در آستانه سالگرد انقلاب و ترس رژیم ایران!

ترس اساسی رژیم؛ توسعه هر چه بیشتر همبستگی نیرو‌های ناراضی و انقلابی علیه نظام حاکم است و برگزاری اعتصابات سراسری در این مرحله می‌تواند زمینه‌ی مناسبی برای این همبستگی و اتحاد سراسری باشد.

این روزها هم‌زمان با نزدیک شدن بە سالگرد «انقلاب ژن ژیان آزادی» رژیم جمهوری اسلامی ایران درصدد هراس‌افکنی می‌باشد. طبق گزارش‌های میدانی رژیم به‌صورت کورکورانه و بدون حکم قضایی حملات خود باهدف سرکوب و محدود نمودن فعالیت‌ سازمان‌های مردم‌نهاد شروع نموده است.

با شروع جنگ کوسالان در ۲۲ خرداد امسال به بهانه‌ی برگزاری مانور نظامی؛ جنگل‌های این منطقه را به آتش کشید و همزمان بسیاری از فعالان مدنی حوزه‌ی محیط‌زیست را دستگیر نمود از آن جمله: محسن دادگر، سعید دادگر، یاسر صابری از فعالان محیط‌زیست شهر کامیاران. طبق گزارش‌های حقوق بشر کوردستان با بازداشت آمانج قربانی از کارشناسان حوزه محیط‌زیست و از کارمندان اداره محیط‌زیست تعداد بازداشتی‌های کامیاران به هشت نفر رسیده است.

هم‌زمان با این بگیروببندهای رژیم در روز یکشنبه ۱۹ شهریور با حمله نیروهای امنیتی به جلسه انجمن سبز چیا مریوان که در روستای «نچی» برگزارشده بود، ۲۵ نفر از اعضای این انجمن را دستگیر نمودند که با گرفتن تعهد کتبی بیشتر آن‌ها را آزاد نمودند. اما تا به اکنون «مادح خوشنواز»، «کاوه داستان» و «کاوه کریمیان» دربازداشت بسر می‌برند.

چرا رژیم در چنین موقعیتی بدین‌صورت حمله‌های هیستری را به سازمان‌های مردم‌نهاد بخصوص محیط‌زیستی شروع نموده است.

رژیم ایران در آستانه سالگرد "انقلاب ژن، ژیان، ئازادی" سعی دارد با ایجاد فضای ترس و وحشت مردم را از هرگونه اقدامی بازدارد. همچنان که می‌دانیم در چند دهه‌ی گذشته و در غیاب احزاب سیاسی این سازمان‌های مردمی نقش بسیار مهمی را در سازمان‌دهی مردم و حفظ فرهنگ و محیط‌‌زیست منطقه داشته‌اند. انجمن سبز چیا در همان اوایل و با پیشاهنگی زنده‌یاد دکتر مسعود مصطفی سلطانی در راستای اشاعه‌ی فرهنگ زیست‌محیطی و برای آشتی دادن مردم با زیست‌بوم خود بنیاد نهاده شد. در طول بیشتر از دو دهه با فعالیت‌های گسترده‌ای که درزمینه‌ی آگاهی‌بخشی جامعه انجام داده توانست فرهنگ حفاظت از محیط‌ زیست را نهادینه نماید.

رژیم خود عامل اساسی تخریبات زیست‌محیطی است و با نگاهی سودجویانە و امنیتی، همراە با مدریت بد منابع طبیعی تبدیل بە دشمن اساسی محیط‌زیست گشته. در حال حاضر ایران با مشکلات عدیده زیست‌محیطی روبرو است که در صورت عدم چاره‌یابی آن‌ها در آینده‌ای نزدیک فاجعه‌‌ی انسانی بزرگی گریبان‌گیر مردم ایران خواهد شد. در مرکز و نقاطی مانند اصفهان ما با فاجعه رانش زمین و فرونشست شهر‌ها روبرو هستیم، سیلاب‌های روان سالانه بخش عمده‌ای از جلگه‌های خوزستان را نابود نموده که مضاف بر آن ریزگردها نیز راه‌های تنفسی را قطع نموده‌اند. خشک شدن دریاچه ارومیه می‌تواند با خود فاجعه‌ای منطقه‌ای را رقم بزند. در کنار همه‌ی این بحران‌های زیست‌محیطی سالانه طبیعت زاگرس هم از نظر منابع آبی و هم جنگلی مورد غارت قرار می‌گیرد. در سال‌های اخیر سیاست‌های امنیتی رژیم همراه با زمین‌خواری سودجویان محلی که از مزدوران رژیم می‌باشند به‌صورت عمدی جنگل‌ها و مراتع زاگرس را به آتش می‌کشند.

