مبارز دلیر بوتان‌: باران خَملین

گریلا باران بوتان با شخصیت زحمتکش، درست و فروتن خود برای رفقایش به یک نمونه تبدیل شده بود، از دادن هزینه نمی‌ترسید زیرا مثل رفقایش راه حقیقت را برگزیده بود. با ایستادگی و عملکرد خود این امر را ابراز کرد.

باران خملین ‌(سیدخان سَنجَر)

زمانیکه به حقیقت کوردستان و اشغالگری نظری بیندازیم، می‌فهمیم که چرا جوانان در راه روشن رهبر آپو مشارکت می‌کنند. جوانان برای خلق خود، برای زادگاهشان مبارزه می‌کنند، جان خود را فدا می‌کنند. به ویژه در سنین بسیار جوانی تصمیمات بسیار بزرگی می‌گیرند. در مقابل آنان ۲ راه وجود دارد‌: اولی مشارکت در نظام کاپیتالیسم و به برده مبدل شوند، دومی هم اینست که به سوی آرمان آزادی خلق  و میهن‌شان بروند و به انسان‌های شرافتمند مبدل شوند. اکثر ‌جوانان کورد راه دوم یعنی شرافت را بر می‌گزینند. جهان ساختگی و جعلی که نظام کاپیتالیسم آن را بنا کرده است در مقابل جوانان نمی‌تواند به مانع برای انتخاب شرافت، مبدل شود.

یکی از فرزندان خورشید که در این راه آزادی مبارزه کرد‌، باران خملین ‌(سیدخان سَنجَر) بود. سخن توانای بازگو کردن داستان سرگذشت رفیق باران را نمی‌کند. در همان اولین گام میراث علی‌ چیچَک‌ها را برعهده گرفت. با حیات، ایستار و شهادتش، میراث علی چیچک‌ها را با افتخار برای جوانان کورد بجا گذاشت. هر انسان مطابق با مکانی که در آن متولد می‌شود ویژگی‌های شخصیتی پیدا می‌کند، ویژگی‌های اجتماعی تاثیرات بسیاری بر بنا شدن کاراکتر انسان‌ها دارند. رفیق باران خملین نیز اهل یکی از شهرهای مقاومت و قیام کوردستان یعنی وان بود، در میان خانواده‌ای میهن‌دوست به دنیا آمده بود. بخاطر پایبندی به ارزش‌های کوردی خانواده و اطرافیانش، رفیق باران با پایبندی به ماهیت خود رشد پیدا کرد. شاهد هرگونه فساد نظام بود اما هیچ نیرویی نمی‌توانست رفیق باران را از ماهیت خود دور کند.

۹ سال در مدارس نظام تحصیل کرد. در مدرسه پس از اینکه قتل ‌عام و آسملاسیون علیه فرهنگ کوردی را احساس کرد، از تحصیل در مدرسه نظام دست‌بردار شد. زمانیکه اعمال ظلم علیه شهری که ساکن بود، به ویژه ظلمی که به مادران می‌شود را دید، به مثابه یک انقلابی قسم خورد که انتقام بگیرد و در کارهای جوانان مشارکت کرد. رفیق باران که متحیر مبارزه فداکارانه گریلا بود، بزرگترین هدفش عضویت در صفوف گریلا بود. رفیق باران که در کار و کنش‌های جوانان انقلابی میهن‌دوست از خود عملکردی موفق نشان داده بود، تصمیم گرفت که مبارزه خود را بیش از پیش گسترش دهد. در مقابل دولت اشغالگر ترکیه که در همه عرصه‌ها به دستاوردهای کوردها حمله می‌کرد و سیاست نسل‌کشی را ادامه می‌داد، برای اینکه بتواند بیشتر مبارزه کند در سال ۲۰۱۸ در صفوف آزادی مشارکت کرد.

در منطقه کوهستانی کاتو به چشم و گوش رفقای خود مبدل شد

رفیق بوتان اولین دوره آموزشی گریلاگری را در منطقه بوتان و از رفقای آنجا فراگرفت و همچنین تفکر رهبر آپو را بهتر و بیش از پیش شناخت. بخاطر شرایط جنگی، تمام مسائل مربوط به گریلاگری را آموخت، فرصت دید که آنان را در جای مناسب عملی کند. در مقابل حملات دولت اشغالگر ترکیه او نیز مثل رفقایش با باور و مصمم بودنی عظیم در جنگ مشارکت کرد. رفیق باران در گفتگوهایش با رفقا، منشا مبارزه آپویی را یاد گرفت، به مثابه یک گریلا بوتان، حرفه‌ای و صاحب تجربه شد و در مبارزه مشارکت پیدا کرد. گریلا بوتان علیرغم اینکه در سنین جوانی بود نیز به تجربیات بسیاری دست یافت و در منطقه کوهستانی کاتو به چشم و گوش رفقای خود مبدل شد. پس از شهادت هر رفیقی که با یکدیگر در مبارزه مشارکت داشتند، خشم‌اش در مقابل دشمن بیشتر و بزرگتر می‌شد. گریلا باران برای دفاع از فرهنگ مقاومت شهدا، خود را از مبارزه کنار نکشید.

برای اینکه پاسخگوی برهه موجود باشد، به شیوه‌ای فعال در کارزارهایی که برای آزادی جسمانی رهبر آپو به وجود می‌آمد مشارکت کند، رفیق باران به یاری رفقای خود می‌شتافت تا عرصه و امور را یاد بگیرند و به یک مبارز آپوئی نمونه مبدل شد. سال ۲۰۲۴ برای گریلاهای مستقر در باکور کوردستان به سال فدائی بودن مبدل شد. این نیز علیه خیانت و اشغالگری یک ایستار بود.

رفیق باران در منطقه بوتان در شرایطی سخت و دشوار نقش پیشاهنگی را برعهده گرفت و با عملیات‌های خود، اشغالگران را به زانو درآورد و اجازه نداد که دشمن در خاک کوردستان مستقر شود. در فلسفه رهبر آپو، بیچارگی، عدم موفقیت، نا‌امیدی و راه‌حل پیدا نکردن وجود ندارد بلکه، پیروزی، انتقام، حسابخواهی و افتخار وجود دارد. گریلا باران که فلسفه رهبر آپو را برای خود اساس گرفت، از دادن هزینه نمی‌ترسید، زیرا مثل رفقای خود راه حقیقت را ادامه داده بود. با ایستار و عملکرد خود این امر را ابراز کرده و لحظه به لحظه می‌زیست.

رفیق باران در روز ۲۵ جولای ۲۰۲۴ در نتیجه حمله دولت اشغالگر ترکیه به همره دیگر رفقای خود ‌دستینا بوتان ‌(بِشنگ دورموش) و بَندا آمد ‌(سَمیرا آیوَردی) به شهادت رسید. شهید باران نیز حماسه‌ای را به دیگر حماسه‌های خلق کورد افزود و در راه آزادی جان خود را فدا کرد.