دولت ترک از یک طرف ارتباطات دیپلماتیک خود را با عراق گسترش داده و از طرف دیگر پیوندهای خود را با دمشق و سازمان اطلاعاتی این کشور بهبود بخشیده و نیروهای تبهکار وابسته به خود را تقویت میکند. روسیه نیز به منظور تقویت ارتباطات خود با تبهکاران وابسته به آ.ک.پ و م.ه.پ و هم تشدید حملات این تبهکاران بر شمال-شرق سوریه نقش مهم خود را ایفا میکند. آمریکا نیز در این میان نقش مهمی را در تشدید حملات اشغالگرانه بر روژآوا و جنوب کوردستان ایفا میکند.
فرایند قتلعام کورد از سوی تبهکاران وابسته به آ.ک.پ/م.ه.پ – که پیش از این به عنوان طرح سرکوب مطرح و همچنان نیز ادامه دارد-علیه جنوب و روژآوای کوردستان با همکاریهای گروههای ویژه همچنان تداوم خود را حفظ کرده است، در واقعیت خود به منظور نابودی و از میان برداشتن تمامی دستاوردهای خلق کورد بوده و در حذف موقعیت سیاسی کورد بازتاب یافته است. در همین رابطه طرحهای چشمگیری وجود دارد که مثلث آنکارا، هولیر و بغداد بر سر آن توافق کرداند. بدون تردید، برخی از نشانههای این طرح هم اکنون نیز قابل رویت است، اما رویدادهای آینده میتوانند ابعاد ناگفتهای از آن را نیز مشخص کنند. اما هدف اصلی اینست که تبهکاران آ.ک.پ/م.ه.پ روژآوا و جنوب کوردستان را در با قتلعام خلق کورد و از میان برداشتن دستاوردهای سیاسی آن روبرو کنند.
مرحله نخست: اشغال نوار مرزی جنوب-روژآوای کوردستان
در مرحله کنونی برنامه اینست: مرزهای بین روژآوا و جنوب کوردستان به اشغال درآمده و تحت کنترل آنان قرار گیرد. تحت عنوان مبارزه مشترک علیه پ.ک.ک، با پارت دمکرات کوردستان همکاریهای جدی و وسیعی درپیش گرفته شود. نیروی اشغالگر ترک در منطقه تل کوچر استقرار پیدا کند و به این شیوه، ارتباط بین روژآوا و جنوب کوردستان کاملا قطع شود. با قطع کامل این راه ارتباطی، اینبار شنگال هدف قرار میگیرد. احتمال فراوان دارد که حکومت فاشیست آ.ک.پ/م.ه.پ در مقابل واکنشهای احتمالی، به جای نیروی زمینی خود، از پارت دمکرات کوردستان بخواهد که نیروی پیشمرگه را به شنگال اعزام کرده و همراه با آن اعضای میت نیز در منطقه حضور داشته باشند، تا از این طریق شورای شنگال و یگانهای مقاومت شنگال به طور کامل نابود شوند و پارت دمکرات کوردستان بار دیگر در منطقه مستقر شود و این به معنای تفوق و برتری ترکها خواهد بود.
در نتیجه این طرح، حکومت تبهکار آ.ک.پ/م.ه.پ دروازه بازرگانی جدیدی را مستقیما با عراق میگشاید. این دروازه به معنای دروازه دیکتاتوری و ایدئولوژی اردوغان به سوی جهان عربی است. به همین دلیل با ایجاد بدیلی برای دروازه مرزی ابراهیم خلیل، فشارها بر پارت دمکرات کوردستان نیز افزایش یافته و تسلیم این حزب به ترکیه بیش از پیش گسترش پیدا میکند.
مرحله دوم؛ حمله به قندیل به منظور نابودی کامل
در صورتیکه اشغالگری محتمل طبق پیشبینیهای صورت گرفته انجام شود، مرحله دیگری از اشغالگری و ویرانی با همکاری پارت دمکرات کوردستان در مناطق حفاظتی مدیا روی داده و حملات جدیدی صورت میگیرند. در واقع هدف اصلی از اشغالگری، اشغال تمامی نوار مرزی روژآوا- جنوب کوردستان است و در مرحله دوم امیدوارند که این طرح به موفقیت دست پیدا کند. زیرا هدف اینست که ارتباط پ.ک.ک با روژاوا را قطع کرده و با همکاری پارت دمکرات کوردستان حملهای سنگین را آغاز کنند.
