مبارزه ما آزادی رهبر آپو را تضمین میکند و به توطئه پایان میدهد
جمیل بایک رئیس مشترک شورای اجرایی کنفدرالیسم جوامع کوردستان (کجک) اعلام کرد که مبارزه خلق کورد، آزادی رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان را تضمین میکند و به توطئه پایان میدهد.
جمیل بایک رئیس مشترک شورای اجرایی کنفدرالیسم جوامع کوردستان (کجک) اعلام کرد که مبارزه خلق کورد، آزادی رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان را تضمین میکند و به توطئه پایان میدهد.
جمیل بایک در ۲۵مین سالگرد توطئه بینالمللی ۹ اکتبر مقالهای نوشت و مبارزات خلق کورد در برابر توطئه علیه رهبرشان عبدالله اوجالان، رابطه عبدالله اوجالان و خلق کورد و مقاومت در امرالی را ارزیابی کرد.
ارزیابی جمیل بایک رئیس مشترک شورای اجرایی کجک به شرح زیر است:
یکی از ویژگیهای اصلی رهبر آپو رابطهای است که با خلق کورد برقرار کرده است. با یک مشاهده کلی به راحتی میتوان فهمید که رابطه بسیار قوی بین خلق کورد و رهبر آپو وجود دارد. چنان رابطه محکمی شکل گرفته است که خلق کورد نمیتوانند وجود خود را بدون رهبر آپو تصور کنند. از طریق ارتباط با رهبر آپو وجود خود را تعریف کرده و معنا میبخشند. وجود و آزادی خود را وجود و آزادی رهبر آپو میداند. برخورد با رهبر آپو را مانند برخورد با خود میداند. رهبر آپو کاملاً متعلق به مردم است. چون مردم کورد این را میدانند، اینگونه به رهبر آپو نزدیک میشوند و با او متحد میشوند. این وضعیت در اعمال و گفتار مردم خود را نشان میدهد. شعار «بدون رهبری زندگی ممکن نیست» توسط مردم کورد ایجاد شد. خلق کورد هر روز با این شعار و معنای آن میخوابند و بیدار میشوند. آنها این شعار را بیشتر مطرح میکنند، دور آن جمع میشوند و حضور خود را ابراز میدارند. این شعار بسیار مهم است. شعار مردمی بودن آنچنان هم آسان نیست. این شعار معنای ایدئولوژیک و سیاسی را میرساند. با جامعهپذیری، هستی و آزادی جامعه مرتبط است. شعارها، سخنانی هستند که در آن آزادیخواهی بیان میشود. پس این یک تفکر است. مشکلات موجودیت و آزادی خلق کورد نیز وجود دارد. خلق کورد در معرض تهدید نسلکشی قرار دارد. میخواهد این خطر را از بین ببرد. زبان، هویت و فرهنگ خود را آزادانه زندگی کند، اراده خود را آزادانه بیان کند و زندگی کند. این چیزی است که برای آن مبارزه میکند. برای این کار هزینه زیادی پرداخته است. حتی الآن هم قربانی دادن ادامه دارد. زیرا بدون مبارزه، آزادی وجود ندارد. کوردها این را بهتر میدانند. به همین دلیل به هیچ وجه دست از مبارزه برنمیدارند. خلق کورد، رهبر آپو را در مرکز این امر قرار دادند.
برای درک وفاداری بین مردم کورد و رهبر آپو، درک افکار و فلسفه رهبر آپو بسیار مهم است. زیرا بدون این درک، فهم درست و کامل رهبر آپو غیر ممکن است. این رابطه در همه پیشرفتها تاثیر تعیین کننده داشته است. این رابطه تأثیر بسیار تعیین کنندهای بر خط و توسعه مبارزه برای آزادی دارد. رویکرد رهبر آپو به مردم و موضعگیری مردم، نقش تعیین کنندهای در توسعه و تشکیل پکک و مبارزه برای آزادی داشت.
