کاراسو: آکپ-مهپ دولت بدیهاست- تکمیل شد-
مصطفی کاراسو، عضو شورای اجرایی کجک با بیان اینکه با دولت آکپ-مهپ کار خوبی نمیتوان کرد، گفت: «این دولت بدیها است. این بدیها تنها با سرنگونی این حکومت میتوان نجات یافت.»
مصطفی کاراسو، عضو شورای اجرایی کجک با بیان اینکه با دولت آکپ-مهپ کار خوبی نمیتوان کرد، گفت: «این دولت بدیها است. این بدیها تنها با سرنگونی این حکومت میتوان نجات یافت.»
مصطفی کاراسو، عضو شورای اجرایی کجک گفت که آکپ با عوامفریبی مخالفت با قانون اساسی کودتا و ایجاد یک قانون اساسی غیرنظامی، قصد دارد قانون اساسی فاشیستیتر از گذشته و نسلکشی کوردها را هدف قرار دهد. او گفت: «برنامه جدید قانون اساسی، دستور کار جنگ ویژه علیه جامعه است.» کاراسو با اشاره به اینکه اکنون آکپ از نظر سیاسی گروگان مهپ است، تأکید کرد که این اتحاد ۸ ساله، آکپ را کاملاً با مهپ همسو کرده است.
مصطفی کاراسو عضو شورای اجرایی کجک به سوالات خبرگزاری فرات (ANF) پاسخ داد.
*انزوای تحمیلی علیه رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان همچنان ادامه دارد. همچنین در مطبوعات گزارش شد که در تاریخ ۳ می ممنوعیت ملاقات ۶ ماهه صادر شده است. واکنشها به این انزوا روز به روز بیشتر میشود و مبارزهای چند وجهی در جریان است. مرحله فعلی را چگونه ارزیابی میکنید؟
سیاست دولت ترکیه و حکومت کنونی آکپ این است که مبارزات آزادیخواهانه خلق کورد را در هر بعد از بین ببرد و علیه کوردها نسلکشی کند. تمام سیاستهای دنبال شده نیز به خطمشی اساسی بستگی دارد. این واقعیت به ویژه هنگام ارزیابی سیاستهای حکومتها در ترکیه باید دانست. سیاست انجام شده در امرالی نیز حوزه اصلی سیاست نسلکشی کوردها است. اولین قیام رهبر آپو و توسعه مبارزات آزادی نیز قیام علیه سیاست نسلکشی بود. رهبر آپو مبارزه را با بیان اینکه کوردستان مستعمره است آغاز کرد. وی تاکید کرد که هدف اصلی این سیاست تبدیل کوردستان به منطقه گسترش ملیشدن ترکیه است. یک سازمان، یک جنبش سیاسی و یک واقعیت مردمی ایجاد کرده است که نیم قرن است علیه سیاست نسلکشی کوردها توسط دولت ترکیه مبارزه میکند.
کسانی که سیاستهای نسلکشی را اجرا میکنند، در درجه اول هدفشان این است که از تبدیل شدن مردمی که در معرض نسلکشی قرار گرفتهاند، به یک جامعه سازمانیافته و اراده سیاسی جلوگیری کنند. به همین دلیل، او میخواهد سازمان و رهبر آن را که علیه نسلکشی مبارزه میکند، منحل کند. رهبر آپو از همان ابتدا مورد هدف قرار گرفت، زیرا هم این سازمان را تأسیس کرد و هم خط ایدئولوژیک و سیاسی آن را تعیین کرد. زمانی که دولت ترکیه در مبارزه با پکک و رهبری آن شکست خورد، رهبر آپو توسط یک توطئه بینالمللی با بازاریابی ترکیه و به کارگیری همه متحدانش به اسارت درآمد. همانطور که هدف توطئه علیه رهبر آپو، انحلال جنبش آزادی و مبارزه با نسلکشی بود، هدف از سیاست انزوای شدیدی که امروز در امرالی اجرا میشود نیز همان است.
رویکردهای اشتباهی وجود دارد
سیاست نسلکشی در درجه اول بر رهبر آپو اجرا میشود. همه سیاستها و شیوههای نسلکشی دیگر نیز از اینجا سرچشمه میگیرد. اگر ببینیم سیاست اجرا شده در امرالی چیست، متوجه میشویم که چه سیاستی در مورد کوردها اجرا شده و خواهد شد. این سیاست در امرالی اجرا خواهد شد، اما سیاست متفاوتی بر فضای سیاسی دموکراتیک کورد، نیروهای سازمانیافته خلق کورد و مردم اعمال خواهد شد! چنین برداشتهای نادرستی به معنای عدم درک واقعیت استعمار نسلکشی و سیاستهای آن در مورد مردم کورد است. از سوی دیگر، مقایسه سیاست اعمال شده در مورد کوردها با سیاست اعمال شده در مورد اقوام و ملل مختلف در سایر نقاط جهان، به ارزیابیهای نادرستی منجر میشود. این منجر به اتخاذ رویکرد سیاسی غلط میشود. در واقع، چنین رویکردهای غلطی در حوزه سیاسی کوردها و دوستان آن دیده میشود.
باید آن را به مرکز مبارزه برد
مبارزه برای مقابله با انزوای تحمیل شده بر رهبر آپو و آزادی مستقیم او به معنای مبارزه مردم کورد برای آزادی است. در واقع اگر مبارزه رهبر آپو برای سلامتی، امنیت و آزادی در کانون مبارزه آزادی قرار نگیرد که باید به طور کامل انجام شود، این مبارزه به درستی انجام نخواهد شد. اگر یک مردم و سازمان و جنبش سیاسی از رهبران خود در اسارت صیانت نکند، نمیتواند از خود صیانت کند. چنین مبارزهای آزادی نمیآورد.
امروز مردم ما، دوستانشان و نیروهای دموکراسی متوجه این واقعیت هستند. با توجه به این واقعیت، مبارزه برای آزادی رهبری در سالهای اخیر در هر زمینهای توسعه یافته و در حال توسعه است. رهبر آپو فقط برای مردم کورد نیست. از آنجایی که ترکیه به عنوان یک رهبری و ارزش ایدئولوژیک و سیاسی مهم برای مردم خاورمیانه و تمامی جوامع تحت ستم و استثمار شده جهان به ویژه زنان تلقی میشود، کمپین آزادی رهبر آپو در سراسر جهان در حال توسعه و قدرت گرفتن است.
از قدرت ایدئولوژیک و استعداد سیاسیاش میترسند
دلیل اصلی چنین انزوای شدید علیه رهبر آپو، ترس از قدرت ایدئولوژیک و استعداد سیاسی اوست. این به تنهایی نشان میدهد که آزادی رهبر آپو چقدر برای مردم و زنان اهمیت دارد. بنابراین انزوای تحمیل شده بر مردم خاورمیانه و تمام بشریت به ویژه مردم و زنان کورد اعمال میشود.
دشمن کوردها دشمن دموکراسی است
دلیل اینکه دولت آکپ-مهپ تا این حد ظالم و ضد دموکراتیک است، بیقانونی و فشاری است که بر امرالی اعمال میشود. رویکرد جلوگیری از تحققیابی اندیشههای رهبر آپو و آزادیخواهی برای او در کل سرکوبگری را به همراه دارد. در واقع دشمنی آنها با دموکراسی و اقدام خشونتآمیز آنها در برابر کوچکترین مبارزه دموکراتیک به این دلیل است که فکر میکنند کوردها و نیروهای دموکراتیک از دموکراسیسازی سود خواهند برد. به طور خلاصه، دشمنی با کوردها به دشمنی با دموکراسی تبدیل میشود.
اکنون که این واقعیت به چشم میخورد، مردم ما و نیروهای دموکراسی بیشتر از رهبر آپو صیانت میکنند و با روشهای متعدد مبارزه را گسترش میدهند.
باید اقتضای خودانتقادی بجا آورده شود
بدون شک مبارزه برای آزادی رهبر آپو در حال توسعه است. کمپینی که دوستان در سراسر جهان در ۱۰ اکتبر و ۱۰ دسامبر روز کتابخوانی رهبر آپو راهاندازی کردند، کارزار مهمی بود. این مبارزه باید بیشتر توسعه یابد تا به نتیجه برسد. مردم ما میگویند اینکه هنوز رهبر آپو در اسارت است، موضوع خودانتقادی ماست. پس با برآورده ساختن اقتضای این خودانتقادی، مردم کورد در چهار بخش کوردستان و خارج از آن باید فعالتر در این مبارزه شرکت کنند. اگر مردم کورد و نیروهای دموکراتیک خاورمیانه، به ویژه نیروهای دموکراتیک ترکیه، این مبارزه را بیش از پیش تشدید کنند، باعث توسعه بیشتر مبارزه برای آزادی رهبر آپو در جهان خواهد شد.
