دفاع ذاتی به چه معناست؟ | یادداشت

نباید فراموش کنیم که برای هر کوردی، چه زن چه مرد، وظیفه دفاع ذاتی به معنی مبارزه در راه آزادی می‌باشد که با آموزش و سازماندهی شکل گرفته است.

◼️ موضوعی که در مواجهه با افزایش حملات نسل‌کشی فاشیستی داخلی و خارجی، بیشتر خود را نمایان کرده و مورد بحث قرار می‌گیرد، حق یا وظیفه دفاع ذاتی است.

تعریف "دفاع مشروع" قبلاً به این شکل مورد بحث قرار می‌گرفت. جنگی که برای حفاظت از آزادی و موجودیت صورت می‌گرفت، به این شکل مشروعیت می‌یافت. آیا مسئله‌ای مشروع‌تر از موجودیت و زندگی آزاد وجود دارد؟

تعریف دفاع و حفاظت به خودی خود معنابخش مشروعیت است. به کسی آسیب نرسانده و تداوم موجودیت و زندگی آزاد را تضمین می‌کند. اگر نیاز به مشروعیت به تعریفی نیاز داشته باشد، این تعریف خود را در "حمله" نمایش می‌دهد. چون می‌تواند به برخی‌‌ دیگر ضرر تحمیل کند.

در حال حاضر هنگامی که تعریف "دفاع از خود" مورد بحث قرار می‌گیرد، این موضوع دو وجهی یعنی هم درست و هم غلط وارد بحث و گفتگوهای ما می‌شود. در پیوند با این موضوع همواره  "حق دفاع ذاتی" در کانون بحث و گفتگو قرار می‌گیرد. چنین گزاره‌ای چقدر درست است؟ تعریف "خود" ، همانطور که از نامش پیداست، در پیوند و تمرکز با خودش قرار دارد. یعنی هیچ علاقه و ارتباطی به شخص دیگری ندارد. حفاظت نیز به خودی خود مشروع است، بنابراین حق است.

بر این مبنا دفاع از خود به معنای برخورداری از حقوق است. بنابراین ربطی به بی عدالتی ندارد. این بدان معناست که از موجودیت و آزادی خود محافظت کنید و در نتیجه آن امنیت خود را تضمین می‌کنید.

باید ذکر کرد که کلمه "دفاع از خود" کافی است. این کلمه واضح  است و در خودش معنای مشروعیت را جای داده است. علاوه بر این، اگر می‌خواهیم تعریف دفاع ذاتی را بهتر و صریح‌تر ارائه دهیم ، باید این کار را نه با تعریف "حق" بلکه با تعریف "وظیفه" به انجام برسانیم. یعنی اینکه ما نه در مورد «حق دفاع ذاتی» بلکه در خصوص «وظیفه دفاع ذاتی» سخن می‌گوییم.

از آنجا که نظام‌های حاکم و دولت‌ها در چارچوبی عمل می‌کنند که مظلومین و ملل تحت ستم این وظیفه را نادیده بگیرند، چونکه جوامع و ملت‌های غارت شده توسط امپریالیسم، وظیفه دفاع از خود را فراموش کرده‌اند. سیاست و ذهنیت سلطه مردان باعث شده است وظیفه دفاع ذاتی توسط ستمدیدگان، به ویژه زنان فراموش شود. تمای تصورات این قشر از جامعه معکوس شده است، سازمانیابی آنها منحل شده است، آنقدر درمانده شده‌اند که نمی‌توانند از خود دفاع کرده و و به برده تبدیل شده‌اند.

باید درک کرد که دفاع ذاتی مفهومی بالاتر از یک حق دارد و در واقع حیاتی‌ترین وظیفه هر موجود زنده‌ای است، وظیفه ایجاد یک زندگی و موجودیت آزاد را در بطن خود دارد. موجودیتی هوشیار، سازماندهی شده و مجهز به دفاع ذاتی فعال می‌تواند به خودمحافظتی منجر شود و  زندگی آزاد را میسر کند.

دفاع ذاتی در پیوند مستقیم با موجودیت و زندگی آزاد قرار دارد. موجودیتی که نتواند وظیفه دفاع از خود را به انجام برساند، نخواهد توانست از خود محافظت نماید و به شکل آزادانه به حیات خود تداوم بخشد. تنها به بردگی کشیده شده و بعد از مدت کوتاهی نیست می‌شود.

