاکید کرد. گمراهکنندگی شدید در رسانهها و همچنین در سیاست وجود دارد. در ترکیه، رسانهها همیشه به گونهای عمل کردهاند که جامعه را به پذیرش استراتژیهای سیاسی که دولت بر اساس کانسپت نسلکشی توسعه میدهد، سوق میدهد. انتشار مطبوعات و رسانهها فراتر از این مجاز نیست. بنابراین میتوان با نگاهی به رسانههای دولتی به رویکرد دولت و حکومت پی برد.
بدون شک دولت ترکیه هر قصدی هم که دارد، باید نزد رهبر آپو میرفت و مخاطب بودن وی را میپذیرفت. این واقعیت نیز وجود دارد. البته این به تحولات خارج نیز مربوط میشود. تحولات خاورمیانه دولت ترکیه را به شدت نگران میکند. خاورمیانه در حال بازطراحی است. در حالی که خاورمیانه در حال بازطراحی است، از ساختار آن که متشکل از سیستم دولت-ملت است گذار صورت میگیرد. این امر دولت ترکیه را که دارای بیشترین ساختار ملت-دولتی در خاورمیانه است، نگران میکند. زیرا دولت ترکیه میبیند که این روند بر خودش تأثیر میگذارد و نمیتواند ساختار ملت-دولتی مونیستی خود را حفظ کند. چون این را میبیند با تمام وجود مخالفت میکند و سعی میکند جلوی آن را بگیرد. با این حال، دلیل اصلی که دولت آکپ-مهپ را مجبور میکند به سراغ رهبر آپو برود و مخاطب بودن او را بپذیرد، وجود مبارزات آزادی کوردستان است. در حالی که خاورمیانه در حال طراحی مجدد و غلبه بر ساختار دولت-ملت است، وجود جنبش ما و مبارزه رو به رشد به پیشاهنگی جنبش ما دلیل اصلی نگرانی دولت استعمارگر و نسلکش ترکیه است. اگر جنبش ما و مبارزاتی که تحت پیشاهنگی جنبش ما شکل گرفت، نمیبود، حکومت ترکیه و دولت آکپ-مهپ اینقدر نگران تحولات خاورمیانه نمیبود، گامی محکم برمیداشت. در واقع، دولت آکپ-مهپ با تمام توان خود برای از بین بردن جنبش ما و تکمیل نسلکشی کوردها تلاش کرد. هدف آن انحلال جنبش ما و از بین بردن مانع بر سر راه نسلکشی کوردها، حداکثر قبل از قرن دوم جمهوری بود. اما دولت آکپ-مهپ نتوانست این را محقق کند و نتوانست جنبش ما را منحل کند. این امر منجر به ناامیدی بزرگ در دولت آکپ-مهپ شد. میتوان گفت که مبارزات به پیشاهنگی جنبش ما در سال ۲۰۲۴ باعث ناامیدی شدید دولت آکپ-مهپ شده است. مقاومت گریلاها را نمیتوان شکست، مردم کورد را نمیتوان تحت سلطه خود درآورد و در نتیجه کانسپت انحلال بینتیجه ماند.
با این حال، دولت ترکیه و دولت آکپ-مهپ از ذهنیت و سیاستهای نسلکشی خود دست برنداشتهاند. از اواخر سال ۲۰۲۳ و در سال ۲۰۲۴، در نتیجه مبارزات سیاسی و نظامی جنبش ما و مردم ما، ضربههای بزرگی خورده است و کانسپت انحلال و نسلکشی آن بینتیجه مانده است، اما در ذهنیت و سیاستهایش همچنان بر آن اصرار دارد. امروز، مانند گذشته، تماماً برای انحلال جنبش ما و نسلکشی مردم ما تلاش میکند. در واقع با وضعیت جدیدی که در سوریه به وجود آمده، روی آوردن او به روژاوا با تبهکاران SNA و برنامههای اشغالگری و نسلکشی خود به روژاوا که از پنهان کردن آن ابایی ندارد، حقیقت را به وضوح آشکار میکند.
