◼️ باشور کوردستان به داشتن ذخایر نفت و گاز طبیعی سرشار مشهور است، اما به دلیل بحرانهای اقتصادی و فقدان فرصتهای زندگی و معیشت روزبهروز زندگی در آن سختتر میشود.
به رغم منابع طبیعی سرشار و ثروت هنگفت خدادادی اما آنچه شاهد هستیم این است که از لحاظ داخلی روزبهروز وضعیت بدتر میشود. به وضعیت داخلی اهمیت داده نمیشود، خدمات و آیندهی جامعه روز به روز به دلیل معاملات و سیاستهای غلط و فقدان برنامهریزی برای اداره امور شهرها و همچنین عدم برابری در تقسیم درآمد بدتر شده و همین امر سبب میشود، کوردها از این بخش میهن فرار کنند.
نارضایتی و گردهماییهای اعتراضی کارمندان، معلمان، دانشجویان و زنان و غیره همیشه در صدر اخبار باشور کوردستان قرار دارد. باید زندگی این منطقه نسبت به سایر بخشهای کوردستان بهتر و مساعدتر میبود، اما متاسفانه به دلیل سیاستهای پارت دمکرات کوردستان پ.د.ک و اتحاد میهنی کوردستان ی.ن.ک در داخل اقلیم و در عراق و حتی در خارج، سبب شده است باشور کوردستان در چنین شرایطی قرار گیرد.
پ.د.ک با رخدادهای شرم آور به طور مداوم در صدر اخبار قرار دارد
موضوع اعتراضات علیه تعویق پرداخت حقوق ماهیانه و دستمزدها، همچنین همکاریهای پ.د.ک با دولت فاشیست ترکیه علیه کوردهای باکور کوردستان، مستقر نمودن تبهکاران روژ در مناطق گریلا، همکاری اطلاعاتی با ارتش ترکیه علیه نیروهای گریلا، اخراج کوردهای باکور از شهر هولیر و حتی فشار و تحمیل جاسوسی بر کوردها به نفع دولت ترکیه، همچنین مهاجرت جوانان و تعداد زیادی از مردم باشور در نتیجه نبود فرصت زندگی و فشارها در سالهای اخیر در باشور کوردستان به طور مداوم در صدر اخبار قرار داشتند.
روز بروز بحرانها و تنشها با بحرانهای اقتصادی و سیاسی در باشور کوردستان عمیقتر میشوند. بحران اقتصادی کافی نبود که پارت دمکرات کوردستان با قرار گرفتن در کنار اشغالگری ترکیه از ۲۳ آوریل سال جاری میلادی که در مناطق زاپ، آواشین و متینا از توابع مناطق حفاظت شده میدیا سبب شده است که زندگی در روستاهای مرزی غیرممکن شود. همچنین همه درآمدها به دولت ترکیه رسیده و جامعه با آشفتگی و پریشانی بیشتری مواجه شود. همه اینها سبب عمیقتر شدن بحرانهای سیاسی و اقتصادی در داخل و خارج شده است.
مرگ را بهتر از ماندن در باشور کوردستان میدانند
علیرغم همه رخدادها و پیشرفتها، باشور کردستان در شرایطی قرار گرفته است که زندگی در آن در حال توقف است. شهروندان کورد مهاجرت را در پیش گرفتهاند. مسئله مهاجرت کوردها در مرزهای لهستان و بلاروس، در سرما و گرسنگی و مواجه شدن با مرگ در صدر اخبار کوردها و حتی جهان قرار گرفته است. دهها مهاجر کورد باشور کوردستان به دلیل سرما و گرسنگی جان خود را از دست دادند. شهروندانی که از چنین میهن ثروتمندی فرار کردهاند، برای رسیدن به زندگی بهتر، میگویند که به دلیل وضعیت سیاسی، حملات اشغالگرانه و نبود درآمد و نداشتن آیندهای مشخص به دلیل حکومت، سبب شده است تا راه مرگ را در پیش بگیرند. حتی آنها رفتن در راه مرگ را بهتر از ماندن در باشور کردستان و در چنین وضعیتی میدانند.
