با نوروز ژن ژیان آزادی بەسوی آزادی خلقها
جنبش رهایی بخش و آزادی خواە جهانی پکک بار دیگر ارزشهای بە یغما رفتە و فراموش شدەی انسانی را زندە کرد و نوروز را دوبارە بە عنوان نماد و فرهنگ و جشن اتحاد و همزیستی خلقهای خاورمیانە مطرح نمود.
جنبش رهایی بخش و آزادی خواە جهانی پکک بار دیگر ارزشهای بە یغما رفتە و فراموش شدەی انسانی را زندە کرد و نوروز را دوبارە بە عنوان نماد و فرهنگ و جشن اتحاد و همزیستی خلقهای خاورمیانە مطرح نمود.
نوروز جشنی دیرپا و زندە است کە از هزاران سال پیش بە دور از هیاهو و گرد و خاک ناسیونالیستها و جنسیتگرایان دنیای معاصردر میان خلق کورد و دیگر خلق های خاورمیانە با شکوە هرچە تمام تر برگزار می شدە است. این درخت همیشە سبز تناور، ریشەهای محکمش در اعصار کهن و تاریخ خلقهای منطقە دواندە شدە است. برای کوردها بە ویژە؛ نوروز تنها فرا رسیدن بهار و آغاز سال نو نیست بلکە جنبشی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. برای درک بهتر و عمیق تر این پدیدەی کیهانی بایستی آن را در بافت علمی، سیاسی و فرهنگی و اجتماعی آن بررسی و تحلیل کرد، در این نوشتار با چنین رویکردی بە نوروزپرداختە می شود
هم آواز با هستی و هماهنگ با حرکت کیهانی، زمین در مسیر حرکت انتقالی اش مدار بیضی شکلی بە مسافت ٩٤٠ میلیون کیلومتر را در طی ٣٦٥ روز بە دور خورشید می پیماید تا بە نقطەی عزیمت سالانەاش کە اخترشناسان بە آن برج حمل یا برە می گویند، بازگردد کە مصادف است با نوروز و آغازفصل بهار، چنین حرکت عظیم کیهانی برای انسان حاوی رمز و راز و معنای فراوانی بود. از همان سپیدە دمان تاریخ و ازمنظر آن انسانها، بیگمان معجزەی بزرگی هر سالە رخ می داد، طبیعت مردەی فسردە و یخ زدە کە در طول سە ماە از سال در اغمای محض و قطع کامل تمامی علائم حیاتی بە سر می بُرد با آمدن نوروز بە ناگهان زندە می شد. زندگی با تمام شکوە و جلوەاش درعروق و شریانهای طبیعت بی جان، جاری و ساری می شد، چنین واقعە و رویداد عظیمی انعکاس شگرفی در ذهن و منظومەی فکری انسانهای طبیعت گرا و روح باور آن دورانها مییافت و او را شاعرتر و عاشق تر از همیشە بە تکاپو برای بیان احساس و عاطفە اش از این رویداد بزرگ می انداخت و چنین شد کە در باب نوروز و آمدن فصل بهار، اساطیر و افسانەها و داستانهای زیادی آفریدە شدند. این مفهوم بە ویژە برای ساکنین حلال حاصل خیز تورس – زاگرس و مردمان بین النهرین یعنی کوردستان و خاورمیانە معنا و مصداق بارزتری داشت جنانکە بیشترین اساطیر و داستانهای مربوط بە نوروز و آمدن فصل بهار از آن این منطقە است. اسطورەهایی همچون: کیمورس و اهریمن، میترا و اهریمن، دموزی و ایناننا، کیاکسار و ساراک، کاوەی آهنگر و ضحاک هووخشترە و سین شاریشگون آشوری. همگی گویا و بیان کنندەی عظمت نوروز و آغازبهار است.
در اساطیر کوردی آمدە است کە میترا در شب یلدا با مشعلی فروزان و تیر و کمانی بە دنیا آمد. او برای نبرد با تاریکی و آوردن روشنایی با اهریمن تاریکی و سیاهی در آویخت. در این نبرد میترا کشتە می شود و بە دنیای زیرین و مردگان میرود و تمام زمستان بە جمع کردن نیرو و بازیابی توش و توان خود می پردازد. در اولین روز بهار کە نوروز باشد مادر طبیعت بار دیگر میترا را از نو می زاید. در نبردی دیگر؛ اینبار میترا با یاری مادر طبیعت بر آهرمن تاریکی و ظلمت ظفر می یابد و نور و روشنایی در ذروەی اعلا قرار می گیردو طبیعت مردە از نو زندە می شود در این روز طول شب و روز با هم برابر میشود. کوردها از زمان هوریها تا زمان کاسیها این روز را روز جشن میترا می دانستند و آن را مقدس می شمردند. در سیر و تطور این اسطورە و در دورانهای بعدی و در آیین زردشتی کوردها، میترا جای خود را بە اهورامزدا می دهد و اینبار در هیئت کاوەی آهنگر بە جنگ ضحاک می رود.