واضح است که ما در مورد تعاریف اساسی و ریشه‌ای از  زندگی صحبت می‌کنیم. مانند تملک و تولد، یکی از سه معیار اساسی "وجود" است. وجود مستقل و آزاد معیار اصلی زندگی آزادانه است. در نبود دفاع ذاتی، زندگی آزاد ممکن نیست. به این معنا که تنها با تأمین امنیت موجودیت و با حفظ خود می‌توان زندگی آزاد را ایجاد کرد. موجوداتی که امنیت خود را به دیگران واگذار کرده‌اند، تا زمانی که هستند، برده خواهند ماند.

از سوی دیگر این مفهوم، نام و معنای کامل را در خود قرار داده است: دفاع ذاتی. یعنی آنچه در حال انجام است حفاظت است. پس باید پرسیده شود، این دفاع در برابر چه کسی صورت میگیرد؟ واضح است که مخالف هرگونه حمله‌ای است. یعنی اگر در مکانی نیاز به حفاظت باشد، به این معنیست که در آنجا  خطر شکل‌گیری حمله وجود دارد. دفاع عبارت است از شکستن و خنثی کردن خطر حمله. در نهایت این دو تعاریف نظامی مربوط به جنگ هستند. بر این اساس تعریف "دفاع" در دفاع از خود در واقع تعریفی از جنگ است. بنابراین وظیفه دفاع ذاتی، کار جنگ و مبارزه است.

در بالا بیان کردیم که کلمه "خود" به خود انسان اشاره دارد. پس دفاع ذاتی همان دفاع از خود است. این بدان معناست که وظیفه دفاع از خود را به کسی واگذار نکنیم. اگر ما دفاع را نیز به مثابه جنگ و حالت دفاع را عملی در برابر حمله تعریف کنیم، آن زمان عمل دفاع از خود، معنای جنگ را در خود متبلور می‌کند و در واقع به معنای مبارزه برای دفاع از موجودیت خود خواهد بود.

به این معنا که در نهایت دفاع از خود در واقع یک تعریف نظامی است، به جنگ مربوط می‌شود و دفاع از موجودیت خود در برابر هر گونه حمله‌ای است، جنگ بر اساس توان دفاعی خود و برای دستیابی به آزادی است. صد البته این امر نیاز به آموزش و یک سازماندهی قوی و مستحکم دارد. لازم است که آمادگی‌های مورد نیاز آن نیز تامین شود.

باید پرسید که چرا ما همه این توضیحات را با این جزئیات کامل شرح می‌دهیم؟ زیرا به روشی منطقی و درست، رویکرد صحیحی برای تعریف دفاع ارائه نشده و یا مورد بحث قرار نگرفته است.  در واقع این موضوع به عنوان روشی برای دفاع از خود مورد توجه قرار نمی‌گیرد و به این طریق شفاف توضیح داده نمی‌شود. به این ترتیب باید اذعان داست که این وظیفه اساسی و لازم که برای تداوم موجودیت و آزادی ضروری است، نادیده گرفته شده و از ذهن ما حذف شده است. به طور خلاصه از حقیقت خود خارج و تهی شده است.

از سوی دیگر، دفاع از خود تنها به عنوان وضعیت استحقاقی تلقی می‌شود و از واقعیت مبارزه آن خارج می‌شود. بنابراین کلمات جایگزین عمل می‌شوند، تبلیغات جایگزین جنگ می‌شود. گفته می‌شود، "از آنجا که دفاع ذاتی یک حق و یک موقعیت مشروع است، با گفتن اینکه من از خودم دفاع می‌کنم، نیاز آن را برآورده کرده و دیگر وظیفه‌ای ندارم". با گفتن "من از حق دفاع ذاتی خود استفاده می‌کنم" با این هدف که از وجود و آزادی خود دفاع کنم، با تحریف محتوای این مفهوم خطیر، موقعیت بسیار بدی از خودفریبی ایجاد می‌شود.