در مثال رهبر آپو میتوان دریافت که برقراری ارتباط واقعی با مردم امری عادی و آسان نیست. به خصوص در واقعیت کوردها، خواستن و رسیدن به این امر بسیار دشوار است. از یک سو ترس، زوال و بیگانگی ایجاد شده توسط ستمگران، از سوی دیگر، نفوذ فرهنگ زندگی فردمحور مدرنیته سرمایهداری مانعی جدی بر سر راه توسعه رابطه است. غلبه بر همه اینها، مواجهه با ترس، ظلم و تحمل ستم نسلکشی و رد فرصتهای زندگی فردی مدرنیته سرمایهداری و تثبیت حقیقت مردم و ترجیح دادن زندگی و فرهنگ آنها چیزی نیست که بتوان به راحتی تصمیم گرفت و به دست آورد. برای این کار، رویکرد قاطع و اصولی لازم است. بنابراین نمونههای زیادی مانند رابطه رهبر آپو با خلق کورد وجود ندارد. به ویژه چنین روابطی در دنیای امروز وجود ندارد. این گونه وقایع بیشتر در تاریخ، در وقایعی که موضوع ترانههای عامیانه و حماسههای مردم است دیده میشود. هم اکنون میتوان دریافت که کوردها در ترانهها، داستانها، فرهنگ و هنر محلی خود، رهبر آپو را قرار میدهند. این مسائل بسیار مهم است و باید بر معنای آنها برای یک جامعه تمرکز کرد، آن را درک کرد و باید درک شوند.
اساس رابطه مردم کورد و رهبر آپو بدون شک به دلیل رویکرد رهبر آپو به مردم است. رهبر آپو حقیقت مردم را دید و به همین دلیل مردم را اساس گرفت. او مردم را معیار حقیقت میدانست. این رویکرد رهبر آپو مهم است. این را نباید مانند هر رویکرد دیگری دید. این رویکرد دارای مفاهیم عمیق تاریخی و اجتماعی است. نشان دهنده یک ایده و رویکرد مبتنی بر جامعه و مردم است. در واقع اغلب، این مهم به متضاد بودن و ریسک کردن نیاز دارد. بدون تفکر عمیق، مفهوم و شکلگیری شخصیت نمیتوان این کار را انجام داد. رهبر آپو همه اینها را انجام میدهد و با آن زندگی میکند. او شخصیت و زندگی خود را بر این اساس بنا کرد. این شکل گیری شخصیت، تفکر و هوش است.
به عبارت دیگر به این معنی است که آن چیزی که شما فکر میکنید و باور دارید، بر اساس آن زندگی کنید و بر اساس آن زندگی و شخصیت خود را بسازید. این را به این دلیل میگویم. بسیاری از مردم خود را رهبر میدانند، در مورد مردم زیاد صحبت میکنند، اما مطابق آن عمل نمیکنند. حرف و زندگی آنها با هم مطابقت ندارد. آنها شخصیت خود را به شکلی که در کلمات خود بیان میکنند، نمیسازند. چون این کار را نمیکنند، به آن عمل نمیکنند. البته مردم این را میبینند، آن را ارزیابی میکنند و بر این اساس به آن نزدیک میشوند. این همان نکتهای است که مردم بیشتر به آن توجه دارند و به آن علاقه دارند. تمرکز مردم بر هماهنگی کلمات و زندگی است. این اساس مقیاس ارزیابی است. بین حقیقت و خطا فرق میگذارد. بر این اساس او نحوه برخورد با مردم را توضیح میدهد. بر این اساس خلق کورد به رهبر آپو نزدیک شد. چون این هماهنگی را در رهبر آپو دید، به او ایمان آورد، او را به عنوان رهبر خود پذیرفت و پیرو او شد. اگر دقت کنیم این بعد، یعنی رابطه و هماهنگی کلام و زندگی نیز در رهبر آپو یک قانون اساسی است. او همیشه این را به ما میگفت و میخواست که ما اینطور باشیم. ویژگیهای ما که اجازه نمیدهد اینگونه باشیم را به شدت مورد انتقاد قرار داد، تحلیل کرد و اظهار داشت که باید بر آن غلبه کنیم. خودش را اینگونه ساخت و اینگونه زندگی کرد. همه ما شاهد این موضوع هستیم. این موضوع آنقدر در رهبر آپو آشکار شده است که حتی مخالفان او هم نتوانستند منکر آن شوند و اعتراف کردند.
