حماسه قندیل، تجلی‌گاه احیای یک خلق!

حماسه قندیل نقطه‌عطف مهمی در تاریخ سیاسی –اجتماعی روژهلات کوردستان محسوب می‌شود؛ چرا که برای اولین بار یک نیروی سیاسی–نظامی کوردی توانست با اتکا به‌خود و خلقش، اشغالگر کوردستان در این بخش از وطن را شکست دهد.

حماسه قندیل، تجلی‌گاه احیای یک ملت!

تاریخ رویدادهای سیاسی – اجتماعی روژهلات کوردستان گویای آن است که جنبش‌ها و حرکت‌های سیاسی در این بخش از کوردستان زمانی توانسته‌اند به جنبش در آیند که حکومت مرکزی ضعیف و سلطه‌ی خود را بر حاشیه (از نظر جغرافیایی) از دست داده باشد، چه آنگاه که سمکوی شکاک در اورمیه پدیدار گشت یا تاسیس جمهوری کوردستان به رهبری قاضی محمد در شهر مهاباد و یا انقلاب سال 57.

در انقلاب سال ۵۷ نیز همین سیکل دوباره تکرار گشت و احزاب دموکرات و کومه‌له توانستند به مدت چندین ماه کنترل و مدیریت مناطقی از روژهلات کوردستان را در اختیار داشته باشند، اما مشکل اساسی این روند، ایجاد سیکل باطل (ضعف حکومت مرکزی – جنبش کوردها – قدرت دوباره حکومت مرکزی و سرکوب جنبش کوردها) بود به‌طوری که این سیکل باطل برای هر سه جنبش سمکوی شکاک، جمهوری کوردستان و انقلاب ۵۷ تکرار شد و احزاب و جریانات سیاسی کورد نمی‌توانستند خود را از این سیکل باطل خارج و روندی پیشرونده ایجاد کنند.

بعد از سرکوب خونین جنبش کوردی روژهلات کوردستان توسط رژیم دیکتاتور جمهوری اسلامی که حاصل انقلاب سال ۵۷ بود، این جنبش ناچار گشت جغرافیای روژهلات کوردستان را ترک و در باشور کوردستان به زندگی کمپ نشینی تن دهد که نتیجه‌ی آن، ناامیدی خلق کورد در روژهلات کوردستان، ترور بیش از چهارصد نفر از اعضاء و پیشمرگه‌های احزاب روژهلات کوردستان توسط رژیم تروریستی جمهوری اسلامی و استحاله نمودن جنبش کوردی روژهلات کوردستان بود و مقامات رژیم نیز پیروزی خود را با ترور دکتر قاسملو، دکتر شرفکندی، دکتر جعفر شفیعی، صدیق کمانگر و... و تخلیه‌ی قندیل و کمپ نشینی این احزاب جشن گرفته بودند. گویا که به جنبش خلق کورد در روژهلات کوردستان خاتمه داده‌اند و آن را در تمامی ابعاد سیاسی، امنیتی، نظامی و... شکست داده‌اند.

در چنین شرایطی بود که حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک)، در روژهلات کوردستان اعلام موجودیت نمود و مبارزه خود با رژیم دیکتاتور حاکم بر تهران را آغاز نمود. تاسیس این حزب نشانه‌ای بود بر شکستن سیکل باطل (ضعف حکومت مرکزی – جنبش کوردها – قدرت دوباره حکومت مرکزی و سرکوب جنبش کوردها)، اگر چه در آن زمان نه خلق کورد و نه رژیم جمهوری اسلامی هنوز این تغییر بزرگ را درک نکرده بودند و در همین راستا نیز در سال 2011  نیروهای سپاه تروریستی پاسداران با تمام توان به مناطق حضور گریلاها در قندیل حمله و به‌خیال خود می‌خواستند این مناطق را پاکسازی کنند!

بعد از گذشت چند روز از درگیری میان گریلاهای روژهلات کوردستان و نیروهای تروریست سپاه پاسداران، دولت ایران متوجه گشت که توان رویارویی با این نیروی نوین را ندارد و ناچارا نیروهای ویژه خود تحت عنوان یگان صابرین را وارد عمل نمود که در اولین حمله ده‌ها تن از این نیروها نیز به مجازات رسیدند و عملا دولت ایران از نظر نظامی و امنیتی متوجه شکست خود گشت. به‌همین دلیل از نظر سیاسی ناچارا متوصل به اتحادیه میهنی کوردستان، حکومت اقلیم کوردستان و... گشت تا بتواند به این وضعیت خاتمه دهد و آتش‌بسی برقرار نماید.

آنچه که بعدها در روایت‌ها تحت عنوان "حماسه قندیل" بازنمایی شد، نقطه عطفی مهم در تاریخ سیاسی –اجتماعی روژهلات کوردستان محسوب می‌شود؛ چرا که برای اولین بار یک نیروی سیاسی – نظامی کوردی توانست با اتکا به خود و خلقش، اشغالگر کوردستان در این بخش از وطن را شکست دهد و مهمتر از آن این بود که این شکست زمانی و در شرایطی به دشمن تحمیل گشت، که دشمن در اوج قدرت خویش قرار داشت.

به‌واقع می‌توان ادعا نمود که حماسه قندیل، تجلی‌گاه احیای خلق کورد در روژهلات کوردستان بود، یا به تعبیر دیگر پایانی بر یک آغاز و آغازی برای یک پایان بود که امروز نشانه‌های این پایان را در طنین‌انداز شدن شعار "ژن، ژیان، آزادی" در خیابان‌های روژهلات کوردستان و ایران مشاهده می‌کنیم.

در پایان لازم است یاد و خاطره ی شهدای حماسه‌ی قندیل و تمامی شهدای راه آزادی که امروز را ساختند و نوید آینده‌ای آزاد را با فدا نمودن خویش به ما دادند؛ گرامی بداریم.

راهشان پر رهرو باد!