رژیم با ایجاد این بحران‌های زیست‌محیطی سعی دارد بر مشکلات سیاسی خود سرپوش بگذارد. سازمان‌هایی مانند انجمن چیای سبز مریوان با تلاشی وقفه‌ناپذیر توانست تأثیرات مثبتی را بر روی رویکرد جامعه نسبت بر این سیاست‌ها ایجاد نماید، در این راستا هم‌زمان با ایجاد سازمان‌دهی مردمی، زمینه را برای ایجاد سازمان‌های مشابه در گستره زاگرس فراهم نمود. هم‌اینک از شمال تا جنوب این سلسله جبال، سازمان‌های متفاوتی در همین راستا ایجاد گشته‌اند. بدون شک این حجم از تأثیرگذاری مدیون فداکاری شهدای اکولوژی مانند؛ شریف باجور، امید کهنه‌پوشی، محمد پژوهی، رحمت حکمت‌نیا و همچنین شهدای انجمن «ژیوای» پاوه به نام‌های مختار خندانی، یاسین کریمی و بلال امینی ایجاد گشت.

رژیم نه‌تنها راجع به آتش‌سوزی‌هایی که صورت می‌گیرد هیچ واکنش نشان نداده بلکه همواره سعی نموده با سنگ‌اندازی و دستگیری فعالان مدنی و زیست‌محیطی با بهانه‌های امنیتی پرونده‌سازی نموده و زمینه را برای بازداشت این افراد فراهم می‌کند.

در آستانه‌ی اولین سالگرد “انقلاب ژن، ژیان، ئازادی» این حملات هیستریکی رژيم نشان می‌دهد که با از دست دادن مشروعیت ایدئولوژی و فروپاشی پایگاه اجتماعی تلاش دارد با ایجاد فضای ترس و رعب، جامعه را تحت کنترل درآورد. حمله به فعالین محیط‌زیست، در امتداد حملاتی است که به سازمان‌های کارگری، زنان و معلمان صورت می‌گیرد. پرونده‌سازی، تجاوز و دستگیری فعالان سیاسی و خانواده‌ی شهدای “انقلاب ژن، ژیان، ئازادی» همه در این راستا می‌باشد. رژیم با این سیاست‌های امنیتی تلاش دارد زمینه‌ی سازمان‌دهی‌های مردمی را مسدود کند.

این انقلاب که اینک در سایه شعار ژن ژیان ئازادی به اوج خود رسیده است، دارای ابعاد گسترده‌ای جهت رفع تبعیض‌های اجتماعی، جنسی، طبقاتی و مذهبی می‌باشد که در طول چند دهه‌ی گذشته بر روی هم تلنبار گشته‌اند. نبود دمکراسی و عدم توسعه‌ی سیاسی سبب گشته بحران‌های موجود به مرز انفجار برسند، جامعه بیشتر از این تحمل فشار‌های وارده را ندارد.

در روز‌های آینده انتظار می‌رود با نزدیک شدن به سالگرد «انقلاب ژن، ژیان، ئازادی»، واکنش مردم نسبت به سیاست‌ سرکوب رژیم بیشتر شود. فراخوان‌های احزاب و سازمان‌های سیاسی و مدنی در کوردستان و ایران برای اعتصابات سراسری، رژیم را به وحشت انداخته است. بدین شیوه با دستگیری فعالین مدنی و پیشاهنگان اجتماعی از یک طرف سعی دارد وضعیت موجود را مهار نماید و از طرف دیگر با افزایش تهدید‌ حمله به احزاب سیاسی کورد نظرات را به‌سوی خارج از مرزهای خود برگرداند.

بعد از یک سال از این انقلاب و بازی‌هایی که ضدانقلاب خارجی، همراه و موازی با رژیم به راه انداختند تا حدود زیادی برای مردم روشن گشته و بیش از پیش مردم ایران اهداف پارادایمی «انقلاب ژن، ژیان، ئازادی» را درک نموده‌اند. لذا هرچند در طول این یک سال بسیاری از فرصت‌ها که می‌توانست موجب پیروزی انقلاب شود از بین رفتند، اما در این گذار یک‌ساله دورنمای انقلابی که بایستی صورت بگیرد، اهداف و برنامه‌هایش، نوع مدیریت و رهبری آن بهتر روشن گردید.

همچنین مواضع یک ساله حکومت‌های منطقه‌ای و قدرت‌های جهانی نشان داده که هیچ یک از این نیرو‌ها خواستار براندازی رژیم نمی‌باشند، برعکس هر یک از آن‌ها با امتیازگیری از حاکمیت موجود، به دنبال منافع خود می‌باشند. آنچه شرایط انقلابی موجود را مشخص خواهد نمود مردم انقلابی ایران هستند.

در این مقطع زمانی که مردم متحمل هزینه‌های زیادی شده‌اند، همچنین خرابکاری‌های که از طرف سلطنت‌طلب‌ها و تمامیت‌خواهان ایران‌شهری و ملی‌گرایی صورت گرفته‌اند احتیاج به ایجاد یک اجماع کلی وجود دارد، برای اینکه جامعه بار دیگر بتواند نیرو‌هایش را حول اهداف اساسی انقلاب جمع کند. برگزاری اعتصابات سراسری در این مرحله می‌تواند زمینه‌ی مناسبی باشد برای توسعه هر چه بیشتر همبستگی نیرو‌های ناراضی و انقلابی علیه رژیم. در واقع ترس اساسی رژیم هم در این رابطه است، لذا سعی دارد با تمام توان مانع از رسیدن به چنین اجماعی شود. بازداشت‌های خودسرانه هم در همین راستا صورت می‌گیرند.