در حالیکه پارت دمکرات کوردستان با حکومت تبهکار آ.ک.پ/م.ه.پ در حال همکاری و ائتلاف است، فشارهای فراوانی را بر نیروهای دیگر سیاسی در جنوب کوردستان تحمیل میکند. خصوصا که اصرار دارد اتحادیه میهنی کوردستان را نیز وارد این ائتلاف نماید. در صورت تحقق چنین خواستهای، هر چند اجرای آن نیز آسان نیست، از آسمان و زمین به حزب کارگران کوردستان حمله وارد شده و تلاش میشود آن را به طور کامل از میان بردارند.
این طرح دیری است که آغاز شده است. طرحهای همزمان دولت ترک در دیرک و شنگال، استقرار نیروهای پیشمرگه از سوی پارت دمکرات کوردستان، خصوصا نیروهای ویژه ضد گریلا، در زینی ورته آغاز و تلاش میکنند تا قندیل را به محاصره درآورده در گاره، هفتانین و متینا نیز همزمان به حمله دست بزنند. با این اقدامات پارت دمکرات کوردستان نیز تبلیغات سیاهنمایی وسیعی را علیه حزب کارگران کوردستان و جنبش آزادی خلق کورد در مجموع آغاز کرده و تلاش میکنند با اقناع افکار عمومی کوردستان، زمینه روانی برای آن را مهیا کنند. اما انتظار نمیرود که خلق کورد چنین موضعی را بپذیرد.
مسئله مهم دیگر نابودی حزب دمکراتیک خلقهاست. این گفته باخچلی که باید حزب دمکراتیک خلقها تعطیل شود، در راستای نابودی کامل سیاست دمکراتیک و اختلافافکنی میان کوردهاست و به عنوا بخش مهمی از مرحله کنونی برای نابودی جنبش آزادیخواه خلق ملاحظه میشود. با تعطیلی حزب دمکراتیک خلقها، نه فقط جنبش سیاسی کورد، بلکه تمامی دینامیسمهای دمکراسی در ترکیه از میان میروند. به همین دلیل زمانیکه این طرح با تمامی ابعاد خود به مرحله اجرا درآید، در ترکیه و شمال کوردستان هیچ نیرویی برای مقابله با آن باقی نخواهد ماند. ایجاد مانع برای پاسخ به طرح ترکیه، مشروعیت بخشیدن به قتلعام خلق کورد خواهد بود.
عراق:
دولت ترک با ایجاد وضعیتی دفاکتو در روزهای نخست بایدن، تلاش میکند تا حکومت مرکزی عراق را وارد این طرح کند. زیرا عراق که با دولت ترکیه همکاریهای وسیعی دارد، در حال نزدیک شدن هر چه بیشتر به آمریکا برآمده است. در نتیجه سیاستهای آمریکا مبنی بر محاصره ایران، این وضعیت در راستای منافع آمریکا نیز خواهد بود. اما احتمال ندارد که حکومت کاظمی خصوصا در رابطه با شنگال، همکاری کاملی را با دولت ترکیه داشته باشد. غیر از اهداف تاریخی دولت ترک در موصل، تل عفر-کرکوک، تحولات روی داده در این منطاق در سالهای اخیر بیشتر از سوی جبهه ترکمنی ایجاد شدهاند، و گامهای دولت ترک از سوی عراق به خوبی شناخته شده هستند. غیر از نمونه بعشیقه، حشد الوطنی که مستقیما از سوی دولت ترک و علیه حشد الشعبی سازماندهی شده است، عامل مهم دیگری است که باید آن را مورد ملاحظه قرار داد.