مبارزه برای ادعا و آزادی رهبر آپو در طول چندین دهه نتایج قابل توجهی به دست آورده است. این مبارزه ۲۶ سال است که به پیشاهنگی کسانی که در سالهای ۱۹۹۸ و ۱۹۹۹ به دور رهبر آپو سنگر بستند و گفتند کسی نمیتواند خورشید ما را تاریک کند و کسانی که در این مبارزه به شهادت رسیدند ادامه دارد. در نتیجه این مبارزه، آزادی رهبر آپو و در نتیجه آزادی خلق کورد نزدیکتر شده است. اگرچه استعمار نسلکشی به شدت به انکار و نسلکشی خود ادامه میدهد، اما پایههای آن با مبارزه مردم کورد و نیروهای دموکراتیک به لرزه است.
کنشهایی که تکرار میشوند نمیتوانند نتیجه بگیرند
وقتی مبارزه برای آزادی رهبر آپو به اوج برسد، آزادی رهبر آپو و آزادی مردم کورد محقق خواهد شد. آزادی رهبر آپو همچنین به معنای فروپاشی سیاست استعماری نسلکشی و زمینهسازی برای دمکراتیک شدن ترکیه خواهد بود. در این راستا، سطح کنونی مبارزه باید در هر زمینه افزایش یابد. مهم این است که کنشهای آزادیخواهانه برای رهبری به کنشهایی تبدیل شود که دهها هزار نفر در آن شرکت کنند. قیام وان نشان داد که با مشارکت تودهای بزرگ در این کنش چه نتایجی حاصل میشود. هنگامی که سازمان و کنشها توسعه مییابد، همیشه باید بر تقویت بیشتر سطح موجود تمرکز کرد. یافتن اشکال جدید سازماندهی و عمل ضروری است. تکرار کنشها نتیجه نمیدهد. همچنین زمانی که به کنشهای قبلی متوسل میشود، باید به طور موثرتر انجام شود. در غیر این صورت روتین شده و رکود ایجاد میشود. در این راستا افزایش کیفیت و تاثیرگذاری کنشها روز به روز حائز اهمیت است. محیط اجتماعی و سیاسی در ترکیه، خاورمیانه و جهان زمینه توسعه این مبارزه را تقویت کرده است.
فراخوانها به دولت ترکیه، سیپیتی و شورای اروپا نمیتواند به نتیجه برسد. بدون شک از آنها خواسته میشود که افشا شوند و به مسئولیت خود عمل کنند. فقط مبارزه باعث میشود این نیروها گامی بردارند! در باکور کوردستان پتانسیل قابل توجهی از جوانان برای پیوستن به مبارزه وجود دارد. سازماندهی با روشهای خلاقانه و تحریک عمل نقش مهمی در توسعه مبارزه خواهد داشت.
*همچنین مقاومت قابل توجهی در زندانها در برابر انزوا در امرالی وجود دارد. خانوادههای زندانیان از مقاومت زندان حمایت میکنند. اهمیت مقاومت در زندانها برای مردم کورد و دوستانشان چیست؟
زندانها همیشه نقش مهمی در توسعه مبارزات مردم کورد برای آزادی داشتهاند. با گفتن «شما نمیتوانید خورشید ما را تاریک کنید» در برابر توطئه، پیشقدم شدند و معیارهای صیانت کردن از رهبری را به عنوان سنگری از آتش تعیین کردند. صیانت کردن زندانیان از رهبر باید الگوی همه باشد. زندانها تاکنون از رهبر صیانت کردهاند. اما آخرین نگرشها و شیوههای عمل آنها درستترین نگرش را در صیانت از رهبری را بیان میکند. این موضع و خط صحیحی است. گفتن «ما آنگونه زندگی میکنیم که رهبریمان زندگی میکند» فقط یک نوع عمل نیست، بلکه یک موضعگیری ایدئولوژیک - سیاسی است. اشتباهات و تمایلات نادرست همیشه در زندانها به دلیل قطع ارتباط با مبارزه بیرونی به وجود میآیند. زمانیکه تصورات و تمایلات غلط در جریان مبارزه علیه فاشیسم ۱۲ سپتامبر در دهه ۱۹۸۰ پدیدار شد، رهبر آپو کنفرانس مختص به زندان را ترتیب داد. بعدها برپایی همایشها در زندانها و اصلاح گرایشهای نادرست و غلط به یک سنت تبدیل شد. در واقع، شکل عملی که امروزه در زندانها ارائه میشود، عملکرد اصلاحی نیز دارد، مانند کنفرانسهای زندان.
مقاومت چیزهای زیادی به زندانیان خواهد داد
ملاقات در زندانها و مکالمات تلفنی در واقع به نوعی به ابزار و روشهای جنگ ویژه تبدیل شده است. آنها تماس تلفنی را به عنوان یک حق مجاز نمیدانند. از این حیث، عمل آنها برای زیستن آنگونه که رهبر آپو زندگی میکند، به نوعی اتخاذ موضع و نگرش علیه جنگ ویژهای است که در زندانها به راه افتاده است. روحیه زندانها روحیه ۱۴ ژوئیه است. آنها جانشینان چنین سنت مقاومتی هستند. این سنت سنت وفاداری به رهبر آپو و جنبش آزادی است. این رسم است که شایسته شهدا و مردم باشیم. زیستن بمانند رهبر آپو هم مستلزم تفکر بمانند رهبر آپو است و هم صیانت از فلسفه آزادی است. از این نظر، این مقاومت زندان برای زندانیان چیزهای زیادی به همراه خواهد داشت. بهتر فهمیده میشود که رهبر آپو همیشه شخصیت سازمان و عمل بوده است. کسانی که مواضع رهبر آپو را درک میکنند، قهرمانان و مبارزان بزرگ آزادی میشوند.
خانوادههای زندانیان و مادران ستونهای انقلاب ما هستند
خانوادههای زندانیان نیز سنت مبارزه دارند. خانوادههای زندانیان با وجود انواع توهینها و فشارها در دهه ۸۰ از صیانت از فرزندان خود دست برنداشتند. آنها (دولت) از هر راه و روشی برای جلوگیری از صیانت خانوادهها از زندانیان انقلابی تلاش کردند. خانوادهها مورد شکنجه، بازداشت و توهین قرار گرفتند، اما اینها فقط خشم آنها را افزایش داد. خانوادههای زندانیان در دروازههای زندانها هوشیار و سیاسی شدند. همانطور که مقاومتکنندگان زندان ادامهی مقاومت ۱۴ ژوئیه هستند، خانوادههای زندانیان امروز نیز جانشینان و پیروان خانوادههایی هستند که در دهههای ۸۰ و ۹۰ در مقابل زندانها مبارزه کردند. ما هنوز در مقابل چشمان خود میبینیم که چگونه خانوادههای زندانیان و مادران ما در طول مقاومت زندان ۲۰۱۸-۲۰۱۹ مورد توهین، ضرب و شتم با باتوم و کشیدن روی زمین قرار گرفتند. در حالی که اینها خشم رفقای ما در زندان و ما را برانگیخت، خانوادههای زندانیان را نیز قادر ساختند که مصممتر به مبارزه ادامه دهند. خانوادههای زندانیان و مادران صلح ارزشهای اخلاقی مبارزه ما هستند. آنها ستونهای انقلاب ما هستند! امروز مادران ما از خانوادههای اسرا، مادران صلح، مادران شهید و گریلا گرفته تا همه مادران کورد، ارزشهای اخلاقی این مبارزه هستند. موضع گیری مادران ما اکسیر شکستناپذیری مبارزه ماست. کسانی که مادرانمان بر آنها لعنت میکنند، هرگز رستگار نخواهند شد. از این نظر استعمار نسلکشی اصلاح نخواهد شد!
مادران شنبه نیز بخش مهمی از این مبارزه هستند. همه مردم میدانند که چه نوع فشاری بر آنها وارد میشود. ما با احترام به آنها درود میفرستیم و معتقدیم کنش آنها در هزارمین هفته اعتراضشان نقطه عطف مهمی در آگاهی از سرنوشت فرزندانشان خواهد بود.
این درست نیست که زندانیان را فقط به خانوادههایشان بسپاریم
این درست نیست که مسئولیت مقاومت زندان و در نتیجه مبارزه برای آزادی رهبر آپو را فقط به عهده خانوادههای زندانیان واگذار کنیم. رهبر آپو امروز پیشگام مقاومت زندان است. امروز مقاومت زندان به مقاومت آزادی رهبر آپو تبدیل شده است. در این راستا همه مردم و نیروهای دموکراتیک ما به ویژه جوانان و زنان باید در این مقاومت شرکت کنند.
امروز دهها هزار مبارز آزادی و دموکراسی به دلیل شرکت در مبارزات آزادیخواهانه خلق کورد به زندان افتادهاند. کوردها تاکنون رکورد جهانی زندانی شدن به دلایل سیاسی را شکستهاند. با توجه به جمعیت آن، هیچ مردمی در جهان به اندازه کوردها در زندان نیست. باز هم رکورد تعداد زنانی که به دلایل سیاسی در زندانها نگهداری میشوند متعلق به کوردها است. در واقع همه کوردها به شکل زندانی در زندان به زندان انداخته شدند.
