«اَوین و باگَر؛ شما عشق و طوفان انقلابمان هستید»

یک مبارز انترناسیونالیست حاضر در روژآوای کوردستان یاد اوین گویی و باگر نوژیان دیگر گریلای انترناسیونالیست را گرامی داشت که هر دویشان در ماه دسامبر به‌شهادت رسیدند.

هفته گذشته یک مراسم یادبود برای شهید باگر نوژیان (میشل پانسر) گریلای انترناسیونالیست آلمانی برگزار شد که وی به‌تاریخ ۱۴ دسامبر ۲۰۱۸ در مناطق حفاظتی مدیا شهید شد.

در این مراسم نامه یک مبارز انترناسیونالیست حاضر در روژآوای کوردستان خوانده شد که از شهید باگر و شهید اوین گویی (امینه کارا) گفته است.

متن نامه بدین صورت است:

« از وادی عشق و طوفان

دسامبر ماه شهیدان است

نیز ماه سرما، تاریکی و رخوت است...

در این ماه بود که دو روح زیبا از میان ما رفتند، هر دو مبارز یک راه بودند، هر دو هنرمند زندگی بودند و به زیبایی با خود زندگی و افراد کنارشان برخورد می‌کردند. هر دویشان دو بندباز ماهر بودند و دنبال حقیقتی بودند که مالامال از عشق به آزادی بود. هر دو در جستجوی راهی بودند که با آرمان خود عجین شده بودند. تمام افکار و رفتار و صحبت و ذهنشان را انقلابیگری پر کرده بود. هر دو انرژی بی‌پایانی بودند برای یک تلاش ابدی جهت آموزش، تمرین، یادگیری، تحقیق و پرسش، مطالعه، بحث و تبادل نظر، خلاقیت، تغییر، نوآوری، توسعه‌دادن، بخشش و تلاش برای پایانی افتخارآمیز. هیچ سوالی درباره آنان بی‌معنی نیست. همه از دیدار با آنان سودمند می‌شدند. هیچ شرایطی بی‌دلیل نیست و هیچ اتفاقی بی‌معنی نیست. آنان کسانی بودند که دید عمیقی داشتند، آزادانه زیستند، افراد را همان‌طور که بودند می‌دیدند و همان‌طور که بودند خود را نشان می‌دادند. آنان از زمره کسانی بودند که هیچ ریاکاری و دروغی در کارشان نبود و سرشار از عشق به زندگی و انسان‌ها بودند.

چند نسل فاصله سنی داشتند، زمانی که اوین-عشق- در سال ۱۹۸۸ به صفوف گریلا پیوست، باگر-طوفان- در همان سال در جنگل‌های کهنسال شرق آلمان به‌دنیا آمد. بعدا خود را در یک راه یافتند. هر دو به تقویت ارزش‌های انسانی در صفوف حزب کارگران کوردستان (پ‌ک‌ک) پرداختند. اوین از دختران منطقه بوتان است که قلب تپبنده‌ی مزوپوتامیاست و باگر اصالتا کورد و متولد شرق آلمان است که با شناخت افکار و اعمالشان می‌توان سیمای انقلاب آینده را دریافت. انقلاب آتی که مدتهاست به لالایی نوزادان کوردستان مبدل شده؛ این دو با آن بزرگ می‌شوند و حالا ریتم‌هایش در جنگل کودکان گم‌شده‌ی غروب این جهان صدا می‌کند.

این دو نفر از شخصیت‌هایی بودند که می‌خواهیم همواره در کنارمان باشند. از نوع رفقایی که همیشه از آنان نصیحت می‌خواهیم. کسانی که قبلا در اعماق موضوعات جستجو کرده و عمیقا فکر کرده‌اند. چنان که در وجودشان ثباتی محکم ایجاد کرده‌اند و هرگز بهم نخواهد خورد و اطمینان و الهام می‌بخشند. مایه اعتماد و آرامش‌خاطر بودند. آنان قلب و روح و رؤیاهایشان را با ما تقسیم می‌کردند. چنین کسانی هرگز بی‌دفاع نیستند. آنان دشمنان را کاملا ارزیابی نموده و خود را برای هر شرایطی مهیا کرده‌اند. آنان هرگز ناآگاه نبودند! همیشه حاضر بودند با هرچه در دسترس دارند، حقیقت خود، وجودشان و زندگی را حفظ کنند. آرامششان ناشی از توانایی آنان بود. آنا با رنج بسیار خود را بالا کشیده بودند و بر ما نیز تاثیرگذار بودند. آنکه با خودش صادق باشد می‌تواند تا آخر از این رفقا یاد بگیرد. باید بپذیریم که آنان به‌قدری بزرگند که ما هرگز در حد آنها نیستیم. بعضا منبع انرژی درونی عظیم آنها برایمان سوال می‌شود.