سیستم امرالی توسط سیپیتی و موسسات اروپایی مدیریت میشود
*در طول سال، سیپیتی و کمیسیون اروپا، نهاد اجرایی اتحادیه اروپا، در مورد انزوای تحمیل شده بر رهبر آپو اظهاراتی ارائه کردند. باز هم در گزارشها بر حق امید تاکید شد. این اظهارات و نگرش نهادهای بینالمللی مربوطه را چگونه ارزیابی میکنید؟ کدام عملکرد این مؤسسات در خدمت سیستم شکنجهی امرالی است؟
رهبر آپو با توطئه بینالمللی دستگیر و به دولت ترکیه تحویل داده شد. قرار گرفتن رهبر آپو در معرض یک توطئه بینالمللی نتیجه یک طرح بینالمللی بود که قرار بود علیه رهبر آپو، جنبش ما و مردم ما تدوین شود. این طرح در کلیترین مفهوم به معنای در نظر گرفتن خواستههای دولت ترکیه در طراحی مجدد خاورمیانه و در نتیجه عدم گنجاندن کوردها در طراحی جدید خاورمیانه است. در حالی که این درخواست و تحمیل دولت ترکیه بود، قدرتهای مدرنیته سرمایهداری، بهویژه ایالات متحده آمریکا، اسرائیل و انگلیس، خط دموکراتیک-آزادی پکک را برای خود خطرناک میدانستند. همزمانی این دو تفاهم منجر به تدوین چنین طرحی علیه رهبر آپو، جنبش ما و مردم ما شد. سیستم امرالی کاملاً در محدوده این طرح ایجاد شد. بنابراین نظام امرالی محلی است که توسط قدرتهای بینالمللی اداره میشود. میتوان آن را یک مکان خاص نیز نامید. رهبر آپو، امرالی را با گوانتانامو مقایسه کرد. همانطور که مشخص است، هیچ قانون ملی یا بینالمللی در گوانتانامو اعمال نمیشود. یک مکان کاملا سیاسی است. امرالی دقیقاً اینگونه است. هیچ قانون ملی یا بینالمللی اعمال نمیشود. در واقع توطئه بینالمللی با بیتوجهی کامل به قانون صورت گرفت. بنابراین همه نهادهای مرتبط با نظام امرالی نه برای تنظیم قانون، بلکه برای سرپوش گذاشتن و حفظ وضعیت بیقانونی وجود دارند. در میان این نهادها سیپیتی و دیگر نهادهای اروپایی هستند. رهبر آپو اظهار داشت که هیئت سیپیتی در اولین باری که او را به امرالی بردند از او استقبال کردند. این واضحترین مدرکی است که نشان میدهد سیستم امرالی توسط سیپیتی و نهادهای اروپایی مدیریت میشود. این واقعیت که هیچ نهاد رسمی به انزوای مطلق اعمال شده بر رهبر آپو طی پنج سال واکنش نشان نداده است، تنها در این مورد قابل توضیح است.
همانطور که در اجرای توطئه بینالمللی، قوانین و مقررات اروپایی در مورد اقدامات در امرالی نقض شد، نیروهای دخیل در توطئه بینالمللی به وضوح قوانین و مقررات خود را زیر پا گذاشتهاند. همین وضعیت توسط سیپیتی، دادگاه حقوق بشر اروپا، شورای اروپا و کمیته وزیران در مورد اقدامات در امرالی ادامه یافت. اگرچه در امرالی قانون به طور کامل نادیده گرفته شد، شکنجه علنی در جریان انزوای مطلق انجام شد و جنایات علیه بشریت صورت گرفت، اما هیچ یک از این نهادها علیرغم مسئولیت خود در برابر این اقدامات موضعی اتخاذ نکردهاند. به بیان ساده، سیپیتی حتی نتایج بازدیدهای خود از امرالی را اعلام نکرده است. واضح است که این رویکردی است که دولت ترکیه را به دردسر نیاندازد. با این حال سیپیتی قبلاً اعلام کرده بود که در امرالی انزوا وجود دارد، انزوا شکنجه است و قابل قبول نیست و جزیره امرالی برای زندان مناسب نیست. اما همین سیپیتی پای این تصمیمات ایستادگی نکرد و با نگرش خود سعی در مشروعیت بخشیدن به اعمال در امرالی داشت. رویکردهای مشابه برای سایر نهادهای اروپایی نیز اعمال میشود. دادگاه حقوق بشر اروپا حکم داد که محاکمه عادلانهای برای رهبر آپو صورت نگرفته است، اما دولت ترکیه با حفظ وضعیت موجود موضعی در برابر این موضوع اتخاذ نکرد. بار دیگر در سال ۲۰۱۴ اعلام کرد که باید به رهبر آپو حق امید داد اما با وجود گذشت ده سال کاری نکرد. شورای اروپا که قرار بود علیه همه این اتفاقات اقدام کند و در مورد دولت ترکیه تصمیم بگیرد، هیچ اقدامی نکرد و موضعی اتخاذ نکرد که دولت ترکیه را مجبور کند. دولت ترکیه از همه اینها شجاعت گرفت. او با شهامتی که از این کار به دست آورد، تمام اعمال از جمله انزوای مطلق را در امرالی توسعه داد.
مهلت دادن به ترکیه غیرقابل قبول است
تصمیم کمیته وزیران در مورد حق امید مهم بود. واضح است که این تصمیم کمیته وزیران نتیجه تاثیر و فشار ایجاد شده توسط کارزار آزادی جهانی بوده است. وگرنه این تصمیمی بود که باید خیلی وقت پیش گرفته میشد. از سوی دیگر، همانطور که در بیانیه خود به افکار عمومی اعلام کردیم، این تصمیمی است که بسیار دیر گرفته شده و مهلت دادن به دولت ترکیه است و وضعیت قابل قبولی نیست. با وجود تصمیم دادگاه حقوق بشر اروپا، دولت ترکیه ۱۰ سال است که هیچ اقدامی بر این اساس انجام نداده است. چه رسد به اینکه قدمی بردارد، او یک سیستم مرگ کامل را در امرالی ایجاد کرده است. در حالی که وضعیت بسیار روشن است، اعطای فرصت مجدد به ترکیه توسط کمیته وزیران کاملا غیرقابل قبول است. اگر قرار باشد حتی ذرهای قانون اجرا شود، باید از دولت ترکیه خواسته شود که به جنایت علیه بشریت، بیقانونی، انزوای مطلق تحمیلی و شکنجه در امرالی پایان دهد و آزادی جسمانی رهبر آپو را هر چه زودتر بازگرداند و این باید تضمین شود.