دیدارهای ادواری
بهدلیل یورش و مداخلات دولت ترکیه علیه مبارزه آزادی خلق کورد، یک جنگ وسیع در ترکیه، سوریه و عراق در جریان است و دیدار وزیر خارجه ترکیه از عراق نیز در این راستاست.
بهدلیل یورش و مداخلات دولت ترکیه علیه مبارزه آزادی خلق کورد، یک جنگ وسیع در ترکیه، سوریه و عراق در جریان است و دیدار وزیر خارجه ترکیه از عراق نیز در این راستاست.
عراق در شرایط حساسی بهسر میبرد. ارزیابی اوضاع عراق خارج از جنگ و اشغالگری علیه کوردستان و خلق کورد، یک ارزیابی نادرست و منحرف است. ممکن است هدف از آن نشناختن و حل مسئله کورد باشد، لذا آن را نادیده میگیرند. درحالی که بخش اعظم مشکلات خاورمیانه و بویژه مشکلات موجود در چهار دولت اشغالگر کوردستان؛ مسئله کورد است، بدون دیدن این مسئله، یک ارزیابی نادرست خواهد بود.
مخصوصا در شرایطی که بهدلیل یورش و مداخلات دولت ترکیه علیه مبارزه آزادی خلق کورد یک جنگ وسیع در ترکیه، سوریه و عراق درجریان است و دیدار وزیر خارجه ترکیه از عراق نیز در این راستاست. لذا دیدارهای دیپلماتیک برای تدارک ملزومات پیروزی در این جنگ و کسب امتیاز است یا تدارک فضای جنگ و حمله و رویارویی است. خارج از تبلیغات رسانهای خودشان؛ در روابط دیپلماتیک، مسائل پنهانی مهماند نه لبخندهای تصنعی مقابل دوربینهای تلویزیونی. بسیاری از اوقات زبان اشاره نشاندهنده حقایق مخفی است؛ مثبت یا منفی و برخی اوقات توافقات را نشان میدهد. زیرا معادلات و مسائل و مبادلات پس از دیدارهای دیپلماتیک نشان میدهد که نتیجه چه بوده است!
ترکیه از موضع ضعف به عراق آمده است و درصدد است تا شرایط خودش را بهعنوان یک دولت برنده بر عراق تحمیل نماید. درحالی که اگر به موقعیت ترکیه نگاه کنیم در داخل و خارج، نهتنها ضعیف است بلکه در پرتگاه شکست است و با زور به حیاتش ادامه میدهد.
استمرار جنگ علیه کوردستان و جنبش پیشاهنگش، منابع مالی و درآمدهای حاصل از عراق و اقلیم کوردستان را از او قطع نموده است؛ آن نیز از راه دادگاه بینالمللی پاریس و محکومیت به یک قرض ۱ و نیم میلیارد دلاری به عراق و یک پرونده دهها میلیارد دلاری دیگر در همان دادگاه. نیز از راه قطع کنترل حکومت اقلیم کوردستان بر فروش نفت بهوسیله دادگاه فدرالی عراق که آن هم محاصره و قطع منابع مالی، بازار، گمرک و مالیات بر نفت و قرارداد ۵۰ ساله حکومت اقلیم و دولت ترکیه. این یک ضربه مهلک به منابع مالی ترکیه برای استمرار جنگ در کوردستان بود.
دولت ترکیه برای کسب پول و امتیاز جهت استمرار جنگ کوردستان دو راه را درپیش گرفته است:
دولت ترکیه در حمله و نبردش با گریلا و مبارزان کورد نیز شکست خورده است و نیروی نظامیش نهتنها توان تحرک ندارد، بلکه در تابوت مرگ هستند و وحشت کردهاند و جرات ندارند از سنگرهایشان تکان بخورند. با این همه شکست که حکومت آکپ-مهپ و اردوغان نمیخواهند به آن اعتراف کنند، آمدهاند تا یکسری موارد را بر دولت عراق تحمیل نمایند.