همه کوردها باید افتخار کنند
زندانیان در زندان نشاندهنده افتخار کوردها در بالاترین سطح هستند. همه کوردها باید به این افتخار کنند. چه فرزندان و بستگان آنها در زندان باشند و چه نباشند، همه مردم کورد باید از مقاومتکنندگان زندان حمایت کنند. آنها دههها را برای آزادی مردم کورد در زندان سپری میکنند. اما با وجود ۳۰، ۳۵ سال زندان، از مردم و مبارزات آنها برای آزادی صیانت میکنند. به همین دلیل حتی کسانی که مدت محکومیتشان تمام شده است از زندان آزاد نمیشوند. البته ما به این افراد افتخار خواهیم کرد. از طرفی مقاومتهای زندان و کسانی که بیرون آمدند انسانهای آگاه ما هستند. در این راستا، افرادی که در زندان هستند و مقاومت میکنند باید مورد حمایت و احترام قرار گیرند و در کنار مقاومت آنها جای گرفت. اگر که آنها در شرایط سخت مقاومت میکنند، مردم کورد نیز باید از مقاومت آنها صیانت کنند و به مبارزات آزادی رهبر آپو نیرو بیفزایند.
*حملات اشغالگرانه دولت فاشیست ترکیه به مناطق حفاظتی مدیا، که در آن گریلاها مقاومت تاریخی انجام دادند، همچنان در حال افزایش است. از سوی دیگر پدک همه نوع حمایت را برای کاهش انسدادهای دولت فاشیست ترکیه ارائه میکند. از این نظر، چگونه باید از مقاومت گریلا صیانت کرده و چه نگرش نسبت به دولت فاشیست ترکیه و به ویژه پدک داشت؟
دولت ترکیه چندین دهه است که به مناطق حفاظتی مدیا حمله میکند. در سه سال گذشته این حملات را افزایش داده و ادامه داده است. این حملات کاملاً یک عملیات اشغالگری است. دولت ترکیه از مکانهایی که وارد شده است خارج نخواهد شد. وقتی فرصت پیدا کرد تمام باشور کوردستان را اشغال خواهد کرد. علاقه شدید او به کرکوک و تشکیلاتش در آنجا را باید به عنوان تدارکاتی برای این عملیات اشغالی تلقی کرد. پایگاهی در بَشیقه ایجاد کرده است و اگرچه عراق میگوید این پایگاه باید ترک شود، اما این کار را نمیکند. آنها در واقع در هر فرصتی تأکید میکنند که استانهای موصل و کرکوک در چارچوب میثاق ملی و متعلق به آنها هستند. در زمان اعلام میثاق ملی، هیچ سیاستی برای انکار کوردها، با هدف همسانسازی یا نسلکشی وجود نداشت. صحبت از خودمدیریتی کوردها در کوردستان بود. امروز میخواهند کوردها را در معرض نسلکشی کامل فیزیکی و فرهنگی قرار دهند و کوردستان را به منطقه گسترش ملی شدن ترکیه تبدیل کنند. واقعیتی وجود دارد که دولت ترکیه با کوردها دشمنی دارد و قصد دارد علیه کوردها نسلکشی کند. دولت آکپ-مهپ روشنترین اداره این هدف است. پدک با چنین دولت ضدکورد و نسلکش همکاری میکند. در حال حاضر شریک نسلکشی کوردها است.
او در تلاش است تا پدک را به جنگ فعال بکشاند
در حال حاضر، حملات ادامه دارد و بیشتر گسترش مییابد. مقاومت تاریخی در برابر این امر به ویژه از پاییز ۲۰۲۳ وجود داشته است. ضربات سنگینی به ارتش ترکیه وارد شده است. دولت ترکیه دائماً سربازان خود را که قادر به جنگیدن نیستند خارج میکند. آن را با نیروهای جدید جایگزین میکند. از آنجایی که او نتوانست چنین نتیجهای بگیرد، سعی میکند پدک را فعالتر در جنگ شرکت دهد. در واقع، پدک در مناطق نزدیک به نیروهای ترکیه، پاسگاههایی ایجاد میکند که از این نیروها محافظت و تدارکات آنها را تامین میکند. او محاصره اطراف گریلاها را تحت لوای نیروهای هنگ مرزی عراق (حرص حدود) که اکثر آنها توسط پدک شناسایی شدهاند، افزایش میدهد. هدف اصلی از سفرهای ماههای اخیر به بغداد و هولیر، نابود کردن گریلاها بوده است. دولت ترکیه میخواهد از «پروژه مسیر توسعه» به عنوان ابزاری برای گنجاندن عراق در این هدف استفاده کند.
آنها میخواهند ینک را نیز شریک کنند
آنها میخواهند اتحادیه میهنی کوردستان (ینک) را نیز در حملات خود بگنجانند تا گریلاها و مبارزات آزادی را به طور کلی از بین ببرند. به خصوص دولت ترکیه و پدک روی این موضوع با هم کار میکنند. همانطور که پدک به حملات دولت ترکیه در مناطق حفاظتی مدیا، روژاوا، شنگال و مخمور مشروعیت میبخشد، اکنون در تلاش است تا حملات دولت ترکیه در منطقه ینک را مشروعیت بخشد. در واقع پدک اصرار دارد که دولت ترکیه فشار را بر ینک افزایش دهد. او میگوید اگر ینک با پکک مخالفت کند، من فعالتر با پکک میجنگم. او میگوید از آنجایی که ینک شرکت نمیکند، من نمیتوانم از تمام قدرت خود در جنگ و حملات علیه پکک استفاده کنم. خیانت خودش کافی نیست. او میخواهد ینک را در سیاست خیانت خود قرار دهد. بدین ترتیب خیانت او پوشیده میشود و دیده نمیشود. در واقع او جنگ علیه پکک را جنگ تمام احزاب و نیروهای سیاسی باشور نشان خواهد داد.
مبارزه با نگرش پدک ناکافی است
اگرچه پدک در این سطح از خیانت قرار دارد، اما باید گفت که نگرش و مبارزه با این موضع پدک ناکافی است. زیرا این موضوع از نزدیک به مبارزات مردم کورد برای آزادی مربوط میشود. موضعگیری در برابر خیانت پدک برای انجام مبارزه برای آزادی و دموکراسی در چهار بخش کوردستان در خط راست بسیار مهم است. از سوی دیگر، باید در برابر پدک موضع گرفت تا از گریلا که بزرگترین و فداکارترین نیروی تاریخ کوردستان است و نقشی تاریخی در پیشبرد مبارزات مردم کورد برای آزادی و دموکراسی به سطح بسیار مهمی در هر بخش از کوردستان دارد، صیانت کرد. این یک وظیفه میهندوستانه است که در برابر پدک که آشکارا در کنار جمهوری ترکیه در انحلال چنین قدرتی قرار میگیرد، موضعگیری کند.
کنشهای میهندوستی بسیار مهم است
برای مردمی بسیار مهم است که برای موفقیت در مبارزه خود علیه یک قدرت استعمارگر و نسلکشی از استانداردهای بالای میهندوستی برخوردار باشند. اگر معیارهای میهندوستی یک مردم بالا باشد، آن مردم قطعاً مبارزه خود را توسعه میدهند و آزادی خود را به دست میآورند. مردمی که معیارهای میهندوستیاش در سطح پایین و مبهم است نمیتوانند در مبارزه برای آزادی موفق شوند. در این رابطه، موضع گیری در برابر پدک بسیار مهم است. پدک این همه همکاری و خیانت را انجام میدهد، اما با این پدک برخورد نمیشود! این وضعیت معیارهای میهندوستی را پایین میآورد و آنها را مبهم میکند. این خطر و آسیب بزرگی برای مبارزه مردم کورد ایجاد میکند.