رهبر آپو در میان مردم رشد کرد و از میان مردم برخاست. جای تعجب نیست که بگوییم این ویژگی رهبر آپو همه چیز را توضیح میدهد. بنابراین این یک ویژگی بسیار مهم است. این ویژگی متفاوتی است که حقیقت رهبر آپو را تشکیل میدهد. این ممکن است برای بسیاری از مردم صادق باشد، اما شرایط بسیار متفاوتی است که عمیقاً در این حقیقت کاوش کنیم و بر اساس آن زندگی کنیم. شاید بسیاری از افراد از جامعه برخاسته باشند، اما مهم این است که بر اساس آن زندگی کنیم. برای این امر باید جهت، رویکرد و وابستگی داشت. هر دو نیاز به یک وابستگی عالی دارند. انجام این کار بدون قوانین عالی و وابستگی عالی ممکن نیست. چرا این قدر ضروری است، چرا برای مردم دشوار است که آنطور که هستند، یعنی مطابق با واقعیتی که در آن زندگی میکنند زندگی کنند؟ چون زندگی را پذیرفتهاند. همه عناصر زندگی را پذیرفتهاند و این امکان ایجاد روابط سلطهگری بین مردم را نیز فراهم کرده است. به عبارت دیگر، ذهنیت و فرهنگ تسلط بر یکدیگر، استثمار کردن یکدیگر و پیوند دادن ضعیف با قوی ایجاد شده است. حاکمان پیش از این چنین نظامی را توسعه دادهاند و همواره سعی در گسترش آن در جامعه داشتهاند. چنین شرایطی وجود دارد که مردم کورد در آن زندگی میکنند. مردم کورد در نظام انکار و نسلکشی، حقیقت نسلکشی علیه آنها وجود دارد. اگر چه حفاظت از ارزشهای مردم، رد روابط حاکمیتی و برقراری قوانین آزادی دشوار است، اما حفاظت از خلق کورد، حفاظت از موجودیت و آزادی آنها بسیار دشوارتر است. رهبر آپو این کار را انجام داده و موفق شده است. برای درک حقیقت رهبر آپو و دیالکتیک بین رهبر آپو و خلق کورد، شناخت و درک این حقیقت مهم است. برخی افراد آن را درک نمیکنند یا آنها را بر اساس احساسات خود عملی میکنند. این یک رویکرد بسیار اشتباه است. آنها کاملاً از مسیر خارج شدهاند. مطمئنا درست نیست. یقیناً مردم به خوبی میدانند حقیقت چیست و این تعیین کننده است.
درک وضعیت کوردها به عنوان یک مردم و جامعه مهم است. زمانی که رهبر آپو مبارزه را آغاز کرد، وضعیت کوردها به عنوان یک مردم و جامعه بسیار بد بود. سیاست انکار و نسلکشی بنیان اجتماعی را به کلی از بین برده بود و این امر به ویرانی بزرگی منجر شد. حتی امروز نیز جامعه کورد به طور کامل بهبود نیافته و بر تأثیر نسلکشی غلبه نکرده است. ما به عنوان مردم هنوز در معرض خطر نابودی هستیم. ما تحت این حمله هستیم. دولت حزب عدالت و توسعه - حزب حرکت ملی این کار را انجام میدهد. ما به عنوان خلق، با این موضوع مبارزه میکنیم. البته ما بر اساس این سالها تلاش و تجربه و پیشرفت، این کار را انجام میدهیم. امروز یک حقیقت کلی وجود دارد. خلق کورد بیدار شده و خود را بازسازی کرده است. ارادهای تسلیم ناپذیر دارد. مبارزهای که توسط رهبر آپو آغاز شد، این واقعیت را آشکار کرد. زمانی که رهبر آپو مبارزه را آغاز کرد، هیچ یک از این واقعیتها وجود نداشت. مردم کورد در آستانه نابودی بودند. رهبر آپو واقعیتی را که ما به عنوان مردم در آن زندگی میکنیم، به عنوان در آستانه نابودی، تعریف کردند. این واقعیتی است که کوردها در آن زندگی میکنند. نسلکشی چنین وضعیتی را ایجاد کرده است. همانطور که همیشه گفته میشد، دشمنان خلق کورد معتقد بودند که کورد بودن تمام شده است. رهبران دولت ترکیه اعلام کردند که کورد بودن را در کوه آرارات دفن کردند و میخواستند بگویند کورد بودن به پایان رسیده است. کورد بودن به قدری ضعیف بود که کوردها مثل اینکه از وبا فرار میکردند، از کورد بودن و واقعیت خود فرار میکردند. این وضعیتی است که مردم کورد و افراد کورد در آن زندگی میکردند. در چنین شرایطی رهبر آپو تصمیم گرفت مبارزه را آغاز کند.