در اساطیر بین النهرینی از نوروز بە نام روز زندە شدن ایزد شهید شوندە یاد شدە است. در این اسطورە، دموزی؛ ایزد گیاهان بە مدت شش ماە از سال در دنیای زیرین مردگان بە سر می برد. در نوروز بە دنیای زندگان بر می گردد و با ایزد بانوی ایناننا ازدواج مقدس می کند.
در یکی دیگر از افسانه های کهن کوردی آمدە است کە: چهل هزار سال پیش از میلاد مسیح "کی مورس" نامی از مردم کورد با مظهر شرارت و پلیدی، یعنی اهریمن بە دشمنی برخاست و در کوهستانهای رواندوز بە نبرد اهریمن شتافت و در آغاز نبرد بە همرزمانش فرمان داد پس ازپیروزی و کشتن اهریمن، بر ستیغ کوهها برجهایی از آتش بر فروزند تا هم نشان فتح و ظفر باشد و هم نشانەای باشد برای بازگشت مبارزان از جبهەی جنگ. با زبانە کشیدن شعلەهای آتش بە آسمان، پیروزی حق بر باطل و شکست اهریمن بە آگاهی همگان رسید و این واقعە درست دە روز پیش از نوروزی کە امروزە آن را جشن می گیرند روی داد و بە همین مناسبت آن روز و نە روز دیگر جشن و شادی و پایکوبی برپا شد و آن جشن را نوروز نام نهادند.
درتاریخ نیز می خوانیم اتحادیەی قبایل مادی و دیگر خلقهای خاورمیانە و بابلی ها با هم متحد شدە و بزرگترین امپراتوری مستعمراتی و ماشین کشتار دوران باستان یعنی دولت آشور را شکست می دهند. مادها از سال ٨٣٥ پیش از میلاد تا سال ٦١٢پیش از میلاد کە سال شکست سین شاریشگون آشوری از کیاکسار ( کاوەی آهنگر-کیخسرو) مادی است. بە مدت ٢٢٣ سال در برابر حملات و یورشهای ویرانگر آشوریهای خونریز و متجاوز مقاومت کردند و سرانجام توانستند با اتحاد، طومار آنها را برای همیشە درهم بپیچند و مرحلەی نوینی برای زندگی و آغازی دوبارە برای ملتهای منطقە رقم بزنند. مادها با روشن نمودن آتش بر فراز قلەی کوهها خبر پیروزی خود را بە تمام مناطق رساندند. امروزە خلق کورد با برافروختن آتش نوروز یاد و خاطرەی آن روز بزرگ را زندە می کنند و نوروز را جشن می گیرند و آتش را نماد پیروزی می دانند.
بنابر تمامی این اسناد و نوشتەها و گفتەهایی کە ازدوران باستان تا روزگار ما بر جای ماندە و سینە بە سینە نقل شدە بایستی متذکر شویم کە نوروز هویّت و شناسنامەی کوردهاست، آتش نوروز با کاوەی آهنگر بر پا شد و با آتش جان کاوەی دوران، مظلوم دوغان بر افروختە گردید. آتش نوروز در بردارندەی پیام مقاومت و مبارزەی همیشگی خلقهای ستم ستیز و دشمن شکن همیشە پیروز در برابر ظلم و ستم ضحاکان زمان است و بە ما می گوید برای رسیدن بە آزادی و حفظ آن؛ بکوشیم و مبارزە کنیم.
با ظهور دولتها و گسترش اقتدارگرایی در تاریخ، نوروز ازفرم و شکل اصیل و اولیەاش خارج شد و رنگ متفاوتی بە خود گرفت هر حاکم و خان و امیر و شاهی در پی آن بود تا آن را ازآنِ خویش ساختە در جهت مشروعیت بخشیدن بە حکومت و مطامع مورد نظرش آن را بە نفع خود مصادرە و تفسیر کند. چنین هدفی با داستان پردازیهای مرد محورانە بە انجام می رسید و با این کار سعی در زدودن تأثیر فرهنگ بنیادین ایزد بانوان و بە تبع آن بە حاشیە درافکندن زنان و جدا کردن آنان از نوروز و آیینهای خاص و ویژەی آن و در نتیجە منفعل ساختن بیشتر زنان را داشتند و بە مقصود و هدف خود نیز رسیدە بودند اما با ظهور جنبش انقلابی و آزادیبخش آپویی و حضور درخشان زنان آپویی همچون زکیە و رخشان و سما در صحنەی مبارزە و مقاومت تمامی این نقشەها نقش بر آب شد. آتشی کە این شهدای راە آزادی شعلە ور ساختند هیچگاە خاموش نخواهد گردید و امروزە در دل زنان کورد؛ آتش نوروز با آتش انقلاب و عصیان عجین گشتە و خرمن ستم و بیداد بیدادگران را بە آتش کشیدە است. امروزە در هر چهار بخش کوردستان حضور زنان در مراسم نوروز پر رنگتر و فعال تر از همیشە بودە و هویت و غنای خاصی بە آن بخشیدە است احیا و آفرینش دوبارەی زن آزاد کە در بنیاد نهادن جامعەی اخلاقی و سیاسی کە از او انتظار میرود نقش حیاتی و بارزی دارد با زندە شدن روح نوروز توسط رهبر آپو و حرکت آپویی و انتقال آن روح بە جامعە ممکن و میسر خواهد شد.