کسی اهل باکور کوردستان اخیراً در شبکه تلویزیونی مدیا هابر ظاهر شده است، میگوید: «پدک را خائن خطاب نکنید، مردم نمیخواهند به آنها بگویند خائن.» البته میدانیم که مردم باکور کوردستان پدک را خائن مینامند. او چه خواهد گفت، اما اگر به پدک که همراه با جمهوری ترکیه فرزندانش را به قتل میرساند و در کمین گریلاها مینشیند و آنها را به شهادت میرساند، خائن نگوید، پس چه باید بگوید؟ این دولت ترکیه میخواهد همه کوردها را نسلکشی کند. موقعیت سیاسی در باشور را هم نمیپذیرد. همه میدانند که گفتند در روژاوا اشتباهی را که در باشور انجام شد مرتکب نمیشوند. بنابراین زمانی که فرصت پیدا کنند، نسبت به حذف این موقعیت اقدام خواهند کرد. پدک از چنین جمهوری برای انحلال پکک حمایت میکند. مناطق گریلا را محاصره میکند، به کمین گریلاها مینشیند و گذرگاههایی گریلا را مسدود میکند تا از ارسال نیروهای کمکی، تدارکات و مهمات به مناطق گریلایی جلوگیری کند. این امر حمله ترکیه به مناطق حفاظتی مدیا را مشروعیت میبخشد. ارتش ترکیه دهها پایگاه در باشور کوردستان ایجاد کرده است. دستگاه استخباراتی دولت ترکیه (میت) در باشور کوردستان به دلخواه خود پرسه میزند، منطقه تحت حاکمیت ینک را به عنوان هدف جمهوری ترکیه هدف قرار میدهد. به اشغالگری در روژاوا مشروعیت میبخشد و تشکیلات جبههی ملی کوردستان سوریه (ENKS) وابسته به پدک با نیروهای اشغالگر و تبهکاران همکاری میکند. او در شنگال هم حملات جمهوری ترکیه را تشویق میکند و هم با اطلاعاتی که میدهد فرماندهان و مدیران ایزدی را مورد حمله جمهوری ترکیه قرار میدهد. او با جمهوری ترکیه رابطه دارد و با ارائه اطلاعات، میهندوستان و هواداران را در مخمور به شهادت میرساند. چگونه میتوان گفت که پدک که در هر سطحی با دولت آکپ-مهپ که سیاستهای ضد کورد و نسلکشی را به بی پرواترین شکل اجرا میکند، روابط و مشارکت دارد، خائن خوانده نمیشود؟
اگر پدک که چنین رابطهای با دولت نسلکش ترکیه دارد، خائن خوانده نشود، معیارهای میهندوستی آن کاهش یافته و مبهم میشود. این بزرگترین خطر برای کوردها است. پایین آوردن سطح معیارهای میهندوستی بیشترین آسیب را به کوردهای تحت نسلکشی و مبارزه کوردها برای آزادی میرساند. در این رابطه، نگرشی که باید نشان داد نباید این باشد که چرا پدک را خائن مینامند. برعکس، باید به برداشتها و رویکردهایی که در قبال این رابطه خیانتکارانه پدک موضع مناسبی ندارند، نقد کرد. اگر چیزی برای انتقاد وجود دارد، آن نگرش ناکافی است که نسبت به پدک نشان داده شده است. نگرش ناکافی نسبت به پدک، زمینه را برای ادامه خیانت پدک فراهم میکند.
*فاشیسم آکپ-مهپ نه تنها به حملات نظامی بلکه به حملات شدید سیاسی برای انجام نسلکشی کوردها ادامه میدهد. در پرونده کوبانی، سیاستمداران مجازات سنگینی داشتند. دلایل و پیامدهای این پرونده و احکام همچنان مورد بحث قرار میگیرد. با این مجازاتهایی که به سیاستمداران داده میشود چه هدفی دنبال میشود؟
همانطور که اعضای هدپ گفتهاند پرونده کوبانی یک پرونده توطئه است. اینکه این پرونده چهار سال پس از اعتراضات کوبانی تشکیل شده است، گواه روشنی است که این پرونده یک توطئه سیاسی است. چنین محاکمهای به دستور دولت آکپ-مهپ صورت گرفت و به مدت ۷ سال ادامه یافت و به دستور کسانی که این محاکمه را انجام دادند مجازاتهایی در نظر گرفته شد. به جز دولت آکپ-مهپ، همه میگویند که قوه قضاییه تحت فرمان قدرت سیاسی است.
یکی از سیاستهای اساسی، نسلکشی سیاسی است
یکی از ارکان اصلی سیاست نسلکشی علیه کوردها نسلکشی سیاسی است. اعدامهای شیخ سعید و یارانش، سیدرضا و یارانش نیز نسلکشی سیاسی بود. دستگیریهای دهه ۱۹۴۹ نیز یک نسلکشی سیاسی بود. زندانی شدن هزاران انقلابی و میهندوست به ویژه در دهه ۱۹۸۰ در آمد نیز یک نسلکشی سیاسی بود. توطئه بینالمللی علیه رهبر آپو و انزوای شدید ۲۶ ساله او نیز نسلکشی سیاسی است. امروزه حبس دهها هزار انقلابی و سیاستمداران دمکرات و میهندوست و چندین دهه زندانی شدن آنها نیز یک نسلکشی سیاسی است. دولت استعمارگر و نسلکش ترکیه میخواهد سیاست نسلکشی خود علیه کوردها را بر اساس این نسلکشیهای سیاسی کامل کند. در ترکیه قانون اساسی و قوانین، نسلکشی را هدف قرار میدهند و در مواردی که قانون اساسی و قوانین از نظر حقوقی مجاز نباشد، قانون اساسی و قوانین کنار گذاشته شده و نسلکشی سیاسی اجرا میشود. مجازاتهایی که در پرونده توطئه کوبانی داده شده نیز از این قرار است.
هدف دست کشیدن از مبارزه است
هدف سیاستها و شیوههای نسلکشی سیاسی منصرف کردن زندانیان سیاسی از مبارزه برای آزادی و دموکراسی است. با نگهداری آنها در زندان برای سالها، هدف آن لیبرالیزهکردن و رهابیلیتهکردن افکار زندانیان سیاسی و منفعلکردن آنها است. به این میگویند ادغامگشتن در سیستم از لحاظ اندیشه و عمل. این است که با نگه داشتن آنها در زندان، جامعه را سازماننیافته و بیپیشاهنگ نگه دارند.
در پرونده کوبانی، آنها حداکثر مجازات را برای فیگن یوکسَکداغ و صلاحالدین دمیرتاش، روسای مشترک هدپ، صادر کردند. گفتند اگر شما رئیس مشترک چنین حزبی شوید حداکثر مجازات را خواهیم داد. آنها به اصرار بر مبارزات مردم کورد برای آزادی پاسخ میدهند. از طرفی به دوستان سوسیالیست و دموکرات ترکیه هم این پیام را دادند که اگر به کوردها نزدیک شوید اینطوری میسوزید. بدین ترتیب بار دیگر مشاهده شد که یکی از ترسهای آنان مبارزه مشترک نیروهای دمکراتیک خلق کورد و نیروهای دمکراتیک ترکیه است.
قانون اساسی تکمادهای ترکیه
بر اساس ذهنیت اساسی دولت ترکیه، انجام سیاست از طرف کوردها جرم است! از آنجایی که وجود کوردها پذیرفته نیست و هدف آن نسلکشی است، مبارزه با این سیاست بزرگترین جرم تلقی میشود. باز هم تاکید کنیم؛ ترکیه یک قانون اساسی تکمادهای دارد. این یعنی ارتکاب نسلکشی علیه کوردها. قوانین بر این اساس تنظیم میشوند. اعمالی که بر اساس قانون اساسی و قوانین فاشیستی قابل انجام نیست در واقع انجام میشود. بعدها با گفتمان هایی مثل دادگاه تجدیدنظر، دادگاه عالی تجدیدنظر، دادگاه قانون اساسی، این احکام عادی میشود که انگار طبق قانون صادر شده است. افرادی که حتی بر اساس قانون اساسی و قوانین مجازات نمیشوند، به این ترتیب سالها در زندانها نگهداری میشوند.
به طور خلاصه، هدف از این مجازاتها ترساندن سیاستمداران و محروم کردن جامعه از پیشاهنگان سیاسی آن است. بنابراین جامعه نیز در معرض تهدید است.
*قبل از انتخابات، پس از انتخابات و قبل از پرونده کوبانی، گفتمانها و بحثهای شدیدی در مورد روند «تنشزدایی-عادیسازی» وجود داشت. با توجه به احکام صادره در پرونده کوبانی، چه چیزی از «تنش زدایی» برای کوردها به همراه داشته است؟
قبل از انتخابات، مطالعهای انجام شد که بعد از ۱ آوریل نسبت به کوردها نرمش ایجاد خواهد شد. جنگ ویژه مستقر در کاخ و میت سعی کردند این را ایجاد کنند. برخی از گروههای بانفوذ در پدک نیز چنین تلاشهایی را انجام دادند تا اطمینان حاصل کنند که آکپ آرای برخی از کوردها را در انتخابات دریافت کند. برخی از افراد در داخل و اطراف سیاست دموکراتیک کوردستان نیز انتظار دارند که با حسن نیت میخواهند این اتفاق بیفتد. البته دلایلی برای این امر وجود دارد. مردم کورد و فضای سیاسی دموکراتیک سالهاست که تحت فشارهای سنگینی قرار دارند. آنها رؤسای مشترک شهرداریهایشان را در انتخابات انتخاب میکنند، اما دولت قیمهایی را به جایشان تعیین میکند. در این راستا، با رویکردی سادهلوحانه، خواهان فضایی هستند که در آن هیچ فشاری وجود نداشته باشد. رویکرد بر اساس نیات و آرزوهای آنها اتخاذ میشود نه وضعیت واقعی. ما چنین انتظارات و خواستههایی را درک میکنیم. ارزیابی و اظهار نظر بدون دیدن حقایق باعث تحقق آرزوها نمیشود. برعکس، آنها را دورتر میکند. گفتیم که آکپ در برابر چنین تلاشهایی برای ایجاد ادراک، سیاست خود را در قبال کوردها و نیروهای دموکراتیک، صرف نظر از اینکه ببرد یا ببازد، تغییر نخواهد داد. البته اگر پیروز میشد، سیاستهای سرکوبگرانه خود را سختتر از گذشته اجرا میکرد. هم اکنون نیز اجرا میکند. اما یک دولت تضعیف شده آکپ-مهپ وجود دارد. بنابراین در عمل دچار ضعفهایی خواهد شد. از آنجایی که ذهنیت و خطمشی اصلی تغییر نکرده است، میخواهند با راهها و روشهای مختلف به یک هدف برسند. این در راستای خنثی کردن مبارزات آزادیخواهانه و نیروهای دموکراسی خلق کورد و تکمیل سیاست نسلکشی خواهد بود.
