انقلابیگری در برهه‌های بحران | یادداشت

در بحبوحه‌های بحران برای دست یافتن به نتیجه، باید همواره گوش به زنگ بوده و نقش فعال را ایفا کرد، از طرف دیگر باید هوشیار بوده و بتوان با ذکاوت عمل کرد. چنین انقلابی‌ای می‌تواند مرحله‌ای جدید را رقم زده و نتیجه مبارزه را خود مشخص کند.

◼️ لحظات بحرانی در آغاز و پایان روندهای مبارزه انقلابی روی می‌دهند. در ابتدا رویدادها نا مشخص و مبهم هستند، و همین امر باعث بحرانی شدن وضعیت می‌شود. بعد از آن مرحله پایانی فرا می‌رسد و وضعیت پیروزی فرایند به تحقق خود نزدیک می‌شود. این نیز به این معناست که از قدرت ریسک بالا برخوردار بوده و هوشیارانه، اما سریع عمل کند. موافع غیر عادی نیازمند واکنش و حرکت سریع هستند. اگر نه امکان ندارد که فرد انقلابی به پیروزی برسد و در جریان فرایند به پیروزی دست پیدا کند.

در غیر اینصورت مانند لحظات عادی نمی‌توان به مسئله مبارزه و انقلاب در لحظات بحرانی پرداخت. شخصیت انقلابی در بحبوحه بحران نمی‌تواند مانند شخصیت انقلابی در زمان عادی باشد. در بحبوحه‌های بحران برای دست یافتن به نتیجه، باید همواره گوش به زنگ بوده و نقش فعال را ایفا کرد، از طرف دیگر باید هوشیار بوده و بتوان با ذکاوت عمل کرد. چنین انقلابی‌ای می‌تواند مرحله‌ای جدید را رقم زده و نتیجه مبارزه را خود مشخص کند. یک انقلابی در مسیر حرکت انقلابی خود، مسیر سر راست زندگی را طی نمی‌کند. به گفته‌ای دیگر، مسیر زندگی یک انقلابی پر از فراز و نشیب است، فراز و فرودهای فراوان، فرصتها و امکانات، برهه‌هایی از بی‌امکاناتی و عدم فرصت، در زندگی یک انقلابی روی می‌دهند. به اندازه فرصت‌های آرام و ثبات، روندهای بحرانی نیز برای یک انقلابی وجود دارند. اما هیچگاه از زمان این بحران‌ها اطلاعی نمی‌یابد. برهه‌های پر فراز و نشیب، تحولات خیره کننده، همان برهه‌های بحران هستند.

چرا در این یادداشت به این موارد اشاره می‌شود؟ زیرا خلق کورد و جنبش آزادی خلق کورد، در مرحله‌ای استراتژیک از جنگ خلق انقلابی وارد مرحله‌ای بحرانی شده است. همچنین در فرایند مبارزه استراتژیک سیاسی دمکراتیک خود، در لحظات تاکتیکی و بحرانی نیز عمل نموده است. برای نمونه، زمانی که نیروهای توطئه‌گر بین‌المللی بعد از سال ۲۰۰۳، از به قدرت رسیدن آ.ک.پ حمایت کردند، با حمایت مزدوران کورد، در فرایند تحریک کننده و نابودگرانه‌ای نیز قرار داشته و وضعیت بحرانی حاکم کردند. هدف آنان این بود که پیوند پ.ک.ک و خط مشی آپویی را قطع کنند، آن را به سیستم سرمایه‌داری گره زده و در خود تحلیل نمایند.

همانگونه که مشخص است، رهبر آپو علیه چنین حملات نابودگرانه‌ای در کتاب دفاع از یک خلق، به تغییر پارادایم اشاره کرده است، به آن پاسخ داده و بر این اساس، تلاش برای اضمحلال حرکت را از میان برداشت. درک این خط مشی جدید و مبارزه علیه نابودی حرکت انقلابی ما، در انقلابیگری در کوردستان معیاری اصلی به شمار می‌رود. زیرا نابودگران و توطئه‌گران در بعد عملی از سازماندهی بیشتری برخوردار بوده و از موقعیت تاثیرگذارتری برخوردار بودند. این وضعیت، فرایند را بیش از پیش بحرانی نمود. در چنین شرایطی درک سریع خط‌مشی آپویی و تحقق پیروزمندانه ان بسیار مهم است. انقلابیونی که در این مسیر به خط مشی رهبر اوجالان پیوسته‌اند، جمعگرایی حزبی را ایجاد کرده و به مبارزه پیوسته‌اند تا نابودگران را از میان بردارند.

شیلان کوبانی از جمله شخصیتهای انقلابی است که معیار خود را بر اساس خط‌مشی تاریخی به پیش برده است. شیلان عضو کمیته مرکزی پ.ک.ک و یکی از اعضای موسس YAJK بود. زمانیکه برای از میان بردن خط اضمحلال درونی از طریق موصل همراه با چهار نفر دیگر از رفقایش در ۲۹ نوامبر ۲۰۰۴ عازم روژآوا بود، توسط تبهکاران فاشیست به شهادت رسید. به مناسبت شانزدهمین سالگرد شهادت وی، یاد و خاطره شیلان کوبانی را گرامی می‌داریم و اعلام می‌کنیم یاد و خاطره آنان در انقلاب آزادی روژآوا همچنان زنده است. اگر زحمات و تلاشهای شیلان کوبانی و رفقای وی در جریان نبود، فرایند بحرانی بر انقلابیگری در کوردستان به پیروزی می‌رسید.