از طرف دیگر، قبرس و سوریه- که میتوان بعشیقه و جنوب کوردستان را نیز به ان افزود- نشان دهنده این واقعیت هستند که دولت ترک هر منطقه ای را اشغال نماید، به عنوان یک نیروی اشغالگر حضور خود را در آن تداوم میبخشد. به همین دلیل احتمال دارد که عراق به طور کامل تحت تاثیر رهبری اردوغان-باغچلی قرار نگیرد. و به همین دلیل میتوان انتظار داشت که بخشی از این مثلث نتوان وارد این بازی شود.
حزب کارگران کوردستان
بدون گمان دولت ترک و رهبر فاشیستی آن، اردوغان تلاش میکنند تا با هدف قرار دادن حزب کارگران کوردستان، فرایند قتلعام کامل خلق کورد را در سال ۲۰۲۳ کامل کنند. به همین دلیل به هر اقدامی و هر گونه ائتلافی دست میزنند. اما هر چند طرحهایی نیز در این باره وجود داشته باشند، نتیجه آن در میدان عمل، از طریق مبارزه پ.ک.ک و جنبش آزادیخواهی خلق کورد و مقاومت خلقها مشخص خواهد شد.
مقاومت شدید در هفتانین و در مقابل حملات دولت ترک بخشی از پاسخگویی به دولت ترک را مشخص کرده است. اما در صورتیکه این بخش از طرح دولت ترک تحقق پیدا میکرد، امروز به جای مقاومت در هفتانین، پ.ک.ک باید در متینا، گاره و قندیل به مقاومت دست میزد. نه فقط مقاومت در هفتانین، بلکه سیاستهای پ.ک.ک در مقابل اقدامات تحریکآمیز پ.د.ک نیز نقش مهمی در این مسئله ایفا کرده است.
در صورتیکه مرزهای روژآوا-جنوب کوردستان طبق تصور دولت ترکیه به اشغال درآید، بار دیگر طرح حمله به مناطق حفاظتی میدیا مورد توجه قرار میگیرد و در چنین صورتی جنگی وسیع در منطقه شعلهور میشود. مقاومت گریلاهای حزب کارگران کوردستان، همراه با مقاومت خلق، میتوانند تمامی حملات را خنثی کنند. زیرا امکان ندارد که در چنین نبردی خلق کورد از پارت دمکرات کوردستان حمایت کند. دولت ترک نیز از این واقعیت اطلاع دارد. به همین علت است که تلاش میکند تا بغداد و مزدوران کورد وابسته به خود را به جبهه ضد کوردی کشانده و با توجه به این همکاریها با قدرت بیشتری دست به حمله بزند.
مقاومتی که با رهبری حزب کارگران کوردستان توسعه یافته است، میتواند ضربات سنگینی را به ائتلاف تبهکارانه آ.ک.پ/م.ه.پ در داخل ترکیه و شمال کوردستان وارد کند. از طرف دیگر اختلافات بین آ.ک.پ/م.ه.پ نیز گسترش یافته و تا اندازهای حمایت اجتماعی خود را در جامعه ترکیه نیز از دست داده است. در واقع ا.ک.پ تلاش میکند تا به سوی کورد دوباره چرخش کند، زیرا وضعیت خود را درک کرده است. اطلاعاتی در دست است که از رهبر اپو درخواست کردهاند که آتشبسی را اعلام کند، اما وی از اعلام آن خودداری کرده است. همین امر نیز بخشی از طرح تسلیم کردن پ.ک.ک و نابودی مبارزه آزادیخواهانه کورد است. میدانیم که پ.ک.ک و رهبری آن هیچگاه تسلیم نخواهند نشد. اما چون رئیس تبهکاران اطلاع دارد که در پیش گرفتن سیاستهای نابودی سرانجام با شکست مواجه میشود، تلاش میکند تا بدون دست زدن به جنگی وسیع پ.ک.ک وادار به تسلیم کند.
بهار آینده برای کورد و برای آینده دولت ترک بسیار مهم است. تحولات نشان خواهند داد که پارت دمکرات کوردستان و شورای میهنی کورد سوریه در روژآوا ناگزیر میشوند دست از حمایتهای ترکیه بردارند. اتحاد کورد بدون تردید میتواند تمامی ابعاد حمله و طرحهای دولت ترک را خنثی کرده و موقعیت و دستاوردهای خلق کورد را حفظ کند.