برخورد ایران و ترکیه در تقاطع فاشیسم | یادداشت
شعرخوانی اردوغان در مورد آذربایجان، واکنش تند وزیر خارجه ایران، احضار سفرای طرفین در تهران و آنکارا و ادامه این دعوا در میان سخنگویان طرفین به محل بحث در رسانههای اجتماعی بدل شده است.
شعرخوانی اردوغان در مورد آذربایجان، واکنش تند وزیر خارجه ایران، احضار سفرای طرفین در تهران و آنکارا و ادامه این دعوا در میان سخنگویان طرفین به محل بحث در رسانههای اجتماعی بدل شده است.
◼️ وقتی اردوغان شعری در گلایه از جدایی دو بخش آذربایجان میخواند شاید تصور نمیکرد با واکنش تند دولت ایران مواجه شود، اما بخوبی میدانست فیگوری که میگیرد در آذربایجان با اقبال مواجه خواهد شد.
اردوغان در حالی این شعر را در جشن پیروزی بر ارمنستان در باکو خواند که نظامیان کماندوی ارتش و پهبادهای کشورش را در باکو به نمایش گذاشته بود. او همچنین از تمایل ترکیه برای راه اندازی یک خط تجاری پنج گانه با آذربایجان، نخجوان، روسیه و ارمنستان سخن راند.
همانطور که پیشبینی میشد ترکیه علاوه بر مطامع ملیگرایانه خود در این جنگ به دنبال دور زدن ایران از لحاظ اقتصادی نیز بود و در طرح تجاری آن جایی برای ایران وجود ندارد.
بنظر میرسد لطمه اقتصادی این طرح همان بعد پنهان خشم دولت ایران باشد که جواد ظریف در پیام خود همچنان مخفی نگه داشت، چون اگر بیان میکرد مسبب آن هیچکس نبود جز شخص علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی که در جنگ میان باکو و ایروان، طرف آذربایجان را گرفت.
دولت روحانی در ابتدای امر با توجه به همین ملاحظات خواستار حل دیپلماتیک مسئله قرەباغ شد که به نفع ارمنستان در موقعیت ضعف نظامی بود، اما وقتی خامنهای با ملاحاظاتی که خودش داشت حق را به آذربایجان داد دیگر کسی از دولتمردان شهامت نداشت مخالف نظر او نظری بدهد.
اردوغان که در پی گسترش نفوذ ترکیه در منطقه است همچنین تعداد نامعلومی از مزدوران تحت امرش که در ازای پول میجنگند را به بهانه شرکت در جنگ علیه ارامنه از سوریه به نزدیکی مرزهای ایران انتقال داد. بنابراین علاوه بر ایروان باید گفت که تهران نیز از بازندگان جنگ قرەباغ بود.
این ضرب المثل فارسی که میگوید هیچ گربهای محض رضای خدا موش نمیگیرد برای اوضاع کنونی صادق است. شعرخوانی اردوغان برای آذربایجان جنوبی و ادعای ظریف در مورد مالکیت تاریخی ایران بر آذربایجان شمالی هیچیک از روی دلسوزی برای آذریها نبود، بلکه بخشی از سیاست سالیان اخیر ترکیه برای حکمرانی بر جهان ترک و تداوم نگاه استعماری حکومت ایران به آذربایجان است. محافل ملیگرای طرفین نیز از همین زاویه به مسئله نگاه میکنند و انسانیت در نظرشان دخلی ندارد.
آذربایجان اکنون تقاطع محل برخورد دو حکومت فاشیستی ترکیه و ایران است که البته در مورد مسائلی مانند مسئلەی کورد متحد یکدیگر بودهاند، بماند که این وصلت در کوردستان نیز عقیم مانده و به هدفش نرسیده است.
مقاصد ایران و ترکیه گرچه برای بسیاری از آذریها آشکار است اما وقتی ایران میتواند تعدادی معترض را مقابل کنسولگری ترکیه در تبریز جمع کند و در جریان جنگ قرەباغ شعار "کورد، فارس، ارمنی دشمنان آذربایجان" در خیابانهای همان شهر توسط عدەای از حامیان ترکیه طنین میاندازد، یعنی هریک از طرفین مخاطبانی دارند.
برای نمونه احمد هاشمی کارمند سابق وزارت خارجه ایران در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد که اکنون در خارج از کشور زندگی میکند در حساب توئیتر خود حضور ترکیه در باکو به عنوان دومین قدرت ناتو را موجب "لرزه بر اندام دشمنان آذربایجان" خوانده و ضمن بیان آرزویش برای رژه ارتش ترکیه در تبریز گفته "این حضور میمون و مبارک میتواند تضمینی برای رفع فتنه روس و فارس در سرزمین مقدس آذربایجان باشد".
این نقطه نظر برگرفته از دیدگاهی رو به رشد در میان گروههای پان ترکی در ایران است که ترکیه را مادر ترکها میداند. این گروه در حالی شعار "یک ملت و دو حکومت" که اشاره به یکی بودن آذریها و ترکها دارد را جدی میگیرد که ترکیەی اردوغان در اثر انزوای بینالمللی به دامان افکار نژادپرستانه باغچلی افتاد و سیاست "وحدت جهان تُرک" را برای فریب افکار عمومی داخلی که از معضلات لاینحل اقتصادی و سیاسی به تنگ آمده است علم کرد. ◻️