نمونه دیگری از این فرایند در سال ۲۰۰۷ شکل گرفت. با شکست بوش در انتخابات نوامبر ۲۰۰۶ مرحله آتش‌بس نیز خاتمه یافته و بار دیگر سیاستهای جنگی آغاز شدند. برخی آشکارا از حکومت اردوغان حمایت کرده و خواهان جنگ ارتش ترک و پ.ک.ک بودند. به همن دلیل هم آمریکا و هم جمهوری ترک وارد مرحله جنگ نوینی شده بودند. در دیدار بین بوش و اردوغان در ۵ نوامبر، این دو به تفاهم جدیدی دست یافته و طرح مشترکی را در ۲۰ فوریه ۲۰۰۸ آغاز کردند و در منطقه زاپ علیه پ.ک.ک جبهه جنگی جدیدی را گشودند. در این ائتلاف، امریکا، جمهوری ترک و پارت دمکرات کوردستان تصمیم گرفتند که در جنوب کوردستان محور جنگی جدیدی را بازگشایی کنند.

این مرحله نیز از جمله لحظات بحرانی برای مبارزه آزادیخواهانه ما بود. جنبش آزادی کورد، کارزار سیاسی «دیگر بس است!» را در دستور کار قرار داده بود. این مرحله بحرانی و حساس، نیازمند روحیه‌ای انقلابیگری بود و این انقلابیگری در اکتبر ۲۰۰۷ در چیای گابار و در منطقه اورامار تحقق یافت. فرماندهی نیروهای مدافع خلق در گابار، در ۱۱ اکتبر ضربه مهلکی را بر ارتش ترک وارد کرد، و مرحله جدیدی از مقاومت آغاز شد. با این انقلابیگری اجازه داده نشد که اردوغان و بوش به پیروز میدان تبدیل شوند. در چهارم دسامبر ۲۰۰۷ فرماندهان این مقاومت، عادل و گُلبهار به شهادت رسیدند. در سیزدهمین سالگرد شهادت این فرماندهان، یاد و خاطره آنان گرامی داشته می‌شود.

با کمی دقت مشاهده می‌شود که مرحله کنونی نیز که در آن قرار داریم، جزو آن لحظات بحرانی است. در مرحله استراتژیکی که از ژوئن ۲۰۱۰ آغاز شده است تا کنون، در مراحل بسیاری تاکتیک و بحران‌های مهمی را از سر گذرانده‌ایم. برای نمونه، آغاز این مرحله نیز بسیار بحرانی بود. زیرا بسیاری از مسائل و موضوعات مبهم بودند. جنگ خلق انقلابی هنوز تدوین نشده بود، کادر و خلق بر اساس این مبنای استراتژیک آموزش ندیده بودند. برنامه‌ریزی و سازماندهی استراتژیک صورت نگرفته بود. بعد از ۱۳ اگوست سال ۲۰۱۰ نیز مرحله آتش بس صورت گرفته بود و در نتیجه فرصتی ایجاد شده بود که این نقص حل و از میان برود.

مرحله کنونی از شباهت‌هایی با مراحل قبل برخوردار است. دولت اردوغان از سال ۲۰۱۷ به بعد با م.ه.پ ائتلافی جدید را برای بقای زمامداری و تداوم حاکمیت خود ایجاد کرده است. در خارج از ترکیه نیز با استفاده از روشهای مختلف و با حمایت ترامپ، پوتین و پ.د.ک در جنوب و روژاوای کوردستان دست به حملات اشغالگرانه زده است، و تلاش می‌کند که در این رابطه به نتایجی دست پیدا کند. هدف نیز این است که در برنامه‌ریزی‌های خود برای امحا و از میان برداشتن پ.ک.ک به پیروزی دست پیدا کند. حملات اخیر ترکیه نیز با همین هدف ادامه یافته است. در سال ۲۰۲۰ همه می‌توانند مشاهده کنند که ائتلاف آمریکا، جمهوری ترکیه و پ.د.ک علیه حزب کارگران کوردستان حمله‌ای برای امحا و نابودی است. با کمی دقت می‌توان مشاهده کرد که نیروهای مهاجم کاملا شناخته شده هستند. هدف حملات نیز مشخص هستند. ائتلاف آ.ک.پ/م.ه.پ، با حمایت و همکاریهای آمریکا و پارت دمکرات کوردستان تا پاییز سال جاری به منظور نابودی و درهم شکستن پ.ک.ک حملات فاشیستی ویژه‌ای را انجام دادند. اما کاملا آشکار است که با مقاومت نیروهای گریلا و خلق کورد، برنامه نابودی و در هم شکستن پ.ک.ک به پیروزی نرسیده و خنثی شده است. در آمریکا نیز اداره ترامپ در انتخابات سوم نوامبر شکست خورده است.

اگر ملاحظه شود می‌بینیم که دولت ترامپ دیگر در انتخابات با شکست مواجه شده است. اتحادیه اروپا به مرحله ائتلاف با آ.ک.پ/م.ه.پ رسیده بود، اکنون شاهد خاتمه و پایان ائتلاف آ.ک.پ/م.ه..پ هستند. بعد از ژانویه ۲۰۲۱ ائتلافی که درصدد نابودی پ.ک.ک است، در وضعیت چندان مناسبی قرار نخواهد گرفت. این ائتلاف پیش از این مرحله، با محاصره چیای گاره و محاصره منطقه شنگال، تلاش می‌کردند تا به نتایجی دست پیدا کنند. این مرحله اکنون وارد حساسیت شده است، و نیروهای فاشیستی نیز بر وحشیگری خود افزوده‌اند.

در این مرحله نهایی، ما اکنون در  شرایط بحرانی قرار داریم و برای پیروزی نیازمند انقلابیگری هستیم با ارزیابی شرایط این مرحله، باید با هوشیاری، ذکاوت، آماده هر پیشامد غیر منتظره‌ای بود.◻️

منبع: ozgurpolitika