در این جریان افراد دیگری نیز از آزادی و مبارزه صحبت کردند. اما کسانی که در ابتدا این نظرات را بیان کردند، نمیتوانند این موضع را ادامه دهند. یا در ابتدای کار تسلیم میشوند و یا وقتی با مشکلات واقعی مواجه میشوند، نمیتوانند این موقعیت را ادامه دهند و دست از مبارزه برمیدارند. چون مواجهه با واقعیت کوردی، خودسازی بر اساس آن و قدم برداشتن در راستای آن، بسیار دشوار است. اولاً هر کاری انجام شد، بوسیله مردم انجام شد. جز قدرت و اراده این خلق، نمیشد چیز دیگری تصور کرد. حتی اگر میخواستند، چیزی شبیه به آن پیدا نمیشد. دست از کمک به کوردها برداشتند، همه مرگ کوردها را پذیرفتند و از سیاستی حمایت کردند که میخواست آن را محقق کند. چون خیلیها وضعیت را دیدند و فهمیدند که وضع همین است، پس موضع خود را عوض کردند و دست از مبارزه کشیدند. رهبر آپو کاملاً به مردم اعتماد داشت، به آنها ایمان داشت و از آنها حمایت کرد. وی معتقد بود که هر اتفاقی بیفتد، اگر مردم حمایت و تلاش کنند، نتیجه خواهند گرفت. او برای آشکار کردن این قدرت و رساندن مردمش به وضعیت مبارزه و تضمین آزادی آنها، با تمام قوا جنگید. رهبر آپو زندگی خود را بر اساس آن خلق کرد. یعنی کاملاً در خط مبارزه است. پکک اینگونه تاسیس شد. این رویکرد رهبر آپو برای آینده مردم کورد بسیار تعیین کننده بوده است. اگر این رویکرد جدی گرفته نمیشد، هیچ پیشرفتی حاصل نمیشد. در واقع کسانی که این نوع رویکرد را پایهگذاری نمیکنند، حتی اگر صحبت از آزادی و مبارزه داشته باشند، قادر به ایجاد پیشرفت نیستند. این را فقط برای دیگران نمیگویم. افرادی هم بودند که در آن جریان به رهبر آپو نزدیک بودند و به این وضعیت رسیدند. برای یک کورد آسان نیست که اینگونه تصمیم بگیرد و بعد از درک حقیقت مبارزه برای آزادی، با آن ادامه دهد. بسیاری از افرادی که در ابتدا به رهبر آپو نزدیک بودند، از جمله بسیاری از کسانی که به کوردستان بازگشتند، زندگی در اینجا و مبارزه را سخت دیدند و در آن شرکت نکردند. برای عدهای بازگشت به میان مردم و آمدن به کوردستان، به معنای پسرفت تلقی میشد. برای این افراد در آن زمان، اقامت در آنکارا و سایر کلان شهرهای ترکیه، تحصیل در مدرسه یا یافتن شغل به عنوان نجات تلقی میشد. آنها راه نجات فردی را انتخاب کردند. برای فرد کورد، این به معنی جدایی از مردم، جدایی از هویت کوردی، دست کشیدن از حقیقت خود و پذیرش نسلکشی بود. این پایان نجات فردی است.