نرمشدن و عادیسازی وجود ندارد
تنشزدایی و عادیسازی نیازمند تغییر سیاست است. نه آکپ و نه ائتلاف آکپ-مهپ هیچ تغییری در سیاست ایجاد نکردهاند. گفتمان تنشزدایی و عادیسازی بدون تغییر سیاست تنها به معنای سرپوش گذاشتن بر سیاستهای قدیمی است. اگر قرار است عادیسازی شود، ابتدا باید استفاده از قوه قضائیه به عنوان ابزار سیاسی و اهرم فشار کنار گذاشته شود. بگذریم از اینکه از این موضوع دست کشیده شود، به نظر میرسد که این امر به طور مداوم ادامه خواهد داشت. تلاش برای مشروعیت بخشیدن به دستگاه قضایی سیاسی شده با آزادی برخی از بازداشتشدگان است. دیدیم که از این پس قوه قضائیه به عنوان ابزاری سیاسی در تهیه کیفرخواست برای سرپوش گذاشتن بر قتل سینان آتش و در تصمیمگیریهای پرونده کوبانی استفاده خواهد شد. دستگیری دهها تن از راهپیمایان ۱ می گواه روشنی است که فشار بر نیروهای دموکراتیک ادامه خواهد داشت.
بدون تغییر سیاست در قبال کوردها ممکن نیست
چرا قوه قضائیه در ترکیه به دستگاه سیاسی دولت تبدیل شده است، چرا اینقدر دو قطبی ایجاد کرده است، چرا یک سیستم ظلم بیسابقه ایجاد کرده است؟ چرا میخواهد این نظام ظالمانه را با قوانین جدید تقویت کند؟ گفتمانهای نرمش و عادیسازی بدون پاسخ به این پرسشها معنایی جز فریب افکار عمومی ندارد. قوه قضائیه برای سرکوب و انحلال مبارزات آزادیخواهانه و نیروهای دموکراسی خلق کورد در این سطح سیاسی شده است؛ نظام ظلم و ستم تا به این سطح ایجاد شده و دیگران به ویژه کوردها به حاشیه رانده شدهاند و قطببندی ایجاد شده است که هرگز در تاریخ ترکیه سابقه نداشته است. فشار بیسابقهای بر نیروهای دموکراتیک وارد شده است تا بتوانند مبارزات آزادیخواهانه خلق کورد را راحتتر سرکوب کنند و سیاست نسلکشی را اجرا کنند. به حدی که حتی جهپ نیز با بیان برخی اظهارات دموکراتیک، خائن اعلام شد. زیرا تصور میشود که هر گفتمان دموکراتیک سیاست نسلکشی علیه کوردها را تضعیف میکند. از این حیث، گفتمانهای نرمش و عادیسازی بدون تغییر سیاست در قبال کوردها فریبکاری است. ممکن است این گفتمان بیان سازشی بر سر سیاستهای علیه کوردها و نیروهای دموکراتیک باشد.
کوردها و نیروهای دموکراتیک میگویند که منشأ سیستم ظلم در ترکیه، سیاست انزوا و سرکوبی است که در امرالی اجرا میشود. نظام امرالی اساس سیاست نسلکشی کوردها را تشکیل میدهد. هر روز بهتر فهمیده میشود که فشار بر کل جامعه ناشی از سیاستها در قبال امرالی است. انتظار این که فضای سیاسی در ترکیه بدون تغییر در سیاست کوردها، با شروع از امرالی، تلطیف شود، تنها یک خیالپردازی خواهد بود. دولت باغچلی گفت: «هیچکس نباید انتظار نرمش داشته باشد زیرا احکام صادره پس از پرونده کوبانی سیاسی تلقی میشود.» وی به صراحت گفت که در صورت پذیرش سیاست ما نرمش و عادیسازی اتفاق میافتد. در واقع او با سوالاتی که از اوزگور اوزل پرسید، گفت که اگر دشمنی با کوردها را نشان دهید، پذیرفته میشوید وگرنه گفتمان و رویکردهای پیش از انتخابات ما در قبال جهپ ادامه خواهد داشت. اوزگور اوزل میتوانست با بیان اینکه این موارد البته سیاسی است، پاسخ روشنی به دولت باغچلی بدهد. او تنها با پاسخ به حادثه سینان آتش، این موضوع را که قوه قضائیه در همه عرصهها در اختیار سیاست است، نادیده گرفت.
جهپ در تله اردوغان افتاد
دولت آکپ-مهپ بر اساس دشمنی با کوردها بنا شد. در واقع به همین دلیل است که مهپ در این اتحاد شرکت کرده است. در این راستا، هم سیاست خصمانه و هجومی آکپ-مهپ علیه نیروهای کورد و دموکراسی ادامه خواهد داشت، و هم نرمش میشود! چنین چیزی نمیتواند اتفاق بیفتد. تصور اینکه این اتفاق بیفتد، سیاسی شدن قوه قضائیه، فشارها و دوقطبی شدن را جدا از سیاست حمله به کوردها میبینید که این نیز به معنای فرو کردن سر در شن میماند.
در واقع جهپ در دام طیب اردوغان افتاده است. آکپ-مهپ به سیاستهای قدیمی ادامه خواهد داد و زمانی که جهپ و رهبر آن علیه این سیاست مبارزه کنند، هم نقش مقصر و هم قوی را ایفا میکنند و میگویند جهپ و اوزل مخالف نرمشدن و عادیسازی هستند. یا جهپ در مسائل اساسی با سیاستهای دولت آکپ-مهپ مخالفت و مبارزه نخواهد کرد، بلکه آنچه اردوغان-باغچلی میفهمد نرمشدن و عادیسازی است، یعنی استفاده از جهپ به عنوان ابزاری برای سیاست قدیمی. به عبارت دقیقتر، رهبر جدید جهپ نرم خواهد شد و دیگر مانعی برای دولت آکپ-مهپ نخواهد بود. بنابراین، در حالی که جامعه به جهپ در برابر اتحاد آکپ-مهپ رأی داد، جهپ در وضعیتی بر خلاف میل مردم قرار خواهد گرفت.
*در حالی که بحثهای قانون اساسی در فضایی برگزار میشود که انواع حملات سنگین به کوردها ادامه دارد، حالا میخواهند با بسته قضایی، عمل "جاسوسی نفوذ" را معرفی کنند. این بحثها و عمل «جاسوسی نفوذ» را که قرار است معرفی شود، چگونه ارزیابی میکنید؟
آکپ با عوامفریبی مخالفت با قانون اساسی کودتا و ساخت قانون اساسی غیرنظامی، قصد دارد قانون اساسی بسازد که فاشیستیتر از گذشته باشد و نسلکشی کوردها را هدف قرار دهد. آنها میخواهند قانون اساسی بسازند که نسلکشی کوردها و سرکوب مبارزات خلق کورد برای آزادی را عادی و مشروعیت بخشد. به عبارت دقیقتر، او مخالفان خود را متهم میکند که از قانون اساسی کودتا دفاع میکنند که نمیتوان آن را ساخت. دستور کار جدید قانون اساسی، دستور کار جنگ ویژه علیه جامعه است. از سویی ائتلاف اصلی آکپ-مهپ خواهد بود، اما یک قانون اساسی مدنی و دموکراتیک ساخته خواهد شد! مهپ و دولت باغچلی بیش از همه این قانون اساسی را میخواهند! واضح است که حزب اییی و حزب وحدت بزرگ نیز در این جبهه خواهند بود. با اینها میتوان به اصطلاح قانون اساسی مدنی درست کرد، اما این قانون اساسی دموکراتیک نخواهد بود، در واقع با قانون اساسی قدیمی قابل مقایسه است. علاوه بر این، تقریباً هیچ ماده بدون تغییری در این قانون اساسی وجود ندارد، به جز مواد اولیه و سایر موادی که مستقیماً با نسلکشی کوردها مرتبط هستند. در گذشته موادی مانند ۱۶۸ و ۱۷۱ در قانون جزا وجود داشت. در عوض، آنها «قانون ضد تروریسم» را تصویب کردند و به آن قوانین رحمت فرستادند. آنها راه را برای انداختن همه به زندانها هموار کردند.