تجزیه باشور کوردستان به دو بخش
باشور کوردستان میان دو خانواده تقسیم شده است، آن هم خانوادههای بارزانی (پ.د.ک) و خانواده طالبانی (ی.ن.ک) است. پ.د.ک و ی.ن.ک دو حزب خانوادگی هستند که از لحاظ سیاسی و اقتصادی باشور کوردستان را در دست دارند. خانوادههای طالبانی و بارزانی از راه افراد نزدیک به خانوادهی خود و برخی روئسای عشایر، بیشتر دستگاهها و ادارات اجتماعی و اقتصاد باشور را در دست گرفتهاند. زندگی اجتماعی در دست این دو خانواده است. فرصت زندگی مناسب برای زنان، جوانان و کارگران وجود ندارد. آنهایی نیز که فرصتی به دست آوردهاند، با تلاش و کوشش بسیار بوده است.
مردم به دلیل نداشتن برق، آب و خدمات در همه زمینههای زندگی به طور مداوم اظهار نارضایتی و اعتراض میکنند. علی رغم آن که چندین سال است این حکومت تشکیل شده است، اما پروژه و برنامه طولانی مدت در زمینه خدمات و خدمات شهری وجود ندارد. در همه زمینهها فساد نهادینه شده، دزدی و تبهکاری وجود دارد. هر طیفی برای خود به دزدی و غارت میپردازد و در صدر تمامی مفسدان اقتصادی مسئولین حکومتی قرار دارند.
همکاری با دولت ترکیه، پ.د.ک را به این شرایط رسانده است
یکی از دلایلی که هر کوردی در مورد آن صحبت میکند، همکاری پ.د.ک با دولت ترکیه است. میبینیم که درامد باشور کردستان به اشغالگران تعلق گرفته و مسئولین پ.د.ک ترکیه را برای خود به مدلی تبدیل کرده و در بسیاری از زمینهها آنها را برای خود اساس قرار میدهند. به ویژه زمانی که همکاریها افزایش یافت شاهد بودیم که اعتراضات در باشور گسترش یافتند. اخیراً دانشجویان در اعتراض به قطع کمک هزینههایشان به میدانها رفته و دست به اعتراض زدند. دانشجویان نمیتوانند تحصیلات خود را به پایان برسانند، بعد از پایان تحصیلات نیز برای آنها کاری وجود ندارد. کارگران و مردم فقیر هر روز دسترنج خود را برای تهیه حداقلهای زندگی میفروشند.
با مکیدن خون فقرا در حکومت ماندهاند
طی چند روز گذشته حادثهای بسیار ناراحت کننده در باشور رخ داد. به دلیل بارش باران دستکم ۱۲ تن در شهر هولیر جان خود را از دست دادند که یکی از آنها کودک چند ماه بود. یکی از علل اصلی این حادثه مربوط به خدمات و شهرسازی نادرست بود که سبب شد آب به داخل صدها خانه رفته و سیل رخ دهد. در فصل زمستان در بسیاری از مناطق و شهرها مانند هولیر سیل رخ میدهد. این رخداد به دلیل ساختمانسازی و شهرسازی نادرست و به کار بردن ابزار نامناسب میباشد. همهی این شرکتها و دستگاهها وابسته به حکومت هستند و پولی که به آنها اختصاص داده میشود را میدزدند. موضوعی که سبب جلب توجه میشود، این است که همیشه در چنین شرایطی مسئولین در مقابل دوربین قرار گرفته و ادعا میکند که به کمک خسارتدیدگان میروند، اما ما دیدیم که مردم خود اعلام کردند، مسئولین به مسئولیت و وظیفه خود عمل نکرده و همه نقشههای آنها برای فریب و ریاکاری است.
هولیر به دریای مدیترانه و سلیمانیه به تگزاس تبدیل شده است
مسئله دیگر که جلب توجه میکند رخدادهای داخلی اقلیم کوردستان است. یکی از آنها اختلافات میان خانواده طالبانی است. اخیراً اخراج لاهور شیخ جنگی ریاست مشترک اتحادیه میهنی توسط بافل طالبانی فرزند مام جلال سبب شد که در سلیمانیه که در مقایسه با هولیر تا حدی آرامتر و بهتر بود، اختلافات و تنشهای بسیاری به وجود آید. به دلیل اختلافات لاهور شیخ جنگی و بافل طالبانی طرفداران و افراد نزدیک آنها به شیوههای گوناگون کشته شدند. وضعیت هولیر خود مشخص است و در مقابل چشم همگان قرار دارد. وضعیت سلیمانیه نیز به دلیل اختلافات خانواده طالبانی سبب متشنج شدن اوضاع شده است. در این رابطه اخیراً شاناز ابراهیم احمد مسئول مکتب سیاسی اتحادیه میهنی کوردستان و خواهر هیرو طالبانی همسر مام جلال سخنان قابل توجهی ایراد کرد و گفت؛"هولیر برای مردم به دریای مدیترانه و سلیمانیه نیز به تگزاس تبدیل شده است".