رهبر آپو وضعیت معکوسی را تجربه کرد. رهبر آپو آمدن به شهر را برای خود یک فرآیند دشوار میدانست. میدانیم که رهبر آپو در دفاعیات خود شهر، ماشینها، چراغهای شهر و لحظاتی را که برای اولین بار با آن مواجه میشود، توصیف کرد. چون رهبر آپو در شهر ماند و زندگی شهر را از نزدیک دید، این نگاه بیشتر توسعه یافت. زیرا زندگی شهری واقعیتی دارد که با واقعیت مردمی و کوردی فاصله دارد. لذا رهبر آپو این را منفی ارزیابی کرد. در پایان رهبر آپو نظام مدرنیته سرمایهداری را به شدت تحلیل کرد و حقیقت را آشکار نمود.
به عنوان مثال در آن دوره، بسیاری از افراد یا اطرافیان سازمان، توسعه سرمایهداری در کوردستان را مثبت ارزیابی کردند. رهبر آپو این را مثبت ندید، زیرا روابط و بنیان اجتماعی را از بین میبرد و در خدمت نسلکشی کوردها است. در آن دوره و در دهه ۱۹۷۰ رهبر آپو یافتههای مشابهی داشت. این تصمیم قبلاً در اولین برنامه پکک گنجانده شده بود. آنچه من میخواهم در اینجا بگویم این است؛ اینکه رهبر آپو با فرهنگ شهری و مدرنیته سرمایهداری چنین تعارضات عمیقی را تجربه کرد و با تحلیل تاریخی حقیقت این نظام تمدنی را آشکار نمود، نتیجه واقعی دیدن فرهنگ عامه و ارزش گذاری آن است. به عبارت دیگر اساس مخالفت رهبر آپو با نظام حکومتی، نزدیکی و ارتباط ایشان با مردم است. ببینید، توجه کنید، در آن دوره کسانی که این گونه نبودند، به سرعت سعی کردند در نظام دولتی جایی برای خود پیدا کنند و وارد آن شوند. این راهی برای کشتن کوردهاست. هر چیزی که حاکمان برای کوردها تدارک دیدهاند، دامی است که منجر به نسلکشی کوردها میشود. رهبر آپو دید که این از ابتدا یک دام بود و در آن نیفتاد. البته نه فقط وارد آن نشد، بلکه او برای همه ما، مردم و تاریخ توضیح داد و ثابت کرد که این یک تله است. او این کار را با شروع مبارزه و با همه تحولات امروز انجام داد.
رهبر آپو فرهنگ و ارزشهای مردم را اساس زندگی خود قرار داد و با آنها زندگی کرد. وجود چنین رابطه قوی بین خلق کورد و رهبر آپو و آشنایی آنها با یکدیگر، به همین امر مربوط میشود. در شکل گیری این رابطه، بعد ایدئولوژیک و سیاسی متمرکز است. این البته درست است. اما تنها در چارچوب این پارامترها، اگر به رابطه مستحکم خلق کورد و رهبر آپو فکر شود، اندکی کمتر باقی خواهد ماند. شکل گیری این رابطه بر سبک رهبر آپو تاثیر دارد. حتی این ویژگی راه را برای دیگران هموار کرد و تبدیل به یک منبع شد. بد نیست موضوع را اینطور توصیف کنیم. رهبر آپو زندگی و شیوه زندگی مردم را درست، در جای خود و آزادتر دید و بر اساس آن زندگی کرد. زندگی، نشستن، خوردن، خوابیدن، گفتار، زبان و سبک او همیشه بر اساس فرهنگ مردم بود. رهبر آپو هرگز برای آنچه که دیگران دنبال میکنند و برایشان ارزش قائل هستند ارزش قائل نبوده است، او همیشه رویکردهای بد را نقد و رد کرده است. میدانیم که حتی بسیاری از انقلابیون، دور شدن از فرهنگ عامه و زندگی بر اساس فرهنگ طبقات حاکم را پیشرفت میدانستند. اما رهبر آپو این را درست ندید و ریشه همه اشتباهات را دید و با آن مخالفت کرد. او همیشه این حقیقت را به ما میگفت و میخواست بفهمیم که باید از آن دوری کنیم. خلق کورد این رویکرد را انجام دادند زیرا این حقیقت رهبر آپو را دیدند و شناختند. حقیقتی که خود را نزدیک رهبر آپو احساس میکند، رهبر آپو نیز به این حقیقت نزدیک است. این برای وجود چنین رابطه قوی بین خلق کورد و رهبر آپو تعیین کننده است.