هرکسی که انتقاد میکند ممکن است به جاسوسی نفوذ متهم شود
به عنوان یک جاسوسی نفوذ، آنها میخواهند یک قانون آشکارای فاشیستی را تصویب کنند که به همه مواد قانون جنایی فاشیستی و حتی قانون ضد تروریسم احترام بگذارد. کسانی که در نظر دارند چنین قانونی را تصویب کنند، چه قانون مدنی دموکراتیکی را میتوانند در نظر بگیرند؟ وقتی میگوییم قانون اساسی مدنی، منظور قانون اساسی دموکراتیک نیست. هیچ قانونی به اندازه قانون نفوذ نمیتواند ذهنی باشد. با این حال، قوانین کیفری به دنبال شواهد ملموس هستند. در اینجا هیچ مدرک مشخصی وجود ندارد. قضات تصمیم خواهند گرفت که آیا یک شخص جاسوسی نفوذ است یا خیر. با این قانون هرکسی که از سیاستهای دولت انتقاد کند به راحتی به عنوان جاسوسی نفوذ معرفی میشود. استدلال برای قطببندی جدید، به حاشیه راندن، و اعلام دشمن، جاسوسی نفوذ خواهد بود. با این قانون همه کوردها متهم به جاسوسی برای پکک خواهند شد. مطالبات کوردها برای آزادی و دموکراسی و تمام کنشهای آنها به این ترتیب ارزیابی خواهد شد. با گفتن قدرتهای خارجی میخواهند ترکیه را تجزیه کنند، از کورد، کوردستان، آزادی و دموکراسی صحبت به میان میآورند، آنها را به جاسوسی متهم کرده و مجازات خواهند شد. کسانی که از دموکراسی و دموکراسیسازی صحبت میکنند متهم به جاسوسی میشوند و میگویند که فضا را برای کوردها و تجزیهطلبی باز میکنند. به طور خلاصه، اظهارات و کنشهای نه تنها کوردها، بلکه تمامی نیروهای دموکراتیک و نیروهای مخالف حکومت را میتوانند به جاسوسی متهم و مجازات کنند. حتی این قانون دلیلی بر این است که دولت آکپ-مهپ هیچ قصدی برای کنار گذاشتن سیاستهای فعلی ندارد. با این دولت نه عادیسازی میشود و نه قانون اساسی. با این قدرت کار خوبی نمیتوان کرد. این قدرت، قدرت بدیها است. تنها با سرنگونی این حکومت میتوان از این بدیها نجات یافت.
بدون شک این کوردها و نیروهای دموکراسی هستند که بیش از همه خواهان تغییر این قانون اساسی هستند. با این حال، ایجاد یک قانون اساسی دموکراتیک مستلزم یک ذهنیت دموکراتیک و محیط دموکراتیک است. چنین محیطی وجود ندارد. کوردها و نیروهای دموکراسی ۴۰ سال است که خواستار قانون اساسی جدید هستند این کوردها و نیروهای دموکراسی بودند که بیش از همه با قانون اساسی ۱۹۸۲ مخالفت کردند، اما دولت آکپ-مهپ میخواهد قانون اساسی را بسازد که موجودیت، هویت و فرهنگ را نپذیرد، آموزش و پرورش کوردها به زبان مادری خود را نپذیرد، بلکه آنها را حتی بیشتر انکار میکند. بر این اساس، آنها میتوانند درک خود از قانون اساسی را مطرح کنند و درک قانون اساسی دولت آکپ-مهپ و اینکه چرا چنین دستور کار را مطرح میکنند، افشا کنند. در غیر این صورت، پایبندی به دستور کار قانون اساسی آکپ به معنای سست کردن مبارزه و قرار دادن جامعه در انتظارات غیر واقعی خواهد بود. در این دوره بیشتر باید از این نگرشها پرهیز کرد.
*بنابراین، مردم کورد، نیروهای دموکراتیک و البته نیروهای اپوزیسیون درون نظام در چنین روندی که میخواهند مبارزه را با روشهای «جنگ ویژه نرم» سست کنند، چه رویکردی باید داشته باشند؟
اگر نیروهای دموکراتیک خلق کورد و نیروهای دموکراتیک خلقهای ترکیه یک ائتلاف مبارزه دموکراتیک گسترده ایجاد نکنند، نیروهای اپوزیسیون درون نظام نمیتوانند در برابر فاشیسم آکپ-مهپ کار زیادی انجام دهند. دولت فاشیست آکپ-مهپ ضعیف شده است. مردم سیاستهای این دولت را رد کردند. قبل از هر چیز، ذهنیت مهپ را که سیاستهای این دولت را تعیین میکرد، رد کرد. اکنون دولت آکپ از نظر سیاسی گروگان مهپ است. این اتحاد ۸ ساله آکپ را به طور کامل به مهپ تبدیل کرد. دیگر تفاوتی بین آکپ و مهپ وجود ندارد. در واقع اکثریت اعضای سابق آکپ خارج از آکپ هستند. اکنون یک آکپ متشکل از کسانی است که از سیاست کلاسیک دولت دفاع میکنند و کسانی که تنها برای سود به آکپ نزدیک میشوند. با این ویژگیها، آکپ بسیار ضعیف شده است. در این راستا، فرصت مبارزه با دولت آکپ-مهپ افزایش یافته است. نتایج انتخابات محلی این اساس را ایجاد کرد. در این راستا، سستی نیروهای اپوزیسیون درون نظام و نگرش نامشخص آنها در مبارزه با دولت آکپ-مهپ، وظیفهای تاریخی را بر نیروهای رادیکال دموکراسی تحمیل میکند. محیط کنونی نیازمند نیروهای مخالف رادیکال است که نقش جایگزینی واقعی برای دولت آکپ-مهپ را ایفا کنند. اگر نیروهای دموکراتیک خلق کورد و نیروهای دموکراتیک ترکیه اتحاد خود را تقویت کرده و در مبارزه فعال علیه دولت آکپ-مهپ شرکت کنند، آنگاه نیروهای اپوزیسیون درون نظام نیز میتوانند قدرت مبارزه با دولت فعلی را از خود نشان دهند.
دمپارتی نیز باید به اندازه جهپ مورد انتقاد قرار گیرد
در حال حاضر، نگرش جهپ نسبت به دولت آکپ-مهپ مورد انتقاد قرار گرفته است. با این حال، لازم است که نیروهای دموکراتیک رادیکال، از جمله دم پارتی، حداقل به همان اندازه مورد انتقاد قرار گیرد. تا زمانی که گستردهترین نیروهای دموکراسی علیه دولتهای فاشیستی گرد هم نیامده، نمیتوان یک مبارزه مؤثر و سازنده را به راه انداخت. اگرچه همه نیروهای دموکراتیک، به ویژه سوسیالیستها، این را میدانند، اما غیرمسئولانه است که نمیتوانند اتحادی قوی علیه فاشیسم آکپ-مهپ ایجاد کنند. پس، آیا از جهپ یا همان طور که برخی فکر میکنند، از آکپ انتظار دموکراتیزه شدن میتوان داشت؟ هیچ اختلاف ایدئولوژیکی یا اختلاف نظر سیاسی نمیتواند دلیل بر عدم ایجاد چنین اتحادی باشد. ناتوانی چپ ترک در حرکت در چنین فضای بحرانی در ترکیه ناشی از همین درک محدود و تنگ سازماندهی و مبارزه است. بیش از همه، نیروهای دموکراتیک کورد و اجزای اتحاد آنها که از حمایت اجتماعی قوی برخوردارند و نیازمند دموکراسی و آزادی هستند، مسئول ایجاد چنین اتحاد و مبارزه دموکراتیک هستند. نیروهای دموکراتیک کورد باید ایدهها و درک اتحاد را در روند تأسیس هدپ تجدید نظر کنند. این ایده، درک سیاسی و خط مبارزه آن دقیقاً پاسخگوی نیازهای امروز است. دلیل اینکه دولت آکپ و همدستان کورد آن بیشتر به ایده و سیاست هدپ حمله میکنند به این دلیل است که ایده هدپ یک آلترناتیو واقعی برای دولت فعلی است. خط سوم که با ایده هدپ در دستور کار قرار گرفت، همچنین راهی برای ایجاد گستردهترین اتحاد دموکراسی است. مخالفان سیاست اتحاد کسانی هستند که با خط سوم مخالفند. از سوی دیگر، خط سوم به معنای عدم پرداختن به تاکتیکهای سیاسی نیست. برعکس، نیاز است که مردم کورد و نیروهای دموکراتیک که در حال مبارزه بزرگ هستند، تاکتیکهای سیاسی تولید کنند.
