بارزانی و دولت ترکیه حکومت خود را بر اساس جنگ بنا کردهاند
بارزانی و پدک، دولت ترکیه و حکومت آکپ-مهپ را برای خود به مثابه متفق میبینند. مرگ، شکست و تضعیف اردوغان-باغچلی را به مثابه مرگ و تضعیف خود میبینند.
بارزانی و پدک، دولت ترکیه و حکومت آکپ-مهپ را برای خود به مثابه متفق میبینند. مرگ، شکست و تضعیف اردوغان-باغچلی را به مثابه مرگ و تضعیف خود میبینند.
رژیم و حکومت دیکتاتور و فاشیست برای تداوم حکومتشان بقای خود را در جنگ، ناآرامی و ایجاد بحرانها میبینند، بدلیل اینکه یک رژیم دیکتاتور هرگز به گفتگو، رهیافت دمکراتیک، حقوق بشر و اراده اجتماعی باور ندارد. رژیمهای فاشیست و دیکتاتور در داخل جامعه برابرانه و دمکراتیک به وجود نمیآیند، در جوامعی به وقوع میپیوندند که استیلا یا هژمونی دینی، مذهبی و ملی در آن وجود داشته باشند. چنین جوامعی، اجتماعاتی احساساتی هستند و بیشتر براساس احساسات خود حرکت میکنند، با سخنان و شعارهای ساختگی و براق تصمیمگیری میکنند.
بارزانی در چنین حال و هوایی به حکومت رسید. مردمان نیز به شیوهای احساساتی به دنبال او افتاده و تمام امید و سرنوشت خود را به آن گره زده بودند. اگر نه، بارزانی دارای تفکرات و اندیشههایی امروزین، ملی و دمکراتیک نبوده و براساس فکر و فلسفهای علمی برگزیده نشده است. بارزانی به روشی ارثی به حکومت رسیده است، در مقطعی انتخاباتی و بدلیل نیرو و صلاحیتش به حکومت نرسیده. در کنار سلطهگری به مثابه بارزانی یا در کنار دولت اشغالگر ترکیه، انتخابات هیچ ارزشی ندارد. کسی که به تغییر حاکمیت باور نداشته باشد در اینصورت انتخابات هم برایش معنایی نخواهد داشت.
بارزانی و پدک همیشه در زمانیکه حکومتشان مورد تهدید قرار میگیرد، تصممیمات خطرناک بسیاری میگیرند. زمانیکه دولت عراق، بارزانی را در تگنا قرار داد، مورخ ۱۹۷۵ قیام خود را منهل اعلام کرد که به آشبطال شناخته میشود. در سال ۲۰۱۵ زمانیکه صندلی ریاست بارزانی به موضوع بحث طرفین سیاسی در باشور کوردستان مبدل شد، بارزانی راه را بر یوسف محمد ریاست پارلمان اقلیم کوردستان بست و نگذاشت که او به پارلمان برود. در سال ۱۹۹۶ در برابر اتحادیه میهنی کوردستان شکست خورد، به سرعت خود را به رژیم صدام وابسته ساخت و بدین صورت فاجعه ۳۱ آگوست و ویرانی را برای کوردها به ارمغان آورد.
بارزانی و دولت ترکیه و اردوغان-باغچلی به مانند یکدیگر به حاکمیت مینگرند و در بنیادشان به مثابه یکدیگر فکر میکنند. بدلیل اینکه بارزانی و اردوغان، حاکمیت خود را بر اساس جنگ بنا کردهاند اکنون نیز که دادگاه عالی عراق بدلیل نقضهای حقوقی بارزانی و پدک از آنان جلوگیری به عمل آورده، بارزانی هم میخواهد انتخابات اقلیم کوردستان را به تعویق بیندازد. بیش از دو سال است که زمان انتخابات اقلیم کوردستان را به شیوهای غیرحقوقی به تعویق انداخته شده. اکنون هم بارزانی و پدک بخوبی میدانند که اگر با نظارت کمیسیون انتخابات عالی در مقطع انتخابات شرکت کنند، بدون شک شکست خواهند خورد. بارزانی میترسد که به مثابه وضعیت اردوغان امروز که پس از ۲۰ سال زورگویی و سیاست جنگ درد انتخابات محلی شکست خورد، او هم شکست بخورد.
پدک بدلیل ترسی که از نتایج انتخابات در دلش شکل گرفته، لیست کاندید خود را به کمیسیون انتخابات ارائه نکرد. اما باید افکار عمومی در کوردستان در جریان باشند که پدک و بارزانی یک برنامه دیگری دارند، به همین خاطر در تلاشند که انتخابات را تا پاییز ۲۰۲۴ به تعویق بیندازند.
اما در اینجا یک پرسش وجود دارد، بارزانی و پدک چه فکر میکنند و تا پاییز چه چیزی تغییر میکند که آنان تمام امید خود را به آن گرده زدهاند؟ چیزی که معلوم است، بارزانی و پدک و دولت اشغالگر ترکیه اکنون مشغول ایجاد نقشه جنگ برعلیه پکک هستند. بارزانی و پدک خیال میکنند با انجام این کار و همکاری و همدستی با دولت ترکیه بتوانند ضربه سنگینی به پکک وارد آورند و پکک بدست آنان به سوی پاکسازی و نابودی برود و در این زمان میتوانند در اقلیم کوردستان، نقشهها، پروژهها و افکار خود را به دیگر طرفین سیاسی در باشور تحمیل کند. از طرفی دیگر بارزانی به قولهای مکتوب نیروهای بینالمللی تکیه کرده که بتواند یک امیرنشین کوچک برای خود ایجاد کرده و به ریاست این امیرنشین مبدل شود.
بارزانی و پدک براین باورند که اگر دولت اشغالگر ترکیه در ترکیه و باکور کوردستان یک حکومت مطلق درست کند و همیشه در انتخابات پیروز شود، در اینصورت آنان هم میتوانند به حکومت و نیروی مطلق مبدل شوند. بارزانی و پدک، دولت ترکیه و حکومت آکپ-مهپ را به مثابه متفقان خود میبینند. مرگ، شکست و تضعیف اردوغان-باغچلی را به مثابه مرگ و تضعیف خود میدانند.
اردوغان و حزب آکپ در ترکیه و باکور کوردستان نه به انتخابات و نه به دمکراسی و حقوق بشر، باور ندارد. بارزانی و پدک با این برخورد و موضع نه تنها مشروعیت نهادهای حکومتیشان، بلکه کلیت استاتوی اقلیم کوردستان را نیز روز به روز به موضوعی مورد بحث و جدل تبدیل میکنند، نام کوردها را تحریف میکنند. در اینچنین وضعیتی تمام طرفین سیاسی که داخل حکومت قرار دارند، در درجه اول مسئول هستند. باید آنان از این بیشتر اجازه ندهند که بارزانی و پدک که در نقشههای دولت اشغالگر ترکیه، اسرائیل، ناتو و آمریکا شرکت کنند و با سرنوشت خلق کورد بازی کنند.
اگر این جناحها نمیتوانند این کار را انجام بدهند، به سرعت برای عملی کردن درخواست مراد کاراییلان، برای برگزاری کنگره ملی و بنا کردن یک استراتژی ملی، دست به کار شوند. باید تفاوت خود با پدک را با انجام این وظیفه تاریخی نشان دهند. اگر نه، نخواهند توانست در آینده به تاریخ جوابگو باشند.