کسانی که حقایق را میگویند، جایشان نه جامعه، بلکه در زندانهاست
هیچ کس نمیتواند از این خانوادهها انتقاد کند. وضعیت سیاستمداران و روزنامهنگاران بهدینان مشخص است. آنهایی که علیه اشغالگری میایستند و حقایق را بیان میکنند، جایشان در میان جامعه نیست، بلکه در زندان است. با اتهام جاسوسی مجازات شده و روزنامهنگاران و سیاستمداران به زندان محکوم شدند. تا کنون نیز بیش از ١٠٠ روزنامهنگار و فعال بهدینان در بازداشت پ.د.ک به سر میبرند.
با پول مردم صاحب خانه، ویلا و ملک شدند
وضعیت جامعه باشور مشخص است، اما از طرف دیگر وضعیت مسئولین و خانوادههای بارزانی و طالبانی بسیار متفاوت است. در کوردستان بهترین مکانها در دست این خانوادهها قرار دارد. چه در سلیمانیه و چه در هولیر و چه در مناطق دیگر. در هولیر همه خانواده بارزانی در منطقه «سری رش» زندگی میکنند و دارای کاخها و عمارتهای بسیاری هستند. در سلیمانیه نیز خانواده طالبانی در «دباشان» ساکن هستند، به ویژه در این جا موضوع اصلی مسئله املاک و عمارتهای خانواده بارزانی است. برای اولین بار در سال ۲۰۱۸ با خرید دو ویلا به نام «هوال دوسکی» یکی از کارمندان خانواده بارزانی راه برای مناقشه در این رابطه باز شد.
اخیراً موضوع املاک و خانههای خانواده بارزانی از راه تحقیقاتی که توسط روزنامهنگار آمریکایی زاگ کوپلین انجام شد، با سند و مدرک منتشر شد و در صدر اخبار قرار گرفت. روزنامهنگار کوپلین در ابتدا توافق میان کمپانی ویژه نظامی آمریکا و کمپانیهای نوری مالکی نخست وزیر سابق عراق را آشکار نمود. بر این اساس خود را به توافق میان کمپانی نظامی آمریکا و خانواده بارزانی رساند. وی پس از ۶ ماه کار کردن بر روی این گزارش، در رابطه با خانواده بارزانی گزارشی منتشر کرد. بر اساس این گزارش ۴ بنای خانواده بارزانی با ارزش ۷۵ میلیون دلار در آمریکا وجود دارد.
با ارائه سند و مدرک آشکار شده است که مسرور بارزانی در میامی داروخانهی با ارزش ۱۸.۳ میلیون دلار را خریداری کرده است. همچنین چهار کمپانی بزرگ خانواده بارزانی در آمریکا وجود دارند که در رابطه با این اطلاعات میگوید که این املاک و خانههایی که آشکار شدهاند فقط بخش کوچکی از ثروت خانواده بارزانی هستند.
در کالیفرنیا در بورلی هیلز دو عمارت خانواده بارزانی وجود دارند. در ویرجینیا یک عمارت دارند. اکنون داروخانهای به مساحت ۱۲۰۰۰ مترمربع آشکار شده است. این خانه و املاک خانواده بارزانی فقط آنهایی هستند که آشکار شدند. گفته میشود در آمریکا صدها شبه شرکت وجود دارد که با نام خانواده بارزانی کار کرده و املاک آنها را پنهان مینمایند.
با آشکار شدن این املاک و بر اساس اطلاعات منتشر شده در دبی گفته میشود که املاک و عمارتهای بارزانیها در دبی چندین برابر سرمایه آنان در آمریکا میباشد.
وقتی ما به موضوعهای مذکور نگاه میکنیم، برای ما مشخص میشود که چرا وضعیت باشور اینگونه است. حکومت و قبل از همه پ.د.ک در هر اقدام و در هر فرصتی خطاب به مردم میگویند که "پول نیست". میگویند که "حکومت عراق پول نفت را نمیدهد" و به همین دلیل آنها نمیتوانند داراییها و حقوق دستمزد کارمندان پیشمرگه را پرداخت کرده و طرح و پروژههای خدماتی را به پایان برسانند. اما زمانی که به کاخها و عمارتها و کمپانیهای آنها نگاه میکنیم، برایمان مشخص می شود که آنها به آن اندک پولی نیز که به پیشمرگه و جامعه میدهند، چشم طمع دوختهاند. ◻️