در نتیجه می‌توان گفت که دفاع ذاتی برای برخی‌ها تنها در حرف خلاصه شده و برای برخی‌ دیگر به پروپاگاندا تبدیل می‌شود، برای برخی‌ها تبدیل به چیزی می‌شود که فقط می‌تواند چیزی باشد که باید خواسته شود، برای برخی ممکن است وضعیت چنان عجیب و تهی شده‌ای باشد، که وقتی گفته می‌شود، منجر به انجام هرگونه عملی شود.

بر اساس تعریف مفهوم دفاع ذاتی هیچ بحثی در مورد ماهیت و محتوای آن انجام نمی‌شود. دفاع ذاتی که در برابر فشارها و سختی‌های فاشیستی به عنوان "نجات دهنده" شناخته می‌شود، معلوم نیست که اساساً جنگ یا سرپوش و عملی مخفی‌کارانه است. بنابراین بحث و جدل در باره این وضعیت فعلی به پیدا کردن راه حل و جواب درستی نمی‌انجامد. حتی بحث و جدل در باره آن ممکن است به بی اثر شدن این مفهوم بسیار باارزش منجر شود.

بدون شک تمامی این موارد و توضیحات باید اصلاح شوند، تعریف دفاع ذاتی باید به درستی درک شود و در عمل به کار گرفته شود. این مهم است که دفاع ذاتی به عنوان شرط تداوم موجودیت  و زندگی آزاد تنها به بر زبان آوردن آن خلاصه نشود و مسئولیت‌ها و وظایف دفاع ذاتی در عمل به کار گرفته شده و به درستی اعمال شود. باید درک کرد که جنگ دفاع ذاتی باید در برابر انواع حملات و در جهت تداوم موجودیت و دستیابی به زندگی آزاد انجام شود، به این شکل است که فرد احساس می‌کند یک مبارز و شروان است.

نباید فراموش کرد که چه برای زنان و چه برای مردان و بلکه برای تمامی خلق کورد، وظیفه دفاع ذاتی به معنای مبارز و شروان آزادی آموزش دیده و سازماندهی شده است.

برای هر زنی که از هوشمندی و درک آزادی برخوردار است، وظیفه دفاع از خود در واقع به معنای مبارزه آزادی برای یک زن شجاع است. برای هر جوانی که آینده‌اش تحت حکومت قاتل، فاشیست و مدرنیته سرمایه‌داری در حال نابودی است، دفاع از خود به معنای تبدیل شدن به یک مبارز آزادی تمام عیار است.

صد البته این امر به وجدان واقعی، سازماندهی قوی، شجاعت و فداکاری نیز نیاز دارد. آموزش، خود آماده‌سازی و تمرین و عمل لازم است. همیشه باید جنگ حفاظت از وجود و آزادی با احساس مسئولیت همراه باشد و ادامه یابد.

در این زمانه لازم است در مورد وظیفه و  مبارز دفاع ذاتی،  بر این اساس بحث و نتیجه‌گیری درست استخراج شود. البته بحث و درک به تنهایی کافی نیست. باید هوشمندی ایجاد شده با  سازماندهی و اقدام عملی همراه و عجین شود.

خوب ، چنین نیازی به چه معناست؟ واضح است که این بدان معناست که؛ هر دمکرات و میهن‌دوست صاحب هوشیاری و آگاهی به مبارزی برای آزادی و دمکراسی در برابر فاشیسم، استبداد و نسل‌کشی تبدیل شود.

این بدان معناست که نیروهای خود را بسیج کرده و هر روز برای ضربه زدن به فاشیسم آ.ک.پ- م.ه.پ وارد عمل شوید. جنبش انقلابی، دمکراتیک و میهن‌دوست که فقط علیه فاشیسم صحبت می‌کند، بیانیه صادر می‌کند و اقدامات توده‌ای انجام می‌دهد، پایان یافته و در برابر سیاست قتل‌عام و فاشیسم آ.ک.پ- م.ه.پ بر اساس دفاع ذاتی فعال اقدام نماید.

انسان آزاد انسانی است که از خود دفاع می‌کند، جامعه آزاد جامعه‌ای است که با تداوم دفاع ذاتی از خود به زندگی ادامه می‌دهد.◻️

منبع: yeniozgurpolitika