اتحاد دموکراسی در گستره وسیع
نیروهای دموکراتیک خلق کورد و مردم ترکیه در این دوره که دولت آکپ-مهپ تضعیف شده است نیاز به ایجاد یک اتحاد دموکراتیک در گستردهترین طیف دارند. بدون شک هدپ حزبی است با مولفههای فراوان که وجوه مشترک زیادی دارد. در عین حال میتوانند با نیروها، احزاب و جنبشهای مختلف ائتلاف کنند. البته میل باید ایجاد احزاب و جنبشهای سیاسی باشد که دارای مولفههای بیشتری مانند هدپ یا حتی بیشتر باشد. با این حال، ممکن است اتحادهایی نیز وجود داشته باشد که در آن اتحادها و نیروهای سیاسی مختلف گرد هم آیند. قدرتهایی که به آزادی و دموکراسی نیاز دارند، بیشترین احساس را نسبت به چنین اتحادهایی دارند، زیرا آنها مسئولیتهای بیشتری در قبال مردم دارند.
بدون شک کسانی که چنین اتحادهایی را تشکیل میدهند و علیه آکپ-مهپ میجنگند. همچنین پیوسته یادآوری میکند که نیروهای اپوزیسیون درون سیستمی که مردم به آنها رای میدهند نیز باید در راستای خواستههای مردم با سیاستهای دولت آکپ-مهپ مخالفت کرده و با آن مبارزه کنند. کسانی که به نیروهای درون نظام رای دادند به صلح با دولت آکپ-مهپ و مبارزه ملایم با سیاستهای غیرقابل قبول آنها رای ندادند. آنها به جهپ در برابر آکپ-مهپ رای دادند زیرا از دموکراسیسازی صحبت میکرد و آنها را به حزب اول تبدیل میکرد. پس آنها باید با این حکومت غیر دموکراتیک مبارزه کنند. اگر این کار را نکنند، حمایت عمومی کاهش مییابد. آکپ-مهپ در حال انجام جنگ ویژه با جهپ است که حمایت عمومی را کاهش خواهد داد. با دانستن این واقعیت، نیروهایی که مبارزه برای دموکراتیزاسیون را توسعه خواهند داد، باید خود را سازماندهی کنند و مبارزه را توسعه دهند.
*همانطور که دولت آکپ-مهپ اصرار دارد به جنبش شما، مردم کورد و نیروهای دموکراسی حمله کند، بحرانهای داخل ترکیه را عمیقتر میکند. تا جایی که این بحران در داخل اتحاد (آکپ-مهپ) عمیقتر میشود و هر چه عمیقتر میشود در افکار عمومی نیز منعکس میشود. چگونه باید این وضعیت را درک کرد؟
دهه ۱۹۹۰ مانند امروز، سالهایی بود که جنگ ویژه کثیفی شدت گرفت. برای سرکوب قیامها و سرکوب گریلاها، دولت ترکیه حدود ۱۵ هزار قتل فاعل مجهول (که توسط دولت و حزب الکنترا انجام شد)، هزاران روستا سوزانده و ویران شد، بیش از ۵ میلیون نفر از مردم ما در معرض مهاجرت اجباری قرار گرفتند. به کلان شهرها و اروپا، و هزاران نفر از مردم ما زیر شکنجه شدید در زندانها قرار گرفتند. در نتیجه این جنگ کثیف نه تنها اقتصاد فروپاشید، بلکه یک بحران اجتماعی و فرهنگی نیز پدید آمد. اخلاق و وجدان جامعه با دشمنی با کوردها به فساد کشیده شده است. همه چیز برای کسانی که با آپو، پکک و کوردها دشمنی دارند مجاز شده بود. وقتی دشمن آپو و پکک شد حق داشت انواع کار کثیف را انجام دهد. تمام ارزشهای اجتماعی و فرهنگی فاسد شده است. به صراحت بگویم، همه چیز به اشتباه پیش رفته است. در آن زمان، هروئین توسط خود دولت برای یافتن منابع جنگ قاچاق میشد. جنگ در دهه ۱۹۹۰ دولت را به یک مافیا و یک تبهکار تبدیل کرد. انواع کار کثیف و بداخلاقی تحت عنوان دشمنی با آپو و پکک انجام شد.
جنگ ویژه همه چیز را تحریف و آلوده کرده است
این ۹ سال گذشته، مانند دهه ۱۹۹۰، سالهای تشدید جنگ ویژه کثیفی بوده است. جنگ ویژه کثیفی علیه مردم کورد و نیروهای دموکراسی به راه افتاده است. یک بحران اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی درست مانند دهه ۱۹۹۰ پدیدار شده است. از آنجایی که همه چیز به جنگ کثیف شاخص شده است، هنر، فرهنگ و ورزش به ابزار جنگ ویژه علیه مردم کورد تبدیل شده است. جنگ ویژهای که علیه مردم کورد و نیروهای دموکراسی به راه انداخته شده است، همه چیز را در ترکیه فاسد و آلوده کرده است. ترکیه از هر نظر به کشوری فاسد و آلوده تبدیل شده است. دیکتاتوری فاشیستی که شبیه هیچ دیکتاتوری دیگری در جهان نیست برقرار شده است. جامعه دشمن یکدیگر شده است. در واقع یک جنگ داخلی اجتماعی ایجاد شده است. دولت آکپ-مهپ به دولت بدیهای تمام عیار تبدیل شده است. فاشیسمی ایجاد شده است که شبانه روز بر این موضوع متمرکز است که چه بدی در حق جامعه و نیروهای مخالف انجام شود. یک نوع فاشیسم ترکی ساخته شده است که هرگز در دنیا دیده نشده است. نمیتوان انتظار داشت که اعمال قدرت، جایی که مهپ سیاستهای دولت را بهعنوان یک اتحاد تعیین میکرد، غیر از این باشد.
در حال حاضر دولت موازی مهپ است
در این ۹ سال حکومت آکپ-مهپ، مهپ مانند اختاپوس به همه جا رسیده است. از پلیس گرفته تا قوه قضائیه و بوروکراسی در همه جا نفوذ کرده است. در حال حاضر، دولت موازی در ترکیه مهپ است. از آنجایی که دولت آکپ هدف و اصل دیگری جز ماندن در قدرت از طریق بازیهای سیاسی ندارد، تلاش میکند با چشم پوشی از تبدیل شدن قدرتهای مختلف به دولتهای موازی، عمر خود را طولانیتر کند. به این میگویند سیاست اردوغان، عملگرایی اردوغان. این سیاست اکنون به خودباختگی (خودخوری) تبدیل شده است. مهپ با همه تبهکاران و نیروهای ملیتاریستی به یک دولت موازی تبدیل شده است. آنچه زمانی در مورد فتحاللهها گفته میشد، اکنون در مورد مهپ گفته میشود. این واقعیت که دولت باغچلی هر روز تهدید میکند و دولت و سایر نیروهای سیاسی را تعدیل میکند، از همین موضع موازی بودن ناشی میشود.
ترکیه، دولت باج گیری و اخاذی جهان است
دولت آکپ-مهپ برای یافتن پول برای جنگ هروئین قاچاق میکرد. اسلحه قاچاق میکرد. با جذب تمام مراکز پول سیاه، مافیا و باندهای اروپا به ترکیه، از طریق پول سیاه منابعی را در اختیار اقتصاد خود قرار داد. در حال حاضر، ترکیه به کشوری تبدیل شده است که تمامی سازمانهای مافیایی در آن مستقر هستند. علاوه بر این، سازمانهای تبهکاری مانند داعش را نیز پناه میدهد و تغذیه میکند و در زمان مناسب آنها را به بازار عرضه میکند. ترکیه اکنون به کشور باجخواهی جهان تبدیل شده است. چنین کشوری تنها بحرانهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را تجربه نمیکند. انواع کارهای کثیف در این محیط انجام میشود. دورهای که استفاده از مواد مخدر در ترکیه گستردهتر شد، دوره حکومت آکپ-مهپ بود. باز هم کشاندن زنان به فحشا در این دوره قدرت بیشتر شد. زنکشی نیز در این دوره افزایش یافت. این حکومت با زنستیزی قدرت خود را حفظ میکند. زنان بهعنوان ابژهای در نظر گرفته میشوند که قدرت و حاکمیت خود را ادامه دهد. در این راستا، آنها سیاستهایی را اجرا میکنند که اراده زنان را در هم میشکند.