البته رهبر آپو هر کاری برای خلق کورد انجام داد. در واقع او به عنوان فرزند این مردم، هر کاری برای مردمش انجام داد. او خیلی بیشتر از یک نفر انجام داده است. او تمام زندگی خود را به مردم و مبارزه واگذار کرد و زندگی و شخصیت خود را بر این اساس خلق کرد، آن را انجام داد و به آن رسید. به عنوان مثال، رهبر آپو به زندگی شخصی خود نگاه نکرد. او به دنبال ثروت نبود. او تماماً به مبارزه و پیشرفت و موفقیت مسئله کوردستان فکر میکرد. معیارهای زندگی او کاملاً در محدوده مسئله و آزادی مردم بود. اینها مسائل بسیار مهمی هستند. این چیزی نیست که به راحتی انجام شود یا به دست آید. خلق کورد این واقعیت را به خوبی میدانند. مردم کوردستان چون میدانند سرچشمه همه پیشرفتهای به دست آمده، پیوند عمیق با تدابیر آزادیخواهانه رهبر آپو دارد، با اشتیاق و ایمان فراوان به رهبر آپو وابسته هستند. بنابراین خلق کورد سعی کردند حرفهای رهبر آپو را بفهمند. تحقیق نکرد. فکر نکرد که درست است یا نه. او فکر کرد که چگونه این را بفهمد و چگونه از آن استفاده کند و سعی کرد این کار را انجام دهد. به عنوان مثال، با وجود اینکه رهبر آپو در زندان است و ۲۵ سال است که در جزیره امرالی نگهداری میشود، مردم کورد سخت تلاش کردهاند تا تک تک کلمات رهبر آپو را بفهمند و بر اساس آن زندگی کنند. چرا؟ زیرا خلق کورد میدانند که رهبر آپو کاملاً برای مردم فکر میکند. خلق کورد این را صدها، هزاران، میلیونها بار دیده و تجربه کردهاند. خلق کورد به عنوان زنان، جوانان، مردم و کل جامعه این را تجربه کردهاند و به چنین نتیجه ای رسیدهاند. مردم کورد اینگونه به رهبر آپو نزدیک میشوند.
این ارتباط بین خلق کورد و رهبر آپو برقرار شد و رابطه بین مردم و مبارزه برای آزادی را نیز مشخص کرد. زیرا رهبر آپو پکک را کاملاً بر اساس حقیقت مردم و معیارهای مبارزه و آزادی بنا کرد. اساس خط مبارزه مستمر در پکک نتیجه رویکرد مردمی رهبر آپو است. با نزدیک شدن خلق کورد به رهبر آپو، نزدیکی، وفاداری و مبارزه برای آزادی شکل گرفت. اگر به شخصیت انقلاب کوردستان اشاره شود، میتوان آن را به عنوان خلق-رهبری-وحدت مبارزه بیان کرد.