اقداماتشان برای درافتادن هرچه بیشتر احزاب کوردی در جنگ مستقیم علیه مبارزان و نیروهای گریلا معلوم است که چه فشاری آوردهاند. اما حضور در جبهه ترکیه یک خطر بزرگ است، نه برای مبارزان و گریلاها، بلکه برای احزاب کوردی و ماهیت واقعیشان را اثبات میکند و در میان مردم و اهالی باشور کوردستان ضایع میشوند.
لذا مهم است که احزاب باشور کوردستان در خدمت سیاست و منافع دولت ترکیه قرار نگیرند و از مشارکت با آنان خودداری نمایند. اگر نمیتوانند از مبارزان دفاع کنند، لااقل بیطرفی خود را حفظ کنند و در اعمال تروریستی و جاسوسی آنان همکار نباشند و فشارهای وارد بر جامعه را بردارند، آنگاه خلق میداند چگونه با مسئله اشغالگری برخورد کند.
این درحالی است که اردوغان نزدیک به یک ماه است درصدد سفر به عراق است، اما چون موفقیتی نداشته، نمیخواهد در موضع ضعف و ناتوانی بیاید. لذا وزیر امور خارجه را فرستاده تا برایش آمادهکاری کند. اما دولت عراق نیز دارای جایگاه و موقعیت است و با محاصره اقتصادی اخیر و رجوع به بندهای قانون اساسی درباره سیاست نفتی، مالی و امنیت مرزها درصدد رقابت با دولت ترکیه است. این درحالیست که دولت عراق در تعدادی موارد دارای قدرت است که عبارتند از:
الف- داشتن قانون اساسی که حق استقلال عراق را در برابر تهاجمات خارجی حفظ میکند و میتواند از راه مراکز بینالمللی خود را مصون نگه دارد. همچنان که در هنگام بمباران تفریحگاه پرخه در زاخو انجام دادند.
ب- وجود یک قانون فدرال که به وجود حکومت اقلیم کوردستان و حل نصف و نیمه مسئله کورد اعتراف کرده است. با این میتواند از مداخلات خارجی جلوگیری نماید.
ج- وجود خودمدیریتی شنگال که عراق از راه رسمیت دادن به آن، می تواند آن را به نیروی پشتیبانی برای عراق جهت مقابله با مداخلات ترکیه بهکار گیرد.
د- وجود مبارزان و کوهستانهای باشور کوردستان بهعنوان نیروی خیلی مؤثر در شکست حملات ترکیه برای اشغال باشور کوردستان تحت عنوان بازپسگیری ولایت موصل.
ه- داشتن نفت و گاز بهعنوان سلاح اقتصادی خیلی مهم که ترکیه به شدت نیازمند آنهاست و برای آن منطقه را به آشوب کشانده است.
به این دلایل عراق میتواند در برابر ترکیه با قدرت بایستد و در توقیف اشغالگریهای ترکیه نه تنها حرفی برای گفتن داشته باشد؛ بلکه آن را متوقف نماید. عراق باید گره شووینیسم عربی را باز کند و دیدش به مسئله کورد را عوض کند و از زاویه و دید خط کلاسیک کوردی که تاکنون در عراق بالادست است، مسئله کورد را نبیند.
بلکه باید در قالب حل مسئله کورد و خلق دموکراتیک که دو خلق کورد و عرب همراه با چندین جامعه متمایز دیگر ساکن در عراق، نگاه کند و قانون فدرالیاش را به مبنای همزیستی و برخورد و راه حل به بخشهای دولت و حکومت دیکته نماید. اینگونه عراق نه تنها صاحب اراده خودش میشود بلکه به حلال مسائل در خاورمیانه تبدیل میشود و کورد آزاد نیز برای این تغییرات آماده است.
معلوم است در شرایطی مانند امروز ترکیه صاحب قدرت تعیینکننده و تحمیلگرا نیست؛ زیرا یک دولت شکستخورده و ضعیف است و مرحله جنگ جهانی نیز امکان را برای ترکیه باقی نگذاشته است. غیر از باور به حل بحرانها و اقرار به هؤیت کورد و جایگاه کوردستان و تغییر قانون انکارگرایش به یک قانون دموکراتیک که کورد و همه جوامع مختلف را در خود جای بدهد، چارهای ندارد.