تبهکاران حتی دولت قانونی را نیز تحت تأثیر قرار میدهند
جنگ کثیف دولت، جامعه و همه نهادها را آلوده میکند. زمینهای را برای ظهور گروههای تبهکار ایجاد میکند. در این راستا، دعوا بین ساختارهایی که بر اساس شرکای خود در قدرت به تبهکار تبدیل شدهاند، در میگیرد. تبهکاران حتی دولت قانونی را نیز تحت تاثیر قرار دادهاند. بنابراین، خود دولت به یک دولت تبهکار تبدیل شده است. تعارض در چنین مکانی اجتنابناپذیر است. تبهکاری که در حال حاضر آشکار میشود فقط نوک کوه یخ است. تبهکارهایی وجود دارند که نه تنها بر اساس مهپ بلکه بر اساس آکپ نیز هستند. تبهکارهای وابسته به مهپ در واقع با گفتن «میهن، ملت، ساکاریا» سازماندهی و قویتر میشوند. کسانی که مبتنی بر عدالت و توسعه هستند با گفتن دین، ایمان، اذان سازماندهی و قویتر میشوند. ترکیه اکنون به کشوری تبدیل شده است که توسط تبهکاران مذهبی-ناسیونالیستی تقسیم شده است. جنگ بین این تبهکاران بیشتر خواهد شد. مهپ و تبهکاران تحت حمایتش فرصتی را که دارند نمیدهند و میگویند «وقتی نوبت به وطن میرسد، بقیه جزئیات و موضوعات فرعی هستند». این شعار به شعار اساسی همه فاشیستها، تبهکاران، نیروهای ضدکورد و ضد دمکراتیک تبدیل شده است.
*در حالی که جنگ بین اسرائیل و حماس ادامه دارد، تعداد فلسطینیان به قتل رسیده از ۳۵ هزار نفر فراتر رفته است. واکنشها به اسرائیل روز به روز بیشتر میشود. از سوی دیگر، اردوغان رئیس جمهور ترکیه همچنان به استقبال آشکارتر از حماس ادامه میدهد. وضعیت کنونی حملات اسرائیل به فلسطین و تاثیر اردوغان بر مبارزات مردم فلسطین چیست؟
درگیری یهودیان و اعراب سابقه ۳ هزار ساله دارد. این دعوا قبل از اسلام وجود داشته است. مفهومها و نگرشهای مذهبی و ملیگرایانه ادامه این مبارزه را تضمین میکند. این مبارزه پایان نمیپذیرد مگر اینکه ذهنیت دینی-ملی و ملت-دولتی کنار گذاشته شود. راهحل این مسئله را نمیتوان با تخریب یکدیگر به دست آورد. از این نظر، کنفدرالیسم دموکراتیک، که بیانگر یک مدیریت دموکراتیک غیردولتی است که در آن همه جوامع یکدیگر را به رسمیت بشناسند، تنها راهحل است. این کنفدراسیون دولتها نیست. این یک سیستم دموکراتیک است که در آن همه جوامع مختلف ملی و مذهبی آزاد هستند و مدیریت خود را دارند. تمام بخشهای اجتماعی دیگر نیز بر اساس دموکراتیک سازماندهی شدهاند و در یک شکلبندی کنفدرال دموکراتیک گرد هم میآیند. فلسطینیها و یهودیان میتوانند در چنین سیستم دموکراتیکی با هم زندگی کنند. این نظام دموکراتیک نظامی نیست که یکی دولت شود و بر دیگری مسلط شود. این نظامی است که در آن فلسطینیان در سرزمین خود آزاد و خودمدیریتی هستند. این راهحل مشکلات در قرن بیست و یکم است. باید بر ذهنیت دولت-ملت که باعث رنج و عذاب بزرگ بشریت میشود غلبه کرد. نتیجه مفاهیم و نگرشهای مذهبی- ناسیونالیستی، جنگ امروز اسرائیل و حماس است.
اسرائیل با استناد به حماس به مردم فلسطین ظلم میکند. البته ذهنیت و عملیاتهای حماس غیرقابل قبول است. به یک معنا، حماس به یک سازمان تحریککننده تبدیل شده است. با این حال، قتلعام مردم فلسطین در پاسخ به حملات حماس جنایت علیه بشریت است. وجدان همه بشریت این را قبول ندارد. اسرائیل از هم اکنون محکوم شده است. نه حماس پیروز میشود و نه اسرائیل! این جنگ نشان داد که هر دو ذهنیت شکست خوردند.
حمایت از فلسطین ربطی به حماس ندارد
در حال حاضر، تمام جهان در قبال اسرائیل موضعی وجدانی، انساندوستانه، اخلاقی و دموکراتیک اتخاذ میکنند. چیزی که این امکان را فراهم کرد این بود که مبارزات آزادی فلسطین میزبان سازمانهای انقلابی و سوسیالیستی ۷۲ ملت و سازمانهای مبارز برای آزادی ملی در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ بود. بدین ترتیب مردم فلسطین با نیروهای انقلابی دموکراتیک و همه مردم جهان روابط دوستانه برقرار کردهاند. پکک نیز از سال ۱۹۷۹ در اردوگاههای فلسطینی باقی مانده است. او از فرصتهای سازمانهای فلسطینی بهره برد. اساس و منشأ حمایت بالای مردم فلسطین در جهان امروز این است که در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ فضای خود را به روی سازمانهای انقلابی باز کردند. این واقعیت باعث حمایت امروزی شده است. واقعیتی که بزرگی این حمایت را ایجاد میکند را باید اینگونه دید. این حمایت ربطی به حماس ندارد. این رابطهای است که مردم فلسطین و نیروهای سازمانیافته آنها در ۵۰-۶۰ سال پیش با مردم جهان و سازمانهای انقلابی برقرار کردند. هم فلسطینیها و هم کسانی که از مبارزات فلسطینیان حمایت میکنند باید این حقیقت را بدانند. در غیر این صورت، افکار عمومی ایجاد شده توسط حماس و سازمانهای دارای همان ذهنیت نیست. این یک افکار عمومی است که توسط نیروهای دموکراسی ایجاد شده است که دههها به فلسطینیها نزدیک بودهاند. بدون مشاهده این واقعیت، نمیتوان منشأ همبستگی مردم فلسطین در جهان امروز و واکنش نشان داده شده به اسرائیل و حامیان آن را درک کرد.
اردوغان از طریق حماس باجخواهی میکند
ظاهر شدن اردوغان فاشیست به عنوان طرفدار حماس فقط یک سیاست تهدید و باجخواهی است. او میگوید، اگر میخواهید ما با حماس مخالفت کنیم، از سیاست کوردی و منطقهای من حمایت خواهید کرد. اساساً از یک سیاست باجخواهی پیروی میکند که میگوید «از سیاست من در مورد نسلکشی کوردها حمایت کنید و من سیاست حماس خود را تغییر خواهم داد.» دولت ترکیه خواهان صلح و ثبات در خاورمیانه نیست. او این درک و سیاست را دارد که در زمان جنگ و هرج و مرج به او نیاز است. در حال حاضر، ترکیه تنها دولتی است که میخواهد جنگ اسرائیل و حماس گسترش یابد و به جنگ اسرائیل-عربی، اسرائیل و ایران تبدیل شود. این دولت آکپ-مهپ در ترکیه است.
ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران در سانحه سقوط هلیکوپتر جان باخت. این شبکههای تلویزیونی وابسته به دولت آکپ-مهپ بودند که بیشترین حدس و گمان را در مورد این موضوع مطرح کردند و احتمال دادند که او توسط اسرائیل کشته شده باشد. وقتی این شبکههای تلویزیونی و مطبوعات دنبال میشوند، مشخص میشود که ترکیه میخواهد جنگ بین اسرائیل و حماس گسترده شود.
آنچه فلسطین تجربه میکند فقط ابزاری برای آکپ است
دوستی آکپ با فلسطین را همه دیدند! آنها به یکی از نمایندگان مجلس که گفته بود «با اسرائیل معامله میکنی» توهین کردند که منجر به مرگ وی در تریبون مجلس شد. با این حال، آنها تا پس از انتخابات ۳۱ مارس به معاملات پایان ندادند. این به تنهایی نشان میدهد که برای دولت آکپ-مهپ، تجربیات مردم فلسطین صرفاً یک ابزار سیاسی است. هیچ کس باور نمیکند حکومتی که مردم و جوامع دیگر به ویژه کوردها را سرکوب میکند، در فلسطین بر اساس اخلاق و وجدان عمل میکند!
مبانی سیاست خارجی ترکیه
ترکیه چندین دهه است که سیاست نسلکشی کوردها را اجرا میکند و از حمایت آمریکا و اروپا از طریق روابط خود با اسرائیل برخوردار است. اگر امروز با اسرائیل یا قدرت دیگری مشکل دارد یا موضع میگیرد، به خاطر حمایت از نسلکشی کوردها است. اصل سیاست خارجی ترکیه بر این اساس است. باجخواهیها، تهدیدها و انتقادهای او از برخی قدرتها تماماً برای جلب چنین حمایت هایی است. هم مردم کورد و هم نیروهای دموکراسی باید این واقعیت را بدانند.