عشق و طوفان (اوین و باگر) هر دو فرزند این انقلاب تاریخی و قیام انسانی‌اند. فرزند گذشته‌ای هستند که دنبال خلق آینده است. در جایی که من هستم این جنگ سیمای خاص خودش را دارد. باهم بودن در اینجا رفاقتی است که همه مرزهای ساخته‌شده را درنوردیده است. در هر شرایطی مبارزه با تمام سختی‌هایش ادامه می‌یابد و برای عدالت و انسانیت و آزادی دست به‌دست هم می‌هیم.

اوین فرمانده نخست گریلاهای انترناسیونالیست بود که در سال‌های دهه ۱۹۹۰ در کوههای کوردستان به آنان آموزشی می‌داد و از آنان نیز فرامی‌گرفت. سخن‌گفتن وی بسیار فصیح و شیوا بود. هر کس با وی دیدار می‌کرد، متوجه گذشت زمان نمی‌شد! باگر یکی از هزاران انترناسیونالیستی بود که در چند دهه اخیر کوههای کوردستان را خانه دل خود نامیده بودند و در جبهه مبارزه علیه استعمارگری و بربریت می جنگید. به‌خوبی با زبان و ادبیات این انقلاب آشنا بود. نه تنها زبان موسیقی و رفاقت و اخلاق، بلکه دقیق‌تر از خیلی‌ها به ترکیب عناصر سازنده این انقلاب آشنا بود.

عناصر سازنده این انقلاب چیست؟

ساختار معجزه‌آسای "زن زندگی آزادی" که امروزه در تمام جهان می‌درخشد، از کجا سرچشمه می‌گیرد؟

در آلمان چه به هم می‌گویند؟

رفیقمان باگر تحقیقی برایمان برجای گذاشته که چند ماه پیش از شهادتش با عنوان «انترناسیونالیسم و رهبری انقلاب» نوشته بود. وی درباره چندین موضوع مهم نوشته است از جمله اینکه از دوری هزاران کیلومتر، یک افسر دولت در مقابل مانیتورش نشسته و پهباد مسلح به مناطق گریلا فرستاده و آنان را به شهادت می‌رساند. سلاح ناتو در کوههای کوردستان فکر، اندیشه، روح و ایدئولوژی آزادیخواهی را هدف قرار می‌دهد. شعله‌های این انقلاب خاورمیانه؛ ۵۰ سال پیش توسط یکی از فرزندان این سرزمین به نام "عبدالله اوجالان" روشن شد که در زادگاهش با عشق و احترام وی را رهبر آپو می‌نامند. این فرد انقلابی ۲۵ سال گذشته را پشت میله‌های زندان سپری نموده و از آن زمان در برابر انواع شکنجه و منزوی‌سازی در یک مقاومت بی‌نظیر است. در همین پروسه و در همان زندان بود که برای اولین بار شعار «زن زندگی آزادی» بر روی کاغذ نگاشته شد و بعدها در تمام جهان پذیرفته شد و مورد استقبال قرار گرفت. این نیز رهبر آپو را به یکی از رادیکال‌ترین مبارزان آنتی سرمایه‌داری دوران ما مبدل کرده است و دلیل این سرکوب شدید علیه این جنبش است که ما شاهد آنیم که این حرکت چگونه بی‌وقفه و با افتخار از نام خودش صیانت می‌کند.

قطعا طوفان (باگر) یکی از شاگردان مصمم رهبر آپو بود و عشق (اوین) یکی از زبده‌ترین گریلاهای رهبر آپو بود. افکار و اعمالشان چیزی است که موجب این انقلاب شده است. رفقایی مانند آنها بودند که این راه را نمایان کردند. آنها به ما نشان می‌دهند که چگونه رؤیاها به حقیقت می‌پیوندند، چگونه تعصبات و خرافات شکسته می‌شوند و همه ما نیز اجزای یک انقلابیم که با حضور خود آن را خلق می‌کنیم.

اوین باگر؛ شما عشق و طوفان انقلاب مائید. خاطرات شما به عامل پیروزیمان مبدل می‌شود.

مرگ بر فاشیسم

زنده‌باد همزیستی مسالمت‌آمیز خلق‌ها

زنده‌باد رهبر آپو

۱۴ دسامبر ۲۰۲۳

یکی از رفقا»