کسانی که این واقعیت را به خوبی نمیدانند، درک اینکه چرا رهبر آپو برای خلق کورد تا این اندازه مهم است برایشان دشوار است. باید به آنها گفت که برای درک این موضوع باید ارتباط مردم کورد و رهبر آپو را درک کنند. اگر این ارتباط را بفهمند، این حقیقت را هم خواهند فهمید. در واقع این اتفاق میافتد. وقتی جهانیان با رهبر آپو آشنا میشوند و افکار او را میآموزند، برای آزادی او میجنگند. آنها میخواهند در کنار مردم کورد جای بگیرند. این تعداد نیز در حال افزایش است. اینها تحولات بسیار مهمی هستند و باید بسیار با ارزش شمرده شوند. اولاً در برابر تلاشهای دشمن برای قطع و تضعیف رابطه خلق کورد و رهبر آپو، توسعه چنین موقعیتی برای مردمان تحت ستم جهان، زنان و جویندگان دموکراسی و آزادی، بسیار معنادار است. دشمن به عنوان معیاری برای قتلعام کوردها سعی در جدا کردن خلق کورد و رهبر آپو دارد. عدهای تلاش میکنند مردم این رابطه را زیر سوال ببرند، میگویند این اشتباه است، آزادی خلق کورد آزادی رهبر آپو نیست و باید جلوی واکنش در برابر انزوا گرفته شود. گویا اگر کوردها این کار را بکنند، همه مشکلات آنها تمام میشود، مسئله کوردها حل میشود و نسلکشی کوردها پایان مییابد. این یک دروغ و تحریف کامل است. این عملیات علیه مردم کورد است. برعکس این قضیه صادق است. هدف آنها این است که کوردها را وادار کنند تا مبارزه خود برای آزادی را متوقف کنند و تحت سیستم نسلکشی زندگی کنند. بنابراین افرادی که این فعالیتها را انجام میدهند یا دشمن خود مردم کورد هستند یا افرادی که تسلیم دشمن شدهاند و از نسلکشی کوردها سودمند شدهاند و از آن پول و ثروت جمع آوری کردهاند. البته چنین افرادی را نمیتوان کورد نامید. کسانی که این بحثها را ترویج میکنند، مردمی که با دولت و در دولت هستند، در ثروت زندگی میکنند و انگشتی برای این مبارزه بلند نکردهاند. آیا به چنین افرادی میگویند کورد؟ البته که نمیتوان گفت. خیلی واضح است که آنها بیشتر دشمن هستند تا کورد. با نزدیک شدن مردم کورد به رهبر آپو و هویت بخشیدن به او، ماهیت ملی و اجتماعی خود را بازیافته و آزاد میشوند. دشمن چون این حقیقت را میداند، فعالیتهای گستردهای را سازماندهی میکند و برای از بین بردن آن روشهای جنگی ویژه را به کار میگیرد. این طبیعت موجودات زنده است.
اکنون وارد ۲۶مین سال توطئه بینالمللی شدهایم. ما سعی میکنیم حقیقت توطئه بینالمللی علیه رهبر آپو را بفهمیم و با آن مبارزه میکنیم. اگر توجه داشته باشید مردم کورد کسانی بودند که توطئه بینالمللی را بهتر و سریعتر درک کردند و در مقابل آن ایستادند. هنگامی که توطئه بینالمللی به مرحله اجرا درآمد، مردم کورد در فعالیتهای «شما نمیتوانید روز ما را تاریک کنید» شرکت کردند و به وضوح نشان دادند که در برابر توطئه بینالمللی چه باید کرد. این اعلام موضعی بود که زندگی بدون رهبری هرگز پذیرفتنی نیست. اینکه خلق کورد بلافاصله توطئه بینالمللی را درک کردند و موضع خود را برای حفاظت از رهبر آپو نشان دادند، نتیجه روابط مستحکم با رهبر آپو است. در واقع توطئه بینالمللی برای قطع رابطه خلق کورد و رهبر آپو شکل گرفت. دشمنان و نیروهای بینالمللی با توطئه میخواستند این کار را انجام دهند. اما خلق کورد واکنش و برخوردی بسیار فراتر از آنچه انتظار میرفت نشان دادند و به این ترتیب امید توطئه گران نقش بر آب شد. زمانی که نیروها و توطئه گران دشمن سعی کردند با یک توطئه بینالمللی خلق کورد و رهبر آپو را از هم جدا کنند، برعکس این رابطه بیشتر شد. خلق کورد با مواضع خود در برابر توطئه بینالمللی و با اقدامات خود برای آزادی فیزیکی رهبر آپو، پیوند خود را با رهبر آپو تقویت کردهاند. در این راستا خلق کورد با حمایت قاطع خود از رهبر آپو اجازه ندادند توطئه بینالمللی به هدف خود برسد. مطمئناً همین طور است. از سوی دیگر، همین موضع توسط رهبر آپو ایجاد شد. رهبر آپو چون هدف اصلی توطئه بینالمللی را مبارزات خلق کورد برای آزادی میدانست، از اسارت امرالی برای تعمیق افکار و موضعگیری خلق کورد به آزادی استفاده کرد. با تعمیق ریشههای تاریخی دولت و تمدن، تمام استثمار، بردگی و توطئههای تاریخ را برملا کرد.