نوروز با فانکسیون (خویش کاری) حماسی و انقلابی خویش از سوی دولتهای فاشیست و اشغالگر ایران و ترکیە داشت میرفت کە بە رسمی خنثی و عادی وتکراری و خالی از معنا و محتوا بدل شود. اما ظهور خورشید شرق؛ رهبر آپو، نە تنها خلق در معرض نابودی کورد را نجات داد بلکە نوروز را نیز از نرمالیزە شدن و بیهودگی و بی خاصیتگی رهانید. عمل انقلابی بە آتش کشیدن خود توسط کاوەی معاصر؛ رفیق مظلوم دوغان و زکیە آلکان و رخشان دمیرل و سما یوجە در برابر سیاست فاشیستی دولت اشغالگر ترکیە مبنی بر ممنوعیت بر افروختن آتش نوروزو برپایی جشن نوروز، پاسخ صریح و پیام روشنی بە دولتهای متجاوز منطقە بود کە نوروز و آتش نوروز بخش همیشە زندە و جدایی ناپذیرهستی و هویت خلق کورد است. جنبش رهایی بخش و آزادی خواە جهانی پکک بار دیگر ارزشهای بە یغما رفتە و فراموش شدەی انسانی را زندە کرد و نوروز را دوبارە بە عنوان نماد و فرهنگ و جشن اتحاد و همزیستی خلقهای خاورمیانە مطرح نمود و بار دیگر نوروز، مفهوم حماسی ـ انقلابی و جهان شمول خود را کسب کرد.
همانگونە کە دانەی درون خاک، زمستان سیاە مرگبار و خاک مردەی منجمد را تاب می آورد و نمی میرد و تا آمدن نوروز و بهارمی ماند و مقاومت میکند. با آمدن بهار و نوروز و تابش انوار زندگی بخش خورشید عالم تاب، خاک مردەی منجمد زندە می شود. دانەی درون خاک ریشەهایش را بە هر سو می دواند و در لحظەی بزرگترین انقلاب و رستاخیز طبیعت یعنی نوروز از حصار تنگ و تاریک خاک سر بر می آورد و در هیئت گلی شاداب و خوشرو و خوشبو، بە آسمان بە خورشید بە بلبلان بە پروانەها بە زنبوران عسل سلام می کند و این گونە پاداش مقاومت و ایستادگیش در برابر سرما و زمستان و مرگ را کە آزادی است میگیرد. هستەی اولیەی گروە مقاومت آپویی نیز در نوروز سال ١٩٧٣ در دامنە های سد چوبوک شکل گرفت و با تابش خورشید آموزەهای رهبر آپو آن هستەی کوچک اینک بە درخت گشن و تناور زندگی تبدیل شدە کە باد و باران و طوفانهای زمانە را تاب می آورد و تمامی خلقهای ستمدیدەی جهان را زیر سایەی خود محفوظ و در امان نگاە می دارد.
مهم ترین پیام نوروز اتحاد و مقاومت تا رسیدن بە آزادی است. در فضای ملتهب امروز ایران و روژهلات کوردستان کە سخت متأثر از انقلاب «ژن ژیان آزادی» است. نفحات روح افزای نسیم آزادی نوروز بیش از هرزمان دیگری می تواند جامعە را هوشیارتر و بیدارتر از همیشە سازد. نوروز در مرحلەی کنونی بنا بر ذات و جوهرەی حماسی و جنبەی ستم سوز و استبداد ستیزانە اش بایستی با شکوەتر و بر افروختەتر از هر زمانی، آتش پیروز آن بە پا داشتە شود و خلقهای مظلوم و تحت ستم ایران را متحد و یکپارچە نمودە و با سازماندهی و تمرکز بیشتر بر جوانان و زنان جامعە کە بیشتر از هر قشر دیگری در معرض ستم و بیداد و نابودی حکومت دیکتاتور و ضد بشری قرار دارند آنان را آمادەی مبارزەی بی امان برای رسیدن بە آزادی و پیگیری مطالبات بە حق خود سازد و فرهنگ مقاومت و ایستادگی، سرزندگی و نشاط را در میان جامعە جاری و ساری سازد.