با توسعه نظام مدرنیته دموکراتیک در برابر نظام مدرنیته سرمایهداری که واقعیت بشریت را ویران میکند، جامعه را نابود میکند، زندگی و طبیعت را از بین میبرد، راه نجات را نه تنها برای خلق کورد، بلکه برای همه نشان داده است. باز هم با روشن ساختن جایگاه کوردها در خلق تاریخ جهانی و ارزشهای انسانی، ارزشی را که شایسته آن بود به آنها داد و حقیقت خود را آشکار ساخت. آیا کار دیگری میتوان برای بشریت، برای مردم انجام داد؟ این قطعا بهترین کار است. این موضع رهبر آپو در برابر توطئه بینالمللی و نظام اسارت امرالی است.
موضعگیری مردم کورد در برابر سیستم انزوا و شکنجه امرالی نیز روشن بود. سیستم انزوا و شکنجه امرالی به عنوان بخشی از یک توطئه بینالمللی ایجاد شد. زمانی که پیوند میان خلق کورد و رهبر آپو با یک توطئه بینالمللی گسسته نشد، دشمنان و نیروهای توطئه گر برای تحقق آن، نظام امرالی را توسعه دادند. اما خلق کورد با اقدامات مستمر در هر چهار بخش کوردستان و در هر جایی، این هدف دشمن و نیروهای توطئه گر را خنثی کردند. این موضعگیری خلق کورد ۲۵ سال است که ادامه دارد و با کمپینها، حرکتها و اقدامات بسیاری ادامه یافته است. از سوی دیگر، فعالیتهای حمایت از رهبر آپو در حال افزایش است و کسانی که خود را دوست خلق کورد میدانند، تقریباً در سراسر جهان علیه انزوای رهبر آپو و تضمین آزادی فیزیکی دست به فعالیت زدهاند.
به این ترتیب مسئله خلق کورد برای در آغوش گرفتن رهبر آپو در سراسر جهان گسترش یافت و از اقصی نقاط جهان حمایت شد. البته این یک پیشرفت بزرگ است. اکنون خلق کورد در نهایت اعلام کردهاند که آزادی فیزیکی رهبر آپو را هدف قرار داده و از آن دست برنمیدارند و با آغاز چنین روندی، اراده خود را برای حذف توطئه بینالمللی از پایه و اساس نشان دادهاند. این موضع خلق کورد با شور و شوق مورد حمایت مردم ستمدیده، زنان و تمامی نیروهای دموکراتیک خاورمیانه و جهان است. خلق کورد و دوستانشان در حال بحث در مورد چگونگی توسعه این روند و به نتیجه رسیدن آن با یک روند جدید هستند. این موضع قطعا آزادی فیزیکی رهبر آپو را تضمین میکند و توطئه بینالمللی را کاملاً پایان میدهد. ما به عنوان یک جنبش تا آخر از این موضع حمایت خواهیم کرد. کاری که باید در برابر انزوای مطلق انجام دهیم این است که این موضعگیری را بیشتر توسعه دهیم و به قویترین شکل ممکن نشان دهیم.